بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات سخنرانی دهه اول محرم ۱۴۴۴
با موضوع مقاومت
جلسه ششم – ۱۴۰۱/۰۵/۱۲
طی کردن مسیر مقاومت بدون برداشت از عاشورا میسور نیست
روح فرهنگ مقاومت، قیام حسین علیهالسلام، کربلا و عاشورا است.
عرض کردیم که در بحث تبیین، یکی از مباحثی که لازم است جهات مختلف او تبیین شود و کاملاً بررسی شود، مسئله مقاومت و فرهنگ مقاومت است که بحث گستردهای است و مباحث فراوانی را در برمیگیرد؛ و البته ما فقط با توجه به عاشورا و کربلا درباره مقاومت بحث میکنیم؛ و در این شبها بعضی از نکاتی که مربوط به این موضوع بوده را با توجه به برداشتهایی که از حماسه عاشورا بوده خدمت شما عرض کردیم.
لذا برای فرهنگ مقاومت چه در آیات قرآن که اشاره کردیم بعضی از مواردش را و چه در روایاتی که از اهلبیت به دست ما رسیده، اگر بخواهیم بگوییم روح این فرهنگ چیست، قیام حسین علیهالسلام برای ما کفایت میکند.
اگر در مقابل قدرتهای سلطهگر، مقاومتی وجود دارد؛ اگر با فساد و ظلم و جور و ستم مقابله میشود، اگر برای برقراری عدالت زحمت کشیده میشود، درسهایی است که از عاشورا گرفتهایم. طی کردن مسیر مقاومت و مسائلی که مطرحشده، بدون برداشت از عاشورا میسور نیست؛ و این مسیر را هم که حسین علیهالسلام طی کرد بدون مقاومت نمیشود.
حسین علیهالسلام به ما یاد داد که چگونه زیر بار زور و زر و تزویر یعنی طاغوت نرویم. این را امام حسین به ما یاد داد که چگونه در مقابل قدرتهای شیطانی باید ایستادگی کنیم. امام حسین علیهالسلام تمام زندگیاش الگو است برای تمام انسانهای آزاده و آزادیخواه در عالم. نمونههایی را به مناسبت عرض کردم خدمت شما. البته هرکسی بهاندازه وسع خودش از این دریا بهره میبرد. بستگی دارد به سعه وجودی هر کس.
رابطه مقاومت و عاشورا
توجه به این نکته هم خوب است که درسی که از امام حسین علیهالسلام برای مقاومت گرفتیم، ما را در مسیر مقاومت قرار داده است. این یک رابطه چندوجهی است. برای اینکه در این مسیر بمانیم و ادامه بدهیم باز باید با عاشورا رابطه خودمان را حفظ کنیم و تقویت کنیم؛ یعنی فرهنگ عاشورا موجب شکلگیری فرهنگ مقاومت شده و گفتمان مقاومت با بهرهگیری از فرهنگ عاشورا به راه خودش ادامه میدهد و در مقابل دشمنان میایستد و توطئههای دشمنان را خنثی میکند و نابود میکند و بعد غلبه میکند اینیک رابطه لااقل دوسویه است.
همراهان حسین علیهالسلام تا قیامت، باید در مقابل هوا و هوس مقاوم باشند
فرهنگ مقاومت به ما یاد میدهد که باید اهل ایثار باشیم، اهل ازخودگذشتگی باشیم؛ یعنی برای منافع عمومی و حفظ آنها دست از منفعت شخصی بکشیم؛ یعنی خودبینی و خودمحوری را باید کنار گذاشت. کسی که در این مسیر قرار میگیرد خودبین نیست، خودمحور نیست.
امام حسین علیهالسلام این فرهنگ را عینیت بخشید. تمام فضائل انسانی و اخلاق الهی را تجسم بخشید. شما هر فضیلتی را میخواهید ببینید در حسین علیهالسلام میبینید. امر الهی را برپا داشت. دیگران را هم دعوت کرد که در این مسیر حرکت کنند.
و کسانی هم که همراه او بودند و بعداً تا قیامت همراه او میشوند باید کسانی باشند که در مقابل هوا و هوس و طمع و حرص و آز مقاوم باشند. نمیشود که ما در مسیر حسین علیهالسلام خودمان را بدانیم ولی خداینکرده رذایل اخلاقی داشته باشیم و زینت اخلاق بر ما نباشد، حسن خلق نداشته باشیم، رفتارهای پسندیده نداشته باشیم. اصلاً باهم سازگاری ندارد.
کسی نسبت به نفسانیاتش سست باشد، قطعاً نمیتواند اهل مقاومت باشد
فقط سیاهپوشی و سینهزنی که نیست. باید اطاعت کرد. این را مکرر عرض کردیم که اطاعت از آنها همین دستوراتی است که داریم. کسانی اهل مقاومت هستند که فضائل اخلاقی در آنها بروز داشته باشد و در مقابل هوا و هوس بتوانند خودشان را حفظ کنند. کسی که نتواند هوس خودش را نگه دارد چطور میخواهد در مقابل دشمن خودش را نگه دارد؟!
در روایت است از امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه که فرمودند: «کسی نمیتواند امر خدا را برپا دارد جز اینکه اهل سازش و بهرهکشی و پیروی از هوای نفس نباشد».
یعنی اگر خداینکرده کسی نسبت به نفسانیاتش سست بود، قطعاً نمیتواند اهل مقاومت باشد. در همان سعه ای که عرض کردم که این مسئله یکبعدی نیست؛ ابعاد مختلف دارد از فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نظامی.
عرض کردم در بحث مقاومت انسان باید بتواند حتی نیازهای طبیعی خودش را تحت کنترل قرار بدهد؛ مثلاً کسی که زیاد حرف میزند؛ حرف زدن یک نیاز است و انسان باید حرف بزند ولی بعضیها را دیدهاید اصلاً کنتور ندارد. ساعتها حرف میزند. خوردن و آشامیدن و سایر لذتهای حلالی که وجود دارد، هرکدام از اینها باید تحت کنترل باشد.
در برابر همه فشارها میتواند مقاومت کند کسی که تکیهگاهش خداست
لذا کسانی میتوانند اهل مقاومت باشند که به اصول اخلاقی پایبند هستند. صفات مختلفی هست مثلاً توکل، صبر، تسلیم، رضا؛ کسانی که اهل توکل به خدای تعالی هستند عاقبت کار را به خدا واگذار میکنند. چون میدانند که همه امور در اختیار خداست. در برابر همه فشارها میتواند مقاومت کند کسی که تکیهگاهش خداست.
در آیه ۱۷۳ سوره مبارکه آلعمران فرمود: «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ» این آیه راجع به نفوذیهای دشمن است. کسانی که میآیند داخل و کار هایی میکنند.
گفتند دشمن نیروهایش را برای حمله به شما بسیج کرده. الان است که شما را از پا دربیاورد؛ از آنها بترسید. اتفاقاً این حرف روحیه آنها را تقویت کرد. تا گفتند که آنها جمع شدند و میخواهند به شما حمله کنند، از آنها بترسید؛ ایمانشان اضافه شد و تقویت شد و گفتند ما اهل توکل هستیم. آنها جمع شدهاند؟! خب بشوند؛ ما هم اهل توکل هستیم. همینکه خدا هست برای ما بس است و خوب تکیهگاهی است.
این یک صفت اخلاقی است ولی در بحث مقاومت، یکی از حرفهای ریشهدار است توکل بر خدا. انسانهای مقاوم اهل توکل هستند.
توصیه به تقوا، کلمات پایانی حسین علیهالسلام است
امام علیهالسلام آخرین خطبه را که خواند چند لحظه بعد به شهادت رسید. کلمات پایانی حسین علیهالسلام توصیف یکی از اصول مهم اخلاقی و رفتاری است و آن تقوا است. خیلی جالب است. «عِبادَاللّهِ اِتَّقُواللّهَ وَکُونُوا مِنَ الدُّنْیا عَلی حَذَرٍ، فَاِنَّ الدُّنْیا لَوْ بَقِیَتْ لاِحَدٍ اَوْ بَقِیَ عَلَیْها اَحَدٌ، کانَتِ الاْنْبِیاءُ اَحَقَّ بِالْبَقاءِ، وَ اَوْلی بِالرِّضی وَ اَرْضی بِالْقَضاءِ. غَیْرُ اَنَّ اللّهَ تَعالی خَلَقَ الدُّنْیا لِلْبَلاءِ وَ خَلَقَ اَهْلَها لِلْفَناءِ فَجَدیدُها بالٍ، وَ نَعیمُها مُضْمَحِلٌّ وَ سُرُورُها مُکفَهِرٌّ، وَ الْمَنْزِلُ بُلْغَهٌ وَ الدّارُ قَلْعَهٌ فَتَزَوَّدُوا فَاِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوی»[۱].
این عبارات را کسی دارد میگوید که تمام عزیزانش به شهادت رسیدند. لحظات پایانی عمرش است. دارد آخرین توصیههایش را میکند: «بندگان خدا از خدا بترسید و از دنیا بر حذر باشید. اگر دنیا برای کسی باقی میماند و کسی در دنیا باقیمانده بود و جاودان بود، انبیا الهی سزاوارترین افراد بودند برای ماندن روی زمین که انسانهای خوبی بودند که خدای متعال آنها را انتخاب کرده است و خشنودتر و راضیتر به قضای الهی بودند ولی خدای تعالی دنیا را برای بلا و آزمایش آفرید و اهل آن را برای فنا خلق کرد. هر چیز نو و جدید آن کهنه میشود و نعمتهای آن از بین میرود و سرور آن به تلخی مبدل میگردد».
هر نعمتی که خدا به شما داد، خوشمزه و شیرین است؛ بعد تلخ میشود. مکرر عرض کردیم که هر خیری که خدا به ما داد و هر نعمتی که به ما رسید، یا قبلش یا بعدش سختی دارد. شما باید تشنگی بکشید تا آب برای شما گوارا باشد. زحمت و سختی تشنگی باید کشیده شود تا آب مزه داشته باشد. بعد هم چون آب را زیاد میخورید به خاطر تشنگی دلدرد میگیرید. قبل و بعدش انسان مبتلا بهسختی است. گرسنگی هم همینطور است. همه لذتها همینطور است.
حضرت میفرمایند: «هر نویی کهنه میشود و نعمتها از بین میرود. سرورش ه به تلخی تبدیل میشود و دنیا منزل ماندن نیست، بلکه محل توشه گرفتن است». این آخرین کلمات حضرت است که تقوا داشته باشیم.
حسین علیهالسلام در این مسیر دارد به ما یاد میدهد که تقوا هم مقاومت است. توکل مقاومت است. همه اینها مقاومت است. باید عامل شد.
دعا و نماز و عبادت و بندگی خدای تعالی هم از مباحث مربوط به تقواست. نقش تقوا و نقش بندگی خدا در مقاومت یک بحثی است که باید برایش مقدمهای عرض کنم. بحث مستقلی دارد که دعا و نماز و بندگی خدای تعالی چگونه در تقویت قوه مقاومت ما مؤثر هستند. انشاءالله در یک فرصت دیگر میگویم.
در بحث مقاومت، وفای به عهد از امور مهم است
حسین علیهالسلام در اوج همه اینهاست. هم فضائل و مناقب اخلاقی و هم روح عبادت و بندگی. در همین مباحث اخلاقی که در مقاومت بسیار مهم است، یکی وفای به عهد است و وفای به پیمان است که مسئله مهمی است.
آیاتی در قرآن کریم به آن اشاره دارد و روایات فراوانی هم در این باب آمده است که به عهدی که میبندید پایدار باشید، نیمه رها نکنید. رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمودند: «هرگاه عهدشکنی کنند، خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط میکند»[۲].
یکوقت بین من و شما یک عهد و پیمان است که میشکنیم و دشمن مسلط میشود، بعضی وقتها بالاتر است. فرقی نمیکند. عهد و پیمان اگر شکسته شود باعث میشود که دشمن انسان بر انسان مسلط شود. یکوقت دشمن فردی و شخصی است و یکوقت دشمن اجتماعی است. فرقی نمیکند. این بحث هم فردی است هم اجتماعی.
روایاتی در باب وفای به عهد
کسی که پیمانشکن باشد دین ندارد. رسول خدا فرمود: «لا دینَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ»[۳] کسی که قول و قرار میگذارد ولی به قول و قرارش عمل نمیکند، دین ندارد. فکر نکنید که قول میدهید، عمل نکردید چیزی نشده. میگوییم وعده دادی چرا امروز نیامدی؟ میگوید نشد دیگر! ولی رسول خدا میفرماید: «لا دینَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ» اگر نمیتوانی اصلاً قول نده و اگر قول دادی پایش بایست.
راجع به قول و عهد و پیمان بحث زیاد است. من فقط دارم اشاره میکنم که اصل مطلب از دست نرود. امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه فرمودند: «همانا پیمانها قلادههایی است که تا روز قیامت بر گردن است. هر که آنها را رعایت کند خداوند به او احسان کند و هر که آنها را بشکند خداوند او را فروگذارد (دیدهاید میگوییم خدایا ما را به حال خودمان وامگذار؛ عهدشکنی که کنیم خدا این کار را میکند) و هر که پیمانها را سبک شمارد پیمانها از او نزد آنکسی که بر پیمانها تأکید کرده و از خلق خود خواسته است تا آنها را پاس دارند شکایت برد»[۴].
رسول خدا فرمودند: «حُسْنُ اَلْعَهْدِ مِنَ اَلْإِیمَانِ»[۵] خوشقولی از ایمان است.
به خدا یقین ندارد کسی که پیمان خود را رعایت نکند. فکر نکنید که مسئله سادهای است. با رفیقت، با همکارت، با همسرت، با فرزندت، عهدی را داشتی، قراری داشتی، پیمانی بستی، نمیتوانی همینطور زیرش بزنی. این فرهنگ امام حسین نیست. امام حسین در قله اخلاق است. تجسم اخلاق است.
بر عهد و پیمان بودن، روح مقاومت است
کوفیها نامه نوشتند بعد از شهادت امام مجتبی سلاماللهعلیه به امام حسین علیهالسلام و ناخشنودی خودشان را از حکومت معاویه بیان کردند. گفتند معاویه با زور به قدرت رسیده، افراد ما را کشته، فساد را گسترش داده و جنایت میکند. بیتالمال را حیفومیل میکند. اینها را برای حضرت نوشتند که وضعیت اینطور است.
امام در پاسخ اینها نوشت: ما با معاویه پیمان بستهایم و تا زمانی که معاویه زنده است نمیتوانم عهد خودم را بشکنم.
حسین علیهالسلام گفت ما پیمان بستیم و روی پیمانمان میمانیم؛ تعهدات، معاهدات، معاهدات شخصی، اجتماعی، بینالمللی. ما الان نسبت به هیچ کشوری عهدشکنی نمیکنیم. البته اسرائیل این رژیم غاصب صهیونیستی چون اصلاً برای او مشروعیت قائل نیستیم با او اصلاً وارد هیچ پیمانی نشدیم؛ اما مثلاً با انگلیس پیمان ببندیم، با فرانسه پیمان ببندیم؛ ولو با آنها دعوا داریم اما روی پیمانمان هستیم.
ما روی اصولمان مستقیم هستیم؛ اما پیمان اگر بسته شد به پیمان عمل میکنیم. نداریم موردی را که ایران پیمانشکنی کرده باشد. اسلام با پیمانشکنی مخالفت دارد. بر عهد و پیمان بودن روح مقاومت است.
اینجا امام حسین اهل مقاومت است. نسبت به اصول اخلاقی استقامت و ثبات قدم دارد. چون اصولی دارد و بر آن اصول مستحکم است. آن را به هم نمیزند.
روی اصول در سختترین جاها باید مقاومت کرد
وقتی مسلم بن عقیل در خانه هانی بود و عبیدالله آمد، حضرت رفت پشت پرده و آمادگی این را داشت که او را بکشد. اگر عبیدالله را میکشت، هیچ اتفاق خاصی هم هنوز نیفتاده بود. عبیدالله باید واقع کشته میشد؛ یعنی ازنظر شرعی و فقهی کشتنش مشکلی نداشت؛ اما مهمان هانی بود و خود هانی دوست نداشت در خانه او اتفاقات اینچنینی بیفتد.
بهعلاوه اینکه خود مسلم گفت: در مکتب پیغمبر اکرم و مکتب اسلام، فتک یعنی ترور وجود ندارد. ما مخالف ترور هستیم. ترور نمیکنیم؛ یعنی ناجوانمردانه از پشت یکمرتبه به شخصی حمله نمیکنیم. بااینکه یکلحظه بود و شمشیر میزد کار تمام بود.
دربارهاش در تاریخ بخوانید. بعدازاینکه عبیدالله رفت از مسلم پرسیدند چرا این کار را نکردی؟ گفت دین به ما اجازه نمیدهد که ترور کنیم. این اصول است. روی اصول در سختترین جاها باید مقاومت کرد و ثبات قدم داشت.
فرهنگ مقاومت همه اینها را میگیرد. اینجا هم همینطور است. امام حسین علیهالسلام بر اصول اخلاقی پایبند است. میگوید ما با معاویه معاهده بستهایم.
معاویه علیه من الرحمن ما یستحقه چه آدم عجیبی بود! به امیرالمؤمنین نامه مینوشت و میگفت تو را به تقوا توصیه میکنم که در فلان امور دخالت نکن. این انسان پردهدر! نامههایی هم به امام حسین علیهالسلام زده است. فرصت خواندن آنها را نداریم. خودتان مراجعه کنید. چه نامهنگاریهایی به امام حسین علیهالسلام داشته و همینطور که به امیرالمؤمنین گفته به امام حسین هم گفته.
امام علیهالسلام تا لحظه آخر روی پیمانش بود
حضرت به اصول اخلاقی پایبند است. امام علیهالسلام تا لحظه آخر روی پیمانش بود. بعدازاینکه معاویه مرد، آنجا دیگر امام مسیرش تغییر کرد.
وقتی هم که وارد صحرای کربلا شدند، روز دوم نامه برای کوفیها نوشتند. در زمانهای دیگر هم نامههایی را نوشتهاند ولی نامهای که روز دوم به بعضی از بزرگان کوفه نوشتند متنش قشنگ است. یکقسمتی از آن را برای شما بخوانم که ببینید باز پافشاری کردن راجع به عهد و عهدشکنی دیگران چه آثاری را خواهد داشت.
«نامههای شما به من رسید و فرستادگان شما به نزد من آمدند و گفتند که شما با من بیعت کردید و مرا هرگز در میدان مبارزه تنها نخواهید گذاشت و مرا به دشمن تسلیم نخواهید کرد. حال اگر بر بیعت و پیمان خود پایدارید که راه صواب هم همین است، من با شما هستم و خاندانم با خاندان شما و من پیشوای شما خواهم بود؛ و اگر چنان نکنید و بر عهد خودتان پایبند نباشید و بیعت مرا از خود برداشتید، به جان خودم قسم که تعجب نخواهم کرد؛ چراکه رفتارتان را با پدرم و برادرم و پسرعمویم مسلم بن عقیل دیدهام. هرکس فریب شما خورد ناآزموده مردی است. (من که میدانم شما چهکاره هستید) ولی من چون پیمان بستم و عهد بستم و چون در نامههایی که برایم فرستاده بودید وعده کرده بودم که میآیم، آمدم. شما از بخت خود رویگردان شدید و بهره خود را در همراه بودن با من از دست دادید. هر کس پیمان شکند زیانش را خواهد دید و خداوند بهزودی مرا از شما بینیاز میگرداند».
رعایت دستورات اخلاقی ما را برای مقاومت در مقابل دشمن تقویت میکند
اینطور نیست که ما در مسائل اینگونه بتوانیم هر جور دلمان خواست عمل کنیم، بیتفاوت باشیم، ساکت باشیم. روایت برای شما بخوانم که ببینید مسئله چطور است.
امام باقر علیهالسلام فرمودند: خداوند متعال به شعیب پیامبر وحی کرد و فرمود: «من صد هزار نفر از مردم تو را عذاب خواهم کرد. ۴۰ هزار نفر بدکار و ۶۰ هزار نفر انسانهای نیکوکار. شعیب عرض کرد که خدایا بدکاران سزاوارند ولی نیکان چرا؟ خدای عز و جل وحی کرد که آنان با گناهکاران راه میآیند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند»[۶].
یکی دیگر از آن مسائلی که باید رعایت میکردند و رعایت نکردند بحث امربهمعروف و نهی از منکر است که ترک کردند.
امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه فرمودند: «به جان خودم سوگند که در جنگیدن با کسی که در برابر حق بایستد و در گمراهی فرورود، هرگز سهلانگاری و سستی روا نمیدارم»[۷]. دارد به ما درس میدهد.
در یک جای دیگری شبیه همین را فرمودند که «اگر در مقابل حق، سهلانگاری کنید بهسختی زیان خواهید کرد».
اینها هم دستورات اخلاقی است، هم معرفتی است که رعایت آنها ما را در بعد مقاومت در مقابل دشمن درون تقویت میکند.
دشمن برای شکستن مقاومت ما، الگوهای مقاومتی ما را تضعیف میکند
دشمن برای اینکه بتواند مقاومت ما را بشکند شروع میکند به تضعیف کردن و از بین بردن الگوهای مقاومتی ما. این بحث مهمی است که شاید چند شبی هم طول بکشد که الگوهای مقاومتی ما را چگونه از بین میبرند. این را ما از زیارت عاشورا بهره میگیریم که بسیار دقیق است.
ما نسبت به زیارت عاشورا خیلی سست هستیم. زیارت عاشورا بسیار زیارت دقیقی است. تمام بندهای زیارت عاشورا رمز است. تمام بندهای زیارت عاشورا پیام دارد. من حکومت اسلامی و نحوه اداره جامعه مسلمانها تا زمان ظهور حضرت حجت و دولت کریمه حضرت ولیعصر ارواحنا فداه را با زیارت عاشورا ثابت میکنم؛ و اینکه نظام اسلامی چگونه باید اداره شود را از زیارت عاشورا بیان خواهم کرد.
یادم است که سالهای اولی که اینجا بودم یک مقداری زیارت عاشورا را پردههایش را بالا زدم. زیارت عاشورا بهشدت ما را تربیت میکند. چرا ما را تشویق میکنند که هرروز بخوانید؟ لعن ابوسفیان هرروز چه فایده دارد؟ رمز دارد. علتی دارد. نکاتی را برای ما بیان میکند. باید یک مقداری با اینها آشناتر شد.
زیارت عاشورا بسیار عمیق است. زیارتی است که خدا به ما داده است. حدیث آن قدسی است. خدای تعالی به جبرئیل، جبرئیل به پیغمبر، پیغمبر به امیرالمؤمنین تا به امام حسن و امام حسین و امام سجاد و امام باقر مسیر این حدیث است.
خدا گفته است که بگویید «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَهَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ» ثار به چه معناست؟ اباعبدالله به چه معناست؟ اینها مباحث بسیار دقیق و عمیقی دارد.
منزلت الگوها را از بین بردن برای اینکه مقاومت را بشکنند، بحث دقیقی است که انشاءالله توفیقش باشد بیان خواهیم کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱]. تاریخ ابن عساکر، شرح حال امام حسین علیه السلام، ص ۲۱۵
[۲] . بحار الأنوار، ۱۰۰/۴۶/۳
[۳]. مشکاه الأنوار، ج ۱، ص ۴۶
[۴] . غرر الحکم،۳۶۵۰
[۵]. کنز العمّال، ۱۰۹۳۷
[۶] . مشکاه الأنوار، ج ۱، ص ۹۱
[۷] . نهج البلاغه، خطبه ۲۴