شرح دعای ۴۹ صحیفه سجادیه؛ جلسه هشتم

خدایا من در وادی‌ها و بیابان‌های هلاکت فرورفتم

کارشناس روابط عمومی ۲۸ دی ۱۴۰۱ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

شرح دعای ۴۹ صحیفه سجادیه

جلسه هشتم -۱۴۰۱/۱۰/۲۱

«تَقَحَّمْتُ أَوْدِیَهَ الْهَلَاکِ، وَ حَلَلْتُ شِعَابَ تَلَفٍ، تَعَرَّضْتُ فِیهَا لِسَطَوَاتِکَ وَ بِحُلُولِهَا عُقُوبَاتِکَ وَ وَسِیلَتِی إِلَیْکَ التَّوْحِیدُ»

مهلکات کدام‌اند؟!

در فراز دیگری در این دعای شریف، امام سجاد علیه السلام می فرماید که من در وادی‌های هلاکت فرو رفتم و بر مسیر های پر آسیب و پر تنش قرار گرفتم و به استقبال قهر و عقوبت و خشم و غضب تو رفتم. راه نجات من و وسیله ای که من را از این مشکلات نجات می دهد و کمک می‌کند که مسیر درستی را طی کنم و در جایگاه درست قرار بگیرم و برگردم به مسیر اصلی، توحید است.

جلسه گذشته به مناسبت، بحثی راجع به هلاکت و اینکه چگونه انسان مبتلا به هلاکت می شود و هلاکت چیست شروع کردم؛ اما موفق به تبیین کامل نشدیم. یک مقدار راجع به ظلم صحبت کردیم؛ اما دیگر به هلاکت نرسیدیم؛ انشاءالله هیچ وقت هم به هلاکت نرسیم. مسئله ظلم را یک مقدار عرض کردم و امشب به مواردی از هلاکت اشاره می‌کنم.

میخواهیم ببینیم مهلکاتی که امام علیه السلام از خدای تعالی طلب می کند که با توحید از آنها فاصله بگیرد چه میتواند باشد. در روایات و آیات می توانیم به دست بیاوریم که چه چیزی می تواند مهلک انسان باشد و انسان را به هلاکت بیندازد و نابود کند. چون بحث معرفتی و اخلاقی است قطعاً سم خوردن و مسموم شدن و از بالای دیوار افتادن و با شمشیر سرش قطع شدن و امثال اینها نیست. چون اینها معلوم است.

أَوْدِیَهَ، بیابان خشک و بی آب و علفی است که اگر کسی بخواهد از این طرف به آن طرفش برسد، اگر آذوقه و بارو بنه و آب نداشته باشد هلاک می شود.

بخل و عجب و هوس

مواردی را در روایات پیدا کردم و یادداشت کردم که هر کدام هم بحث مفصلی دارد که به مناسبت فقط اشاره می کنیم و رد میشویم. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: عوامل نابود کننده عبارتند از فرمانبری از بخل، پیروی از هوس و خودپسندی «ثَلَاثٌ مُهْلِکَاتٌ شُحٌّ مُطَاعٌ وَ هَوًى مُتَّبَعٌ وَ إِعْجَابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِه‌»[۱] این سه، انسان را نابود میکند.

حالا شما حالت خودتان را بررسی کنید؛ ببینید خدای نکرده این صفات را نداشته باشید که خیلی صفات بدی است.

فرمود: «إنّ أبخَلَ النّاسِ مَن بَخِلَ بالسَّلامِ»[۲] بخیل ترین مردم کسی است که نسبت به سلام بخل بورزد. دیده‌اید زورش می آید سلام بدهد. بخیل ترین مردم کسی است که سلام نمی دهد. پیغمبر اکرم به همه سلام میداد. بعضیها بدتر هستند؛ سلام می کنی جواب نمی‌دهند؛ سر تکان میدهند. جواب سلام سر تکان دادن نیست؛ یادتان باشد. حالا یک وقت هست که آدم نمی شنود؛ تکلیفی ندارد ولی اگر شنیدی باید جواب بدهی. بعضی ها یک بیماری هم دارند؛ آدم را که می بینند یک سر تکان می دهند تا ما سلام کنیم و آنها جواب بدهند.

به هر جهت افشاء سلام و بلند سلام کردن و اینها مسائل خودش را دارد. سلام در فرهنگ ما مباحث خودش را دارد؛ حتی در نماز که اگر کلمه سلام را کسی بگوید نماز را باطل میکند. آخر نماز هم که بگوییم السلام علیکم نماز تمام می شود. با این حال میفرماید همین کلمه سلام که نماز را باطل میکند اگر کسی وارد شد و به شما سلام کرد و شما مشغول نماز بودی، بر شما واجب است که به اندازه یک سلام جواب را بدهید.

عجب و خودپسندی هم همینطور که طرف فکر میکند همه عالم باید در مقابل او کرنش داشته باشند، یکی از مهالک انسان است.

و یکی هم هوس؛ پیروی کردن از هوس از مهمترین عوامل هلاکت است.

هر نحوه‌ا‌ی از گناه هلاک کننده است

یکی از عوامل دیگر هلاکت، خود گناه است. هر نحوه‌ا‌ی از گناه هلاک کننده انسان است. انسان را نابود میکند. آخرت انسان را از بین می برد. در دنیا آبرو را می برد.

امیرالمومنین سلام الله علیه فرمودند: کسی که یقین را به شک فروخت، حق را به باطل فروخت و آخرت را به دنیا فروخت نابود شد[۳]؛ یعنی شما وقتی یقین دارید، یقین تان را خراب کنید، آخرتتان را به دنیا بفروشید، می دانید چیزی باطل و حرام و گناه است انجامش می دهید، حرف را میدانید باطل است، این نسبت را میدانید باطل است، یک حرف، یک حرف دروغی را به کسی نسبت بدهید، اینها هلاک کننده است.

ما چون در حجاب دنیا هستیم، هلاکت را حس نمی‌کنیم. وقتی از این دنیا وارد آن دنیا شدیم که حجابی وجود ندارد می‌بینیم یک‌ضرب در آتشیم؛ نه اینکه به آتش می‌رویم. در همین دنیا در آتش هستیم ولی حجاب دنیا نمی‌گذارد بفهمیم. وقتی مردیم حجاب برداشته می‌شود و می‌بینیم در آتش هستیم. کسانی که چشمشان باز است می‌بینند که ما در آتش هستیم.

آیه قرآن فرمود کسانی که مال یتیم می‌خورند، آتش می‌خورند. مال یتیم خوردن آتش خوردن است؛ ولی مردم نمی‌فهمند که او دارد آتش می‌خورد. فکر می‌کنند زندگی خوبی دارد. می‌گویند کجایش آتش است؟! ولی او که اهل‌دل و معرفت است و چشمش باز است می‌بیند که او دارد لقمه‌لقمه آتش در دهانش می‌گذارد و خودش هم نمی‌فهمد؛ آن زمانی که پرده افتاد می‌بیند که یک‌ضرب در آتش بوده است؛ اما فکر می‌کرده در سلامتی است. این‌ها را باید دقت کرد.

باید به هر وسیله که شده دین را حفظ کرد

امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه فرمودند: بدانید که هلاک گشته است کسی که دینش هلاک شده باشد و غارت‌شده کسی است که دینش به غارت رفته باشد[۴].

بحث ما راجع به گناه بود که مهلک است. بعد در صفات اخلاقی گفتیم که بخل و عجب و هوا مهلک است. مهم‌تر از همه این‌ها دین است. اگر شما دینتان از دست رفت چه چیزی دارید؟ انسان اگر دینش خراب شد چه چیزی برایش باقی‌مانده؟ لذا اگر خدای‌نکرده مواردی پیش بیاید که به دین بخواهد آسیب برسد باید به هر وسیله که شده انسان دین را حفظ کند.

حضرت می‌فرماید: اگر بلایی برای جانتان فرارسید ماله‌ای‌تان را خرج کنید تا جانتان حفظ شود (جریانی پیش‌آمده و  الان جانتان درخطر است؛ پول بده و مالت را خرج کن تا جانت را حفظ کنی) و اگر حادثه برای دینتان پیش آمد جان‌هایتان را بدهید تا دینتان را حفظ کنید[۵].

امیرالمؤمنین در مسجد نشسته بود و پیغمبر اکرم منبر رفته. نزدیک ماه رمضان است. حضرت نکاتی را گفت. شنیدید زیاد که پیغمبر اکرم گریه کرد و به امیرالمؤمنین گفت که تو در ماه رمضان به شهادت می‌رسی. امیرالمؤمنین بلافاصله آنجا سؤال کرد که آن موقع که من کشته می‌شوم دینم سر جایش است؟ اولین چیزی که سؤال کرد این بود که دینم سر جایش است. فرمود: بله هست.

اگر بین دین و جان فضای انتخاب شد، دین مقدم است. در دعاها به ما چه گفتند؟! فرمودند: می‌خواهید دعا کنید بگویید «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی لَمْ یَجْعَلْ مُصِیبَتِی فِی دِینِی»[۶] حمد مخصوص آن کسی است که قرار نداد مصیبت من را در دین من؛ یعنی خدایا من را در دینم به مشکل نینداز. این هم یکی از موارد هلاکت.

روحیه ریاست‌طلبی انسان را نابود می‌کند

یکی دیگر از مواردی که انسان را به هلاکت نزدیک می‌کند یا اگر توجه نداشته باشد هلاکت او قطعی است، ریاست‌طلبی است. بعضی وقت‌ها بعضی‌ها را یک مسئولیتی که می‌دهند دیگر کلاً از بین می‌رود. دیگر هیچ‌چیز برایش نمی‌ماند.

مسئولیت هم مسئولیت آفتابه‌هاست. چیز خاصی نیست. در جاده دیده‌اید آفتابه‌ها را می‌چینند. کسی می‌خواست به دستشویی برود، بدو یکی از آفتابه‌ها را برداشت و رفت. یکی صدایش کرد و گفت کجا می‌روی؟ آن‌یکی را بردار. او هم که عجله داشت یکی دیگر را برداشت و رفت. وقتی برگشت گفت این با آن چه فرقی داشت؟ جواب داد فرقی نمی‌کرد؛ من باید می‌گفتم کدام آفتابه را برداری. بدبخت است. آدم کاری را می‌سپرد به کسی انجام دهد دیگر تمام شد.

یکی از آن چیزهایی که انسان را نابود می‌کند روحیه ریاست‌طلبی است. یک‌وقت برای شما روایتش را خواندم. گرگ حیوان درنده‌ای است. بقیه حیوانات مثل شیر و پلنگ وقتی گرسنه هستند مثلاً یک آهوی بیماری یا ازکارافتاده‌ای گیر می‌آورند حمله می‌کنند و به‌اندازه رزقشان از پا درمی‌آورند و بعد هم می‌خورند و قسمتی را هم می‌گذارند برای کفتارها و حیوانات دیگر. ولی گرگ این‌طور نیست. گرگ گله را در نظر می‌گیرد و از دم می‌زند و یکی را می‌برد و می‌خورد. همه را می‌کشد ولی مقدار نیازش را با خودش می‌برد. گرگ به خودش هم حمله می‌کند. حیوانات دیگر به خودشان حمله نمی‌کنند. برای همین گرگ‌ها وقتی می‌خواهند بخوابند روبه‌روی هم می‌خوابند. مواظب هم هستند؛ یکی پلک زد دیگری او را می‌خورد. گرگ خیلی خون‌ریز است و صفات بدی هم دارد.

فکر کنید در گله‌ای که در بیابان است حمله کند به هزارتا گوسفند. صدتا را می‌کشد و بقیه فرار می‌کنند. حضرت برای اینکه ما خوب بفهمیم می‌گوید فرض کنید دوتا گرگ آن‌هم نه در بیابان، در آغل؛ یعنی یک محدوده دربسته؛ آن‌هم یکی دو ساعت نه؛ از شب تا صبح این دو گرگ در آغل باشند، گوسفندها هم باشند؛ چند تا از این گوسفندها می‌ماند؟ می‌گوید ریاست‌طلبی با آدم این کار را می‌کند. مواظب باید بود.

کسانی که کار به دستشان می‌افتد باید مواظب این قصه باشند. در روایت دارد هرکسی جویای ریاست بود نابود می‌شود. اگر خودش دنبال کرد برای اینکه کاری و مسئولیت گیرش بیاید، قطعاً نابود می‌شود. در روایت دیگر هم دارد که ما کارش را به خودش وا‌می‌گذاریم. میگوییم تو طالب بودی و ریاست می‌خواستی این هم ریاست؛ برو حالا کار بکن؛ اما اگر کسی دنبال ریاست نبود و کار به دنبال او آمد و او پذیرفت که کاری را انجام بدهد، آن‌وقت ما او را یاری می‌کنیم.

یکی دیگر از موارد هلاکت که انسان را نزدیک می‌کند به هلاکت، خودرأی بودن و خودمحوری کردن است. امیرالمؤمنین فرمودند: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ»[۷] کسی که استبداد رأی داشته باشد هلاک می‌شود می‌فهمد این رأی و نظر ای که دارد غلط است مشاوران هم به او مشورت دادند که مسیر، مسیر درستی نیست و واقعاً باطل است اما استبداد رأی داشت همان‌طور که خودپسندی باعث نابودی است که امام صادق علیه‌السلام فرمود خودپسندی باعث نابودی است که قبلاً هم از رسول خدا خوانده‌ایم

عجله انسان را هلاک می‌کند

یکی از آن چیزهایی که واقعاً خیلی مضر است و بسیار بسیار خرابی به بار می‌آورد، عجله است. عجله یکی از مهلکات است. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: مردم را در حقیقت شتاب‌زدگی به هلاکت افکنده است[۸].

الان هم در این عصر که زندگی می‌کنیم شتاب خیلی زیاد شده؛ مثلاً قدیم که اول ۶ ماه طول می‌کشد که مرغ، مرغ بشود؛ چهل‌روزه مرغ نمی‌شد. بعد از ۶ ماه می‌گذاشتند در دیگ روی این سه‌فتیله‌ای‌ها، آرام‌آرام تا ظهر می‌پخت. یک صبح تا ظهر طول می‌کشید بپزد. خوش عطر و خوشمزه بود. الان می‌گذارند در دستگاه در عرض ۵ دقیقه مرغ جزغاله می‌شود و تاروپودش از هم متلاشی می‌شود. نه مزه دارد و نه جانی به‌طرف می‌دهد.

کسی که ۶ ماه را کرد چهل روز و یک صبح تا ظهر را کرد پنج دقیقه ، خب در ۲۵ سال ۲۷ سال هم سکته طبیعی است. در قدیم عمرها می‌شد ۹۰ سال، ۱۰۰ سال، ۸۰ سال؛ اما الان عمر کوتاه می‌شود چون سرعت را دارند جلو می‌برند. خیلی دارد کار با سرعت پیش می‌رود.

این سرعت زیاد مفید نیست. آرامش را از انسان می‌گیرد. الان همه ناآرام هستیم. همه کارها باعجله است. همه با سرعت می‌خواهند کارهایی را بکنند. خیلی عجله داریم. نمی‌دانیم این عجله برای چیست. درصورتی‌که هر چیزی باید آرام‌آرام در جایش بنشیند. حتی مطالب علمی هم باید با آرامش به دست بیاید. نباید باعجله باشد.

با این سرعتی که تکنولوژی دارد پیشرفت می‌کند فکر می‌کنیم عقب مانده‌ایم. انسان فکر می‌کند این‌ها برایش مفید است؛ درحالی‌که نیست. آرامش انسان به هم ریخته، زندگی انسان نابودشده، حیات انسان متلاشی‌شده. فکر می‌کنیم خیلی خوب است.

آن موقع که می‌خواستم یک حدیث پیدا کنم پنج‌تا کتاب را می‌گشتم. الان یک دکمه می‌زنیم ۳۰۰۰ تا حدیث جلویم است و باید انتخاب کنم؛ خیلی خوب است، آدم خوشش می‌آید؛ ولی مفید نیست. از یک جهاتی مفید نیست. سرعت از جهتی خوب نیست. من به‌روز بودن را می‌فهمم. خودم از همه این وسایل دارم استفاده می‌کنم. من دارم مطلب دیگری را عرض می‌کنم. مطلب معرفتی دارم می‌گویم.

شبکه مستند برنامه‌ای پخش می‌کند به نام ضد؛ ساعت حدود ده و نیم. مستند خیلی خوبی است. نکات خیلی خوبی دارد. یک‌شب دیدم دارد راجع به‌ سرعت صحبت می‌کند. نکات خیلی قشنگ و دقیق ای را گفت و اینکه چه تخریبی برای فکر و جامعه و انسان و زندگی مادی انسان به وجود آورده.

حالا ما با مسائل مادی کاری نداریم. می‌خواهیم عجله را بیاوریم در مسائل معرفتی. رسول خدا فرمودند: در حقیقت مردم را شتاب‌زدگی به هلاکت افکند. اگر مردم آرام و از شتاب‌کاری به دور بودند هیچ‌کس هلاک نمی‌شد. الان در طول سال، چند هزار نفر مردم به خاطر سرعت از بین می‌روند؟ در همین ماشین. اصلاً جنون سرعت وجود دارد. طرف با سرعت کیف می‌کند.

عجله و شتاب‌کاری لغزش انسان را زیاد می‌کند و اصلاً از صفات شیطان است. «الْعَجَلَهُ مِنْ الشَّیْطَانِ»[۹] عجله کار شیطان است.

عجله، هم ممدوح است هم مذموم

البته این را بگویم که عجله مربوط به کار خیر هم می‌شود؛ چون در روایت داریم که کار خیر را باعجله انجام بدهید. مثلاً رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم هر کار خیری که با سرعت انجام می‌شد را دوست داشت. می‌گفت وقتی فکر کردی که می‌خواهی به کسی کمک کنی، بلافاصله انجام بده.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: پدرم می‌فرمود هرگاه قصد کار خوبی کردی بشتاب؛ زیرا نمی‌دانی که چه چیزی پیش خواهد آمد[۱۰].

این عجله‌ها و شتاب‌ها خوب است؛ اما یک قسمتی از عجله هست که بسیار بد است. در آیه ۱۱ سوره مبارکه اسرا فرمود: «وَیَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا» قرآن می‌فرماید انسان عجول است. انسان با دعا شری را طلب می‌کند چنان‌که گویی با دعا خیری را طلب می‌کند و آدمی بسیار شتاب کار است.

یکی از صفات انسان را خدای تعالی در قرآن عجول می‌داند. خیلی از صفات را برای انسان می‌شمارد؛ حدود ۵۰ مورد است.

رسول خدا فرمودند: درنگ کردن و آرامش داشتن و کارها را آرام‌آرام انجام دادن از صفات خداست؛ و شتاب‌کاری از خصلت‌های شیطان است[۱۱]. کسی که کارش را باعجله انجام می‌دهد لغزش‌های زیاد می‌شود.

به‌هرتقدیر هر کاری که خدای تعالی آن را خیر می‌داند عجله کردن در آن ممدوح است. این را از آیات می‌فهمیم که در کار خیر عجله خوب است.

بین سرعت و عجله فرق است

البته یک سرعت داریم و یک عجله. بین سرعت و عجله فرق است. در قرآن هم به هر دو اشاره شده است. هم انسان را عجول می‌داند، هم در بحث سرعت نکاتی را گفته است.

سرعت مربوط به حرکت است. می‌گویند حرکت با سرعت است؛ یعنی سرعت صفت حرکت است. حرکت است که سرعت دارد یا کند است. می‌گویند فلانی با سرعت این مسیر را طی کرد. در وقت مقررش کار را به‌تندی انجام داد؛ اما عجله صفت شخص است. عجول صفت شخص است. عجله یعنی شروع به کار متحرک قبل از وقت. قبل از اینکه وقتش برسد اقدام کردن عجله است ولی اگر وقت کار شروع شد و با سرعت انجام داد عیبی ندارد؛ لذا در کار خیر به‌کاربرده می‌شود.

البته هم عجله هم سرعت هم به کار خیر اطلاق شده هم به کار شر؛ اما معمولاً سرعت در کار خیر است و عجله در کار شر. مثلاً میگویم «عجلوا بالصلاه» با متعلقش معلوم می‌شود که عجله خیر است یا شر.

یا درباره وعده خدا این‌گونه گفته‌شده در سوره فتح آیه ۲۰ خدای تعالی فرمود: «وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کَثِیرَهً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَکُمْ» غنائم فراوانی را به شما وعده داده بود که آن‌ها را به دست آوردید ولی یکی از آن‌ها را زودتر برای شما فراهم کرد.

یا حضرت موسی علیه‌السلام برای کسب رضایت الهی عجله کرد «وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضى‌»[۱۲] من به‌سوی تو شتاب کردم تا از من خشنود باشی. این عجله است ولی در کار خیر به‌کاررفته است.

عجله در شر هم هست. در آیه ۴۷ سوره مبارکه حج فرمود: «وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ» عجله اینجا برای عذاب به‌کاررفته است.

سرعت هم همین‌طور است؛ هم برای ممدوح به کار می‌رود هم مذموم. یک مثال می‌زنم برای ممدوح؛ آیه ۶۰ و ۶۱ سوره مبارکه مؤمنون «وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَهٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَهم أُولَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ» هم سرعت می‌گیرند، هم سبقت می‌گیرند. سرعتتان را زیاد کنید اینجا عیبی ندارد؛ حتی سبقت گرفتن همه عیبی ندارد.

سرعت مذموم هم داریم. آیه ۵۲ مائده «فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ…» کسانی که در قلبشان مریضی وجود دارد برای مرز قلبشان سرعت می‌گیرند.

یا در آیه ۱۷۶ آل‌عمران فرمود: «وَلَا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ» در کفر سرعت می‌گیرند.

پس یکی از آن چیزهایی که ما را به هلاکت می‌اندازد عجله است. بحث ما سرعت و عجله نبود؛ بحث مهلکات بود که اینجا امام سجاد علیه‌السلام به خدای تعالی عرض می‌کند که خدایا من در وادی‌ها و بیابان‌ها و عرصه‌های هلاکت فرورفتم.

گفتیم این عرصه‌های هلاکت چیست؛ عجب است، هوا است، بخل است و مصیبت در دین است، ریاست‌طلبی است و خودمحوری و یکی هم عجله است. عجله انسان را به هلاکت می‌اندازد.

پول انسان را هلاک می‌کند

یک مورد دیگر این است که انسان نصیحت نصیحت‌کننده را گوش ندهد. یکی از موارد دیگر هلاکت این است. امیرالمؤمنین فرمود: هر کس از نصیحت و راهنمایی سرپیچی کند هلاک گردد[۱۳].

یک مورد دیگر طلا و نقره است؛ یعنی پول یکی از آن چیزهایی است که واقعاً انسان را هلاک می‌کند. رسول خدا فرمودند: به‌راستی‌که درهم و دینار پیشینیان شما را نابود کرد و همین دو نابودکننده شماست[۱۴].

در روایت دارد که وقتی سکه ضرب شد برای اولین بار و پول خلق شد، شیطان به قول امروزی‌ها بشکن زد و خیلی خوشحال شد. گفت کار بنی‌آدم تمام شد؛ و از آن روز تا به امروز شیطان در کار خودش موفق بوده. شخص تلاش می‌کند که قدرت به دست بیاورد تا ثروت به دست بیاورد و ثروت را خرج می‌کند که قدرت به دست بیاورد که بیشتر ثروت به دست بیاورد. این چرخه دور پول می‌چرخد.

زیاد استغفارکنید

حضرت در ادامه این روایت فرمود: ابلیس گفت من آن‌ها را با گناهان به هلاکت افکندم و آنان من را با استغفار هلاک کردند. ان‌شاءالله به ماه رجب داریم آرام‌آرام نزدیک می‌شویم. ماه رجب ماه استغفار است. قبل از آن‌هم زیاد استغفارکنید.

شیطان گفت: پس چون چنین دیدم آن‌ها را به‌واسطه هواها و فرقه‌ها و عقاید گوناگون به هلاکت انداختم؛ فکر باطل را در ذهنشان می‌اندازم فکر می‌کنند که راه‌یافته شده‌اند و به مقصد رسیدند و بعد استغفار نمی‌کنند.

تعدادی از موارد هلاکت را برای شما خواندم. حضرت فرمودند: در وادی‌های هلاکت فرورفتم اما چه چیزی من را نجات داد؟ آن چیزی که من را نجات می‌دهد توحید و وحدانیت خداست. التجا به درگاه خدا است. چیزی که نجات‌بخش من است توحید است. وسیله من برای نجات توحید است. اینکه این وسیله چگونه است و توحید چگونه است، ان‌شاءالله جلسات بعد با قید حیات مطرح می‌کنیم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] . وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۰۳

[۲] . بحار الأنوار، ۷۶ / ۴ / ۱۱

[۳] . غرر الحکم، ۱۰۰۳۰

[۴] . الکافی، ۲/۲۱۶/۲

[۵] . همان

[۶] . بحار الأنوار، ۷۸ / ۲۶۸ / ۱۸۳

[۷] . نهج البلاغه، قصار ۱۶۱

[۸] . محاسن، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۶۹۷

[۹] . سبل السلام، ص۶۸۱

[۱۰] . الکافی، ۲/۱۴۲/۳

[۱۱] . المحاسن، ج‌۱، ص ۲۱۵

[۱۲] . طه/ ۸۴

[۱۳] . غررالحکم، ۷۷۴۳

[۱۴] . الکافی، ۲/۳۱۶/۶

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.