متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۸/۶/۱
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّینِ
بندگان خدا خودم و همه شمارا به رعایت تقوا دعوت میکنم. اهل تقوا در همه حال رعایت ادب را میکنند و از حدود الهی تجاوز نمیکنند. امیرالمؤمنین -علیهالسلام- فرمودند: «برترین ادب، آن است که انسان در حد خود بماند و از اندازه خویش تجاوز نکند». حتماً موارد زیادی دیدهاید که افراد رعایت حد خود را نمیکنند و در مسائل مختلف و امور گوناگون که به آنها مربوط نیست و تخصص لازم را ندارند وارد میشوند و معمولاً خرابی به بار میآورند و مشکلاتی را برای آن مجموعه به وجود میآورند. بحث راجع به ادب بود و خیلی خلاصه با توجه به روایات اهلبیت -علیهمالسلام- به بعض حدود بحث پرداختم؛ و به بعض موارد که در قرآن کریم مطرح است اشاره کردم. در ادامه به بعض نکات راجع به ادب باخدای تعالی اشاره میکنم. ادب مع الله.
امام جواد -علیهالسلام- میفرماید: هرگاه دو نفر را مقایسه کنیم آنکه ادبش بیشتر باشد نزد خداوند برتر است. سؤال شد یا بن رسولالله ادب با مردم را میدانیم وبرتری آن برایمان واضح است اما ادب باخدا چگونه است؟ حضرت فرمودند: قرآن را تلاوت کند آنگونه که نازلشده است. احادیث ما را روایت کند آنگونه که ما گفتهایم و خدا را بخواند بدون اینکه از خدا طلبکار باشد (و خود را مدیون خدا بداند). روایتشده خداوند متعال در بعض کتب آسمانیاش میفرماید: ای بنده من آیا سزاوار است وقتی با من سخن میگویی به چپ و راست نگاه میکنی؛ (دیدهاید بعضیها موقع نماز و دعا و قرآن حواسشان نیست) درحالیکه اگر بندهای مثل خودت با تو سخن بگوید و اینگونه رفتار کند رهایش میکنی. (شما وقتی باکسی صحبت میکنید اگر او اینطرف و آنطرف را نگاه کند و به موبایلش نگاه کند و حواسش نباشد رهایش میکنید) بنده من آیا این ادب است که وقتی با برادرت سخن میگویی به او توجه کنی و چقدر ادب را رعایت میکنی؛ اما با من اینگونه نباشی، پس چه بد بندهای است بندهای که اینگونه باشد. ادب باخدا یعنی توجه تام باشد که در نماز جلوه دارد.
خیلی خوب است به ادب انبیاء الهی که در قرآن قسمت هائی از آن بیانشده توجه کنیم. مثلاً حضرت ابراهیم -علیهالسلام- در آیه ۸۰ از سوره مبارکه شعراء به خدای تعالی عرض کرد: «وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفین» وقتی من مریض شدم خدا مرا شفا میدهد. نگفت وقتی مرا مریض کردی پس شفایم بده. مریضی را به خودش نسبت میدهد و خدا. یا در آیه ۲۳ سوره مبارکه اعراف به گفتگوی حضرت آدم و حوا اشاره میکند که به خدای تعالی عرضه داشتند: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرین». گفتند پروردگارا ما بر خود ظلم کردیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی مسلّماً از زیانکاران خواهیم بود. در مقابل خدا باید بدیها را به خودمان نسبت دهیم که ادب است. اینها ادب انبیاء الهی است که مودب به ادب الهی هستند. میتوانید یادداشت کنید و در زندگی به کار ببرید. ولی شیطان لعین این موجود بیادب ناشکر ببینید در آیه ۱۶ از سوره مبارکه اعراف چگونه سخن میگوید: «قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیم». خدایا چون مرا گمراه کردی من هم در مسیر و صراط مستقیم بندگانت قرار میگیرم و آنها را به انحراف میکشانم. گمراهیاش را به خدا نسبت میدهد.
یکی از موارد ادب، وقت تلاوتِ قرآن است و آن استعاذه به خدای تعالی از شیطان رجیم است؛ یعنی ادب تلاوت قرآن این است که از گزند وسوسههای شیطان خود را در دامن و پناه خدای تعالی قرار دهیم. چون شیطان با نیرنگها و ترفندهای متعددی که دارد راه فهم انسان را میبندد و هر دامی، حجابی بر فهم انسان است که به مفاهیم بلند قرآن نرسیم. لذا در آیه ۹۸ سوره مبارکه نحل فرمود: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم». به خدا پناه ببر که دریافتهایت از آیات قرآن از شر شیطان در امان بماند.
گاهی دیده میشود برای تنبیه و ادب کردن افراد از ضرب و شلاق و امثال ذالک استفاده میشود یا استفاده میشد. این کار برخلاف دستور قرآن کریم و اهلبیت -علیهمالسلام- است. چون روش تربیتی خدای تعالی این است که حیاء و عفت در اشخاص تقویت شود و به این وسیله مودب به آداب باشند. بله اگر انواع تعالیم اثر نکرد و شخص اصرار برخلاف داشت و دیگر راهی نبود؛ آنوقت با شرایطی برای تأدیب فرد میتوان از شلاق و تنبیه و زندان و تا نهایتش هم کمک گرفت اما ابتدائا ضرب نداریم. لذا در تعلیمی قرآنی در آیه ۱۴ از سوره مبارکه علق فرمود: «أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى». آیا انسان نمیداند که خدا او را میبیند؟ همین آیه را اگر توجه کنیم معصوم میشویم؛ یعنی دائم بدانیم خدا ما را میبیند. این عبارت دعوت به ادب حضور میکند؛ و انسان را با حیاء بار میآورد. این تنبیه اخلاقی و معرفتی است. او را متوجه تربیت الهی میکند که با حیاء باش. حتی در خلوت هم به کاری که خدا راضی نیست مشغول نباش. مثلاً جزو آداب است و ادب خلوت است که مثلاً در حمام کاملاً عریان نباشید و لنگی به خودتان بسته باشید. لذا در تعالیم اسلامی میفرماید ضرب و شتم نمیخواهد با همین آیه میفهمد که چه کند. امیرالمؤمنین -علیهالسلام- فرمود: «إِنَّ الْعَاقِلَ یَتَّعِظُ بِالْأَدَبِ وَ الْبَهَائِمَ لَا تَتَّعِظُ إِلَّا بِالضَّرْبِ». عاقل با موعظه ادب میشود؛ و بهایم جز با ضرب ادب نمیشوند. قرآن کریم را آیاتش را با دقت بخوانیم و دستوراتش را موردعنایت قرار بدهیم روحمان به کمالات عالیه میرسد. آنوقت ببینید کسانی که اینهمه خطا میکنند، خطای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اصلاً این آیه را ندیدند که خدا آنها را میبیند. ادب مع الله در این است که انسان در همه حال و لحظات، چه در خلوت و چه در جلوت خود را در محضر او ببیند؛ و بداند که هیچکدام از اعمالش از دید خدای تعالی مخفی نیست و نمیتواند چیزی را مخفی کند. دو نمونه قرآنی بیان کنم. در آیه ۵۴ سوره مبارکه احزاب فرمود: «إِنْ تُبْدُوا شَیْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیما». اگر چیزی را آشکار کنید یا آن را پنهان کنید یقیناً خداوند بر هر چیزی داناست. الآن نشستید به کسی فکر میکنید. آیا میتوانید آن را از خدا مخفی کنید؟ شاید از شخص کناری مخفی بماند اما از خدا مخفی نیست. در آیه ۱۹ سوره مبارکه غافر فرمود: «یَعْلَمُ خائِنَهَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُور». او گردش چشم هائی را که به خیانت مینگرد و آنچه را سینهها پنهان میدارند میداند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین هر مصیبتی را وسیله کمال و رشد خود میدانند و در هنگام مواجه با مصیبتها از خدای تعالی غافل نبوده به خداوند پناه میبرند. مولانا امیرالمؤمنین -علیهالسلام- وقتی شنید که مردی میگوید «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» در حکمت ۹۵ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «وَ قَدْ سَمِعَ (علیهالسلام) رَجُلًا یَقُولُ: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. فَقَالَ: إِنَّ قَوْلَنَا؛ إِنَّا لِلَّهِ إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْکِ وَ قَوْلَنَا؛ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْک». گفتار ما؛ انّا للّه، اعتراف ما بر آن است که ما مملوک خداییم و گفتار ما؛ و انا الیه راجعون اعتراف بر فنا و بازگشت ما در رستاخیز است. مطلب روشن است و احتیاج به توضیح اضافهای ندارد که همگی باید این مسیر را طی کنیم و در طول شبانهروز هم فراموش نکنیم که از پس امروز بود فردایی؛ و فردا را که باغی پر از روح و ریحان است یا خداینکرده خار و حنظل، ما امروز خودمان میسازیم. همین حالا عدهای از ما درخت میوهدار و شیرین و پرثمر را آب میدهند برای فردای خود راحتی درست میکنند و عدهای خار آب میدهند یا میوه حنظل. ما باغبان باغ خودیم ببینیم که چه باغی را آبیاری میکنیم؟ باغ پر گل یا باغ پرخار!
دو واقعه مهم تاریخی در روزهای پایانی ماه ذیالحجه اتفاق افتاده است که هرکدام به تنهائی قابلبحث مفصل و گفتگو است. داستان مباهله در ۲۴ ذیحجه و البته انگشتر دادن امیرالمؤمنین در حال رکوع هم در همین روز در سال دیگری بوده؛ و نزول سوره مبارکه دهر در ۲۵ ذیحجه در شأن اهلبیت علیهمالسلام که آن را روز خانواده گفتند. در سالهای پایانی عمر شریف رسول خدا (البته اقوال مختلف است اما چون قبل از غدیر واقعشده و غدیر در سال دهم بود قول سال نهم هجری به نظر قوتش بیشتر باشد). هیئتی از مسیحیان منطقه نجران به مدینه آمدند و با حضور در مسجد پیامبر، با آن حضرت به بحث و گفتگو پرداختند و باآنکه حق برای آنها آشکارشده بود از روی عناد و لجبازی آن را نپذیرفتند درنتیجه رسول خدا مأمور شد به آنها پیشنهاد مباهله بدهد. (مباهله وقتی است که استدلال و حکمت و موعظه و جدال احسن اثر نکند آن موقع کار به مباهله میشود) بهاینترتیب که رسول خدا و رئیس گروه نجران عزیزترین افراد خانواده خودشان را که بهمنزله جانشان است را بیاورند و در مقابل هم دیگری را نفرین کنند و لعنت خدا را برای دروغگو بخواهند و به این وسیله حق را ثابت کنند. مباهله تضرع و لابه و ابتهال است که برای اثبات حق مسلمی انجام میگیرد، گاهی برای نزول برکات است مثل نماز باران که انسان به حال ابتهال میافتد و زمانی تضرع و ناله برای از بین بردن بلایا دارد. مباهله یکی از مهمترین وقایع تاریخی و معجزه رسول خداست که نبوت رسول خدا و فضیلت اهلبیت عصمت و طهارت را ثابت میکند و متأسفانه مثل غدیر با بیتوجهی و کمکاری فراموششده است. این را بدانید که مباهله جایگاهش در کنار غدیر است همانقدر که غدیر اهمیت دارد مباهله هم اهمیت دارد. جایگاهش بسیار جایگاه رفیعی است. فریقین درباره وقوع آن اختلافی ندارند. شاید در سالش بعضی نهم یا دهم یا ششم بگویند اما در روزش و نحوه اتفاقش مورخین و محدثین همه اتفاق دارند. زمخشری از علماء اهل سنت که معتزلی مسلک است در ذیل آیه مباهله گفته است: این جریان دلیل قوی است بر فضیلت اصحاب کساء (اهلبیت). فخر رازی که اشعری مسلک است هم بعد از نقل جریان میگوید اهل تفسیر و حدیث بر صحت آن اتفاق دارند. در صحیح مسلم و بخاری که دو کتاب مهم و اصلی اهل سنت است مثل کتاب کافی و من لا یحضره الفقیه ما و به آن خیلی اهمیت میدهند، در آنجا هم بیانشده. ائمه -علیهمالسلام- در احتجاجاتشان و خود امیرالمؤمنین در محاجههایی که با دیگران داشت، برای بیان فضائل خودش به مباهله اشارهکردهاند. توصیه میکنم دوستان به آیه ۶۱ سوره مبارکه آلعمران مراجعه کنند و به تفسیر مراجعه کنند که قصه مباهله را خدای تعالی در این آیه آورده است و بسیار مهم است.
واقعه دوم، جریان سوره هل اتی است که در شان اهلبیت -علیهمالسلام- نازلشده البته آیات دیگری هم در شأن اهلبیت نازلشده اما این مورد به خصوصه جزو مواردی است که تا حدودی اتفاقنظر در آن هست. نکته اصلی که میتوان از آیات شریفه سوره دهر یاد گرفت آنجاست که فرمود: «انَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً». این آیه بزنگاه و گل این سوره مبارکه است که بالاترین جایگاه برای انسان کامل است که لوجه الله و خالص کارش را انجام دهد، نه ترس از جهنم باشد و نه شوق رفتن به بهشت. حتی به خاطر ترحّم و امثال ذالک هم نیست. لوجه الله است، آنهم «عَلَی حُبّه» بوده، «یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ»، ایثار از روی اخلاص و محبت، نزد خدا قیمتی است. اهلبیت علیهمالسلام به همراه فضه خادمه در آن روز این آیه در شأنشان نازل شد. چون وجه خدا همیشه باقی است و زوال ندارد؛ عملی که برای خدا باشد باقی و اثرگذار است. بههرتقدیر اخلاص در عمل داشتن و فقط خدا را دیدن و توجه به امور دیگر نداشتن کار سختی است؛ اما راه رسیدن به این مقامات بسته نیست و با تلاش و توجه و مراقبت میتوان رسید و مشمول آیه شریفه شد که «انَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ» کار را انجام دهیم. این راه برای ما بسته نیست. خدای تعالی توفیق رسیدن به این مقامات به همه ما عنایت بفرماید.
روز نزول این آیه شریفه را روز خانواده نامیدند تا از خانواده تکریم شود. انشاءالله جشن بزرگی را دوستان تدارک دیدهاند، مسائل مختلفی را که مربوط به خانواده است در آن در نظر گرفتهاند که شرکت خواهید کرد و بهره خواهید برد. نمایشگاهی هم در کنار این مراسم برقرار خواهد بود. البته همه اعضای خانواده باهم بیایید حتی اگر فرزندان کوچکی دارید، فضاهایی را آماده کردهاند که مشکلی نباشد.
خانواده ازنظر اسلام مهم است و البته مورد طمع دشمن است و با عناوین و ترفندهای مختلف برای از کار انداختن قابلیتهای خانواده کار میکنند. بهخصوص بانوان را مورد هدف قرار دادهاند چون رکن اصلی خانه زن است. زن نه بهعنوان کارگر و خدمتگزار، بلکه بهعنوان کانون عاطفه که بامحبتش، محور پیوند صمیمی اعضای خانواده است. اگر زن در خانه نباشد محیط از محبت، نشاط، آرامش و حتی امنیت خالی میشود. به خانواده در دنیا نگاه کنید. تقریباً در همهجا که مسلمان نیستند با بحران مواجه شدهاند و ریشه این بحران برمیگردد به آزادیهای برخلاف فطرتی که خدای تعالی برای زن و مرد قائل شده. در خلقت خدا و مسیری که خدای تعالی ترسیم کرده دستکاری کردند. آنچه خالق بشر فرمود را کنار گذاشتند و با تفکرات ناقص بشری قصد اداره بشر رادارند، خب جواب نخواهد داد. غیر از اسلام کسی حرف قابل قبولی برای استحکام خانواده ندارد. نگاه اسلام بسیار رفیع است به ارکان خانواده بهخصوص به زن. زن مظهر بعض صفات الهی ست. دنیای غرب او را تا حد صفات شیطانی پائین آورد و با تبلیغات به او قبولاند که شیطانصفت باش و شیطانی عمل کن و متأسفانه بعضی هم پذیرفتند و خانواده را متلاشی کردند. مگر خداوند ربالعالمین نیست؟ یعنی پرورش و تربیت عالم به دست خداست. همین وظیفه تربیت در خانه به زن سپرده شد که تربیت کند. تربیت دست زن است. مظهر این صفت الهی است. به اسم اینکه نباید زن را در خانه محدود کرد، مهمترین مسئولیتش را گرفتند و او را در بیرون از خانه مجبور کردند کارهای مردانه بکند که برخلاف فطرت و حتی فیزیک و جسم و روح اوست. بعد با اختلاط بین زن و مرد حریم را شکستند و خانواده را متزلزل کردند و از بین بردند. اسلام زن را موجود کریم میداند و کریم میخواهد، کریم صفت ملائکه است. کسی با مسئولیتهای اجتماعی بانوان مخالفتی ندارد بهخصوص در این دوره که نیاز است اما نباید وظیفه اصلی که تربیت نسل است و تدبیر و تحکیم خانواده، فراموش شود. خود بانوان باید جلودار حرکتی باشند که نگذارند جایگاهشان مورد تعرض بدخواهان قرار گیرد. چرا در اسلام تبرج حرام است؟ یعنی انسان خودش را شبیه برج کند. (برج از دور دیده میشود. بعضی خانمها کاری میکنند که از دور دیده شوند به این میگویند تبرج) چون اولش گناه است و آخرش نابودی خانواده. وقتی خانواده نبود، دیگر تمدن و کشوری هم نخواهد بود. اینکه روی حفظ حجاب تأکید میشود، ریشهاش اینجاست، مقدمه تخریب خانواده است. ولو بعضی نمیفهمند و یا خود را به نفهمی زدهاند. وضعیتی که امروز در خیابانهای این شهر خودمان و جاهای دیگر دیده میشود طبیعی نیست و قطعاً مقدماتی طی شده، از طراحی لباس و بیتوجهی به ورود کالا بگیرید تا بیتوجهی مسئولین و نقشههای دشمن.
من خیلی خوشحالم از اینکه چند سال است لااقل از همین تریبون تکرار میکنم که دستگاهها اگر به وظائف قانونیشان عمل کنند قسمت زیادی از وضعیت حل میشود که بحمدالله مورد تائید قرار گرفت. شما در سخنان رهبر معظم انقلاب با هیئت دولت بود که ایشان هم اشاره فرمودند به همین نکته که دستگاهها باید کارشان را درست انجام دهند؛ که اشاره به اقدامات سازمانیافته ضد فرهنگی و ضد ارزشی برای نفوذ در تولیدات فرهنگی مثل هنر، سینما، کتاب و تئاتر برای از بین بردن دین و اخلاق و اینکه باید از دستگاههای حکومتی و مدیران، کار را شروع کرد؛ و از دستگاههای مربوطه بهخصوص اطلاعاتی مطالبه کردند که ورود داشته باشند. نمیشود هر کس هر جور دلش خواست رفتار کند باید طبق ضوابط عمل کرد. گاهی به اسم شرکت خصوصی و یا بیمارستان خصوصی به همه ارزشهای دینی و انقلابی اهانت میکنند. اگر در این کشور هستید و دارید اینجا زندگی میکنید باید ملتزم به قوانین هم باشید و احترام بگذارید. بیمارستان و مطب و بانک و شرکت که دیگر حریم خصوصی نیست. در مرئی و منظر مردم است. اینکه میگویند ما خصوصی هستیم هر غلطی دلمان بخواهد میکنیم که نمیشود. باید به موازین و قوانین نظام اسلامی پایبند بود تا بتوانند به کارشان ادامه دهند. لذا دستگاههای نظارتی به این مسئله ورد کنند. صداوسیما باید در قصه فیلم و سریال هائی که تولید میکند دقت بیشتری داشته باشد. بعضی از اینها قصهها قطعاً ربطی به جامعه ما ندارد و بیشتر راه غلط نشان میدهد؛ و با مدت طولانی یک سریال به خورد مخاطب میدهد که کشور و جامعه به چنین معضلی دچار است؛ که خلاف است. دائم قتل و بزه و تخریب و … من مقیدم که دنبال کنم بعضی فیلمها را ببینم چگونه است. در ماه مبارک امسال دقت کردم فیلمها یا داشتند میکشتند یا دروغ میگفتند. اینها خلاف و نفوذ است. وظیفهداریم به جامعه امید بدهیم، این را رهبری و بزرگان از ما خواستند همه باید باهم در این مسیر حرکت کنیم. فیلم و سخنرانی و کتاب و همایش و نمایش هر چه که هست باید امیدوارکننده باشد.
۲ شهریور آغاز هفته دولت است. تشکر از تلاشها و خدماتی که به مردمدارند در این هفته مرسوم است. در دیدار با رهبر معظم انقلاب نکات قابلتوجهی را ایشان فرمودند: اولاً قدرشناس مسئولیت خود باشند و از فرصت خدمت به مردم استفاده کنند و آخرت خود را آباد کنند. این بسیار نکته مهمی است. همین را اگر نصب العین قرار بدهند همه نهفقط دولت، دولت به معنای دولت اسلامی که یعنی قوه قضائیه قوه مجریه قوه مقننه به این توجه کنند خیلی از مسائل آباد خواهد شد و کار درست میشود. تأکید مجدد ایشان بر تولید داخلی بهعنوان کلید اصلی حل مشکلات موجود کشور؛ و اینکه دشمن دیگر کاری به اقتصاد ندارد و تمامشده است و الآن به فرهنگ پرداخته که نکته مهمی بود که ایشان گفتند. تعبیر اینکه به تولیدکننده بهعنوان رزمنده جنگ اقتصادی نگاه کنیم هم مهم بود. شما میدانید در جنگ در هرجایی که هست برای هر رزمندهای که در میدان میجنگد باید افرادی در پشت جبهه خدماتی را انجام دهند. لااقل هر یک رزمنده که در خط میجنگد یازده نفر تدارک چی میخواهد و باید او را پشتیبانی کنند. وقتی آقا اینطور تعبیر میکنند که تولیدکننده را بهعنوان رزمنده جنگ اقتصادی در نظر میگیرند این تعبیر ایشان دارد تذکر میدهد که فقط نگویید باید تولید داخلی را افزایش داد باید رونق تولید داشت، بلکه وارد عمل شوید و تدارک لازم را برای تولیدکننده فراهم کنید. وقتی مسئول مربوطه در دادن مجوز و بانک در دادن و پس گرفتن وام و سرمایه و از آنطرف فراهم شدن مواد اولیه و موارد دیگر سنگاندازی میشود حرف از رونق تولید زدن لطیفه میشود. باید مقدمات را فراهم کنید؛ و نکته مهمی که فرمودند که معمولاً غفلت میشود این است که همه این تلاشها برای از بین بردن فقر و برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی است.
تأکید بر اینکه اگر تلاشها جهادی و با نیت الهی باشد تأکید مهمی است چون پربرکت و به نفع جامعه خواهد بود اگر حرکت جهادی و با نیت الهی باشد. نمونه این حرکت ساخت سامانه موشکی پدافند هوائی با برد بلند باور ۳۷۳ که همزمان میتواند ۳۰۰ هدف را شناسایی و ۶۰ هدف را ردگیری و با ۶ هدف همزمان درگیر شود؛ و این باور را به دشمن میدهد که هیچ غلطی نمیتوانی بکنی. این سامانه در کنار ایمان فرزندان رشید اسلام نفس مستکبرین و متجاوزین به کشور اسلامی را در سینه خفه خواهد کرد. حرکت عزیزان ما درست مصداق حرف رهبرشان است که از دشمن نترسیدند و با داشتههای داخلی در درون تحریمهای سخت به این قلهها رسیدند. هر جا ترس بود عقبگرد و خیانت و ذلت بود. خب وقتی سخنان رهبر معظم انقلاب به این شفافیت مطرح است چرا باز دنبال بستههای پیشنهادی میروید که رسماً از خطوط قرمز عبور میکنند و حرف رهبری را هم نادیده میگیرند و این نوع حرکات شائبه ترسیدن در مقابل دشمن را هم خواهد داشت. عرض میکنیم که پشت هر میزی که مینشینید خواسته مردم را باصلابت مطرح کنید که قدرت موشکی و منطقهای ایران، تضمین فروش نفت و برقراری ارتباط بانکی از خطوط قرمز است و قابلمذاکره نیست.
نکته استانی: تأکید دوباره بنده بر عدم بهکارگیری افراد مسئلهدار است. محکوم دادگاهها و مجرمان سیاسی و کسانی که دستگاههای امنیتی دربارهی آنان تأمل دارند در دستگاههای مختلف بهخصوص شهرداریها و دستگاههای مربوطه به کار نگیرید. تأکید دوباره!
یکی از چیزهایی که جلوه بدی دارد و باید بهسرعت رسیدگی شود چون چهره قسمتهای مختلف استان را تحت تأثیر قرار داده، عدم رسیدگی به کودکان کار است که بعضیها هم بزرگتر از کودکاند که بهصورت تکدی گری در سطح استان پخش هستند عزیزان متولی عاجلاً رسیدگی کنند. چهره شهر را و حتی اتوبان را کدر میکنند و باید توجه کرد و فکر عاجلی را برای آن داشت.
نکته انتخاباتی: شیوههای تبلیغ و معرفی کردن کاندیداها را خوب رصد کنید که از چه ابزاری برای جلب نظر و رأیگیری استفاده میکنند. از روشهای پوپولیستی، وعدههای دروغ و وعده هائی که هرگز قابلیت اجرا ندارند و قانون اجازه نمیدهد آن وعدهها را اجرایی کنند ولی میگویند. تبلیغات زودتر از موعد یکی از مواردی است که باید امتیاز منفی بگیرند افرادی که شروع به تبلیغ کردند. آنها را افراد صادقی نباید دانست. همین تبلیغات زودهنگام گاهی با حقهبازی و عوامفریبی هم همراه است مثلاً کار تبلیغی را شروع کردهاند درجاهای مختلف میروند و صحبت میکنند و کتاب میدهند و … اما وقتی به آنها تذکر داده میشود که اینها تبلیغ انتخاباتی است، چرا ورود کردید؟! میگویند هنوز تصمیم نداریم و احتمال دارد بیاییم، احتمال دارد نیاییم. خب وقتی یکطرف احتمال آمدن هست باید احتیاط کنید و حرکت انتخاباتی نداشته باشید. این موارد را خوب در نظر بگیرید تا صداقت که مهمترین مؤلفه یک نماینده است را به دست بیاورید. رهبر معظم انقلاب فرمودند «نماینده باید صادق و روراست باشد». نماینده دروغگو به درد مردم نمیخورد.