متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۵/۱۴
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
عباد الرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین اهل صبر و حق هستند و به این دو مهم سفارش میکنند. مقداری راجع بهحق و موانع گرایش بهحق بحث شد؛ و از غفلت بهعنوان مهمترین عامل مانع حق یادکردم. راه نجات را دوام ذکر و تقوا بیان کردم.
در این نوبت مطلب دیگری را برای روشنتر شدن بحث مطرح میکنم. یک سؤال و آن اینکه ارزش واقعی کارها به چیست؟ حق بودن یک رفتار یعنی چه؟ اگر کسی خبری برای شما آورد وقتی دیدید آن خبر با واقع مطابقت دارد پس حق است و اینجا بهراحتی حقانیت آن خبر به دست میآید چون با واقع خارجی تطبیق میکند؛ اما اختلافی که در رفتار انسانها وجود دارد و یا اختلافی که در قوانین مختلف در بین اقوام و ادیان مختلف وجود دارد ریشهاش معمولاً در اختلاف تشخیص حق است. ندیدید سؤال میشود کدام قانون حق است؟
مثلاً قانون ارث. اسلام میگوید ارث زن نصف ارث مرد است. آیا این قانون حق است یا قانونی که میگوید ارث زن و مرد مساوی است؟ ما از کجا بفهمیم کدامیک از این قوانین حق است؟ مثالهایی از این قبیل فراوان است. در سبک زندگی اسلامی و غربی تا دلتان بخواهد این سؤال مطرح میشود که کدامیک از این رفتارها حق است؟
با اینکه در نگاه اولی مسئلهای ساده است اما وقتی خواستیم تواصی بهحق کنیم به کدامیک از قوانین توصیه کنیم به ارث بردن مساوی یا نصف؟ به کدام سبک زندگی توصیه کنیم، غربی یا اسلامی؟ آیا تواصی بهحق یعنی دنبال باطل نبودن؟ چگونه حق بودن یکطرف را بشناسیم؟ پس میبینید که خیلی هم ساده نیست.
امروز در دنیا در بین مکاتب فکری همین مباحث مطرح است. مثل بحث حقوق بشر که حالا در این هفته هم بحث حقوق بشر مطرح است؛ که اسلام قبل از اینکه اینها این حرفها را بفهمند نهتنها برای بشر بلکه برای حیوانات و گیاهان هم حق تعریف کرده بود؛ اما سؤال این است بشر حق دارد یعنی چه؟ این حق از کجا آمده و چه کسی تعیین میکند که حقوق بشر چیست؟
پس میبینید که گاهی انسان خیال میکند فلان مطلب روشن و بدیهی است درحالیکه وقتی دقت میکنیم میبینیم دلیلی بر اعتبار آن نداریم. مثلاً درباره حسن عدالت به نظر میرسد کسی اشکالی نداشته باشد و همه آن را بهعنوان یک امر بدیهی اخلاقی قبول دارند و کسی در خوبی عدالت و بدی ظلم شک ندارد. در تعریف عدالت میگویند: حق هر صاحب حقی را به بدهند این عدل است که یک قضیه ارزشی و مربوط به رفتار است. تعریف دیگر هم میکنند و آن اینکه هر چیزی در جای خودش قرار گیرد عدل است که معنای گستردهای دارد و تکوینیات را هم میگیرد.
حالا این معنا را بر مصادیق بیرونی بخواهیم تطبیق کنیم چه انفاقی میافتد؟ در جریانی مثل تقسیم ترکه میتی که یک پسر و یک دختردار، خیلی از مردم میگویند عدالت در تقسیم ماترک میت بهطور مساوی است؛ اما اسلام چیز دیگر میگوید و ارث پسر را دو برابر دختر میداند. عامه مردم که توجه به ریشه مسائل ندارند و با این امور آشنا نیستند میگویند اسلام در این مورد در حق زن ظلم کرده است. خصوصاٌ اگر دختر خدماتی هم به میت داشته باشد. اگر بخواهد عدل رعایت شود باید به هر دو مساوی پرداخت شود.
مثال برای توضیح مطلب فراوان است. فرض کنید خانمی ثروتمند است و مال دارد؛ اما مخارج منزل همه به عهده مرد است و به زن مربوط نیست حالا شما بگو این ظلم به مرد است مگر زندگی مشترک نیست، مگر باهم برای زندگی زحمت نمیکشند پس چرا نباید بخشی از هزینهها را به عهده نگیرد، این ظلم است و امثال ذالک.
خوب دقت بفرمائید چه عرض میکنم. حسن عدل که همه قبول دارند و بدیهی است در مقام عمل جور دیگری شد. ما میگوییم، عدل میگوید حق هر کس را باید به او داد این مطلب کاملاً درست است؛ اما عدل به ما نمیگوید حق هر کس چیست و چه مقدار است. اینکه حق هر کس چه مقدار است را باید جای دیگر ثابت کرد.
معلم باید با همه شاگردان با عدالت رفتار کند. بله درست است؛ اما هیچکس نمیگوید اگر دانشآموزی بیستتا غلط داشت باید همان نمرهای را بگیرد که به کسی که هیچ غلط ندارد میدهند. اینکه عدالت نیست. تساوی همیشه عدل نیست. باید ملاک حق را فهمید بعد اگر طبق آن ملاک عمل شده باشد، میشود عدل؛ و الا عدالت زیر سؤال میرود. اگر افرادی بر اساس معیارهایی برایشان حقی ثابتشده باشد، عدالت این است که آنها بهحق خود برسند.
خب من این بخش را مطرح کردم که تا حدودی روشن شود که مسئله خیلی آسان و راحت هم نیست تا شما بیشتر راجع به موضوع تحقیق و مطالعه داشته باشید.
یا مسئله اعتدال که زیاد گفته میشود. اعتدال چیست؟ میگویند حد وسط نگهداشتن. این درجایی که سه چیز در امتداد داشته باشد درست است مثلاً بین اعداد یک تا نه حد وسط میشود پنج؛ اما اگر عدد تغییر کند حد وسط هم تغییر میکند و این بدیهی است. حد وسط هر موضوعی به ابتدا و انتهای آن مربوط میشود.
حد وسطِ ثروت خوب است؛ یعنی ثروت زیاد خوب نیست و فقر هم خوب نیست. خوب حد وسط ثروت چقدر است؟ عدهای فقیر محض هستند و افرادی هم روزانه مبلغ درآمد یکساله کسی را دارند. حد وسط را چه مبلغی بگیریم که مثلاً بین صفر و یک میلیارد باشد. آیا پانصد میلیون حد وسط درستی است؟ حد وسط بیسوادی و یک دانشمند در بحث علم کجاست؟ آیا باید به حد وسط در علم اکتفا کرد؟ به تعبیر بعض اساتید کسی قائل به هیچ خدائی نیست و بعضی جاها هزارتا خدا دارند، بگوییم اعتدال باید داشت پانصدتا خدا خوب است؟ آیا این حرف درست است؟
اینها امور نسبی هستند که قاعدهای را به دست نمیدهند. در اینجاها مغالطههایی وجود دارد که حالا با قید حیات در نوبتهای دیگر عرض میکنم. فقط خواستم توجه کنید که گاهی همین بدیهیات هم بدیهی نیست. بعد میخواهیم توصیه بهحق کنیم. حق کدام است؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا آرزوهای طولانی ندارند و هوای نفس خود را کنترل میکنند. در حکمت ۲۰۲ چند بخش را عرض کردم. امیرالمؤمنین علیهالسلام در بخش دیگر فرمود: «وَ أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى». بزرگترین سرمایه، ترک آرزوست. چون بالاترین بىنیازى این است که انسان با به دست آوردن کمالات نفسانی از همهچیز غیر خدا احساس بینیازی کند. چنین کسی از نعم الهی بهره میبرد اما آرزوهای طولانیِ دست نایافتنی ندارد. چون آرزو داشتن، یعنی نفس انسان مشغول شود به خواستههایی که ندارد و دوست دارد داشته باشد که آرامآرام محبت دنیا را در دل انسان میاندازد و برای به دست آوردن خواستههایش گاهی مبتلا به حرص و حسد و طمع میشود.
و فرمود: «وَ کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِیرٍ». بسا خردى که گرفتار هوا و فرمانبر و اسیر اوست. اگر عقل مطیع خداوند باشد نیرومند میشود و همیشه غلبه دارد و الا شکست خواهد خورد و اسیر هوای نفس میشود و دنبال لذات میرود خدای تعالی تقوای همه ما را افزوده بگرداند.
چهاردهم مرداد بهعنوان روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی نامگذاری شده است. قدرتهای شیطانی به اسم حقوق بشر کشورهای مستقل دنیا را تحت انواع فشارها قرار میدهند تا بتوانند از منابع و داشتههای آنها به نفع خودشان بهره ببرند.
کشوری مثل آمریکا این عنوان را ابزاری برای بهرهکشی از کشورها کرده است. بیشترین سود را هم تا امروز برده است. در حالیکه جنایات در قاره آمریکا و انبوه جنایاتی که او انجام داده در خود قاره آمریکا برای رسوایی غربیها کافی است.
اسپانیاییها که استعمارگری را در آن قاره شروع کردند و در این قاره کشتار کردند، به نوشته خودشان در فاصله ۵۰ سال ۱۵ میلیون سرخپوست و اهالی بومی را در منطقه کارائیب کشتند. در کل قاره بیشتر از این حرفهاست. قریب به ۱۰۰ میلیون نفر کشتهاند. عدد زیاد است! کشیشی است که کتابی نوشته به نام تاریخ سرخپوستان. چند جلد است. مسائل مختلف منطقه را بررسی کرده است که وقتی کریستف کلمب فرماندار بود گفته است که با چه روحیهای و چه وحشیگریهایی در حق بومیان آنجا جنایت کردند و دائماً نسبت به آنها خشونت داشتند و القا میکردند که شما اصلاً انسان نیستید؛ یعنی نوع برخوردشان اینگونه بود.
برای امتحان کردن تیزی شمشیرهایشان بر روی ده بیست سرخپوست آزمایش میکردند. آنها را میآوردند بدن آنها را قطعهقطعه میکردند که ببینند شمشیرشان تیز است یا نیست. اینها را خودشان نوشتهاند. از آن جمعیت چندمیلیونی بومیهای آن منطقه در سال ۱۵۴۲ اینطور که نوشتند فقط ۲۰۰ نفر ماندند؛ یعنی یک نژاد را اینها نابود کردند.
حالا دم از حقوق بشر و حقوق انسانها میزنند. در امور داخلی کشورها به همین بهانه دخالت میکنند. آمریکا به خاطر جنایات مسلم اتمی و ضد بشری که در حق مردم ژاپن کرد ۲۲۰ هزار نفر را دردم کشت. هنوز عذرخواهی نکرده است. با حضور و مداخله در جنگ جهانی دوم عامل کشته شدن ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر انسان شد. استفاده از سلاح شیمیایی الی ماشاالله که بماند. در جنگ ویتنام همان محدوده ۲۰ سالی که آنها آنجا حاضر بودند ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار انسان را کشتند. اینها دم از حقوق بشر میزنند؟
یکی از مورخان آمریکایی مینویسد هیتلر در مقایسه با فاتحان آمریکا یک تولهسگ است. خودشان میگویند؛ یعنی هیتلر باید حالا حالاها کار کند. سالهای سال مردم آن منطقه را عقیم کردند. ده ها جنایت دیگر انجام دادند که از حوصله خطبه خارج است که من بخواهم برای شما فهرستی از جنایات آنها بگویم.
این خباثتها مربوط به آنطرف جهان؛ اینطرف را هم بخواهیم در نظر بگیریم جنایاتی که فقط در حق کشور ما در این ۱۵۰ سال اخیر انجام دادند با مقدمات و توضیحاتش بخواهیم بنویسیم چندین جلد کتاب قطور خواهد شد. آنوقت ما را متهم به نقض حقوق بشر میکنند. بعد با تخریب چهره جمهوری اسلامی علیه ایران اجماع سازی میکنند. بعد تحریم سیاسی و اقتصادی و امثال اینها انجام میدهند.
بیش از ۴۰ سال است با انواع روشهای خصمانه خواستند است انقلاب اسلامی را مهار کند، نتوانستند. خواستند مواضع را تعدیل کنند نتوانستند، خواستند سیرت و محتوای انقلاب را از بین ببرند نتوانستند، خواستند ایران پای بند به احکام و قوانین اسلام ناب نباشد نتوانستند. استکبار جهانی و اذناب و تابعان و نوچهها و کاسهلیسان داخلیاش هرچه کید و حیله داشتهاند تا امروز بکار بردهاند، اما نتوانستهاند روح مقاومت و ایستادگی در مقابل ظلم را که از مکتب امام حسین علیهالسلام یاد گرفتهاند را از ملت ما بگیرند. مردم مسلمان و بصیر و دشمنشناس و مقاوم ایران در مقابل همه دشمنیهای شما یککلام دارند که هر جمعه سر میدهند.
در چنین فضائی انتشار اعلامیه حقوق بشر اسلامى، برگرفته از اندیشههای ناب اسلامی، از سوى کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى کار پسندیدهای بود تا در مقابل اعلامیه جهانى حقوق بشر که در مواردى با چهارچوبهاى اسلامى تناقض دارد، بتواند راهکارى براى ارزش گذاشتن به حقوق انسانها از نگاه اسلام باشد. این اعلامیه شامل یک مقدمه و ۲۵ ماده است. محتواى این اعلامیه همانند اعلامیه جهانى صرفاً یک بیانیه مشترک از حقوق بشر اسلامى است؛ کنوانسیون نیست، معاهده نیست لذا الزامآور هم نیست. حالا بحثم راجع به این نیست فقط خواستم فضا روشن شود.
۱۴ در همین مرداد ۱۲۸۵ شمسی، فرمان مشروطیت صادر شد. من هرسال این تذکر را دادهام که خوب است عزیزان بخصوص جوانان یکبار تاریخ مشروطه را با دقت مطالعه کنند و از عبرتهای آن پند بگیرند. پر از درس است و بصیرت انسان را نسبت به مسائل مختلف بیشتر میکند. یکی از مسائل مهم آن دوره، بر دار شدن مجتهد درجه اول تهران شهید رابع یعنی حاج شیخ فضلالله نوری است. شخصیت انقلابی و فردی زاهد و مهذب و اهلدل و معرفت و شعر، اشعاری از ایشان به خط خودش موجود است. باتقوا، پاک دست، شجاع، دارای کرامات، بهطوریکه خودش از شهادت خودش خبر داده بود. اهل مقاومت و پایداری بر اصول، دلسوزی و حسن رفتار با مردم. حضرت امام دربارهاش فرمود: «خصوصیات بزرگى چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگى به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسؤولیت در برابر تودهها».
خب چه اتفاقی افتاد که چنین شخصیتی را شهید کردند و مردم تهران که چقدر هم وابستگی شدید عاطفی به او داشتند برای دیدن واقعه حاضر شدند و پای جنازه او پایکوبی کردند که خواندهاید در تاریخ؟ به نظرم همان مسیری طی شد که در کربلا و عاشورا طی شد. جهل و نادانی، بیبصیرتی، یک عده خیانت کردند یک عده تبلیغ سوء کردند و با جنگ روایتها و تغییر باورها بعد سکوت خواص و بیتفاوتی، بعلاوه عدم دخالت توده مردم نسبت به مسائل مهم، در مشروطه نفوذ کردند و مسیر را منحرف کردند. به نظر میرسد لازم باشد کنگرهای برای شناخت افکار بلند شیخ شهید و جریانات آن دوره برگزار شود. شیخ با طرح شعار مشروطه مشروعه و اینکه باید قوانینِ اسلام، محور باشد و تصویب اصل نظارت فقهای طراز اول و تأکید بر استقلال و عدالت و حاکمیت اسلام، در مقابل انحراف مشروطه ایستاد و البته شهید فتنه شد. مرور این واقعه بصیرت تاریخی و بصیرت اجتماعی ما را زیاد خواهد کرد.
در هفته جاری روز عاشورا و شهادت امام حسین علیهالسلام و یاران باوفایش هست که باید مستقلاً در خطبهای به آن بپردازم؛ اما یک روز از دهه اول محرم را اختصاص به عباس بن علی قمر بنیهاشم میدهند تا ذکر مناقب و فضائل ایشان را بگویند. من فقط به نکتهای از زیارتی که از امام صادق علیهالسلام نقلشده اشاره میکنم. در زیارت دارد: «أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَهِ لِخَلَفِ النَّبِی الْمُرْسَلِ… أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْکُلْ وَ أَنَّکَ مَضَیتَ عَلَی بَصِیرَهٍ مِنْ أَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحِینَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ»؛ یعنی در این بخش امام صادق علیهالسلام هشت ویژگی الهی برای حضرت عباس نقل فرمود که اولین آنها تسلیم محض بودن است. «أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ». اینکه انسان خود را تسلیم اوامر و دستورات امام معصوم قرار دهد و با فرمان او امورات را تمشیت کند نشانه درجه بالای ایمان است که قمر بنیهاشم ابوالفضائل در این درجه است.
در آیه ۶۵ سوره مبارکه نساء فرمود: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یؤْمِنُونَ حَتَّی یحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لا یجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیتَ وَ یسَلِّمُوا تَسْلیماً». ای پیغمبر ما، اینها ایمانشان کامل نمیشود و مؤمن محسوب نمیگردند مگر اینکه در مقام داوری، در همه مسائل، تو را حَکَم قرار بدهند و تسلیم محض تو باشند و هرچه تو حُکم کردی، بدون دلنگرانی، با آرامش دل، بپذیرند و تسلیم محض تو باشند. پس تسلیم و همراهی با ولایت، اولین قدم و ریشه ایمان واقعی است؛ که باز به همین نکته امام صادق در بیان دیگر اشاره فرمودند که «کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِی… صُلبَ الإیمانِ». گذشته از تسلیم محض بودن ادب رفتاریای که نسبت به امام حسین داشت را در تاریخ بخوانید؛ هرگز تا حضرت اجازه نمیداد نمینشست. جوری راه میرفت که آفتاب روی حسین علیهالسلام نیفتد. هیچوقت اسم امام را نمیبرد. از باب الگو گیری باید همه اهل ایمان در همین مسیر حرکت کنند یعنی تسلیم محض خدای تعالی و ولایت باشند.
۱۷ مرداد به مناسبت شهادت محمود صارمی سرپرست نمایندگی و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی در کابل افغانستان به جهت تقدیر از جایگاه خبرنگاری توسط شورای فرهنگ عمومی کشور روز خبرنگار نامیده شد. صارمی خبرنگار صحنههاى بحرانى جنگ افغانستان بود. بنده به همه عزیزان فعال در عرصه رسانه در همه بخشها بهخصوص خبرنگاران عزیز تبریک و خدا قوت عرض میکنم. سخن گاه نماز جمعه هم خودش یک رسانه است. امروز در گام دوم انقلاب و حرکت به سمت تحقق آرمانهای بلند نظام اسلامی و همچنین تبیین ارزشهای الهی و دینی، بعلاوه ایجاد امید در دل اقشار مختلف بابیان پیشرفتهای علمی و فنی و نظامی و سیاسی و فرهنگی نقش رسانه و مطبوعات و بهخصوص خبرنگاران بسیار ویژه و پراهمیت است و لازم است هرچه بیشتر به رسالت عظیمی که دارند با تشخیص درست اولویتها اقدام کنند؛ و البته ضروری است دست خبرنگارنماها که به چهره مهم خبرنگاری چنگ میزنند توسط دستگاههای متولی کوتاه شود تا افراد خدومِ این لجنه فرهنگی با طیب خاطر بتوانند با رعایت اخلاق اسلامی و قوانین موضوعه باصداقت تمام و دوری از کذب و خلاف واقع به رسالت خبرنگاری، اطلاعرسانی، بصیرت افزایی، مطالبه گری، انتقاد سازنده بدون تضعیف ارکان نظام، تقویت فرهنگ عمومی، تقویت نظام اجتماعی و حقوق شهروندی و امثال این امور بپردازند. البته آنچه دراینبین از همهچیز مهمتر و مورد تأکید است رعایت کامل اخلاق خبرنگاری است.
نکته استانی: قبلاً هم راجع به اعمالنفوذ در تغییر بعض کاربریها تذکر داده بودم. نگذارید افرادی با اعمالنفوذ، امید مردم را که مورد تأکید حضرت آقا هم هست ناامید کنند. اگر فضایی برای کاربری آموزشی و ورزشی و فضای سبز دیدهشده، چرا نمیگذارید در مسیر خودش پیش برود؟ عدهای هنوز با در اختیار داشتن بعض رانتها که از دولت قبل گرفتهاند به نفع جیب خودشان به اسم خدمت به مردم اقدام میکنند. باید برای جلوگیری از تضییع حقوق عامه دستگاههای مسئول اقدام لازم را داشته باشند تا مردم مجبور به اجتماع کردن نشوند.
گاهی عدهای خلافهای خودشان را قانونی میکنند؛ یعنی با قانون خلاف قانون میکنند که دست قانونگذاران و مجریان قانون ازاینجهت بسته شود. کار با اینها سختتر خواهد شد. در بعضی از موارد که رانتهای اینگونه هست بخشی برمیگردد به آنجا که اگر بخواهند ورود کنند میبینند که مقدمات کار را جوری قانونی درست کردند که کار سخت شود. حقوق مردم را اینطور ضایع میکنند.
مثلاً آمدهاند گفتند که سرانه درمانی کم داریم. همه ما میدانیم که در استان البرز سرانه درمانی کم است. خب آن را باید چطور جبران کرد؟ اگر راست میگویید و به فکر مردم هستید و میخواهید برای درمان آنها کارکنید بیایید من بگویم که در کجا بیمارستان بزنید، در کجا درمانگاه بزنید، در کجا مرکز بهداشتی بزنید. چرا میروید در بهترین جای شهر در آنجا که زمین فلان قیمت دارد؟! مردم را اذیت نکنید. به خاطر منافع چندروزه خودتان برای خودتان جهنم درست نکنید.
کلیپی را دیدم در فضای مجازی مطرحشده بود که راجع به قطع درختان جلوی یک تالاری بود. من به دادستان رساندم که این کار را پیگیری کنند. تماس گرفتند و فرمودند که این قصه برای سال گذشته بوده. ۲۶۰ درخت را آنجا قطع کرده بوده آن بنده خدا در آن تالار. مربوط به اینکه امسال مالک آنجاست نیست؛ و کاری کرده بودند که درختان جلوی آنجا خشک شود. گفتند پرونده در جریان است و دارد کار خودش را انجام میدهد؛ اما راجع به این فقره خشککردن درخت گفتند به شهردار دستور دادند که لااقل بهجای هشت درختی که خشکشده ۱۵ درخت آنجا کاشته شود که اقدام خواهد صورت خواهد گرفت و این کار دنبال شد که به نتیجه برسد. این را از این باب میگویم که بدانید کار را دنبال میکنیم و عزیزانی که دلسوز هستند این کارها را دنبال میکنند.
یک مورد هم درباره فرودگاه پیام، آنطور که اطلاع دادند و صحبت هم شده ظاهراً آمادگی کامل برای پروازهای مسافری بهخصوص ایام اربعین را دارند. فرصت خوبی است برای استان. باید عزیزان کمک کند این بهرهبرداری صورت بگیرد که آثار خدماتی رفاهی و اقتصادی برای منطقه دارد.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾