متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۷/۳/۱۱
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین
واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
اهل تقوا همگی با جدیت و استواری و عزم راسخ فرصتها را از دست نداده و در همه حال مشغول فعالیت و کار هستند و به بنیانهای اقتصادی جامعه و کیفیتبخشی و توسعه او کمک میکنند. در به دست آوردن ثروت و مصرف میانهروی دارند و از زیادهخواهی اقتصادی و مضراتی که از او به جامعه میرسد و خود اقتصاد را هم نابود میکند پرهیزدارند.
مال فراوان داشتن مطلوب نیست. انسان را از مسیر صلاح و رستگاری خارج میکند. آن چیزی که ما از توصیههای اهلبیت به دست میآوریم این است که بهجای اینکه از خدای تعالی مال فراوان بخواهید از خدای تبارکوتعالی درخواست کنید که خدا آبروی شمارا حفظ کند. این مطلوب است؛ که آن موقع بهاندازه نیاز و کفاف خدای تعالی تأمین خواهد کرد.
خیلیها دنبال مال فراوان هستند. درخواست میکند، بعد مال که گیرش آمد زندگیاش از بین خواهد رفت. مال فراوان فراموشی از خطاها را به دنبال دارد. در مواقعی که انسان باید توجه داشته باشد و طلب مغفرت کند فرصتها را از دست میدهد. در یک بیانی امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- فرمودند: مال بسیار دلها را تباه میکند و گناهان را از یاد میبرد. چون مشغول دنیا و مسائل اینگونه میشود یادش میرود که باید یکزمانی را هم برای رسیدگی به امور خودش داشته باشد.
از طرف دیگر فقر هم خوب نیست. فقر هم به فرد و اجتماع و اقتصاد ضرر میزند. فقیر بودن فرد و فقیر بودن اجتماع هر دو مضر است. مولای ما امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- توصیه به فرزندشان فرمودند: پسرم آنکسی که به فقر مبتلا شود به چهار خصلت مبتلا شده است؛ به ضعف در یقین -آدم فقیر یقینش ضعیف است- و کمی در عقل -عقل او هم تقلیل پیدا میکند- سستی در دین -دین او هم مورد آسیب قرار میگیرد- و کم شدن حیا -برای اینکه مال فراوان را به دست بیاورد امکان دارد دست به بیحیایی بزند- لذا فقر عامل خیلی از مشکلات فردی و اجتماعی خواهد بود.
طبق روایات دینی باید جامعه را طوری مدیریت کرد که ضمن برخورداری از ارزشهای عالی، عدالت اقتصادی در بین آحاد جامعه جاری باشد. افراد بتوانند از یک رفاه نسبی برخوردار باشند. عدالت اقتصادی داشته باشند. نه اینکه همه در یک سطح باشند. او ممکن نیست چون استعدادها مختلف است. تواناییها مختلف است. داشتنها متفاوت خواهد بود؛ اما عدالت اقتصادی به معنای مساوی بودن همه در داشتن ثروت نیست؛ یعنی نسبت لازم رعایت شود.
والا اگر حرکت بخواهد به سمت سرمایهداری باشد که مذموم است. همه فضایل انسانی و الهی از بین خواهد رفت. میبینید در جوامع سرمایهداری که اوضاع چگونه است. معیارهای ارزشی تغییر میکند. همانطوری که تهیدستی و فقر ارزشهای والای انسانی را از بین میبرد، جلوی رشد معنوی انسان را میگیرد. ثروت زیاد و تکاثر هم همین ویژگی را دارد. اینطور نیست که اگر کسی فقیر بود این باشد که همیشه فقرا اهل معنویت و اهل آخرت هستند. بیشتر مواقع شاید اینطور باشد که ارزشهای والای انسانی و الهی در بین آنها هم از بین رفته است.
در نهج البلاغه امیرالمؤمنین -علیه السلام- ما خیلی فاصلهداریم متأسفانه. من مکرر این را در جلسات مختلف عرض میکنم. دوستان مقید به لااقل ختم یکبار نهجالبلاغه در سال باشید. نهجالبلاغه بسیار مفید است. مطالب مختلف فکری، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی به شما میدهد که فکر شما توسعه پیدا میکند. ذهن شما نسبت به مسائل یک بینش بهتری پیدا میکند.
در این بیان امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- یک کسی از کارگزاران حضرت مالیات را زود گرفت. مثلاً باید اوایل تابستان میگرفت اول بهار گرفت. زودتر از آن حد معمولی که قرار بود گرفت. حضرت این را فهمیدند. در توبیخ او اینگونه فرمودند: عدالت را بهکارگیر و از بىانصافى و بی عدالتى بر حذر باش؛ که بىانصافى کردن با مردم آنان را به جلاى وطن مىخواند، -یعنی از آن محل کوچ میکنند و دیگر نمیتوانند آنجا بمانند- و بی عدالتى به قیام مسلحانه می کشاند -یعنی دست به شمشیر میشوند- این خیلی بیان عجیبی است که امیرالمؤمنین -سلاماللهعلیه- تذکر دادند. گفتند اگر بیعدالتی در جامعه رواج پیدا کند مردم دست به قبضه میشوند. ببینید چقدر افراد فاصلهدارند. این بیان کاملاً گویاست که اگر بی توجهی شود نتیجه چه خواهد بود.
امام صادق -علیه السلام- فرمودند: «إِنَّ النَّاسَ یَسْتَغْنُونَ إِذَا عُدِلَ بَیْنَهُمْ» (هرگاه عدالت در میان مردمان اجرا شود، بىنیاز خواهند شد.) و نیازمند در جامعه باقى نمی ماند. عرض میکنم که اختلاف سطوح همیشه هست؛ اما اینکه کسی اساس کار در اختیارش نباشد او دیگر از جامعه برچیده خواهد شد.
در رابطه با بحث کار و کارگری، رسیدیم به این نکته که نباید برای رسیدن به سود بیشتر هر جور دلمان خواست عمل کنیم، بعضیها اجحاف میکنند چند برابر قیمت جنس را میفروشند کم میگذارند بدعمل میکنند و به خاطر تأثیرات فراوان مادی و معنوی که دارد و همانطور که قبلاً هم اشاره داشتم در دستورات دینی ما بسیار تأکید بر حلالخوری و اجتناب از حرامخوری شده است.
تأکید شده است که مردم در هر شغل و مسندی که هستند حلالخور باشند و حرامخواری نکنند. یکی دو آیه و روایت را این جلسه برای شما میگویم و این بحث را در اینجا تمام میکنم؛ و بعد به بحث دیگری درباره کار و کارگری و کشاورزی میپردازم. در آیه ۱۶۸ سوره مبارکه بقره فرمود: «یا أَیُّهَا النَّاسُ، کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالًا طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ، إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» مردم از آن چیزی که روی زمین است مصرف کنید خدای تعالی بر شما حلال کرده است و پاک است دنبالهروی شیطان نباشید، حرف شیطان را گوش ندهید. در این آیه شریفه راجع به خوردنی ها و امثال ذالک اشاره دارد.
اما در مواردی بهصورت عام مطرح می کند و به همه نعم الهی که قابلاستفاده است اشاره می کند. مثلاً در قسمتی از آیه ۸۷ سوره مبارکه مائده فرمود: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا، لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا» (اى مردم باایمان! چیزهاى پاکیزهاى را که خداوند براى شما حلال کرده است، -بر خود- حرام نکنید، -بعضیها نذر میکنند چیزی بر آنها حلال نباشد، بعضیها مثلاً تصمیم میگیرند که فلان چیز را مصرف نکنند، فلان کار را انجام ندهند، بااینکه آن کار حلال است- خدای تعالی میفرماید بر خود حرام نکنید چیزی را که خدا بر شما حلال کرده است و -درعینحال، در استفاده از آنها- از حد نگذرانید.)
این دو نمونه از آیات شریفه که توصیه به استفاده ی حلال از نعمت های الهی دارد؛ و اینکه کسی حق ندارد بیجهت و از روی خواسته های نفسانی چیزی را که خداوند متعال حلال کرده بر خود حرام کند. در روایات هم مفصل به این موارد تأکید شده است. رسول خدا -صلیالله علیه و آله و سلم- در تشویق به حلالخوری فرمودند: هر کس حلال بخورد، بر سر او فرشتهاى بایستد و تا زمانى که از خوردن فارغ شود، براى او طلب آمرزش کند. -البته خوب است که انسان که دارد حلال میخورد آرام بخورد تا طول بکشد که فرشتهای که بالای سر انسان است مدت طولانیتری همراه انسان باشد.
یا در بیان دیگری فرمودند: چون لقمهاى از حرام وارد شکم بندهاى شود، فرشتههاى آسمانها و زمین او را لعنت مىکنند. لقمه حرام فقط دزدی نیست. دامنهاش وسیع است. بعضی وقتها افراد مثلاً در کاسبیشان کمکاری میکنند و یکلقمهای به دست میآورند. دروغ میگویند و یکلقمهای به دست میآورند. مخلوط به حرام میکنند.
روزی حلال آثار عمیقی بر حقیقت وجودی انسان می گذارد و در تعالی روح و استقلال شخصیت شخص مؤثر است؛ و یکی از اموری که موجب شکوفایی استعدادهای انسان می شود و قدرت تفکر و تصمیم را بالا می برد و در سرنوشت و آینده انسان نقش دارد حلال خوری است. البته یک نکته را هم نباید فراموش کرد و آن اینکه درست است که تأکید فراوان به بهرهبرداری از حلال شده ایم اما توصیه هم شده ایم که باید حد نگه داریم و زیادهروی در استفاده از حلال نداشته باشیم که برسیم به حد اسراف و طغیان و خدایناکرده جزء مترفین بشویم؛ که این هم بهشدت مذمت شده.
حلال را دارد میخورد اما آنقدر پیشروی کرده است، استفاده از حلال آنقدر زیاد بوده است که مذمت شده است؛ یعنی اجازه نداریم که رها و هر جور که خواستیم از حلال استفاده کنیم. باید معیارهای الهی را در به دست آوردن و مالک شدن و بعد مصرف کردن رعایت کرد. دقت کنید، چهبسا انسان براثر بیتوجهی به این امور، اموالی را که به دست آورده حلال باشد و هیچ حقی از حقوق الهی و شرعی را از بین نبرده باشد، اما در مقامِ مصرفِ همان حلال، مبتلابه حرام شود و استفاده او غیرشرعی باشد که یکی از مصادیقش زیادهروی است.
در روایات یکی از علائم متقین را طلب روزی حلال شمرده است. در مورد حرامخوری هم قرآن کریم این کار را از صفات یهود می داند که در آیه ۶۲ مائده فرمود: «وَ تَرى کَثیراً مِنْهُمْ یُسارِعُونَ فِی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَعْمَلُون» (شما تعداد زیادی از آنها را میبینید که در گناه تلاش میکنند و در تعدی کردن و خوردن حرام.) این صفت، صفت بعضی از اهل یهود است.
هرگز کسی با پرهیز و فاصله گرفتن از حرام روزی اش کم نمی شود. بعضیها فکر میکنند اگر مورد حرامی پیشآمده اگر دست روی آن نیندازد رزقش کم میشود. اینطور نیست. او اصلاً رزق ما نیست. حرام رزق انسان نیست. رزق الله آن چیزی است که خدای تعالی آن را حلال قرارداد. هر چیزی که حرام شد و شما هم استفاده کردید بدانید که رزق شما نبود. این را باید دقت کنید.
بلکه برعکس کسی که اقدام به حرامخواری کند برکت از اموالش می رود؛ و عبادات را نابود می کند و قساوت قلب می آورد. همگی این را شنیدید که امام حسین به لشگر کوفیان فرمود علت اینکه به اینجا رسیدید که گوش به حرف امام ندهید و امام کشی کنید این است که شکمتان از حرام پرشده است.
امام صادق -علیهالسلام- فرمودند: درآمد حرام بر فرزندان اثر می گذارد. آثار وجودی حرامخواری در نسل و فرزندان اثر میگذارد. مواظب باشیم که خداینکرده مبتلابه حرامخواری نشویم. هدایت انسانی که حرامخوار است سخت خواهد بود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد
و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین
و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی
و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد
والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می کنم. متقین در گرفتاری هایی که برای آنها پیش می آید صبور و بردبارند و اهل گله و شکایت نیستند. دنیا دار گرفتاریها است. اینکه انسان چگونه با این گرفتاریها برخورد کند، او مهم است.
امیرالمؤمنین -علیه السلام- در حکمت ۲۶ از حکم نهج البلاغه فرمودند: «امْشِ بِدَائِکَ مَا مَشَى بِکَ» (با دردى که دارى به سر ببر تا وقتیکه درد با تو همراه است.) یعنی نباید بیماری آنچنان روی انسان اثر بگذارد که شخص ازنظر روحی ناتوان شود. دیدهاید بعضیها یک مشکل جسمی که برایشان به وجود میآید کل دنیا را تمامشده فرض میکنند و شروع میکنند به وصیت کردن. باید غلبه داشت نگذاشت که بر انسان سیطره پیدا کند. بلکه باید با حفظ روحیه به مبارزه بپردازد و خود را شبیه افراد تندرست نشان داد.
بههرتقدیر کتمان مرض سفارش شده. رَسُول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «أَرْبَعَهٌ مِنْ کُنُوزِ الْبِرِّ کِتْمَانُ الْحَاجَهِ وَ کِتْمَانُ الصَّدَقَهِ وَ کِتْمَانُ الْمَرَضِ وَ کِتْمَانُ الْمُصِیبَه» چهار چیز است که از گنجهای نیکبختی است. هرکسی اینها را دارد حفظ کند که گنج است. اول اینکه انسان حاجتهایش را بپوشاند. بعضیها را دیدهاید که تا یک حاجتی دارند روی دست میگیرند و همهجا میگویند. عیب ندارد ولی این ویژگی مال این افراد خاص است.
دوم اینکه صدقهای را که دادهاید لازم نیست هر جا نشستید بگویید. این هم یکی از گنجهای نیکبختی است که انسان صدقاتش را پنهانی انجام دهد؛ و سوم اینکه مریضی را کتمان کند. بعضیها تا جایی مینشینند از دردهایشان میگویند. در یک روایت دیگری دارد «کِتمانُ الوَجَع» درد و مریضی را انسان تا آنجایی که مقدور است پنهان نگه دارد و مصیبتهایی که به او میرسد آنها را هم لازم نیست بگوید. مگر اینکه یک مصیبت علنی باشد که همه میفهمند.
ثمره این کتمان و نگهداشتن پیش خود، این است که انسان تمرین میکند، ریاضت میکشد، تحمل سختیاش بالا میرود و نسبت به بیماری تحمل پیدا میکند و انسان را مقاوم میکند. صفت ماشى را در حکمت ۲۶ ام، براى بیمارى استعاره آورده است، چون همراه شخص است و او را مىبرد. خدای تعالی تقوا را در دل همه ما بیشتر بگرداند.
این هفته مناسبت های متعددی داریم که به بعض از آنها اشاره می کنم.
اوّل شب های قدر است که در زندگی هر کس از جایگاهی ویژه برخوردار است، شب قدر موجبات تغییرات اساسی در زندگی انسان را فراهم می کند. در شب قدر است که سرنوشت یک ساله هرکس تعیین و تقدیر می شود.
امام صادق علیه السلام خطاب به ابو بصیر فرمودند: در شب قدر حاجیان مشخصشده و پیشامدها و مرگ ها و روزی ها و آنچه مربوط به آن سال است تا سال آینده (شب قدر دیگر) رقم مى خورد، پس آن را در شب بیست و یکم و بیست سوم ماه جستجو کن. البته هر سه شب ویژگی و خاصیت خاصی دارد بهخصوص شب ۲۳ ام که از اهمیت بیشتری برخوردار است.
فردى به امام باقر -علیهالسلام- عرض کرد: مراد و مقصود از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر کار شایسته اى است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود.
خوب به این نکته توجه کنید. آنچه از روایات به دست می آید این است خود انسان در به دست آوردن نظر رحمت خدای تعالی به سمت خودش نقش اصلی را دارد. چون خداوند همه شرایط را برای پذیرش افراد فراهم کرده و باران رحمتش را در این شب بر اساس حکمت و مصلحت سرازیر کرده و هر کس بهاندازه قابلیت و ظرف وجودیاش بهره می برد.
بعض افراد پذیرش فراوان دارند و بعض دیگر کمتر و ممکن است افرادی باشند که مانند سنگ سختی باشند که از این باران رحمت بینصیب باشند. بعضی از افراد ظرف قلبشان برگشته و قاسیه شده است. لذا خود انسان است که در شب قدر باید تلاش کند و پیگیری کند و دنبال کند.
پیامبر اکرم -صلىاللهعلیهوآله- فرمود: «مَنْ حُرِمَها فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّهُ» هر کس از شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بىنصیب شده است. چون درها که باز است. باران دارد میآید. چرا رفتی زیر سقف؟! خودت را زیر باران رحمت الهی بکش.
و یا در بیان دیگری فرمودند: از خداوند به دور باد و نفرین بر کسى که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود؛ یعنی شب قدر شبی است که باران رحمتش میشوید. مگر اینکه انسان از خدا چیز حرامی بخواهد. عاق والدین باشد خداینکرده. این احادیث خیلی روشن بیان می کنند که انسان در تعیین سرنوشت خودش مهمترین نقش را دارد. پس شب قدر را از دست ندهیم.
از مهمترین اعمال آن شب غیر از مذاکره علمی و فراگرفتن دانش که تأکید شده، دعا و استغفار است، هم برای خودتان هم برای نزدیکانتان، مسائل مهم، مربوط به کشور، اسلام، مسلمین در جهان، جوانها را در نظر داشته باشید. مشکلاتی که پیش روی آنهاست. توجه تام و تمام ما در این شب به امام عصر ارواحنا فداه باشد؛ و شب را احیاء بگیریم. احیا یعنی زنده کردن آن با اعمال صالحه.
امام باقر علیهالسلام فرمود: هر کس شب قدر را احیا بدارد، خداوند مهربان گناهان او را مىآمرزد. خصوصاً در مساجد که اهلبیت علیهم السلام سفارش خاص دارند. حتی دارد که رسول خدا صلىالله علیهوآله در شب هاى بارانى، چون مسجد مدینه سقف نداشت و گِل می شد بازهم حضور در مسجد را در شب های قدر ترک نمی کرد.
و یکی از خواسته های مهم ما عافیت باشد که بحث مفصلی دارد و شامل مسائل متعدد و مهمی از دین و دنیا و آخرت و فرد و اجتماع می شود. به رسول خدا عرض شد اگر شب قدر را درک کردیم، از خدا چه چیزى بخواهیم؟ فرمود: عافیت را. نکته دیگر اینکه اگر از کسی کینهای به دل دارید قبل از اینکه دست به دعا برای خودتان بردارید اول برای کسانی که به شما ستم کردند و ظلمی کردند همه آنها را بگویید که خدایا ما میبخشیم تو هم ببخش. اینگونه عمل کنید تا جوشش رحمت الهی شود نسبت به همه. چون ممکن است بعضی از دوستان را نبینیم همینجا اعلام میکنیم اگر کسی نسبت به ما حرفی زده است یا چیزی در ذهنش بود همه را بخشیدیم. در همین ایام و لیالی قدر است که شهادت اول مظلوم عالم مجسمه شجاعت و عدالت؛ دروازه علم پیامبر، مولانا علی بن ابیطالب علیه-السلام واقعشده. کسی که به فرموده قرآن نفس پیغمبر است. مطالعه زندگی امام را توصیه می کنیم مراجعه به نهج البلاغه و بیانات حضرت را سفارش می کنیم.
امام مهمترین عامل پذیرش مسئولیت رهبری جامعه را بعد از اصرار مردم، برقراری و اجرای عدالت نام می برند. آمدند و در حضرت را گرفتند و گفتند که باید امام بشوید حضرت فرمودند به شرطی قبول میکنم که عدالت را برقرار کنم و نوع برخوردش با کارگزاران و مدیران خطاکار دستگاه های اجرائی را همه شنیده اید. ما خود را شیعه آن حضرت می دانیم اما آیا توانسته ایم در مسیر عدالتی که ایشان ترسیم کردند و موردنظر اسلام و قرآن است حرکت کنیم؟ اصلاً آیا نسبت به خودمان عادلانه برخورد می کنیم؟
ما نسبت به خودمان هم عادل نیستیم. شیعه بودن که فقط به حرف نیست. فرمودند «وِلایَتُنا اِطاعَتُنا» اگر میخواهید ولایت ما را داشته باشید باید از ما اطاعت کنید. کسی شیعه ماست که روش ما را در همه شئون فردی و اجتماعی رعایت کند و عمل کند. وظائفی را که برای کارگزاران نظام اسلامی می نویسد را ببینید چگونه است و چه قدر دقیق است. در استفاده از بیت المال ببینید چه می گوید و چگونه عمل می کند.
در نظام اسلامی هر کس که می خواهد مسئولیتی داشته باشد که بخصوص با بیت المال سروکار دارد باید عادل باشد. خواندید در نهج البلاغه که راجع به نامه نوشتن عمال حکومتی چه دستوری دارند؛ که سر قلم ها را نازک بگیرند و سطرها را به هم نزدیک بنویسند و چیزی که فایده ندارد مطرح نکنند و بالاخره تا می توانند صرفهجوئی کنند.
بعضی از آقایان گزارش کار میدهند هزار صفحه هرچه نامه به هر دستگاهی که داده بهعنوان گزارش کارش میآورد. فرصت نکرده و الا خمیازههایی را که کشیده میآورد. آنوقت گاهی برای گزارش کار دو بند کاغذ استفاده می کنند و رنگی چاپ می کنند و تکثیر می کنند. قطعاً برای من که میفرستند نسخههای دیگری را هم برای دیگران میفرستند. بیتالمال است. امیرالمؤمنین میفرماید خطش را نازککنید، بین خطها را هم فاصله کم بگذارید، حرف بیهوده هم ننویسید، یک صفحه بزرگ دو خط وسط آن نوشتهشده است.
هر کس بهاندازه بال مگسی از بیت المال در غیر مسیر الهی صرف کند حرام شرعی است و عقاب سنگین دارد. امیرالمؤمنین الگوی بشریت است. هر کس درزمینهٔ خودش، کارگران، معلمان، زمامداران و همه اقشار می توانند از اقیانوس وجودی علی -علیه السلام- بهره ببرند و خود را با او به مقصد برسانند.
در همین مسائل جاری کشور اگر افرادی که مسئولیت دارند به سیره حضرت نگاه کنند بهره مند می-شوند. متأسفانه ما از خیلی از این امور فاصلهداریم در بحث این روزها که اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی است. زندگی علی علیه السلام را ببینید. بهسختی کار می کرد، برای خودش، برای مسلمان، برای یهودی، چاه می کند، قنات می کند، زمین آباد می کرد، اما در مصرف قناعت داشت، کممصرف بود. سفره اش رنگین نبود. غذای شب شهادت حضرت معروف است. نانخورش او نمک سوده بودم نمکی که سابیده شده بودم سفرهاش رنگین نبود به محرومان رسیدگی می کرد. برای اینکه درد آنان را تسکین دهد مثل آنان زندگی می کرد.
بعد متأسفانه عده ای مدیر هم امروز داریم که به زندگی اشرافی هم راضی نیستند، سفارش غذای یک وعده آنان گاهی یک خانواده را سیر می کند. دیدهاید و بعضاً شنیدهاید در خبرها هم میآید. اینکه رهبری فرمودند مطالبه گری کنید در همین زمینه هاست مدیرانی که روحیه اشرافی گری و ویژه خواری دارند بدرد نظام اسلامی نمی خورند.
در بحث سیاست خارجی هم بروید سیاست امیرالمؤمنین را ببینید. دستور به عزت و اقتدار می دهد و ضعف در مقابل دشمن را نمی پسندد. همین عهدنامه مالک اشتر در بحث دشمنشناسی را مطالعه کنید. فرمود؛ اگر کسی دشمن را دوست خود بداند از او ضربه خواهد خورد و فرمودند هیچگاه دشمن از دشمنی دست برنمیدارد. روشن تر از این برای ما مسیر مشخص کنند؟
این دوستان هم اینجا برگه را دستشان گرفتهاند «FATF» اهرم فشار جدید در دست آمریکا و برجام دیگر. من درباره «FATF» جلسات گذشته و سال قبل نکاتی را عرض کردم. خود بحث سیاست خارجی و توجه کردن به این مسائل جزء مطالبات باید باشد. رهبری هم فرمودند مطالبه داشته باشید درباره همه این موضوعات باید مطالبه داشت. از مسئولین این را خواست که خداینکرده اقتدار و عزت ما زیر سؤال نرود.
دستور می دهند نباید کاری کرد که عزت اسلامی خدشهدار شود آنوقت ببینید ما چگونه عمل کردیم که جرئت می کنند هواپیمای رئیسجمهور را هم تحریم کنند. امیرالمؤمنین میگوید، مسلمان باید عزت داشته باشد، حکومت اسلامی باید عزیز باشد، باید مقتدر باشد. چرا در نوع رفتار و برخوردمان جوری عمل کردیم که اینگونه بشود؟! آنچه مهم است این است که مردم ما آنچه را که باید از مکتب امیرالمؤمنین بیاموزند بهخوبی آموخته اند و هرگز به دشمن باج نمی دهند و در مقابل او سر خم نمی-کنند.
شما ببینید یکی از تربیتشدگان مکتب علی بن ابیطالب و فرزند او در این زمان را که این روزها سالگشت ارتحال ملکوتی او نیز هست، چگونه حرکتی عظیم و بی نظیر خلق کرد و بینی استکبار را خاک مال کرد. حرکت بزرگی که در پانزده خرداد (با شهادت تعداد کثیری از مردم و دلباختگان اسلام و قرآن و آن هیجان الهی با رهبری ایشان) شروع شد و با عمری ایثارگری و عشق و مجاهدت درراه خدا و تحمل مصائب و سختی ها در چهاردهم خرداد بادلی آرام و قلبی مطمئن به عالم ملکوت سفر کرد.
این تربیتشده مکتب علی است. در شعرشان دارند که سالها می گذرد حادثه ها می آید، انتظار فرج از نیمه خرداد کشم. منتظر بودند که نیمه خرداد برسد. امام (ره) یکی از احیاگران تفکر دینی است. وقتی تفکر قرونوسطایی جدائی دین از سیاست در بین مسلمین رواج داده شد و موجبات سقوط آنان و از بین رفتن قدرتشان را فراهم کرد. امام اسلام را زنده کرد. قدرت تصمیم گیری راجع به سرنوشت خودشان را به مردم برگرداند. امروز بهشدت نیاز است که نسل جوان ما راجع به افکار و اندیشه های امام اطلاعات بیشتری کسب کنند. خناسان و دشمنان کشور به کمک عناصر پلید داخلیشان خط تحریف امام و انقلاب را دنبال می کنند.
به آرمان ها و ارزش ها شبهه وارد می کنند. تاریخ و شخصیت ها و عملکردشان را تحریف می کنند که نتیجه اش تحریف و انحراف انقلاب خواهد بود. لذا لازم است هر کس بهاندازه توان در حفظ و جلوگیری از انحراف تلاش کند. از سخنرانی ها و بیانیه ها و بهخصوص وصیت نامه امام نباید غافل بود. به سیره و روش امام در مدت ده سال زمامداریاش بعد از انقلاب توجه تام باید داشت. مثلاً امام راجع به مردمی بودن نظام اسلامی تأکید فراوان داشت؛ و در هر فرصتی تکرار می کرد.
یکوقت دربیانی ملّت بزرگ ایران را بالاتر و بهتر از مردم حجاز در عصر رسول خدا و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی دانستند. امام قلوب مردم را تسخیر کرده بود و این از مهمترین شاخصه های مدیریتی امام بود. امام همانطور که خدامحور بود و همه امور را به خداوند متعال نسبت می داد، درعینحال مردم گرا بود. لذا مدیریتی مردمی باانگیزهی الهی مدنظرشان بود؛ و در این مسیر طوری عمل کردند که خود مردم هم پذیرفتند و او را خدمتگزار، خیرخواه و دلسوز خود می دانستند؛ که این همان مدیریت بر قلوب است. بهوسیله مردم مسائل و مشکلات کشور را حل می کردند و پیش می بردند.
ویژگی دیگر امام پویائی امام در مسائل فقهی و شناخت مقتضیات زمان بود که به زمان و مکان در اجتهاد اهمیت می دانند و از جمود فاصله می گرفتند. برای مردم در هر عصری و در هر موردی راه باز بود که این هم در تصمیمات کلان و مهم کشور بسیار مؤثر بود که در جای دیگر باید به آن پرداخت. دشمنشناسی و استکبارستیزی، استقلالخواهی و عزتمندی برای مسلمین در امام بی نظیر بود.
او به ما یاد داد آمریکا دشمن درجهیک اسلام است و بنا بر تکلیف الهی نباید با او سازش کرد و باید با تمام قوا در مقابل استکبار جهانی ایستاد و فرمود: هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید؛ اما متأسفانه امروز بعضی ها که خودشان را پیرو امام می دانند، خط امام و افکار امام را فراموش کرده اند و از آن فاصله گرفته اند.
اما آنچه مشهود است این است که راه و فکر امام منتشرشده و چون حرکتی از روی اخلاص بوده و در مسیر تحقق آن خون های پاکی به زمین ریخته شده، به حرکت خودش تا رسیدن به منزل که ملحق شدن به انقلاب مهدوی است با مدیریت و رهبری رهبر معظم انقلاب به راه خودش بیوقفه ادامه خواهد داد.
۲۹ سال است که رهبری با شجاعت و تدبیر هوشمندانه و خلاق، با جامعیت علمی و دینی با همه فشارها و تهدیدها و بحرانآفرینیها، سکان اداره نظام اسلامی و هدایت فکری جهان اسلام را به دست گرفتند و مدبرانه بهخوبی راهبری کردند. خدای تعالی سایه حضرتش را بر سر مسلمین مستدام بدارد.
سخنان رهبر معظم انقلاب با گروه های مختلف در شب های ماه مبارک را پیگیری دارید بهخصوص جلسه ای که با دانشجویان داشتند و سه ساعت طول کشید؛ و دانشجویان مطالب مهمی را با صراحت بیان کردند و آقا هم گوش دادند و تذکرات مهم و راهبردی را بیان کردند. بهخصوص بر انقلابی گری و آرمان های انقلاب (عزت ملّى، اعتمادبهنفس ملّى؛ استقلال سیاسى، اقتصادى، فرهنگى؛ آزادى؛ استقرار عدالت و امثال ذالک) و عوامل پیشرفت و موانع پیشرفت کشور تأکید کردند که ان-شاءالله مدنظر قرار گیرد.
چون قبل از بنده برادرمان در اینجا درباره مسائل عتبات بیان کردند، تأکید میکنم که منطقه سامرا و حرم شریف امامَین هُمامَین در آن منطقه موردتوجه است و به دوستان عرض کردم که کمکهایی را که جمع میکنید واقعاً برای آنجا جمع شود. چون مظلومیت خاندان اهلبیت در آن منطقه کاملاً مشهود است؛ و دوستان برای آن منطقه جمع میکنند و انشاءالله تعهداتی را هم پذیرفتند.
در کنار حرم حسین -علیهالسلام- یکقسمتی را برای حضرت زینب -سلامالله علیها- دارند تهیه میبینند که من به دوستان عرض کردم که توسعه بدهند. نگویند که حتماً باید پولهای کلانی باشد. مقدارش را کوچک کنند. بگویند هرکسی ۲ سانت بخرد. یک متر بخرد. هر کس بهاندازه خودش در این کار خداپسندانه و توسعه شعائر الهی و اسلامی برای اینکه نقشی داشته باشد میتواند برای این کار اقدام کند و دوستان هم آمادگی این کار را دارند؛ که انشاءالله توجه خواهید داشت.