بسم الله الرحمن الرحیم
شرح دعای ۴۹ صحیفه سجادیه
جلسه اول -۱۴۰۱/۰۸/۲۵
امربهمعروف و نهیازمنکر وقتی ترک شد، دعا مستجاب نمیشود
«وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی دِفَاعِ کَیْدِ الْأَعْدَاءِ، وَ رَدَّ بَأْسِهِمْ» این دعا برای سختیها و زجر دادنهایی است که دشمنان برای ما به وجود میآورند؛ که دیدم مناسب حال این روزهای ماست. بالاخره اعداء بر ما حمله کردند از همه اطراف کشور و عوامل داخلی هم شیطنتهایشان را دارند.
یکوقت این را عرض کردم که خدای تعالی در یک مقاطعی دیگر دعا را به اجابت نمیرساند و یکی از آنها زمانی است که امربهمعروف و نهیازمنکر ترک شود. امربهمعروف و نهیازمنکر وقتی ترک شد، شرار خلق بر انسان سلطه پیدا میکنند؛ و هر چه دعا کنیم دعا مستجاب نمیشود که خدایا اینها را ذلیل کن! از روی زمین بردار!
دیگر این دعاها به درد نمیخورد چون امربهمعروف نکردی و یکمشت شرور را بر خودت سلطه دادی. الان اینها سلطه پیدا کردند. اشرار الان سلطه دارند. وقتی میآیند جلوی شما دین شما را زیر سؤال میبرند و خلاف بیّن انجام میدهند و شما نمیتوانی حرف بزنی؛ یعنی او سلطه پیدا کرده است.
این متن روایت امیرالمؤمنین است که اگر امربهمعروف و نهیازمنکر ترک شد، اشرار بر شما سلطه پیدا میکنند؛ و دعا میکنید دعای شما مستجاب نمیشود[۱].
حضرت فرمودند: کسانی که امربهمعروف و نهیازمنکر نمیکنند اموات ایستاده هستند[۲]. چقدر ما در سالها این را داد زدیم و چقدر هم راه نشان دادیم؛ متأسفانه وقتی انجام نمیشود همین میشود.
خب حالا گرفتار شدیم؛ امیدوارم خدای تعالی با دعا حل کند؛ البته امیرالمؤمنین فرموده است که در این شرایط دعا به اجابت نمیرسد.
ترجمه فراز اول دعای ۴۹
حالا ما میخواهیم درباره دعا برای آن کید بزرگ و شری که دشمنان از خارج دارند و اطراف را محاصره کردند و عوامل داخلیشان بعضاً دارند کارهایی را میکنند صحبت کنیم. دعای ۴۹ در رد کردن مکر و فریب دشمنان است که خدای تعالی سختیها را برگرداند.
با این عبارت با خدای تعالی شروع میکند؛ «إِلَهِی هَدَیْتَنِی فَلَهَوْتُ، وَ وَعَظْتَ فَقَسَوْتُ» خدای من! راهنماییام کردی، ولی من به کارهای پوچ و بیهوده پرداختم و پندم دادی؛ اما سنگدل شدم.
«وَ أَبْلَیْتَ الْجَمِیلَ فَعَصَیْتُ» و نعمت زیبا عطایم کردی، ولی من نافرمانی تو را کردم.
«ثُمَّ عَرَفْتُ مَا أَصْدَرْتَ إِذْ عَرَّفْتَنِیهِ» چون هدایت و نعمت و عطایت را به من شناساندی و من به توفیقت آنها را شناختم و به زشتی گناهانی که در کنار اینهمه مواهب انجام دادم، آگاه شدم؛ «فَاسْتَغْفَرْتُ فَأَقَلْتَ» از حضرتت درخواست آمرزش کردم و تو مرا آمرزیدی و عذرم را پذیرفتی؛ «فَعُدْتُ فَسَتَرْتَ» باز به گناه برگشتم و تو گناهم را پوشاندی و رسوایم نکردی.
ببینید چقدر قشنگ دارد حالوروز همه ما را ترسیم میکند امام سجاد علیهالسلام!
«فَلَکَ إِلَهِی الْحَمْدُ» خدای من! تو را سپاس
خدای تعالی بندگانش را رها نمیکند؛ خصوصاً خطاکاران
خیلی بخشهای این دعا قشنگ است و حال ما را قشنگ بیان میکند. امام سجاد در اینجا تذکرات نابی را دارد. ما را متوجه کرده که اگر در مسیر غیر از صراط مستقیم حرکت کنیم، خدای تعالی ما را رها نمیکند. خدای رحمان، خدای رحیم، خدای رئوف، خدای ودود، خدای مهربان با رحمت عامش چگونه دستگیری میکند و ناخلف بودن ما را با عفو خودش سرپوش میگذارد.
اصلاً نمیگذارد دل بندهاش بلرزد. در آیات قرآن را ببینید؛ بعضی جاها با غلاظ و شداد میگوید اگر فلان کار را انجام بدهید غضب من شما را احاطه میکند. بعد بلافاصله آیه بعدش میگوید «إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»[۳] که اصلاً نترس؛ اگر بازگردی خدا میپوشاند.
اما این هم تا یکوقتی است. در روایت دارد که اگر ستاریت خدا از بین رفت، اگر ستاریت خدا را هتک کردی، در خانهات هم کاری انجام بدهی، خدا آن را آشکار میکند[۴]. انسان به آنجا نباید برسد.
رحمت عمیم الهی سرپوش میگذارد؛ هرگز خدای تعالی راضی به گمراهی ما نیست و نمیگذارد هم گمراه شویم؛ ولی بعد از اینکه ما خودمان عمداً و متعمداً چراغ را خاموش کردیم، تبعا در تاریکی انسان گم میشود.
خدای تعالی دائماً در همه حال ما را هدایت میکند؛ ما را در مسیر الهی و خودش قرار میدهد. بااینکه اگر اقتضای تمرد و سرپیچی در دستگاه ربوبی واقع شود، ما مستحق عذاب میشویم؛ بااینکه وقتی ما در دستگاه خدا تخلف او را میکنیم بلافاصله باید عقاب و تنبیه و عذاب شویم؛ چون کارهایی میکنیم که استحقاق بلا داریم و غضب خدا که جهنم است باید ما را احاطه کند و باید بلافاصله خدا ما را با قهر خودش بگیرد؛ اما دست رحمت و مغفرتش را دائم بالای سر بندگانش قرار داده است؛ بهخصوص خطاکاران را بیشتر توجه کرده است و هدایت میکند.
تا خدا نخواهد کسی هدایت نمیشود
خدای تعالی چند هدایت دارد؛ اول اینکه هدایت اساساً دست خداست. پیامبر خدا هم اگر حرفی میزند به سمت همان هدایت الهی دارد دعوت میکند. علمای ربانی هم اگر دعوت میکنند، فضا را فراهم میکنند تا تو به سمت خدا رو بیاوری.
هدایت مخصوص خداست؛ کسی تا خدا نخواهد هدایت نمیشود. تو باید صفحه دلت را با نور الهی تطهیر کنی تا هدایت به دل تو هم بیفتد. این مطلب هم آیه دارد هم روایت دارد.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: «خدای عزوجل فرمودند: ای بندگان من همه شما گمراه هستید مگر کسی که من هدایتش کنم»[۵].
هدایت دست خداست. اینطور نیست که من با کسی که در مسیر نیست حرف بزنم و من او را هدایت کنم. اگر از حرف من تأثیر گرفت و در مسیر قرار گرفت، خدا او را هدایت کرده است؛ حتی اگر پیغمبر باشد؛ «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»[۶] هرکه را دوست داری نمیتوانی هدایت کنی؛ (این را به پیغمبرش میگوید) بلکه خداست که هر که را بخواهد هدایت میکند و او به هدایت یافتگان آگاهتر است.
راه هدایت برای همه گسترده است؛ مگر کسی خودش از مسیر خارج شود
پس اولْ هدایت از خداست.
خدا چند جور هدایت دارد؛ یک هدایت عام دارد که در آیه ۵۰ سوره طه درباره آن فرمود: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى».
در این فضای هدایتی که خدای تعالی همه شرایط هدایت را فراهم کرده؛ اگر کسی عمداً و متعمداً خودش را از مسیر خارج کند، چیزی جز خسران گیرش نمیآید.
اینجا امام سجاد علیهالسلام در همین ابتدای دعا به خدای تعالی و عرض میکند «إِلَهِی هَدَیْتَنِی فَلَهَوْتُ» لَهَوْ به معنای عمر را به باطل گذراندن است؛ در مسیر باطل عمر را سپری کردن است. میگوید خدایا تو مرا هدایت کردی؛ اما من عمرم را به باطل سپری کردم.
برای به دست آوردن هدایت الهی باید اهل مجاهده و جهاد شویم که «وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا»[۷] اگر اهل تلاش باشیم خدای تعالی ما را در مسیر هدایت خودش قرار میدهد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱]. بخشی از نامه ۴۷ نهجالبلاغه
[۲]. غررالحکم، ج ۲، ص ۵۲۱
[۳]. طه/ ۸۲
[۴]. «لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنینَ؛ فإنّ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ و مَن تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ و لو فی جَوفِ بَیتِهِ؛ لغزشهای مسلمانان را نجویید که هر کس لغزشهای برادرش را پى جوید خداوند لغزشهای او را پیگیرى میکند و هر که را که خداوند عیبجویی کند رسوایش میسازد هرچند در اندرون خانه خود باشد». کافی، جلد ۲، ص ۳۵۵
[۵]. بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۵۲
[۶]. قصص/ ۵۶
[۷]. عنکبوت/ ۶۹