- حدیث بندگی
- موضوع: شرح موعظه پیامبر (ص) به ابن مسعود
- ۱۳۹۷/۱۱/۱۰– جلسه هجدهم
بسمالله الرحمن الرحیم
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ النَّارُ لِمَنْ رَکِبَ مُحَرَّماً وَ الْجَنَّهُ لِمَنْ تَرَکَ الْحَلَالَ فَعَلَیْکَ بِالزُّهْدِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِمَّا یُبَاهِی اللَّهُ بِهِ الْمَلَائِکَهَ وَ بِهِ یُقْبِلُ اللَّهُ عَلَیْکَ بِوَجْهِهِ وَ یُصَلِّی عَلَیْکَ الْجَبَّارُ».
یاد گرفتن مباحث معاد در عین حال که امیدآفرین است بازدارنده است. انسان را نسبت به آینده امیدوار میکند. نسبت به فعالیتها و کارها، برنامه زندگی، خانواده و مسئولیتهایی که انسان دارد روحیه انسان را تقویت میکند. در عین حال بازدارنده از خطا و لغزشها است.
انسان وقتی یاد مرگ و قیامت و حساب و کتاب می افتد حالت عصمت در او بوجود میآید که باعث میشود لغزش و خطاهایش کم شود. کسی میداند باید حساب پس بدهد با کسی که اصلاً اعتقادی نداشته باشد خیلی فرق دارد. اینکه انسان خدا را ناظر بر اعمالش ببیند و بداند که درباره این اعمال از او سؤال میشود با کسی که خدا در نزد او غایب است خیلی فرق دارد.
در نوع زندگی و رفتار، انسانهای معاد باور با همسر و فرزندانشان جوری رفتار میکنند و انسانهایی که اعتقادی به قیامت ندارند با همسر و فرزندانشان طور دیگری رفتار میکنند و همینطور در کار و شغل و مسائل مختلفی که برایشان پیش میآید. این بخش با کلام رسول خدا جمع بندی میشود.
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ النَّارُ لِمَنْ رَکِبَ مُحَرَّماً» پسر مسعود آتش برای کسی است که گناه کند. برای کسانی است که قرق الهی را میشکنند. حریم خدا را از بین میبرند. البته خدا ستارالعیوب است. خطاهای ما را جلوه نمیدهد. اما اگر هتاکی ما زیاد شد و ستر الهی را از بین بردیم، در بعضی از روایات دارد که ولو مخفیانه گناه کنید خدا آبروی شما را میبرد.
«وَ الْجَنَّهُ لِمَنْ تَرَکَ الْحَلَالَ» بهشت برای کسی است که ترک حلال کند. این جمله کنایه است. منظور این است که حتی در حلال هم زیاده روی نکنید. اگر انسان بخواهد خودش را تزکیه کند و بر نفسش مواظبت کند انسانهای مواظب این طور نیستند که بگویند حلال است و پس انجام میدهیم . انسانی که مواظب است چیزی که نفسش در حلال اشتها دارد آن را کنترل میکند. بهشت برای کسانی است که حلال را به اندازه مصرف میکنند و مرتکب اسراف و اتراف نمیشوند.
«فَعَلَیْکَ بِالزُّهْدِ» بر تو باد که نسبت به دنیا بیرغبت باشی. نه اینکه انسان از دنیا استفاده نکند . باید از دنیا استفاده کرد. نعمت خداست و باید خوب از آن استفاده کرد و برای آخرت از آن استفاده کرد. زهد به معنای ترک دنیا نیست که عزلت گزیند و از نعمتهای خدا استفاده نکند. یا مثلاً تمیز نباشد. انبیا الهی هیچ کدام این گونه زندگی نکردند. منظم و مرتب و تمیز بودند.
زهد به معنای بیرغبتی و بی میلی است. دیدهاید کسی را که حرص دارد و همه مقدمات را فراهم میکند تا به چیزی برسد. چنین کسی بیرغبت نیست. نسبت به دنیا اینگونه حریص بودن و برنامهریزی و طراحی کردن که دنیا را به دست بیاورد خوب نیست.
امیرالمؤمنین فرمودند «خُذُوا مِنْ أَجْسَادِکُمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِکُمْ» روحتان را خرج جسمتان نکنید. دیدهاید فکر و طراحی میکنیم که چه بخوریم چه بپوشیم. روحمان را هزینه میکنیم، فکر و ذکر و اندیشه خرج میشود برای جسممان تا جسممان سرحال و فربه باشد.
امیرالمؤمنین میفرماید از جسمتان خرج کنید برای روحتان. روحتان را قوی کنید. روزه گرفتن خرج کردن جسم است برای تقویت روح. انسان با روزه گرفتن جسم خرج میکند تا روحش قوی شود. ولی ما در زندگیمان روح خرج میکنیم تا جسم قوی شود. بر عکس دستور انبیا و اولیا عمل میکنیم. روح که قوی شد جسم تابع روح خواهد بود.
زهد یعنی بی رغبتی. ما اجازه نداریم ترک دنیا کنیم. عزلت و رهبانیت در اسلام نداریم. ترک دنیا کردن و راهب شدن و از انسانها دور بودن در اسلام نیست و به خصوص در مذهب شیعه نیست. پیغمبر خدا نهیب میزد. امیرالمؤمنین که ازهد الزهاد است از دنیا استفاده میکرد به اندازهای که قوام داشته باشد ولی بی میل و رغبت بود . بود استفاده میکند و نبود شکر میکند. این میشود زاهد.
«فَإِنَّ ذَلِکَ مِمَّا یُبَاهِی اللَّهُ بِهِ الْمَلَائِکَهَ وَ بِهِ یُقْبِلُ اللَّهُ عَلَیْکَ بِوَجْهِهِ وَ یُصَلِّی عَلَیْکَ الْجَبَّارُ» زهد چیزی است که خدا به واسطه آن به ملائکه مباهات میکند و به واسطه زهد با وجه خودش به تو رو میکند. و خدای جبار بر تو درود میفرستد. جبار یعنی جبرانکننده. یعنی چیزی که خراب شد را جبران میکند. معنای دیگرش از جهت قهاریت و سلطه و جبروتی است که دارد. اما معنای عمومی آن جبرانکننده است. شما وقتی نسبت به دنیا بیرغبت بودید خداوند جبران میکند.
در دعای جوشن کبیر هم داریم «یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ» کسی که استخوان شکسته را جبران میکند خداست. تا خدا نخواهد استخوان جوش نمیخورد. پزشک این کار را نمیکند. او فقط استخوان را روی هم قرار میدهد و آتل میبندد. ولی کسی که این استخوان را جوش میدهد خداست.
روایتی را در باب زهد برای شما بخوانم. امیرالمؤمنین -علیهالسلام- میفرماید «الزُّهْدُ قِصَرُ الْأَمَلِ» کسی که آرزوی دور و دراز دارد زاهد نیست. کسانی که آرزوهای طولانی دارند در حقیقت وابستگی و دلبستگی آنها به دنیا زیاد است. بهرهبرداری از دنیا اشکالی ندارد اما دل بستن و وابسته شدن اشکال دارد. بعضیها به خانواده و فرزندانشان، بعضیها به اموال و خانه و ماشین، بعضی ها به همسر و کسانی که وابستگی دارند، بعضی ها به ثروت و پست و مقام. دنیای افردا و و دلبستگیهای افراد با هم فرق میکند . معمولاً هم کسانی که آرزوهای طولانی دارند دلبستگی دارند.
«وَ اَلشُّکْرُ عَلَى اَلنِّعَمِ» زهد شکر کردن نعمتها است. «وَ اَلْوَرَعُ عَنِ اَلْمَحَارِمِ» اجتناب کردن و دوری جستن از حرام خدا. یکی از معانی زهد این است که شما از حرام فاصله بگیرید. کسی که میل و رغبت به حرام دارد یعنی زاهد نیست. «فَإِنْ عَزَبَ ذَلِکَ عَنْکُمْ فَلاَ یَغْلِبِ اَلْحَرَامُ صَبْرَکُمْ» اگر توانستید در این مرحله قدم بردارید حرام صبر را از شما نمیگیرد. حرام بر صبر شما غلبه پیدا نمیکند.
«وَ لاَ تَنْسَوْا عِنْدَ اَلنِّعَمِ شُکْرَکُمْ» وقتی زاهد باشید زمانی که نعمت خدا دست شما آمد فراموش نمیکنید که شکرگزار خدا باشید. اقل شکر گفتن الحمدلله رب العالمین است. و چون ما هر نعمتی که به دستمان آمد باید بگوییم الحمدالله ولی نمیگوییم، حضرت فرمودند یک الحمدالله صبح بگویید یکی هم شب بگویید. هرچه نعمت در بین صبح و شب خدا به شما داد شکرش را انجام داده اید. «فَإِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى قَدْ أَعْذَرَ عَلَیْکُمْ بِحُجَجٍ ظَاهِرَهٍ مُسْتَقَرَّهٍ وَ کُتُبٍ بَارِزَهٍ ظَاهِرَهٍ» خدای تعالی کتابهای آسمانی را برای شما فرستاده تا به وسیله آن راه عذر را بر شما ببندد.
«قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَا یُعْبَدُ اَللَّهُ بِشَیْءٍ مِثْلِ اَلزُّهْدِ فِی اَلدُّنْیَا» رسول خدا فرمودند: خدا به چیزی مثل زهد در دنیا عبادت نشده است. دارد ریشه کار را میگوید. انسانی که نسبت به دنیا بیرغبت است همین بی میلی در کنار عبادت عبادتش را رنگ و بو و جهت میدهد.
در روایتی است «عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیاث قالَ : قُلْتُ لاِبی عَبْدِاللهِ (علیه السلام) جُعِلْتُ فِداکَ فَما حَدُّ الزُّهْدِ فِى الدُّنیا ؟ فَقالَ : قَدْ حَدَّهُ اللهُ فی کِتابِهِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» حفص بن غیاث نخعی نقل میکند به امام صادق -علیهالسلام- گفتم زهد چیست؟ فرمود: خدای تعالی حدود زهد را در کتابش مشخص کرده است. شبیه این روایتی است از امیرالمومنین در نهجالبلاغه که «الزُّهدُ کُلُّهُ بَینَ کَلِمَتَینِ مِنَ القُرآن».
حضرت اشاره میکند به آیه «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» معنای زهد این است که آن چیزی که از دست دادی تو را ناراحت نکند و آن چیزی را که به دست آوردی شادت نکند. بعضیها وقتی چیزی گیرشان میآید یا چیزی را از دست میدهند از خوشحالی یا ناراحتی شب خوابشان نمیبرد.
وقتی امام دارد برمیگردد خبرنگار از ایشان پرسید که چه احساسی دارید؟ فرمود: هیچ. یادم هست که آن موقع در خبرها مخالفین شروع کردند به نوشتن پرت و پلا که ما این همه کشته دادیم آن وقت او میگوید هیچ . امام احساس ندارد . ولی او دارد در مقام توحید سخن میگوید. در اوج معرفت است. چون او غرق توحید است و ما غرق دنیا هستیم. دنیا زده ها حرف موحدان را خوب نمیفهمند.
خرمشهر با آن عظمت، با آن همه عملیات، با آن همه شهید و اسیر، تا ذره ای میخواست غرور ما را بگیرد فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد. فکر نکنید شما کاره ای بودید. شما ابزار بودید. «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى» او همه چیز را توحیدی میبیند. خودش را هم جنود آسمان و زمین میبیند «وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» همه ما ابزار هستیم. خدا است که امور را میگرداند. کسانی که موحد است همه چیز را از خدا میبیند.
نه چیزی او را خوشحال میکند، نه چیزی او را ناراحت میکند. نه اینکه احساس ندارد. اینکه امام میگوید: هیچ، چون این احساسی که از آن سوال شد برگشتش به قوه شهوت و خواستن و علایق است. نسبت به این سؤال که از احساس غیر توحیدی سوال میشود جوابش هیچ است. اما از نظر اینکه جریانی به راه افتاده است و کلمه الله برقرار میشود، در جای دیگر بیان کرده است که انقلاب ما انفجار نور بود. انقلاب ما در مسیر حضرت ولیعصر ارواحنا فداه است. احساس اصلی امام این است.
«عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : شِیعَتُنَا أَهْلُ اَلْوَرَعِ وَ اَلاِجْتِهَادِ وَ أَهْلُ اَلْوَفَاءِ وَ اَلْأَمَانَهِ وَ أَهْلُ اَلزُّهْدِ وَ اَلْعِبَادَهِ أَصْحَابُ اَلْإِحْدَى وَ خَمْسِینَ رَکْعَهً فِی اَلْیَوْمِ وَ اَللَّیْلَهِ اَلْقَائِمُونَ بِاللَّیْلِ اَلصَّائِمُونَ بِالنَّهَارِ یُزَکُّونَ أَمْوَالَهُمْ وَ یَحُجُّونَ اَلْبَیْتَ وَ یَجْتَنِبُونَ کُلَّ مُحَرَّمٍ».
امام صادق -علیهالسلام- فرمود: شیعیان ما اهل ورع هستند. تقوای بالایی دارند. به طرف حرام الهی عمدا و متعمدا نمیروند. اهل تلاش و کوشش و شب زندهداری هستند. ( اجتهاد در روایت که میآید منظورش تلاش برای بندگی خداست. منظور مجتهدین و مبحث فقه و کسانی که مرجع تقلید میشوند نیست. اگر بخواهد در مورد این موضوع بحث کند واژه فقه و فقاهت میآورد).
به وعده هایشان وفا میکنند. اهل امانتداری هستند. امانتداری فقط پول دادن دست کسی و حفظ کردن آن نیست. شما وقتی عملی از کسی در جایی میبینید که اگر برملا شود بد خواهد بود، باید امانتداری کنید. مسئولیتها امانت است. عمر امانت است. جوانان حق ندارند عمر را به بطالت بگذرانند. خدای تعالی از امانت عمر سؤال خواهد کرد .
شیعیان ما اهل بیرغبتی به دنیا و اهل عبادت هستند. کسانی هستند که در شبانه روز ۵۱ رکعت نماز میخوانند. (۱۷ رکعت واجب و ۳۴ رکعت مستحب) اهل شب زندهداری و روزه گرفتن هستند. شیعیان ما از مالشان صدقه میدهند و حج خانه خدا را بجا میآورند و از همه حرام ها اجتناب میکنند.
در ادامه حدیث ابن مسعود، رسول خدا از آینده خبر میدهد که چه دگرگونیهایی به وجود میآید. در طول زمان بعضی از این موارد پیش آمده است. ولی در دوران ما ظاهراً همهاش بهوجودآمده است. خیلی با دوران ما تطبیق دارد.
«یَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَیَأْتِی مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ یَأْکُلُونَ طَیِّبَاتِ الطَّعَامِ وَ أَلْوَانَهَا» بدان که بعد از من اقوامی میآیند که غذاهای لذیذ و رنگارنگ میخورند. «وَ یَرْکَبُونَ الدَّوَابَّ» بر مرکب های راهوار مینشیند. «وَ یَتَزَیَّنُونَ بِزِینَهِ الْمَرْأَهِ لِزَوْجِهَا» این مردم خود را به زینت هایی آراسته میکنند که زنان، خود را برای شوهرانشان آرایش میکنند. «وَ یَتَبَرَّجُونَ تَبَرُّجَ النِّسَاءِ» مثل زنها خودنمایی میکنند.
«وَ زِیُّهُمْ مِثْلُ زِیِّ الْمُلُوکِ الْجَبَابِرَهِ» و زندگی آنها مثل زندگی جباران و حاکمان ستمکار است. «هُمْ مُنَافِقُو هَذِهِ الْأُمَّهِ فِی آخِرِ الزَّمَانِ» این افراد منافقان این امت هستند. «شَارِبُوا الْقَهَوَاتِ» اهل نوشیدن شراب هستند. «لَاعِبُونَ بِالْکِعَابِ» نرد بازی میکنند. سر حسین -علیه السلام- در تشتی بود که این ملعون گذاشته بود زیر آن میزی که نرد بازی میکرد. روایت است که نگاه کردن به نرد، نگاه کردن به آتش است.
«رَاکِبُونَ الشَّهَوَاتِ» در مرکبهای هوسها سوار هستند. «تَارِکُونَ الْجَمَاعَاتِ» نماز جماعت را ترک میکنند. «رَاقِدُونَ عَنِ الْعَتَمَاتِ» موقعی که باید برای نماز شب بیدار شوند، خواب هستند. «مُفَرِّطُونَ فِی الْغَدَوَاتِ» در شبها به دنبال افراط و لذتهای دنیا میدوند. «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاهَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا» ( رسول خدا به آیه ۶۰ سوره مبارکه مریم استناد کردند) خداوند میفرماید که اینها بعد از خود نسلی به جا میگذارند که نماز را ضایع میکنند و از شهوات پیروی میکنند و به زودی با این گمراهی با عتاب خدا روبهرو خواهند شد .
این گروهها در زمانهای مختلف بلافاصله بعد از پیامبر آمدند. در هر دورهای قسمتهایی از این امور انجام شده است. در بعضی از دوره ها مثل الان به نظر میرسد که همهاش با هم انجام میشود .