متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۸/۱۱/۰۴
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
بندگان خدا اوصیکم و نفسی بتقوی الله و تبعیت از اوامر و ترک نواهی الهی. متقین از فرصت روزهای کوتاه و شبهای بلند زمستان استفاده میکنند برای بندگی خدا و بهخصوص از روزه با ثمرات فراوانی که دارد غافل نیستند. رسول خدا فرمودند: روزه در زمستان غنیمت بادآورده است؛ و امام صادق علیهالسلام فرمودند: زمستان، بهار مؤمن است، شبهایش طولانی است و برای عبادت نیمهشب از آن کمک میگیرد و روزهایش کوتاه است و برای روزه گرفتن از آن مدد میجوید. در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام به مواردی از حق روزه که باید رعایت کنیم در نوبت قبل اشارهشده و اینکه روزه را خدای تعالی مثل پرده بر روی اعضا و جوارح ما انداخته و مانعی ایجاد کرده تا ما را از آتش دوزخ حفظ کند؛ و البته ما نباید با عمل کرد بد خود این ستاریت الهی را برهم بزنیم. راجع به فضیلت روزه و بعض از آثار آن نکاتی عرض کردم.
یکی از مهمترین آثار روزه این است که شهوات و امیال انسان را کم و تحت کنترل قرار میدهد. رسول خدا فرمودند: بر شما باد روزه گرفتن که شهوت را کم میکند. چون میدانید یکی از چیزهایی که رسول خدا بر امت نگران بودند همین توجه بیحدوحصر به شهوات بوده است. دربیانی فرمودند: سه چیز است که از آنها بر امت خود بیمناکم: گمراهی بعد از شناخت. فتنههای گمراهکننده و شکمبارگی و شهوترانی؛ و به فرموده امیرالمؤمنین علیهالسلام: دشمنترین بندگان نزد خداوند سبحان کسی است که همّ و غمّش شکمبارگی و شهوترانی باشد؛ بنابراین دستوراتی دادهشده که شهوات را در خودکنترل و هدایت کنید. چه چیزهایی در انسان تولید شهوت و یا محرک شهوت هستند؟ یکی از آنها پرخوری است. امام صادق علیهالسلام فرمودند: برای قلب مؤمن چیزی زیانبارتر از پرخوری نیست. پرخوری موجب دو چیز میشود. سنگدلی و شهوتانگیزی. یکی دیگر از آنها عدم کنترل چشم و نگاه است که باعث برانگیخته شدن شهوت میشود؛ که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: چشمها دامهای شیطان هستند؛ و همه این لغزشها با روزه گرفتن تعدیلشده کنترل میشود. بهوسیله روزه انسان میتواند خود را از حرام حفظ کند. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: روزهداری دوری کردن از حرامهاست همچنان که آدمی از خوردن و آشامیدن خودداری میکند. باید این امور را کنترل کنیم و الا روزه هم فایدهای ندارد. زهرای مرضیه سلامالله علیها فرمودند: اگر روزهدار زبان و گوش و چشم و اعضاء و جوارح خود را نگه ندارد، روزه به چهکار او میآید؟
اگر بتوانیم با نیت صادق و دقت در شرایط صحت و قبول روزهبگیریم قطعاً برکات فراوانی نصیب ما خواهد شد. رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند: هر کس یک روز داوطلبانه روزه بگیرد اگر بهاندازه زمین، طلا به او داده شود اجر خود را کامل دریافت نکرده است تا آنکه روز حساب (قیامت) اجر کاملش را دریافت کند. ما از این عبادت غافل هستیم. ببینید چقدر غیر از روزهای معمولی روزهای خاص و ویژه که روزه در آن روز فضیلت دارد بر ما میگذرد و ما اگر عذری نداشته باشیم آن را با بیتوجهی ازدستدادهایم؛ و اگر این روزه را در هوای گرم بگیرد فضیلت بیشتری دارد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: برترین جهاد، روزه گرفتن در هوای گرم است.
روزه ویژگیهایی دارد که عبادات دیگر آن را ندارد. شخصی از رسول خدا درخواست کرد، به من عملی را نشان دهید که با آن عمل منفعتی به من برسد. حضرت فرمودند: «علیک بالصوم فاِنَّه لا مثل له». روزه بین ما و شیطان بهاندازه فاصله بین مغرب تا مشرق فاصله میاندازد و صورت شیطان را سیاه میکند.
نکته و تعبیر زیبای دیگر، رسول خدا فرمودند: بهدرستی که خداوند متعال ملائکهاش را وکیل کرده که برای روزهدار دعا کنند؛ و جبرئیل به من خبر داد از طرف خدای عزوجل که به ملائکهام امر نمیکنم برای کسی دعا کنند مگر اینکه به اجابت میرسانم. دعای خدای تعالی مثل امر خدا، محقق میشود. نکته دیگر اینکه روزه عمل صالحی است که بر اساس تجسم اعمال، از شفعاء روز قیامت است یعنی به او اجازه داده میشود تا روزهداران را شفاعت کند.
اگر انسان با روزه انس بگیرد روحیه صبوری او تقویتشده، دارای ملکه صبر میشود. حتی در بعض روایات دارد «الصبر هو الصوم» یعنی یکی از مصادیق بارز صبر، روزهداری است؛ و البته پاداش چنین روزه با ویژگیهایی که تا الآن عرض کردم، طبق بیان روایات خودِ خداست؛ و روزه را هم به خودش نسبت میدهد که «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أجْزَی بِه». روزه برای من است و من پاداش آن هستم. یا خداوند به دست خودش پاداش میدهد، نه اینکه به ملائکه مثلاً بفرماید که پاداش روزهدار را بدهید. درباره مؤمنین و عبادات کنندگان داریم که هنگام مرگ، ملائکه به استقبال میآیند و میگویند «سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ» اما راجع به روزهدار فرمود «أَنَا أجْزَی بِه» یعنی خودم پاداش میدهم. خداوند همه ما را از روزهداران واقعی قرار بدهد. انشاءالله.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین به اعمالی توجه دارند که برای آنان آثار ماندگار داشته باشد ولو از آن بهظاهر لذت هم نبرند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۱۱۷ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «شَتَّانَ مَا بَیْنَ عَمَلَیْنِ عَمَلٌ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٌ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ یَبْقَى أَجْرُهُ». چه فاصلهاى است بین دو عمل: عملى که خوشى آن بگذرد و رنج و عذابش بماند و عملى که زحمتش سپرى شود و پاداشش بماند. معلوم است کارهایی که برای لذات و شادی در دنیا انجام میشود، خیلی زودگذر و فانی است اما تبعات و آثار آن گاهی تا قیامت میماند. به خلاف عملی که برای خداوند و آخرت انجام میشود. کارهای خدائی از اخلاص برخوردار است؛ و عمل خالصانه ماناست. چون به خدائی متصل میشود که ابدی است. پس بین این دو عمل خیلی فاصله هست؛ و اگر توجه کرده باشید کارهای لذت جویانه دنیا همیشه با ناراحتیها و سختیهایی قبل یا بعدش همراه است. اول باید درد و رنج گرسنگی را بکشی و بعد از خوردن باید درد و رنج پرخوری را تحملکنی و هکذا امور دیگر؛ اما زحمت شبزندهداری تمام میشود ولی پاداش آن باقی میماند. خدای تعالی همه ما را به وظائفمان آشنا بگرداند و توفیق عمل به دانستهها به ما عنایت بفرماید.
۹ بهمن ۳ جمادیالثانی بنا بر قول ۹۵ روز شهادت صدیقه طاهره زهرای اطهر سلامالله علیها است. بانوی بزرگواری که درک مناقب و فضائل او مقدور ما نیست. کسی که ولیعصر ارواحنا فداه او را الگو و اسوه خود میداند. حتی روایاتی که رسول خدا درباره حضرت زهرای مرضیه سلامالله علیها فرموده، دارای باطن و حقائقی است که درک حقایق آن برای ما مقدور نیست. اینکه بوی بهشت را از زهرای اطهر میشنوند اینکه میفرمایند نور چشم من است اینها معارف بلند و عمیق دقیقی دارد همین زیارت خود زهرای اطهر را توجه کردید یکوقت همعرض کردم که دقت در فرازهای آنکه میفرماید تو قبل از اینکه خلق شوی خدا از تو امتحان گرفت خود همین را دقت کنید حقایق و معارفی در این عبارات هست که عقول انسان را متحیر میکند و از فهم آن عاجز هستیم. این چه جایگاه و رفعت مقامی است که انبیاء برای تکمیل نبوتشان باید به فضائل صدیقه طاهره و معرفت به او و محبت به او اقرار کنند تا اقرار نداشته باشند نبوتشان تکمیلنشده. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «مَا تَکَامَلَتِ النُّبُوَّهُ لِنَبِیٍّ حَتّی أَقَرَّ بِفَضْلِ فَاطِمَهَ وَ مَعْرِفَتِهَا وَ مَحَبَّتِهَا». محبت هیچ پیامبری کامل نشد مگر اینکه اقرار کرد به محبت و معرفت و فضائل فاطمه؛ بنابراین ازآنجاکه تأسی به زندگی و سیره حضرت سفارش شده لازم است از این اسوه الهی در عرصههای مختلف و دوران گوناگون زندگی پر خیرش، وقتی دختر در خانه بود و وقتی همسر بود و وقتی مادر شد بهدقت توجه و بررسی کرد و الگو گرفت. مثلاً در دوران زندگی مشترکش با علی بن ابیطالب چه رفتاری داشت و رابطهاش با او چگونه بود همه اینها ثبتشده و قابل تبیین و ارائه است تا بهعنوان الگو برای کسانی که شروع میکنند زندگی مشترکشان را مطرح و مورداستفاده قرار گیرد. زهرای اطهر بهدقت و با مهربانی همه حقوق مربوط به شوهر و همسر را رعایت میکرد. خانه حضرت کوچک بود و لوازم شیک و قیمتی نداشت بیشتر سفالی و گلی بود، در کارِ خانه، زن و شوهر به هم کمک میکردند و نسبت به هم مهربان بودند و این زندگی بی تجمل اما پر معنویت، با تربیت فرزندانی بیمثال، تمام عالم را تسخیر خودش کرد. آن طوری که امیرالمؤمنین علیهالسلام گزارش میدهد محیط خانه را چنان آرامشبخش کرده بود که وقتی حضرت تحتفشار رنجها، غمها و سختیها قرار میگرفت، فضای خانه و سخن گفتن با زهرای مرضیه به او آرامش میداد. ببینید در مقام گفتار با همسرش چگونه سخن میگفت: ای ابوالحسن! من از پروردگار خود شرم میکنم چیزی از تو درخواست کنم که تو توان و قدرت انجام دادن آن را نداری. این بیان یک بانو و خانم است به شوهرش. اگر همین بیان را همه ما مردان و بانوان سرلوحه کارمان قرار بدهیم، چه آرامشی بر خانوادهها حاکم میشود که از هم کاری را که توان نداریم نخواهیم. خیلی از دعواهای خانوادگی و یا مقدمات بزهکاریها و رشوه گرفتنها و کج رفتنها از همینجا شروع میشود که یکی از دیگری مطالبه نابه جا دارد. خوب اینیک الگوست که زن و مرد هم ندارد. الگو بودن زهرای مرضیه فقط برای بانوان نیست. برای همه عالم هستی است. او الگوی بشر است نه الگوی بانوان. غیر از مسائل اختصاصی خانمها بقیه امورات زهرای اطهر برای همه الگو است. الگوی بشریت است. الگوی انسان است. همه باید از آن بهره ببرند. چرا چراغ را خاموش میکنیم و کورمالکورمال حرکت میکنیم. در ابعاد دیگر هم همینطور الگوست. بعد از ارتحال و یا شهادت رسول خدا و انحراف جامعه آن روز در جانشینی رسول خدا با غصب حق الهی شوهرش، وظیفه دیگری را متوجه خود دید و آن مبارزه با جریان فتنه و نیرنگ بود و تا آخر در مقابل این استکبار گری مقاومت کرد و مظلومانه در این مسیر دردانه نبی، پاره قلب و نور چشم رسول خدا، به شهادت رسید. باید درس بگیریم. در این بعد از زندگی او ما چگونه درسی بگیریم؟ حضرت دید جریان نفاق با تمام قدرت و با تأثیر بر افکار عمومی کار خودش را جلو میبرد، لذا اقدام به مبارزه کرد، او میدان مبارزه را خوب تشخیص داد و از ابزار درست آن موقع استفاده کرد که اتفاقاً امروز هم به شکل دیگری نقش دارد؛ یعنی رسانه. رسانه پرقدرت آن روز خطابه بود و منبر. دشمن با شایعهپراکنی و نشر اکاذیب و تحریف واقعیتها و جعل روایات و دروغ بستن به پیامبر به اهداف ظاهری خودش رسیده بود. حجت خدا در خانه، خانهنشین شده بود. بعد از رسول خدا آن جمعیت انبوهی که در غدیر خم با علی ابن ابیطالب بیعت کرده بودند، حالا به دیگری رأی داده بودند. کس دیگری را بر مسند نشانده بودند. لذا با استفاده از ابزار رسانه زبان به خطبه گشود، خطبهای که نزدیک یک جزء قرآن است. خیلی خطبه مهمی است و با دقت تمام شریعت اسلامی را توضیح داد و تاریخ سیاسی آن زمان را تحلیل کرد. معنای ولایت و ولایتپذیری و دفاع از حریم ولایت را تا مرز شهادت تبیین کرد. مدافعان حرم، مبارزه و دفاع از حرم و حریم را اول از مادرشان فاطمه زهرا آموختند. عباس بن علی هم از بیبی دوعالم آموخت. بروید این خطبه را بخوانید. ای شیعیان فاطمه چقدر روی این خطبه کارکردید؟ حقانیت خودش و خاندانش را و ظالم و غاصب و طاغوت بودن طرف مقابلش را عالمانه و با صدایی رسا تا ابد ماندگار کرد. این قدرت رسانه است که میتواند از حق دفاع کند یا حق را از بین ببرد.
لازم است در همینجا اشارهکنم، درحالیکه ما الآن در وسط میدان مبارزه و جنگ رسانهای قرار داریم که هفتههای قبل به بعض موارد آن اشاره کردم که در یک جنگ هیبریدی و ترکیبی از همه جهت مواجه هستیم، با چه استدلالی در سیمای جمهوری اسلامی، برنامههای ارزشی و انقلابی که کار روشن گری و بصیرت افزایی و مطالبه گری و دشمنشناسی و امثال اینها را آموزش و انجام میدهند بیخاصیت و در مسیر تعطیلی قرار میدهید؟ رسانه ملی باید به مخاطب ملی فکر کند و همه اقشار را در نظر داشته باشد. اگر کشور انقلابی، رهبر انقلابی و مردم انقلابی هستند، نمیشود رسانه ملیاش لیبرال و سکولار و بیتفاوت به ارزشها و آرمانهای انقلاب باشد. در بحبوحه مشکلات اقتصادی و اشتغال و تولید و یا حرکت در مسیر امید دادن به مردم و فردای بهتر، دائم تبلیغ مصرفگرائی و نمایش تجمل و اشرافی گری و در فیلمها قتل و کشتار و گرفتاری و کلاه سرهم گذاشتن و ناامیدی نمایش داده میشود. میبینید که پیادهنظام بهاصطلاح هنری دشمن چگونه از ارزشهای انقلاب انتقام میگیرد. شما چرا در زمین دیگران بازی میکنید؟ گاهی با ژست عقلانیت، افراد، محافظهکاری میکنند. باید با عقلانیت کار انقلابی بکنید. ارزشها و آرمانهای انقلاب و ایجاد امید در مردم با نقد منصفانه توسعه و گسترش پیدا میکند. نکند خداینکرده تحت تأثیر دیگران و فشار از خارج مردم را از دست بدهید.
مقاومت زهرای اطهر و روشنگریهای او رسالت را به امامت متصل کرد و پیوند زد. ما از زهرای مرضیه مقاومت را یاد میگیریم. این نظریه مقاومت ریشه قرآنی و روایی دارد و در سیره اهلبیت کاملاً جریان داشته و تا امروز به رسیده؛ و در این دوره بهخوبی نشان داد که کارایی دارد. امام ره و رهبر معظم انقلاب هم بر این مطلب تأکید داشتند و دارند و اخیراً بیشتر تأکید میکنند در توصیه به دانشآموزان و دانشجویان، از جوانان خواستند که نظریه مقاومت را تبیین و ترویج کنید. چون غیر از بعد نظامی در ابعاد دیگر مثل اقتصاد و سیاست هم این نظریه نقش دارد. ببینید چه فرمود: «نظریه مقاومت در مقابل دشمن قویپنجه را تبلیغ کنید، ترویج کنید. بعضى تصور نکنند که چون دشمن بمب دارد، موشک دارد، دستگاههاى تبلیغاتى دارد و از این قبیل، ما عقبنشینی کنیم. نه خیر، نظریه مقاومت یک نظریه اصیل و درست است. هم در مقام نظر، هم در مقام عمل».
به همین مناسبت خیلی کوتاه نکاتی را عرض میکنم. میدانید تقریباً قسمت اعظم سوره مبارکه بقره، آلعمران و نساء، بیش از دوسوم از سوره، درباره مقاومت در برابر دشمنان، کافران و منافقان است؛ و بیان میکند راه رسیدن به سعادت دنیا و آخرت مقاومت در مقابل دشمن است چه دشمن درون و چه بیرون. من فقط به جایگاه راهبرد مقاومت در قانون اساسی اشارهکنم. هر جلسه به گوشهای از آن اشاره میکنم تا این راهبرد تبیین شود. چون رهبری خواستند که تبیین شود وظیفه ماست که گوشههایی را توضیح دهیم. مباحثی مثل دولت مقاومت ارتش مقاومت بحثهای خودش را دارد. بند ۱۶ اصل سوم: دولت جمهورى اسلامى ایران موظف است به تنظیم سیاست خارجى کشور بر اساس معیارهاى اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بىدریغ از مستضعفان جهان. اصل ۱۵۲: سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران بر اساس نفى هرگونه سلطهجویى و سلطهپذیرى، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضى کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهاى سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است (این یعنی مقاومت). اصل ۱۵۴: جمهورى اسلامى ایران سعادت انسان در کل جامعه بشرى را آرمان خود مىداند و استقلال و آزادى و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان مىشناسد؛ بنابراین در عین خوددارى کامل از هرگونه دخالت در امور داخلى ملتهاى دیگر از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت مىکند. این جزو اصول قانون اساسی است. این جبهه مقاومت و مسیر مقاومت جزو آرمانهای نظام اسلامی است.
در مقابل راهبرد مقاومت، راهبرد سازش و تسلیم قرار دارد که کاملاً بیثمر بودن خودش را تا به امروز نشان داده و زبونی کسانی که دنبال این راهبرد هستند در دنیا روشن است. خفت آل سعود و نوکری استکبار و بقیه این شجره خبیثه را بهخوبی دیدید که چقدر پست و حقیر شدهاند. آنها فحش میدهند و بیاحترامی میکنند اینها برای آنها سر و دست تکان میدهند. شیطان بزرگ به هر وسیلهای تلاش میکند در این جنگی که به راه انداختهاند مقاومت ما را بشکند و در مردم بهخصوص جوانان تردید و تزلزل به وجود بیاورد ولو بهوسیله به انزوا کشاندن قویترین فوتبال آسیا یعنی فوتبال ایران. شنیدید این روزها که این هم بخشی از همین جنگ ترکیبی است. همانطور که در جنگ هر نیرویی در هرجایی که قرارگرفته باید بهموقع عمل کند و وظیفه خودش را بهخوبی انجام دهد، مدیران باشگاهها و پیشکسوتان فوتبال با قاطعیت و عزتمندانه موضع گرفتند که حاضر نیستند به هیچ قیمتی عزت و شوکت ایران اسلامی را زیر پا بگذارند؛ و نتیجه هم گرفتند که بهنوبه خود از این مواضع تقدیر و تشکر میکنم.
امروز رشد و گسترش نظریه مقاومت از اصلیترین نگرانیهای دنیای استکبار است. اساساً ریشه همه سختگیریهایی که به ایران دارند این است که ایران از نیروهای جبهه مقاومت حمایت میکند و میخواهند با سخت گرفتن بر ما این مسیر را قطع کنند. مسئولین آمریکائی گفته بودند: «آمریکا فشار بر جمهورى اسلامى را آنقدر افزایش خواهد داد تا شیرهاش کشیده شود». یا دیگری گفته بود: «ایران اگر مىخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند»؛ اما امروز بروید و ببینید که میبینید در سایه ایستادگی و راهبرد مقاومت، حالوروز آمریکا چگونه است. مشکلات نظامی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی که به جانش افتاده و مسیر فروپاشی از درون را طی میکند. رجز خواندند که ۵۲ نقطه ایران را میزنند. عین الاسد را دلاوران ما زدند اما میترسند بگویند چقدر تلفات دادهاند. چند وقت پیش خواستند مثلاً آمار دهند گفتند سربازان آنجا سردرد گرفتند. ناکامیهای مکرر آمریکا در نقشههایش علیه ایران و محکمتر شدن مواضع ایران و بیتوجهی مردم به طرحهای آمریکائی، روحیه استقلالطلبی که تلاش دارند از جوانان و جامعه بگیرند، مستحکمتر شده. امروز از هر جوان و نوجوان ایرانی بپرسید دوست دارد مستقل باشد یا زیر یوغ آمریکا باشد، محکم جواب میدهد مرگ بر آمریکا. این بصیرت، آنان را بهشدت عصبانی کرده است. بصیرت شما بصیرت فاطمی است. بصیرت علوی است. بصیرت حسینی است. درجاهای دیگر که رهبری مثل رهبر ما ندارند و مردمش این بصیرت و آگاهی را در این حد ندارند، اگرچه مردم بصیری وجود دارد که همین امروز در عراق مردم یکپارچه حرکت ضدآمریکایی داشتند؛ اما متأسفانه دیده شد که بعضی سرانشان حاضرند دست کسی که برادرشان را به شهادت رسانده بفشارند و با او دست بدهند. شاکر رهبر و مردم هوشیار و بصیر خودمان در جبهه مقاومت هستیم. این را هم بگویم بوی خوش این بشارت الهی کاملاً به جان میرسد که پیروزی نهائی مستضعفان بر مستکبران و نابودی آنان نزدیک است.
ما در دوران انقلاب تا امروز نمونههای فراوانی را از این مقاومت دیدهایم. یکی از آنها مقاومت مردم آمل در ۶ بهمن در مقابل گروهکها بود که به شهر هزار سنگر معروف شد. از بس سنگر زدند و مقاومت کردند تا پیروزی به دست آمد.
این مقاومت و مبارزه را از صدیقه طاهره یاد گرفتیم. صدیقه طاهره این مبارزه را ادامه داد تا به شهادت او ختم شد و شهادتش هم مبارزهای دیگر بود. وصیت کرد و با وصیتش حربه را از دست دشمن گرفت که میخواستند بعد از حضرت مرثیه و ماتم راه بیندازند و مجلس ختم بگیرند و به نفع خودشان تمام کنند و خود را تطهیر کنند؛ اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سؤال را در میان امّت اسلامى تا قیامت و تا زمانی که حضرت حجت سلاماللهعلیه حاضر شوند و بیان کنند که این یگانه گوهر گیتی کجا دفن شده مخفی خواهد ماند و مظلومیت این بانوی مکرمه است. آنقدر زحمت و سختی کشید در این چند روزی که از شهادت پدر و ارتحال پدر گذشت آنقدر او را آسیب روحی و صدمههای جسمی زدند که وقتی در بستر افتاده بود توان خیلی از امور را نداشت آن وصیتی هم که کرد وصیت انقلابی بود در آن وصیت فرموده بود که علی جان من را شبانه غسل بده و من را شبانه دفن میکنم مولای ما امیرالمؤمنین به دیگران سفارش کرد در هنگام غسل زهرای اطهر کسی صدایش به گریه بلند نشود که یکوقت دشمنان و مخالفین متوجه نشوند حضرت مشغول غسل دادن بود و اسماء آب میریخت یکوقت دیدند که خود امیرالمؤمنین صدایش به گریه بلند شد سؤال کردند علی جان شما که گفته بودید کسی بلند گریه نکند پس چه شد فرمود الآن دستم به بازوی… الا لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.
نکته استانی و انتخاباتی را باهم میگویم. باتجربه بسیار ارزشمند چله اول انقلاب، در حال وارد شدن به چله دوم و دههی پنجم انقلاب و برداشتن گام دوم هستیم و این حرکت الزامات و اقتضائاتی دارد که از مهمترین آنها نیروهای کارآمد و مدیران فردا هستند. لازمه رسیدن به این مقصد مشارکت هدفمند و مؤثر جوانان است. مراحل اولیه برای رسیدن به تمدن اسلامی را با نسل اول و دوم و انبوه جوانان انقلابی آن دوره تا امروز سپری کردیم و امروز در دولت سازی و جامعه سازی گیرکردهایم و چندین سال است نتوانستیم دولت اسلامی درست کنیم. تا کار را به جوانان نسپاریم موفق نخواهیم بود. این را حکیم مرشد راهبر نظام اسلامی تأکید کردند و واقعیت هم همین است. لذا دوستانی که خود را انقلابی و ولایی میدانند چرا پیام رهبری را نگرفتهاند و دنبال گزینههای شصت و هفتادساله و کمتر و بیشتر میگردند. به رهبری لبیک بگویید. باید دولت جوان و انقلابی روی کار بیاید. این بیان رهبری بود به این تعبیر که دولت آینده باید دولت جوان و انقلابی باشد. این مقدمهای میخواهد که مجلس انقلابی است. مقدمهاش مجلس جوان است. لذا جوانان صلاحیتدار را برای مجلس در نظر بگیرید و از چیزی نترسید. بعضیها شبهاتی درست میکنند که وقت آزمونوخطا نیست. چهل سال گذشته و چه و چه. همه اینها جواب دارد اما وقت گذشت. من با این جمله رهبری مطلب را تمام میکنم. «اندیشهی پیران و فکر و تجربهی آنها آنوقتی چهکار میآید که حرکت جوانانهی جوانان وجود داشته باشد؛ پیشران این حرکت، جوانها هستند.» این حرف بنده را شما تعداد محدودی هستید که میشنوید. صداوسیما هم بعداً پخش میکند و تعداد بیشتری میشنوند؛ اما در سطح استان همه شما باید بلندگو باشید و وظیفه خودتان بدانید که در این مسیر باید اطلاعرسانی کنید و گسترش بدهید. دستها و حرفها و پشت پردههایی در کار است که ذائقهها را تلخ کند. اولاً حضور حداکثری مردم و ثانیاً فرستادن افراد انقلابی، خوشنام، جوان، خوشفکر و کار بلد تا انشاءالله یک مجلس انقلابی مقدمه یک دولت انقلابی داشته باشیم.