- متن کامل خطبه نماز جمعه ۹۶/۸/۱۲
- استان البرز، شهرستان کرج
- توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین والصلاه والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله الاعظم فی الارضین و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
ایها المؤمنون و المومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله. یکی از صفات بارز متقین حفظ زبان است از گناه و آلودگی به خصوص غیبت. در همین رابطه به بحث غیبت و آثار و تبعات فردی و اجتماعی، دنیائی و آخرتی، ناشی از این پلیدی اخلاقی پرداختیم و رسیدیم به مواردی که میشود راجع به افراد نظر داد و سخن گفت و غیبت هم نباشد که علمای اخلاق مواردی را به عنوان مجوزات غیبت نام میبرند. مواردی که غیبت جایز است؛ که البته به خاطر اهمیت موضوع اصل آن گناه از بین میرود. البته نظرات مختلف است. بعضیها قائل هستند که اصلاً غیبت نیست بعضیها میگویند که غیبت است گناه نیست ولی ما وارد آن مباحث نمیشویم.
اما امروز سعی میکنم تعدادی از این موارد جواز را برای شما اشاره کنم. یک موردش را جلسه قبل گفتیم. مورد دیگر این است که راجع به متجاهر به فسق است؛ یعنی کسی که آشکارا در بین مردم گناه میکند و از اینکه کسی از آلودگیهای او مطلع باشد ناراحت نیست و مکدر نمیشود. یک نکته را عرض کنم و آن این است که حق ندارید کسی که گناهی را پنهانی انجام میدهد و دوست ندارد که کسی بفهمد و اتفاقاً شما فهمیدید او را علنی کنید. متجاهر به فسق یعنی در ظاهر میآید علنی کارش را انجام میدهد مردم هم مطلع بشوند. هیچ باکش نیست؛ اما کسی مبتلا به گناه است و مخفی انجام میدهد شما اتفاقاً آن را فهمیدید در این جور موارد اصلاً اجازه علنی کردن را ندارید. این خودش یکی از گناهان است و به علاوه اینکه غیبت است.
اشاعه گناه هم در کنارش میآید. شما تشییع کردید توسعه دادید گناه را خود این یک گناه دیگر است. نکته دیگری که عرض میکنم این است که منظور از متجاهر کسی است که واقعاً بی باک است. نسبت به گناه اهمیت نمیدهد. برایش مهم نیست دیگران بفهمند یا نفهمند؛ بنابراین اگر کسی برای گروهی مثل دوستان خودش در یک منزل یک خطایی را انجام میدهد اما هرگز راضی نیست خطای او در جامعه توسعه پیدا کند باز این را هم حق گفتنش را کسی ندارد. یا مثلاً در یک منطقهای تجاهر به گناه دارد اما در منطقهای دیگر تحفظ دارد. خودش را حفظ میکند. باز آنجا هم نمیشود انسان علنی کند.
سوم اینکه فقط اجازه گفتن همان گناه را داریم در متجاهر به فسق. بقیه خطاها که پنهانی انجام میدهد و دیگران مطلع نیستند حق بازگو کردن آنها را هم نداریم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند «لا غیبه لفاسق» متجاهر به فسق فاسق می شود. درباره فاسق سخن گفتن غیبت نیست. غیبت به حساب نمیآید؛ و یا در بیان دیگری فرمودند «أَرْبَعَهٌ لَیْسَ غِیبَتُهُمْ غِیبَهً» چهار گروه هستند که پشت سر آنها سخن بگویید غیبت نیست «الْفَاسِقُ الْمُعْلِنُ بِفِسْقِهِ» انسان فاسدی که علناً گناه میکند آشکارا کارش را انجام میدهد و هیچ باکی ندارد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند «الفاسق لا غیبه له» کسی که غیبت میکند و آشکارا گناه انجام میدهد غیبت او اشکالی ندارد. بعضی وقتها افراد میآیند و مینشینند صحبت میکنند رسماً دروغ میگویند بعد هم می روند بر خلاف آن چیزهایی که گفتند عمل میکنند؛ یعنی دروغ عمل میکنند. گفتن همان مقدار اشکالی ندارد کسی که علناً دروغ میگوید فاسق است. کسی که گناهانی را آشکارا انجام میدهد فاسق است و غیبت فاسق درباره همان گناهی که انجام میدهند اشکالی ندارد.
امام صادق علیهالسلام فرمودند «اذا جاهَرَ الفاسِقُ بِفِسقِهِ فَلا حُرمَهَ لَهُ وَ لا غیبَهَ» متجاهر به فسق در حقیقت قرق الهی را از بین برده است پرده دری کرده است و این شخص به شدت مورد مذمت روایات قرار گرفته است و اهل بیت او را مذمت میکنند. آثار فردی و آثار اجتماعی بدی دارد. رسول خدا فرمودند «مَنْ أَلْقَى جِلْبَابَ الْحَیَاءِ عن وجهه فَلا غِیبَهَ لَهُ» کسی که پرده حیا را از صورتش انداخت بی حیایی میکند این غیبت ندارد؛ یعنی حرمتی ندارد. غیبتش را اگر کردید اشکالی ندارد و شبیه همین در روایت دیگری است. «مَنْ أَلْقَى جِلْبَابَ الْحَیَاءِ فَلا غِیبَهَ لَهُ» وَجهَه ندارد. کسی که پرده حیا را انداخت غیبتش جایز است.
مورد دیگر از موارد جواز غیبت بدعت گذار است. کسی که دارای عقاید باطله است. عقاید خودش را نشر میدهد. میشود در آن رابطه با مردم سخن گفت و برای اینکه تبعیت از او نشود درباره گناهی که دارد انجام میدهد سخن گفت و مردم را نسبت به باطل او و انحراف او راهنمایی کرد. بعضی وقتها میشنویم که میگویند فلانی خودش گفته است که راضی هستم که غیبت من را بکنید. یا ما میگوییم که ما میدانیم که او آدم خوبی است اگر بفهمد که ما دربارهاش چیزی گفتیم ناراحت نمیشود. دیدهاید بعضی وقتها بعضیها در بعضی مجالس میگویند اگر درباره ما چیزی گفتید ما راضی هستیم. اینها هیچ کدام مجوز غیبت نیست.
اولاً او حق ندارد که بگوید من راضی هستم. چه چیزی را راضی است؟ تشویق مردم به گناه که کار خوبی نیست. با گفتن این که من راضی هستم پشت سر من هر حرفی بزنید دارد تشویق میکند مردم را به گناه غیبت. این خودش خلاف است. به اضافه اینکه آبروی مؤمن احترام دارد. اگر از اهل ایمان است حق ندارد کسی هتک حیثیت او را بکند و آبروی او را با غیبت ببرد. لذا این حرفی که گفته میشود من راضی هستم این حرف را توجه داشته باشید حرف خوبی نیست. عظمتی که مؤمن دارد خدای تعالی برای او جایگاهی را در نظر گرفته است. او را مثل کعبه و خانه خودش مورد احترام میداند. کسی حق ندارد احترام مؤمن را از بین ببرد.
البته این کلام هم مستمسک عدهای نشود که فلانی مؤمن است و ما حق نداریم کاری درباره اش بکنیم. نه اگر ثابت شد که فسقی از او صادر شده است اگر ثابت شد گناهی از کسی صادر شده است از ایمان خارج میشود دیگر اهل ایمان نیست. مثلاً در خبرها دیدم که بعضیها گفته بودند که مثلاً فلانی در رابطه با حقوقهای نجومی گفته چرا باید آبروی مؤمن را به خاطر فلان مبلغ ببرند. این حرفها حرفهای خوبی نیست. باید در محدوده سخن گفت. کسی که به بیتالمال دست درازی کرد کسی که در حقوق مردم دستدرازی کرد از دایره ایمان خارج میشود. حالا شما بیایید ببینید رهبری درباره چنین شخصی چه موضعی گرفت. اسلام چه موضعی دارد. قوانین شرعی چه مطالبی را میگویند. بعد ما یک کلمه را یاد گرفتیم مومن احترام دارد این حرف باطل است. باید توجه به صحبتهایی که میکنیم داشته باشیم.
یکی دیگر از موارد جواز غیبت جایی است که کسی به انسان مراجعه میکند و راجع به کسی راهنمایی و مشورت میخواهد. مثل خواستگاری یا مثلاً به کار گرفتن افراد برای مسئولیتها و امثال ذلک. اگر انسان نواقص و عیوب او را نگوید ممکن است خسارتهایی به خانوادهها و جامعه وارد شود. جبران او ممکن نباشد. نصیحت یعنی خیرخواهی کسی که به عنوان مشورت آمد و از ما خیرخواهی خواست. باید کاملاً عیوب را مطرح کرد تا آن شخص بتواند درست تصمیم بگیرد. البته عرض میکنم فقط آن مواردی که در رابطه با خواسته است. در خواستگاری مواردی که درباره زندگی است در مسئولیت مواردی که مربوط به مسئولیتش است. دیگر تمام گذشته و مسائل مربوط به زندگی او را انسان حق ندارد بگوید. فقط آن چیزهایی که در تصمیم شخص موثر است آنها باید گفته شود.
مورد دیگر شهادت دادن پیش قاضی است. مثلاً کسی برای دفع منکری یا از بین بردن فسادی نزد قاضی راجع به کسی مطلبی را که قاضی احتیاج داشته بیان میکند اینها غیبت نیست. گاهی وقتها واجب هم هست که انسان اینها را بگوید. مورد دیگر وقتی است که انسان میخواهد منکری را از بین ببرد چارهای ندارد جز اینکه ویژگیهای آن شخص را بیان کند. مثل بدعت گذار در دین در آنجا ناچار هستیم که بگوییم. چارهای جز بیان نقایص و عیوب عقیده و انحراف او نیست. اینها همه روایت دارد من فقط دارم برای شما لیست میکنم.
مورد دیگر آگاهی دادن است. مثلاً پزشکی میخواهد شخصی را معالجه کند و شما از حال او مطلع هستید. یا یک شخصی ادعای اجتهاد دارد خودش را مجتهد میداند افرادی به او مراجعه میکنند. لذا در این موارد که هم سلامت جسم و هم سلامت روح و دین در معرض خطر است انسان باید اینها را بیان کند. در همان مقدار مورد نیاز. یکی دیگر از موارد بحث امر به معروف و نهی از منکر است. کسی که بر انجام گناهی اصرار دارد و به امر و نهی گوش نمیدهد اگر بیان گناه او نزد مردم باعث جلوگیری از مفسده شود به شرط اینکه گناه بزرگتری را که ریختن آبروی مؤمن هست واقع نشود اینجا هم اشکالی ندارد.
مورد دیگر نزد طبیب به جهت معالجه است که عرض کردم عیوب پنهان او را میشود گفت. اینها تعدادی از مجوزات غیبت بود که بیان شد. تا نوبت دیگر راجع به مسائل دیگر مربوط به غیبت همین مقدار کافی باشد. خدای تعالی توفیق عمل به دستورات دینی و اخلاقی به همه ما ارزانی کند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین ابالقاسم محمد و صل علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی علی بن الحسین و محمد بی علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم الحجه حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک
خودم و همه شما مؤمنین و مؤمنات نمازگزاران محترم جمعه را همه را به رعایت تقویت تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین اهل وفای به عهد هستند. از او تخلف نمیکنند. یکی از مصادیق وفای به عهد زیارت ائمه معصومین علیهمالسلام است. راوی میگوید از امام رضا علیهالسلام شنیدم که فرمودند هر امامی در گردن دوستان و شیعیانش عهدی دارد و زیارت قبورشان از مصادیق وفای به عهد و حسن ادای وظیفه محسوب میشود. لذا کسی که از روی رغبت و میل به زیارت ایشان میرود در روز قیامت شفیع او خواهند بود.
در بین زیارت ائمه زیارت امام حسین علیهالسلام ویژگی دارد. امام صادق علیهالسلام به معاویه بن وهب فرمودند «ای معاویه برای زائرین امام حسین علیهالسلام کسانی که در آسمان دعا میکنند بیشتر از کسانی هستند که در زمین برای زائران امام حسین دعا میکنند» در یک بیان دیگری امام صادق علیهالسلام فرمودند ویژگیهای زائران امام حسین را وقتی بیان کردند اینگونه فرمودند که «کسی که به زیارت قبر اباعبدالله علیهالسلام میرود محققاً به رسول خدا و به ما اهل بیت احسان نموده است و غیبتش جایز نبوده و گوشتش بر آتش حرام است و در مقابل هر یک درهمی که انفاق کرده است خداوند متعال انفاق اهالی و سکنه ده هزار از شهرهایی که در کتابش مضبوط و معلوم است را به او عطا میفرماید» یعنی در این راه پول خرج کردن زحمت افتادن پاداش فراوان دارد «و به دنبال آن حوایج و نیازمندیهایش را روا میکند و آنچه را که از خود باقی بگذارد حقتعالی حافظ آنها است و درخواست و سؤال چیزی از خدا نمیکند مگر آنکه باریتعالی اجابتش میکند اعم از اینکه سریع و بدون مهلت حاجتش را روا کند یا با تأخیر و مهلت آن را برآورده نماید» این ثواب زائر حسین علیهالسلام است. حالا اگر ماشیاً و پیاده باشد افزوده خواهد شد. در آن زمانهای مخصوص باشد مثل اربعین و وقتهای خاص آنجا چند برابر خواهد شد. همینطور ارزش افزوده دارد که متقین از اینها فاصله ندارند. خدای تعالی توفیق زیارت را نصیب همه ما بگرداند انشاءالله.
اما مناسبتهایی که داریم. در آستانه اربعین و روز زیارت مخصوص سیدالشهدا علیهالسلام قرار دادیم و سیل خروشان انسانهای عاشق حسین علیهالسلام کأن در گوشه ای از زمین انقلابی برپا شده است. قلب ها هم نزدیک به هم دلهای محب اهل بیت توجه ها همه به یک نقطه است و همه یک چیز را میخواهند و یک اراده دارند و این عمل تمرین تبعیت از امام و آمادگی برای ظهور شکلگیری امت واحده است. اربعین فقط یک راهپیمایی که به صورت میلیونی انجام میشود نیست. یکی از راههای معرفی اسلام واقعی به جهان است. از بین برنده ادعاهای دروغین گروههای افراطی و مدعی اسلام است. اربعین عامل تحقق وحدت جهان اسلام است. افراد مختلف با گرایشهای متعدد و قومیتهای گوناگون در کنار هم با نشاط و با اراده به یک سمت حرکت میکنند و عظمتی را خلق میکنند که جهان کفر و الحاد را به وحشت انداخته است.
آنها حتی جرئت خبری کردن کامل این حرکت را ندارند. این جریان با سانسور خبری مواجه است. اگر هم گاهی مواردی گفته میشود آنها را با دشمنی بیان میکنند. به گوشههایی که نباید اشاره شود با یک بیانی اشاره میکنند که زننده باشد. لذا این قدرت عظیم که از اربعین به دست میآید باید گره گشای مشکلات مسلمین باشد. البته نباید از آسیبهایی که ممکن است برای این حرکت بزرگ به وجود بیاید و ماهیت او را تغییر بدهد غافل بود. باید همه تلاشها را به این سمت برد که به بهترین وجه انجام شود. من جلسه گذشته نکاتی را عرض کردم سالهای قبل هم نکاتی را خدمت دوستان عرض کردیم. خلاصه نباید جوری باشد که فرهنگ حسینی علیهالسلام خدشه دار شود. خدای نکرده محل چشم و همچشمی دستگاهها و ادارات و استانها و امثال ذلک باشد.
اینکه در مسیر حرکت با خرجهای بعضاً گزاف موکب میسازند در مسیری که کارها باید مردمی انجام شود زیاد کار مطلوبی نیست. بلکه باید بیشتر به خدمات و امور رفاهی پرداخت. اگر هم کسی میخواهد کاری کند باید کاری کند که قسمتی از سفر آسان شود. نباید دخالت در امور آن کشور باشد. زائر از منزل که حرکت میکند زائر است. به نظرم میرسد که باید مسائل داخل کشور را بیشتر توجه کرد. در این مسیر در داخل کشور مشکلاتی هست که افراد در عراق آن مشکل را کمتر دارند. آنطرف در آسایش هستند این طرف پوست زائر را میکنند. آن طرف برایش موکب میسازند کباب ساز و کباب زن از این جا میبرند ولی این طرف کبابش میکنند. این کار خوبی نیست. نباید گذاشت به این حرکت معنوی خدشه وارد شود.
بعضی از مسئولین دیدگاه خودشان را نسبت به اربعین باید عوض کنند. رهبری هم تأکید دارند که مراسم باید مردمی برگزار شود نه دستگاهی. دستگاهها که وارد شوند کار را خراب میکنند. از آن چیزی هم که هست میریزد. باید تا آنجایی که مقدور است بگذارند خود مردم کارشان را درست انجام دهند. ما از اربعین یاد میگیریم که باید در مقابل سیل گسترده تبلیغات طاغوتیان برای به فراموشی سپردن آرمانهای الهی ارزشهای دینی و معنوی را تبلیغ کنیم زنده نگه داریم تا دشمن در گفتمان خودش پیروز نشود. امروز مسئله ما با استکبار جهانی همین مسئله است؛ یعنی ما باید تلاش کنیم که این فرهنگ زنده بماند. ما از کربلا و اربعین یاد میگیریم که تا قیامت باید در مقابل عظمتهای خیالی و پوشالی ایستاد مبارزه کرد.
شما ببینید خوب هم میبینید که امروز دنیای استکباری با تمام قوایش با پولش با زورش با بوقش با ارادههای واداده های سینه چاک داخلیاش که در اینجا وجود دارند در مقابل نظام اسلامی ایستادند و کسانی که در جبهههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با استکبار مبارزه میکنند در حقیقت مشغول کاری حسینی هستند و کار اینها کار با عظمتی است. از فرهنگ امام حسین درس گرفتند که چگونه بایستند. یکی از روزهای به یادماندنی در تاریخ معاصر ایران که نمایندگان مجلس آن را به نام روز ملی مبارزه با استکبار نام گذاری کردند ۱۳ آبان است. ۱۳ آبان یکی از همین درسها است که در خودش وقایع مهمی دارد.
جا دارد با توجه به مسائل جاری مردم حضور پررنگتری داشته باشند. مصادف هم شده است با ایامی که عزیزان میروند برای سفر اربعین لذا شاید تعدادی حضور نداشته باشند. آن عده دیگر اگر توان را دارند در اجتماع بزرگی که تشکیل میشود شرکت کنند. در سراسر کشور هم انشاءالله اینگونه باشد. خصوصاً با این جریانات اخیر سیاسی در مقابله با آمریکا بهتر است این روز که نماد مبارزه با استکبار هست تقویت شود. یکی از آن جریانات بازداشت و تبعید حضرت امام به ترکیه بود در سال ۴۳٫ دیگری حمله مأموران شاه در ۱۳ آبان ۵۷ بود به دانشآموزان و دانشجویان که مانند بقیه اقشار مردم نقش خودشان را در انقلاب داشتند وارد دانشگاه شدند و در آن روز ۵۶ نفر شهید و دهها مجروح دادند.
واقعه دیگری که در ۱۳ آبان اتفاق افتاد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بود در سال ۵۸ که امام آن را انقلاب دوم بلکه بزرگتر از انقلاب اول نامید. وقتی که این دانشجوها وارد سفارت خانه شدند آمریکاییها مشغول ازبینبردن اسناد دخالتها و تجاوزها و غارتهایشان بودند؛ اما بعد از تسخیر به سرعت جلوگیری کردند. این اسناد را نگهداری کردند. طبقه بندی کردند. بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمد اینها را چاپ کردند و تنظیم کردند. در اختیار همه هم قرار دادند. در آنجا ماهیت چهرههای سازشکار که در صحنه سیاسی کشور ظاهر شده بودند افشا شد. روحیه بیداری و هوشیاری و وحدت و همبستگی در بین مردم بهوجودآمد. آن روزها این گونه بود.
از همه اینها مهمتر این بود که هیمنه آمریکا با آن همه جبروتی که برای خودش در منطقه و دنیا قائل بود با حرکت این تعداد دانشجو که ریختند آنجا این مفاسد را برملا کردند این هیمنه شکسته شد و ریخته شد. رهبری سال گذشته در دیداری که با دانشآموزان داشتند نکاتی را فرمودند. یکی این بود که منشورات لانه جاسوسی در کتب درسی دانشآموزان گنجانده شود. ولی تا به امروز کسی دنبال نکرد. بلکه بعضی از امور انقلابی از کتب حذف شد و این یک ضایعه است. واقعاً آن مطالب باید در کتب درسی بیاید. حالا چرا این را ما بیتوجه هستیم چرا اینقدر نسبت به این تدابیر اهمال کاری داریم این محل بحث است.
آموزش و پرورش با توجه به این هجمه گستردهای که بر علیه او هست باید به این امور توجه بیشتری کند. الان عکس مرحوم نواب صفوی را از کتاب حذف کردند. میگویند به خاطر اینکه دانشآموزان آن را ببینند روحیهشان خشونتطلب می شود. درس شهید فهمیده را حذف کردند. به نظر شما این در راستای همان سند نیست؟ دشمنی آمریکا تا امروز ادامه دارد.
نکته مهمی هم که در سخنرانی دیروزشان رهبر معظم انقلاب بیان فرمودند تأکید دوباره بر دشمنی آمریکا بود و اینکه باید دشمن شناس بود. همه دشمن شناس باشند و اینکه دشمن خطرناک و دشمن اصلی ما آمریکاست. باز بر این نکته پافشاری کردند. اگر به جریانات همین روزهای اخیر نگاه کنیم میبینیم که آنها دست از دشمنی با ما و با نظام ما بر نمیدارند. آنها کمر به نابودی اسلام و انقلاب و نظام اسلامی بستند. آمریکا ایران تسلیم شده میخواهد؛ اما به فضل پروردگار آن روز را هرگز نخواهد دید. دوستان توجه دارید که دعوای نظام اسلامی با رئیسجمهور آمریکا نیست. بلکه با نظام استکباری آمریکاست. نه این که بعضیها دارند القا میکنند که مثلاً آمریکا خوب است اما این شخص بد است. این حرف منحرفی است. این دارد افکار را به انحراف میبرد.
آمریکا با موجودیت ما مخالف است. میخواهد ما نباشیم. آمریکا سعی میکند از نظر حقوقی از برجام خارج نشود ولی میدانید که با اجرای کاتسا همه تحریمها با زمانبندی مشخص و مدیریت شده بر میگردد و این یعنی خروج آمریکا از برجام. در این فضا تلاش میکنند جایگزین معرفی کنند. خوب به این نکته عرایض بنده توجه کنید. تقسیم کار بین آمریکا و اروپا به این نحو است که میخواهند اروپا را به عنوان ناجی معرفی کنند. غافل از اینکه سگ زرد برادر شغال است. آنچه از رفتار ۴۰ ساله اروپا با ایران فهمیده میشود این است که تکیه و اعتماد به سیاستمداران اروپایی یک اشتباه راهبردی است و هرگز نباید در آن مسیر حرکت کرد. خسارت او هم فراوان است.
تلاش استکبار این است که ایران را از دو جهت اقتصادی و نظامی مهار کند. سعی میکنند که برجام موشکی را راه بیندازند. اتفاقاً اروپاییها هم روی قدرت دفاعی ما حساس ترند. در بحث حقوق بشر و اجرای دقیق و دائمی کردن محدودیتهای برجام با آمریکا هماهنگ هستند. درست یک روز بعد سخنرانی رئیسجمهور آمریکا علیه ایران کشورهای انگلیس و آلمان و فرانسه خواستار محدود کردن برنامه موشکی ایران شدند. بیانیه دادند بیانیه آنها چه بود؟ من یک قسمت آن را برای شما بخوانم. گفته همزمان با این که ما مصمم هستیم برای حفظ برجام تلاش کنیم در نگرانی آمریکا از برنامه موشکی بالستیک ایران و فعالیتهای منطقه ای آن که منافع امنیت اروپا را نیز تحت تأثیر قرار میدهد خود را شریک میدانیم. این را قطعاً سیاستمداران ما و نظام دیپلماسی کشور به آن توجه دارند انشاءالله.
معلوم میشود در برجام هم فقط با زبان حمایت میکنند و الا قصد آنها برجام موشکی است. اروپا با آمریکا در یک جبهه هستند. دوستان باید توجه داشته باشند که هرگز میش لباس گرگ نمیپوشد. گرگ است که لباس میش میپوشد. چون میخواهد اعتمادسازی کند. در کنار میش ها قرار بگیرد و در موقع مناسب گوسفند بیچاره را پاره پاره کند. او دلش برای ما نسوخته است. او مثل آمریکا است. تابع آمریکا است. اجمالاً شما را به این نکته هم توجه میدهم خوب به این نکته دقت کنید
دوستانی که امروز خیلی انقلابی سخن میگویند و بارها هم صدا و سیما سخنان آنها را پخش میکند که جا دارد اینجا بین الهلالین به قول ما طلبهها عرض کنم به صدا و سیما البرز که این جلسه را هم استثنائاً اجازه دادم. اگر بنا باشد که دفعه دیگر هم حذف کنند دیگر نخواهم گذاشت که اینجا فیلم بگیرند. اگر بناست حذف کنند از اول نگیرند. دو هفته است دارند حذف میکنند من چیزی نگفتم؛ اما اگر مِن بعد بخواهد حذف شود اصلاً نخواهم گذاشت. هر کس هم هرچه که میخواهد بگوید، بگوید. انقلابی سخن میگویند صدا و سیما هم سخنان آنها را تکرار میکند و پخش میکند. مطالبی در مخالفت با آمریکا خیلی محکم جملاتی هم در تأیید مذاکره گفته میشود. البته مذاکره را نفی میکنند؛ اما مذاکره را در قالب نفی تأیید میکنند.
خوب دقت کنید چه عرض میکنم. اینکه اگر کسی مذاکره اولش را عمل کرد و به تعهدات خودش عمل کرد میشود مذاکراتی دیگر هم با او انجام داد این را باید خیلی دقت کرد. مواظب باشند کشور را دوباره مبتلا نکنند. به نظر میرسد روشی که آقایان در نظر گرفتند آماده کردن ذهن مردم است که اگر خواستند با اروپا قراردادی ببندند مشکلی نباشد. چون قبلاً گفتند که ما هم دیگر با آمریکا کاری نداریم. هر کس به فکر مذاکره با آمریکا باشد دیوانه است. باید برویم سراغ اروپا. اروپا را من برای شما خیلی خلاصه گفتم که وضعیتش چگونه است و این یعنی امنیت و اقتصاد ملت امنیت نظامی و مسائل کلان نظام اسلامی دوباره در معرض خطر تهدید جدی قرار بگیرد. این را باید خیلی مواظب بود. این یک تذکری بود که دادم خواستم ذهنها را متوجه این قصه کنم که بعضی وقتها سخنرانیهای داغ و تند و انقلابی هم مفید نیست و دارد زمینه چیز دیگری را درست میکند. باید بصیر بود و آگاه بود در صحنه بود و آن زمانی که لازم است موضعی گرفت و حرفی زد آن حرفها زده شود. این یک نکته.
چون روز فرهنگ عمومی را هم در هفته آینده داریم یک نکته هم درباره فرهنگ عمومی عرض کنم. راجع به مسائل عام فرهنگ. یک روز کیسینجر برای کم کردن جمعیت گفته بود باید ۴ میلیارد از مردم روی کره زمین کم کرد. یک نفر دو نفر نیست. ۴ میلیارد نفر. این حرکتهایی که در میانمار و یمن و کشورهای اسلامی میشود اینها ریشه دارد. این فکر وقتی در کنارش پروتکلهای صهیونیستها را هم میبینیم که برای نابودی نسل غیر یهود بخصوص مسلمین برنامه دارند و اغراض دیگری مثل براندازی نظام اسلامی به صورت نرم اینها وقتی با هم جمع شود میبینیم یک تهدید جدی برای تحدید نسل رو به رو هستیم. برای کشورهای در حال توسعه نسخههایی را میپیچند. با عناوین دهن پر کن مثل حق انسانی زن. حاکمان و مسئولان کشورها را وادار میکنند به اجرای سیاستهایشان. مثلاً ایران عضویت مشروط یک نهاد بینالمللی به نام کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفته است. بعد آنها با همین نهاد فشار میآورند تا به اسم تنظیم خانواده ازدواج فرزندان ما و فرزند آوری را کنترل کنند؛ و در کنار او ما مجبور باشیم قوانینی وضع کنیم که با ساختار و عرف کشور ما تناسب ندارد. در نتیجه روابط خارج از عرف ازدواج سفید و مسائل اینچنینی را در جامعه میبینیم.
میبینید که بعضی از نمایندگان مجلس برای تصویب لایحه ممنوعیت ازدواج کودکان زیر ۱۸ سال مدتی است دارند تلاش میکنند. با اینکه در آلمان یا در انگلیس سن ازدواج ۱۶ سال است. آن وقت آنها میگویند که ما باید ۱۸ ساله ازدواج کنیم؛ یعنی زیر ۱۸ سال کودک آزاری است و مسائلی این گونه را میگویند. شبیه این را میگویند که ازدواج کودکان است. آیا مجلس نباید به مسئله مهمتری مثل افزایش سن ازدواج و مجرد ماندن ۱۳ میلیون جوانی که بیکار هستند شغلی ندارند مجرد هستند مشکل کاهش فرزند آوری و طلاق را در آینده خواهند داشت به این بپردازد؟
خیلی از کارهایی که میخواهیم انجام دهیم در راستای همان اسنادی که ما را مجبور میکنند امضا کنیم در قالب همانها میآورند. همین سند ۲۰۳۰ که مکرر گفته میشود گفتند هم که انجام نمیدهیم اما در حال انجامش هستند، بعضاً در بعضی از مقاطع، خانمی که مدیر سازمان بینالمللی دیدبان حقوق خانواده است که یک سازمان مشورتی است برای سازمان ملل و خود این خانم هم ریاست انجمن خانواده سازمان ملل را به عهده دارد میگویند سند ۲۰۳۰ نابودی کل بشریت را به همراه دارد. خودش میگوید. ۱۷ بند دارد یکی از اهدافش هدف پنجم این سند ۲۰۳۰ که ظاهراً برای برابری جنسیتی و عدم ازدواج کودکان مورد نظر است او را میبینیم که در قالب کنوانسیون که برای کودکان آوردند الان در مجلس دارند روی آن مانور میدهند.
یک درصد کمی از این بچهها زیر ۱۸ سال هستند. بالای ۱۸ سال که جمعیت زیادی هستند که سن ازدواج بالا رفته است باید برای او یک فکری کرد. برای طلاق باید یک فکری کرد. وقت مجلس گرفته میشود برای چیزی که چون یک وعده دادند به یک قصه بینالمللی. یکی دیگر از شاخصههای فرهنگ که خیلی مورد توجه هم هست و نقش بسیار مهمی هم در گسترش فرهنگ و نهادینه کردن شاخصههای فرهنگی دارد مطبوعات است؛ که امسال باز میبینیم در نمایشگاه مطبوعات ضعیف و کمرنگ برگزار شد. نام رسانههای موثر و جریان ساز از اقطاب مختلف سیاسی کشور در آنجا خالی بود که نقش سیاستهای دولت در از رونق انداختن نمایشگاه بیتأثیر نیست. باید بازنگری شود.
نکته دیگر این است که فقط تذکر میدهم چون خیلی به من اشاره کردند تذکری داده شود این است که عزیزان در انتصابات خودشان توجه داشته باشند که با بودن نیروهای توانمند در استان و نیروهای بومی از نیروهای غیربومی استفاده نکنند. به صلاح استان نیست؛ اما بالاخره مدیر اختیار دارد میگوید برای اداره آن مجموعهای که دارم باید افرادی را انتخاب کنم. سعی کنند از صلاحیتدارها و توانمندان که در استان هستند همانها را شناسایی کنند. یا اگر خارج از استان هستند مربوط به استان هستند آنها را بیاورند؛ و این را هم توجه داشته باشند که به عنوان بومی هم نباید سیاسی بازی کرد و افراد خاصی را به کار گرفت.