متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۶/۱۸
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
بندگان خدا خودم و همه شمارا به تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی یکدیگر را به حق و صبر توصیه و سفارش میکنند. در نوبتهای قبل بهاجمال عرض کردم که حق هم در مسئله باورها مطرح است و هم در بخش ارزشها و در ادامه گفتم که نمیشود حق را بدون کار کردن و زحمت کشیدن شناخت، چون همه حقها بیّن و بدیهی نیستند و لازم است برای شناخت بعضی از اعتقادات حق فکر کرد، دنبال استدلال بود و اگر لازم شد مدتی تحصیل علم کرد.
بعد از یادگیری در عمل به حق هم مسئله همین است چون در مواردی سؤال و شبهه میشود که آیا این عملکرد، عمل به حق است یا نه. یا مثلاً آیا کسی که این کار را انجام میدهد حق دارد انجام بدهد، یا حق ندارد؟ که اگر بخواهیم بحث مفصل بکنیم باید از حقوق فردی و حق شهروندی و امثال اینها بگیرید تا حقوق بشر را بحث کنیم. پس بحث خیلی هم ساده نیست لذا تا آنجا که ممکن بود به بعض مطالب جهت روشنتر شدن بحث اشاره کردم.
برای اینکه از اصل بحث هم فاصله نگیریم عرض میکنم که بحث ما دراینباره بود که برای رسیدن و تشکیل جامعه مطلوب احتیاج داریم به آن چهاربخشی که در سوره مبارکه عصر به آنها اشاره شده است؛ یعنی ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر؛ که اگر این چهار عامل در جامعه وجود داشته باشد، جامعه از خسارت زدگی و خسران نجات پیدا میکند.
خب این چهار توصیه که مهمترین آنها تواصی به حق بود را محور بحث قراردادیم. عرصه این توصیه گسترده است که به بعض نکات اشاره میکنم. مثلاً در عرصه فردی، یکی از توصیهها، سفارش به تقواست. راجع به تقوا زیاد سخن گفتیم و هر جمعه هم دو بار خود و دیگران را توصیه میکنیم. تقوا به معنای خویشتنداری است و در روایات به سنگر مستحکم و دژ تعبیر شده است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «اِعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ اَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِیز». بندگان خدا بدانید تقوا قلعهای محکم و نفوذناپذیر است؛ و خدای تعالی فرمود: اگر کسی تقوا را رعایت کند از مهلکهها نجات پیدا میکند. «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا…»
بعض اهلدل تعبیر میکنند تقوا را به عبور کردن از سرزمینی که پر از خار است که چگونه انسان لباس خود را بالا میگیرد که به آن خارها گیر نکند. انسان باید از خار گناه و لغزش و امثال اینها اینچنین حریم بگیرد، اگر این کار را کرد اهل تقواست.
لذا در بخش فردی در قرآن و روایات توصیه به تقوا بسیار فراوان است؛ و البته باید تلاش کنیم که تقوا را با همه شئونی که دارد در خود تا پایان کار حفظ کنیم؛ و باتقوا از این دنیا برویم. چون این نفس دائماً به انسان مسیرهای غلط نشان میدهد و او را دعوت به حرکت در لغزشگاهها میکند. باید دائم به خدا پناه برد و مراقبه دائمی داشت.
توجه داشته باشید یکی از راههایی که تقوا و ایمان در انسان حفظ میشود با همین تواصی به حق است. در بیانی آقا فرمودند: «ایمان را باید حفظ کنید… حفظ این گوهر، با تواصیِ به حق و تواصیِ به صبر است».
یا در بعد خانوادگی، به درسها و توصیههایی که اولیاء دین به ما دادهاند توجه کنید. خانواده است که جامعه را میسازد همانطور که فرد در خانواده ساخته میشود. ارکان اصلی خانواده زن و شوهر هستند. هم قرآن کریم و هم روایات مفصل به وظائف و حقوق ارکان خانواده نسبت به هم پرداخته است که اگر رعایت شود سعادت خانواده قطعی است.
مسئله همسرداری، شوهرداری، فرزند داری و دهها مسئله که مربوط به رعایت حقوق خانواده است که باید رعایت و توصیه شود و همه هم حق است؛ یعنی بخشی از تواصی به حق در این باب است. خود همسران در تکمیل و تربیت هم باید تواصی به حق و صبر داشته باشند. با همین تواصی میتوانند دینداری را تقویت کنند و ارزشهای الهی را در زندگی خانوادگی زندهتر و پویاتر کنند. با تواصی به حق میتوانند عفت و پاکدامنی و فضائل اخلاقی گسترده را در خانواده نهادینه کنند و روح استکبارستیزی و زیر بار ظلم نرفتن را تقویت کنند.
باز به بیان رهبر معظم انقلاب توجه کنید: «همدلی و همکاری کردن، معنایش این است که همدیگر را درراه خدا حفظ کنید. تواصی به صبر و تواصی به حق کنید. اگر خانمِ خانه میبیند شوهرش دارد دچار یک انحرافی میشود… اوّل کسی که باید او را حفظ کند، اوست؛ اگر متقابلاً مرد این احساسها را به نوع دیگری از زنش کرد، اولین کسی که باید زن را حفظ کند شوهر اوست».
این میشود تواصی به حق. در مسائل مختلف خانوادگی ما تواصی به حق داریم. در مسائل فردی مثل تقوا، در خانواده مثل همین اموری که هست. البته ما باید روشهای تواصی به حق را یاد بگیریم. بعضی وقتها ایراد را میفهمیم، مشکل را میفهمیم؛ اما اینکه چگونه باید به طرف مقابل مطلب را برسانیم آن را بلد نیستیم. گفت ازقضا اسکنجبین صفرا فزود. عوض اینکه بخواهیم کمک کنیم، خدمت کنیم و کاری را درست کنیم، در مقام بیان جوری میگوییم که خرابتر میشود.
ببینید خانم دکتر چمران راجع به او دراینباره چه میگوید. در حقیقت شهید چمران تواصی به تهجد داشته است اما در بیان لطافتی دارد. هر شب از نیمههای شب تا اذان صبح، به نماز شب و تهجد مشغول بود. گاهی که دلم طاقت نمیآورد و به او میگفتم: «بس است دیگر؛ کمی استراحت کن»؛ در جواب میگفت: «تاجر اگر از اصل سرمایهاش خرج کند، ورشکست میشود. باید سود به دست بیاورد تا زندگیاش بگذرد. ما هم اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم، ورشکست میشویم».
دارد میگوید این زمانهایی که در اختیار ما هست، باید از آنها بهره ببریم. دارد تواصی به حق میکند. خودش اهل تهجد و شبزندهداری است و به این وسیله دارد آموزش میدهد. خود اینکه یاد بگیریم چگونه تواصی به حق داشته باشیم بحث دیگری است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین اهل مشورت و انجام کارهای جمعی برای پیشبرد اهداف عالی اسلامی و دینی هستند. در حکمت ۲۰۶ از حکم نهجالبلاغه مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام یکی از نابترین حکمتها را فرمود: «الْخِلَافُ یَهْدِمُ الرَّأْیَ». مخالف خوانى موجب از بین رفتن تدبیر است.
این یک مطلب کلیدی است. تصور بفرمائید درباره موضوعی جوانب کار دیده شود و همه مصالح و مفاسد کار بررسی شود و به جمعبندی برسد بعد کسی مخالفت کند و اتحاد را از بین ببرد. گاهی مخالفت به حق و استدلال و برهان است که نظر جمع را هم عوض میکند اما گاهی فقط مخالف خوانی و از بین برنده وحدت است این خوب نیست.
امام علیهالسلام در خطبه ۲۷ هم که گلگیهایی دارند درباره اینکه اصحاب تبعیت نمیکنند و گوشبهفرمان نیستند فرمودند: «لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاع». برای کسی که اطاعت نشود تدبیری نیست. البته اینجا مطالبی هست که فرصت بیان نیست خداوند تقوای فردی و اجتماعی را در همه ما بیشتر بگرداند.
در این هفته یاد بزرگوارانی را که امامجمعه طراز بودند برای نظام اسلامی گرامی میداریم. اولین امامجمعه تهران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت آیتالله طالقانی بود که ۱۹ شهریور سالگشت وفات این مجاهد متقی است که همه شما با خصوصیات و ویژگیهای ایشان آشنا هستید. لااقل در این خطه ایشان نشو و ارتقا پیداکرده. اگرچه شاید لازم باشد نوبتی من مستقلاً به زوایایی از زندگی ایشان بپردازم.
۲۰ شهریور شهادت آیتالله مدنی امامجمعه تبریز است که مدتی هم همدان بودند. شخصیت فرهیخته و عارفمسلک و درعینحال انقلابی. کسانی که از نزدیک ایشان را دیدند حالات ایشان برایشان روشن است. هم عالم بود هم عامل، بصیر بود، خطیب بود، خطابههای قشنگی داشت بااینکه لهجه آذری داشتند اما خطابههای خوبی داشتند. جریانات سیاسی را بهخوبی میشناخت. کاملاً مردمی بود. میتوانیم بگوییم از نفرات اول جهاد تبیین در مسائل انقلاب اسلامی است. انسان مستقل و فرهیختهای بود. رضوان خدا بر او.
۲۳ شهریور شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی امامجمعه کرمانشاه است. روحانی خدوم و مخلص که زمان طولانی را در جبههها در کنار رزمندگان بود. آخرین بار شب جمعه ۸ شهریور سال ۶۱ در منطقه عملیاتی مسلم بن عقیل بود و آنطور که نقل میکنند تا صبح مشغول مناجات و دعا بودند نزدیک صبح گلوله توپ نزدیک چادر ایشان میخورد که فرماندهان درخواست میکنند منطقه را ترک کند اما ایشان میگوید من ازاینجا نمیروم و آماده هرگونه مسئلهای هستم زیرا خون من رنگینتر و جان من عزیزتر از این عزیزان رزمنده نیست من باید تا پایان عملیات اینجا باشم. بالاخره مرحوم شهید محلاتی ایشان را به اصرار میبرند، چند روز بعد یعنی ۲۳ شهریور در محراب نماز توسط بدترین خلائق یعنی منافقین به شهادت میرسد. خدای تعالی عاقبت امر ما را شهادت در راهش قرار دهد.
۱۸ صفر هم شهادت یکی از زهاد ثمانیه و تابعین رسول خدا و صحابی امیرالمؤمنین علیهماالسلام اویس بن عامر قرنی یمنی است که در سال ۳۷ قمری در جنگ صفین به شهادت رسید. در کثرت زهد و عبادت او مینویسند بعض از شبها را میگفت امشب شب رکوع است و تا صبح رکوع میکرد و شب دیگر را میگفت امشب شب سجود است و تا صبح سجده میکرد. به او میگفتند: اویس چرا اینقدر به خودت زحمت میدهی؟ میگفت: کاش از ازل تا ابد یکشب بود و من آن را به یک سجده سپری میکردم.
امیرالمؤمنین علیهالسلام از رسول خدا نقل میکند که ایشان در مورد اویس فرموده: او از حزب خدا و رسول اوست. مرگش به شهادت در راه دین خواهد بود و گروه بسیاری بهواسطه شفاعت او از آتش جهنم رهایی مییابند. در همان جنگ صفین گروهی پرسیدند اویس در کدام طرف است؟ گفتند در طرف امیرالمؤمنین است. یک عده از آن لشگر آمدند اینطرف به خاطر این فرمایش از رسول خدا. رسول خدا به او نَفَسُ الرحمان میگفت و فرمود: من از سوی یمن، بوی خدا میشنوم. شنیدهاید که هرگز هم رسول خدا را ندید.
از اویس کلمات نغزی ثبتشده مثلاً دارد روزی در مجلسی که جمعی حضور داشتند، آنها را موعظه میکرد و میگفت: کسانی که در این مجلس هستند، سه گروهاند: مؤمن آگاه، مؤمن ناآگاه و منافق. مؤمن آگاه همانند بارانی است که بر درخت بانشاط میوهدار میبارد و باعث زیبایی و طراوت آن میشود. مؤمن ناآگاه مانند بارانی است که بر درخت بی میوه میبارد و موجب افزایش طراوت و زیبایی آن و سرسبزی شاخ و برگش میگردد. منافق هم مانند بارانی است که بر گیاه خشک و شکسته میبارد و باعث خرد شدن و متلاشی شدن آن میگردد.
قبر این شهید سعید که همراه عمار یاسر در شمال سوریه در شهر رقه است توسط گروه خبیث و تروریستی داعش در سال ۹۳ تخریب شد و نمیدانم وضعیت فعلی آن را.
۲۱ شهریور روز ملی سینما است. سینما گذشته از اینکه یک هنر است و کسانیکه نقش میآفرینند هنرمند هستند و گذشته از اینکه سرگرمی و وسیله پر کردن اوقات فراغت است، یک رسانه است که مسئولیت و تعهد دارد. در اعتلای فرهنگی کشور تأثیرگذار است و در همین بحث جهاد تبیین، در پیشرفت کشور به سمت افقهای بلند، در امیدآفرینی، در ترویج سبک زندگی، نهادینه شدن تفکرات و اعتقادات اصیل، گسترش فضائل اخلاقی و ارزشهای انقلابی و امثال اینها نقش دارد. کسی نمیتواند این نقش را انکار کند.
همانطور که میتواند ضد همینها هم عمل کند، پس وظیفه مسئولین مربوطه و خود اصحاب سینما سنگین است. گاهی دیده میشود متأسفانه در فیلمی ارزشهای اسلامی و احکام الهی و حتی هویت ملی به سخره گرفته میشود و یا سرتاسر فیلم سیاه نمائی و ناامیدی از آینده را در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
مسائل متعددی که برای کشور پیشآمده مثل دفاع مقدس، خود انقلاب، دشمنیهایی که با اسلام و انقلاب کردند و میکنند، یا گسترش مسائل اخلاقی و معنوی و انسانی و اجتماعی و آموزش حقوق شهروندی، ایجاد انگیزه و مسئولیتپذیری و صدها موضوع مورد ابتلا و واقعیتهای جامعه را میتوان با استفاده از این هنر به مردم آموخت. با یک فیلم میشود مردم را منضبط کرد و با یک فیلم میشود انضباط اجتماعی را به هم ریخت، افکار مردم را متفرق کرد، ناامیدی ایجاد کرد.
کمکاری در این حوزه کاملاً مشهود است و البته علل متعددی دارد. حتی برای حضور در جشنوارهها چه داخلی و چه خارجی باید از اصول تعریفشده برای سینمای ارزشی و متعالی خارج نشد و فیلم نساخت.
بعضی وقتها دیده میشود بعض فیلمها به هیچ اصلی پایبند نیستند و مصالح فرهنگی را رعایت نکردهاند. سینمای جمهوری اسلامی باید اسلامی باشد و برای تقویت مبانی فرهنگ اسلامی و انقلابی فیلم بسازد تا فضای جامعه، انسانی، اسلامی و انقلابی شود.
وضعیت تئاتر هم همین است و بعضی دیگر از عناصر فرهنگی هم همینطور است. گاهی کاملاً ضد دین و ارزشها تئاتر ساخته میشود. البته چون سینما یک بعد اقتصادی هم دارد باید به جنبههای اقتصادی آنهم توجه داشت و متولیان فضاهای لازم را به وجود بیاورند.
مسئله فرهنگ را نباید کم گرفت. رهبر معظم انقلاب در اولین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم نکاتی راجع به فرهنگ فرمودند: «به گمان بنده، ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد. ما مشکل داریم در ساختار فرهنگی کشور؛ و یک حرکت انقلابی لازم است. البتّه حرکت انقلابی یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای انقلابی بودن بیهوا حرکت کردن و بیحساب حرکت کردن نیست».
خب ایشان سالهاست راجع به فرهنگ و مشکلات مربوطه توضیح میدهند و مطالبه میکنند ولی متأسفانه نظام سیاستگذاری فرهنگی ما در جهات مختلف ناکارآمد است هم در وضع و هم اجرای سیاستهای فرهنگی مشکل وجود دارد و از طرف دیگر تهاجم دشمن هم سازمانیافته و گسترده است بطوریکه زیربناهای فرهنگی را مورد هدف قرار داده و دائم میکوبد.
آنچه مهم است این است که در حوزه فرهنگ و رسانه باید هرگونه فعالیت موازی دستگاهها را حذف کرد و بر اساس یک نظام جامع، همه فعالیتها را مدیریت کرد و تمرکز در تصمیمگیری داشت. امروز مهمترین درگاه تولید محتوا فضای مجازی است، بعد ببینید چه ورطه خطرناکی است. حالا هرکدام از شما بهاندازه وسعتان درک کردهاید فضا را.
بیانات حضرت آقا دراینباره را حتماً مرور کنید: «غوغایی است در دنیا؛ در دنیای مجازی. در دنیای رسانههای صوتی و تصویری، صدها رسانه و با یک اعتبار هزارها رسانه، در حال بمباران افکار جوانهای ما هستند؛ بعضی از آنها سعی میکنند جوانها را از دین برگردانند، بعضی سعی میکنند آنها را از نظام اسلامی منصرف کنند، بعضی سعی میکنند آنها را به ایجاد اختلاف وادار کنند، بعضی سعی میکنند آنها را در خدمت هدفهای خبیث خود بگیرند، بعضی سعی میکنند آنها را به ولنگاری و بیکارگی سوق بدهند؛ این بمباران بهطور دائم بر روی سر جوانهای ما و بهوسیلهی همین دستگاهها و رسانههای صوتی و تصویری و اینترنتی در حال انجام است».
خوب است همینجا عرض کنم، ببینید همین رسانههای بینالمللی اسلامی و غیر اسلامی؛ حالا غیر اسلامیها چگونه به ارزشهای ما حمله میکنند، آنها هیچ، اسلامیها هم که باید توجه داشته باشند توجه ندارند. همه این مجموعه رسانهها را ببینید در دنیا که با حماسه اربعین چگونه برخورد میکنند. الان بایکوت خبری است؛ یعنی آنطوری که باید به آن پرداخته شود پرداخته نمیشود. حقد و کینه دشمنان اهلبیت را اینجا میتوان دید. تحمل ندارند ببینند که شعائر شیعی چگونه در اربعین حسینی جهانی شده است.
در این چند هفته به مناسبت عرض کردم. بازهم عرض خواهم کرد. من فقط این نوبت این کلام را عرض میکنم از مرحوم آیتالله بهجت رضوانالله علیه. آن جلسه هم عرض کردم که این مسیر، مسیر تمدن اسلامی است. اتصال به حکومت جهانی مهدوی است. این را در ذهن داشته باشید. فقط بهعنوان یک عمل مذهبی و یک مناسک مذهبی به آن نگاه نکنید. اربعین در مسیر تمدنی اسلام قرارگرفته است.
حالا این کلام آیتالله بهجت را توجه کنید. خیلی دقیق بود که میفرمود: امام زمان خودش را بهواسطه امام حسین علیهالسلام به همه عالم معرفی میکند (به نظرم منظورشان شعار یا لثارات الحسین است) بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم حسین علیهالسلام را شناخته باشند؛ اما الان هنوز همه مردم عالم حسین علیهالسلام را نمیشناسند و این تقصیر ماست چون ما برای سیدالشهدا علیهالسلام طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود، پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین علیهالسلام به عالم است.
واقعاً هم همینطور است. الان همه ملل و همه اقوام توجهشان به سمت کربلاست؛ اما دستگاههای خبری و رسانههای شیطانی همه اینها را قطع کردند یا آنطور که باید پوشش بدهند نمیدهند.
مطلب دیگر اینکه بنده هرسال عرض کردهام زائران امام حسین از زمان حرکت که میروند و برمیگردند زائرند باید به وضعیت آنان توجه کرد چرا اجازه سودجوئی و بیانصافی به عدهای داده میشود. باید در مسیر زائران از چند کیلومتر به مرزها موکب زده شود که برای رفتوبرگشت مشکلی پیش نیاید. آب و غذا و استراحت فراهم باشد وسیله نقلیه هست اما سودجوئی میکنند عدهای.
جلوی این سودجوییها باید گرفته شود. وقتی از چند ماه قبل ما میدانیم و در خبرها هم اعلام کردند که امسال جمعیت زیادی میرود و میگویند که پیشبینی ما ۵ میلیون نفر است، خب وقتی از چند ماه قبل این پیشبینی را دارید که جمعیت اینطور است، باید برنامهریزی و مدیریت زمان داشته باشید. اطلاعرسانی کنید. مردم را به فشار و سردرگمی و هرجومرج نیندازید. در موقع اجرا آن موقع گرفتاری پیش میآید.
الحمدالله در بحث گذرنامه و خروجی، استان البرز خیلی خوب عمل کرد. دستگاه انتظامی و نیروی انتظامی بسیار منظم و مرتب کار خودش را انجام داد. چند پرواز هم از استان داشتیم. مسیری که اینجا طی شد نظم داشت ولی وقتی میرسد به سمت مرز، میشنوید خبرها را که چگونه است. باید در آنجا دقت بیشتری کرد.
بههرتقدیر از جهات مختلف الآن سینما مطلوب نیست و باید مسئولین و خود اصحاب سینما به آن برسند. باید دستگاه متولی برای این امور برنامه داشته باشد البته برنامه دارند و کار هم میکنند و قابلتقدیر و تشکر است. وزارت ارشاد و دستگاههای دیگر؛ اما سرعت و دقت را باید بالاتر برد. هم در قانونگذاری هم در تولید فاخر هم در مجوز دادنها. باید نظارت را قبل و بعد تولید قویتر کرد. در مقابلِ کارهایی که دشمنان ما برای از بین بردن باورها و اعتقادات دینی و انقلابی میکنند باید خیلی منسجمتر و با برنامهتر در زمینههای مختلفِ فرهنگی کار کرد.
امروز مهمترین جبههی نبرد ما جبههی فرهنگی است. من این نکاتی را که عرض میکنم به خاطر این است که دنبال میکنم. خودم بهروز همه این مسائل را پیگیری میکنم. فقط مطالعه یکبعدی نیست. جهات مختلفی که مربوط به مسائل فرهنگی است را کاملاً دنبال میکنم. خودم میبینم. سینمای خانگی را دنبال میکنم و میبینم. مباحث مربوط به صداوسیما همه را دنبال میکنم. اینهایی را که عرض میکنم از روی توجه و تفکر است که دارم میگویم که این ایرادات را باید رفع کرد. مهمترین جبهه نبرد ما جبهه فرهنگی است که حضرت آقا فرمودند و دلسوزان میگویند. از اقتصاد هم مهمتر است.
ببینید حضرت آقا در این زمینه چه میفرمایند: «مسئلهی فرهنگ و مسئلهی صفآرایی فرهنگی در مقابل دشمن را جدی بگیرید. این وظیفهی ماست. این آن چیزی است که بنده هم اگر در راه آن کشته شدم، احساس میکنم که درراه خدا کشتهشدهام. هرکس در این راه کشته شود، درراه خدا کشتهشده و هرکس در این راه، زحمتی متحمل شود، درراه خدا متحمل شده است. مسئله، مسئلهی کوچکی نیست؛ دشمن ما را از اطراف، محاصره میکند از طریق کتاب، روزنامه، رادیو و تلویزیونها، صداهای بیگانه و خبرگزاریها و جعل خبر و تولید انواع و اقسام وسایل فرهنگی ما همینطور بنشینیم و احیاناً هماهنگی و همصدایی کنیم! (یعنی با همان دشمن؛ یعنی وقتی نشستیم و جواب ندادیم یعنی داریم هماهنگی میکنیم. داریم همان صدا را پخش میکنیم) اینکه نمیشود. نظام اسلامی بایستی از خودش دفاع کند و برای دفاع از حقیقت اسلام و انقلاب، حرف گفتنی و سرمایه و ذخیرهی فرهنگی هم زیاد دارد». خب اینها را باید به کار گرفت. چه کسی باید اینها را به کار بگیرد؟! خود آحاد مردم.
آنچه مهم است این است که چه سینما باشد چه تئاتر باشد چه کتاب باشد و یا هر رسانه هنری دیگری، در برابر انسانها و ارزشهای متعالی انسانی و الهی مسئولیت دارد و هنرمند هر رشتهای باید در قالبهای هنری زیبا و فاخر این معارف را به دیگران منتقل کند. متأسفانه میبینیم بعض از همین هنرمندان سینما علیه کشور خودشان کار میکنند، عرق مذهبی و دینی و دغدغه مردم و امیدوار کردن مردم و امثال اینها به کنار، حتی عرق ملی هم ندارند و تصویری سیاه از جامعه ایرانی میسازند.
بله یکوقت زبان، زبان انتقاد است، گزنده است، طعنه دارد، صراحت دارد اما سیاه و زشت نیست. بعضی دشمنی میکنند و این با انتقاد فرق دارد. گذشته از اینکه با دین و ارزشهای دینی دشمنی میکنند با انسان هم دشمناند و ضد انسانی فیلم میسازند.
خب چرا جامعه هنری به چنین افرادی که از همه امکانات هم برخوردار هستند اما هیچ صلاحیت ندارند و درک درستی از جامعه و مسائل آن ندارند یا دارند و دشمنی میکنند اجازه فعالیت میدهند؟
ببینید الان بخشی از سینمای خانگی چگونه ارزشهای دینی و اخلاقی و انسانی را میکوبد. با ۲۰ قسمت ۳۰ قسمت ۵۰ قسمت خیلی لطیف آرامآرام تمام اعتقادات و اخلاقیات را از بین میبرند. امروز باید تمرکز را روی خانواده و حرمتی که دارد برد. نباید اجازه داد این حریم شکسته شود. در همین فیلمها بعضاً میبینیم حریم خانواده، حریم پدر، حریم مادر، اصل خانواده شکسته میشود.
قطعاً باید گروهی تشکیل شود که با توجه به مسائل مختلف جامعه، موضوع یابی کنند، تولید فکر و هدایت محتواها را به عهده بگیرند و برای ساخت راهنمایی کنند؛ و حتماً برای حضور در جشنوارهها باید با سیاستگذاری درست وارد شد. سینمای ایران بدون چشمانداز درست و واقعبینانه به رشد کمی و کیفی نخواهد رسید.
هفته گذشته راجع به انگلیس و دشمنیهایی که انگلیس نسبت به ایران در نزدیک به ۲۰۰ سال گذشته بهخصوص بعد از انقلاب داشته مفصل اینجا صحبت کردیم و درنهایت هم طلب مرگ برای سردمدارانش کردیم که خب شنیدیم ملکه انگلیس هم مُرد.
البته یک عدهای در ایران لباس عزا پوشیدند دیگر. قطعاً آنهایی که گرایش داشتند به این فکر و اندیشه و این مسیر و انگلیسی زده و غربزده هستند عزادار شدند.
این جرثومه فساد و عجوزه پیر استعمارگر که طولانی هم دوران سلطنتش بود، بالاخره از دنیا رفت و نفر بعدی آمده تا حالا ببینیم سیاست او چگونه است.
راجع به مذاکرات هم همانطور که خبردارید ایران پاسخ را داده اما طرف مقابل مثل همیشه فرافکنی میکند و به دنبال منافع خودشان هستند. ایران هم به بدعهدی آمریکا و اروپا واقف است. از منافع خودش دست نمیکشد ولو مذاکرات طول بکشد و فشارها علیه ایران زیاد شود. ایران از مواضع اصولی خودش دست برنمیدارد. البته مثل همیشه برای همه مستکبران عالم بهخصوص آمریکا روز جمعه یک حرف بیشتر ندارد که مرگ بر آمریکا.
سرکردگان رژیم غاصب میگویند با آمریکا علیه ایران توافق کردیم که آزادی عمل داشته باشیم. جوری صحبت میکنند که انگار تا حالا هیچ کاری علیه ایران انجام ندادند. شما که آزادانه هر جور دلتان خواست در کل دنیا جنایت کردید. علیه ایران هم که جنایات شما روشن است. اتفاق تازهای نیست؛ اما راجع به ایران بهخصوص اخیراً این را که دارند اعلام میکنند عرض میکنیم که باید توجه داشته باشید که اگر اشتباه کنید و اقدامی علیه منافع ایران داشته باشید، ۳۳ روز و ۲۲ روز و ۸ روز و امثال اینها طول نخواهد کشید؛ که بهفوریت به نابودی کامل خودتان اقدام خواهید کرد.
راجع به آلبانی هم میخواستم نکتهای را بگویم که دیگر وقت گذشته است.
آخرین نکته مربوط به استان است. شهر باید سامان داشته باشد. این وضعیت که میبینید اصلاً قابلتحمل نیست. خسارت پشت سر خسارت است. دائم به بنده میگویند که یک مطلبی بگویید که بالاخره این آقایان به فکر بیفتند.
عرض من همان حرفی است که امروز در اول کلام از امیرالمؤمنین عرض کردم که «لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاع» ولو نظر هم باشد، تذکر هم داده شود، بیان هم شود، اما کسی نخواهد گوش بدهد آن نظر بینظر است.
آن چیزی که برای بهبود اوضاع است گفته میشود. خصوصی، علنی، در همین تریبون، شاخص میگوییم، حرف میزنیم، نکاتی را میگوییم، همه اینها را بارها عرض کردیم؛ اما ظاهراً تعارض منافع آنقدر بالاست که اجازه فرصت خدمت به مردم را نمیدهد؛ یعنی خدمت به خودشان مقدم است بر خدمت به مردم.
تکلیف مردم هم روشن است. فکر نکنید که همیشه هستید. دوره بعدی هم خواهد آمد. این شورای شهر و منتبع، اگر خودش را زنده نکند و برنگردد، به همان شعاری که دادند برای آمدن سرکار، وضعیت مردم با این شورا در نوبت بعد کاملاً روشن خواهد بود و مسئله روشن است.
دوستان به خودشان بیایند. توجه کنید. فرصت خدمت به مردم با سرعت سپری میشود. یک سال بیشتر است که گذشته است؛ هنوز نتوانستید شهردار برای شهر انتخاب کنید. این ظلم به این شهر نیست؟ ظلم به این مردم نیست؟ پسفردا گرفتاریهای دیگری برای شما به وجود خواهد آمد.
هی تذکر میدهیم، پیغام میآید پیش خود من، از من میپرسند؛ البته این را بگویم که من سخنگو و گوینده درجایی ندارم. هر چه بخواهم بگویم همینجاست یا مستقیم به خود افراد میگویم. از قول من اگر کسی حرفی زده باشد، آن حرف باطل است. باید شما خودتان شنیده باشید از خودم.
تذکر میدهیم. خب حیف است. وقت میگذرد. الان مثلاً برای وضعیت شهر یک مدتی تصمیم گرفتند که سطل آشغالها را بردارند. خب برداشتند. یک طرحی بود. ثم ماذا؟ بعدش چه شد؟ الان شیرابه و آشغال و در بعضی از مناطق بهشدت بد است. تمیزی شهر یکی از وظایف شماست لااقل. ظواهر شهر یکی از وظایف شماست.
من در این ۹ سال، لااقل هرچند وقت یکبار، هم علنی هم خصوصی راجع به ورودی شهر گفتم. اصلاً ورودی شهر کرج کجاست؟ کرج راه مواصلاتی ۱۳ استان است. خب آنها از کجا بفهمند که کرج کجاست؟ شهر شهداست. شهر لشگر ۱۰ سیدالشهداست با آن عظمتی که داشته؛ فرماندهان شهید، المان بگذارید، گل و گلکاری کنید، راه ورود و خروج را نورافشانی کنید. هی این راجع به آن میگوید، آن راجع به این میگوید؛ ساعتها و سالهاست.
بودجه و امکانات هم هزینه میشود. کم بودجهای نیست. ماهی ۲۰۰ میلیارد تومان دارند فقط حقوق میدهند در شهرداری. این حقوق را به چه کسی میدهید؟ این پول را که میدهید کارش کو؟ کار باید انجام شود. مطلع هستیم تعدادی از افراد حقوق میگیرند ولی کار نمیکنند. اصلاً حضور ندارند در محل کارشان. خواستید اسامی آنها را برای شما اعلام میکنم.
نمیخواهیم اذیت کنیم. نمیخواهیم ملتهب کنیم. هی پیام میفرستیم اما گوش نمیدهند. اگر لازم شود چون قبلاً هم گفتم که ورود میکنم در این مسئله دیگر آرامآرام ورود میکنم؛ اگر نجنبید و خودتان را احیا نکنید، اگر درست کار نکنید ناچار میشوم مفاسد و افرادی که این مفاسد را ایجاد میکنند با صراحت دیگر بگویم؛ چارهای نیست؛ تا مردم بدانند که چه کسی دارد چهکار میکند و چگونه دارد کار میکند.
بهظاهر توجه داشته باشید و تمیزی شهر را علی العجاله به آن بپردازید. دائم مراجعه میکنند که گربه آمد آشغالهای شهر را برداشت و فلان کرد. اینها هم جایش در خطبه نیست. ببینید من را به چهکاری انداختید که در خطبه درباره گربه صحبت میکنم.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾