متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۳/۷/۹۷
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
عباد الرحمن أوصیکم و نفسی بتقوى اللَّه. متقین در امر معیشت و زندگی و در همه امور به دستور دین عمل میکنند. بحث ما درباره مسائل مربوط به تولید و صنعت و معیشت و اقتصاد بود و نکاتی عرض شد. برای تکمیل بحث این جلسه روایتی را مطرح میکنم.
حدیث، حدیث مفصلی است از مولانا صادق -علیهالسلام- که در کتب روایی ما مطرحشده است. قسمتی از آن را برای شما عرض میکنم که به تعدادی از فعالیتهای صنعتی و آلاتی که در تولید نقش دارد و معیارهای اسلامی که باید در هر تولیدی رعایت شود در این روایت اشارهشده است.
اگر تولیدکنندگان و صنعتگران و همه مردم این سفارشها را دستور کار خودشان قرار بدهند قطعاً نتایج خوبی در تولید به دست خواهد آمد. بخصوص به چهاراصل اشاره دارند که اگر این چهار موردتوجه شود ازلحاظ کمی و کیفی در تولید تغییراتی به وجود خواهد آمد. رشد مضاعف میکند و قابلیت استفاده بیشتری پیدا میکند. من هم همین چهار مورد را اشاره میکنم.
«و أما تفسیر الصناعات فَکُلُّ مَا یَتَعَلَّمُ اَلْعِبَادُ أَوْ یُعَلِّمُونَ غَیْرَهُمْ مِنْ صُنُوفِ اَلصِّنَاعَاتِ» همه صنعتهایی را که مردم یاد میگیرند یا یاد میدهند، اسم آنها را میشمارد و میگوید که همه حلال است تا میرسد به این عبارت، «وَ أَنْوَاعِ صُنُوفِ اَلْآلاَتِ اَلَّتِی یَحْتَاجُ إِلَیْهَا اَلْعِبَادُ اَلَّتِی مِنْهَا مَنَافِعُهُمْ وَ بِهَا قِوَامُهُمْ وَ فِیهَا بُلْغَهُ جَمِیعِ حَوَائِجِهِمْ فَحَلاَلٌ فِعْلُهُ وَ تَعْلِیمُهُ وَ اَلْعَمَلُ بِهِ وَ فِیهِ لِنَفْسِهِ أَوْ لِغَیْرِهِ».
این چهار مطلب را در اینجا آورده است؛ انواع مختلف آلاتی که مردم به آنها نیاز دارند و از آنها سود میبرند و مایه قوام زندگی آنهاست وسیلهای است برای یافتن و همه نیازمندیهای دیگر. پرداختن به کار با همه اینها و تعلیم دادن آنها چه برای خودش چه برای دیگران همه حلال است.
میبینید که همه مواردی که در این بخش گفتهشده است اگر رعایت شود چه تحول بزرگی در تولید و صنعت ایجاد میشود. از این چهاراصل، اصل اول این است که حتماً کار تولیدی مورداحتیاج عامه مردم باشد. نیاز قشر عظیم جامعه را برطرف کند. سرمایهای را که میگذارد که تولید کند چیزی را تولید نکند که مردم از آن بهره نمیبرند. مورداحتیاج باشد.
اصل دومِ مستفاد از کلام امام صادق -علیهالسلام- این است که آنچه تولید میشود برای قسمت اعظم جامعه و بلکه همه مردم مفید و سودمند باشد. کار از مواردی باشد که برای همه نفع داشته باشد؛ و اصل سوم این است که قوام و تکیهگاه جامعه به او باشد؛ و در مرحله چهارم فرمودند: آنچه تولید میشود باید همه نیازهای مردم را برطرف کند.
اگر این چهاراصل رعایت شود تولید سالم میشود. در مسیر اصلی و نیاز واقعی قرار میگیرد. مثلاً اگر تولیدکننده دقت کند چیزی را که مورداحتیاج است و چیزی که مورداستفاده عمومی دارد و آن چیزی که باعث قوام جامعه است آن را تولید کند، سرمایهاش را قطعاً نمیبرد در تولید کالاهای تجملی و کالاهای اشرافی و کالاهایی که بازدهی آنچنانی ندارند و فقط باید در گوشهای قرار بدهید و به آن نگاه کنید، هزینه کند.
از کالاهای صرفاً مصرفی و کالاهایی که با اصول یادشده در تعارض هستند فاصله میگیرد. سرمایهاش را حفظ میکند. کالاهای لوکس و پرهزینه، چه برای تهیه، چه برای نگهداری از آنها، میبینید چه فکر و سرمایه و نیروهایی را هدر میدهد؟
این موارد معمولاً مورداحتیاج عامه مردم نیست. نفع عمومی ندارد. اتفاقاً اجتماع خراب کن هم هستند. جامعه را از بین میبرند. زندگیها را از بین میبرند. حس حسادت و چشموهمچشمی را تحریک میکنند. در خانهها دیدید خیلی هست. بعضی خانهها که موزه است. باید وقت راه رفتن مواظب بود که تنهاش به چیزی نخورد که هزینه زیادی را متحمل شود.
بعضاً همین اشیایی که در خانه هست میگویند برای نسلهای قبل بوده از آن موقع آن را نگه داشتند. فقط انبارداری میکنند. استفاده هم نمیشود. آنقدر میماند تا بشکند دلش بسوزد. حتی اشیا لوکس حظ بصری هم ندارند. مدتی میبیند و لذت میبرد بعد عادی میشود. اصلاً دیگر دیده نمیشود.
اینجور مسائل همواره در غیر مسیر صحیح مصرف میشود. فضایل اجتماعی را از بین میبرد. معمولاً چنین افرادی هم اهل ایثار و خدمت گذاری به دیگران نیستند. بهراحتی به دیگران کمک نمیکنند. خدمت نمیکنند. قوام خانواده و اجتماع را از بین میبرد. کما اینکه میبینید از وقتی تجملات و استفاده از کالاهای غیرضروری در بین جوامع باب شد چه مشکلات عظیم اقتصادی بهوجودآمد. چه اختلافات طبقاتی که رخ نداد.
چون تجمل محدود به حد خاصی نیست. انواع دارد. اقسامی دارد. مدلهای مختلف دارد. رنگهای گوناگون دارد و اگر فرد و جامعه به چنین بلیه ای مبتلا شد بیوقفه مبتلابه اسراف و اتراف خواهد شد؛ و همه منابع خودش را بیهوده از دست میدهد.
مرحله چهارم که امام صادق -علیهالسلام- فرمودند این بود که صنعت و تولید باید پاسخگوی نیازهای همه مردم باشد. درحالیکه این کالاهای تجملی و اشرافی و لوکس نیازهای همه مردم را تأمین نمیکند. درعینحال مواد اولیهای که متعلق به همه مردم است در امور غیرضروری به کار گرفته میشود. هم قیمت تمامشده زیاد است. هم زمینه فقر را فراهم میکند.
ببینید چقدر آفت است. در مقطعی از زمان مبتلابه این مسائل نبودیم. آرامآرام در یک مقطعی از زمان افکار خاصی مردم را سوق دادند و این گرایشها را در مردم به وجود آوردند. بعد افراد مبتلا شدند. آرامآرام دنبال مسائل اینچنینی رفتند. چند شیفت کار کردن و بعد هزینه کردن در این مسیر و قس علیهذا.
برای فروش این کالاها که موردنیاز جدی افراد جامعه نیست شروع میکنند به تبلیغ کردن. دروغپردازی کردن و نیاز کاذب به وجود آوردن که خودش موجب پیدایش مفاسد جدیدی در جامعه است. چقدر انسانها و وقتها و ارزشهای والای بشری هدر میرود که برود فلان رنگ و فلان مدل و فلان نام را تهیه کند. چقدر سرمایهها از بین میرود. چه سرمایههای مادی چه سرمایههای معنوی.
وقت انسان چقدر ارزشمند است ولی بیهوده بعضیها در مسیرهای اینگونه تلف میکنند. در این دوره جوامع هم یک عده دائماً برای حفظ موقعیت و داشتهها و اضافه کردن بر این نیازهای کاذبشان بر گرده یک عده دیگر سوار میشوند. زور میگویند و تحقیر میکنند. حقوق پایمال میکنند. خون میمکند که بیشتر دربیاورند و بیشتر به این تجملات برسند.
باید اصول گفتهشده امام صادق -علیهالسلام- را رعایت کنیم. در جامعه صنعتی و تولیدی این امور رعایت شود تا نظام سالم اقتصادی محقق شود. اموال و اوقات و دهها منبع دیگر حفظ خواهد شد. اگر این دستورات اهلبیت در این امور رعایت شود معضلات اجتماعی مثل اختلافات طبقاتی و فقر از بین میرود.
ما چراغهای نورانی و منارههای نور را که راه را برای ما در زندگی مادی و معنویمان روشن میکنند خاموش میکنیم تاریک میکنیم و از کار میاندازیم. بعد دنبال حرفهای دیگران میگردیم که ببینیم اقتصادمان را چطور احیا کنیم. همه را گفتهاند. همینها را اجرا کنید. در تولید، در کشاورزی و دامپروری، در تجارت و در اقسام مختلف نیازهای اقتصادی دستور دارند. برنامه دادند. مطالب را بیان کردند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی
و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد
والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین محبت اهلبیت -علیهمالسلام- بهخصوص مولانا امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- شراشر وجودشان را پرکرده است. برخلاف منافقین که هر چه میکنند نمیتوانند امیرالمؤمنین را دوست داشته باشد.
مولانا ابالحسن علی مرتضی در حکمت ۴۲ نهجالبلاغه فرموده «لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ صلی الله علیه و آله و سلم أَنَّهُ قَالَ یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یُحِبُّکَ مُنَافِق».
اگر با شمشیر به بینی مؤمن بزنم و بینی او را قطع کنم تا با من دشمنی کند با من دشمن نخواهد شد؛ و اگر تمام دنیا را بر سر منافق بریزم تا مرا دوست بدارد دوست من نخواهد شد؛ و این به این خاطر است که در قضای الهی گذشته است و بر زبان پیغمبر امی جاریشده است که فرمود؛ یا علی مؤمن کینه تو را بر دل نمیگیرد و منافق دوست تو نمیشود.
یعنی هرگز ایمان حقیقی که ایجاد محبت بین اهل ایمان میکند با دشمنی امام قابلجمع نیست. هرکسی مؤمن بود نمیتواند امام را دوست نداشته باشد. چون دشمنی با مولانا امیرالمؤمنین گناه کبیرهای است که مرتکب این گناه یعنی کسی است که تسلیم خدا نیست و این کلام، کلام حقی است.
درجاهای دیگر هم به انواع خودش آمده است. رسول خدا فرمودند: علی! کسی جز مؤمن تو را دوست ندارد و کسی جز منافق تو را دشمن نمیدارد. این به عبارات مختلف آمده است.
بنا بر نقل ۲۵ محرم سال ۹۵ قمری روز شهادت مولانا سجاد -علیهالسلام- است. بعد از شهادت حسین بن علی شیرازه تشکیلات شیعه ازهمپاشیده شد. اوضاع بسیار سیاه و غبارآلود شد. بهطوریکه بااینکه امام حسین -علیهالسلام- تصریح کرده بودند به امامت امام سجاد، عده زیادی از مردم امامت حضرت را نپذیرفتند. به دنبال عموی او رفتند. محمد حنفیه پسر امیرالمؤمنین. فرقهای هم در شیعه درست شد که دنبال محمد حنفیه بودند.
بهعلاوه جو اختناق آن زمان آنقدر شدید بود که اگر کسانی هم میخواستند خدمت امام برسند آنها هم نمیتوانستند. ارتباط گرفتن با امام سجاد راحت نبود. آنقدر هم فساد بالابود که دوتا از مناطق بزرگ جهان اسلام مکه و مدینه مرکز تولید و توزیع مغنیه بود؛ یعنی زنان آوازهخوان. یکی از این زنها وقتی مرد فرماندار مکه سه روز عزای عمومی اعلام کرد در مکه.
در چنین فضایی امام سجاد -علیهالسلام- مسئولیت امامت جامعه را به عهده گرفته است. تعداد زیادی از شیعیان با اخلاص در کربلا در رکاب حسین -علیهالسلام- به شهادت رسیدند. زمینه برای فعالیت علنی برای امام فراهم نبود. لذا حضرت اقدام به یک برنامهریزی درازمدت فرهنگی با تاکتیکهای مختلف کردند. ۳۵ سال بعد از شهادت حسین -علیهالسلام- حضرت زنده بودند و در این ۳۵ سال مسائل زیادی را پایهریزی کردند. اقدام به تربیت نیروی انسانی کردند. شروع کردند به تبیین مبانی ارزشی اسلام ناب و تحریف زدایی از دین.
امویان تلاش کرده بودند که بین امام و مردم فاصله بیندازند و سعی میکردند تا شیعیان حتی به لحاظ اقتصادی هم ضعیف باشند. شیعیان وضعیت مالی خوبی نداشتند. حضرت در سه محور کار خودشان را شروع کردند و سه اقدام مهم انجام دادند و در مواجهه با امویان اول شروع کردند تبیین مبانی فکری و اعتقادی شیعه. در مرحله بعد چون اخلاق فاسد بود شروع کردند به تربیت اخلاقی جامعه. جامعه را با مبانی اخلاقی و تربیتی اسلام آشنا کردند.
و در مرحله سوم رسیدگی به وضعیت مالی مردم بهخصوص خانوادههای مستضعف و کسانی که درراه مبارزه با ظالمان آسیبدیده بودند را داشتند. البته با کمال مخفیکاری. بهطوریکه نزدیکان امام هم نمیدانستند که حضرت چنین رسیدگیهایی دارد. بعد از شهادت ایشان فهمیدند. کسانی هم که کمک میگرفتند نمیدانستند که چه کسی به آنها کمک میکند. بعد از شهادت امام سجاد معلوم شد که کسی که کمک میکرده امام سجاد بوده است.
بههرتقدیر این فعالیتها باعث شد که دشمن تحمل نکند و حضرت را با سم به شهادت رساندند. البته ۳۵ سال امام -علیهالسلام- هرروز با محنت و غم و اندوه کربلا زندگی کرد. هرگز آب گوارا ننوشید. همیشه وقتی جایی آب میدید اشکش جاری میشد. غذا اگر میدید گریه میکرد. نه اینکه فقط چشمش اشک بیاید. اشکش جاری میشد. افراد متوجه میشدند و همین گریه را برنامهای قرار داده بود برای روشنگری.
وقتی گریه میکرد صدایش را بلند میکرد و میگفت من خودم با چشمان خودم دیدم که بهترین خلق خدا بین دو نهر آب با لبتشنه به شهادت رسید. بعد شروع میکرد واقعه کربلا را برای مردم و اطرافیان بیان میکرد. تا خودش هم به سم کین به شهادت رسید. امام سجاد -علیهالسلام- در روز عاشورا به حکمت الهی در بستر افتاده بود اما قسمتهایی از صحنه کربلا را دید.
یکوقت هم عمه بزرگوارشان لحظهای که سوار بر مرکب شده بودند که از کنار کشتهها عبور کنند دیدند که امام سجاد -علیهالسلام- بهطوری منقلب است که کأن دارد قالب تهی میکند؛ اما بههرتقدیر وظیفه الهی را بعدازآن مراحل انجام دادند. خدای تعالی همه ما را از شیعیان و محبان اهلبیت عصمت و طهارت بهخصوص امام سجاد -علیهالسلام- قرار بدهد انشاءالله.
۱۳ مهر روز نیروی انتظامی است که به خانواده بزرگ ناجا به همه فرماندهان و افسران و سربازان و کارمندان و خانوادههای آنها عرض تبریک داریم؛ و برای ۱۳٬۰۰۰ شهید شجاع و جانبرکف این نیرو که ۵٬۰۰۰ نفر از آنها برای تأمین امنیت مردم به شهادت رسیدند از خدای تعالی تقاضای علو مرتبت و غفران الهی داریم و از رشادتهای ۲۲٬۰۰۰ جانباز و ایثارگر دلاور این مجموعه تقدیر میکنیم و به همه عزیزان بهخصوص برادران و خواهران نیروی انتظامی در استان خدا قوت و خسته نباشید میگوییم و امیدوارم که در این مسیر بالنده و پرتوان به حرکتشان ادامه بدهند.
اهمیت هر شخصی بهاندازه مسئولیتی است که تحمل میکند. مسئولیت عزیزان نیروی انتظامی استقرار امنیت در کشور است. امر مهم و پراهمیتی که اقتدار آفرین است. شعار هفته نیروی انتظامی امسال «پلیس مقتدر، امین مردم» بیانشده است. این عبارت خیلی کوتاه اما پرمحتوا است.
یکی از رکنهای اقتدار نظام اسلامی نیروی انتظامی است که با گستردگی مأموریتهایی که در زمینههای مختلف دارد فرماندهی مرزبانی ناجا و پلیس راهوار ناجا، پلیس پیشگیری ناجا، مبارزه با مواد مخدر ناجا، پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا، پلیس بینالملل و مجموعهای از فعالیتهای دیگری که در اختیار آنهاست هم از افراد و جامعه صیانت میکنند و هم از دستاوردهای انقلاب اسلامی حفاظت میکنند.
نیروی انتظامی برای انجام مأموریتهایش باید جلوه اقتدار نظام باشد تا بتواند در زمان لازم اقدام محکم و قاطع داشته باشد و درعینحال مورد اعتماد و امین مردم هم باشد تا بتواند در اقداماتش موفق باشد. عوامل اقتدار کدماند؟ کدامها باعث میشود که این نیرو مقتدر باشد؟ کدام مسئله است که باعث میشود این نیرو بهعنوان امین مردم مطرح باشد؟
عوامل اقتدار فراوان است. مهمترین آنها یکی توکل به خدای تعالی است. ارتباط دائمی داشتن با خداوند تبارکوتعالی برای کسب و بالا بردن معنویت بیشتر. اینها در اقتدار مهم است. هرکسی که ارتباطش با خدا بیشتر باشد شجاعت و نترس بودن او بیشتر است. درنتیجه وظایف را بهخوبی انجام میدهد.
یکی دیگر ارتباط دائمی با مردم و برخورداری از حمایت مردمی موجب اقتدار میشود. رفتار مهربانانه با مردم، تلاش دائمی و همیشگی و آمادگی همیشگی برای انجاموظیفه و فداکاری باعث اقتدار است. دیدهاید که دشمن برای اینکه روحیه مردم و مسئولان و نیروهای نظامی و انتظامی را تضعیف کند دائماً القا میکند که ما نمیتوانیم و نمیشود.
راه خنثی کردن این ترفند باور داشتن تواناییهایی است که مربوط به خود ماست و اینکه میتوانیم و میشود؛ و این مسئله در ناجا هم مهم است؛ یعنی آنها هم باید دائماً این خودباوری را داشته باشند. نظم و انضباط و پایبندی به اصول و قانونگرایی در عین انعطاف، شناخت رسانهها و استفاده از ابزارهای پیشرفته و تجهیزات جدید پلیسی، آموزش صحیح نیروها و سازماندهی مناسب که همه اینها درعینحال که اقتدار میآورند اعتماد را هم میآورد. اعتمادسازی هم میکند. درنتیجه مسئله امین مردم بودن خودش را نشان میدهد.
باید به این نکته هم توجه داشت که گاهی بهوسیله فضای مجازی و القای بعضی از مطالب کذب در رسانهها تلاش میکنند تا اقتدار پلیس از بین برده شود. مردم را نسبت به دستگاه انتظامی بیاعتماد کنند. هم دوستان در نیروی انتظامی با هوشیاری و بصیرت این امر را دنبال و خنثی کنند و هم مردم حواسشان باشد که تحت تأثیر فضاسازیهایی که دشمنان ایجاد میکنند قرار نگیرند.
بههرتقدیر بنده بهاندازه خودم از تلاش و مساعی که دارند در مأموریتهای محول شده به عزیزان در بدنه کلی دستگاه انتظامی تشکر میکنم. البته احتمال دارد بعضی مواقع کاستیهایی باشد و خللی در بعضی از مواقع در بعضی از جاها باشد آنها را هم باید جبران کرد؛ اما اصل مسیر و حرکت، حرکت درست و به سمت رشد و تعالی است؛ و ما به همه خدا قوت و خسته نباشید میگوییم.
رزمایش ۷۰۰٬۰۰۰ نفری خدمترسانی بسیج در قالب ۷٬۰۱۴ گروه خدمت رسان جهادی در عرصههای مختلف در سراسر کشور بود که اوج آن همایشی بود که دیروز در ورزشگاه آزادی تهران با حضور ۱۰۰٬۰۰۰ نفری در محضر رهبر معظم انقلاب انجام گرفت. بیانات مهم عزتآفرین و باصلابت را همه شنیدند. سخنرانی که یادآور سخنرانی سال ۶۵ در همان مکان بود. نمیدانم دوستان یادشان هست که بعدازآن حرکتی شد و در جبهات مختلف از دفاع مقدس فتح و پیروزیهایی به دست آمد.
این اجتماع عظیم و منسجم و مصمم و بانشاط و جوان و گوشبهفرمان ولی و دشمنکورکن و باطل کننده همه نقشههای شومی است که بیگانگان برای به تسلیم کشیدن ما کشیده بودند. مطالبی را آقا در آنجا تأکید کردند. باید موردتوجه قرار بگیرد. فرمودند: جان کلام سه مطلب است؛ عزت ایران، نظام مقتدر و ملت شکستناپذیر.
عصاره صحبت ایشان در این سه بود و هرکدام از این سه را تبیین کردند که دشمن آرزو دارد ما این سه را فراموش کنیم و تواناییهای خودمان را هم نادیده بگیریم. اشاره کردند که دشمن میخواهد به مردم و جوانان القا کند که به بنبست رسیدیم و باید جلوی آمریکا زانو بزنیم. بالصراحه فرمودند در این مسیر حرکت کردن خیانت به کشور است.
اگر کسانی در این مسیر حرکت میکنند که به اجتماع القا کنند که ما به بنبست رسیدیم این خیانت به کشور است. اینها کد است. اینها پیام است که همه شما میگیرید و نسبت به گویش و بیان افراد، مطلبی را که باید لحاظ کنید لحاظ میکنید.
در همینجا باید عرض کنم مخاطب این خطابها توجه کنند! برای خودشان لعنت دنیا و آتش آخرت درست نکنند. امروز یکی از قراردادهایی که کشور را در آینده دچار مشکل خواهد کرد و تسلیم شدن در مقابل خواستههای دشمنان را فراهم میکند پذیرفتن قرارداد fatf است. امنیت اقتصادی و سیاسی ایران را به خطر میاندازد. حق شرط هیچ تضمینی برای ما نخواهد آورد. کدام کشور از حق شرطش استفاده کرد که حالا شما بیایید بگویید ما این را قبول میکنیم با حق شرط، بعد ما هم استفاده میکنیم.
اینجا هم یک لغزشگاه بسیار خطرناکی است که عزیزان باید مواظب باشند. امروز کار دست مجلس است. اگر آقایان وکلای مجلس وکیل مردم هستند یعنی باید در راستای خواستههای موکلینشان قدم بردارند و حرکت کنند و الا اگر موکل چیزی بخواهد وکیل کار دیگری کند وکالت خودبهخود باطل خواهد شد.
بنده عرض میکنم ای وکلای مردم! موکلین شما از شما میخواهند که عزت و اقتدار کشور را حفظ کنید و تن به امضای قرارداد مشکل درست کن برای ایران ندهید. فرمودند تا جان و توان در بدن دارند نخواهند گذاشت خیانتِ تسلیم کشور اتفاق بیفتد.
عرض میکنیم آقاجان! فرزندان بسیجی شما آحاد مردم متدین و حزبالله در این مسیر با تمام قوا تا پایان راه در کنار شما باقدرت ایستادهاند. مردم این را خوب فهمیدهاند اگرچه یک عده بزدل واداده و احمق سیاسی بیگانهپرست این را نفهمیدند اما مردم این را خوب فهمیدند که برای آمریکا دیگر چیزی نمانده است جز همین رجزهایی که بعضاً میخواند.
وقتی ایران سه روز بعد از اهانت امنیتی کشورش میتواند کیلومترها آنطرفتر از مرزهایش جایی که آمریکاییها در سه مایلی آن قرار دارند موشک نقطه زن بفرستد و دشمنش را نابود کند چه کسی میخواهد او را تحقیر کند. ایران نشان داده است که بر سر امنیت ملیاش با هیچ کشوری هیچ مماشاتی ندارد و قاطعانه و سخت اقدام بهموقع و سریع انجام خواهد داد.
میدانید که ایران بعد از آمریکا و روسیه برای دفاع از خودش تنها کشوری است که فرامرزی موشک میفرستد. موشکی که نقطه زن است و با سه چهار متر اختلاف هدف را نشانه میرود. این خیلی مهم است. معلوم است که نمیپذیرند و زیر بار نمیروند و میخواهند برای ایران مشکلات درست کنند.
فرمودند یک عدهای منافق و روشنفکر و ریاکار برای ملت و دولت نسخه تسلیم در مقابل آمریکا مینویسند. این را چندین بار در همینجا و درجاهای مختلف مردم بخصوص هر هفته اعلام میکنند که هرگز تسلیم آمریکا نمیشوند و زیر بار سیاستهای آمریکا نمیروند.
دنیا دید که دیروز ۷۰۰٬۰۰۰ جوان پرشور و انقلابی در سراسر کشور و ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در تهران تحت فرمان رهبرش بااقتدار تمام آماده است و آمده است تا با عملش با علمش و با تحرک اقتصادیاش و با تلاش و کار فردیاش با تلاش و کار اجتماعیاش و شبکهسازی اجتماعی و فرهنگیاش و با آتش به اختیارش سیلیهای متعددی به استکبار و آمریکا بزند.
مردم این کشور قابل تحقیر نیستند. مردم این کشور تربیتشده حسینابنعلی هستند که زیر بار ذلت نرفت و اینها هم نخواهند رفت. رهبری جوانان را صاحب کشور نامیدند و مشکلات را هم حلشده به دست جوانان دانستند که فقط باید مسئولین اعتماد کنند و کار را بسپارند به این قشر عظیم و پرشور و پرتوان که عده زیادی از آنها عالم و دانشمند از عرصههای مختلف هستند.
مسئولین استان نسبت به مطالبات اجتماعی بیتفاوت نباشند. نگذارند که خواستهای از خواستههای مردم تبدیل به یک معضل شود. بیش از دو سال است که راجع به بیمارستان حضرت امام تذکر میدهیم. حتماً باید طوری عمل کنیم که بیگانگان بتواند سوءاستفاده کنند؟ بهراحتی این مسئله به نفع مردم و اقشار کمدرآمد حل میشود. بهعلاوه که پرسنل هم از گرفتاری درمیآیند.
تعدادی از این آقایان بیش از ۱۰ ماه است که حقوق نگرفتهاند. شما یک سوزن به خودت بزن بعد یک جوالدوز به دیگری. مگر ۱۰ ما حقوق نگرفتن مسئله کمی است؟ بیش از چند هزار نفر افراد اجتماع گرفتار هستند. خوب است که دولت محترم که دنبال امر بهداشت و درمان هستند به کمک بنیاد شهید که قسمتی از کار مربوط به اوست اقدام کنند. این کار هم کمک به اقشار کمدرآمد است هم در مسیر سیاستهای بهداشتی دولت است. مبلغی هم که گفته میشود برای این کار لازم است که اینجا احیا شود والا باید بدهند به بخش خصوصی و اینهمه هم معطلی درست کردند نسبت به امور دیگری که دارد هزینه میشود مبلغی نیست. کار شاقی نمیخواهد انجام بگیرد. مگر اینکه دراینبین عدهای منافعی داشته باشند و فرصت سوزی میکنند که این را باید بداند که خدای تعالی فرصت استفاده مالی که در ذهن دارند را به آنها نخواهد داد.
۱۶ مهر سالگشت شهادت سردار رشید اسلام مدافع حرم اهلبیت سرتیپ پاسدار شهید حسین همدانی را که توسط خبیثترین افراد تروریستهای داعش صورت گرفت گرامی میداریم و برای سایر رزمندگان جبهه حق در سراسر عالم از خدای تعالی طلب نصرت و پیروزی داریم.
تعیین رئیس مجلس و رئیسجمهور و نخستوزیر جدید عراق که گزینههای عالی از جبهه مقاومت هستند نشان میدهد که سیاستهای آمریکا و عربستان و پولهایی که خرج کردند و قدرت ظاهری که دارند تعیینکننده نیست. این را هم به فال نیک میگیریم.
خبر صدور حکم برای اخلالگران اقتصادی هم خبر خوبی است. البته باید تداوم داشته باشد. مردم قاطعیت قضایی را در برخورد با مفسدین میخواهند. البته باید با دانهدرشتها سریعتر و سختتر برخورد شود.
نکتهای را هم رهبری دربیانشان درباره اربعین گفتند که مسئولین باید از الآن که به فکر کردن اربعین هستند مساعدتهای لازم در زمینههای لازم را فراهم کنند. سنگاندازیها را بردارند. اربعین یک همایش بزرگ شیعی است. در عالم بیبدیل است. این را باید تقویت کنند. ما هر چه هزینه کنیم برای کار فرهنگی بهاندازه کاری که در اربعین صورت میگیرد و بردی که دارد نخواهد بود. چرا بعضیها غفلت دارند؟