متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۰/۲/۳۱
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
خطبه اول
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
یاایهاالذین آمنوا اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا با رعایت فرامین الهی سعادت دنیا و آخرت خود را تامین می کنند و در این مسیر تلاش می کنند تا حقی از حقوق افراد که متوجه آنان است از بین نرود. بحث ما در حقوقی بود که در فرمایش امام سجاد علیه السلام آمده است و حضرت در مواردی من جمله حقوق متخاصمَین بحث را طوری پیش بردند که اساساً جدالى بین اهل ایمان واقع نشود و طرفین دعوا با دلخوشی از هم جدا شوند.
موارد نهی و امر در دستورات اهل بیت فراوان است که هر کدام را انجام بدهیم به نتیجه می رسیم. یکی از موارد نهی این است که رسول خدا فرمودند: من بعد از نهی شدن از بی پرستی از چیزی به اندازه کشمکش کردن با مردم نهی نشدم. یعنی اهل جدال و مراء نباشیم. مسئله خیلی مهم است.
در این نوبت رسیدیم به موردی که ما بر علیه کسی مطلبی و یا خواسته ای را ادعا می کنیم. فرمودند: «وَ حَقُّ خَصْمِکَ الَّذِی تَدَّعِی عَلَیْهِ إِنْ کُنْتَ مُحِقّاً فِی دَعْوَاکَ أَجْمَلْتَ مُقَاوَلَتَهُ» حق خصم تو آنست که اگر حق با توست بخوبى با وى معامله کنى. «وَ لَمْ تَجْحَدْ حَقَّهُ» و حقش را انکار نکنى. «وَ إِنْ کُنْتَ مُبْطِلًا فِی دَعْوَاکَ اتَّقَیْتَ اللَّهَ» و اگر ادعاى تو علیه او باطل است از خدا بترسى. «وَ تُبْتَ إِلَیْهِ وَ تَرَکْتَ الدَّعْوَى». و توبه کنى و از ادعاى خود باز گردى.
تقریباً مطلب شبیه موردی است که دیگری بر علیه ما دعوی داشت. به هر تقدیر نباید حق کسی ضایع شود. اینجا امام علیه السلام تذکر می دهند که مواظب باش وقتی تو کسی را متهم می کنی و بر علیه او ادعائی داری، قطعاً ادله لازم را هم آماده کرده ای که در صورت لزوم ارائه کنی پس این حق خودت را با کلمات درشت و پرخاشگری و تندی و اهانت مطالبه نکن که این کار تو نتیجه ای جز تشدید عداوت و کینه و نارحتی های آینده به همراه نخواهد داشت.
لذا همانطور که قبلاً هم عرض کردم، از روایات بدست می آید که بهترین کار رفق و مداراست. در روایت دارد در این گونه موارد تمام توجه تان به برهان و حجتی باشد که اقامه می کنید و الا اگر مشغول جدل شوید استدلال شما در محکمه که جای دلیل آوردن است از بین می رود. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: عصبانیت را کنار بگذار، و به دلیلت فکر کن و خود را از امور بیهوده و فاسد حفظ کن و از بیهوده گویى و آوردن حرف فاسد به زبان بپرهیز در نتیجه از لغزش مصون مى مانى و به نتیجه مى رسى.
همیشه با دلیل و برهان قاطع می توان بر خصم غلبه کرد و به حق خود رسید و لازم نیست که بیراهه رفت. به هر تقدیر مشاجره و لجاجت مذموم است و نکوهش شده و در دستورات دینی هم تاکید شده که به این امور نزدیک نشوید. چون اثری جز کینه و دشمنی ندارد.
به این روایت دقت بفرمائید که امام باقر علیه السلام از رسول خدا نقل می کنند که حضرت فرمودند: جبرئیل علیه السلام مرتب مرا از یک چیز نهى مى کرد و آن مشاجره با دیگران است. همان طور که از شرب خمر و بت پرستى نهى مى کرد.
از این بالاتر این است که ما حتی نباید نسبت به برادران ایمانی خود گمان بد داشته باشیم. نه که مشاجره نکنیم حتی نباید فکر بد هم داشته باشیم. امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر مومنى، نسبت به مومن دیگر نیت بدى داشته باشد، خدا اعمال عبادى او را قبول نمى کند. توجه فرمودید؛ نمی گوید که به مشاجره تبدیل شده، فقط در دل و نیت مقداری خلل داشته.
این را بگیرید و بعد ببینید رفتار خود ما با دوستانمان چگونه است. عده ای دنبال می کنند تا یک حرفی، یک اشتباهی و خللی از کسی بدست بیاورند، بعد هم مسلمان و نمازخوان و خیلی چیزهای دیگه هم خود را می دانند. مومن متقی شیعه امیرالمومنین نیت بد راجع به افراد ندارد. اگر داشتی باید به اصلاح نفست بپردازی برادر و خواهر بزرگوار.
امیرالمومنین علیه السلام به بعضى از فرزندانشان فرمودند: از دشمنى با دیگران بپرهیزید! چرا که آنان دو دسته اند: یا انسان هاى عاقلى هستند که در صورت دشمنى از راه هوش و ذکاوت وارد مکر مى شوند و تو را گرفتار مى کنند و یا انسان هاى جاهلى هستند که با عجله تو را گرفتار مى کنند؛ دشمنى این گونه آغاز مى شود که تو چیزى مى گویى و او پاسخى مى دهد، گفته تو جنس مذکر و پاسخ او جنس مونث است. مولود این دو، دشمنى است. ببینید که حضرت چه تعبیر قشنگی کردند.
مطلب بعدی اینکه گاهی انسان خیال می کند اگر بر علیه کسی ادعائی کند می تواند به منفعتی دست پیدا کند و یا خیال حقی برای خودش می کند در نتیجه اقدام به ادعای باطل می کند. در اینجا امام علیه السلام نصیحت می کنند و می فرمایند: «وَ إِنْ کُنْتَ مُبْطِلًا فِی دَعْوَاکَ اتَّقَیْتَ اللَّهَ وَ تُبْتَ إِلَیْهِ وَ تَرَکْتَ الدَّعْوَى». از خدا بترس که علیه دیگران ادعاى باطل کنى، برو توبه کن و دعوا و مخاصمه را رها کن که به دین و دنیاى تو ضرر مى رساند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
خطبه دوم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم. اهل تقوا به موعظه توجه دارند و از آن تاثیر گرفته عمل می کنند. در حکمت۱۴۲ ازحکم نهج البلاغه که امیرالمومنین علیه السلام به کسی که موعظه خواسته بود، فرمودند: «لَا تَکُنْ مِمَّنْ …..» مواردی را خواندیم.
رسیدیم اینجا که فرمودند: «یَخَافُ عَلَى غَیْرِهِ بِأَدْنَى مِنْ ذَنْبِهِ» بر دیگران به گناهى سبک تر از گناه خود بیمناک است، «وَ یَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَکْثَرَ مِنْ عَمَلِهِ» و براى خود بیش از کارى که کرده است انتظار پاداش دارد. میفرماید اینطور نباشید. «إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَ فُتِنَ» وقتى که بىنیاز شود، شادمان گشته و به گمراهى افتد، «وَ إِنِ افْتَقَرَ قَنَطَ وَ وَهَنَ» و هنگام تنگدستى ناامید و سست مىشود، «یُقَصِّرُ إِذَا عَمِلَ» به هنگام عمل کوتاهى مىکند «وَ یُبَالِغُ إِذَا سَأَلَ» و در وقت درخواستِ حاجت پافشارى مىکند،
«إِنْ عَرَضَتْ لَهُ شَهْوَهٌ أَسْلَفَ الْمَعْصِیَهَ وَ سَوَّفَ التَّوْبَهَ» و اگر در معرض هواى نفس قرار گیرد، معصیت را پیش و توبه را پس مىاندازد، «وَ إِنْ عَرَتْهُ مِحْنَهٌ انْفَرَجَ عَنْ شَرَائِطِ الْمِلَّهِ» و اگر غمى به او برسد، از حدود شرایط دیانت بیرون مىرود، «یَصِفُ الْعِبْرَهَ وَ لَا یَعْتَبِرُ» در باره پند و عبرت از دیگران سخن مىگوید امّا خود عبرت نمىگیرد، «وَ یُبَالِغُ فِی الْمَوْعِظَهِ وَ لَا یَتَّعِظ» در پند دادن به دیگران زیادهروى مىکند ولى خود پندپذیر نیست. «فَهُوَ بِالْقَوْلِ مُدِلٌّ وَ مِنَ الْعَمَلِ مُقِلٌّ» بنا بر این او تنها به سخن مىنازد و از جهت عمل ناچیز است.
پنج شنبه ۱۵ شوال شهادت یا وفات دانشمند انقلابی و عالم مجاهد و برجسته جهان اسلام و امام زاده لازم التعظیم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در سال۲۵۲ قمری است. این شخصیت بزرگوار دارای فضائل بی شماری است که بنده در نوبت های قبل اشاراتی داشته ام.
روایاتی داریم که از نظر سند یا تاریخ مورد اشکال هستند ولی برای حضرت فضائلی را بیان می کنند که نمی خوانم. اما مطلبی که صحیح است و در روایات متعددی وارد شده و در زیارت نامه هم هست این است که فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم همان فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام است. با اینکه درباره هیچ امام زاده و یا بزرگوار دیگری چنین تعبیری ذکر نشده و یا شاید جستجوی بنده ناقص بوده به هر تقدیر بنده ندیدم.
امام هادی علیه السلام فرمود: «لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیم عِندَکمُ لَکُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ». فضیلت زیارت امام حسین چقدراست؟ طبق بعض روایات بیش از هزار حج و عمره است. حالا اگر به زیارت حضرت عبدالعظیم بروید چنین ثوابی است.
چرا حضرت عبدالعظیم از این منقبت برخوردار شده که زیارت مرقد مطهرش را که زیارت کنیم کان به زیارت امام حسین علیه السلام رفته ایم؟ باید دقت بیشتری در جهات مختلف شخصیت او از نظر علم و عمل داشت تا شاید پی به این فضیلت برد. بویژه زمان شناسی و دشمن شناسی و اقدامات انقلابی و مجاهدت برای حفظ و نشر مکتب اهل بیت علیهم السلام.
به خاطر درک ثواب به زیارتش می روند و در نتیجه با روش و مکتب اهل بیت بیشتر آشنا می شوند. یک نوبت هم راجع به عرضه دین به امام نکاتی مطرح کردم که از ویژگی های ایشان بوده و این عرضه دین را که امروزه نمی شود به امام معصوم داشت شاید بتوان توسط ادعیه و زیارات جبران کرد.
یعنی وقتی به محتوای بعض از ادعیه توجه می کنیم می بینیم که باورهای دینی ما را تصحیح می کنند کانّ فرصتی داده اند که در دوره غیبت دین خود را عرضه کنیم. مثل زیارت جامع و معتبر و مستند آلیس که از ناحیه مقدسه حضرت ولیعصر ارواحنا فداه به ما رسیده است و در همه زمان ها می شود خواند. و ما در این زیارت اعتقادات صحیح را به حضرت عرضه می کنیم و او را شاهد می گیریم. لذا می تواند جایگزین خوبی برای عرضه دین به امام معصوم باشد.
در همین تاریخ ۱۵ شوال در سال ۳ قمری شهادت حضرت سیدالشهدا حمزه عبدالمطلب واقع شد که راجع به ایشان هم مطالبی بیان شد و در این نوبت عرض می کنم: حضرت حمزه بن عبدالمطلب، ملقّب به سید الشهداء، اسد اللّه و اسد الرسول است. مادر مکرمهاش، هاله بنت وهب و دختر عموی حضرت آمنه بنت وهب (مادر پیامبر اکرم) است.
دوسال هم فاصله سنی دارد حمزه با پیامبر. بعضی هم گفتند ۴ سال که دوسال قطعی است. و حمزه بزرگتر است. در روایاتی هم آمده که از یک بانویی هردو شیر خوردند که برادر رضاعی همدیگر هم می شوند. دوران طفولیت را به همراه رسول خدا در خانه حضرت عبدالمطلب سپری کردند.
عوامل متعدد ظاهری و باطنی موجب شد که بین حمزه و پیامبر علاقه و الفت شدید بوجود بیاید و نام حمزه را نزد رسول خدا از بهترین نام ها قرار دهد. امام صادق علیه السلام فرمودند: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وُلِدَ لِی غُلَامٌ فَمَاذَا أُسَمِّیهِ قَالَ سَمِّهِ بِأَحَبِ الْأَسْمَاءِ إِلَیَ حَمْزَهَ». مردی آمد خدمت پیامبر و گفت صاحب فرزند پسری شدم نامش را چه بگذارم؟ حضرت فرمودند به بهترین نامها در نزد من و آن حمزه است.
برای خواستگاری از حضرت خدیجه برای رسول خدا حمزه با برادرش ابوطالب رفتند. این مقدار الفت و نزدیکی بین او و پیامبر بود. نسبت به اسلام جوری بود که سراسر وجودش آماده فدا شدن در راه دین خدا بود. و در وقت شهادت روزه بود، سی و یک تن از سران دشمن را به درک فرستاد و بعد به شهادت رسید و بدن مبارکش توسط زنی پلید به نامه هند، همسر ابوسفیان و مادر معاویه مُثله شد و نام حضرت در زیارت عاشورا به کنایه برده شد. «آکله الاکباد» همین زن است.
رسول خدا کنار پیکر حضرت حمزه آنقدر گریه کرد که نفسهایشان به شماره افتاد و به حالت غش کردن و از حال رفتن رسید. در بیانی امیرالمؤمنین فرمود: آزمون مصیبت شهادت حضرت حمزه برای پیامبر از آزمون قربانی فرزند برای حضرت ابراهیم به مراتب سنگینتر بوده است.
درجنگ احزاب (خندق) هنگام مبارزه علی علیه السلام با عمروبن عبدوَدّ، پیامبر رو به آسمان کرد و دستانش را بالا گرفت و این دعا را مکرّر میخواندند: «اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَخَذْتَ مِنِّی عُبَیْدَهَ یَوْمَ بَدْرٍ وَ حَمْزَهَ یَوْمَ أُحُدٍ فَاحْفَظ عَلَیَّ الیَومَ عَلیّاً ؛ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِین». خدایا تو عبیده را در روز بدر از من گرفتی و حمزه را در روز احد از من گرفتی و امروز علی را برای من حفظ کن. و بعد به آیه ۴۹ انبیاء اشاره کردند. حضرت على علیه السلام مىفرمود: اى کاش بعد از رحلت پیامبر یاری همچون حمزه مىداشتم.
از ویژگی های حضرت حمزه که رسول خدا درباره اش فرمود این است که او از شفیعان بزرگ روز قیامت است. و فرمود: «مَنْ زَارَنِی وَ لمْ یَزُرْ عَمِّی حَمْزَهَ فَقَدْ جَفَانِی». کسی که به زیارت من بیاید و عمویم حمزه را زیارت نکند به من جفا کرده است.
مفسرین بزرگوار به استناد روایات علاوه بر آیات عمومی جهاد و هجرت و… که حضرت حمزه از مصادیق آنها است، گفته اند شش آیه قرآن در شأن ایشان نازل شده است. وقتی این ویژگی ها را می بینیم و بعد به تاریخ نگاه می کنیم متوجه می شویم که چه جنایت بزرگی را امویان در حق او انجام دادند. امیرالمومنین و ابوطالب و … را ترور شخصیتی کردند و حمزه را هم از تاریخ حذف کرده اند.
نگاهی به تاریخ و کتب مهم و مورد اعتنا بکنید؛ مثلاً در دو کتاب مهم حدیثی صحیح بخاری و صحیح مسلم که فصلی را اختصاص داده اند به بیان مناقب اقوام و عشیره و اصحاب به نام کتاب الفضائل، که برای هر کس هم باب جدائی قرار داده شده، حتی ابوالعاص که داماد خوانده حضرت است یا سعد ابی وقاص چون از قبیله مادر رسول خداست بیان شده، از ابوهریره و معاویه و امثال اینها نام برده شده اما از محبوب ترین عمو و از برترین صحابه، مهاجر و مجاهد فی سبیل الله حضرت حمزه سیدالشهداء نامی برده نشده است، کان اصلاً پیامبر قوم و خویشی و صحابه ای به این اسم نداشته است.
علت آن هم شاید این باشد که حضرت حمزه اولین شخصیتی است که از ولی الهی حمایت صددرصدی کرده و رکن رسول خدا بود. و نماز میت هفتاد تکبیره و هفتاد نماز بر پیکر حمزه خواندن و زیارت دو روز در هفتهی (دوشنبه و پنج شنبه) صدیقه طاهره و بعد توجه امیرالمومنین به او این پیام را دارد که از حمزه در حمایت از ولی الهی الگو بگیریم و در هیچ زمانی ولی خدا را تنها نگذاریم. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و موالیان اهل بیت قرار دهد.
۳ خرداد سالگشت فتح خرمشهر در سال ۱۳۶۱ بعد از ۵۷۸ روز اشغال است که در عملیات بیت المقدس واقع شد. این پیروزی درس های بزرگی به ما داده است و آن اینکه اگر دشمن از همه جهت قوی و نیرومند باشد با عده و عده و استحکامات چند منظوره باشد و محاصره اقتصادی و جنایات متعدد کرده باشد، باز در مقابل کسانی که تکیه گاهی جز خدا ندارند و برای آرمانی بلند قیام کرده اند، تاب مقاومت ندارند. غنیمت بجای مانده و اسرای فراوان این عملیات گواه مطلب است.
حضرت امام ره در این باره فرمود: مردم ایران ثابت کرده اند که تحمل گرسنگى و تشنگى را دارند، ولى تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت. ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملاتِ تمامى جهانِ کفر علیه اصول انقلابِ خویش مقاومت کرده است که در اینجا مجال ذکر همه آنها نیست. که اگر نبود حضور مردم، هر یک از این توطئه ها میتوانست به اصول نظام ضربه بزند.
این حرف ایشان امروز هم زنده است که می بینیم تلاش می کنند تا مردم را از اصول انقلاب منصرف و منحرف کنند و سعی می کنند با انواع حیل حضور مردم را در عرصه های مختلف به خصوص انتخابات کم رنگ کنند اما به فضل پروردگار، خناثان داخلی و دشمنان خارجی خواهند دید که ملت ایران با قدرت و بصیرت وارد عرصه می شوند و از کیان کشورشان به احسن وجه حراست می کنند.
خیلی خلاصه این اتفاق مهم یعنی پیروزی خرمشهر را گزارش می کنم. یکى از بزرگترین و مهم ترین حوادث تاریخ معاصر کشور و تاریخ انقلاب اسلامى، دوران هشت ساله دفاع مقدس است. از بعد جنگ جهانی دوم تا وقتی شوروی از هم پاشیده شد، تمام جنگ های منطقه ای را دو ابر قدرت توسط کشورهای تحت سلطه و به صورت نیابتی اداره می کردند. مثل جنگ دو کره، جنگ ویتنام، جنگ های هند و پاکستان و… اما جنگ تحمیلی تنها جنگی بود که دو ابرقدرت باهم برعلیه نظام اسلامی هم داستان شدند و یک جبهه تشکیل دادند و جنگی استثنایى در دوره دوقطبى جهان را بوجود آوردند.
نیتشان هم از بین بردن نظام اسلامی بود. طه یاسین رمضان، معاون نخست وزیر عراق در گفتوگو با مجلهى «الثوره» گفت: «این جنگ بهخاطر عهدنامهى ۱۹۷۵ و یا چند صد کیلومتر خاک و یا نصف شط العرب نیست؛ این جنگ بهخاطر سرنگونى جمهورى اسلامى است».
این جنگ قدرت مقاومت ملت ایران را در مقابل حملات بین المللی که در قالب جنگ منطقه ای بروز کرده بود به خوبی نشان داد که از مهمترین لحظات این دوران نورانی که مهمترین نقطه استراتژیک از سلطه دشمن آزاد شد و جمهوری اسلامی را در موضع برتر قرار داد، فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس بود.
خرمشهر نماد مقاومت است. مردان مقاومت، زنان مقاومت، جوانان مقاومت، نوجوانان مقاومت، مسجد مقاومت همه در خرمشهر نمونه دارد. خدای تعالی شهدا بزرگوار را عموماً و شهدا فتح خرمشهر را خصوصاً و شهدا مدافع حرم و حاج قاسم عزیز را بالاخص رفعت مقام عنایت بفرماید.
در سالگشت پیروزی در عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر بوی آزادی بیت المقدس به مشام می رسد. این شور و هیجان جدیدی که در منطقه و قدس و غزه و کرانه غربی رود اردن بوجود آمده نوید پیروزی و از کار افتادن ماشین جنگی دشمن را می دهد. بله می کشند و تخریب می کنند و آواره می کنند اما مانند کرم ابریشمی که به دور خودش می تند تا در نهایت خفه می شود عمل می کنند. این ها همه تلاش برای نابودی خودشان است.
هدایت های حکیمانه امام المسلمین و حضور حاج قاسم و همراهانش در میدان و کمک های مستشاری، دست مقاومت فلسطین را پر کرد، بطوری که در انتفاضه جدید شاهد حضور گسترده مردمی با استفاده از سلاح های جدید هستیم. آقا یک وقت فرمودند غزه و کرانه غربی رود اردن مسلح شوند و چند روز قبل هم به تلاحم و همبستگی و پیوستگی عمومی اشاره کردند و امروز با همین رویکرد و شعار القدس اقرب، وضعیت سفاکان صهیونیست به شدت سخت شده است.
امروز اسرائیل به بدترین وضع دچار است. با پیچیده ترین و مدرن ترین تجهیزات و رصد شبانه روزی نمی تواند یک باریکه را تحت کنترل داشته باشد. در مقابل قدرت مقاومت تحقیر شده. ذلت و اضمحلال او مشهود است. بله آسیب میزند. نزدیک سیصد نفر کودک و زن و غیر نظامی را به شهادت رسانده اما در این نوبت همه با هم پیوسته آمده اند.
در طی این ده یازده روز ۳۵۰۰ موشک برسرشان ریخته اند و ۲ میلیارد دلار خسارت وارد کرده اند و ۳۰ در کارخانه هایشان را از کار انداخته اند. و جالبتر اینکه جامعه جهانی را هم با همه محدودیت ها به خاطر بیماری و ویروس کرونا به حرکت درآورده اند تظاهرات در خود آمریکا را حتماً دیدید.
امروز اسرائیلی که دو سال است نتوانسته برای خودش دولت تشکیل دهد بعد از خرابکاری های نطنز به خوبی این را فهمیده است که اگر یکی بزند مستقیم و غیر مستقیم ده تا می خورد. موشک های مقاومت که هنوز از همه ی نمونه ها، رونمائی نکرده است کابوسی را برای اسرائیل درست کرده که از ترس مردن زودتر می میرند.
البته دیشب اعلام آتش بس کردند. مردم فلسطین و آن منطقه هم جشن گرفتند . در این نوبت بالاخره کمتر از ۱۰ دوازده روز تسلیم شدند. نامه ای را هم دوروز گذشته ائمه جمعه ایران و نمایندگان ولی فقیه نزدیک ۹۰۰ نفر نامه سرگشاده ای را برای ائمه جمعه بلاد اسلامی فرستادیم که خودتان در فضا متن نامه را ملاحظه کنید. از خدای تعالی درخواست میکنیم که مجروحان این حوادث اخیر را به رحمت و کرامت خودش زودتر مورد شفا قرار دهد و شهدای بزرگوار این روزها را غریق رحمتش بگرداند.
نکته دیگری که عرض می کنم این است که مهلت سه ماهه ایران چند روز آینده تمام می شود و تا امروز خواسته های ایران محقق نشده و علی رغم تذکرات رهبر معظم انقلاب، مذاکرات مسیر فرسایشی را طی می کند. کش دار کردن مذکرات معنا ندارد مگر اهداف سیاسی برای دو قطبی کردن جامعه داشته باشید و بخواهید به جای پاسخگوئی برای عدم موفقیت ها مقصر پیدا کنید. این خوب نیست. باید زودتر اگر نمی شود تمامش کنید.
نکته دیگر اینکه این صد روز آخر را طوری عمل کنید که نام نیکی هم از شما برده شود. از دوقطبی سازی و ایجاد چالش پرهیز کنید. فضا را برای برگزاری انتخاباتی با شکوه و پرشور فراهم کنید. سخنان انحرافی راجع به انتخابات و مذاکرات و امثال اینها نزنید، چیزهائی گفته می شود که همه اش زمینه و قابلیت پاسخ دارد.که اگر لازم شد در نوبت های دیگر عرض میکنم.
مردم هم عملکرد کاندیداها را به خوبی بررسی کنید و از توانمندی های آنان با خبر شوید و با شاخص های گفته شده تطبیق دهید و اصلح را انتخاب کنید. جوان به تعریف رهبری، انقلابی، حزب اللهی، با نشاط، مومن، استکبار ستیز، ضد تجمل و اشرافیگری، جهادی و پرتلاش، با برنامه و هدفمند، میدان شناس و دیپلماسی بلد، هر کدام از اینها افرادی را داخل و افرادی را خارج می کند و کار را برای انتخاب راحت تر می کند.
ای کاش اجازه می دادند تا شورای نگهبان آنچه را گفته بود در مرحله ثبت نام اعمال می کرد تا بعضی با ثبت نامشان به فهم مردم توهین نکنند. و یا قانون به شورای نگهبان اجازه می داد که در تائید صلاحیت ریاست جمهوری به بیشتر از کف صلاحیت توجه می کرد تا برای مردم هم انتخاب راحت تر می شد.
به هر تقدیر به نظرم باید قطعاً به این افراد رای ندهید، کسانی که کشور را با سیاست هایشان از نظر اقتصاد و معیشت و اشتغال به این روز انداختند و حالا گریه می کنند که کذا و کذا. به کسی که رعایت اخلاق را نمی کند و به کاندیداهای دیگر با اشاره و با صراحت طعنه می زند صلاحیت لازم را ندارد و نمی شود به او رای داد. به کسی که وقتی مسئولیت داشته نسبت به آرمان های انقلاب بی تفاوت بوده و دفاع نکرده و مسیر را برای گرفتار شدن مردم هموار کرده رای ندهید. به افکاری که اگر مدیریت را بدست بگیرند برای مردم و ارزش های انسانی اعتباری قائل نیستند رای ندهید.
موارد اینچنینی زیاد است که وقتی بررسی میکنید میفهمید که چه کسانی را باید خارج کنید و چه کسانی داخل خواهند شد. راجع به اینکه به چه کسانی رای خواهیم داد انشاء الله در آینده بحث خواهم کرد.
نکته استانی این که باید از کلیت تلاش آقایان ابتدائاً در اجرایی و بعد در نظارت و بعد فعالیت سنگین عزیزان در نظارت استان تشکر کنم بالاخره حجم بالای پرونده ها و رسیدگی دقیق در فرصت کم سخت است و حتماً موارد اشتباه و نقص در کار پیدا می شود. این طبیعی است. تعداد محدودی از افراد تعداد زیادی از پرونده را طی چند روز باید بررسی کنند.
از همه کسانی که در این زمینه کار کردند تشکر میکنیم. بخصوص عزیزان در نظارت چون حجم بالایی از فشار روی آنها بود و به خاطر نقص قانون و بعضی از موارد آنها بیشتر مورد اعتراض واقع می شوند. مهم رویکرد عزیزان بود که سعی داشتند افرادی که نقصی دارند در همین ابتدای کار جلوگیری کنند و نگذارند که آنها بالا بیایند. البته حتماً هرکدام از این آقایان برای نظری که داده اند بین خود و خدا حجت دارند و برای یوم الجزاء پاسخ آماده کرده اند.
اما همانطور که عرض کردم از این جا به بعد کار مردم شروع می شود که به چه کسی رای می دهند. به نظرم باید بگذارید افکار جدید با ایده های نو و برنامه های تازه وارد عرصه شوند. گذشتگان کار خودشان را کردند. مدیریت این شهر چندین سال دست یه گروه و یک فکر بوده. کارشان را دیده ایم و نشان دادند. خوب است که فضاها را باز کنیم برای افراد دیگری.
نمیگویم حالا حتما به چه کسانی رای بدهید یا ندهید. عرض من مطلب بالاتری است. خود شما دیدتان را باز کنید ببینید به چه کسانی رای بدهید بهتر است. کسانی که غیر از شاخص های گفته شده برای فرهنگ، حمل و نقل شهری، نماها، پارکینگ، رفاه شهری، فضای سبز، پسماند، آلودگی هوا و محیط زیست و امثال اینها برنامه داشته باشند و عرضه کنند صلاحیت رای آوری دارند.
سیاسی کاری را کنار بگذارید. برنامه هایتان را اعلام کنید. مردم خودشان به شما رای خواهند داد. و صلاحیت های لازم را مردم بهتر تشخیص خواهند داد.