متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۰/۰۷/۱۶
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
مومنین و مومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله. بحث ما در امر به معروف و نهی از منکر است و عرض کردیم اهل تقوا نسبت به احیاء و اقامه این واجب الهی کوتاهی ندارند و آن را وظیفه همگانی می دانند. و این مسلّم است که بعض از موارد امر به معروف و نهی از منکر به همه ما مربوط می شود و نمی توانیم از آن شانه خالی کنیم.
البته گاهی عده ای در بیان موضوع، طوری مسئله را مطرح می کنند که تکلیف درست نکند. سعی می شود با توجیه که مثلاً الان وقتش نیست، خوب است سر و صدایی پیش نیاد، حتماً سوء تفاهم شده و امثال این ها این واجب، زمین بماند. در حالیکه مواردی هست که اصلاً نباید سکوت کرد و با تحمل سختی ها و گاهی با تحمل فحش ها و تهمت ها باید وارد میدان شد و نهی و یا امر کرد.
خوب چرا اهتمام ندارند و با جدیت مسئله ی به این مهمی را شفاف و درست دنبال نمی کنند؟ علت آن شاید این باشد که اگر وظیفه هر کس و حدود اختیارات و وظیفه هر کس معلوم شود، کم کاری ها و مسامحه ها معلوم می شود و مورد مطالبه عمومی قرار می گیرند. لذا تلاش می کنند به این واجب مهم و وظیفه اجتماعی فعلاً پرداخته نشود. بنابراین باید وارد عمل شد و با شجاعت تمام و بدون ترس اقدام لازم را در موارد امر به معروف و نهی از منکر همگانی داشت.
من در این جا به دو بیان از بیانات امامین انقلاب فقط اشاره می کنم توجه بفرمایید: حضرت امام در بیانی فرمودند: الان مکلفیم ما، مسئولیم همه مان، نه مسئول برای کار خودمان، مسئول کارهای دیگران هم هستیم، کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته. همه باید نسبت به همه رعایت بکنند. مسئولیت من هم گردن شماست. شما هم گردن من است. اگر پایم را کج گذاشتم شما مسئولید اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی؟ باید هجوم کنید. نهی کنید که چرا؟ می بینید که در مسائل اجتماعی، امام وظیفه را همگانی دانستند. نمیشود مسکوت گذاشت.
رهبر معظم انقلاب در بیانی فرمودند: اگر معناى امر به معروف و نهى از منکر و حدود آن براى مردم روشن شود، معلوم خواهد شد یکى ازنوترین، شیرین ترین، کارآمدترین وکارسازترین شیوه هاى تعامل اجتماعى، همین امر به معروف و نهى از منکر است و بعضى افراد دیگر در نمى آیند بگویند: آقا! این فضولى کردن است. نه، این همکارى کردن است. این نظارت عمومى است…. یعنی در جایی که مسئله اجتماعی است همه مسئولند.
در بیان دیگری فرمودند: بخشى دیگر از امر به معروف و نهى از منکر، که باز آن را مختصر عرض مى کنم، مربوط به عموم مردم است ودردرجه اول عبارت است از امر به معروف و نهى از منکر در مسائل اجتماعى. البته در مسائل فردى، تقوا بسیار زیاد مورد توصیه امیرالمؤمنین است. اما در زمینه مسائل اجتماعى شاید هیچ خطابى بــه مردم شدیدتر، غلیظ تر، زنده تر و پُر هیجان تر از خطاب امر به معروف و نهى از منکر نیست. امر به معروف و نهى از منکر، وظیفه اى عمومى است. پس در قرآن و بیان اهل بیت و بزرگان دینی ما، این مسئولیت اجتماعی ساقط نشده. بله در بعضی جاها باید حاکمیت ورود کند اما بعضی جاها هم همه موظفند.
در همین رابطه در نوبت های قبل به نکاتی از آیات و روایات اشاره و بعض بندهای قانونی را هم مطرح کردم. حتی عرض کردم در قانون داریم که می شود دولت را هم امر به معروف و نهی از منکر کرد. ماده ۸ قانون به همین نکته اشاره دارد که: مردم از حق دعوت به خیر، نصیحت، ارشاد در مورد عملکرد دولت برخوردارند و در چهارچوب شرع و قوانین می توانند نسبت به مقامات، مسئولان، مدیران و کارکنان تمامیِ اجزای حاکمیت و قوای سه گانه اعم از وزارتخانه ها، سازمان ها، موسسات، شرکت های دولتی، موسسات و نهاد های عمومی غیر دولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، نیروهای مسلح و همه دستگاه هایی که شمول قوانین و مقرارت عمومی نسبت به آن ها مستلزم ذکر یا تصریح نام است، امر به معروف و نهی از منکر کنند. یعنی با اسم میتوانید بگویید که فلان شخص در فلان دستگاه دارد خطا میکند، جلوی او را بگیرید، امرش کنید، نهیش کنید.
می بینید که طبق شرع و قانون تکلیف از کسی الا در موارد خاص، ساقط نشده است. و کسی نمی تواند بگوید تا دیگران هستند من چرا امر به معروف کنم تا اطرافیانم را از خودم ناراحت و پراکنده کنم؟ بله ممکن است در این مسیر با مشکلات و سختی هائی هم مواجه شد که باید بر آنها صبر کرد.
در آیه ۱۷ سوره مبارکه لقمان دارد که به فرزندش فرمود: «یَابُنىَّ أَقِمِ الصَّلَوهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ اصْبِرْ عَلىَ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَالِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور»ِ. پسرم، نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منکر کن، و در برابر مصایبى که به تو مىرسد شکیبا باش که این از کارهاى مهمّ است. این آیه شریفه مطالب فراوانی دارد از اینکه باید به فرزندانمان مطالب مهم دینی و اجتماعی را آموزش دهیم بگیرید تا مسائل دیگر.
و برای ما سه مطلب مهم از ارکان دین را که یکی ستون دین و آن دو قوام دین هستند را تذکر می دهد. و چون در راه تبلیغ دین و جلوگیری از فساد، که از مسائل مهم اجتماعی است، مشکلات، مرارت ها، سختی ها، نیش زبان ها، تهمت ها و … را باید از طرف دنیا پرستان و سودجویان، تحمل کرد لذا دستور به صبر داده است که ارزش کار را چند برابر می کند بعلاوه صبوری را از مسائل بسیار مهم که عزم لازم دارد می داند که در جایش باید بحث شود.
از سخنان غلطی که انگلیسی ها بخصوص توسط عوامل شان در بلاد اسلامی رواج دادند تا این واجب الهی که اساس همه کارهاست را از کار بیاندازند این بود که عیسی به دین خود موسی به دین خود. دیدید که همه این را میگویند یا اینکه ما را که در قبر فلانی قرار نمیدهند و مسلمان ها هم ندانسته ترویج کردند. همین امروز هم میبینید تا حرفی میزنیم اینجملات را تکرار میکنند. مواظب باشیم نادانسته عامل بیگانگان نباشیم.
در روایت دارد: کسى که جلوى منکر را نگیرد، مانند کسى است که مجروحى را در جاده رها کند تا بمیرد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم. اهل تقوا از یاد مرگ غافل نیستند. مولانا امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۱۵۹ از حکم نهج البلاغه فرمود: «الْأَمْرُ قَرِیبٌ وَ الِاصْطِحَابُ قَلِیلٌ». فرمان خدا نزدیک (منظور مرگ است) و فرصت همراه بودن(با هم بودن در دنیا) اندک است.
یکی از بزرگترین غفلت های ما غافل بودن از مرگ است که اگر انسان دائم به یاد مردن باشد و اینکه در آینده باید پاسخگوی اعمالش باشد خود به خود مسیر زندگی اش درست خواهد شد. از مرگ زیاد گفته می شود اما رفتار ما نشان می دهد که غفلت داریم. این همه دروغ و تهمت و غیبت و نمامی و ریاست طلبی و دنیا دوستی را انسانی که به یاد مرگ است دنبال نمی کند. یاد مرگ بهترین واعظ و تربیت کننده انسان است.
لذا حضرت در حکمت بعدی فرمود: براى کسى که داراى دوچشم است، صبح، روشن است. «قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِی عَیْنَیْنِ». مشکل اینجاست که چشم خود را می بندیم و دنبال راه می گردیم. خدای تعالی همه ما را از متقین قرار دهد.
حلول ماه ربیع الاول ماه پر برکت ولادت رسول گرامی اسلام و فرزندان بزرگوارش را به همه شما نمازگزاران محترم تبریک عرض می کنم و از خدای منان مسئلت می کنم عزاداری های دو ماهه که درشرائط سخت کرونا با عزت و شور برگزار شد را به احسن وجه قبول کند و از همه عزیزانی که تلاش کردند تا مراسم عزای حسین علیه السلام با رعایت شیوه نامه ها تعطیل نشود و با شکوه برگزار شود تشکر و قدردانی می کنم.
شب اول ماه ربیع المولود لیله المبیت و روز اول آغاز هجرت پیامبر از مکه به مدینه است. امیرالمومنین علیه السلام کسى است که در تمام سالهاى عمر با برکتش با شجاعت و جوانمردی و ایثار در حساس ترین زمانها و مکانها به وظیفه الهی اش در یاری دین خدا کوتاهی نکرد. در آن شب سرنوشت ساز و تاریخی در بستر رسول خدا خوابید تا خطری متوجه پیامبر نشود و نقشه دشمنان در ترور حضرت بر آب شود.
اهمیت و عظمت کار به قدری بالاست که خداوند متعال از این اقدام امیرالمومنین، نزد فرشتگان مباهات کرد و شیعه و سنّی نقل کرده اند که آیه ۲۰۷سوره مبارکه بقره در شأن امیرالمومنین نازل شده است، که «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد». بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند، وخدا نسبت به بندگان مهربان است.
در روایت دارد خدای تعالی به جبرائیل و میکائیل فرمود: من، بین شما برادرى ایجاد کردم و عمر یکى از شما را طولانىتر کردم، کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگى دیگرى را بر خود ترجیح دهد؟ هیچ یک حاضر نشدند. خدای تعالی به آنان فرمود: اکنون على در بستر خوابیده است و آماده فداکردن جان خود است، به زمین بروید و حافظ و نگاهبان او باشید. کار بسیار بزرگی بود.
ابن ابى الحدید معتزلى درباره تفسیر این آیه معتقد است: حماسه على علیه السلام در لیله المبیت مورد تأیید همه است. و جز کسانىکه مسلمان نیستند و افراد سبک مغز، آن را انکار نمىکنند. البته شبهاتی هم وارد شده است که در جایش جواب داده شده است.
این حرکت مقدمه واقعه مهم دیگر شد یعنی هجرت رسول خدا به مدینه و پایه ریزی و استقرار حکومت اسلامی و بعد نشر و گسترش آن در تمام جهان. هجرتی که مبدء تاریخ اسلام و مسلمانان شد. اینجا هم دو قول وجود دارد؛ قولی می گوید مبدء تاریخ بودن هجرت به دستور شخص پیامبر بود که فرمودند تاریخ، کتابت شود و نامه هایی هم با ثبت تاریخ هجری از رسول خدا موجود است و طبری در کتاب تاریخ الامم و الملوک به این مطلب اشاره کرده و بعض دیگر می گویند به پیشنهاد امیرالمومنین علیه السلام در زمان عمربن خطاب مبدء تاریخ اسلام هجرت پیامبر شده است.
به هر تقدیر پایه های تمدن بزرگ اسلام توسط رسول خدا در مدینه محکم شد. و من قصد دارم چند جمله ای راجع به این مهم عرض کنم با توجه به بیانیه که در آن می فرماید: این گام دوم، انقلاب را به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنا فداه هست نزدیک خواهد کرد.
راجع به تمدن بحثی را مطرح میکنم که برای ساختن تمدن وجود اندیشه تمدن ساز لازم است و در جوهره اندیشه اسلامی عناصر لازمِ تمدن سازی متناسب با نیازهای بشر وجود دارد. اسلام با درونمایههای تمدّنی که داشت توانست در آن مقطع تاریخ، تمدن با عظمت اسلامی را بسازد. اسلام توانست عرب بادیه نشینِ دشمنِ یکدیگرِ به دور از تمدن را در مدت کوتاهی متحد کند و آنها را از جهالت، به سوی علم و دانش و تفکر و اندیشیدن سوق دهد بطوری که مسلمان بودن را با تفکر و دانش و پرکاری و خدا باوری بشناسند و سپس آنها را به دولتسازی و تمدنسازی سوق داد رسول خدا در طول ۲۳ سال که عمده آن ۱۰ سال است.
مسلمانان در مدت کمی توانستند بر دو امپراتوری عظیم زمان خود، غلبه کنند و این غلبه فقط نظامی نبود. اسلام با ارائه ارزش های جدید مردم را به تفکر در خود و عالم هستی دعوت کرد و باورهای گذشته را تغییر داد و با ایجاد دگرگونی در افکار و احساسات، دل ها را تسخیر کرد. اسلام به جامعه آن روز تعلیم داد که سستی نکنند و اهل کار و تولید باشند، خود را درهمه عرصه ها قدرتمند کنند ودر عین حال اهل تواضع باشند. مردم را آخرت گرا و خدا محور تربیت کرد و آموزش داد رابطه صحیحی بین دنیا و آخرت برقرار کنند یعنی دنیا را مقدمه آخرت بدانند و از دنیا استفاده کنند ولی وابسته به آن نباشند و جایگاه خود را در عالم هستی بشناسند و فراموش نکنند. و ده ها فضیلت دیگر.
بنابراین یکی از گزافه گویی هایی که عده ای دارند و می گویند وتبلیغ می کنند که اسلام با زور شمشیر، توسعه پیدا کرد وپیش رفته است، حرف کاملاً غلط و بی سندی است. اگرسندهای تاریخی را بررسی کنند می بینند که هرجا اسلام وارد شد بدنه مردم بدون هیچ تحمیلی و با جان و دل پذیرفتند، چون می دیدند که نگاه اسلام به انسان تک بعدی نیست و به همه نیازهای وجودی انسان توجه و برنامه دارد، قصدشان هدایت است نه کشورگشائی. مثلاً چین را به عنوان نمونه عرض می کنم به این کشور پهناور که مسلمین حمله نکردند پس چطوراسلام درآنجا گسترده شد؟ چطور جمعیت زیادی از چین مسلمان شدند؟
و متاسفانه می بینیم کشورهای استکباری بعد از انقلاب اسلامی وقتی دیدند پیام انقلاب با سلطه گری آنان نمی سازد و کشورهای زیر ستم با الهام از انقلاب در حال بیدار شدن هستند و دنبال آزادی هستند اقداماتی انجام دادند یک نمونه آن با پرورش گروه های خاص خونریز و جلاد، و تبلیغ فراوان اینگونه القا می کنند که اسلام دین شمشیر است.
بیانی حضرت امام ره دارند: اسلام آمده است تا تمام ملل دنیا را، عرب را، عجم را، تُرک را، فارس را، همه را با هم متحد کند و یک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار کند تا کسانیکه میخواهند سلطه بر این دولتهای اسلامی و مراکز اسلام پیدا بکنند، نتوانند؛ بهواسطه اجتماع بزرگی که مسلمین از هر طایفه دارند.
بحث در این باره مفصل است که چه شد و چه عناصری باعث شد تا تمدن اسلامی آرام آرام افول کند و تضعیف شود؛ اما بدانید مهمترین عامل سقوط، فاصله گرفتن از عامل صعود بود یعنی کنار گذاشتن و کم رنگ کردن دستورات قرآن و پیامبر. وقتی که دین حضور مؤثرش درعرصه اجتماع کم شد و جای او را خواسته ها و سلیقه های شخصی گرفت و افرادِ تنبلِ قدرت طلبِ تجمل گرای فاسد حاکم شدند، این خط اصیل منحرف شد و تمدن اسلامی را ضعیف و ضعیف تر کرد طوری شد که قوم مغول با وحشی گری تمام این تمدن را که تضعیف شده بود را زمین گیر کردند.
بعدها سلطه گران دیگر از غرب و شرق به صورت استعمار کهنه و نو و اخیرا هم استعمار فرا نو جوامع اسلامی را زیر یوغ خود قرار دادند تا انقلاب اسلامی آمد و همه معادلات را بر هم زد. جهان خسته و بیزار از اومانیسم و لیبرالیسم است. و دشمنان ما این را به خوبی فهمیده اند. در نتیجه تمام تلاش خود را برای تحریف و انحراف اسلام انجام می دهند تا دنیا را منزجر کنند. بنابراین مهمترین عامل پیروزی، امروز وحدت کلمه جوامع مسلمین است. همان که حضرت امام فرموند و مقام معظم رهبری در بیانتشان گوشزد کردند.
امروز زمینه تحقق تمدن نوین اسلامی با بهره مندی از فرهنگ غنی اسلام ناب برگرفته از قرآن و عترت کاملا فراهم است. خیلی خلاصه بعض ویژگی ها را که از نظر اسلام جامعه متمدّن باید داشته باشد عرض می کنم که اگر می خواهیم خود را به تمدن نوین برسانیم که در بیانیه هم به آن اشاره شده، احیاء این موارد باید در دستور کار باشد:
اولاً از جنبه ی فکری و اعتقادی، باید اندیشه الهی و وحی بر جامعه حاکم باشد. اگر وحی حاکم شد جامعه در هیچ امری بن بست ندارد. شیخنا الاستاذ علامه حفظه الله در عبارتی فرمودند: دو عنصر مهم در پویایی و جاودانگی اسلام نقش دارند: اول، هماهنگی اسلام با عقل و دوم، هماهنگی اسلام با فطرت. عنصر نخست، اسلام را اجتهادپذیر و توانا در پاسخگویی به نیازهای انسان در هر عصر قرار داده است. اجتهاد قوّه محرکه اسلام است که میتوان بااستفاده ازآن به نیازهای انسانها درهر زمان و هر مکان با استفاده از متون آیات قرآن و رویات پاسخ داد. و بر اساس عنصر دوم، به دلیل تبدیل ناپذیری و فراگیر بودن فطرت، اسلام نیازهای ثابت و دایمی انسان را برای هدایت و شناخت کمالات برای همیشه فراهم کرده است. چون هیچ تغییری در فطرت انسان راه ندارد. پس اولین چیز برای تمدن حاکم بودن وحی است.
ثانیاً در بُعد رفتاری، مسلمانان باید متخلق به اخلاق و فضائل پسندیده مثل وظیفه شناسی و پرکاری و وفای به عهد و مسئولیت پذیری و مواسات و ایثار و … باشند. راز نفوذ در دل ها رعایت اخلاق و فضائل اخلاقی است و اسلام از این راه در توده های مردم بیشتر نفوذ کرد تا با استدلال، رفتار متواضعانه و کریمانه رسول خدا و تربیت شدگان مکتب نبوی و علوی افراد را مسلمان می کرد.
ثالثاً در چنین جامعه ای باید توزیع ثروت عادلانه بوده افراد جامعه با توجه به توانائی هائی که دارند از رفاه برخوردار باشند و شایستگی های افراد نادیده گرفته نشود. اگر کلی تر بخواهم عرض کنم می شود رعایت عدالت در همه شئون. اسلام عدالت را به خاطر اهمیتی که دارد جزء اصول دین قرار داده و با آیات و روایات فراوان آن را تبیین کرده است.
رسول خدا فرمودند: ساعتی (لحظهای) عدالتپیشگی از عبادت هفتادسال که درآن شبهایش به ادای نماز و روزهایش به روزهداری سپری شود، بهتر است. و ساعتی به جور حکم کردن در نزد خدا از گناهان شصت سال قبیحتر است. خود رسول خدا اگر به عدالت رفتار نمی کرد تمدن اسلامی به سرعت شکل نمی گرفت.
بحث فقط در عدالت فردی نیست. بحث اصلی در عدالت اجتماعی با همه شقوق آن است. تاکید اسلام در مسئولیت های اجتماعی این است که باید عدالت شرط اصلی واگذاری مسئولیت ها به افراد باشد با توجه به حساسیت مسئولیت. یعنی هر کس در هر جایگاهی که مسئول میشود باید عادل باشد. و البته عدالت به صورت کامل جز در زمان حضرت ولی عصر تحقق پیدا نمی کند ولی این امر ما را بی مسئولیت نمی کند. هرکس به نسبت باید عادل باشد.
رابعاً خدمت گزاران در چنین جامعه ای در هر رده ی مسئولیتی خود را خادم مردم می دانند و هرگز نگاه ارباب رعیتی به مردم نباید داشته باشند و به بیان امیرالمومنین علیه السلام مسئولیت ها را امانت می بینند نه طعمه و وسیله ای برای جلب منافع شخصی.
تعبیری حضرت آقا دارند: هر کدام از شما تلاش کنید که براى این مسؤولیت ها خودتان را با الگوى اسلامى منطبق سازید، یعنى دین تان، تقوای تان، رعایت تان نسبت به حال مردم، رعایت تان نسبت به شرع، رعایت تان نسبت به بیت المال، اجتناب تان از خودخواهىها وخودپرستىها و رفیقبازىها و قوم و خویشپرستىها و اجتناب تان از تنبلى و بیکارگى و بىعملى و هوى و هوس و این چیزها مطابق با الگوى اسلام باشد، ….. ضوابط در دست همه ما هست امروز همهمان وظیفه داریم.
من اینها را که عرض میکنم چند وجهی بیان میکنم در ذهنتان باشد. محک و معیار است در تشخیص افراد، در ارزیابی عملکرد افراد، اینکه افراد در جایگاههایی که قرار گرفتند آیا اینگونه هستند یا نیستند. کسانی که افراد را برای مسئولیتها انتخاب میکنند باید توجه کنند که آیا درست انتخاب میکنند یا نه. همه اینها مورد نظر است. فقط خواندن عبارت نیست.
خامساً تلاش می کنند تا می توانند خصوصیات جامعه مهدوی را در خود محقق کنند تا به صورت نسبی به تمدن نهایی نزدیک تر شوند.
مسئله تمدن نوین اسلامی که در بیانیه گام دوم مطرح می شود و جامعه ما به آن سمت در حال حرکت است انشاالله، قابلیت اجرا دارد با شاخصه هایی که وجود دارد، که قسمتی از آن را بیان کردیم.
روز کودک در پیش داریم، روز حافظ، روز بزرگسالان و سالمندان که به آنها ورود نمیکنم. راجع به انتخابات عراق و مسائلی که دارد نکاتی را داریم که بماند.
از مواضع وزیر محترم خارجه تشکر میکنیم، قابل تقدیر است. مواضع خوب و محکمی است. راجع به آمریکا گفتند پیامهای شفاهی که داده میشود مورد پذیرش ما نیست؛ واقعاً هم همین طور است. ما عرض میکنیم پیامهای مکتوبی هم که میدهند اگر با عزت و اقتدار ایران منافات داشته باشد، به دیوار خواهیم کوبید.
مدت ها راجع به خسارت هایی که برجام برای کشور فراهم کرده بود تذکر داده شد. هم رهبر معظم انقلاب و هم دلسوزان گفتند؛ اما متهم شدیم به القابی که همه شنیده اید. گفتیم آقایان بر آنچه امضاء می کنند اشراف ندارند متن را لااقل یکبار نگاه کنند معلوم می شود، گفتند تهمت است. خوب الحمدلله خودشان اقرار کردند که کوتاهی کردند. اما سوال اینجاست آیا همین که اقرار کردند مساله تمام می شود و نباید خسارت های زده شده به ملت بر اساس این کوتاهی را دنبال کرد؟ به نظر می رسد که نباید نسبت به حقوق و منافع عمومی لااقل در این دوره کوتاهی صورت بگیرد.
نکته دوم مسیر درستی است که دولت به حمدلله دارد طی میکند و مسائل را دنبال میکند. مرحله به مرحله واکسن را دنبال کرد، اخیراً مسئله اقتصاد و معیشت مردم را در دستور کار قرار دادند؛ اما نکته ای که عرض می کنم در بکارگیری مجدد همین افرادی است که برای کشور مسئله درست کردند. اینها دیگر در این دولت جدید به نظر میرسد که نباید به کار گرفته شوند.
من جرب المجرب حلت به الندامه. چیزی که تجربه شده را بخواهیم دوباره تجربه کنیم، جز پشیمانی چیزی برایمان ندارد. وقتی عملکرد این افراد را دیده اید و خودشان هم اقرار دارند چرا باید دوباره بکار گرفته شوند. خواسته مردم و نیروهای ارزشی از دولت محترم تجدید نظر در روند انتخاب افرادی است که به هر دلیلی خطا و اشتباه و فساد داشته اند برای مسئولیت هایی که به منافع مردم لطمه می زند.