متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۷/۲۷
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
عباد الرحمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا ظاهر و باطنشان یکسان است و از نفاق دور هستند. یکی از بیماریهای قلب که از گناهان بزرگ به شمار میرود و آثار بدی برای فرد و جامعه دارد نفاق است. برای اینکه از آثار دنیایی دین و دینداری بهره ببرد ظاهر خود را در گفتار و رفتار متدین نشان میدهد اما در دل هیچ اعتقادی به دین ندارد.
در قسمتی از آیه ۱۱ سوره مبارکه فتح فرمود: «… یَقُولُونَ بِاَلْسِنَتِهِم مَّا لَیْسَ فىِ قُلُوبِهِمْ …» آنها به زبان خود چیزى مىگویند که در دل ندارند … برای اینکه باور به دینداری را دل مردم جا بیندازند، در مقابل آنها نماز و امثال آن از اعمال عبادی را انجام میدهند اما اعتقادی ندارند.
نفاق گناهی است که صاحبش را به پایینترین درکات دوزخ سقوط میدهد و راه نجاتی نخواهد داشت. در آیه ۱۴۵ سوره مبارکه نساء فرمود: «إِنَّ المنَافِقِینَ فىِ الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا». منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاورى براى آنها نخواهى یافت؛ یعنی از طرح دوستى با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید.
کسی که مبتلا به بیماری نفاق است در درون کافر است ولو در ظاهر اظهار ایمان میکند. گفتند درست شبیه موش صحرائی عمل میکند که برای لانهاش دو سوراخ درست میکند. بعد خاک کمی روی لانه اوست که هنگام احساس خطر فوراً آن خاک کم را روی خود میریزد بهطوریکه ظاهر آن خاک و باطن آن لانه است. منافق هم همینطور عمل میکند و حقیقت درونی او که کفر است.
به بیان قرآن کریم در روز امتحان معلوم میشود که در قسمتی از آیه ۱۶۷ سوره مبارکه آلعمران فرمود: «… هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ اَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإیمانِ یَقُولُونَ بِاَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ اَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ»؛ بنابراین منافق در اصل کافر است و خداوند برای کافران، احکامی دارد که در بعض آنها منافقین هم شریک هستند. مثل سقوط در آتش غضب الهی. در قسمتی از آیه ۱۴۰ سوره مبارکه نساء فرمود: «… إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی جَهَنَّمَ جَمیعاً». خداوند، منافقان و کافران را همگى در دوزخ جمع مىکند.
با مشرکان هم در بعض احکام شریک هستند. مثل حرمان از غفران الهی که با استفاده از چند آیه این حکم به دست میآید چون در آیه ۱۱۳ سوره مبارکه توبه فرمود: «ما کانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذینَ آمَنُوا اَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکینَ …» براى پیامبر و مؤمنان، شایسته نبود که براى مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند و درباره شرک در آیه ۱۱۶ سوره مبارکه نساء فرمود: «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ …» خداوند، شرک به او را نمىآمرزد …
بعد درباره منافقین به رسول خدا در آیه ۶ سوره منافقون مبارکه فرمود: «سَواءٌ عَلَیْهِمْ اَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ…» براى آنها تفاوت نمىکند، خواه استغفار برایشان کنى یا نکنى، هرگز خداوند آنان را نمىبخشد… . نتیجه اینکه منافقین هم مثل مشرکین از غفران الهی بهرهای ندارند.
بحث نفاق و منافقین بحث مفصلی است من فقط به نکات و کلیاتی از آن اشاره میکنم. مثلاً قرآن کریم به کسانی که ایمان راسخ و قوی ندارند و ضعیف الایمان هستند هم اطلاق نفاق شده است؛ یعنی نفاق دارای مراتبی است و درجاتی دارد. مثلاً کسی که با خداوند عهدی داشته و آن عهد را شکسته منافق دانسته شده، چون با خلف وعده با خدا، ایمان خود را ازدستداده و نفاق در دلش مستقر شده است. آنکه با خدا صادق است در همه حال صادق است. برای شخص باایمان خفا و علن فرقی ندارد و در همه حال یکسان عمل میکند.
عدهای نفاق اعتقادی ندارند اما در عمل نفاق دارند. آنکسی که در پنهان جوری نماز میخواند و در آشکار جور دیگر رگههای نفاق را دارد. در آیه ۱۴۲ سوره مبارکه نساء فرمود: «إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاهِ قامُوا کُسالى یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلاً». منافقان با خدا نیرنگ میکنند و حالآنکه او با آنان نیرنگ میکند و چون به نماز ایستند با کسالت و تنبلی برخیزند با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند…
قرآن کریم تعبیر منافق را برای گروههای متعددى استفاده کرده است. مثلاً به یهودیانِ دورو که به مسلمانان میگفتند با شما هستیم و پشت سرِ مسلمین با مشرکین همکارى مىکردند را منافق خطاب کرده است. گاهی به مؤمنینی که از ایمان قوی و ثابت برخوردار نبودند و هر جا که انجام دستور خدا برای آنان سخت بود نمیپذیرفتند و بهانهجوئی میکردند، مثل جهاد و شرکت در جنگ، منافق گفته شده است.
ایمان اگر ضعیف باشد در صحنههایی مثل جنگ و جهاد خود را نشان میدهد در بذل جان و مال. امروز مردم ایران ثابت کردهاند در دفاع از اسلام و مکتب اهلبیت هم در نثار جان آمادهاند و هم در بذل مال.
روح مذمت منافقین در قرآن به لذتجوئی و راحتطلبی آنان برمیگردد. شما به سوره توبه یکبار دیگر توجه کنید و به علل زیر بار نرفتن آنان به جنگ را ببینید، ریشه، راحتطلبی است و خداوند هم بهشدت مذمت کرده است افرادِ بی تعهدِ عهدشکن بیمحبت با قلبهای پراکنده که درنهایت به خاطر اعمال منافقانه به درک اسفل خواهند رفت و مخلد در آتش هستند که با قید حیات در نوبت دیگر نکاتی عرض خواهد شد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا نسبت به همه افراد در مرحله اول برخورد گمان خوب دارند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۳۰۱ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِینَ، فَاِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى اَلْسِنَتِهِمْ». از گمانهاى مؤمنان بترسید که خداوند بزرگ، حق را بر زبانهاى آنان قرار داده است.
این کلام مولا شبیه بیان رسول خداست که فرمودند: از هوشیارى مؤمن بترسید که او بهوسیله نور خدا مىنگرد، پس خداى سبحان صورت آن حق را بر زبانش جارى مىسازد و او آن را بر زبان مىراند؛ یعنی اگر نیت بدی راجع به کسی داری بدان که مؤمن میتواند راجع به آنچه در سر داری حدس بزند پس کار بد را کنار بگذار. خدای تعالی توفیق دهد در مسیر تزکیه نفس درجات ایمان و تقوای خود را بالا ببریم.
در هفته پیوند اولیا و مربیان قرار داریم که به عزیزانمان تبریک عرض میکنم. اولاً تربیت یکی از شئون خدای تعالی است که همه موجودات عالم را او تربیت میکند. در آیه ۱۶۴ سوره مبارکه انعام فرمود: «وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ»؛ و نهایت خلقت انسان این است که انسانی متخلق به اخلاق الهی شده باشد.
برای پرورش انسانهای صالح بهعنوان خروجی جامعه ایمانی، باید منزل و مدرسه و مسجد در کنار هم هماهنگ و متعهدانه و مسئولانه عمل کنند تا نتیجه مطلوب به دست آید. والدین و معلمان و روحانیون مساجد باید آگاهی خود را در امر تربیت بالا ببرند.
در منزل، در مقام عمل به گفتهها، بهعنوان مؤثرترین عامل تربیتی کوشا باشند و البته از خدای تعالی موفقیت در تربیت نسل را طلب کنند و از دعاهای وارده غافل نباشند. برای تربیت فرزندان در نیمههای شب از خداوند درخواست کنیم. در تاریخ نام بزرگانی ثبت است که به دعای نیمهشب والدین خود به مقامات عالی علمی و معنوی رسیدهاند.
تربیت فرزند آنقدر مهم است که بعض علمای اخلاق میگویند: تربیت فرزند، بیست سال قبل از تولد او شروع میشود. یا در اهمیت تربیت گفتهاند: بچهها در سالهای آغازِ عمرشان، بهاندازۀ تمام عمرشان میآموزند. البته عناصر دیگر هم در تربیت مؤثر هستند مثل الگو. بهترین الگو پدر و مادر هستند اگر آنها به هم احترام بگذارند بچه غیر از احترام گذاشتن چیز دیگری را بلد نمیشود. یا همبازیها که معلم هم هستند و والدین از همان اول باید دقت لازم را داشته باشند؛ و روشهای انتخاب دوست را یاد بدهند.
حتماً باید استعداد فرزندانمان را بفهمیم که در چیست تا زمینه رشد آنها را فراهم کنیم. مطمئن باشید که دعوای والدین استعداد فرزندان را از بین میبرد. شما نمیدانید وقتی فرزندتان را با دیگری مقایسه میکنید چه آتشی به جان او میزنید، تحقیر و بعد حسادت و کینه ایجاد میکنید. هرگز بچه با مقایسه به این روش رشد نمیکند. باید روحیات کودک و نوجوان و جوان را شناخت، خیلی باهم متفاوت هستند. مثلاً نوجوان از پند زیاد خوشش نمیآید. اتفاقاً منطقی هستند و البته دوست دارند دیده شوند و رقابت را علاقه دارند. زودرنج هستند. مسئولیتپذیرند. اهل بحثوجدل هستند.
باید وقت گذاشت و حرفهای آنان را شنید. با آنان باید دوست بود محبت کرد آنان را بغل گرفت و بوسید. آنان را زیبا صدا بزنیم. بدیهایی که در جامعه وجود دارد و شرارتها را بگوییم. کار افراد بزرگ را از آنها نخواهیم. برای استفاده از فضای مجازی حتماً با برنامه عمل کنید. در مدرسه، با معلم فرزندتان در ارتباط باشید و بچهها این را بدانند. بچهها به معلم بیشتر گوش میدهند. معلم را نزد او بزرگ جلوه دهید و احترام کنید.
معلمها وظیفه اصلی خودشان بدانند که تربیت فرزندان در اختیار آنهاست و فقط علم آموزی نیست. آنها باید مربی باشند نه فقط معلم. باید تربیت کنند و فقط محفوظاتی را ارائه دادن کفایت نمیکند. باید خودشان مودب به آداب باشند تا این ادب به بچهها منتقل شود. باید عالم باشند و علم را بزرگ جلوه دهند.
و از خانه و مدرسه مهمتر، نقش مسجد در تربیت انسانی و الهی فرزندان است. مسجد محل عبادت است اما یکی از مهمترین مراکز تربیتی ماست. در مسجد، عبادت و تربیت درهمتنیده شده است. چون عبادت خودش نوعی تربیت است و روح را پرورش میدهد. بعلاوه به خاطر روح جمعی و جمعگرایی حاکم در مساجد و بیان مشکلات اجتماعی در آنجا، شخص را برای حضور در عرصههای مختلف جامعه و آشنایی با معضلات اجتماعی آماده و تربیت میکند.
پس ارکان و نهادهای تربیت سه تا شد منزل و مدرسه و مسجد سه میم. باید تعامل این سه باهم در حد اعلاء و هوشمندانه و خلاقانه و سیال باشد تا با ارتباطگیری لازم، نتیجه درست به دست آید. یادمان باشد ما در حال ساختن نسل ترازی هستیم که در مسیر تمدن سازی حرکت میکند. افرادی که آماده سربازی برای امام زمانشان هستند.
اما جبهه مقاومت؛ درزمانی قرار داریم که از همه طرف راجع به مسائل جاری مربوط به جبهه مقاومت انواع تحلیلها صورت میگیرد مثلاً: یک دسته از تحلیلها را دشمن مغرض و عوامل مزدورش با استفاده از متخصصین باهدف عمق بخشیدن به جنگ شناختی و تخریب ذهن مردم و درنتیجه تغییر رفتار مردم انجام میدهند.
دسته دیگر تحلیلهایی است که افراد ترسو به خاطر تهدیدات دشمن از روی ترس انجام میدهند که به این نتیجه برسند که وضعیت جوری است که باید تسلیم شد، باید کوتاه آمد و امثال اینها.
گروه دیگر بر اساس شنیدهها و اخبار غلط مطالب را کنار هم میچینند و نتیجه میگیرند که معمولاً به ناامیدی و سیاه نمائی و تضعیف مسئولان و جبهه مقاومت و امثال اینها ختم میشود. که گاهی متاسفأنه نیروهای ارزشیمان هم در دام همین گروه میافتند. دو سه تا خبر از این طرف و آن طرف میشنود بعد در کنار هم میگذارد شروع میکند به تحلیل کردن که فلانی اشتباه کرد؛ فلانی چرا کارش را دیر انجام داد؛ دیگر اصلاً توجه نمیکند که تو باید از بالا به قصه نگاه کنی نه اینکه یک گوشه را ببینی. خیلی وقتها افراد یک گوشه کار را میبینند و شروع میکنند به قصه گفتن. بعد هم مستندش میکنند به خبری که ته ندارد. همه این تحلیلها باطل است و نباید توجه کرد.
اما عدهای تحلیل درست، روشنبینانه و بصیرت افزا دارند. صحنه را درست میبینند و با فهم صحیح و استفاده از منظومه فکری امامین انقلاب، اتفاق را تحلیل میکنند؛ بنابراین برای یک تحلیل درست، اول باید بفهمیم اگر در جنگ ترکیبی قرار داریم، جنگ ترکیبی چیست. خب در جنگ ترکیبی باید دفاع ترکیبی داشته باشیم؛ یعنی حتماً باید تحلیلها چندوجهی باشد نه اینکه یک مطلبی را ببینیم و یا بشنویم و بدون بررسی صحتوسقم و یا ابعاد مختلف آن، باعجله به شرح بپردازیم.
یکی از بهترین روشها در تحلیل یک واقعه کمک از قرآن کریم و روایات است. مثلاً الان در منطقه مقاومت جنگ بالاگرفته و دشمنِ در حال اضمحلال برای نجات خودش فشار را چند برابر کرده است و نیروها هم تا فرماندهان آسیب دیدهاند قرآن چه میفرماید؟ در آیه ۱۰۴ نساء فرمود: «وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ اِنْ تَکُونُوا تَاْلَمُونَ فَاِنَّهُمْ یَاْلَمُونَ کَما تَاْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً»؛ و در تعقیب و جستجوى دشمن سستى نکنید. اگر شما [در رویارویى با دشمن] درد و رنج مىبینید، آنان نیز مثل شما درد و رنج مىبینند و شما چیزى را از خدا امید دارید که آنان امید ندارند و خدا همواره دانا و حکیم است.
و یا در آیه ۲ از سوره مبارکه حشر درباره عدهای که دشمن را شکستناپذیر میدانند فرمود که به دست مؤمنان آنان و خانهای آنان را نابود میکنیم. یا درزمانی که همه میترسند که دشمن حمله کند، در آیه ۱۷۳ آلعمران فرمود: همان کسانی که مردم به آنان گفتند: لشکری انبوه از مردم [مکه] برای جنگ با شما گرد آمدهاند، از آنان بترسید. ولی [این تهدید] بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و او نیکو وکیل است. «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ اِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ اِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ».
ما یقین داریم این تیره از یهود قطعاً نابود میشوند؛ در آیه ۶۴ سوره مبارکه مائده فرمود: «کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَاَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْاَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ». هر زمان آتشی را برای جنگ [با اهل ایمان] افروختند خدا آن را خاموش کرد و همواره در زمین برای فساد میکوشند و خدا مفسدان را دوست ندارد.
اینها نمونه بود بعد دقت میکنیم میبینیم حضرت امام و امروز حضرت آقا با همین روش وقایع را تحلیل میکنند، آرامش میدهند، امیدآفرینی میکنند، ترغیب برای ادامه مسیر میکنند. مثلاً با استفاده از آیات، شهادت را غنیمت و بشارت میدانند نه خسارت.
ما هم باید همین روش تحلیل وقایع را دنبال کنیم تا دیگران در ما تأثیر سوء نگذارند. این آیه شریفه را ملاحظه بفرمائید که پایان کار را ظهور دولت امام عصر ارواحنا فداه است را ترسیم میکند در آیات ۱۷۱ تا ۱۷۳ سوره مبارکه صافات فرمود: «وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِینَ» و وعده قطعی ما که از قبل ثابت شده درباره بندگانی که به رسالت فرستادیم. «اِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ» که بیتردید آنان در همه زمینهها یاری شدگاناند. «وَ اِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ» و مسلماً سپاه ما پیروزند.
این آیه شریفه حکایت از سنت الهی که تغییر ندارد و محقق میشود دارد. حالا اگر بخواهیم مثلاً تحلیل کنیم آینده منطقه چه میشود و یا چرا صهیونیستها اینگونه عمل میکنند اولاً باید به روند حوادث در طول مدت توجه کنیم و بعد با آیات قرآن جمعبندی کنیم. مثلاً رژیم غاصب در طول این ۷۶ سال اشغالگری برای اولین بار در موضع دفاع افتاده است و آرایش پدافندی گرفته، چون اولین باری است که همه آنچه برای دفاع از خود فراهم کرده بود یکروزه از بین رفت؛ یعنی بازدارندگی غیرقابل نفوذش، کشاندن حمله به خاک دشمن، تأمین امنیت قطعی برای شهروندان، سرعت در حمله و پیروزی و گرفتار جنگ فرسایشی نشدن و امثال اینها همه از بین رفت.
از بعد طوفان همه تلاش او برای حفظ موجودیتش شده است و این آخرین فرصت اوست برای ساقط نشدن، پس ممکن است جنگ مدتی طول بکشد و تحمل جنگ طولانی ندارد. هرچه حمله از سال گذشته تا امروز داشته منفعلانه بوده و از روی ابتکار عمل و محاسبه دقیق میدان نبوده است.
نکته مهم این دوره جنگ این است که جبهه مقاومت تبدیل شده است به یک شبکه متحد و متصل با برنامه دقیق و تقسیمکار حساب شده و لذا تحولات آینده همهاش در دست مقاومت است. آینده هم چیزی جز محو کامل مجسمه پلیدی از صفحه روزگار نیست.
حالا یک کشورهایی حرفهایی میزنند مثل آلمان که گفته بود ایران نباید با موشک اسرائیل را بزند. خب باشد شما بگو ما با چی بزنیم با همان میزنیم! این حرف میخواهد بگوید که ایران نباید استقلال داشته باشد. ایران باید صنایع دفاعی از خودش نداشته باشد. باید وابستگی به کشورهای غربی داشته باشد. اینکه میگوید ایران نباید با موشک بزند کنایه از این است که اصلاً چرا موشک داری. کما اینکه بعضیها همان آلمان را مثال میزدند که ما باید مثل آلمان باشیم موشک میخواهیم چه کار!
لذا باور قطعی ما از آینده نهچندان دور این است که زمینگیری و افول آمریکا حتمی است و رژیم جعلی هم نابود است؛ و تا آن روز آمریکا را که ام الفساد است لعن میکنیم.
جبهه مقاومت باقدرت و صلابت پیش میرود؛ و باتدبیر مقتدرانه و از روی حکمت فرمانده کل مقاومت، نه سازش میکند و نه جنگ کامل، بلکه بر سیاست بازدارندگی فعال که گاهی تدافعی و گاهی هجومی است ادامه میدهد. ولو ازهرجهت آمادگی جنگ پشیمان کننده را دارد. بعضیها اتهام میزنند که جبهه مقاومت منفعل شده یا مبتلا به ترس و احتیاط و مصلح اندیشی شده، اینها راهبرد عملیاتی رهبر معظم انقلاب در مدیریت میدان را خوب درک نمیکنند.
نکته استانی؛ هدف از نامگذاری روزها ایجاد یک حرکت و انگیزه سازی و گفتمان سازی و غرض از بزرگداشت یک واقعه تکریم و احترام آن است. اگر نگاه ما به مسائل فرهنگی، ملی، مذهبی و امثال اینها، رفع تکلیفی شد، همه آنها را از بین بردهایم. دیگر اثرگذار نخواهند بود.
یکی از مناسبتها که مربوط به استان است روز کرج است که با دقت روز ۲۰ مهر بهعنوان روز کرج انتخاب شد. لذا باید این روز را فرصتی قرارداد و با برنامهریزی و تدارک برنامههای وزین و فاخر کرج را معرفی کرد. کاری نمیشود و اگر هم اقدامی میشود یکبعدی و کممایه و سبک انجام میشود.
مسئولین مربوطه باید کمیتهای تشکیل بدهند مسائل مختلف کرج را از دوران انقلاب و ایام مشعشع دفاع مقدس سرداران شهید، علماء، فرهیختگان، هنرمندان در عرصههای مختلف هنری و امثال اینها معرفی و تقدیر شوند. جلوههای طبیعی و گردشگری، صنایع و هنرهای مختلف، محلات و اقوام ساکن و امثال اینها را پرداخت. خلاصه برنامهای که انجام شد در شان نبود.
نکته دیگر اینکه با توجه بهفرمان رهبر معظم انقلاب راجع به کمک به مردم عزیز لبنان و محور مقاومت تعدادی از دوستان قرارگاه عملیاتی و مواساتی نصر را با محوریت مصلا تشکیل دادند که کمکهای مردمی را با هماهنگیهایی که میکنند به مقصد برسانند لذا مصلا برای این مهم آمادگی لازم را فراهم کرد تاکنون مقداری طلا و نقدی و اجناس جمعآوریشده. در همدلی و مواسات مادرانه مقداری جمع شد تا امروز به خود بنده و دفتر ما هم مراجعات فراوان بوده که همه به دفتر تهران ارسال میشود البته تا بشود طلا را به قیمت نقد میکنیم و بعد ارسال میکنیم.
در کنار این هدایا گاهی نوشتهها و مطالبی بیان میشود جلوههای ویژه درست میشود که درسآموز است. از دوستان حوزه هنری و کسانی که در این زمینه ذوق دارند میخواهم که این برگ برنده ملت ایران اسلامی انقلابی را در این مقطع هم ثبت کنند تا در تاریخ ماندگار بماند.
مسئله بعد این است که در یک ماه گذشته مراجعات زیادی داشتم درباره مسئله نان. عزیزان در دستگاه مربوطه مسئله نان را جدی بگیرید. کیفیت نان، قیمت نان، بعضی از حقه بازیهایی که در نانواییها صورت میگیرد برای دادن نان اینها قابل قبول نیست. ناظران بزرگوار مواظبت کنند؛ مسئولین مربوطه، اتحادیه مربوطه. یک عدهای دارند به مردم زور میگویند و اجحاف میکنند. نمیشود این را نادیده گرفت.
یک زمانی خودم با بعضی از دوستان که از طرف بنده مامور شدند به نانواییها سر زدم و در یک هفته ۱۰۰ نانوایی را بستند. نباید دوباره این اتفاق بیفتد. باید به مردم توجه داشت. مسئول بزرگوارش این مسئله را دنبال کند. ما هم خودمان پیگیری میکنیم. دیگر نبینیم در شهر که مثلاً طرف یک نان میدهد اما پول سه تا نان را میگیرد با فضیلتهایی که برای آن درست کرده است.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾