بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن
جلسه ششم– ۱۴۰۲/۱۲/۲۸
قرآن نور و برهان است
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا» آیه ۱۷۴ از سوره مبارکه نساءء است. ای مردم دلیل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم. برهان یعنی سخن بدون ابهام و تیرگی.
جزء ششم است این آیه و سطر ششم از فصل ایمان و امید؛ که راجع به نور ایمان صحبت میکنیم. منظور از برهان در آیه شریف قرآن است. برهان یعنی دلیل روشنی که جای شک و شبههای باقی نمیگذارد. قرآن کریم برهان است؛ یعنی حجت روشنی است که تیرگیها و ظلمتها را از بین میبرد. از آن طرف هم گفت که نور مبین است؛ یعنی ذاتاً روشن است و روشنگر است. اینجا در آیه شریفه هم برهان هم نور قرآن است.
قرآن به سمت همه مردم آمده
اگر دقت کنید در اینجا خطاب، خطاب عام است. گفته یا ایها الناس؛ مومن و کافر را شامل میشود. میگوید ای مردم عالم، ما برای شما قرآن فرستادیم که هم برهان است هم نور است و هم دلیلش آشکار است و هم روشن است و روشنی بخش است. قرآن برای هدایت مردم است.
میفرماید «انزلنا الیکم» میفرماید قرآن به سمت مردم نازل شده است. در آیات دیگر هم به این نکته اشاره شده است. در آیه ۴۴ سوره نحل میفرماید «وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَلِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» یا در آیه ۱۰ سوره انبیا میفرماید «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ».
نتیجه پیروی از برهان و نور
در کتاب طرح کلی اندیشه حضرت آقا تعبیر قشنگی دارند که در شبی تاریک شما یک شمع در دست دارید ولی نمیدانید با یک شمع چه کنید. آن شمع هم یک نور است ولی نورش اندازه همان شمع کوچک است. تو نگو من با این یک شمع چه کار کنم. تو به اندازه همان نور برو جلو. اینطور دائم کم کم جلوی تو راه را روشن میکند. اگر از هدایت خدا بهره گرفتی این هدایت هی زیاد میشود.
آیه ۱۷۵ نساءء را هم اگر دقت کنید نتیجه پیروی از برهان و نور آمده «فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَهٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا» اینکه خدای تعالی به سمت ما قرآن را فرستاد چه خاصیتی دارد؟ میفرماید کسانی که به خدا ایمان آوردند و به این کتاب آسمانی چنگ زدند به زودی در رحمت واسعه الهی وارد خواهند شد و از فضل و رحمت خدا به آنها پاداش داده میشود و به سمت صراط مستقیم هدایت میشوند.
قرآن غیر از علم و حکمت انسان را متخلق میکند
در آیه ۱۷۴ نساء به یکی از ویژگیهای قرآن اشاره میکند و در حقیقت دارد به ما میگوید که قرآن کتاب علمی مثل بقیه کتابها که نوشته شده نیست. قرآن در هر بخشش گذشته از اینکه دارد به ما علم و آگاهی میدهد ما را متخلق میکند. اخلاق ما را درست میکند. تکیهاش به علم نیست فقط. چون نور و کتاب هدایت است در کنار مباحث علمی و در کنار مباحث حکمی اخلاق و تربیت هم دارد. این آیه شریفه دارد به همین ویژگی اشاره میکند.
روایاتی هم داریم که گفته برهان رسول خداست؛ و نور امیرالمومنین است. اینها تفسیر نیست اینها بیان مصداق است.
ولایت خدا باعث افزایش ایمان میشود
طبق بیان قرآن کریم خدای تعالی ولی مومنان است «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ» اگر گاهی در قرآن کریم از ولایت دیگران هم گفته میشود مثل خود قرآن یا پیغمبر، آنها در عرض ولایت خدا نیستند؛ در طول ولایت خدا هستند؛ یعنی هر کس ولایت دارد این ولایت را از خدا گرفته است. پیغمبر مامور الهی است؛ امام معصوم، قرآن، علما، اگر ولایتی برای آنها هست مامور هستند.
ولایت خدا بر مومنان ولایت ایمان است که باعث افزایش ایمان میشود. برخلاف ولایت طاغوت که باعث زیاد شدن طغیان است؛ یعنی اگر کسی شیطان را به عنوان ولی برای خودش انتخاب کرد طغیان به شخص اضافه میشود؛ شیطنت و ظلم و ستم اضافه میشود؛ اما کسی که مومن بود و تحت ولایت خدا قرار گرفت چیزی که از این مومن بروز میکند خیر و صلاح و ایمان است.
شخص مومن با حرکت در مسیر عقیده و اخلاق درست و اعمال صالح بر ایمانش افزوده میشود
عقیده حق نور است. اخلاق پسندیده نور است. اعمال صالح نور است. عقاید باطل ظلمت است. اخلاق رذیله دروغ و غیبت و تهمت و فحش ظلمت است. تبهکاری و گناه که در عمل از انسان صادر میشود ظلمت است. پس خدای تعالی این انسان را که ولایت ایمان را و ولایت خدا را پذیرفت از عقیده و اخلاق عمل باطل بیرون میکند میآورد در عقیده و عمل و رفتار صالح. «یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ» شخص مومن با حرکت در مسیر این نور و عقیده درست و اخلاق درست و اعمال صالح و نیک بر ایمانش افزوده میشود. البته ایمان وقتی آمد خود ایمان کم و زیاد نمیشود. ایمان وقتی افزوده میشود یعنی عمل صالح زیاد میشود.
خدای تعالی در جان مومن اثر میگذارد و از دنیای ظلمانی او را نجات میدهد. برای اینکه از اثر الهی بهره ببرد چارهای نیست که به ریسمان الهی معتصم شود که آیه ۱۷۵ دارد همین را میگوید. باید حتماً به ریسمان الهی چنگ بزند. «فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ».
درود خدا و ملائکه مومنان را از ظلمت به سمت نور خارج میکند
در آیه ۴۳ سوره مبارکه احزاب فرمود «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا» اینجا خدا و ملائکهاش دارند بر مومنین درود میفرستند. این درود خدا و ملائکه مومنان را از ظلمات به سمت نور خارج میکند. انسانی که در زاویه درود الهی قرار میگیرد نورانی میشود. این شخص انسان با تقوایی است که فرقان دارد و حق را از باطل تشخیص میدهد. به واسطه آن نور میفهمد که راه راست کجاست؛ محل خروج از ظلمت به نور را به دست میآورد.
نور و ظلمت درجات دارد
نور و ظلمت هم درجاتی دارد. شمع نور است. نورافکن هم نور است. خورشید هم نور است. ظلمت هم مراتب و درجات دارد. ممکن است کسی از نور ایمان بهرهمند باشد و خدای تعالی که ولی مومنان است او را به مرتبه بالاتر و درجه بالاتری ببرد و نور بالاتری و قویتری را در اختیارش میگذارد؛ مثلاً در مرتبه علم الیقین است خدا به مرتبه حق الیقین او را میرساند.
زمینه خروج از ظلمت به سمت نور حتماً عمل صالح و ایمان است
«الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» زمینه اخراج از ظلمت به سمت نور حتماً عمل صالح و ایمان است. این دو باید در کنار هم باشند. ایمان به تنهایی کارساز نیست؛ باید با عمل صالح با هم باشد «رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَیَعْمَلْ صَالِحًا یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا» آیه ۱۱ سوره طلاق است. در این آیه تاکید میکند که ایمان تنها به درد نمیخورد. عمل صالح میخواهد.
خلاصه قرآن که نور مبین است هدفش بیرون آوردن مردم از ظلمتها به سمت نور است. از ظلمت عقیده و اخلاق و عمل بیاورد به سمت نور که عقیده حق است و اخلاق حق و پسندیده و اعمال صالح است. خدا این رهایی را برای همه مردم آورده ولی اهل ایمان هستند که بهره میبرند.
فصل اول تمام شد که بحث ایمان و امید بود. فصل دوم توحید است و جهت حرکت به سمت خدا. در آنجا هم چند سطر است که سطر هفتم که برای جزء هفتم است میگوید تنها قدرتمند عالم خداست. آیه ۱۰۲ سوره انعام میفرماید: «ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ» توفیق باشد جلسه بعد توضیح مختصری را عرض خواهم کرد.