متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۲/۰۴/۰۹
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
مؤمنین و مؤمنات خودم و همه شما را به رعایت تقوا دعوت میکنم. متقین آخرتگرا هستند و آخرت را بر مصلحتهای دنیا ترجیح میدهند. در بحث فرزند آوری و تکثیر جمعیت هم نگاه میکنند ببینند امروز چه وظیفهای بر عهده آنان است، همان را دنبال میکنند.
آیات و روایاتی که تشویق به فرزند آوری کردهاند را بررسی کنید همیشه در زمانی تشویق به این امر شده که مسلمین در شرایط سخت اجتماعی زندگی میکردند؛ یعنی فرزند آوری مربوط به زمان رفاه و آسایش و فراوانی نیست؛ بنابراین کسانی که تشویق به سقط جنین با استدلالهای واهی میکنند در مسیر نسلکشی که منهی است قرار دارند.
به استناد حقوق بشر میگویند حقوق زن و مرد یکسان است و سقط جنین و آنچه زن در رحم دارد جزئی از اجزاء اوست و جنین هیچ حق و احترامی ندارد. زن حق دارد زندگی خوب و آسودهای داشته باشد، لذا میتواند جنین را سقط کند و این کار از حقوق مسلم زنان است؛ اما از نظر شیعه و روایات اهلبیت علیهمالسلام جنین موجودی است که احترام دارد و کسی حق تعرض به او در غیر موارد مشروع را ندارد و الا گذشته از اینکه سقط فعلی حرام و مخالف عقل است، باید غرامت هم بپردازد.
یک توجه بفرمائید: در جامعه اسلامی همیشه مصلحت آخرت بر مصالح دنیایی مقدم است. فرد مسلمان گاهی برای اینکه از اجر و ثواب بیشتری بهره ببرد، سختیهایی را تحمل میکند؛ یعنی اگر امر دائر شود که مصلحت دنیا را انتخاب کند و یا آخرت را، مخصوصا وقتی امور آخرتی بر امور دنیا تأثیرگذار باشد، آخرت را مقدم میدارد.
لذا در بحث فرزند آوری زحمات فراوانی برای پدر و مادر به وجود میآید از تحمل بارداری برای مادر گرفته تا تأمین هزینههای زندگی برای پدر و محبت به فرزندان که همه اینها اجر اخروی دارد و مقدمِ بر آن است که این بچهها افراد شایستهای هستند و کمالاتی دارند و یا برای کشور موجب عزت و اقتدار خواهند بود که همه مصالح دنیا هستند.
گاهی بعض استدلالها هم خندهآور است، البته حرف خود را مستند به بعض از روایات میکنند. مثلاً گفته میشود اوضاع اجتماع با توجه به فضاهای جدیدی که به وجود آمده و دسترسی به مطالب فاسد کننده دین و ایمان بیشتر و راحتتر شده، پس جمعیت کمِ با ایمان بهتر و مقدم بر جمعیت زیادی است که ایمان ندارد.
چون در روایات دارد در آخرالزمان فسادهایی فراوان میشود. این مفاسد که مخصوص مسلمین نیست بلکه همه دنیا مبتلا هستند و اتفاقاً با کم شدن مسلمین فساد گستردهتر و فراگیرتر میشود. برای اینکه زیر بار فرزند آوری نروند اصلِ مسئله را پاک میکنند. نمیدانند که اگر تعداد مسلمین کم شود اقتدار و حفظ اجتماعشان کم خواهد شد.
مطلب دیگر اینکه در نهجالبلاغه دارد: «قِلَّهُ الْعِیَالِ أحَدُ الْیَسَارَیْنِ». کم بودن عیال و افراد تحت تکفل، یکی از دو راحتی است. با استفاده از این روایت تلاش میکنند تا اثبات کنند فرزند کمتر بر زیادی اولاد برتری و استحباب دارد. با اینکه از روایت استحباب کم فرزندی فهمیده نمیشود. روایت در مقام بیان اتفاقی است که واقع میشود که اگر تعداد کم باشد هزینه و مخارج کم میشود، اما اینکه باید بر این مسئله هم اقدام داشت روایت گویا نیست.
در ضمن باید توجه داشت که مراد از کلمه عیال، فرزند نیست. عیال یعنی نانخور و تحت تکفل. چنانچه شما فرزندانی دارید که جدا شدهاند و نانخور شما نیستند و گاهی انسان افرادی را سرپرستی میکند که فرزند ما نیستند؛ یعنی میشود به زیادشدن نسل سفارش کنیم و از طرف دیگر هم تلاش کنیم افراد تحت تکفل خود را کم کنیم. اگر کسی کسب مال کرد و عائله زیاد هم داشت این روایت نفی نمیکند.
در کنار این روایت ما روایات دیگری داریم که نشان میدهد، برداشتی که کردهاند درست نیست. امام صادق علیهالسلام فرمودند: هر کس که از ترس مخارج زندگی ازدواج نکند به ذات الهی سوءظن دارد.
بعلاوه ما موارد فراوان داریم که زیادی فرزند را نعمت میشمارد و در دعا، داعی از کمی جمعیت اهل ایمان شکایت میکند. «اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا… و قله عددنا…» و گاهی از اینکه جمعیت زیاد شده از خدا تشکر میکند. در قسمتی از آیه ۸۶ سوره مبارکه اعراف فرمود: «…وَ اذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلیلاً فَکَثَّرَکُمْ…» و به خاطر بیاورید زمانى را که اندک بودید و او شما را فزونى داد…
البته به این نکته هم توجه داشته باشید که گاهی چون افراد اهل کفر و کفران نعمتها هستند خدای تعالی آنان را مهلت میدهد تا جبران کنند و اگر متنبه نشوند، نعمت را از آنان میگیرد. مثلاً در آیه ۵۵ سوره مبارکه توبه فرمود: «فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ»؛ و فزونى اموال و اولاد آنها، تو را در شگفتى فرو نبرد خدا مىخواهد آنان را به وسیله آن، در زندگى دنیا عذاب کند و در حال کفر بمیرند.
بههرتقدیر غیر از حکومت و نظام اسلامی که وظائفی دارد، همه ما موظفیم برای تکثیر نسل فرهنگسازی و زمینههای لازم را فراهم کنیم. آنچه در فرهنگ اسلامی پیرامون مسئله جمعیت و تکثیر نسل و تعلیم و تربیت آنان و کسب حلال و اشتغال و مسکن و امثال اینها مطرح است را تبلیغ و ترویج کنیم. و این بیان امیرالمؤمنین علیهالسلام را هم فراموش نکنیم که فرمود: «تَنزِلُ المَعُونَه علی قَدرِ المَئُونَهِ». کمک الهی به مقدار مؤونه زندگی فرود میآید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین توحید محورند و هر اتفاقی که برای آنان پیش میآید خداشناسی آنان تقویت میشود. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۲۴۲ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ». خدا را از به هم خوردن تصمیمها و باز شدن گرهها و حلّ مشکلات شناختم.
قطعاً برای شما اتفاق افتاده که راجع به کاری انگیزهای پیدا میکنید و تصمیم جدی میگیرید که کاری را انجام دهید؛ اما تصمیم شما به هر دلیلی (مانعی پیش میآید و یا انگیزه از بین میرود) به هم میخورد. امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند این دگرگونیها که در جان انسان واقع میشود باید خداشناسی ما را تقویت کند. چون این حالات نفسانی که خودبخود نیستند. هر موجودی که حقیقتش را از خدا میگیرد همهچیزش وابسته به خدا و از خداست؛ و این یعنی فقر، همانکه رسول خدا طلب میکرد و از خداوند میخواست که فقر او را یعنی احتیاجش به خدا را بیشتر کند. خدا تعالی فهم درست معارف به ما عنایت کند.
۱۵ ذیالحجه ولادت امام هادی علیهالسلام بر شما مبارک باد. نکتهای راجع به دوره امامت حضرت عرض کنم. بعد از شهادت امام کاظم علیهالسلام تغییراتی در جامعه به وجود آمد و بحث درباره ائمه علیهمالسلام عادیتر شد و خود حضرات هم علنی راجع به ولایت و مقامات اهلبیت صحبت میکردند و مباحث و مصادر مهمی که راجع به امامت داریم مربوط به همین زمان است مثل زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه و امثالذلک.
البته حکومت هم نسبت به ائمه با غلاظ و شداد بیشتری عمل میکرد بهطوریکه در زمان امام هادی علیهالسلام اوضاع سختتر هم شد. خلفا هم به خاطر حضور افراد قدرتطلبی از غیر اعراب، در کنارشان، حکومتشان دچار تزلزل شدید شده بود، فقط در دوران کوتاه امامت امام هادی ۶ خلیفه عباسی عوض شدند.
از طرف دیگر تمام ارکان و اجزاء تبلیغ و تبیین هم در دست طاغوت بود. گاهی تلاش میکردند مسیر واقعی امامت را با مطرح کردن اشخاص دیگر مثل برادر امام و امثال آنان به انحراف بکشانند. اینجا امام هادی مثل امام سجاد علیهماالسلام اقدام به انشاء زیارتنامه کرد و معارف درجهیک را به همین وسیله حفظ و توسعه داد.
من فقط بعض قسمتها را ترجمه میکنم جهت یادآوری بدون توضیح چون هر بند زمان فراوانی برای شرح میخواهد. در زیارت جامعه به نقشی که اهلبیت در هستی عالم دارند اشاره شد. «بِکمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکمْ یخْتِمُ». شروع و انتهای هستی با شماست. اولین نوری که خداوند خلق کرد نور پیامبر و آلش بود، هرچه خیر است با حضرات شروع میشود و آخرین دولت هم مربوط به این خاندان است. طبق روایات خدا دین را با آنان شروع و تمام میکند؛ یعنی هم در نظام تکوین نقش دارند و هم در نظام تشریع و قانونگذاری.
خداوند توسط این بزرگواران احکام خودش را در جامعه نشر میدهد. همانطور که اهلبیت علیهمالسلام به اذن الهی در نظام تکوین هم نقش دارند که در زیارت جامعه به آن اشاره دارد مثل: «بِکمْ یُنَزِّلُ الْغَیثَ». بارش باران، «بِکمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ». از بین برنده غم و غصه، «[بِکمْ] یَکشِفُ الضُّرَّ». گشایش گرفتاریها، «فازَ الْفآئِزُونَ بِوِلایتِکمْ». هرکس خوشبخت شد به ولایت شما بود. اصلاً اگر کسی بخواهد اهل بهشت باشد باید دستش در دست شما باشد. «بِکمْ یُسْلَکُ اِلَی الرِّضْوانِ». همانطور که پذیرش ولایت اهلبیت اولین اثرش، نجات از آتش است. «بِکمْ اَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ وَ مِنَ النَّارِ».
امام صادق علیهالسلام فرمودند: به خدا سوگند، هر بندهای که خدا و فرستادهاش را دوست داشته باشد و ولایت ائمّه علیهمالسلام را پذیرفته باشد و از دنیا برود، آتش دوزخ به او نمیرسد. همین مقدار بهعنوان نمونه در شناخت جایگاه اهلبیت بس است و اگر بخواهید امیرالمؤمنین علیهالسلام را بخصوصه خوب بشناسید به زیارت غدیریه امام هادی مراجعه کنید. زیارتی که به فرموده مرحوم شیخ عباس قمی میشود هرروز خواند.
در آستانه ایام غدیر هم قرار داریم. این عید را اهمیت بیشتری بدهیم و به ابعاد مختلف آن بیشتر توجه کنیم. تعظیم شعائر الهی نشانه تقوای دل است. یوم التبسم است روز خندان بودن و شاد بودن است. برنامههای شادی که در شأن اهلبیت باشد ترتیب بدهید هر کس بهاندازه توان خودش. امام رضا علیهالسلام فرمود: اگر مردم فضیلت حقیقی این روز را میدانستند، فرشتگان در هرروز ده مرتبه با آنان مصافحه میکردند. رسول خدا فرمودند افضل اعیاد امت من است.
مکتب ما به غدیر وصل است و لذا بحث غدیر مربوط به یک روز و یک هفته نیست. مکرر عرض کردم باید در طول سال به غدیر وصل بود. زندگی ما بر اساس غدیر باید تنظیم شود راجع به غدیر صحبت خواهم کرد انشاءالله.
نام امیرالمؤمنین و اهلبیت که برده میشود انسان یاد قرآن میافتد چون اینان قرآن ناطقاند. مبین قرآناند. معارف قرآن با اینها شناخته میشود. از روز اول که آیات الهی بر قلب پیامبر نازل شد، دشمنیها با تبیینکننده قرآن شروع شد و چقدر رسول خدا را اذیت کردند؛ تا حدی که حضرت فرمود هیچ پیغمبری مثل من اذیت نشد. بااینکه انبیاء خیلی اذیت شده بودند.
بعد با امیرالمؤمنین در سه جنگ سخت جنگیدند تا نتواند حقائق قرآن را تبیین و عملیاتی کند و دولت او تشکیل شود. جلوه دیگر قرآن ناطق را در کربلا ورقورق کردند و همینطور ادامه دادند.
و امروز که نور قرآن عالمگیر شده و مکتب اهلبیت جلوهگر شده و قلوب پاک را به سمت خود فرامیخواند، به خود قرآن تعرض و اهانت میکنند. قدرت مقابله با پرتو پر تشعشع قرآن و اسلام را ندارند. اسلام هراسی راه انداختند گروههایی درست کردند که با چهرهای خشن به اسلام لطمه بزنند و دهها کار دیگر در این سالها انجام دادند اما نتوانستند جلوی روند پرسرعت گرایش به اسلام و مکتب اهلبیت را بگیرند.
آمار و ارقام در رسانههای خودشان موجود است و برایشان نگرانی ایجاد کرده لذا لگدپرانی میکنند. یکی دو نمونه را عرض کنم: در همین سوئد که اهانت صورت گرفته و در همینجا میخواهیم که دولت سوئد به وظیفه قانونیاش درست عمل کند و پاسخگوی تکرار چنین اتفاقاتی که در هیچ جای دنیا پذیرفتهشده نیست که اجازه دهند به مقدسات جمعیت معظمی در جهان توهین شود، باشد. کدام انسان مسلمان و آزادهای در جهان این اهانت را میپذیرد و محکوم نمیکند؟
شما که دم از حقوق بشر میزنید، آیا این پایمال کردن حقوق انسانها و ارزشها نیست؟ چرا اجازه میدهید در ایام حج که مسلمین در کنار هم در حال انجام حج هستند حرمت مقدسات الهی شکسته شود و احساسات دینی میلیونها مسلمان جریحهدار شود؟ آیا این خشونتگرائی که در منشور ملل نهی شده نیست؟ آیا احترام به ادیان الهی بخشی از حقوق بشر نیست؟ میخواهند نور خدا را با فوت خاموش کنند اما این نور تا نابودی کافران و طلوع دولت کریمه مهدوی تابنده است و به کوری دشمنان اهلبیت هرروز بر فروغ و تشعشع آن افزوده میشود.
عرض میکردم در همین سوئد، منابع رسمی در سال ۲۰۱۷ از کل جمعیت ۱۰ میلیون نفری سوئد نزدیک ۹۰ هزار نفر مسلمان هستند. دومین دین بزرگ در سوئد و در اروپا اسلام است و چون نرخ باروری در آنجا و اکثر جوامع مسلمان بالاست و سرعت رشد مسلمین را بالا برده، نگران هستند. همین الان جمعیت مسلمانان در بعض ایالات امریکا مساوی یا بیشتر شده و گفته میشود رشد اسلام در آمریکا بیشتر از سالی ۶ درصد است. در خبری هم خواندم که نزدیک ۲۰ هزار نفر سالانه در امریکا مسلمان میشوند.
خب همه این خبرها باید اروپا و آمریکا را نگران کند؛ و با کتاب هدایت و نور و مسیر سعادت مخالفت کنند؛ البته میدانند که قرآن روح حماسه و طاغوت ستیزی و شهادتطلبی و دهها فضیلت دیگر را در انسانها زنده میکند که هرکدام به تنهائی برای اینکه انگیزهای جهت قیام در برابر طاغوت در فرد ایجاد کند کافی است.
حقوق بشر که خدای تعالی توسط انبیاء به انسان تعلیم کرد را ابزاری برای سلطهگری و فشار بر کشورهای دیگر قرار دادهاند. دم از حقوق بشر میزنند اما کمترین حقی برای شهروندان خودشان قائل نیستند. در ایران دیدید که برای یک موضوعی که بهدروغ به پلیس نسبت دادند چه بلوایی راه انداختند اما در روز روشن با سلاح گرم شهروندشان را به گلوله میبندند و بعد از حقوق بشر حرف میزنند.
توجه دارید که رویدادهای مهم را برای اینکه از یادها نرود نامگذاری میکنند و بعد با روش جهاد تبیین به آن حوادث و اتفاقات میپردازند مثل حوادث مهم و جنایاتی که در روزهای ماه تیر بخصوص ششم تا دوازدهم باواسطه و بیواسطه آمریکا علیه ملت ایران واقع شد که حضرت آقا فرمودند هفته حقوق بشر آمریکائی نامگذاری شود و در این هفته جنایات آمریکا در حق ملت خودش و ملل جهان و بهخصوص ایران تبیین شود.
جالب است بدانید طبق کنوانسیون ژنو و قوانین جنگی مربوط به حقوق بینالملل که در دیوان بینالمللی کیفری بررسی میشود، آمریکا برای عضویت در این دادگاه شرط گذاشته که جنایات جنگی سربازانش در هیچ دادگاهی بررسی نشود. این حقوق بشری است که میگویند.
در داخل خود آمریکا با برچسب تروریسم به اسلام و افراد دیگر حقوق شهروندی و آزادیهای مدنی را از بین میبرند. همه ارتباطات الکترونیکی شهروندان اعم از ایمیل و صفحات مجازی و گفتگوها کنترل میشود. تبعیض نژادی و وضعیت سرکوب رنگینپوستان که معلوم است. وضعیت نقض حقوق زنان که داستانی غمانگیز دارد اینها که شعار زن میدهند بدون حب و بغض بروند بررسی کنند. حمل سلاح را (برای حفظ منافع سرمایهداران صهیونیست در تولید اسلحه)، آزاد گذاشتهاند و طبق آمار ۸۲ درصد کشتار توسط سلاح گرم در آمریکا واقع میشود. دیدید کشتاری که فقط در مدارس صورت میگیرد. در آمار آمده بود فقط دریک سال ۱۴ روز پلیس خشونت نداشته است.
در ایران را یادم هست یک خطبه کامل راجع به جنایات آمریکا فهرست کردم که حمله ناوگان آمریکائی به هواپیمای مسافربری در ۱۲ تیر سال ۶۷ گوشه کوچکی است از مجموعه جنایات آمریکا در حق ایران. در سطح جهان هم که میبینید حقوق بشر را حربهای قرار داده است تا مستقیماً در امور کشورها دخالت کند و از کسانی که نقض حقوق بشر میکنند حمایت میکند؛ و خودش هم به همین بهانه کشتار میکند و سازمان ملل هم سرکار است با رفتار آمریکا.
اما دیگر کار آمریکا تمام شده است بهخصوص بعد از شکستهای راهبردی در سیاستهای منطقهای و بینالمللی که با هدایت مستقیم و غیرمستقیم ایران داشته و نتوانست ائتلاف سیاسی و نظامی برای حفظ ابرقدرتی خودش درست کند؛ و امروز دنیا برای مبارزه با آمریکا، با نماد سلطهگریاش که دلار است در حال ائتلاف هستند و حتی متحدان نزدیکش و اروپائیها هم همین مسیر را دنبال میکنند و این یعنی قدرت آمریکا که در عرصههای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و نظامی افول کرده بود. امروز در اقتصاد و پول هم افول کرده و دچار رکود و تورم شدید است و دلار در حال خارج شدن از اقتصاد دنیاست و این یعنی شعار مرگ بر آمریکای شما در حال تحقق خارجی است.
حالا هی یک عدهای به بهانههای مختلف دلشان برای آمریکا بتپد و از بر علیه دولت و عملکرد ضد آمریکائی و سیاستهای خارجی که معلوم شد اتفاقاً این دولت خوب بلد است با دنیا حرف بزند، حرف بیربط بزنند. حضرت آقا فرمود: «خاک بر سر آن ملت و دولتى که زیر بار تحمیلهاى آمریکا برود. چه سادهلوحى است که کسانى بگویند برویم پشت میز مذاکره با یک دستگاه متکبر و بىاعتقاد به اصول انسانى و حقوق بینالملل بنشینیم. آمریکاییها به اصول و حقوق بینالملل اعتقادى ندارند». آیا میشود با اینها نشست بر سر یک میز؟ باید کار خودمان را بکنیم و همان مسیری که دارد طی میشود بهترین مسیر است.
۱۴ تیر روز قلم است به همه صاحبان اندیشه و قلم تبریک عرض میکنم. حرف برای گفتن داشتم وقت گذشته فقط این را عرض کنم که خوب است اداره کل ارشاد برای نوقلمان ساکن استان که تولید قابلتوجه داشتهاند مراسم تقدیر و تشکری بگیرد که نویسندگان جوان و نوقلمان تشویق بشوند به ادامه نوشتن.
۱۴ تیر روز شهرداریها و دهداریها هم هست. ضمن تشکر از همه شهرداران که سالیان طولانی در این شهر خدماتی داشتهاند. بالاخره سعی افراد نباید مغفول بماند و باید تشکر کرد. به نکاتی اشاره میکنم.
شهرداریها به حقوق مردم توجه کنند سیما و منظر شهر باید شاداب و مفرح باشد، باید روح امید و نشاط را در مردم زنده کند معابر باید تمییز و نظافت شهر باید به چشم بیاید. متأسفانه بعضی مناطق نظافت درست نیست. مهمترین وظیفه ادارهکنندگان شهر نظافت و زیبایی شهر است. در نورپردازی آن دقت شود گاهی بعض معابر تاریک است امنیت روانی جامعه به هم میخورد با نورپردازی خیابانها و کوچهها میتوان انسانها را آرام یا پریشان کرد. خطکشیهای خیابانها و آسفالت معابر و کوچهها رسیدگی عاجل شود.
تراکم فروشی و ارتفاع ساختمانها توجه شود. واقعاً چرا اجازه داده میشود خانهای آنقدر بلند ساخته شود که به همسایهها ضرر برسد. قانون لا ضرر اینجا اجازه چنین کاری را نمیدهد باید در دادن پروانه مواظب حقوق مردم بود نه پولدارها. الان همینجا نزدیک مصلی دارند یک مجتمع بزرگ میسازند که یازده طبقه است آیا این محل کشش جمعیت و وسیله نقلیه و دهها مسئله دیگر که اضافه میشود را دارد درختانی که قطع شدهاند آیا قانونی بوده من مطلع نیستم ولی میفهمم که بافت محل به هم میخورد باید اگر تغییری صورت میگیرد بهاندازه باشد وقتی سؤال میشود چرا مجوز چنین ساختمان بلندی داده شده؟ میگویند مخارج پروانه را داده است خوب اگر کسی پول داشت، اجازه دارد شهر را هر جور دلش خواست خراب کند؟ برای کسب منابع اجازه تخریب محلات و شهر را ندهید. بافت فرسوده را با معماری اسلامی و ایرانی احیاء کنید. دست از بلندمرتبهسازیهای غیرمتعارف که فقط مافیای مسکن از آن سود میبرد بردارید.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾