متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۱/۲۴
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا هر جا که لازم باشد سخن میگویند و هر جا لازم باشد سکوت میکنند. بر سر در چهارم بهشت چهار جمله نوشته بود که جمله چهارم آن این است: هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید سخن نیکو بگوید یا ساکت باشد.
انسان با سخن گفتن میتواند حق را از باطل جدا کند و از مظلوم دفاع کند و اهداف بلندی را دنبال کند. همانطور که میتواند با حرف زدن گرفتاریهای فراوان فردی و اجتماعی درست کند. شما همه در قرآن کریم خواندید که خداوند حکم کرد بنیاسرائیل گاوی را برای روشن شدن حق ذبح کنند اما حرف زدن و سؤالات بیجای آنان ایجاد مشکل و سخت شدن حکم الهی شد؛ لذا در موارد اینچنینی سکوت بهتر است.
خدای تعالی در قرآن کریم در آیه ۱۰۱ سوره مبارکه مائده فرمود: «یا ایها الذین آمنوا لا تسئلوا عن اشیاء ان تبد لکم تسوکم …» ای اهل ایمان از احکام و معارفی نپرسید که خداوند برای آسانگیری امرونهی راجع به آنها ندارد که اگر برای شما آشکار شود غمگینتان میکند.
اما باید دانست که یکی از مهارتهای مهم در زندگی فردی و اجتماعی این است که انسان بتواند در جایی که میتواند سخن بگوید، با توجه به شرایط، ساکت باشد؛ و این مهارتی است که همه باید بلد باشند و ما متأسفانه بلد نیستیم و حتی به کودکان خود دائم یاد میدهیم که چگونه حرف بزنند و هرگز سکوت کردن را بهعنوان یکی از آداب سخن گفتن، آموزش نمیدهیم.
البته اهل ایمان سکوتشان فراوان است. ولی بیجهت سکوت نمیکنند. گاهی سکوت ذکر خداست چون ممکن است با حرف زدن فتنهای درست شود یا اسراری افشاء شود که خطراتی را به همراه داشته باشد؛ و گاهی سکوت بر صفای باطن و نورانیت دل و بهتر شدن تفکر و امثال اینها تأثیر میگذارد. خلاصه یکی از راههای تهذیب و تزکیه نفس سکوت است که در ردیف کم خوردن و کم خوابیدن قرار دارد.
به دست آوردن حکمت یکی از ثمرات سکوت است. امیرالمؤمنین علیهالسلام در بخشی از نامهاش به امام مجتبی علیهالسلام مىفرماید: جبران آنچه براثر سکوت خود از دست دادهاى آسانتر از جبران آن است که براثر سخن گفتن از دست رفته باشد؛ یعنی اگر سکوت کردی و بعد بفهمیدی که این سکوت اشتباه بوده، قابل جبران است و بلافاصله مطلب را بیان میکنی، اما اگر سخنى را گفته باشی و بعد بفهمی که اشتباه بوده یا اصلاً نباید میگفتی، دیگر برگرداندن آن ممکن نیست. مثل دانهای میماند که از دهان پرنده رها شده باشد، گرفتن آن مقدور نیست. بعد حضرت با یک مثال مطلب خود را تکمیل فرمودند: که نگهداری آنچه در ظرف است با محکم بستن دهانه آن امکانپذیر است. «وَ حِفْظُ مَا فِی الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِکَاءِ».
سکوت فراهمکننده قرب الهی است. کسی که سکوت دارد و سخن نمیگوید در حال مبارزه با شیطان است. یکی از ادوات قوی شیطان برای انحراف انسانها سخن گفتن است. کسی که زبانش را نتواند نگه دارد چشم و گوش را هم نمیتواند. کسی که سکوت دارد در دام سخنان بیهوده گرفتار نمیشود، معمولاً کسی که زیاد حرف میزند نسنجیده و بیمعنا زیاد میگوید چون فرصتی را برای فکر کردن و بعد سخن گفتن قرار نداده است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «مَنْ کَثُرَ کَلَامُهُ زَلَّ». کسى که سخن بسیار گوید لغزش فراوان خواهد داشت. معمولاً کسی که زیاد حرف میزند، آن حرفها نه به درد دنیایش میخورد و نه آخرتش و نه به درد دیگری میخورد. کسانی که زیاد حرف میزنند تمرکزشان کم میشود و ازنظر ذهنی قدرت تفکر از آنها گرفته میشود؛ و درنتیجه از آگاهی کمتری برخوردار هستند. ساعتها حرف میزنند اما بدرد نمیخورد. کسی که سکوت دارد انرژی مصرفی برای حرف زدن را در راه فکر کردن مصرف میکند.
از مرحوم علامه طباطبائی سؤال کرده بودند چه کنیم که در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ فرموده بودند کم حرف بزن؛ یعنی وقتی انسان زیاد حرف میزند، ذهن درگیر مطالب مختلف میشود و این پراکندگی قدرت تمرکز را کم میکند و درجاهایی که باید حضور قلب داشته باشد مثل نماز دیگر نمیتواند خود را کنترل کند.
در شب معراج به رسول خدا گفته شد «یا احمد، علیک بالصمت…» ای محمد بر تو باد که سکوت پیشه کنی همانا بهترین و آبادترین انجمنها قلبهای صالحان و ساکتان است و خرابترین آنها، قلبهای یاوهگویان است. زبان عضوی است که کاملاً در اختیار ماست و انسان میتواند بهراحتی هر حرفی را نزند و میتواند حرفهایی بزند که برای آخرتش فایده داشته باشد؛ و در جاهای دیگری که وظیفه حرف زدن ندارد سکوت کند. پس دل آباد برای مؤمنی است که سکوت دارد.
رسول خدا فرمود: رهایی مؤمن در نگهداشتن زبان خود است؛ یعنی از خسران ابدی و عذاب الهی رها میشود. چون بیشتر اموری که خسرانآور است، ریشهاش زبان است. آثار خاموشی فراوان است، باعث فهم دقیق و به دست آوردن حکمت است. سکوت ادب است سکوت احترام به گوینده است. جواب احمق سکوت است. سکوت وقار است؛ و امثال ذالک.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین اهل بهانهجوئی و امروز و فردا کردن در کار خیر نیستند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۲۷۷ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «کُلُّ مُعَاجَلٍ یَسْأَلُ الْإِنْظَارَ وَ کُلُّ مُؤَجَّلٍ یَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِیفِ». هر که شتاب و تعجیل دارد، مهلت خواهد و هر که را مهلت دهند، با امروز و فردا کردن بهانهجویی مىکند.
عبارت امام از مطلب گذشته هم روشن میشود و احتیاج به توضیح بیشتر ندارد. چون حضرت کسانی که بااینکه به آنان فرصت هم داده میشود باز در انجام اعمال صالحه فاصله میگیرند و کمکاری دارند را سرزنش کرده است. اساساً تسویف و امروز و فردا کردن در کارها پسندیده نیست یا باید انجام داد و یا باید رها کرد. خدای تعالی بر توفیق کسب تقوای ما افزوده بگرداند.
مجدداً حلول ماه شوال المکرم را به همه شما تبریک عرض میکنم. رسول خدا فرمودند: شوال را ازاینجهت شوال گفتهاند که گناهان اهل ایمان در این ماه برداشته میشود؛ یعنی باید مواظبت کرد طهارتی که در ماه رمضان به دست آمد در ماه شوال از بین نرود. شیطان بعد از یک ماه اسارت آزاد میشود و قصد جبران گذشته را دارد باید خیلی مراقبه داشت.
یکی از اتفاقات سنگین در این ماه که آن روز بهعنوان یوم المصیبه ثبت شد، روز ۸ شوال است که قبور ائمه بقیع علیهمالسلام به دست عمال پلید صهیونیسم بینالملل فرقهای متعصب، خشکمغز و کجفهم در سال ۱۳۰۵ شمسی، تخریب و هتک حرمت شد؛ و دل مسلمین جهان و شیعیان را داغدار کرد و هنوز این داغ تازه است.
جریان ابن تیمیه و وهابیت و بقیه فرقهها، هشداری است که به ما بفهماند کجفهمی و برداشتهای غلط و سلیقهای چه مصیبتی بر سر دین و اسلام میآورد و چه اختلافاتی رقم میخورد و چه جانها که تلف میشود. رسول خدا به امیرالمؤمنین فرمودند: «یا ابالحسن خداوند قبر تو و فرزندانت را قطعهای از قطعهها و عرصههای بهشت قرار داده است». بعد این فرقه میگویند بنا و ساختمان بر قبر و حتی ترمیم و تجدید بنای قبور حرام است. بعد مکررآ مضجع شریف پیغمبر تعمیر و تجدید بنا شده، اولین بار خلیفه دوم اقدام به بازسازی کرد و بعد هم همسر پیامبر عایشه اطراف حرم ساختوساز کرد و بعد هم دیگران تعمیر کردند.
همین دوره بهعنوان پلورالیسم دینی و اسلامهای التقاطی که مطرح میکنند چه خساراتی به اسلام ناب و توانمندیاش در اداره جامعه میزنند؛ و این خط تا زمان حضرت حجت هم ادامه دارد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: وقتى حضرت ظهور مىکند با دشوارىهایى از جانب مردم مواجه مىشود که رسول خدا از مردم جاهلیت، این سختىها را نکشیده است. بعد در ادامه فرمودند: وقتى رسول خدا مبعوث شد، با مردمى مواجه شد که کارشان پرستش سنگها و چوبها و… بود، پیغمبر اکرم براى آنکه اثبات کند کار آنها غلط است، در مقام بحث و استدلال، دشوارى نداشت. چون آنها در مقابل حضرت دلیل و منطقى نداشتند که بیان کنند؛ اما وقتى امام دوازدهم ظهور فرمایند با مردمى مواجه مىشود که اینها خودشان را مفسر قرآن دانسته و هرکدام معنایى براى قرآن بیان کنند و با آن معناى خودساختهشان علیه امام احتجاج مىکنند. مىگویند ما قرآن را بهتر از تو مىفهمیم و قرائت ما از قرائت تو بهتر است.
مقداری بیشتر این قضیه را توضیح بدهم اینکه وهابیون بعد از اشغال مکه، به مدینه منوره حمله کردند و جنگیدند بالاخره آنجا را اشغال کردند و سربازان عثمانی را بیرون کردند و قبور مطهر را ویران کردند. این واقعه وقتی رخ داد که شرایط داخل ایران بحرانی بود، انگلیس و عوامل داخلیاش، در حال پایان دادن به سلسله قاجاریه بودند. آبان ۱۳۰۴ شمسی، انقراض سلسله قاجار اعلام شد و آذرماه همان سال، رضاخان قزاق بر تخت نـشست؛ و خود را رضاشاه پهلوی نامید. در همین سال هم عبدالعزیز سعودی، اولین پادشاه عربستان، سرزمین حجاز را بهطور کامل تصرف کرد هتک حرمت بقیع هم صورت گرفت. عبدالعزیز بنیانگذار کشور عربستان کنونی با فرزندان بسیار تا امروز پادشاه هستند.
در تاریخ سوم شهریور ۱۳۰۴ شمسی روزنامه ایران به نقل از بیسیم برلن خبر میدهد که وهابیها شهر مدینه را گلولهباران کرده و به مسجدالنبی خسارات سنگین زدهاند. خبر این فاجعه واکنش مسلمانان و بالأخص شیعیان جهان را در پی داشت. تعدادی از کشورهای اسلامی عزیمت به سفر حج را ممنوع کردند. مفتی مصر فتوا به عدم جواز سفر حج داد. در ایران هم با پیگیری علما بخصوص آیتالله شهید مدرس، سفر حج ممنوع اعلام شد. حکام جدید عربستان، یکی از منابع اصلی درآمد خود را ازدسترفته و در ضمن مشروعیتشان در جهان اسلام زیر سؤال بود؛ لذا تلاش کردند با کشورهای اسلامی برای رفع ممنوعیت از سفر حجاج مذاکراتی داشته باشند.
در سمت ایران چون خبر داشتند که ژنرال کنسول ایران در سوریه و لبنان یعنی عینالمُلک روابط خصوصی با رضاخان دارد به عینالملک متوسل شدند. حبیب الله هویدا مشهور به عینالمُلک پدر امیرعباس هویدا نخستوزیر دوران پهلوی است. فرزند میرزا رضا قنّاد از بهاییان متعصب و نزدیکان و خواص عبدالبهاء، عباس افندی رهبر فرقه ضاله بهائیت بود که بعد از او عهدهدار حفظ اسرار بهائیت شد.
خلاصه عبدالعزیز با تکذیب اخبار فاجعه تخریب اعلام گروههای تحقیق و بررسی از هـر کشور مسلمانی میتواند بیاید از ایران هم غفارخان جلال السلطنه (وزیرمختار ایران در مصر) و حبیبالله عینالمُلک به حجاز رفتند. گزارش عینالملک طوری تنظیم شده بود که وهابیها را از ارتکاب این جنایت تبرئه میکرد. نوشته بود: دو دفعه با ابن السعود ملاقات شد. فوقالعاده احترام و محبت نمود و هر دفعه خیلی اظهار میل به تقرب به دولت عِلیّه میکرد؛ و به نقل از ابن سعود مینویسد: خیلی اسباب حیرت است که مسلمانان عالم فقط برای تخریب چند قبر که قبل از ورود من به دست این بَدَویهای جاهل مهدوم شده، اینهمه اظهار غیرت و حمیّت و دردمندی نمودند و در مجامع و منابر و روزنامهها مرا لعن و تکفیر کردند و عالم را بر من شوراندند و بدنام خواستند.
بههرتقدیر جریان قوی بهایی و فراماسونری حاکم بر حکومت پهلوی موفق شد که موج اعتراضات علیه رژیم سعودی را کنترل کند و درنهایت روابط ایران را با رژیم سعودی گسترش دهد. حتی طرحی که مرحوم شهید مدرس برای تشکیل کمیسیون دفاع از حرمین شریفین داده بود از دستور خارج کردند.
۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی و روز نیروی زمینی است. این روز را به دلاورمردان غیور ارتش تبریک عرض میکنیم. منافقین و کمونیستها بعد از پیروزی انقلاب دائم از انحلال ارتش میگفتند. ریشهاش هم بعد از ۱۹ بهمن و حرکت بسیار مهم همافران نیروی هوائی ارتشیان که به مردم پیوستند بود. بعد از پیروزى انقلاب، درگیری و ناآرامیها شروع شد. اولین درگیرى در منطقه ترکمن صحرا، نزدیک مرز شوروى سابق توسط گروهکهاى چپ با هدف خودمختاری منطقه آغاز شد بعد کردستان و آذربایجان غربى و همه را ارتش کنترل کرد و درعینحال دشمن همزمان جنگ روانى علیه ارتش در داخل و خارج کشور راه انداخته بود و میگفتند ارتش ضد مردمی و عامل امپریالیسم است و باید منحل بشود و جایش یک ارتش خلقى یا بی طبقه توحیدى بیاید.
خلاصه دوقطبی حامیان ارتش و ضد ارتش در حال شکلگیری بود که حضرت امام با آن بصیرت الهی دو ماه بعد از پیروزی انقلاب با نامگذاری ۲۹ فروردین به نام روز ارتش در پیامی از ارتش بهعنوان ارتش اسلامی و ارتشیان را فرزندان انقلاب و مردم نام برد و توطئه را در نطفه خفه کرد. امام به ارتش اعتماد کرد و ارتش هم پاسخ اعتماد را بهخوبی داد؛ و از ارتشی که امام حفظ کرد افسران مؤمن و متعهدی وظیفه بازسازی ارتش نوپای اسلامی را به عهده گرفتند. صیاد شیرازی که شهید چمران به اقتدای به او افتخار میکرد. شهید شیرودی که حضرت آقا سال ۵۹ او را مالک اشتر خواند. در هرجای ایران از همان روزهای اول انقلاب تحرکی پیدا میشد ارتش به همراه مردم از کیان اسلام و انقلاب دفاع کردند. اولین شهید هم سپهبد قرنی بود که دادند. امروز ارتش ایران بینظیرترین ارتش دنیا را از جهت تعهد، وظیفهشناسی، اعتقاد به ارزشها و آرمانهای الهی و انسانی، توانمندی و اقتدار و مردمی بودن میباشد.
نیروی زمینی ارتش، مسئولیت سنگین دفاع از تمامیت ارضی کشور را بر عهده دارد و در تمام مأموریتهای داخلی و برونمرزی درخشیده بهخصوص هوانیروز که در بحث امداد و نجات در حوادث مختلف بهصورت نیروی واکنش سریع جلودار بوده و به مردم آرامش داده است. مثلاً در جریان شیوع بیماری کرونا رکورد جهانی برای خود کسب کرد که نقاهتگاهی دو هزار تخته را ۴۸ ساعته برپا کرد.
متأسفانه شناخت از ارتش کم است؛ بخصوص شهدای شاخص و والامقامی که در راه اعتلای اسلام و انقلاب دادهاند. مثلاً سرلشکر ایرج رستمی یار همراه شهید چمران که چمران برایش نوشت: هر وقت به تو فکر میکنم از شدت شوق قلبم میلرزد و اشک به چشمانم حلقه میزند. اگر کسی ارزش شهید چمران را بداند این حرفها برایش ارزش پیدا میکند. این را کسی دارد میگوید که در قله است.
یا راجع به بنیانگذار سپاه و جانشین سپاه، شهید کلاهدوز آشنایی شما چقدر است. شهید حسین لشکری را قبلاً هم عرض کردم ۱۸ سال اسیر بود که ۱۵ سال آن را انفرادی بود. روزی که به اسارت رفت دخترش چهارماهه بود و هنگامیکه با جانبازی ۷۰ درصد به بالا برگشت دخترش سال اول دانشگاه بود. او آیت صبر و مقاومت بود و بدینجهت از سوی رهبر انقلاب اسلامی سید الاسرا نام گرفت. یا سرلشکر موسی نامجو، آن افسر مؤمن و انقلابی از دانشگاه افسری ارتش قرارگاهی برای تربیت نیروهای انقلابی ساخت؛ و دهها و صدها افسر گمنام که نامشان بر تارک این نیرو میدرخشد.
و امروز به فضل الهی اقتدار و توانمندی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با چشم بینا و قدرت تمام از کیان نظام اسلام در مرزها و جلوتر از مرزها دفاع میکنند و بر حفظ سانتیمتری از ایران با کسی تعارف ندارند؛ و این را دشمنان زبون ما بهخصوص رژیم جعلی و در حال اضمحلال صهیونیستی خوب فهمیدهاند و این را هم میدانند بلایی که ایران بهزودی بر سر اسرائیل خواهد آورد، بازدارنده و سنگین خواهد بود؛ و اگر بخواهد احمقی خود را تکرار کنند، پاسخ ایران معنادار خواهد بود.
امروز زبان دنیا، زورگویى و ظلم است؛ برای سود بیشتر چه جنایاتی که مرتکب نمیشوند. همه ستمهایشان را با اسمهای قشنگ انجام میدهند. به اسم صلحطلبی جنگافروزی میکنند. همه حقوق انسانها را با نام حقوق بشر از بین میبرند. سازمانهای تروریستی درست میکنند و مهمترین و بزرگترین ترورها را در جهان انجام میدهند. در تعامل با این دنیا باید به دستور قرآن عمل کرد که فرمود: «واعدوا لهم مستطعتم بالقوه ترهبون به عدو الله». باید جوری قوی شد که بترسند فکر کنند حتی که اقدامی داشته باشند.
مسئله عفاف و حجاب جدی است؛ باید بیشتر توجه کرد. باغی را که ممکن است عدهای جولانگاه دهنکجی به قانون بکنند، ضمن اینکه دستگاههای مربوطه حفظ و صیانت میکنند، خودتان پر کنید. به خاطر خدا بروید حتی اگر سختتان است. امروز جهاد بانوان عفیفه استان در حفظ و ارزشگذاری به حجاب، حضور در باغ لالههاست. صرف بودن و حضور شما نهیازمنکر است. احتیاج به کار دیگری نیست. تذکر لسانی هم لازم نیست.
برگزارکنندگان هم پیوست فرهنگی داشته باشند. مسئولین برگزارکننده اجازه تخطی از اصول و مبانی شرعی و قانونی را ندارند. بعضیها آنجا بیتفاوتاند؛ هم شرع است هم قانون. حضرت آقا هم که اخیراً کامل بیان فرمودند. اگر برگزارکنندگان توان اداره شرعی و رعایت مسائل قانونی را ندارند تعطیلش کنند؛ هیچ تعارف ندارد. مگر اینکه تمام موازین شرعی و قانونی در آن رعایت شود. دوستان متصدی، محیط را باید طوری فراهم کنند که همه اقشار با انواع آرامش، آرامش صوتی، آرامش تصویری، آرامش اخلاقی بتوانند از آن فضا بهره ببرند.
سال گذشته طرحی را دادیم الحمدلله برگزار شد؛ خوب هم برگزار شد همه هم فی الجمله راضی بودند؛ همین را ادامه دهند. ولی بزنگاه کار حضور خود مردم است. خواهران به خصوصه با بچههایشان با حجابشان خانوادگی کلاً بروید در آنجا حاضر باشید.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾