بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله مباحث تفسیر سوره مبارکه الرحمن
جلسه اول
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الرَّحْمَنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾
فضیلت ماه مبارک رمضان
در این شبهایی که شب قرآن است و شب نزول برکات الهی است آیات مبارکه سوره الرحمن را ترجمه میکنیم و به آیاتش توجه میکنیم.
در روایت دارد به اینکه رسول خدا فرمودند: «شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّه ُ فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَکَهِ» ماه رمضان ماه خدا است، آن ماهی است که خدای تعالی حسنات را در آن ماه افزایش میدهد و گناهان را پاک میکند و او ماه برکت است.
برکت یعنی خیر ماندگار. برکت و برکه ریشهاش یکجاست. وقتیکه باران میزند همهجا خشک میشود، اما آب در یک گودالی میماند، به آن برکه میگویند. شتر، موهایی زیر رانش دارد که به آن مَبارِک اِبِل میگویند. بسیار نازک است. آن را میبافند و یک پارچهای از آن میگیرند به نام بَرَک. خیر ماندگار را هم برکت میگویند.
بههرتقدیر ماه برکت است. هر کاری که میکنیم چند برابر خدا پاداش میدهد و بعد هم این پاداش میماند و حفظ میشود.
رسول خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- فرمودند: «هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَهٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَهٌ وَ آخِرُهُ الْإِجَابَهُ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّار» خیلی این روایات، روایات زیبایی است. رمضان ماهی است که اول آن رحمت است، وسط او مغفرت و آمرزش است و پایان این ماه با اجابت و آزادی از آتش همراه است.
یعنی شما اولش از خدای تعالی طلب رحمت میکنید. وسط ماه مغفرت میخواهید و آخر ما هم میگویید که خدایا ما را ببخش. خدا هم میآمرزد. همین دعایی که هرروز میخوانیم «یا علیُّ یا عَظیم» در آخرش میگوییم «مُنَّ عَلَىَّ بِفَکاکِ رَقَبَتى مِنَ النّارِ» آزاد کن رقبه های ما را از آتش. این ماه، ماه آزادی از آتش است. خیلی به این ماه اهمیت بدهیم.
خطبهای را هم رسول خدا فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ الْمَغْفِرَهِ» این ماه با جنودش میآید. جنودش هم برکت و رحمت و مغفرت است؛ که اگر بخواهیم تقسیمبر سه کنیم؛ دهه اول برکت است، دهه دوم رحمت است و دهه سوم مغفرت. همه آمرزیده میشوند انشاءالله. بههرتقدیر این ماه، ماه پر خیری است.
بهار قرآن
یکی از اعمالی که در آن خیلی فضیلت دارد قرائت قرآن است. امام رضا -علیهالسلام- فرمودند: «مَنْ قَرَأَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ آیَهً مِنْ کِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ کَمَنْ خَتَمَ اَلْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ اَلشُّهُورِ» کسی که در ماه رمضان یک آیه بخواند، مثل کسی است که در سایر ماهها ختم قرآن کرده است.
«بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِیمِ، ن وَ اَلْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» الآن یک ختم قرآن شد. حتی «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ» که بگویید بازهم همان است. چون بهار قرآن است. امام باقر -علیهالسلام- فرمودند: «لِکُلِّ شَیْءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان» برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است؛ و باز رسول خدا فرمودند: «أَکثِرُوا فیهِ مِن تِلاوَهِ القُرآنِ» در ماه رمضان تلاوت قرآن را زیاد داشته باشید.
قرآن خوب است که با تلاوت شروع شود و بعد با توجه و تدبر و دقت درآیات ادامه پیدا کند. تلاوت دروازه فهم است. باید با تلاوت انشاءالله شروع شود، بعد درک کنیم و بعد در زندگی به کار ببریم. لذا یکی از آن کارهای خیلی عالی و خوب در ماه مبارک رمضان توجه به قرآن و آیات قرآن، تفسیر قرآن و تدبر در قرآن است.
خود شما که روزی یک جزء قرآن میخوانید، یکی دو آیه را هم با دقت تفسیر آن را ببینید. تدبر و توجه بیشتری کنید. آثار فراوانی دارد. تا آخر ماه شما ۳۰ آیه را با دقت دیده باشید خودش ۳۰ آیه است. امور تدریجی بهتدریج زیاد میشود. اگر از اول بگویید که تفسیر قرآن را چه کسی حوصله دارد، ۳۰ روز میگذرد و هیچ نمیشود؛ اما اگر کمکم باشد، ۳۰ روز که گذشت، ۳۰ آیه را یاد گرفتهاید.
سوره الرحمن عروس قرآن است. سوره الرحمن ۷۸ آیه دارد. ۳۱ آیه آنهم «فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» است. یکبار این را که بگوییم ۳۱ آیه را ترجمه کردهایم. درنتیجه ۴۷ آیه میماند که در این ۳۰ شب انشاءالله با قید حیات سعی میکنم که ترجمهاش را برای شما بیان کنم؛ بنابراین شروع میکنیم سوره مبارکه الرحمن را به حول و قوه الهی.
دوستان به ترتیب که این آیات را بیان میکنیم آیات را حفظ کنید. آخر سوره که شد سوره الرحمن را حفظشدهاید و به زیارت حضرت رضا که مشرف میشوید، نماز زیارت که میخوانید، دیگر الرحمن را از رو نمیخوانید، از حفظ میخوانید.
ویژگیهای سوره مبارکه الرحمن
مقدماتی از سوره را عرض میکنم تا آرامآرام وارد اصل آن بشویم. سوره الرحمن پنجاه و پنجمین سوره از سورههای قرآن است. ۷۸ آیه دارد و آیات آن مکّی است. آیات مکّی بیشتر به کلیات میپردازد. معارف اصلی را بیان میکند. به توحید میپردازد. بیشتر به معاد میپردازد تا بخواهد جزئیات و احکام و اخلاقیات را بگوید. معارف کلی را در اختیار ما میگذارد.
در این سوره نعمتهای مختلف خدای تعالی مورد شمارش قرارگرفته است. چه نعمتهای مادی و چه نعمتهای معنوی. لذا با نام الرحمن که مبیّن رحمت واسعه الهی است این سوره شروعشده است؛ و به این وسیله در ضمن بیان رحمتهای الهی «فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» را ۳۱ مرتبه تکرار میکند تا از بندگان خودش بر نعمتهایش اقرار بگیرد.
بعضی از عذابهای الهی در این آیه با صراحت بهعنوان نعمت خدا بیانشده است که توضیح خواهیم داد که چرا بعضی از عذابهای خدا در این سوره بهعنوان نعمت الهی بیان میشود.
بخواهیم جمعبندی کنیم، از سوره مبارکه این فهمیده میشود که خدای تعالی همه عالم هستی را طوری آفریده و بهگونهای نظم داده است که جن و انس بتوانند از او بهرهمند شوند. چه در دنیا و چه در آخرت از او استفاده ببرند. پس عالم هستی اعم از دنیا و آخرت یک نظام واحدی دارد. یک مسیر واحدی را طی میکند. اینطور نیست که از هم جدا باشد. از اول خلقت تا آخر خلقت یک بسته است.
این را توجه داشته باشید که ما به آن میرسیم. الآن به دنیا رسیدیم. بعد وارد عالم برزخ میشویم. نه اینکه اینها نیستند، هستند. از اول خلقت تا آخر خلقت یک بسته است. اینطور دارم تعبیر میکنم که یک مقدار مفهوم شود. اجزای عالم همهاش باهم مرتبط است. اینکه قطع و وصل شود اینطور نیست. همه این عالم چه عین عالم و چه آثاری که بر این عالم وجود دارد و تحقق دارد همهاش نعمت خداست.
این عالم هستی نعمت است. این عالم وجود آثاری هم دارد. مثلاً سیب نعمت خداست، اثر هم دارد. اثرش این است که شما لذت میبرید. وقتی آن را میبینید لذت میبرید. وقتی آن را بو میکنید لذت میبرید. وقتی میخورید باعث چاق شدن و سلامت شما میشود. اینها آثار آن عین است. چه خود عین، چه آثار عین، همهاش نعمت خداست. دائماً در این سوره از نعمتهای خدا پرسیده میشود و بعد هم میگوید «فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ.»
در قرآن کریم غیرازاین سوره مبارکه، سوره دیگری نداریم که بعد از «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» اسمی از اسماء خدای تعالی آمده باشد. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم، الرَّحْمَنُ.» در جای دیگر تنزیه میکند. جای دیگر تکریم میکند. جای دیگر به قرآن اشاره میکند. ولی تنها سورهای که در قرآن با اسمی از اسماء حسنای الهی سوره را شروع میکند همین سوره الرحمن است.
از ویژگیهای این سوره این است که انسان را شکرگزار میکند. چون دائماً نعمتهای خدا را بیان میکند یک روحیهای در ما به وجود میآید. روحیه تشکر و روحیه شکرگزاری از خدا را در ما تقویت میکند. رسول خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- فرمودند: هر کس سوره الرحمن را بخواند خداوند به ناتوانی او در ادای شکر نعمتها رحم میکند.
ما باید دائم الشکر باشیم. خدا به ما توفیق داده، فهم داده، قوه بدنی داده، اعضا و جوارح داده. همه نعمتهایی که به ما داده قابلشمارش نیست. باید برای هرکدام از این نعمتها از خدا تشکر کنیم و چون قدرت تشکر از خدا را نداریم، رسول خدا فرمود هرکسی این سوره را بخواند خدای تعالی به ناتوانی او در شکر نعمتها رحم میکند و حق شکر نعمتهایی را که به او ارزانی داشته است خودش ادا میکند. میگوید تو نمیتوانستی ادای شکر کنی، بهواسطه همین سوره، من این را جزو ادای شکر میگیرم.
روایاتی در باب ثواب تلاوت سوره الرحمن
در ثواب الاعمال از امام صادق -علیهالسلام- نقلشده که تلاوت سوره الرحمن و قیام به آن را هرگز رها نکنید. چراکه این سوره در قلوب منافقان هرگز استقرار نمییابد؛ یعنی کسی که از نفاق عملی و نفاق فکری رگههایی در او باشد، این سوره در دل او جا نمیگیرد.
دائم به این سوره مترنم باشید. در ادامه روایت میفرماید: خداوند آن را در قیامت در صورت انسانی قرار میدهد (تجسم اعمال است) که زیباترین چهرهها و خوشبوترین رایحه را دارد. سپس درجایی قرار میگیرد که از همگان به خداوند متعال نزدیکتر است؛ یعنی این سوره نزدیک عرش الهی قرار میگیرد. هرکدام از سورههای قرآن یک ویژگی دارد، این ویژگی سوره الرحمن است.
نزدیک خدا شود چه میشود؟ خداوند از او میپرسد چه کسی در زندگی به تو و محتوای تو قیام داشت؟ در تو نعمتها بیان شد، چه کسی به این نعمتها توجه داشت و شکرگزاری میکرد و سعی میکرد به محتوای سوره عمل کند و تلاوت تو را ادامه میداد؟ این سوره که بهصورت یک انسان درآمده است در پاسخ میگوید: خداوندا فلانی و فلانی و … درصحنه قیامت نشان میدهد آن اشخاص را. درعینحال صورتهای آنها سفید میشود.
تا اسمها را میبرد و میگوید فلانی میخواند، صورت هرکدام از آنها نورانی میشود. خدا به آنها میفرماید اکنون از هرکسی که میخواهید شفاعت کنید و آنها تا آنجا که آرزو دارند شفاعت میکنند؛ و برای کسی شفاعت نمیکنند مگر اینکه به آنها گفته میشود وارد بهشت شوید و هرکجای بهشت که میخواهید ساکن شوید.
البته میدانید که خواندن این خاصیت را ندارد. درست است که میگوید تلاوت. هر وقت در هر روایتی بحث تلاوت کرد بدانید این تلاوت یعنی عمل به محتوا؛ یعنی پذیرفتن آیات در جان و عمل به محتوای آن، این میشود تلاوت قرآن. اینکه با صدای خوش قرآن بخوانیم ولی بعد از تمام شدنش فحش بدهیم یا نعوذبالله دوتا غیبتکنیم، این معلوم میشود که هیچ بویی از قرآن نبردیم.
«رُبَّ تالِ القرآن و القرآنُ یَلعنُه» چهبسا تالی قرآنی که قرآن او را لعنت میکند. این برای کجاست؟ آنجایی که انسان قرآن بخواند و عامل به آن نباشد. میخواند و بعد از خواندن غیبت میکند. قرآن باید روی تالی قرآن یک اثری بگذارد. در هر روایتی که دیدید نوشته تلاوت، بااینکه تلاوتش اثر دارد، نورانیت دارد، اما عمده آن است که آیات در جان شما بنشیند و بر اساس او عمل کنید.
امام صادق -علیهالسلام- فرمود: هر کس سوره الرحمن را بخواند، وقتی به آیه «فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» رسید بگوید «لا بِشَیءٍ مِن آلائِکَ رَبِّ اُکَذِّب» معنایش این است که خدایا هیچکدام از نعمتهای تو را من تکذیب نمیکنم، اگر در شب بمیرد خدای تعالی ثواب شهید را به او میدهد و اگر در روز بمیرد خدای تعالی ثواب شهید را به او میدهد؛ یعنی درهرصورت چه شب بمیرد چه روز بمیرد ثواب شهید را دارد.
در روایت دیگری موسی بن جعفر از قول رسول خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- فرمودند: برای هر چیزی عروسی است و عروس قرآن سوره الرحمن است. این کلیاتی درباره سوره بود. ترجمه سوره را شروع میکنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم را انشاءالله وقت دیگری معنا میکنیم. خیلی پرمحتوا است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم ۱۹ حرف دارد، اما حرف دارد. امیرالمؤمنین یکشب بعد از نماز عشا شروع کردند برای کسی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم را توضیح دادن، یکمرتبه نزدیک صبح شد و هنوز حضرت از ب بِسْمِ اللَّهِ خارج نشده بودند و هنوز ترجمه آیه مانده بود. حالا به ترتیب از الرحمن شروع میکنیم.
رحمان اسم خاص خدای تعالی است
الرَّحْمَنُ به قول ما طلبهها صیغه مبالغه از رحمت است. بر زیادی رحمت دلالت میکند. رحمت بهوسیله بذل و بخشش نعمت. در این سوره نعمتهای عمومی، چه دنیایی باشد چه آخرتی، چه مربوط به اهل ایمان باشد چه مربوط به کافر باشد. مثلاً خورشید نعمت خداست. از این نعمت هم مؤمن هم کافر بهره میبرد. آب را هم مؤمن بهره میبرد هم کافر. نعمتهای آخرتی هم که مؤمنین فقط از آن بهره میبرند در این سوره بیان میشود.
رحمان اسم خاص خدای تعالی است. به هیچکس دیگر رحمان گفته نمیشود. برخلاف رحیم. رحیم را میتوانیم به دیگران هم بگوییم؛ اما هرگز اسم کسی را رحمان نگذارید. این خلاف است. عبدالرحمن عیب ندارد. بعضی از اسمها خوب نیست. مثل حارث که اسم شیطان است. شیطان عنوان کار اوست که شیطنت است. مثل ابلیس که کار شیطان است که نیرنگ و حقهبازی میکند، تلبیس و خدعه میکند. لذاست که میگوییم شیاطین جن و انس؛ یعنی شیطنتها و خلافکاریها که هم جنها انجام میدهند هم انسانها؛ اما ابلیس معروف که راندهشده درگاه الهی است اسمش حارث است. لذا روایت دارد که اسم فرزندانتان را حارث نگذارید. مبغوض خداست.
خداوند دو رحمت دارد
بعد از اسم «الله» گستردهترین نام و توسعه دارترین مفهوم در بین نامهای خدای تعالی «الرَّحْمَن» است. امام صادق -علیهالسلام- فرمودند: رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد. این نام مخصوص خداست اما رحمتش عام است. همه را میگیرد. مؤمن و کافر و دنیا و آخرت، همه را میگیرد؛ اما رحیم اسمی است عام به صفت خاص. به همه میشود رحیم گفت؛ اما مخصوص اهل ایمان است، آنهم در آخرت؛ یعنی رحمتی که خدا در آخرت برای یک عده از انسانهای خاص از مؤمنین دارد را رحیم میگوییم. ولی رحمان عنوان عامی است که شامل همه میشود.
پس معلوم میشود که خداوند دو رحمت دارد. یک رحمتش رحمت مطلق است و فراگیر است و مقابل ندارد؛ و یک رحمت خاص که مقابل دارد. در مقابل غضب است. درجایی که باید غضب کند غضب نمیکند و به رحمت عمل میکند. اینیک نوع رحمت خاص است. یک رحمت دیگری داریم که مقابل ندارد. همه را شامل میشود. چیزی در مقابل چیزی این رحمت را انجام نمیدهد. رحمتی که در مقابلش غضب است مخصوص اهل ایمان است و در آخرت است.
رحمت رحمانیه همهچیز را زیرپوشش میگیرد. مؤمن و کافر و دنیا و آخرت. عرض کردم مثل آفتاب، مثل هوا، مثل باران، بر همهچیز میتابد. « وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» این رحمت من همهچیز را گرفته است. « رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» رحمت رحمانیه خداست؛ اما رحمت رحیمیه خدا در مقابلش عذاب است. در مقابل سخط الهی است. چون سخط الهی بینهایت نیست. سخط خدا و عذاب خدا نهایت دارد و محدود است. درنتیجه مقابل دارد و در مقابلش رحمت است.
در ترجمه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» میگویند که بخشایشگر مهربان. رحمن را میگویند بخشایشگر. درحالیکه خدای تعالی فقط بخشایشگر نیست، چون در معنای رحمان یک انعطاف و مهربانی هم هست. دقت کنید! لطافت رحمان در این است که فقط بخشنده بودن نیست.
دیدهاید بعضیها اهل جود هستند. یکچیزی از او میخواهید، میگوید بردار و برو. هیچ لطافتی در آن نیست. ولی وقتی است که روی پایش میگیرد، دلجویی میکند، یکچیزی هم در جیبش میگذارد، یک مهربانی و لطافتی دارد. در کلمه الرحمن گذشته از اینکه بخشندگی و جود و بخشایشگری وجود دارد، یک انعطاف و مهربانی هم هست؛ یعنی بخششِ منِ خدا با مهربانی و عاطفه همراه است.
لذا در روایت دارد که اگر کسی خدا را به نام الرَّحْمَن بخواند و بگوید یا رَحمنُ یا رَحمنُ، دو چیز گیرش میآید. یکی اصل خواستهای که انسان ازخداخواسته است و چیز دیگری که گیرش میآید مهربانی و عاطفه و محبت است. لطف خداست. یک امر معنوی است. لذا وقتی الرحمن میگوید و خواستهاش را میخواهد آرامش روحی روانی هم پیدا میکند. بُعد معنویاش بالا میرود. چون خدای تعالی دست مهربانی و لطفش را روی سر او میکشد. اینیک امر معنوی است.
قرآن اولین نعمت خدای تعالی است
بعدازاینکه صفت الرَّحْمَن را بیان میکند و رحمانیت خدا را بیان میکند، میفرماید «عَلَّمَ القُرآن». گفتیم سورهای است که میخواهد نعمتهای خدا را شمارش کند. در آغاز نعمتهایی که میخواهد شروع کند به قرآن اشاره میکند. قرآن اولین نعمت خدای تعالی است. مهمترین، پربهاترین، پربارترین و پرنورترین نعمت خدا قرآن است. چون انسان فقط در سایه قرآن و تعالیم قرآن و احکام قرآن و تربیت قرآن است که تربیت میشود و به درجات عالیه میرسد و به کمال نهایی خودش نزدیک میشود.
تا قرآن نباشد کسی به مقام انسانیت راه پیدا نمیکند. کسی به کمال نمیرسد. هرچه کمال در عالم هست از قرآن است. قرآن برترین و بالاترین نعمت خداست. هم الفاظش زیباست، هم محتوایش زیباست. پرمحتوا و غنی است. انسانساز است. کلامی است محکم. کلامی است عمیق و ثقیل و سنگین و وزین و سدید. هرکدام از اینها معنایی دارد.
اگر کلامی محکمتر و عمیقتر از قرآن امکان داشت، اگر خدا غیر از قرآن کلمات دیگری داشت، یقیناً آن را بر خاتم انبیا نازل میکرد. بر بهترین انسان و بهترین مخلوق نازل میکرد. اگر فرض شود کلامی بالاتر و برتر و بهتر از قرآن وجود دارد، به رسول اکرم نازل میکرد. چون خدا بخیل نیست که داشته باشد و ندهد. اینطور نیست که کلام دیگری باشد و خود خدا نداند. همه اینها از شأن خدای تعالی دور است. اینها صفات سلبیه است که ما از خدای تعالی دور میکنیم.
مهمتر از خلقت انسان، خود قرآن است
«عَلَّمَ القُرآن» قرآن را بهعنوان اولین نعمت شمارش میکند؛ اما نهفقط قران، تعلیم قرآن. لذا مسئله مهم قرآن که تعلیم قرآن است را قبل از خلقت انسان بیان میکند؛ اما مگر میشود انسان هنوز خلق نشده است از تعلیم قرآن بگوید؟
نظم منطقی این بود که بگوید «الرَّحْمَنُ، خَلَقَ الإنْسَانَ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ» خدای رحمان انسان را خلق کرده بعد به او قران یاد داد؛ اما میگوید الرَّحْمَنُ ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، بعد، خَلَقَ الإنْسَان. تعلیم قرآن را قبل از خلقت و بیان مطرح میکند. این خودش نشانه عظمت قرآن است. میگوید مهمتر از خلقت انسان که میخواهم او را خلق کنم و بعد از خلق به او قرآن را یاد بدهم، خود قرآن است. من این قرآن را میخواهم به آن انسانی یاد بدهم که میخواهم بعداً خلقش کنم. ولی اول بدانید که قرآن مهم است.
بعد نعمت تعلیم را بیان میکند؛ و انسان مفعول این تعلیم است. به انسان قرآن را تعلیم داد. همانطور که حضرت آدم -علیهالسلام- با آموختن اسماء الهی شرافت پیداکرده و عظمت پیدا کرد. طوری که ملائک در مقابل او به خدای تعالی سجده کردند. نه اینکه به او سجده کردند، به خدا در مقابل او سجده کردند.
بعضی اینطور میگویند که منظور از انسان، پیامبر اکرم است که با تعلیم قرآن به او فضیلت داد و بر تمام موجودات برتری داد؛ و بعد هم که اعلام کرد که «لَولاکَ لَما خَلَقتُ الاَفلاک» یعنی پیغمبر بعدازاینکه تحت تعلیم خدای تعالی قرآن را یاد گرفت شد «لَولاکَ لَما خَلَقتُ الاَفلاک».