متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳۹۸/۰۷/۱۲
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
اهل تقوا هرگز به حقوق دیگران تعدی ندارند. دوستان توجه دارید که اگر بخواهیم شخصیت بزرگواری را بشناسیم که افکار و عقاید او چگونه است و مسیر زندگی او چگونه بوده، میتوانیم در کلمات و بیاناتش، سخنرانیها، نوشتهها و مطالبی که دوستانش درباره او میگویند و حتی از گفتههای دشمنانش او را بشناسیم و با شخصیت او آشنا شویم. درباره اهلبیت عصمت و طهارت همین معنا قابل دنبال کردن است. شما امام حسین را میتوانید در دعای عرفه و سخنانش در بین راه مدینه تا مکه و کربلا و خطبههایش در عاشورا و منطقه کربلا خوب بشناسید. حتی در زیارتنامه هایی که برای آن حضرت است عاشورا و وارث میتوانیم شخصیت ایشان را بفهمیم. با شخصیت امیرالمومنین در نهج البلاغه انس بگیرید و همینطور ائمهی دیگر از کلماتشان میشود شناخت.
بنده بنا گذاشتم از این نوبت به شرح رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام که در آن بیش از پنجاه حق را بیان فرموده بپردازم و از این رهگذر به مجموعهای از معارف الهی خیلی مختصر اشاره کنم. تذکراً عرض کنم که حقوق جمع حق است و برای آن معانی مختلفی بیان شده و به خصوص مکاتب بشری برای بیان مطالب خودشان هرکدام تعریفی برای آن کرده اند. به معنای راستیها، تکلیفها یا در فارسی به دستمزد میگویند. در فرهنگ معین تعریف کرد: به مجموعهی قوانین، قواعد و رسوم لازم الاجرائی که به منظور استقرار نظم در جوامع انسانی وضع یا شناخته شده باشد می گویند. مثل حقوق اجتماعی، حقوق بشر، حقوق بین الملل حتی حقوق بازنشستگی و امثال اینها. در مکتب الهی اسلام آنچه مهم است در رابطه با حق، کرامت انسان است و هر نظامی که ریخته است برای حفظ کرامت انسان است تا از بین نرود. لذا می بینید خیلی از آداب و رسوم که در ملل مختلف وجود دارد و کرامت انسانی را از بین می برد را قبول نمیکند. به قوم و نژاد و سیاه و سرخ و سفید و غنی و فقیر و آل و امثال اینها به یک دید مینگرد و معیار ارزشی را تقوا میداند. همه قوانینی را که اسلام ریخته و درخواست به انجام آنها دارد بر اساس فطرت، نیازها و تمایلات بشر است به نحوی که او را از مسیر مستقیم خارج نکرده به کمال انسانیاش برساند.
امام سجاد علیهالسلام در رساله حقوق به تعدادی از این حقوق که رعایت آنها در بزرگواری و کرامت انسان نقش دارد اشاره فرمودند. متن روایت در کتب روائی ما مطرح شده که در بعضی از آنها کلماتی با هم اختلاف دارند که طبیعی است و اگر کسی بخواهد دنبال کند بنده از کتاب تحف العقول این روایت را نقل می کنم. خدای تعالی همه ما را در مسیر بندگی خودش خالص بگرداند.
حق اوّل حق خداست. قاعده اول هم همین است که ببینیم حقی که باید در رابطه با خدا رعایت کنیم چیست. فرمود: «فَأَمَّا حَقُّ اللَّهِ الْأَکْبَرُ فَإِنَّکَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَکَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ یَکْفِیَکَ أَمْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ یَحْفَظَ لَکَ مَا تُحِبُّ مِنْهَا». اما حق خدای بزرگ آن است که او را بپرستی و چیزی را شریک او قرار ندهی و اگر از روی اخلاص چنین کنی خداوند بر خود مقرر کرده کار دنیا و آخرت تو را به عهده گیرد و آنچه دوست داری را برایت نگهدارد. این معنای تحتاللفظی عبارت. خوب چند مطلب در اینجا بیان شده، اگر انسان اهل عبادت باشد و کارهایش را و به خصوص بندگی اش را از روی اخلاص انجام دهد به مطلوبی میرسد که همه دنبال آن هستند و آن به نتیجه رسیدن و حل شدن همه کارهای دنیائی و آخرتی انسان است.
باید این «إِنَّکَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً» را مختصری توضیح بدهم. عبادت یعنی اینکه عبد در مقابل معبود، اظهار خضوع، کرنش و اطاعت داشته باشد. تمام موجودات عالم، تکویناً در برابر خدا تسلیم محض هستند و بر اساس تدبیر الهی بر مدارِ طراحی شده خدای تعالی حرکت میکنند و مطیع محض فرمان خدا بوده، بر خالق و مدبر خود سجده میکنند. آیات متعددی به این معنا دلالت دارد که همه عالم هستی اعم از جمادات و حیوانات و نباتات و انسان ها و موجودات خدا را تکوینا عبادت میکنند. در قسمتی از آیه ۱۸ سوره مبارکه حج فرمود: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ کَثیرٌ مِنَ النَّاسِ وَ…» آیا ندیدی خداوند را سجده می کنند تمام آنچه در آسمان ها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبدگان و بسیاری از مردم (چون یک عده از مردم سجده نمیکنند). یا در آیه ۱۵ سوره مبارکه رعد فرمود: «وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال». البته توجه دارید همان انسان هائی هم که خدا را نمیپرستند اعضاء و جوارحشان تکویناً مطیع خداست. قلب و اعصاب و چشم و گوش و اعضای مختلفی که در اختیار ماست از دستور خدا سرپیچی ندارند و بر خدا سجده دارند. قلب، مغز و همه کار خودشان را میکنند. اما از ویژگی های انحصاری انسان که به موجود دیگری داده نشده این است که می تواند از روی اختیار و اراده به عبادت و بندگی خدای تعالی بپردازد یا آن را ترک کند. و همین عبادت است که امام سجاد علیهالسلام به عنوان حق خدا ازش یاد میکند که این عبادت از روی اراده را خالص انجام دهیم. خداوند انسان را آزاد گذاشته که با اراده به دنبال اوامر الهی برود و با طیب خاطر انجام دهد و به کمال لائق برسد. امیرالمومنین علیهالسلام راجع به بندگی خداوند فرمودند: اطاعت خدا کلید هر درستی و موجب اصلاح هر فسادی است. همانطور که اگر کسی از مسیر اطاعت الهی با اراده خارج شود و سرپیچی کند موجب فسق و گناه خواهد بود.
البته در روایات داریم که انگیزههای بندگی و اطاعت در افراد فرق میکند. گاهی ترس است. گاهی طمع است. گاهی خلوص است. یعنی منشاء عبادت برای یک عده ترس از سوخت و سوز الهی است که اگر نماز نخوانیم و اطاعت نکنیم میسوزیم. در سوره مبارکه یونس قسمتی از آیه ۱۵ فرمود: «إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظیم». که این عبادت از روی ترس است. و گاهی شوق به بهشت و رسیدن به تنعمات اخروی مشوق و محرک عبادت می شود. در آیه ۹ از سوره مبارکه مائده فرمود: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَ أَجْرٌ عَظیم». البته آیات فراوان است نمونه عرض کردم. اما عدّه کمی هم خدا را شایسته عبادت میدانند که احرار هستند و کاری به بهشت و جهنم ندارند، نقص خود را خوب درک کردند و کمال معبود را دیدند و لطف و احسان گسترده او را چشیدند، همان که سید احرار عالم و سالار شهیدان فرمود: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَهً فَتِلْکَ عِبَادَهُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَهً فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَه». عده ای برای بهشت عبادت میکنند که تاجرند، یک عده هم از ترس جهنم عبادت میکنند که عبادت انسان های فرومایه است. و عده ای برای تشکر از خداست که عبادت بندگان آزاد است. با معنای عبادت آشنا بودید اما اشاره کردم برای یادآوری که عبادت از روی ترس و شوق نباید باشد، باید برای خدا خالص باشد. وقتی امام سجاد علیهالسلام می فرماید: حق عبادت خدا این است که خالص باشد، روشنتر شود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم. متقین نسبت به دنیا بی رغبت و از زاهدان هستند. نوف بِکالی بیانی را از امیرالمومنین در حکمت ۱۰۱ از حکم نهج البلاغه نقل میکند که حضرت در آن ۶ ویژگی از خصوصیات زاهدان را بیان کرده است. (بِکالى، منسوب به بکاله نام روستایى از روستاهاى یمن است). می گوید امیرالمؤمنین علیهالسلام را شبی دیدم که از رختخواب کناره گرفته و به آسمان و ستارگان نگاه میکند. پرسید: اى نوف خوابى یا بیدار؟ عرض کردم: یا امیرالمؤمنین بیدارم. «قَالَ یَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَهِ». خوشا به حال زاهدان در دنیا که به آخرت دل بستهاند، «أُولَئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً» آنان کسانى هستند که زمین را فرش، و خاک زمین را بستر، کنایه از بی رغبتی به دنیاست. هر چه بود مصرف میکند نبود شکر میکند. «وَ مَاءَهَا طِیباً» و آب آن را نوشیدنى گوارا قرار داده «وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً» و قرآن را پیراهن و دعا را جبّه خودساختهاند، داتم مشغول بندگی خدا هستند. «ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ» و به این ترتیب به روش حضرت مسیح علیهالسلام دنیا را از خود دور کردند. «یَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ علیهالسلام قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَهِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ إِنَّهَا سَاعَهٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ» اى نوف، داود در این وقت شب از جا بلند شد و گفت: این ساعتى است که در آن ساعت بندهاى درخواست نمىکند مگر این که روا مىگردد. «إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَهٍ وَ هِیَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ کَوْبَهٍ وَ هِیَ الطَّبْلُ وَ قَدْ قِیلَ أَیْضاً إِنَّ الْعَرْطَبَهَ الطَّبْلُ وَ الْکَوْبَهَ الطُّنْبُورُ». جز آن کسى که باج گیر، یا خبرچین، فراش، یا نوازنده ساز که مورد مذمت است (تار و تنبور). عمده این بیان این است که نسبت به دنیا بی رغبت باشیم.
بنا بر نقل معتبر ۷ ماه صفر، شهادت امام مجتبی علیه السلام واقع شده است. دوروایت است ۷ صفر و ۲۸ صفر که روایت ۷ صفر قوهاش بیشتر است بزرگان از قدیم الایام ۷ صفر را میگرفتند اما در مردم ۲۸ صفر معروف است. حضرت بعد از شهادت امیرالمؤمنین، ده سال عهده دار امامت امت شدند که مدت ۶ الى ۸ ماه اولیه آن را بنابه خواست مردم عراق و بیعت بیش از چهل هزار نفر ایشان که در میان آنها بسیارى از صحابى پیامبر حضور داشتند، عهدهدار منسب خلافت شدند. یعنی بنابر ظواهر کار خلیفه پنج بعد از پیامبر بودند. که معاویه از اول مخالفت داشت و با آن مبارزه می کرد و لشکرکشی هم کرد. جریاناتی پیش آمد که سرانجام به صلح ختم شد. صلحى که نتیجه ترفندهاى معاویه و عهدشکنى و خیانت برخى سران قبایل بود و امام علیهالسلام براى حفظ منافع شیعیان وادار به پذیرش آن شد. من یادم است که سال گذشته مفصل این معاهده و صلح را و مذاکره را و رسیدن به برجام این معاهده و مذاکره که شده بود را کاملاً تطبیق کردم با قصه امام حسن مجتبی علیهالسلام دیگر آنها را تکرار نمی کنم که اگر مذاکرهکنندگان حواسشان نباشد قصه تاریخی امام مجتبی علیهالسلام برای خانهنشین شدن امام و ضایع شدن امت فراهم می شود. به هر جهت امت بی بصیرت باعث شدند که امام خانهنشین شود و در سخت ترین شرائط شریعت پیامبر را حفظ کند و جلوی از بین رفتن معارف دینی را بگیرد. روش امام مجتبی برای حفظ جایگاه امامت، حلم و بردباری، بخشندگی، گشاده دستی، همراهی با مردم و پیاده سفر حج کردن و در بین راه و مسیر تبلیغ دین کردن و امثال اینها بود که معروف به کریم اهل بیت شد. همین روش را هم معاویه مانع حکومت خودش می دید و نمی گذاشت به اهدافش برسد لذا با ترفند و وسوسه توسط دختر اشعث بن قیس منافق، که در داخل خانه امام مجتبی بود امام را مظلومانه به شهادت رساند. در حالی که روزه دار بود، سم مهلک را به خورد امام مجتبی علیه السلام داد به طوری که لخته های خون از دهان حضرت خارج میشد؛ اما مظلومیت امام اینجا تمام نشد. وصیت کرده بودند که من را در کنار رسول خدا در آن بقعه مبارک دفن کنید؛ اما بنی امیه و دشمنان اهل بیت وارد عمل شدند و نگذاشتند. صف کشیدند و جنازه مطهر امام مجتبی را تیرباران کردند. تاریخ این جا بسیار دردناک و دلخراش است. ریحانه الرسول و یکی از سیدان اهل بهشت مورد تیرباران قرار گرفت. اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله. حسن جان تو به شهادت رسیده بودی که بدنت را تیرباران کردند؛ اما برادرت حسین علیه السلام در مقطعی قرار گرفت که نیزه دار با نیزه میزد، تیرانداز با تیر، کسانی که عصا به دست بودند با عصا و عده ای هم با سنگ به بدن مطهرش حمله کردند. الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون. به هر جهت ما باید تاریخ اهل بیت را مرور کنیم. مرور تاریخ اهل بیت خیلی از قضایا و قصه های تاریخی را که با آن مواجه می شویم برای ما روشن میکند.
سخنان رهبر معظم انقلاب با برادران سپاه پاسداران در بیست و سومین گردهمائی بسیار نکات مهم و راهبردی را در چند بخش مطرح فرمودند که قطعاً مورد توجه و عمل همه قرار میگیرد. در بخشی از سخنان راجع به موضوع هستهای و جدیت و دقت در کاهش تعهدات هستهای تا رسیدن به نتیجهی مطلوب تاکید کردند. تاکید مجدد و دهها باره ایشان در زمینهی علاج مشکلات اقتصادی که باید بر امکانات و تواناییهای داخلی تکیه کرد و اینکه در همین فشارهائی که مردم به سختی تحمل میکنند، رشد اقتصادی به وجود آمده و الحمدلله با شیبی در حال افزایش است و البته باید حرکت را قویتر و مجاهدانه پیش برد تا بتوانیم طرف مقابل را مجبور به عقب نشینی کنیم. تمام این تلاشها را دشمن میکند چه اقتصادی، چه فرهنگی، چه نظامی که ما را زمین گیر کند و بیانات رهبر معظم انقلاب هم در مسیری است که آن خنثی شود. عرض می کنیم که مردم ما تا امروز ثابت کرده اند که ملتی مقتدرند و به برکت اسلام زیربار زور نرفته در مقابل هیچ قدرتی غیر از خدا کرنش ندارند. آمریکا و اذنابش بدانند ملت رشید ایران با هیچ ترفندی از مواضع عزتمندانه و منافع ملی اش عقب نشینی نخواهد کرد.
چند روزیست مطالبات مردمی عراق را عوامل استکبار و دشمنان زخمی از محور مقاومت وسیله عقدهگشایی خودشان کردند و به چالش کشیدند و بوق های مزدور و وابسته به رژیم صهیونیستی و سعودی ها با بزرگنمایی و دروغ پردازی سعی می کنند تا نزاع و دشمنی را در منطقه ایجاد کنند و گسترش دهند. فکر می کنند می توانند به این وسیله به اهداف خودشان در منطقه یا سرنگونی مثلاً دولت عبدالمهدی در عراق و تحتالشعاع قرار دادن اربعین و از هم پاشیدن خط مقاومت و امثال اینها برسند. شما چند ماه اخیر را ببینید که چگونه با ضربات پی در پی کمر استکبار و هم پیالهایهایش در یمن و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و ایران شکسته شد. خوب می بینند که کشورهای محور مقاومت، سنگر به سنگر در حال پیشروی هستند. هیچ فشار و تحریمی هم نتوانسته جلوی حرکت آنها را بگیرد. سعی میکنند که وحدت را بشکنند. دست به دامن حزب شکستخورده بعث و داعش مضمحل شده شده اند که مثلاً توجه دنیا را از حرکت عظیم اربعین بردارند و منحرف کنند تا آن حرکت دیده نشود. چه خیال باطلی! به تعبیر رهبر معظم انقلاب اربعین جهانی شده است ؛و اتفاقاً حرکتی که اینها در این روز ها کردند قطعا امسال پرشورتر و با عظمتتر از سالهای قبل برگزار خواهد شد. به فضل پروردگار جلوات حسینی در اربعین امسال چشم دشمنان اهل بیت را کور خواهد کرد.
۱۳ مهر تبعید حضرت امام با افشاگری علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون آغاز شد، که کماندوهای مسلح رژیم شاه منزل امام را محاصره و بعد ایشان را به تهران منتقل و با هواپیمای نظامی تحتالحفظ مأموران امنیتی و نظامی به ترکیه تبعید کردند. امام در ترکیه یازده ماه بودند که در روز سیزدهم مهر سال ۱۳۴۴ به همراه فرزندشان حاج آقا مصطفی از ترکیه به تبعیدگاه دوم، که عراق بود اعزام شدند و ۱۴ سال در شهر نجف اشرف اقامت کردند، امام در این مدت تدریس، تحقیق، تربیت طلاب و امور مربوط به زعامت و مرجعیت را در حوزه نجف انجام میدادند با اینحال از امور سیاسی و مبارزه با رژیم شاه نیز غفلت نمیکردند و در هر زمان که فرصتی میشد، با سخنرانیهای روشنگر و با اعلامیهها و بیانیهها ، تنور مبارزات را گرم نگه میداشتند و مبارزات مستمر مردم را رهبری میکردند. دولت عراق یکی از علمای عراق (که نمیخواهم اسم ببرم) را به بغداد احضار کرد و از او خواست که پیامی را به امام برساند که «ما در عین اینکه به شما احترام میگذاریم، ولی بهخاطر روابط با شاه محذوراتی داریم و از اینرو از شما میخواهیم که رعایت کنید و فعالیتها بهصورت علنی نباشد». چون امام منبر میرفت و بیانیه میداد. حضرت امام هم بلافاصله به آن فرستاده فرمودند: «این آغاز کار است، شما به بعثیها بگویید من چنینچیزی را نمیپذیرم. من نمیتوانم ساکت باشم و در ایران کسانیکه به من اعتقاد دارند، مبارزه کنند و خون بدهند، اگر آنان نمیخواهند من اینجا باشم، میروم جای دیگر و حرفم را میزنم». فشار ها بالا گرفت و دولت عراق امام را مجبور کرد که از عراق خارج شود. آقا به کویت رفتند و به اشاره دولت شاه امام را راه ندادند. بالاخره به بصره برگشتند و در سیزدهم مهر ۵۷ از بصره به سمت فرانسه حرکت کردند. در فرانسه مقدمات انقلاب و پیروزی انقلاب در بهمن ماه فراهم شد این مهمترین واقعه بود که اتفاق افتاد و نقطه عطفی در تاریخ مبارزاتی مردم ایران بود.
۱۳ مهر روز نیروی انتظامی و تقدیر و تشکر از زحمات طاقت فرسا و مجاهدانه فرماندهان و افسران و سربازان و خانواده های معزز و محترمشان است که با تمام توان و قدرت در عرصههای مختلف و فراوان حراست و حفاظت از جان و مال و مرز و فکر و عقیده مردم، در فضای حقیقی و مجازی تلاش و جهاد میکنند. نیروى انتظامی مجموعه گستردهای است با وظایف فراوان و متنوع و فقط تامین امنیت نیست، لذا موجب شده با همه اقشار مردم و در عرصههاى مختلف فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و امنیتى و امثال ذالک سر و کار داشته باشد و در نتیجه وظیفهاش و ماموریتهایش حساس و سخت باشد. به طوریکه در تعبیر رهبر معظم انقلاب اقدامات نیروی انتظامی با تأمین امنیت مردم، زمینهساز تأمین آبروی نظام جمهوری اسلامی میشود. در بیان دیگری فرمودند که اینها مجاهد فی سبیل الله هستند. و امثال ذالک تعبیرات خیلی زیبایی را حضرت آقا دارند. باید شرائط را در نظر گرفت و عملکرد را هم دید. شرارتهای اطراف کشور و دستهای آلودهای که در داخل اقداماتی دارند، مفاسد و بزههای سازماندهی شده، عقائد انحرافی و دعوت به بی نظمی اجتماعی، و از طرف دیگر باید با حفظ اقتدار، با محبت و مهربانانه هم رفتار کرد، لذا کار را مشکل می کند که عزیزان به خوبی از پس آن برآمدهاند و حس اعتماد مردمی به این نیرو را تقویت کردهاند که سرمایه بزرگی است. به حمدالله حرکتی که امروز نیروی انتظامی دارد به سمت نیروی انتظامی طراز جمهوری اسلامی است و این مسیر سرعت بیشتری گرفته است که انشاءالله شاهد خواهیم بود که تشکر می کنیم. البته اینجا باید از دستگاههای دیگر هم بخواهیم که در تامین امنیت اجتماعی و رعایت بهتر حقوق افراد جامعه با نیروی انتظامی همکاری گستردهتری داشته باشند. شهرداری ها می توانند نقش موثری را ایفا کنند و کمک کنند تا انشالله به شعار امسال که پلیس هوشمند امین مردم هست برسیم. امنیت امر گسترده ای است و شئون مختلفی را شامل می شود. مطالبی را قبل از خطبه با عزیزان در دفتر داشتم که نکات اصلی را عرض کردم. قطعاً فرماندهی محترم ناجا هم قبل از خطبهها برای شما نکات مهمی را بیان کردند.
نکتهای را که عرض میکنم که ابلاغ چهل و چهارمین سیاست های کلی نظام بود که در مباحث قانون گذاری است. شما می دانید که از آبان سال ۷۲ تا امروز ۴۴ سیاست کلی توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است. آنقدر اهمیت دارد که آقا در همین چهل و چهارمین که سیاست های قانون گذاری است در حاشیه آن نوشتند «سیاستها به قوای سهگانه ابلاغ شود. سه قوه موظفند اقدامات را زمانبندی و پیشرفتها را گزارش نمایند». معمولاً فقط ابلاغ میکنند اما این را حاشیه نوشتند که مهم است. هفده گزاره دارد در سه فصل که بسیار مهم است. در بند نهم از این فصلهای هفدهگانه ده اصل از اصول قانون گذاری مطرح شده است که اگر اینها واقعاً تحقق پیدا کند و عملیاتی شود خلأ قانونی و ناکارآمدی از جهت نبود قانون جبران خواهد شد و درست می شود.
نکته استانی که عرض می کنم مسئله گرانی نان است. مدتی است بدون اینکه دستوری از جایی برسد نانوایی ها نان گران کردند. از تعزیرات و جاهای دیگر پرسیدم که جریان چیست؟ استدلالهایی را دارند برای گران کردن نان. عرض من این است که اگر بناست گران شود همه ی کشور با هم گران کنند. اگر بناست که گران نشود اگر یکجا گران کنند و جای دیگر گران نکنند نمی شود. با توجه به اینکه شرایط زندگی در همه جای کشور یکسان نیست و بعضی جاها مثلا اجاره مغازه و تامین مقدمات کار، گران تر از بعضی جاهای دیگر است. همه اینها را باید لحاظ کرد. نسبت به مناطق با یک روشی آن مقداری که گندم آرد می شود و به دست نانوا می رسد و به دست مردم میرسد قیمت گذاری کنند. توجه داشته باشند که زمینه فراهم نشود که یک عده منفعت طلب طوری عمل کنند که موجب نارضایتی مردم شود. مسئولین محترمی که در این زمینه میخواهند تصمیم بگیرند با دقت و در همه امور تصمیم بگیرند که مردم متضرر نشوند و از این ناحیه آسیب نبینند.
نکته انتخاباتی این است که نماینده مجلس باید زبان گویای مردم و بیان کننده خواستههای مردم باشد. در مجلس که حاضر است ارائه طرح کند و در وضع قوانینی که مورد احتیاج مردم است و خدمت به مردم و کشور محسوب میشود، اقدام داشته باشد. لازمه این کار این است که حریت و آزادی داشته باشد و اینکه خودش را از قبل وامدار یک عده نکرده باشد که زبانش بسته باشد. بعضی وقتها میبینیم که افراد را جمع میکنند شام و ناهار می دهند. در آن جلسات از آنها خواسته میشود که آرایی به دست بیاید . این کارها اسلامی نیست. یک وقت هم نکاتی را از امام رضوان الله علیه نقل کردم. روشهای اسلامی روش دیگری است. این کار گذشته از اینکه توهین به شعور مردم است مفاسدی هم دارد. مردم خوب مفاسد و مصالح خودشان را می دانند. لذا برای رای گرفتن به این امور احتیاج نیست. عملکرد افراد در مسئولیتهایی که داشتند که یک عده تازه می خواهند کاندید شوند که از قبل بالاخره مسئولیتها یا فعالیت های داشتند و بعضی هم که از قبل کاندیدا بودند و دوباره میخواهند کاندید شوند به هر تقدیر افراد، افراد شناخته نشده ای نیستند. قبل آنها کاملاً معلوم است که چگونه است. پاکدستیهایشان، حمایتهایشان، تکذیبهایشان، موضعگیریهایشان همه اینها مواردی است که میتوانند مردم دنبال کنند. مردم خواستههایی دارند آنها در آن جایگاهی که بودند ایا آن مطالبات را دنبال کردند یا نکردند! امثال اینها مورد مناسبی است برای شناخت افراد. مردم را آزاد بگذارید و در رو در بایستی اخلاقی قرار ندهید که بخواهند رای بدهند. فرد اصلح کاملاً قابل شناسایی است. حضرت آقا در بیانی درباره نماینده اصلح فرمودند «قبل از ورود به مجلس خود را وامدار دیگران نکند» این یکی از شاخصهاست اگر دیدید کاندیدایی قبل از اینکه وارد مجلس شود خودش را وامدار زید و عمر کرد، باید به او رای ندهید. این یکی از شاخصها و ملاکهاست.