بسمالله الرحمن الرحیم
شیطان شناسی- جلسه ششم
۱۴۰۰/۰۸/۱۲
بحث ما درباره رفتارهای دشمن آشکار ما بود که خدای تعالی در قرآن کریم روش های دشمنی های او را به ما آموزش داد. راه هایی که شیطان برای از پا درآوردن ما طی میکند و انجام میدهد، روشها و رفتارهای او در قرآن کریم در ضمن آیات شریفه مطرح شده است. ما با یاد گرفتن رفتارهای این دشمن عنود لجوج میتوانیم خودمان را تنظیم کنیم و تا جایی که مقدور است از تیررس تیر های سمی و آلوده او خودمان را نجات بدهیم.
راجع به کمین کردن و رصد کردن و مراقبت دائمی داشتن شیطان آیاتی را عرض کردیم. بعد از آن راجع به راههای نفوذ که او در ما چگونه نفوذ می کند، به تعدادی از آیات اشاره کردیم. در مسئله تاثیرگذاری و دایره عملکردی او، به تعدادی از آیات اشاره کردم. البته آیات بیشتری دارد و نکات بیشتری در آن مطرح است.
آرزو داشتن خوب است یا نه؟
در قرآن کریم به کیفیت خلقت شیطان به معنای گسترده آن اشاره نشده؛ اما رفتارها کاملاً بیان شده و ما داریم رفتارها را یاد میگیریم. رسیدیم به یکی از آن کارهای خاص که شیطان خیلیها را توسط این مسئله گرفته است. اضلال را گفتیم، ازلال را گفتیم، اغوا را گفتیم.
یکی دیگر از کارها این است که به ما القای آرزو می کند. آرزوهای پوچ، آرزوهایی که اثری ندارد. بحث آرزو یکی از بحث هایی است که باید به آن دقت کنیم. آیا انسان خوب است آرزو کند یا نه؟ اصلا آرزو داشتن خوب است یا نه؟ روایات زیادی داریم درباره آرزو که میگوید باید آرزو داشته باشید؛ اگر شد خدمت شما عرض می کنم. اما روایات مفصلی هم داریم که آرزو را می گوید نداشته باشید چون چیز خوبی نیست؛ آرزوهای طولانی، آرزوهای موهوم و آرزوهای پوچ که برای شما آورده ای ندارد.
آرزوها آلت دست شیطان است
آیه ۱۱۹ سوره مبارکه نساء «وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ…» اضلال را قبلاً عرض کردم. بحث من بر سر این قسمت است که «وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ» اُمنیه، تَمنّی، اَمانی؛ یعنی آرزومند میکنم. او میگوید آنها را گمراه می کنم و به آرزوها سرگرم می کنم. معلوم می شود این آرزو ها آلت دست شیطان است؛ شیطان از این ها استفاده می کند.
یا در آیه ۱۲۰ «یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا» شیطان به آنها وعده های دروغ میدهد و به آرزوها سرگرم میکند. وعده هایی که شیطان می دهد که وعده راست نیست؛ وعده دروغ می دهد. جز فریب و غرور، شیطان سرگرمکننده دیگری ندارد و وعده دیگری نمی دهد. مثلاً یکی از چیزها آرزوی زیاد ماندن در دنیاست. در دلشان است که زیاد عمر کنند و عمر طولانی داشته باشند.
ریشه این کلمه، مُنی است یعنی اندازه گرفتن. در اکثر اوقات اندازه گیری هایی که خیالی است، اندازه گیری هایی که تصور و وهم است آنجا به کار می رود. اندازه گیری است؛ اما اندازه گیریای است که فرد با توهم چیزی را برای خودش می سازد. امانی یعنی هر امر خیالی که قوه واهمه انسان آن را می سازد و از آن لذت می برد. باید توجه داشته باشیم که بازیچه دست شیطان نشویم.
آرزو، رحمتی است برای امت پیامبر
روایتی است از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم؛ این روایت راجع به آرزو است. بالاخره آرزو داشته باشیم یا نداشته باشیم؟ نمیشود آرزو نداشت. اگر ما آرزو نداشته باشیم نمی توانیم برای زندگی مان برنامهریزی داشته باشیم. اگر آرزو نداشته باشیم نمیتوانیم کار و تلاش کنیم. آرزو باید داشت. اصلاً خدا این را در ما گذاشته است که نسبت به آینده فکر کنیم و برنامه بریزیم و تلاش کنیم. انسان مآل و مقصدی را در نظر میگیرد، مقصد با توجه به خواسته اش تعریف میشود، میشود آرزو. می گوید آرزویم این است که به فلان چیز برسم و فلان کار را انجام بدهم. آرزو تا این مقدار اشکال ندارد.
این روایت همین را میگوید. رسول خدا فرمودند: «آرزو برای امت من رحمت است»؛ یعنی افراد باید آرزو داشته باشند «و اگر آرزو نبود، هیچ مادری فرزند خود را شیر نمی داد». اصلاً چرا بچه اش را به بغل می گیرد و شیر می دهد؟ می گوید آرزو دارم بزرگ شود، دامادی اش را ببینم، عروسی اش را ببینم، مدرسه رفتنش را ببینم. مثلاً این انگیزه می شود که به بچه اش رسیدگی کند و از آن حمایت کند. «و هیچ باغبانی درخت نمی نشاند» اگر آرزو نبود میگفت برای چه درخت بکاریم؟! یعنی آبادانی صورت نمی گرفت. با آرزو است که کار پیش میرود.
آرزو راه نفوذ شیطان است
شیطان موجود عجیبی است. با برنامهریزی و با دقت انسان را بررسی می کند. ویژگیها و روحیات انسان، نیازهای انسان، همه اینها را در نظر میگیرد، بعد برای هرکدام از ما هم برنامه دارد. پرونده ها را باز میکند و بر اساس نیازهایی که داریم و بر اساس قابلیت هایی که داریم، راه نفوذ را هم پیدا میکند که جلسات قبل گفتم که بر اساس آن، طراحی و برنامهریزی میکند.
یکی از آن راهها آرزو است. بالاخره انسان باید آرزو داشته باشد؛ نمیتواند بدون آرزو زندگی کند. شیطان هم میگوید خب یک روزنه پیدا کردم، با همین آرزوها انسان را زمین میزند. یک عده را با دین به زمین می زند، چون در حالت عادی مثلاً یکی مثل بنده را شاید نتواند با امورات دیگر گول بزند ولی امکان دارد که با مسائل دینی مرا جلو ببرد و از طریق دین بنده را بکشاند در مسیری که میخواهد. یا کاسبی را در مغازه اش به جور دیگری، معلمی را سر کلاس به جور دیگری، جوان را یک جور دیگر؛ این راهها را خدای تعالی دارد به عنوان رفتار شیطان به ما یاد می دهد.
یکی این است که شما را به آرزوها سرگرم می کنم. بخشی از آرزوها خوب است، چون اگر آرزو نبود به بیان رسول خدا هیچ مادری به بچه اش شیر نمی داد و باغبانی درخت نمی کاشت. مثلاً هیچ دانش آموزی مدرسه نمی رفت، هیچ کارگری کارش را انجام نمی داد.
آرزو داشته باشید؛ اما نه طولانی
یک وقتی عیسی بن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام کناری نشسته بودند که دیدند پیرمردی بیل به دست گرفته و دارد باغ را شیار می کند. راه آب باز کند تا درخت بکارد. همانجا به خدای تعالی عرض کرد خدایا آرزو را از این بگیر. این پیرمرد که دارد این کار را میکند یک آرزویی دارد، یک مآلی دارد، یک فکری دارد که دارد درخت می کارد؛ در روایت دارد که بلافاصله این پیرمرد بیل را انداخت و گرفت خوابید. چند لحظه گذشت و حضرت فرمود: خدایا آرزو را به او برگردان. تا این را گفت پیرمرد بلند شد و دوباره بیل را گرفت و شروع به کار کرد.
نمی شود انسان آرزو نداشته باشد؛ این رحمت خداست. پیامبر هم فرمودند که آرزو برای امت من رحمت است. ما باید نسبت به آینده امید داشته باشیم، خوشبین باشیم نسبت به آینده و برنامه و طراحی داشته باشیم. امیرالمومنین سلام الله علیها فرمودند: برای آخرتتان مثل این باشید که فردا میمیرید؛ مسائل حق الله، مسائل حق الناس، حساب و کتاب خودتان را پاک کنید. اما برای دنیا جوری باشید که و جوری برنامهریزی و طراحی کنید، کأن ابدی هستید؛ یعنی آرزو و برنامه داشته باشید. اما آرزویتان آرزوی طولانی نباید باشد چون آرزوهای انسان و خواسته ها دیگر انتها ندارد. اگر تحت کنترل نباشد و با برنامه نباشد، انتها ندارد.
امام باقر سلام الله علیها فرمودند: با کوتاه کردن آرزوها برای آخرت خود توشه بر گیرید. پس معلوم میشود که آرزو باید داشت اما باید آن را کنترل کرد. یک دفعه می بینید که یک پیرمرد ۸۰ ۹۰ ساله میگوید: خانه را بکوبیم مثلا ۵ طبقه ۲ واحدی بسازیم، نصفش را اجاره بدهیم و از درآمدش زمین دیگری بگیریم و… او دارد می میرد و باید به فکر چیزهای دیگر باشد. اتفاقاً این را من خودم مکرر دیده ام. افرادی که این گونه بودند به طبقه اول نرسیده صدای بلند بگو لا اله الا الله بلند شده و اعلامیه را زدند به دیوار. برای آخرت توشه بگیرید؛ نه اینکه ساخت و ساز نکنید، اما چگونه و زمان مهم است.
آرزو هم اگر داری، باید از خدا بخواهی
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم -خیلی روایت قشنگیست- فرمودند: خداوند عزوجل می فرماید، بی گمان امید هر مومنی را که به غیر من امید ببندد قطع می کنم. اینطور می گوید «وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ مَجْدِی وَ ارْتِفَاعِی عَلَى عَرْشِی» به همه صفات بلند خودش قسم میخورد؛ قسم به عزت و جلالم، به عظمتم، به ارتفاع مقامم، «أَقْطَعَنَّ أَمَلَ کُلِّ مُؤَمِّلٍ [مِنَ النَّاسِ ] غَیْرِی بِالْیَأْسِ» آرزوی هر کسی که به غیر از من امید بسته باشد را قطع خواهم کرد.
این حرف بسیار مهمی است؛ یعنی به غیر خدا نباید دل بست. آرزو هم اگر داری باید از خدا بخواهی. بعضی ها آرزوهایشان نسبت به دیگران است. پس معلوم می شود که آرزو باید تحت تربیت قرار بگیرد و الا میشود وسیله شیطان. «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ» وعده می دهد و بعد هم با آرزو ها سرگرم می کند.
ای مردم من از دو چیز برای شما میترسم
آن وقت رسول خدا در بیانی و امیرالمومنین در روایت دیگری که شبیه هم است می فرمایند «أَیُّهَا النَّاسُ! إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَانِ» در روایتی که رسول خدا فرمودند میگوید «عَلی اُمّتی» من بر امت خودم از دو چیز میترسم. امیرالمومنین به صورت کلی در نهج البلاغه فرمود: ای مردم من درباره دوچیز بر شما میترسم؛ «اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الاْمَل»، تبعیت از هوای نفس و آرزوی طولانی.
حالا مگر آرزوی طولانی داشته باشیم چه میشود؟ بگذار دلمان خوش باشد. مثل آن پیرمرد دلش خوش باشد که حالا دارد این کار را می کند. مگر چه اتفاقی میافتد؟ حضرت خودشان علت را می گویند: اگر شما از هوای نفستان تبعیت کنید «فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ» به مسائلی مبتلا می شوید که دیگر زیر بار حق نمی روید. کسی که از هوای نفس تبعیت میکند نمیتواند زیر بار حق برود. گوش به حرف حق نمی دهد. حق طلب نیست. حق محور نیست. حتی مانع از اقامه حق می شود؛ «فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ». هوای نفسش نمیگذارد. امر دائر می شود بین منافع خودش و منافع رقیبش، تعارض منافع میشود. ببینید در جامعه چقدر زیاد است. بررسی که میکنیم بر میگردد به هوای نفس. تبعیت از هوای نفسش می کند.
دومین مورد که طول امل بود که مربوط به بحث ما است، چه مشکلی برای ما درست می کند؟! فرمودند که «وَ أَمَّا طُولُ الاْمَلِ فَیُنْسِی الاْخِرَهَ» آخرت گرایی شما را از بین میبرد. ما باید آخرت گرا باشیم. تمام گرفتاری امروز ما در مسائل فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، در همه مسائل فرهنگی و غیره و غیره این است که قیامت محور نیستیم. آخرت گرا نیستیم. یادمان رفته است که میمیریم. با اینکه مرگ خیلی زیاد شده است و مرگ نزدیک ماست.
امیرالمومنین سلام الله علیها فرمودند: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَی أَجَلِهِ» هر نفسی که شما می کشید دارید به اجلتان نزدیک می شوید. ما با مرگ زندگی می کنیم. دوستمان به خاطر کرونا دو روز قبل هست، یک دفعه میگویند از دنیا رفت. همسایه، فامیل؛ اما فراموشی مرگ هم هست. یادمان رفته که میمیریم. انسانی که معاد را یادش رفته یعنی توحید را فراموش کرده است. خدا شناسی اش ضعیف شده است. چون معاد عود به توحید است. بررسی که کنیم خداشناسی اش مشکل دارد. بررسی که کنیم کسی که معاد باور نیست خدا باور هم نیست. باید خدا شناس بود. خداشناس و آخرت شناس با هم ارتباط مستقیم دارد.
آرزوی طولانی انسان را از یاد آخرت می اندازد
چه چیزی انسان را از یاد آخرت می اندازد؟ آرزوی طولانی. جمع می کند، دائم جمع می کند برای روز مبادا. میگوید عروس دارم، داماد دارم، بچه دارم، دانشگاهی هستند، فکر های اینطور میکند و هی جمع میکند ولی خرج نمی کند. به تعبیر من امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: یک عده چقدر بدبختند که یک عمر در دنیا زندگی فقرا را دارند و در آخرت حساب و کتاب اغنیا را پس می دهند. چون پول جمع کرده جزو اغنیا محسوب می شود ولی چون خرج نکرده مثل فقراست.
یاد آخرت به تعبیر امیرالمومنین سلام الله علیه دارو و درمان است. یاد دنیا بدترین درد ها و بیماری هاست. «ذِکرُ الآخرهِ دَواءٌ و شِفاءٌ ، ذِکرُ الدُّنیا أدْوَأُ الأدواءِ» کسی که زیاد به یاد آخرت است، کمتر گناه میکند. اگر طول امل داشته باشید یاد آخرت فراموش میشود و کسی که یاد آخرت نداشته باشد گناه زیاد می کند. اما کسی که آخرت گرا است، هر کاری که میخواهد بکند به این فکر میکند که باید حساب پس بدهد.
باید به فکر آباد کردن آخرتمان باشیم
باید به فکر آباد کردن آخرت خودمان باشیم. آخرت دارالقرار ماست. آنجایی که آرام میگیریم آخرت است. در دنیا در حال حرکت هستیم. امیرالمومنین سلام الله علیها فرمودند: کسی که سرای ماندگاری خود را آباد کند، عاقل است. عاقل آن کسی نیست که جمع مال دارد و توجه به دنیا دارد و بعد هم می گویند خیلی عقلش خوب کار میکند. چهار تا باغ دارد و پنج تا ماشین دارد خیلی خوب عقلش کار میکند. امیرالمومنین فرمودند: کسی که سرای آخرت خود را آباد می کند عاقل است.
چون شما در دنیای ۶۰ ساله و ۷۰ ساله و نهایتاً صد ساله اینطور ساخت و ساز می کنید و نگهداری می کنید توجه به آن دارید و آخرتی را که عمر ابد است و ابدی قرار است زندگی بکنید و سر سفره ابدیت قرار است بنشینید و تا وقتی خدا خدا هست تو هم هستی، برای آن سفره چیزی تهیه نمی کنی!
دنیا مسافرخانه و محل کاسبی است
دنیایی که پل است؛ پل یعنی از این طرف رودخانه بروی آن طرف رودخانه، از این ور آبادی بروی آن ور اتوبان، کسی روی پل ویلا میسازد؟ کسی روی پل آپارتمان میسازد؟ پل محل عبور است. مسافر خانه میگیرد میرود در مسافرخانه چند شبی می ماند و می رود. کسی که میخواهد برود مشهد زیارت، می رود آنجا یک خانه برای دو سه روز می سازد؟
دنیا مسافرخانه ماست. کسی در مسافرخانه کار ابدی انجام نمیدهد. برای ابد کار انجام میدهد؛ اما کار ابدی انجام نمی دهد. لذا باید در این دنیا تا می تواند کار خیر کند و تا میتواند عمل صالح داشته باشد و تا می تواند کاری کند که مِنَ الصّالحین بشود؛ نه اینکه فقط جزو «الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ» ها باشد که ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام بدهد. بلکه باید برود خودش را برساند به مرحلهای که جزو صالحین شود. گوهر وجودی خودش صالح شود. این در دنیا می شود؛ دنیا را باید اینطور آباد کرد.
حالا طول امل ما را از یاد آخرت می اندازد. خدای تعالی در قرآن کریم می فرماید «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ» آخرت دارالقرار است. میفرماید خانه مستقر شما قیامت است. می فرماید ما عده ای از بندگانمان را اینطور تربیت کردیم که یاد خانه را فراموش نکرده اند و خانه شان یادشان نرفته است. خانه ما اینجا نیست. اینجا محل کاسبی ماست.
خدای تعالی دنیا را محل تجارت میداند. امیرالمومنین هم فرمود که دنیا متجر اولیای خداست. محل تجارت است. « إِنَّ اللَّهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنینَ…» شما باید بیایید در دنیا کاسبی کنید و آخرت به دست بیاورید. بچه ای از خانه بیرون می آید و به او پولی دادند که برو فلان چیز را بخر و بیا. این میآید در خیابان حواسش به مغازه های خیابان گرم میشود. یک رندی هم پول را از او می دزدد. بعد از ظهر هم که میخواهد برگردد خانه نه جنسی را که میخواست بخرد خریده، زمانش را هم از دست داده. خسران کرده؛ هم عمرش را از دست داد که سرمایه اش بوده، هم چیزی به دست نیاورده.
فرمود «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ» عرب وقتی سرمایه از دست برود میگوید خسران. میفرماید قسم به زمان که همه انسان ها در حال خسران هستند. دارند سرمایه می دهند ولی چیزی گیرشان نمیآید. اما یک عده اینطور نیستند. «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» آنهایی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و در مقابل این سرمایه که دادند یک چیزی گیرشان آمده است، اینها خسران زده نیستند. اما بقیه افراد خسران زده هستند.
۷۰ سال به او وقت دادند در دنیا، راجع به عروس و مادرشوهر صحبت کرد و در مسائل سیاسی افتاد و حزب این و حزب آن گفت و چپ و راست کرد و… ۸۰، ۹۰ سال گذشته حالا به او میگویند که ما به تو سرمایه داده بودیم که به دنیا بروی و کاسبی کنی، برای آخرت سفره خودت را آباد کنی، چه چیزی آوردی؟ هیچ! آن وقت چقدر به انسان سخت می گذرد. ملائکی که میخواهند لحظه آخر او را تحویل بگیرند «یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ» محکم میزنند به صورتش. ملائکه هم که از این طرف می خواهند او را تحویل بدهند با لگد آنها را بیرون میکنند و آن طرفی ها هم با سیلی تحویل میگیرند.
همین دنیا قاسم سلیمانی درست کرد. اگر بخواهیم همین معاصر را بگوییم و در طول تاریخ را نگوییم، در همین دنیا افراد حججی شدند، فخری زاده شدند. امثال اینها دنیا آنها را به بازی نگرفت. شیطان که میگفت وعده میدهم و به آرزوها سرگرم می کنم اینها به دنیا سرگرم نشدند.
دستور کار شیاطین با راهکار خناس
پس یکی از کارهایی که شیطان می آید و رها نمی کند و می چسبد و کار را می خواهد به دست بگیرد و ما را از مسیر منحرف کند، این است که ما را دچار آرزوهای طولانی میکند. آرزوهای طولانی هم خیلی آثار دارد. یکی از کمترین آثارش این است که قساوت قلب می آورد.
وقتی آیه ۱۳۵ سوره آل عمران نازل شد -این روایت روایت قشنگی است- که وقتی خدا توبه گناه کاران را میبخشد و توبه کاران را توبه هایشان را می پذیرد، شیطان فریاد زد و یاران خودش را جمع کرد. گفت با توجه به این آیه ما هر چه که زحمت کشیدیم، انسانها با توبه خودشان را نجات می دهند. فکری باید کرد. ما مدت ها روی انسان ها کار کردیم و آنها را از مسیر حق منحرف کردیم، حالا یک آیه نازل شده که ما می بخشیم. هرکسی بلند شد یک چیزی گفت. شیطان گفت هیچ کدام از این ها به درد نمیخورد. یک چیز درست بگویید.
اسم یکی از شیاطین خناس است. او گفت اتفاقاً ما باید این آیه را نشر بدهیم. باید به همه بگویم که خدای تعالی تواب است و گناهکاران را میبخشد. حالا این صحنه گناه پیشامده عیبی ندارد گناه کن، چون خدا میبخشد. همزات و وسوسه ها می آید. حالا یک نگاه است بکن عیبی ندارد؛ خدا هم که گفته می بخشم. یک نامه است امضا کن خدا گفته میبخشم. یک دروغ است و بعد میتوانی با آن خیلی کارها انجام دهی، عیب ندارد انجام بده خدا میبخشد.
شیطان گفت خب بعد از آن چه کار می کنیم؟ توبه میکند و دوباره خدا او را میبخشد. خناس گفت نه. به محض اینکه این آیه را توسعه دادیم، گناه را که کرد، کار ما شروع می شود. می گوییم بگذار شب جمعه توبه کن. بگذار شب احیا توبه کن. او را گرفتار آرزوهای طولانی و وعده های دروغ می کنیم تا توبه اش را به تاخیر بیندازد. بعد بی دین از دنیا برود. با بار گناه از دنیا برود.
شیطان به خناس گفت نظر خوبی دادی. شیطان ها در عالم پخش شوند و دستور کار از امروز این شد. بروید گول بزنید که مردم گناه کنند چون بعدش توبه می کنند ولی فرصت توبه را شما به آنها ندهید. لذا دارد که مومن گناه میکند و بعد از ۲۰ سال به یادش می آید چون خدا به او فرصت میدهد. این فرصت ها را باید استفاده کرد.
شیطان قدرت فرصت دادن ندارد
یک کار دیگر شیطان اَملا است. آیه ۲۵ سوره مبارکه محمد صلی الله علیه و آله « إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ» املا به معنای اطاله مدت است و ایجاد تاخیر. کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها به حق پشت میکنند شیطان اعمال زشت اینها را در نظرشان زینت میدهد و زیبا جلوه میدهد و آنها را مبتلا می کند به آرزوهای طولانی.
می دانید که شیطان قدرت فرصت دادن ندارد. شیطان اصلاً هیچ قدرتی ندارد که فرصت بدهد. چه کار میکند؟ با این دچار آرزوهای طولانی کردن، ایجاد توهم میکند. در حقیقت یک نوع جلوه دادن وقت است. یعنی این مهلت دروغ است. در حقیقت شیطان انسان را مشغول به آرزوهایش می کند که این وقت طولانی میشود و الا وقتی نیست و توهم است. مثل «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ» است. آیه ۱۲۰ سوره مبارکه نسا بود.
آرزویی که طولانی است امیدوارش را فریب می دهد
یکی از کارهای شیطان تسویل است که بعدا خواهم گفت که تزیین کارهاست. کاسب ها را دیده اید! بعضی ها میوه های درشت را می گذارند روی جعبه، زیرش همه خراب و کال و ریز و .. این کار شیطان است. قشنگ ها را جلو می آورد. تسویل یعنی زیبا جلوه دادن. شیطان با زیبا جلوه دادن کارها، برای انسان حالت خودپسندی می آورد. کار خودش را زیبا می بیند. اعمال زشتش را برای او زیبا جلوه میدهد، بعد به آرزوهای طولانی دچارش می کند.
امیرالمومنین سلام الله علیه فرمودند: آرزو چون سراب است که بیننده اش را می فریبد. دیده اید در جاده فکر میکنید آب هست، در بیابان خصوصاً وقتی تشنه و اسیر هم باشد و مدت طولانی در راه باشد، زیاد آب می بیند. بیننده فریب میخورد. آب نیست فکر میکند که آب است. سراب امیدوارش را مایوس می کند. آرزویی که طولانی است و نقمت است این است. آرزویی که انسان را به زمین می زند و آخرت را از انسان می گیرد بیننده اش را فریب می دهد و امیدوارش را مایوس میکند. هرگز به آرزویش نمیرسد.
ما در دنیا ندیدیم کسی که به آرزویش برسد. اصلاً دنیا ساخته نشده برای این چیزها. دنیا به تعبیر قرآن کریم و روایات اهل بیت زَهره است. «زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا» یعنی دنیا همیشه بهار است. هیچ وقت تابستان نمیشود. تابستانش آن طرف است. دنیا همیشه بهار است. تابستان که وقت چیدن میوه است در دنیا گیر کسی نمی آید. میوه اش را باید در آخرت بچیند.