متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۵/۵/۱
استان البرز , شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلینالعبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله . امیرالمؤمنین سلامالله علیه در دعای کمیل در قسمتی از این دعای شریف به خدای تعالی عرضه میکند ” واجعلنی من احسن عبادک نصیبا عندک ” خدایا در بین بندگانت مرا از کسانی قرار بده که عالیترین بهره را پیش تو دارند . این بهره چیست ؟ مال است ؟ قدرت است ؟ ثروت و امثال ذلک است؟ آن بندگان که این بهره را دارند چه کسانی هستند ؟ اگر اینها را توجه کنیم چقدر زندگی ما تحت تأثیر آن قرار میگیرد و تغییر میکند. آیا منظور کسانی هستند که در مادیات غرق هستند و زندگی را در دنیازدگی خلاصه کردهاند؟ کدام است؟ و البته بحثش مفصل است. من فقط یک بعد قضیه را به آن میپردازم .
اگر انسان پرظرفیت شد که چند هفته است من درباره پرظرفیتی صحبت میکنم. اگر انسان دارای روح بزرگ و بزرگوار شد آن وقت به خیلی از چیزهایی که دیگران برای آن میدوند و برای به دست آوردن آن غضب خدا را به جان میخرند این عده به آن چیزها میخندند. دقت کنید که تمام تلاش ما برای آباد کردن زندگی چندین ساله خودمان در دنیا است. ۴۰ سال ۵۰ سال ۷۰ سال این همه بدو بدو برای همین است. کاملاً از زندگی ابدی غافل هستیم. کسانی که برای عقبای خودشان تلاش میکنند آنها هستند که نصیب و بهره دارند” واجعلنی من احسن عبادک نصیبا عندک ” کسی که برای آخرت خودش کار کرد بهرهمند است. نصیب دارد.
این افراد تلاش میکنند زندگی ابدی خودشان را آباد کنند. زندگیی که ابدی است. دنیا زندگی محدود و موقت است. این همه تلاش برای زندگی دنیا و در ابدش تا وقتی خدا خداست در آنجا حیات داریم, برای آنجا زاد و توشه نداشته باشیم. این دیوانگی نیست ؟غفلت نیست؟ عدهای خوشحالند که در دنیا بیمارستان میسازند. مطب میسازند. مسجد میسازند که البته مسجد و اینها بُعد دیگری دارد. حالا همین مثل بیمارستان سازی و مسائل این گونه این کار خیلی عالی است و مردم را از مرگ نجات دادن خوب است و حسنه است و پسندیده است. جزء باقیات و صالحات است. جزء اعمال بسیار عالی است. کسی که نیتش هم نیت الهی باشد برای او آخرت نوشته میشود.
اما من میخواهم با دید دیگری به قضیه نگاه کنم. اینکه میگویم, نه اینکه بیمارستان نسازید و دنبالش نروید. اما این کاری که ما میکنیم برای زنده بودن در دنیا است. تلاش میکنیم مرکزی را آماده کنیم تا حیات ۴۰ ساله ما بیشتر بشود. ۵۰ ساله ما بیشتر شود. باید یک مقدار عمیقتر فکر کرد. مثل انبیا باید فکر کرد. انبیا برای حیات ابدی مردم کار میکردند. این همه هزینه و پول به جای اینکه طرف ۵۵ سال عمر کند بشود ۶۰ . سال خوب است چون در آن پنج سال عباداتش انشاءالله بیشتر خواهد بود. خیراتش بیشتر خواهد بود. ولی مربوط به دنیاست. فکری برای ابد او نشد. باید برای ابد او هم فکر کرد . خیلی اینجا بیعقلی است که اینگونه عمل شود. توجه کنید میبینید که این مربوط به جهانبینی افراد است.
نوبت به کار فرهنگی و عمق بخشیدن به باورهای دینی و الهی و دستورات قرآن و خدای کریم که میرسد احساس نیاز نمیشود. نگرانی برای افراد بوجود نمیآید. نگران فرش و لباس و منزل و مسائل دیگرش هست اما نگران زندگی ابدیاش نیست. عدهای حاضرند برای مسائل بیهوده که نقشی در عاقبت آنها ندارد مدتها وقت صرف کنند پول هزینه کنند ساعتها جلسه بگذارند حرف بزنند اما چیزی که مربوط به سعادت ابدی آنها هست را جلویش می ایستند و اقدامی نمیکنند. این نشان میدهد که ما اصلاً قیامت را باور نداریم. توجه به اینکه باید به جایی برویم که سفرهی ابدی ما آنجا پهن است. اصلاً به آن توجه نداریم.
دنیا پل است. محل گذر است. یعنی انسان بر روی پل بیتوته ندارد. خیلی سفاهت است که انسان روی پل خانه بسازد. اصلاً تصور آن را دارید که ما میخواهیم از محلی به محلی برویم باید از روی یک پلی عبور کنیم بگوییم حالا که میخواهیم از روی پل عبور کنیم یک خانه بسازیم یک آپارتمان بسازیم شاید بخواهیم چند دقیقهای روی آن تأملی داشته باشیم. به ما میخندند. کل حیات دنیا پل است .انسان روی پل را که آباد نمیکند. مقصد را آباد میکند. اهل تقوا توجهشان به آن طرف پل است .توجهشان به آن طرف حیات دنیاست. لذا برای آخرت و ابدشان کار میکنند. خدای تعالی تقوی همه ما را زیاد بگرداند.
بحث ما درباره قرآن کریم از منظر امیرالمومنین در نهجالبلاغه است. حضرت در قسمتی از خطبه ۱۷۵ درباره فضایل قرآن کریم این گونه فرمودند. چند خطبه را قبلاً عرض کردم بخش دیگری را وارد میشوم ” وَاعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُشُّ ” بدانید این قرآن پند دهندهای است که در ارشاد به راه راست خیانت نمیکند. غشی ندارد. قرآن هادی است که خلطاتی در ان نیست. کم و زیاد در آن نیست. قرآن نصیحت کننده خیرخواهی است که دلسوزانه مخاطب خودش را به مقصد میرساند” وَالْهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ ” راهنمایی است که گمراه نمیکند” وَالْمُحَدِّثُ الَّذِی لَا یَکْذِبُ” سخنگوی است که در گفتارش دروغ نیست ” و من اصدق من الله قیلا ” کلام خدا همه اش راست است. دستمان را در دست قران بگذاریم به مقصد میرسیم. بدون هیچ کژی.
همین مطلب را خود قرآن هم اشاره دارد. در قسمتی از آیه ۹سوره مبارکه اسرا فرمود” ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم” قرآن مومنان و پیروان خودش را به استوارترین طریق به حق به سعادت دنیا و آخرت هدایت میکند. شبیه همین بیان قرآن را باز امیرالمومنین در نهجالبلاغه فرمود در خطبه ۱۴۷ فرمود” أیّها النّاس إنّه من استنصح اللَّه وفّق ” ای مردم کسی که از خدا خیر خویش را طلب کند موفق میشود ” و من اتخذ قوله دلیلا هدى للتى هى اقوم ” کسی که قول خدای تعالی را راهنمای خودش قرار بدهد طریقه ای که محکم است و راست است به آن طریق هدایت شده است” فَإِنَّ جَارَ اَللَّهِ آمِنٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ “چرا ؟ چون آشنای با خدا در امان است و آسوده است و دشمن او هراسان است. دشمن خدا همیشه هراس دارد.
باز شبیه همین مطلب را در خطبه ۱۶۶ در اوایل خلافتشان امیرالمومنین بیان فرمود” إِنَّ اللَّه تَعَالَى سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ کِتَاباً هَادِیاً بَیَّنَ فِیهِ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ ” خدای تعالی کتابی را فرستاد راهنمای بندگان است در او خیر شر بیان شده است خدا در او بیان فرموده نیکی ها را بدیها را خیر و شرور را ” فَخُذُوا نَهْجَ الْخَیْرِ تَهْتَدُوا ” راههای نیک را از قرآن بگیرید تا هدایت شوید ” وَ اصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا ” و از راه شر و بدی دوری کنید تا به سرمنزل حق و مقصد حق برسید . تا اینجا دیدید که مواردی که ذکر شد امیرالمؤمنین علیهالسلام به هدایت قرآن کریم به طریقه محکم و حساب شده و با برنامهریزی اشاره فرمودند. که قرآن کریم کتاب هدایت است. کتاب زندگی است. کتاب یادگیری است. کتابی است که انسان را به مقصد میرساند. لذا توصیه همیشگی امیرالمؤمنین به ما و نسل بشر تا قیامت این است که از قرآن فاصله نگیریم با قرآن ارتباط داشته باشیم.
در نامه ۴۷ که وصیت میکند به حسنین علیهما السلام در آن زمانی که ابن ملجم مرادی علیه من الرحمان ما یستحقه آن ضربه را زد و حضرت در بستر افتاد آنجا امیرالمومنین شروع میکنند به بیان این مطلب” والله الله فی القران لا سبقکم بالعمل به غیرکم ” شما را به خدا سوگند درباره قرآن مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما پیشی بگیرند. این خیلی ننگ است برای شیعه برای مسلمان که دیگران که مکتب ما را ندارند و مذهب ما را ندارند عامل به دستورات قرآن باشند اما ما که گوینده آن هستیم عامل نباشیم. خیلی بد است. امیرالمؤمنین این جا دارد در زمان در بستر افتادن این را میفرماید. شما را به خدا سوگند میدهم نکند که دیگران در عمل بر قرآن از شما پیشی بگیرند. قرآن دستورات اخلاقی دارد. دستورات سیاسی دارد. دستورات اجتماعی دارد. دستورات برای همه است. چه آن کسی که کارگزار است. چه آن کسی که خانهاش را اداره میکند. چه آن کسی که مغازهاش را اداره میکند. در قرآن دستور است این اولاً .
ثانیاً دستور همیشگی امیرالمومنین این است که از مواعظ و دستورات قرآن پند بگیریم و عامل باشیم. در نامه ۶۹ که به مسائل اخلاقی و عملی پرداختند آنجا برای حارث حمدانی مطلبی را مرقوم کردند. حارث حمدانی یکی از اصحاب امیرالمؤمنین است. با امیرالمومنین خیلی مأنوس بود و ارتباط داشت. معروف است .حمدان یک قبیله ای است در یمن با همدان اینجا فرق دارد. برای او اینطور فرمود امیرالمومنین. طولانی است و من یک قسمت آن را میخوانم” وَ تَمَسَّکْ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ وَ انْتَصِحْهُ اسْتَنْصِحْهُ وَ أَحِلَّ حَلَالَهُ وَ حَرِّمْ حَرَامَهُ” به ریسمان قران چنگ بزن. این دستور همیشگی است. از مواعظ و پند قران بهره بگیرید. طبق آن رفتار کنید. و آن را پند دهنده خویش قرار بده. به حارث میگوید تمسکت به قرآن باشد. پند از قرآن بگیر. حلالش را حلال و حرامش را حرام بدان.
بعد در قالب یک تقاضا در خطبه ۱۷۹ اینگونه فرمود” قَدْ دَارَسْتُکُمُ اَلْکِتَابَ وَ فَاتَحْتُکُمُ اَلْحِجَاجَ وَ عَرَّفْتُکُمْ مَا أَنْکَرْتُمْ وَ سَوَّغْتُکُمْ مَا مَجَجْتُمْ لَوْ کَانَ اَلْأَعْمَى یَلْحَظُ أَوِ اَلنَّائِمُ یَسْتَیْقِظُ” من قرآن را به شما آموختم .امیرالمؤمنین اینجا در مقام تقاضا اما نکاتی را هم دارد بیان میکند. من قرآن را به شما آموختم .درهای دلایل و براهین را به روی شما گشودم. آنچه را نمیشناختید به شما شناساندم. و آنچه را که از دهان بیرون میانداختید به زبان شما گوارا ساختم. بیانتان را بیان شیرین قرار دادم. ای کاش که نابینا بینا می گشت و یا خفته بیدار میشد. یعنی این کلام کلامی است که خواب را بیدار میکند. کور را بینا میکند. چه شده است که از قرآن میخوانید ولی از قرآن بهره نمیبرید؟!
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد
و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه
حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما نمازگزاران محترم و محترمه را به رعایت تقوا تسدید و تقویت او دعوت میکنم . بر اثر تقوا و رعایت دستورات دین ظرفیت وجودی اهل تقوا از دیگران بالاتر است و به خوبی از این نعمت الهی بهرهمند هستند. منشأ رذایل اخلاقی در انسان کوچکی روح است. تنگی سینه است. ضاق صدر است. مثلاً کسی که مبتلا به صفت زشت حسد هست این آدم چقدر در عذاب است. اگر دقت کرده باشید و توجه کرده باشید دیدهاید که ریشه خیلی از دعواها جنگها و فسادها که صورت میگیرد همین حسد است. از آن گناهان اولیه است. اول خلقت در خلقت دو سه گناه گناه اولیه بوده. یکی از آنها کفر بود” ابا واستکبر و کان من الکافرین” دومی حسد بود و دیگری حرص بود .اینها جزو گناهان اول خلقت است. حسد باعث شد که برادرکشی بشود. حرص باعث شد که ما از بهشت رانده بشویم .کفر مربوط به شیطان است.
حسود کم ظرفیت است. روحش کوچک است. انسان کم ظرفیت مبتلا به بیماریهای جسمی هم میشود. دائماً غصه و ناراحتی دارد. به جای اینکه در این امور به فکر خودش باشد به دیگران توجه دارد و رنج میبرد. حسود چون تدبیر الهی را هم قبول ندارد مشکلاتش زیاد است. میدانید چرا میگوییم قبول ندارد. چون بالاخره فقر و غنا و صحت و مرض و امثال ذلک به تدبیر و اراده الهی است. به اراده الهی اندازهگیری شده و تقدیر شده برای افراد . برای هر کسی چیزی در نظر گرفته شده. اما حسود به این اندازهگیری اعتراض دارد. نعوذبالله میگوید خدا اشتباه کرده که به فلانی فلان مقدار داد. و فلان مطالب و نعم در اختیار او قرار گرفته. نباید میداد. نباید این در اختیار او باشد. معلوم میشود که حسود موحد نیست. توحید ندارد. کارش خیلی سنگین است و سخت است.
فقط یک گناه ساده نیست کسی که حسادت دارد .اگر روح کسی بزرگ شد تمام عالم را هم به کسی بدهند در او تاثیر نخواهد کرد. چون روح بزرگ است. اما اگر کوچک بود کسی کوچکترین نعمتی در اختیارش باشد او دق میکند و میمیرد. باید خودمان را خیلی تربیت کنیم. این چند جلسه بحث من درباره بزرگی سینه, بزرگی و بزرگواری روح و پرظرفیتی بود. بعضی وقتها ظرفیتها خیلی کم است در خیلی چیزهای عادی. میگوییم یک کمی آنطرفتر بنشین یک دعوا درست میشود. هوا گرم میشود یک دعوا درست میشود . هوا سرد میشود یک دعوا درست میشود . گشنه است یک دعوا دارد. سیر میشود یک دعوا دارد. بعضیها دائم یقه خودشان را گرفتهاند و میگویند ول کن. ظرفیتها را باید بالا برد. خدای تعالی ان شاءالله تقوی ما را زیاد کند. چون باتقوا قسمتی از این امور حل خواهد شد.
اولین جمعه مرداد ماه در هر سال را روز نماز جمعه نامیدند .به مناسبت اولین نماز جمعه که پنجم مرداد سال ۱۳۵۸ به امامت ابوذر انقلاب مرحوم آیتالله طالقانی رضوانالله علیه به حکم حضرت امام قدسالله نفسه الزکیه اقامه شد. سنگری شد عظیم در حفظ وحدت و پیشبرد اهداف اسلام و انقلاب. لذا میبینید که مورد بغض و کینه اعداء و دشمنان دین و انقلاب است .مورد حمله هم قرار گرفت. در مصلی ها بمب گذاشتند. امامان جمعه و مردم را مورد حمله قرار دادند .چهار شهید محراب داریم از بزرگانمان .بحث دقیقی است و مفصل که در یک خطبه نمیشود بیان کرد. قبل از من هم که برادرمان جناب حجتالاسلام حسینی نوری مسئول دفتر شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان مطالبی را بیان کردند. سنگر عظیمی است در حفظ وحدت. بحث درباره نماز جمعه از منظرهای مختلف قابل طرح است. به بعضی از این موارد من اشاره میکنم.
اول اینکه گذشته از اینکه سورهای در قرآن کریم به عنوان جمعه داریم که در او به نماز جمعه و اهمیت او اشاره کرده روایاتی هم داریم که به اقامه نماز جمعه که معروف به حج فقرا و امثال ذلک است تأکید کردند. مثلاً در یک خطبه ای است معروف از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فریقین نقل کردند حضرت فرمودند: خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده .هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من از روی استخفاف یا انکار ترک کند, استخفاف یعنی سبک بشمارد بگوید نماز جمعه است شد میرویم نشد نمیرویم اهمیت ندهد, خداوند او را پریشان میکند و به کار او برکت نمیدهد. بدانید که نماز او قبول نمیشود. بدانید زکات او قبول نمیشود. بدانید حج او قبول نمیشود. بدانید اعمال نیک او قبول نخواهد شد. تا از این کار توبه کند.
من بحث فقهی آن را نمیگویم. بحث معرفتی و اخلاقی آن را میگویم. در بحث فقهی فقها امکان دارد که فتوای شان چیز دیگری باشد. وجوب را اینجا جور دیگر بگیرند .اینجا هم که میگوید قبول نمیشود یعنی شرط کمال را ندارد. راجع به اهمیت شرکت و اینکه هیچ قشری نباید محروم از نماز جمعه باشد در روایت دارد امام مسلمین زندانیانی را که به خاطر قرض به زندان افتادند نه این که قتل انجام داده, کسی که گرفتاری مالی دارد و به زندان افتاده روز جمعه یا روز عید به نمازجمعه یا به نماز عید بیاورد و محافظ هم برایش بگذارد و وقتی که نماز را تمام کردند آنها را به زندانشان برگردانند . یعنی حتی زندانی هم در صورت فراهم شدن امکانات باید از نماز جمعه بهرهمند شود. من یادم است که تهران گروههای زندانیان را تحت الحفظ میآوردند در نماز جمعه شرکت میکردند و بعد هم آنهایی که میماندند برمیگردانند به زندان. بعضیها شاید این وسط ها فرار میکردند. قدیم میآوردند الان دیگر ظاهراً نمیآورند.
حتی در بعضی از روایات دارد در مذمت ترک نماز جمعه که اگر کسی سه مرتبه بدون عذر نمازجمعه را ترک کند منافق است. نفاق عملی دارد. نفاق اعتقادی ندارد نفاق عملی دارد .یا در روایت دارد هر کس سه جمعه پشت سر هم از روی بی اعتنایی نماز جمعه را ترک کند ,عذر داشته باشد استثناست, بدون عذر ترک کند خداوند بر قلب او مهر میزند. یعنی نمیفهمد. دعا میکند اجابت ندارد. قلبش قاسیه میشود. سنگدل میشود. فهمش گرفته میشود. از خیلی از امور میافتد. این برای وقتی است که نماز جمعه برپا شود و زمینه فراهم باشد و کسی هم عذر نداشته باشد. مهمان و خستگی و خیلی از این جور چیزها عذر نیست. توجه داشته باشید. میگوید چرا نماز نیامدی ؟ میگوید مهمان داشتیم. مهمان داشتن عذر نیست .یا کاری داشتند که میتوانستند بعدا هم انجام دهند. باید واقعا عذر باشد که نتواند نماز بیاید .بحث در این باب مفصل است برای بخش اول کفایت میکند.
مطلب دوم این است که امروز با در نظر گرفتن نماز جمعهای که برادران اهل سنت هم میخوانند ما بیش از ۱۰۰۰ نماز جمعه در کشور داریم. نزدیک به ۹۰۰ نمازجمعه را شیعه دارد. بقیه را اهل سنت دارند. تقریباً میشود گفت در جهان اسلام ایران منحصر به فرد است برای برگزار کردن نماز جمعه. پایگاههای قدرتمند پاسداری و دفاع از ارزشهای الهی و تقویتکننده و تبیین کننده قابل اعتماد سیاستهای نظام و رهبری پایگاههای نماز جمعه این گونه هستند. البته همه باید تلاش کنند این چراغ پرفروغ بماند. روشن بماند. نور افشانی کند و خاموش نشود. بعضا شیطنتهایی دیده میشود و شنیده میشود در اقصی نقاط که فاصله بیندازند و آن را کمرنگ کنند. من این جلسه سعی میکنم که بیان خودم را کمتر کنم و از رهبری و امام نکاتی را برای شما بخوانم.
امام فرمودند نماز جمعه در رأس همه امور است. همین که مجلس را فرمودند و نماز جمعه را هم اینطور گفتند. یا حضرت آقا در یک بیانی فرمودند مسئولان انقلاب در سراسر کشور ائمه جمعه هستند. پایگاههای هدایت و رهبری مردم در سراسر کشور و سنگرهای دفاع معنوی در مقابل دشمنان در سطح جامعه ائمه جمعه هستند. مسئولیت امام جمعهها را سنگین میکند . اگر دستگاه امامت جمعه و نمازهای جمعه از انقلاب گرفته شود یقیناً به انقلاب لطمه سخت خواهد خورد. خطبه های جمعه ای که در کرج خوانده میشود بعضا روی سایتهای بیگانگان بروید ببینید چطور برافروخته میشوند و شروع میکنند به بد و بیراه گفتن و ناسزا گفتن. معلوم میشود که دردآور است بعضی از این بیانات و کلمات برای یک عده.
رهبری فرمودند یکی از بزرگترین کارهای امام بزرگوارمان ایجاد و تأسیس همین نمازهای جمعه بود. فرمودند ما قرنها نمازجمعه نداشتیم. این انقلاب به ما نماز جمعه داد. بعد در یک بیان دیگری در یک جای دیگر دو رکن برای نماز جمعه قائل شدند. رکن اول روی دوش امام جمعهها است. رکن دوم روی دوش مردم. امام جمعهها باید در هر هفته آن چیزی را که احساس میکنند مردم به آن احتیاج دارند و باید بدانند آن را باید به مردم بگویند. از اوضاع و احوال جاری مملکت, از اوضاع و جریانات سیاسی عالم, از تحریص و تشویق مردم به حرکت در جاده عبودیت الله, از تشویق مردم به برادری به وحدت به عمل, از بصیرت دادن به مردم نسبت به دشمنان و دشمنیها, این وظیفه امام جمعه است. اگر نگوید خطا کرده است.
رکن دوم روی دوش مردم است. باید بیایند. باید استماع کنند. باید نماز جمعه را مثل عالیترین فریضه مردمی مورد اعتنا قرار بدهند. زیرا اگر این اجتماع فشرده ما در اینجا نباشد میدان جنگ ما هم خاموش خواهد شد. حرکت جامعه ما هم در مقابل قدرتهای ستمگر و ظالم و متجاوز کند خواهد شد. این پایه آن حرکت است. این اجتماع است که مشت محکم درست میکند. یعنی از نماز جمعهها بود که جنگ اداره شد. از نماز جمعهها بود که استکبار میترسد و میلغزد. شما فکر نکنید که یک شعاری بر علیه اسرائیل و آمریکا و آل سعود و همه استکبار میدهید که بینصیب و بیاثر و بینتیجه است .هر یک شعار شما بر علیه استکبار پشت استکبار را میلرزاند.
اخیراً هم نماز جمعه را قرارگاه فرهنگی قرارگاه ایمان و تقوا و بصیرت خواندند و امام جمعه را فرمانده قرارگاه دانستند. لذا وظیفه امام جمعه بسیار سنگین است. باید امام جمعه در محل کارش حاضر باشد. امام جمعه که غایب است در وظیفهاش سبکی کرده است .فرمانده قرارگاه باید در قرارگاه حاضر باشد. تعطیلات زیاد, نبودن در محل کار و وظیفه ,بصیرت لازم و به روز بودن لازم و مسایل لازم را ندانستن, این خلاف است. باید کار را باور کرد و قبول کرد. بعضیها به من میگویند شما چرا امام جمعه موقت ندارید. گفتم آقا به من فرمودند که شما امامجمعه هستی من جمعه ها کجا بروم ؟ گفتند به من برو نمازجمعه بخوان بعد من تعطیل کنم بروم مسافرت ؟ بله اگر یک اضطراری پیش بیاید مریضی پیش بیاید یک جریان خاصی پیش بیاید نشود بالاخره انسان معذور میشود. بعضی وقتها کسالت پیش میآید . آن بحث دیگری است. تا جایی که مقدور باشد سعی میکنم خودم بخوانم. اگرچه شاید برای شما خستهکننده باشد. ولی به زودی انشاءالله یک نفر را به عنوان امام جمعه موقت معرفی میکنم تا از این یکنواختی خارج شود.
به هر جهت فرمانده قرارگاه است. از مهمترین وظایف امام جمعه تبیین مواضع رهبری و شرح سیاستهای نظام و دفاع از ارزشهای الهی و انقلابی است. نماز جمعه باید انقلابی باشد. امام جمعه هم باید انقلابی باشد تا بتواند به کمک مردم حافظ نظام باشد. تا بتواند کمک کار مدیران و مسئولان خدمتگزار نظام باشد. تا بتواند سنگری غیرقابل نفوذ در مقابل دشمنان انقلاب درست کند و بتواند از ارزشهای انقلابی دفاع کند .لازمه چنین قرارگاهی حضور مردم است .بخصوص جوانان و بالاخص جوانان انقلابی و با انگیزه. البته بنده راهکارهایی را برای حضور بیشتر جوانها در نماز جمعه دارم بهمرور انشاءالله آرام آرام پیش میرویم. فضای مصلا متأسفانه فضای مناسبی از جهتی نیست .کارهایی را در حال انجام داریم انشاءالله به نتیجه برسد آن موقع کارهای دیگری را هم شروع خواهیم کرد .
یکی از کارکردهای نماز جمعه پرداختن به حل معضلات اجتماعی است به قدر وسع. باید بگردیم پیدا کنیم. من الان اینجا پیشنهاد میدهم دوستان خیّر ما در نماز جمعه در شهر در استان صندوق خیریه ای را قرضالحسنهای را درست کنید در همین مصلی با کمک بقیه دوستان صندوق قرضالحسنه به معنای واقعی کلمه که کارمزد و اینها شرعی باشد برای ازدواج جوانان برای اشتغال جوانان این کار قابل انجام است. من آن را از دوستان خیّری که در شهر و استان هستند میخواهم که انشاءالله این کار بشود .در مصلی راهاندازی شود. باید افراد خیّر را هم به سمت کار خیر که زیر بنایی است سوق داد. خیرین مراجعه کنند تا بتوانیم انشاءالله این کار را انجام دهیم. راجع به اقتصاد مقاومتی هم اگر کسی از دوستان برای نماز جمعه راهکاری به ذهنش میرسد بفرماید تا ما ببینیم میتوانیم انجام بدهیم یا نه. خود من نزدیک ۱۰, ۱۵ مورد را یادداشت کردم که اگر منابع لازم در اختیار باشد خیلی راحت میشود تعداد زیادی از جوانها را مشغول کار کرد که در کمک به اقتصاد جامعه و خودشان هم باشد.
نماز جمعه به هر جهت قلب شهر است. مصلا باید مثل نگینی در شهر بدرخشد که البته میبینید هنوز تمام نشده است. مسئولین باید اهتمام بیشتری به خرج بدهند . اعتبارات بیشتری را اختصاص بدهند. ما هم بتوانیم برنامههایمان را انجام بدهیم .بنده البته برای حیاط مرکزی طرحی را دارم که عن قریب شروع میکنند به انجام دادن و فضا یک تغییرات اساسی انشاءالله خواهد کرد. من از همه خادمان نماز, بخصوص نماز جمعه, اعضای ستاد نمازجمعه ,بسیج و انتظامات خواهر و برادر که در برقراری نظم و امنیت نماز جمعه تلاش میکنند, عزیزانی که کمکها را جمعآوری میکنند, صدا و سیما خبرنگاران محترمی که پوشش خبری میدهند ,پلیس راهنمایی و رانندگی, آتش نشانی و اورژانس ,مکبر ها, قاری ها سخنرانهای قبل از خطبه, دعاخوان ها, از همه مهمتر اقشار مختلف مردم که حاضر میشوید به ویژه جوانها و نوجوانها به خاطر حضور پررنگشان و پرثمر شان تشکر و قدردانی میکنم. و این روزی که به روز نماز جمعه نامیده شده را به همه این عزیزان تبریک میگویم و عرض میکنم که شکر الله مساعیهم خدای تعالی انشاالله از شما قبول کند.
دو مطلب دیگر مانده که باید حتماً آن را عرض کنم. یکی پنجم مرداد است سال ۶۷ سالگرد پیروزی رزمندگان و مردم در عملیات مرصاد است. منافقین که مهمترین مشخصه آنها جاسوسی و ترور است آن روز با نام فروغ جاویدان آمدند عملیات کردند اما پاسخ کوبندهای از ایران به نام مرصاد دریافت کردند. شرایط خاص آن روز را دوستان یادشان هست ۱۰ روز تقریباً از قطعنامه ۵۹۸ میگذشت . دو حمله گسترده یکی به سمت جنوب توسط عراق و دیگری به سمت غرب توسط منافقین با هجوم گسترده انجام دادند. مردم آماده شدند ریختند به بیابانها در مقابل هر دو گروه ایستادند و از اسلام و انقلاب و شهرهای مختلف کشور برای دفاع هجوم آوردند.
دشمن هزیمت کرد. منافقین هم در آن کمینگاهی که به دست جنود الهی واقع شده بودند منهدم شدند. کسانی که قصد داشتند ۴۸ ساعته تهران را فتح کنند همه عده و عُده خودشان را از دست دادند و مفتضح شدند.جریانش مفصل است. باید در یک فضایی و فرصتی ترسیم کرد. البته برای کشور دستاوردهای خیلی زیادی را به همراه داشت. چهره منافقین آن قدر منفور و پلید است که دیگر نیازی به گفتن و بیان نیست. آن قدر بد بخت شدند که الان به دامن عربستان افتادند. وضعیت فرانسه و اینها هم که معلوم است. این روز پیروزی را گرامی میداریم . برای شهدای این عملیات و شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از خدای تعالی علو درجات را طلب میکنیم.
مناسبت دیگری فتح آندلس به دست مسلمانها در سال ۹۲ قمری است .چون همین روزها بوده من عمداً اختیار کردم که یک نکتهای را درباره مسائل فرهنگی برای شما عرض کنم. جریان آندلس برای ما بسیار درسآموز است. باید همه مردم به خصوص مسئولین بالاخص مسئولین فرهنگی و بعضی از آنها بیشتر این را یک بار مرور کنند. شاید دغدغه مند شوند. که چگونه قدرت ۷۰۰ ساله مسلمین را با زن و با شراب و ملاهی و منکرات و اختلاط زن و مرد از بین بردند. ۷۰۰ سال اسلام در آنجا حاکم بود .دیدند هیچ جوری نمیشود با آن مقابله کرد با جنگهای صلیبی و چه و چه , آخر سر آمدند با شراب و زن و اختلاط زن و مرد همین کاری که الان دارد در جامعه ما انجام میشود آن جریان عظیم را از بین بردند. با سرمایه گذاری روی جوانان تمدن اسلامی را نابود کردند.
امروز همان روش اما به صورت نوین در کشور ما دارد اجرا میشود. نوع پوشش غذا فضای مجازی و امثال ذلک اینها را شما میبینید. روشنتر از آن است که بخواهد بیان شود. یکی از وظایف امام جمعه روشنگری است. بیان ترفندهای دشمن است. رصدحرکات و تبیین است. و چون وابستگی به جناحی ندارد و وامدار کسی نیست و با خدا پیمان بسته که حق بگوید و از حق دفاع کند و از غیر از خدا از کسی ترس ندارد لذا به راحتی سخن میگوید ولو عدهای ناراحت شوند. اگر نظام ما اسلامی است که هست تمام ارکان او باید در مسیر اجرای احکام الهی قدم بردارد. میبینید برای اینکه مثلاً قانونی برخلاف اسلام وضع نشود شورای نگهبان مسئولیت دارد که رصد کند و در صورت لزوم جلوگیری کند .اما گاهی در بین دستگاهها مواردی و دستورالعملهایی تصویب و مطرح میشود که برخلاف منویات اسلام است. سلیقهای قانونی وضع میکنند که با روح اسلام سازگاری ندارد.
مثل همین قانونی که وضع میکنند که عده ای مبالغ حرام برداشت کنند. یا قانونی برای تجمل و اشرافی گری تصویبکنند. اینجا نمیشود گفت قانون است, چرا شما با قانون مخالفت میکنید. اینجا این قانون محکوم است و قابل اجرا نیست. برخلاف شرع است. حتی برخلاف عرف است. حتی دیدید که رهبری هم تعبیر به نامشروع فرمودند. این درآمدها درآمدهای نامشروع است. قانون وضع کردید برای جلب منافع نامشروع. خب غلط کردید که این کار را کردید. حق ندارید که در نظام اسلامی چنین غلط کاریهایی شود. وقتی حاکم اسلامی میگوید نامشروع است حالا یک عدهای دست و پا بزنند تا محملی برای چریدن خودشان درست کنند. این دیگر معنا ندارد. معلوم میشود که آن آدم یک مرضی دارد. حالا خلافهای متعددی که اطرافیان مسئولین و زیودشان انجام میدهند و پاسخ گو هم نیستند به افکار عمومی این ها بماند وارد ان بحثها دیگر نمیشوم. دانشگاهها و پول برداشتنها و چه و چه. در این مورد مالی هم اگر انقلابی عمل نشود نتیجهای نمیدهد. باید حتماً محکم وارد شوند تا نتیجه بدهد.
حالا میبینیم که در همین فضا در دولت اسلامی که یکی از وظایفش نشر و توسعه و تقویت احکام الهی و بعد هم اجرای احکام خداست به جای اینکه به فکر رکود و معیشت مردم باشند و در مسیر اقتصاد مقاومتی طرح دوفوریتی بدهند نشستند برای آزاد گذاشتن محیط و برنامهای که در حالت عادی دین و باورهای دینی را از بین میبرد دستور میدهند و تصویب میکنند که دستگاه مربوطه ای که تا حدودی میتواند جلوگیری کند از این هجمه ناجوانمردانه دشمن, بر علیه ارزشهای ما او را هم کنار انداختند .اقتداری که مورد اهتمام رهبری برای آن دستگاه است او را هم از آن گرفتند. اخیراً اعضای هیئت دولت تصویب کرده بودند که برگزاری کنسرت و شبنشینی و مهمانیها دیگر نیاز به اجازه نیروی انتظامی هم ندارد. ناجا حق دخالت در مجوز و محتواهای مراسم را هم ندارد .خب آقایان محترم ! برای ماندن در قدرت و به دست آوردن تعدادی رای, دین مردم را ضایع نکنید.
هر روز حرف بیربطی زده میشود. یکی از همین آقایان چند وقت پیش گفته بود که ما باید یک تعدادی موسیقیدان بفرستیم حوزههای علمیه مجتهد شوند تا فتواهایی درباره موسیقی درست بدهند. خب فردا بگوییم قصابها را هم بفرستیم بناها را هم بفرستیم دلاکها را هم بفرستیم. فقاهت را مضحکه میکنند. این چه حرفی است که آقایان میزنند. مجتهد فقاهت میکند احکام را استنباط میکند دیگران باید اطاعت کنند. بحث اصلاً سر موسیقی نیست. بحث سر حرام است. بحث سر اختلاط زن و مرد است. بحث سر این توطئه بزرگی است که فرهنگی بر سر جامعه ما دارند میآورند و این آقایان یا سرشان را زیر برف کردهاند یا خودشان را به خواب زدهاند. نمیدانم چه چیزی خوردهاند که سِر شدند. من ناچارم چند بیان را بخوانم که ببینید درد کجاست. این تحملی که میکنید و ظرفیتی که امروز گفتم دارید انشاءالله این جا نشان بدهید.
رهبر معظم انقلاب در یک بیانی فرمودند ,خوب دقت کنید, اگر چنانچه معلوم شد چیزی از نظر شرع حرام است حکومت اسلامی موظف است در مقابل آن حرام بایستد. دیگر روشنتر از این؟ و فرمودند حالا راهی که انتخاب میکنید چه راهی است آن بستگی دارد به اینکه تدبیرش چه باشد. بنشینید راه درست را انتخاب کنید .بایستی بایستید یا بایستند. فرمودند که میبینید انگیزههایی را که برای ترویج بی عفتی ,فقط حجاب را نمیگوید, بی عفتی در جامعه وجود دارد و دارند تزریق میکنند این ابزارهای جدید مانند فضای مجازی و غیره به این فضا کمک میکنند. در مقابل اینها حکومت اسلامی وظیفه دارد بایستد. نمیشود گفت ما عرضه مشروبات الکلی را آزاد کنیم و بگوییم مردم نخورند. کمااینکه به ما این را میگویند میگویند حاج آقا شما چه کار دارید شما بیایید کار فرهنگی کنید. میگوییم بیحجابی و بیعفتی بیفرهنگی است جرم است با جرم باید مقابله کرد. و بگوییم مردم نخورند, شارع مقدس برای این موضوع شلاق قرار داده است. یعنی این طور نیست که فقط به نکنید گفتن اکتفا کنند.
فرمودند جلوگیری طرق مختلفی دارد. بلکه ممکن است شما بگویید فلان روش روش غلط و تند و نا کارآمدی است و فلان روش روش بهتری است. اینها بحث دیگری است. اما در اینکه باید مواجهه و مقابله کرد در این نباید کسی تردید کند. مطلب دیگری که عرض میکنم از همین بیان رهبری خیلی طولانی است من یک قسمتی از آن را انتخاب میکنم. راجع به امنیت اجتماعی و امنیت فردی آقا مطالبی را بیان فرمودند. بعد درباره جوانها که ما باید جوانهایمان را حفظ کنیم که مبتلا به خیلی از معضلات نشوند و بعد میفرمایند که این ناامنی ناامنی خیلی خطرناکی است. اگر فرض بفرمایید که جوانهای ما در مقابل کشاندن به سمت فحشا و منکرات ایمنی نداشته باشند این ناامنی ناامنی بزرگی است. شما لابد اطلاع دارید ما هم گزارشهایی داریم که افرادی با خرج پول, این را دقت کنید ,و با الهام از مراکز دستور دهنده سعیشان این است که جوانهای ما را در محافل شبانه در جاهای گوناگون به سمت فحشا و به سمت منکرات بکشانند.
بعد آقا بلند میشود در هیئت دولت تصویب میکند که ما با محفل های شبانه کاری نداریم و ناجا نباید دخالت کند. این چه دستوری است که شما میدهید ؟ادامه اش را گوش کنید, که جوانهای ما را در محافل شبانه در جاهای گوناگون به سمت فحشا و به سمت منکرات بکشانند. این غیر از این است که حالا یک جوانی حرکت غلط غیرشرعی انجام میدهد. نه ,این کشاندن جوانها به سمت منکرات نا امنی است. شما باید نگذارید. باید مانع شوید. اینکه مثلاً فرض بفرمایید خیابان ما از لحاظ ایجاد حوادث گوناگون جسمانی ایمن باشد اما جوان ما ایمن نباشد که ما را با وسوسه ها از داخل مدرسه از داخل دانشگاه از داخل پارک از داخل فروشگاه از داخل رفاقتهای خیابانی بکشانند به یک محفل شبانه ای و او را با فحشا و منکرات و مانند اینها آشنا کنند یا غرق در این چیزها کنند یا تجاوزهای ناموسی اینها چیزهایی است که جزو مسائل مهم امنیت است .یعنی اگر ما امنیتی داشته باشیم که این چیزها در آن ملاحظه نشود این در واقع امنیت نیست. در مقابل این حرف صریح رهبری این چه مصوبهای است که آقایان تصویب کردند؟
من اینجا عرض میکنم حزبالله, متدینین ,علما , آحاد مردم با تصویب هر چیزی که به ترویج و توسعه فرهنگ غرب و ابتذال و ناهنجاری اجتماعی کمک کند مخالف هستند .
راجع به کشمیر نکتهای را میخواستم عرض کنم. راجع به مهد قرآن هایی که در استان هست نکتهای را میخواستم عرض کنم. این مهد قرآنها تقویت شود. مهد قرآنها با مهدکودکها فرق دارد .مهد قرآنها روی کودکها کار قرآنی میکنند. بهزیستی و بعضی از دستگاهها ممانعت میکنند. به نظر میرسد که آنها باید توجه داشته باشند. دخالتی در بحث مهد قرآنها نداشته باشند. مسئله بعدی بحث فنی و حرفهای است. این هفته روز اوست . فرصتی نیست که دیگر وارد بحث آن بشوم. نمایشگاهی را که عزیزان در اینجا تشکیل دادند این نمایشگاه نمایشگاه خوبی است .تأثیرگذار است. فنی و حرفهای اگر توسعه پیدا کند هم ایجاد شغل میکند هم اقتصاد مقاومتی است. توصیه من این است که حتماً نمایشگاه را ببینند. در طول هفته هم این جا برقرار خواهد بود .دوستانی که توانایی این را دارند بروند یاد بگیرند. قدیمها بچهها را تابستانها میگذاشتند کار میکردند .هم ذهنش باز میشد هم توان کاریاش بالا میرفت. هم آدم جربزه داری میشد. الان به این بچهها گوشی دادند با شصتشان و انگشتشان بازی میکنند. بزرگ هم میشود کاری گیرش نمیآید. چیزی بلد نیست. عمرش را هم هدر داده است. دنبال میز میگردد که پشت میز بنشیند .بیکار باشد حقوق بگیرد. جوانها را تشویق کنید به کار فنی و حرفهای انشاءالله آثارش را ببینیم.