متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۸/۱۲/۰۲
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
بندگان خدا خودم و شمارا به رعایت و تقویت تقوای الهی دعوت میکنم. متقین با قربانی کردن حیوانات حلالگوشت خودشان را به مقام منیع تقوا میرسانند و به همین وسیله به خدای تعالی تقرب پیدا میکنند. در آیه ۳۷ سوره مبارکه حج فرمود: «لَن یَنالَ الّلهَ لُحُومُهَا وَ لَا دِمَاؤُهَا وَ لَکِن یَنَالُهُ التَّقوَى مِنکُم.» این زائران خانهی خدا قربانیانى را که در هنگام توقف در منى ذبح میکنند، گوشت یا خون آنها به خدا نمیرسد بلکه هدف از قربانى تقرب به خدا و تقواست. آن چیزی که از این قربانیها به خدای تعالی میرسد، گوشت یا خون که ظاهر قربانی است نمیرسد. بلکه روح و جان و باطن عمل که همان تقواست به خدا میرسد.
قطعاً کسانی که از مال خودشان میگذرند، روحیه تقوا در آنها شکوفا میشود. وقتی تقوا به خدا میرسد قطعاً متقی هم به خدا میرسد. تقوا صفت متقی است نمیشود صفت برسد اما خود شخص نرسد. وقتی تقوا به خدا رسید متقی هم رسیده. قربانی انسان را لایق لقاء پروردگار میکند و ملاقات باخدا میکند. در یک بیانی است امام صادق علیهالسلام به ابوبصیر فرمودند: «هنگامیکه اولین قطره خون قربانی بر زمین میریزد گناهان صاحبش بخشیده میشود و بهوسیله قربانی معلوم میشود چه کسی تقوای الهی دارد.» بنابراین یکی از اعمال ما مثل نماز، مثل روزه، مثل حج، مثل زکات قربانی کردن است که این قربانی حقوقی دارد؛ امام سجاد علیهالسلام در رساله حقوقشان به حقوق قربانی کردن پرداختند. من حقوق نماز و روزه و زکات و اینها را گفتم و رسیدیم به حقوق قربانی. حضرت فرمودند: «وَ أَمَّا حَقُّ الْهَدْیِ فَأَنْ تُخْلِصَ بِهَا الْإِرَادَهَ إِلَى رَبِّکَ.» حق قربانى این است که با قصد خالص براى پروردگارت باشد این را برای خدا انجام دهی، این گوسفند، مرغ، شتر، گاو و این حیواناتی را که اجازه داریم برای قربانی کردن اینها را خالصانه برای خدا باشد؛ این حق اول است. بعد همین حق را توضیح میدهد وَ التَّعَرُّضَ لِرَحْمَتِهِ وَ قَبُولِهِ و تنها بهمنظور رحمت خدا و قبول خدا باشد. جلب رحمت کنی و خدا قبول کند. «وَ لَا تُرِیدَ عُیُونَ النَّاظِرِینَ دُونَهُ.» و براى جلب نظر مردم نباشد یعنی عملت عمل ریایی نباشد، چون ریا از اعمال قصدیه است، کسی از قصد ما مطلع که نیست؛ خودمان میدانیم و خدا که این کار را برای خدا انجام دهیم یا مردم. حالا که خودمان میدانیم خودت برای خدا انجام بده. «فَإِذَا کُنْتَ کَذَلِکَ لَمْ تَکُنْ مُتَکَلِّفاً وَ لَا مُتَصَنِّعاً وَ کُنْتَ إِنَّمَا تَقْصِدُ إِلَى اللَّهِ.» اگر چنین باشى، یعنی برای خدا بخواهی کارت رو انجام بدی؛ خودت را به تکلف و سختی نیانداختهای و ظاهرسازی نکردهای و همانا قصد خدا راداری، اینها حق قربانی کردن است. «وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ یُرَادُ بِالْیَسِیرِ وَ لَا یُرَادُ بِالْعَسِیرِ.» و بدان که خداوند برای بندگانش آسانی را اراده کرده نه سختی و مشقت را. «کَمَا أَرَادَ بِخَلْقِهِ التَیْسِیرَ وَ لَمْ یُرِدْ بِهِمُ التَّعْسِیرَ.» چنانچه خدا هم به خلق خود تکلیف آسان کرده و تکلیف دشوار نکرده چراکه دین ما، دین سهله و سمحه است و سختی در دین وجود ندارد. خیلی از این سختیهایی که ما در مسائل دینیمان میکشیم خودمان برای خودمان تحمیل کردیم و سخت گرفتم والا اساساً احکام اسلام ساده و آسان است بله دقت را دارد؛ میگوید حتماً باید روبهقبله نماز بخوانی خب برای اینکه آدم قبله را به دست بیاورد باید دقت کند یا باید حتماً طهارت داشته باشی و طهارت را هم توضیح داده که باید چگونه باشد حالا اگر یک شخصی به وسواس افتاد ربطی به دین ندارد لذا سختی را خود افراد به خودشان میدهند والا دین آسان است. «وَ کَذَلِکَ التَّذَلُّلُ أَوْلَى بِکَ مِنَ التَّدَهْقُنِ لِأَنَّ الْکُلْفَهَ وَ الْمَئُونَهَ فِی الْمُتَدَهْقِنِینَ فَأَمَّا التَّذَلُّلُ وَ التَّمَسْکُنُ فَلَا کُلْفَهَ فِیهِمَا وَ لَا مَئُونَهَ عَلَیْهِمَا» فروتنى کردن و تواضع داشتن براى تو سزاوار و بهتر است از اینکه بخواهی خودنمایی کنی چون اینگونه عمل کردن کار خانهاست که خود را به تکلف و پرخرجی میاندازند؛ اما فروتنى و افتادهحالی نه تکلف دارد و نه خرج. پیغمبر اکرم (ص) در یکمرتبه در یک مرحلهای ۱۰۰ شتر قربانی میکردند و بعضی وقتها هم یک گوسفند میکشت؛ برای حج و واجب یکجور انجام میداد و برای مستحب یکجور دیگر. «لِأَنَّهُمَا الْخِلْقَهُ وَ هُمَا مَوْجُودَانِ فِی الطَّبِیعَهِ وَ لا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ.» زیرا موافق طبیعت انسان و سرشت آفرینشاند و در طبیعت مخلوقاند؛ و بعد فرمود: «لا قوه الا باللَّه.»
توجه دارید هر چیزی که انسان را به خدا نزدیک میکند، قربانی انسان است. قربان به معنای قرب است؛ یعنی انسان عملی انجام بدهد که وسیله آن عمل به خدا نزدیک شود حالا فرمود «الصَّلاهُ قُربانُ کُلِّ تَقِیٍّ» لذا نماز قربانی ماست و ما را به خدا نزدیک میکند. «الزکات قُربانُ کُلِّ تَقِیٍّ» زکات و صدقه دادن مقرب ماست. یک وقتی هم گوسفندی را میکشد و گوشت او را صدقه میدهد که این هم قربانی است. چون این کار انسان را به خدا نزدیک میکند. البته سابقه تقرب به خداوند بهوسیله ذبح حیوان، طولانی است و از زمان حضرت آدم علیهالسلام که هابیل قوچی را بهعنوان قربانی به درگاه خدای تعالی هدیه کرد شروع میشود و همینطور ادامه دارد تا زمان حضرت ابراهیم و ذبح حضرت اسماعیل و تا زمان رسول خدا و ذبح در حج و قربانی کردن حیوانات حلالگوشت در مناسبتهای مختلف تا امروز داریم.
قربانی دو قسم است: واجب، مثل حج و نذر مثلاً اگر بیمارش در منزل خوب شود و شفا پیدا کند یک گوسفند قربانی کند و گوشت آن را صدقه دهد؛ و دیگری مستحب. در روایات در مورد قربانی کردن بهعنوان نشانهای از قطع دلبستگی و وابستگى به مادیات و عشق و محبت به خدای تعالی مطرح است که شخص درراه رضای خدا از مال و ثروتش بگذرد. اگر کسی قصد شکرگزاری نعمتهای خدا را داشته باشد یکراهش همین قربانی کردن است. سرّ قربانی در این است و نشانه اوج بندگی انسان در مقابل پروردگارش. روحیه ایثار و ازخودگذشتگی با قربانی کردن در انسان تقویت میشود و روحیه منفعتطلبی و زیادهخواهی از شخص گرفته میشود. لذا برای تشویق مؤمنین به این عمل خداپسندانه اهلبیت نکاتی را بیان فرمودهاند. خوب است شما هم اهل قربانی باشید، بعضی وقتها آدم توانش را ندارد یک گوسفندی را بهتنهایی قربانی کند چندنفری باهم شریک شوید و یک گوسفندی را بکشید و گوشتش را صدقه دهید. آثار و برکات فروانی دارد. کسی که بتواند هرروز این کار را بکند. بعضی از اولیاء خدا از انبیاء روزانه میکشتند. هر فرصتی که توانستید افراد باهم جمع شوید و بکشید مثل وقف که عرض میکنیم چندنفری باهم وقف کنید اینجا هم میشود کار خیر را بعضی وقتها میشود دستهای دیگر را هم در او داخل کرد. مثلاً فرمودند: کسی که پولی نداشته باشد تا قربانی کند، میتواند قرض کند و این سنت را بهجای آورد. اصلاً قرض کردن را زیاد مطلوب نمیدانند در روایت اما در این مورد میتوانید قرض کنید که این روایت اهمیت موضوع را نشان میدهد.
مولانا امیرالمؤمنین علیه افضل صلوات المصلین فرمودند: اگر مردم میدانستند قربانی چه ثمرهای دارد، قرض میگرفتند و قربانی میکردند. بعد امام علیهالسلام به نمونهای از آثار که بخشش گناهان است اشاره فرمودند: که با اولین قطره خونی که از قربانی بریزد، قربانی کننده بخشوده میشود. قربانی برای خدای تعالی نشانه عشق به خدا و صداقت در اعمال است. نشانه تسلیم خدای تعالی و ربالعالمین بودن است
امام صادق علیهالسلام درباره فلسفه قربانی کردن فرمودند: همانا قربانی گناهان صاحبش را میریزد و باعث آمرزش آنها میشود، هنگامیکه اولین قطره خونش بر زمین میریزد. اینها تأکید و تائید است.
البته عدهای هم که همیشه بیمارگونه به دستورات حیاتبخش اسلام نگاه میکنند و توجهی به جهانبینی و علل خلقت ندارند، این کار را خشونتطلبی برعلیه حیوانات میدانند. اینها دستورات حیاتبخش اسلام را متوجه نمیشوند چون جهانبینی، جهانبینی درستی نیست و کسی که جهانبینی الهی داشته باشد و علل خلقت را بداند و خالق را رب عالم و پرورشدهنده انسان بداند و اوست که تربیت میکند و مسیر را برای ما مشخص میکند مطیع خواهد. درحالیکه خداوند آن را یکی از شعائر و نشانههای الهی و موجب خیروبرکت را همین قربانی میداند. در آیه ۳۶ سوره مبارکه حج فرمود: «وَ الْبُدْن جَعَلْنَـَهَا لَکُم مِّن شَعَائرِ اللَّهِ لَکُم فِیهَا خَیْرٌ.» شتران قربانی را برای شما از شعائر قراردادیم برای شما در آنها سودی است.
بههرتقدیر یکی از اعمالی که ماها انجام میدیدم قربانی کردن است و این حقوقی دارد، مهمترین حق این عمل که هم واجبش هست و هم مستحبش هست این است که خالص برای خدا باشد والا هیچ ارزشی ندارد و اگر کسی خالصانه برای خدا قربانی کرد بداند که گوشت و خون آن قربانی به خدا نمیرسد. آن چیزی که میرسد به خدا روح عمل است که تقواست و انسان را باتقوا میکند و متقی.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و شما خواهران و برادران ایمانی را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین، منشِ زندگی خودشان را بر اساس فرامین الهی و دستورات اهلبیت علیهمالسلام تنظیم میکنند. علی علیهالسلام در حکمت ۱۲۱ از حکم نهجالبلاغه مواردی را بیان فرمودهاند که قسمتی را این نوبت و بقیه را جلسهی بعد با قید حیات عرض میکنم. حضرت برای بر حذر داشتن از بدیها فرمودند: «عَجِبْتُ لِلْبَخِیلِ یَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِی مِنْهُ هَرَبَ.» در شگفتم از مرد بخیلى که بهسوی فقری مىشتابد، که از آن گریزان است؛{چون آدم بخیل جمع میکند که یک روز فقیر نشود}یعنی بخل مىورزد از ترس اینکه اگر بخشش کند سرانجام دچار فقر شود. درحالیکه استفاده نکردن او عین فقر است. بخیل بیچاره از ترس فقیر نشدن خودش را در دام بخل انداخته. «وَ یَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِی إِیَّاهُ طَلَبَ.» و از آنطرف بینیازی را مىجوید که از دست مىدهد، یعنی با بخل دنبال توانمند شدن است و قطعاً به خواستهاش نمیرسد و دائماً فقیر است. «فَیَعِیشُ فِی الدُّنْیَا عَیْشَ الْفُقَرَاءِ.» این بیچاره که همش پول جمع کرد اما خرج نکرد پس در دنیا مانند مستمندان زندگى مىکند، چون از اموالش استفاده نمیکند. «وَ یُحَاسَبُ فِی الْآخِرَهِ حِسَابَ الْأَغْنِیَاءِ.» و در آخرت همچون اغنیا و توانگران حساب پس مىدهد. چون مثل آنان مال جمع کرد و وابسته به مال بود. زندگیاش مثل فقرا اما حسابوکتابش مثل اغنیا است. خدای تعالی تقوا را در دلهای ما مستقر بگرداند.
ششم اسفند، ماه رجب از راه میرسد. ماه نزول قرآن. ماه بعثت رسول خدا. ماه ولایت. ماهی پر از خیر و رحمت و کرامت. ماه عبادت و بندگی خدا. فرصتی تازه، از طرف پروردگار عالم برای سرعت بخشیدن به رشد معنوی و کمال انسانی. یکی از ماههایی که حرمت دارد با ویژگیهای فراوان. ماه دعا با مضامین بلند معرفتی و انسانی. در دعاهای ماه رجب از خداوند درخواست میکنیم که در ماه رمضان توفیق عبادت داشته باشیم. این خیلی نکته مهمی است. من زودتر دارم اینها خدمت شما عرض میکنم که دقت کنید؛ یعنی این ماه مقدمه درک ماه رمضان است. پس با توجه باشیم و این فرصت را از دست ندهیم؛ من اینجا همان عبارتی که از توقیع شریف حضرت حجت سلاماللهعلیه بیانشده را درخواست میکنیم که: «وَ بَارِک لَنا فی شَهرِنا هَذا المُرَجَّبِ المُکَرَّم.» یعنی مبارک کن این ماه ما را.
اولِ این ماه پرفضیلت در سال ۵۷ قمری، شهر مقدس مدینه، به نور پنجمین آفتاب درخشنده آسمان امامت و ولایت روشن شد و محمد بن علی الباقر به دنیا آمد. پدر این بزرگوار، حضرت سجاد علیهالسلام و مادر، ام عبدالله دختر امام مجتبی علیهالسلام. امام باقر هم حسنی است و هم حسینی. دوران زندگی امام باقر علیهالسلام از جهات مختلف موردبررسی است و من در هر نوبتی به گوشهای اشارهکردهام. آنچه در این نوبت عرض میکنم و مناسب باحال امروز جامعه ماست و توجه بیشتری را میطلبد این است که سیره علمی حضرت بهترین الگوی عملی براى تولید علم، راهاندازی و ادامه نهضت علمى و تولید علم در بین نسلِ جوانِ مورد اهتمام در بیانیه گام دوم انقلاب است و باید به این بُعد بیشتر پرداخت. امام باقر برای حرکت علمی که راه انداخته بودند، از روشهای متعددی بهره بردند که باید مورد مداقه و توجه جوانان علمی کشور قرار گیرد. روشهای خیلی زیبایی را حضرت به کار برد تا این روش را گسترش داد. البته امام باقر علیهالسلام از آزادی عمل برخوردار نبود و اوضاع برای این امور بسامان نبود. همه امامان در دورههای مختلف این مشکلات را داشتند. عراق که مرکز اصلی شیعیان بود و تعداد زیادی از محبان اهلبیت در آن منطقه جمع بودند برای دستگاه اموی ترسناک بود و حکام اموی تلاش میکردند مردم عراق که شیفته امام باقر بودند و او را امام خودشان میدانستند نتوانند با ایشان ارتباط برقرار کنند و از دیدار جلوگیری میکردند. شنیدید دانشگاه تشکیل داد و چند هزار شاگرد تعلیم داد و بعد امام صادق (ع) اما به این سادگیها درس نمیتوانستد بخوانند. ولی شیعیان در موقعیتهای مختلف بهخصوص موسم حج تماسهای لازم، دستورات و پاسخ سؤالات و شبهات را میگرفتند. امام هم از شیوه تقیه بهترین بهره را برای پیشبرد و احیای دین و تبیین دیدگاه اسلام در امور مختلف بردند.
یکی از راههای مؤثر امام علیهالسلام برای توسعه معارف اهلبیت، به تعبیر رهبری تشکل سازی بود. کاری که امروز روی زمینمانده و لازم است انجام شود. اتفاقاً روز هشتم اسفند، روز تربیت اسلامی و امور تربیتی نامیده شده است. موضوع مهمی است اگر در مسیر ایجاد تمدن نوین اسلامی هستیم، باید نیروی تراز تربیت کنیم و این مهم صورت نمیگیرد مگر اینکه گروههایی با کارکردهایی مشخص تشکیل شود و توانمند شوند تا به مقصد نزدیک شد. پس داشتن تشکل برای این منظور امری ضروری است. امام باقر علیهالسلام وقتی فضای اجتماعی و سیاسی آن روزها که حاکم بر سرزمینهای اسلامی بود و دائماً خلیفه عوض میشد را موردتوجه قراردادند تصمیم گرفتند استعدادهای برتر و قابلیت دار در سراسر بلاد اسلامی را شناسایی و جمع کنند. بعد شروع کردن به تعلیم آنها در رشتههای مختلف علوم و معارف از فقه و کلام گرفته تا طب و نجوم و امثالذلک آموزش دادند و انقلاب بزرگ علمی در جهت نشر تعالیم اسلام به وجود آوردند؛ و بعد از ایجاد این شبکه علمی از دانشمندان مختلف و از فرقههای مختلف، با محوریت خود حضرت علوم اسلامی و شیعی در عرصههای گوناگون توسط شاگردان امام، راویان حدیث و سخنرانان و نویسندگان و تعداد زیادی شعرا به سراسر عالم منتقل شد و دین را حفظ کردند. یکی از شیوههای علمی امام باقر علیهالسلام مناظره با اندیشمندان فرقهها و ادیان دیگر بود که حقانیت علمى و برتری دین اسلام را تحقیر میکردند و یا میگفتند اسلام دستاورد علمی نداشته، امام با مناظره و مباحثه علمی با افراد متعدد از مذاهب گوناگون حقانیت شیعه را ثابت کردهاند. مرحوم طبرسی رضوانالله علیه مجموعه مناظرات امام را در مجموعهای به نام احتیاج جمعآوری کرده که به عزیزانم بهخصوص جوانان بزرگوار مراجعه به آن را توصیه میکنم. یکی دیگر از الگوهای تربیتی ما که میتوان با تأسی به او و روش و سیره او مردم و بهخصوص نسل جوان را هدایت کرد و به مقصد رساند امام هادی علیهالسلام است. ۸ اسفند یعنی سوم ماه رجب سال ۲۵۴ قمری شهادت امام هادی علیهالسلام واقع شد.
حضرت هادی (ع) در مقابل شیوه زندگی ظالمانه، پرتجمل و اشرافی گری حکام وقت با سبک زندگی اسلامی، بااخلاق، معنویت و سادهزیستیاش، قلوب مردم را جذب کرد؛ و این سیره و رفتار اخلاقی و اجتماعی، امروز باید بیش از گذشته موردتوجه واقع شود، بخصوص در رفتار وزندگی مسئولان نظام در ردههای مختلف باید این شیوه و روش زندگی امام هادی مدنظر باشد، چون ساده زیستی، کار فراوان و قناعت در زندگی از ارزشهای الهی است که انقلاب ما هم به این ارزشها توجه داشته. هرگز نباید اجازه داد سبک زندگی مادیگرای غربی نشر و توسعه داده شود. کار مهم تربیتی که باید انجام شود بهخصوص در مدارس و دانشگاهها و حوزهها و دنبال شود، معرفت افزایی نسل جوان نسبت به ارزشهای الهی است که میبینید دشمنان چگونه با طراحی، تلاش در استحاله فکری و فرهنگی جوانان ما دارند؛ به هر وسیله و هر فرصت و زمانی تلاش میکنند که این فکر را از بین ببرند. اگر برنامه نداشته باشیم خسارت قطعی است. اگر دقت فرموده باشید رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان به مسئله فرهنگسازی در ترویج سبک زندگی اهلبیت تأکید کردند. ما از زندگی اهلبیت دوریم. در زندگی شخصیمان، در زندگی اجتماعیمان، در رفتار سیاسیمان، در رفتار خارجیمان، در تربیت فرزندانمان، در برخورد کردن با همسایگانمان، تعاملات اجتماعیمان، مسائل سیاسی جاری کشور، بحث انتخابات که با آن مواجه هستیم؛ به دستورات اهلبیت توجه نداریم. چون با آشنایی همین فرهنگ است که باورها و خلقیات انسان شکل میگیرد و در مرحله بعد بهصورت رفتار و عمل خودش را نشان میدهد. انقلاب اسلامی، تأثیر گفتمان نهضت حسینی (ع) است. ما انقلابمان از اثر گفتمان امام حسین (ع) است. ترویج معارف اسلامى و تبیین ارزشهاى دینى، مبتنى بر معرفت افزایى جوانان نسبت به معصومین و شناخت جایگاه آنان در دین اسلام، هدایت بشر، سبک و سیره زندگى دینى مهمترین عامل سعادت بشر است. برای رسیدن به این مهم و رها شدن از سلطه فکری بیگانگان، برنامهریزی درست و اقدام صحیح و بهموقع لازم است. این مسئلهای است که امام هادى سلاماللهعلیه در طول دوران امامتشان توجه داشتند و باوجود فشار و اختناق و نظارت دستگاه حاکمه، کار معرفت افزایى نسبت به خاندان وحى و شجره طیبه امامت و ولایت الهى را به بهترین وجه و در قالب بیان زیارات و ادعیه، ماندگار کردند. مثل زیارت جامعه کبیره که برای شناخت امام و امامت کافی است؛ و یا زیارت غدیریه که بسیار پرمحتوا و دقیق و عمیق است. ما از این زیارات هم دور هستیم باید بیشتر به فهم و نشر آنها پرداخت. زیارت جامعه کبیره دنیایی از معارف است و روش زندگی ما را تنظیم میکند اگر به نطق دربیاید نه که فقط بخوانیم و برویم. با دقت در فرازهای زیارت جامعه، زندگی مادی و معنوی و ارتباطی ما تبیین میشود.
یکی از راههای نشر علوم و معارف مناظره علمی و مباحثه با مخالفان بود که امام هادی هم انجام میدادند. همینطور که امام صادق، امام باقر و امام رضا (ع) هم انجام میدادند که یک نمونهاش را هم برای تنوع بیان عرض میکنم. روزى متوکل بیمار شد و نذر کرد که اگر شفا یابد، تعداد کثیرى دینار یعنی سکه طلا درراه خدا صدقه بدهد. هنگامیکه بهبود یافت، فقها را گردآورد و پرسید چند دینار باید صدقه بدهم که کثیر محسوب شود؟ فقها دراینباره فتاواى مختلف دادند متوکل ناگزیر مسئله را از امام هادى سؤال کرد. امام پاسخ داد که باید هشتادوسه دینار بپردازى. فقها از این فتوا تعجب کردند و به متوکل گفتند از او بپرسید این فتوا را بر اساس چه مدرکى داده است؟ متوکل موضوع را با امام مطرح کرد. حضرت فرمود: خداوند در قرآن مىفرماید: «لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللهُ فِىْ مَواطِنَ کَثِیرَه.» خداوند شما (مسلمانان) را در موارد کثیر یارى کرده است و همه خاندان ما روایت کردهاند که جنگها و سریّه ها و غزوههای زمان پیامبر اسلام هشتادوسه جنگ بوده است پس این موارد کثیر که در خود قرآن گفته هشتادوسه عدد میشود تو هم باید هشتادوسه سکه بپردازی.
امام هادى علیهالسلام در سامرا بهشدت تحت کنترل و مراقبت قرار داشت، اما با هیچ ستمگری هرگز سازش نکرد. شخصیت الهى و موقعیت خاص اجتماعى امام و مبارزه منفى با خلفا، براى طاغوتهای زمان قابلتحمل نبود و دائم رنج مىبردند. تا سرانجام تصمیم به خاموش کردن نور خدا گرفتند. امام توسط معتزّ، با سم به شهادت رسید؛ و در سامرا، در خانه خودش به خاک سپرده شد. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و مولیان اهلبیت قرار بدهد. انشاء الله.
سخنان رهبر معظم انقلاب با مداحان در روز ولادت صدیقه طاهره و همچنین مردم تبریز ملاحظه فرمودید نکات پراهمیتی داشت بهخصوص در باب انتخابات. انتخابات را جهاد عمومی و مایه تقویت و آبروی نظام دانستند؛ و فرمودند ایران قوی با مجلس قوی شکل میگیرد و نکته مهمی که باید همه توجه کنند این است که فرمودند شرکت در انتخابات فقط جنبه وظیفه ملی ندارد بلکه حکم شرعی کردند و لذا بر همه لازم میشود که حاضر شوند و رأی هم بدهند و سفید نیاندازید اگر خودتان شناخت ندارید از کسی که اعتماد دارید بپرسید. طبق روایات میوهی تجربه خوب انتخاب کردن هست و به حمدالله مردم ما هم تجربیات خوبی تا حالا کسب کردهاند و ثمره انتخاب کردنهایشان را هم دیدند. «من جرب المجرب حلت به الندامه» اگر کسی یکچیزی را تجربه کرد بخواهد دوباره تجربه کند چیزی جز پشیمانی برای او نیست. شاخصها هم که گفتهشده رهبری هم در همین سخنرانیشان موارد خاصی را گفتن که ما در استان به آن مبتلا بودیم و کاملاً معلوم است که باید چگونه عمل کرد. بنده هم مواردی را گفتم که نباید به آنها رأی داد. لذا با توجه به آنها به تعداد محدودی میرسید که انتخاب در بین آنها راحت خواهد بود. حالا چون امروز دیگر نمیشود صحبت من هم سخنی بیشتر از این نمیگویم اما آنها را میتوانید ملاحظه بفرمایید.
آنچه مهم است حضور حداکثری است که دشمنان این چند روز دائم رجز خواندند که مردم را نگذارند برای رأی حاضر بشوند. چند روز قبل پنج نفر از اعضای شورای نگهبان را تحریم کردند، هر وقت قسمتی از نظام کارش را درست انجام میدهد و نقشههای آمریکا را به هم میزند بلافاصله آن قسمت را تحریم میکنند که این نشانه درستی مسیر حرکت آن دستگاه است. انشاءالله امروز دشمنان نظام بهخصوص استکبار جهانی از حضور مردم در پای صندوقهای رأی دق خواهند کرد. مردم برنده اصلی رقابتهای انتخاباتی هستند و پیروز میدان مثل همیشه مردم خواهند بود. مردم امروز دشمن را مأیوس میکنند و فردای انتخابات هم باهم برادرند. این را هم لازم است بگویم که آمریکا چهل سال است از ایران سیلی خوردی و چهل سال شکست خوردی. امروز هم به فضل پروردگار سیلی دیگری از ملت رشید ایران پای صندوقهای رأی خواهی خورد.
فقط یک نکتهای را جای سؤال دارد که لازم است سؤال کنیم که چرا باید مسئول دستگاه سیاست خارجی کشور بر اساس نقشه دشمن و دیپلماسی پنهانی که آنها دارند و از زمانهای گذشته هم حرکاتی را داشتند که شما یادتان هست در دولتهای قبل هم افرادی را فرستادند و صحبتهایی را هم کردند با عناصر کشور دشمن ما و قاتل سردار ما ملاقات پنهانی داشته باشند؟ این قابلقبول نیست لذا همانطوری که قبلاً هم توسط رهبر معظم انقلاب بیانشده ایران هیچ تمایلی به مذاکره با کشوری مثل آمریکا را ندارد. تو صحبتهایشان هم بعضاً گفته میشود که این رابطهها رسمی نیست و از اینجور حرفها. وقتی مسئولیت نداشتید هرجایی خواستید برید و با هرکسی خواستید قهوه بخورید اما وقتی مسئولیت دارید عزت مردم را از بین نبرید.
اما در ادامه انتخابات مسئولین محترم دقتهای لازم را مثل همیشه داشته باشند که حقوق مردم از بین نرود. همه مسئولین مربوطه باید آراء را امانت بدانید و صیانت کنید در فردا یا امشب که شروع میشود به شمارش آرا باید دقت لازم شود. دوستان هم با سرعت بروند رأی بدهند و نگذارند برای ساعت پایانی. ساعت پایانی احتمال آفت در آن وجود دارد. یکوقت میبینید که یکمرتبه بیتوجهی میکنید و نمیروید بعد آن جریانی را که دوست دارید قالب باشد و غلبه داشته باشد نرفتید رأی بدهید و بعد یکمرتبه جریانی دیگری با یک سرعت بیشتری میرسد آنجا و راه را میبندند و گرفتار میشوید. اینجا عجلهاش رحمانی است لذا دوستان با فرصتی که هست و با دقت و سرعت رأی را بدهند و به ساعت پایانی نرسد.