بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن
با موضوع دعا در قرآن
جلسه سیزدهم – ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
یکی از دعاهای اساسی ما باید دعا برای انتخاب راه درست باشد
قرآن کریم در یک نگاه بهسرعت که آن را تورق کنیم و آیاتش را مرور کنیم بیش از صد آیه دعا دارد. در تقسیمبندی کلی یک بخشی از خواستههای دنیایی و مادی است و بخشی از آن خواستههای معنوی و کمالی و آخرتی است لذا در یک نگاه اجمالی این ۱۰۲ یا ۱۰۳ دعا را داریم البته میشود دقت بیشتری از بعضی از عبارات دعا به دست آورد ولی اینکه با صراحت درخواست شده باشد شاید نزدیک همان ۱۰۲ و ۱۰۳ آیه باشد.
یکی از دعاهای اساسی که ما باید از خدا طلب کنیم، این است که باید مسیر حرکت خودمان را درست انتخاب کنیم و از خدا هم دائم طلب کنیم که در مسیر درستی حرکت کنیم تا مقصد اعلایی که برای ما در نظر گرفتهشده به آن مقصد برسیم یعنی یکی از دعاهای ما دعا برای انتخاب راه درست است.
«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»
این درخواست را هم ما هرروز چند مرتبه از خدای تعالی داریم لااقل روزی ده مرتبه میگوییم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ» که اولین دعای قرآن کریم است. سوره حمد اولین سوره است و اولین دعایی که در اینجا آمده که امر شدیم در نمازهایمان بر اساس دستور خدا بخوانیم و بخواهیم هدایت به صراط مستقیم است.
تفسیر آیه و ویژگیهای آیه یا اینکه صراط به چه معناست که با سین بوده بعد تبدیل به صاد شده که اگر کسی هم در نماز با صاد نگوید و سین بگوید شاید نمازش اشکالی پیدا نکند. باید مقداری راجع به اهمیت این دعا را توضیح بده.
دقت دارید انسان تمام وجودش نیازمند به خداست و رحمت او؛ و همه نعمتها در اختیار خداست و خداست که این نعمتها را میدهد. خدای تعالی به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهالسلام وحی فرستاد که ای موسی هر چه نیاز داری از من درخواست کن حتی علوفه گوسفند و نمک خمیرت را؛ یعنی حتی ریزترین چیزها را هم از خدا بخواه. همهچیز در اختیار خداست.
اصلیترین درخواست هدایت است
نماز برترین عبادت خداست و بالاترین نماد بندگی انسان است نیازهای انسان هم بیشمار است ما یکی دو تا نیاز که نداریم. در فضای نماز که فرصت مهمترین درخواستها است از خدای تعالی مثلاً بیاییم آب و نان بخواهیم سیب و گلابی بخواهیم آیا این کار خوبی است؟
باید همه نیازها را از خدا خواست نیاز؛ این درست است؛ اما آیا نباید اولویتبندی کرد و سبکسنگین کرد آن چیزی که از بقیه مهمتر است و اگر آن تأمین شود نیازهای بعدی ما هم بهخوبی تأمین خواهد شد آن را بخواهیم؟
اگر کمی دقت کنیم میبینیم اگر در مسیر بندگی خدا قرار گرفتیم و از رحمت رحیمیه الهی در جهات مختلف بهرهمند هستیم و به سمت کمال و قرب و نزدیک شدن به خدا در حال حرکت هستیم، باید همین مسیر هدایتی را از خدا طلب کنیم؛ یعنی برای رسیدن و نزدیک شدن به خدای تعالی اصلیترین درخواست هدایت است «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ».
اگر در مسیر درست قرار نگیریم؛ نتیجهاش حرمان و خسران است
اگر در مسیر درست قرار نگیریم و انحرافی در راه پیدا شود بهجای قرب، بعد حاصل میشود. مثلاً شما بناست بروید به سمت قم، اگر درست در مسیر مقابلش حرکت کنید هرچه بروید از مقصد دورتر میشوید؛ یا حتی اگر مسیر را درست انتخاب کردید اما در جاده قرار گرفتید و اندازه چند متر کج شد مسیر شما، مستقیم کج میروید و به مقصد نمیرسید. با همان سرعتی که طی میکنید دارید بیراهه میروید. نتیجهاش حرمان است؛ خسران است؛ به مقصد نمیرسید و زمان و عمرتان را از دست دادهاید.
بعضی وقتها درجا زدن بهتر از دور شدن است. اگرچه خود در جا زدن خودش یک نوع دور شدن است؛ اما باز میتواند راه بیفتد و برود. ولی اگر دور شد باید برگردد بیاید اول و دوباره حرکت کند. خدا نکند که بهجای اینکه حرکت ما در مسیر هدایت باشد در مسیر مقابل آن باشد که اینجا خسران بزرگ متوجه ما میشود.
نگران عاقبت کارمان باشیم
در آیه ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره مبارکه کهف میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا» آیا شما را آگاه کنم از زیانکارترین مردم؟ آنها کسانی هستند که تلاششان در زندگی دنیا به هدررفته. سعی و تلاشی که کردند «هَباءً مَنْثُوراً»[۱] شده و هیچ به درد نمیخورد؛ اما خودشان فکر میکنند که کار خوب انجام میدهند. بیراهه رفته اما فکر میکند چه زندگی خوبی دارد.
آیه شریفه دائم دارد به ما هشدار میدهد که نگران عاقبت کار خودمان باشیم. نکند با فریب شیطان و دشمنیهای او و نفس اماره و وسوسهها و امثال اینها راه غلط را انتخاب کنیم که اگر راه غلط انتخاب شد، حرکت ما به سمت هلاکت ما است؛ به سمت نابودی ما است. «أَخْسَرِینَ أَعْمَالًا» یعنی تمام سرمایه را انسان از دست میدهد.
همه تذکرهای اخلاقی قرآن، همه بیانات و دستوراتی که از اهلبیت عصمت و طهارت به ما رسیده، همه نصایح و تذکراتی که علمای اخلاق به ما میدهند، همه برای این است که لغزشی از این ناحیه متوجه ما نشود؛ یعنی مسیر را گم نکنیم.
وقتی چنین خطرات بزرگی جلوی ما هست که با چربزبانی و جلوه گری و تزیین و ترغیب و امثال اینها ما را دعوت به پرتگاه میکند شیطان که خیلی وارد است، استاد کار است، روانشناسیاش هم قوی است و هرکدام از ما را با داشتههایی که داریم و نقاط ضعف و روزنههایی که وجود دارد برای ورود به ما از آنها استفاده میکند و میبرد به سمت پرتگاه؛ آیا نباید با این وضعیتی که وجود دارد دائم از خدای متعال بخواهیم که ما را هدایت کند و ما از مسیر خارج نشویم؟ دائم باید این را بخواهیم. لذا دائم میگوییم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» که اگر ما در راه هستیم از راه بیرون نیاییم. راه به ما نشان بده و دست هدایتیات را از ما برندار.
سوره حمد را در نماز باید بهقصد قرائت بخوانیم
تذکری بدهم و آن تذکر این است که وقتی ما در نماز سوره حمد را میخوانیم باید قصد قرائت داشته باشیم؛ نه دعا. متأسفانه بعضی از فرقههای دیگر اسلامی این سوره را دعا میدانند؛ لذا بعد از تمام شدنش در نماز آمین میگویند؛ اما ما در نماز حتماً باید قصد قرائت قرآن داشته باشیم. البته در آیاتی هم که داریم میخوانیم و قرائت قرآن میکنیم در بخشی از آن دعا هم هست ولی قصد ما در نماز موقع خواندن این سوره دعا نیست. لذا ما آخر این سوره میگوییم الحمدلله رب العالمین. مستحب است هم امام جماعت هم مأمومین که همه با هم بعدازاینکه سوره حمد تمام شد بگویند الحمدلله رب العالمین؛ ولی آمین نباید گفت که آمین اگر گفته شود میشود دعا.
پس در بین نیازهایی که داریم ضروریترین و حیاتیترین نیاز ما هدایت است و این هدایت را ما از خدا میخواهیم. حالا اگر از هدایت بهرهمند نشویم چه اتفاقی برای ما میافتد؟ نعمتهای خدا را در مسیر باطل مصرف میکنیم. من وارد این بخش نمیشوم ولی خودتان نگاه کنید؛ آیه ۲۸ سوره مبارکه ابراهیم را حوصله کردید بررسی کنید. از آفاتی میگوید که اگر در هدایت الهی قرار نگیریم چه اتفاقی میافتد.
بااینکه وحی و عقل هست، چرا دائماً باید بگوییم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»؟
وقتی در نماز میگوییم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» یعنی خدایا به ما نیروی عقل بده یا مثلاً برای ما وحی بفرست توسط انبیا تا راه را بشناسیم و با تبعیت کردن از آنها در راه راست قرار بگیریم. خب خدا اینها را که داده است؛ هم عقل داده هم انبیا را در اختیار ما گذاشته و هم کتابی که دستوراتی که باید به آن عمل کنیم در آن است؛ اینها را داده؛ یعنی همه ما برخوردار از عقل و وحی هستیم؛ اما باز در رسیدن به مقصد بااینکه هم عقل داریم هم وحی داریم گرفتار هستیم. اینهمه گمراه، اینهمه بیراهه رو؛ چرا اینطور شده؟
دیدید در تاریخ هم شنیدهاید کسانی از عقل بهرهمند و برخوردار بودند اما بیراهه رفتند و گرفتار شدند و استفاده نکردند. آیه ۱۷ سوره مبارکه فصلت درباره قوم ثمود است که میگوید آنها را راهبری کردیم اما کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند؛ پس به کیفر آنچه مرتکب میشدند صاعقه عذاب خفتبار آنها را فراگرفت. «وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَهُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»
هم وحی داشتند، هم عقل داشتند؛ اما به دنبال کوری رفتند. کوری را بر هدایت اختیار کردند؛ بنابراین صاعقه آمد و آنها را متلاشی کرد؛ اما نه همینطور بااقتدار، خوار و ذلیلشان کرد به خاطر کارهایی که انجام میدادند.
کلمه «اسْتَحَبُّوا» که در آیه آمده یعنی کار را با میل و رغبت انجام میدادند. آنها از روی میل و رغبت منحرف شدند و کوری را انتخاب کردند و در مسیر نبودن را انتخاب کردند. تعدادی از اقوام و انبیای الهی همینطور بودند که نخواستند از هدایت الهی بهرهمند باشند.
حتی در زمان رسول خدا شما شنیدهاید که گوش خودشان را میگرفتند تا آیات الهی به گوش آنها نخورد. پیغمبر داشت برای آنها هدایت و کرامت میآورد، برای آنها مسیر درست زندگی دنیا و آخرت را آورده بود ولی آنها دست میکردند در گوششان که صدای هدایت را نشنوند. عقل بود، وحی هم بود اما استفاده از عقل و وحی نبود و اینها به مسیر بیراهه رفتند.
در ذهن شریفتان باشد که بااینکه وحی هست و بااینکه عقل هست، چرا دائماً باید بگوییم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»؟ یک قسمت معلوم شد که چون عدهای نمیخواهند در مسیر قرار بگیرند و عدهای هم نمیخواهند بگذارند که افراد در مسیر بیایند؛ برای همین باید انسان دائماً مواظبت کند که از مسیر خارج نشود. بحث البته مهم است و ادامه دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] . غبار پراکنده