آیه الله حسینی همدانی در جلسه تفسیر :

استقامت در مسیر حق: بررسی آیه ۱۱۲ سوره هود و اهمیت پایداری در راه خدا

کارشناس روابط عمومی ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین علی سید دل انبیا، امام المسلمین، عبدالمؤید بر رسول المصدد، ابوالقاسم مصطفی محمد و علی آل طیبین طاهرین المعصومین، سیما بقیه‌ الله الأعظم بالاعرضین، و لعن الله اعدائهم اجمعین، الی یوم القیامه.

جزء دوازدهم، صفحه دویست و سی و پنج، آیه دوازده از سوره مبارکه هود:
فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

این بخش مورد نظر است: “فاستقم کما أمرت ومن تاب معک”.

این آیه خط مشی‌ای را ترسیم کرده که باید در آن مسیر حرکت کرد. بر اساس فطرت، این مسیر طی می‌شود. این دستوری است که به پیامبر خدا داده شده است: “فاستقم کما أمرت”.

همان‌گونه که فرمان یافتی استقامت کن، و همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده‌اند، آن‌ها هم باید استقامت کنند. “فاستقم کما أمرت”. خودت استقامت کن، همان‌طور که به تو گفته شد، و “ومن تاب معک”، آن کسانی هم که پذیرفتند همراه تو باشند، آن‌ها هم باید اهل استقامت باشند.

در ادامه آیه فرمود: “ولا تطغوا إنه بما تعملون بصیر”.
تغییر مسیر ندهید، طغیان نکنید، چراکه خدا آنچه را انجام می‌دهید می‌بیند: “بما تعملون بصیر”.

بحث استقامت و مقاومت از مباحث جدی قرآن کریم است، با آثار فراوانی که دارد. بحث استقامت و مقاومت، این آیه که نازل شد، پیامبر اکرم (ص) دو بار فرمودند: دامن به کمر بزنید، دامن به کمر بزنید.

معروف است که از این زمان به بعد دیگر رسول خدا را خندان ندیدند. حضرت از آن پس دیگر خندان دیده نشد. یعنی مسئله، مسئله حساس و بسیار مهمی بود.

حالت قیام، بهترین حالتی است که انسان می‌تواند داشته باشد. وقتی انسان می‌ایستد، بر همه امور مسلط است. مثلاً اگر دراز کشیده باشی، خوابیده، یا نیم‌خیز و نشسته باشی، آن تسلط را نداری. انسان وقتی که می‌ایستد، هم تعادل خود را می‌تواند حفظ کند، مثل کسی که نیم‌خیز باشد، اگر او را هل بدهند، می‌افتد.

اما در حالت ایستاده، کنترل تمام قوا در اختیار خودش قرار می‌گیرد. لذا قیام کلمه‌ای است که برای متعادل‌ترین حالت از هر چیزی استفاده می‌شود. مثلاً می‌گویند این ستون الان در حالت قیام است. یعنی در کامل‌ترین حالت خودش است.

یعنی وقتی یک ستون به صورت عمودی قرار گرفته، در حالت قیام قرار دارد و بهترین وضعیت خود را دارد. می‌گویند درخت قائم شده است، یعنی وقتی درخت روی پای خودش می‌ایستد، و وقتی ریشه‌اش در زمین قرار گرفته و ایستاده و عمود بر زمین است، بهترین حالت را دارد.

“اقامه” به معنای برپا داشتن است. وقتی می‌گویند اقامه کنید، یعنی آن را برپا کنید و در حالت قوام قرار دهید، به طوری‌که تمام آثاری که بر آن مترتب است معلوم شود. هیچ اثری از آثار آن مخفی نماند.

اقامه عدل یعنی تمام عدالت گسترش یابد. اقامه سنت یعنی تمام سنت برپا داشته شود و هیچ چیز آن مخفی نماند. اقامه نماز، اقامه حدود، اقامه دین، این کلمه بسیار زیاد استفاده می‌شود.

اقامه یعنی برپا داشتن به نحوی که تمام آثار وجودی مترتب بر آن روشن و واضح باشد. نمی‌توان گفت اقامه مقام عدل، مگر اینکه همه جا عدالت گسترش پیدا کند.

“استقامت” یعنی طلب قیام از هر چیزی. استقامت به معنای طلب قیام از یک چیز است. طلب ظاهر شدن تمام آن آثار که قبلاً گفتیم. “قیام” یعنی تمام آثار آن نمایان شود.

“قام” یعنی ایستاد. “اقامه” یعنی این کار را برپا کنید. “استقامت” یعنی برو دنبال این آثار و تلاش کن تا این تأثیرات را به دست بیاوری.

باید مقاومت داشته باشید و پایداری کنید. مثلاً “استقامت طریق” یعنی آن راه متصف باشد به آن وصفی که غرض از درست کردن آن راه بر آن مترتب بوده است.

مثلاً این راه را برای چه درست کردند؟ این جاده‌ای که میان این نقطه و آن نقطه است، یک غرضی داشته است. اگر این غرض از این راه به دست آمد، استقامت طریق وجود دارد. وگرنه استقامت ندارد.

استقامت طریق یعنی چه؟ یعنی کوتاه‌ترین فاصله میان دو نقطه را به صورت مستقیم طی کنید. این است استقامت طریق.

استقامت آدمی در یک کار، این است که از نفس خودش بخواهد که در آن کار، قیام کند و روی آن پافشاری و پایداری داشته باشد.

کار رو اصلاح بکنه به طوری که هیچ فساد و نقصی در اون کار نباشه. می‌گن این آقا تو این کار خودش استقامت داشت، کار رو درست انجام داد و هیچ فساد و نقصی هم توش نیست.

“فاستقم کما أمرت” یعنی به اون چیزی که دین بهت گفته، بر دین خودت ثابت باش. حق رو طبق دستوری که گرفتی انجام بده. خب این واقعاً کار سختی می‌شه.

اول بسم‌الله است. بیا از همان ابتدای کار دامن به کمر بزنیم. پیامبر دو مرتبه فرمود: دامن به کمر بزنید، دامن به کمر بزنید. بعد هم دیگر نخندیدند. گفتند: کار خیلی سخت شد.

یکی از ویژگی‌های پیامبر اکرم (ص)، صبر و بردباری حضرت در برابر مشکلات بود. پیامبر در مسیر رهبری و اداره جامعه با مشکلات فراوانی مواجه بود. جلسه قبل، برخی از این مشکلات را عرض کردیم و دیدیم که چقدر سختی‌ها داشتند و چطور مشکلاتی برای حضرت پیش آوردند.

پیامبر سختی‌ها را به جان می‌خرید تا افراد هدایت شوند. البته عده زیادی از مردم گوش نمی‌دادند. معمولاً این‌طوری است. انبیا وقتی برای هدایت بشر می‌آیند، حرف می‌زنند، چون با منافع و خواسته‌های بشر منافات دارد و سازگاری ندارد، زیر بار نمی‌روند.

بعضی از پیامبران ۳۰ یا ۴۰ سال پیامبری کردند و تنها دو نفر ایمان آوردند. گفتم حالا من! باز اینجا اگر پیغمبر می‌شدم، جمعیت خوبی می‌آمد. اما خیلی از انبیای بنی‌اسرائیل، کارشان جلوتر نمی‌رفت. مثلا تصور کنید ۳۰ سال… یعنی، آن بچه‌ای که به دنیا آمده بود، حالا دیگر ۳۰ ساله شده؛ اما پیش این پیامبر حتی ایمان نیاورده!

دو نفر، بعد چند سال. یک پیامبر دیگر ۱۲ نفر. خود حضرت نوح (ع)، ۹۵۰ سال تبلیغ کرد و تازه چند نفر ایمان آوردند. به زحمت کشتی را پر کردند. حتی انسان‌ها را، آن‌هایی که ایمان آورده بودند، تعدادشان محدود بود.

خیلی کار سختی بود. مشقت داشت. اضافه بر حق، باید مقاومت هم می‌کردی. عده‌ای مخالفت می‌کردند. اما انبیا هیچ‌وقت کوتاه نمی‌آمدند. ادامه می‌دادند و با صبوری کارشان را پیش می‌بردند.

پیامبر مورد خطاب خداوند تبارک و تعالی قرار گرفت. در سوره احقاف فرمود:

“فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ”

قسمتی از آیه این است: صبر کن مثل دیگر پیامبران اولوالعزم. نه اینکه پیامبر (ص) صبر نداشت؛ بلکه این‌ها نوعی تأکید بر انجام کار بود. مثلاً اگر کسی را برای کاری بفرستند، می‌گویند باید این‌طور و آن‌طوری باشی، که در اصل، این‌ها تأکید است.

بعد هم به پیامبر دستور می‌دهد که به یاد انبیای گذشته باش. آدم وقتی می‌بیند فلانی هم این‌طوری بود، یا فلان‌کس هم این‌طوری عمل کرد، تشویق و دلگرم می‌شود. برایش کار نرم‌تر و سبک‌تر و قابل‌تحمل‌تر می‌شود.

ما نمونه‌هایی از این توصیه‌ها را در آیات دیگری هم می‌بینیم. مثلاً در آیه ۴۱ می‌فرماید: “وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ”، یعنی یاد کن از حضرت ابراهیم. در آیه ۵۱ می‌فرماید: “وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى”، و در آیه ۵۴: “وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ”.

مثلاً می‌گوید: “وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ”، آیه ۵۶ و در آیه دیگر: “وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ”. همچنین در رابطه با حضرت یونس (ع) می‌فرماید: مواظب باش که مثل حضرت یونس ملت خودت را رها نکنی.

حضرت یونس، سی سال تبلیغ کرد. دو نفر یا چند نفر ایمان آوردند. دیگر خسته شد و ملت خود را رها کرد. اما بلافاصله خداوند متعال به پیامبر (ص) دستور داد:

“فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ”

صبر کن، مثل صاحب ماهی نباش. صاحب ماهی کنایه از حضرت یونس (ع) است که مردم خود را ول کرد و رفت. بالاخره سختی هست، مشکلات هست. اما نباید امت را رها کرد.

ببینید این‌ها دستوراتی است که خداوند به پیامبرش داده است. پیامبر اکرم (ص) مأمور شد که فاستقم! یعنی در کار هدایت، استقامت می‌خواهد.

الان شما همین مسائل جاری دنیا را ببینید. مسائلی که یک سال و خورده‌ای، بمب و موشک و … بر سر مردم یک امت ریخته شد. اگر آن‌ها استقامت نداشتند باید همان جلسه اول تسلیم می‌شدند.

چه عرض کنم! یکی دو لشکر که هیچ، اروپا و آمریکا را کاملاً زمین‌گیر کردند. یعنی وقتی آن‌ها نتوانستند به اهداف خودشان برسند یعنی زمین‌گیر شدند.

در همین قصه ما در ایران ببینید؛ چطور دانشمندان ما را شهید کردند. رضایی‌نژاد، احمدی‌روشن و دیگران را زدند. تهران مقدم را نابود کردند. افراد مختلف را شهادت رساندند تا ما به یک سری مسائل دست پیدا نکنیم.

اما این‌طوری نشد. آن استقامت بود که این عزیزان داشتند. این‌ها از هیچ شروع کردند. با نبود امکانات کلی رشد کردند.

الان در استان البرز، جوان‌هایی داریم که کارهای علمی خیلی بزرگی انجام می‌دهند. در همین پارک علم و فناوری، جوانان دارند تحقیق می‌کنند و چه کارهایی پیشرفته‌ای انجام می‌دهند.

بعضی وقت‌ها سری می‌زنیم. پروژه‌ها و دستاوردهای خیلی قشنگی می‌بینیم. مثلاً در بحث داروهای خاص یا فناوری‌های پیشرفته سلول‌های بنیادی و نانو، موفقیت‌های بزرگی دارند.

این‌ها با استقامت و ایستادگی بود. در همین حوزه ساخت توربین‌ها الان در استان ما ساخته می‌شوند که در خاورمیانه بلکه در دنیا بی‌نظیر است.

نقش مردم هم در کنار رهبران الهی، در اجرای احکام دین بسیار مهم است. لذا فرمود:

“فاستقم کما أمرت”.

نه خودت تنها، بلکه: “ومن تاب معک”. آن‌هایی که همراه تو ایمان آورده‌اند، آن‌ها هم باید اهل استقامت باشند و مقاومت کنند. نمی‌شود پیامبر جلو برود و بقیه بگویند: خب شما برو، ما بعد می‌آییم.

قوم موسی (ع) این‌طور بودند. گفتند: موسی! ما نمی‌توانیم با این چیزی که می‌گویی بجنگیم. تو خودت برو. وقتی پیروز شدی، ما می‌آییم.

اما امت پیامبر (ص) این‌طور نبودند. رسول خدا فرمودند: سوره هود، من را پیر کرده است. “شیبتنی”، صورتم سفید شد.

گفتند: به خاطر همین آیات است که فرمودند “استقامت کن، رها نکن این کار را”. برخی از روایات هم می‌گویند ریشه‌اش همین آیات است.

بعد هم علما نظرات مختلفی دارند. مثلاً مرحوم حکیم سبزواری فرمودند: ویژگی سوره هود این است که خداوند در آن دستور به استقامت و پایداری رهبر و امت اسلامی داده است.

واقعاً این کار سخت است. استقامت چه در امور شخصی و چه در امور امت‌ها، کار سختی است. تحملش، پیرکننده است.

شما همین حالت‌های عادی را هم ببینید. وقتی کسی می‌خواهد در جامعه خدمتی کند و مسئولیتی بپذیرد، بعد از مدتی آثار پیری در آن‌ها نمایان می‌شود.

کار سخت است. اما کسانی که استقامت نمی‌کنند، یا باری به هر جهت‌اند، کارها را خراب‌تر تحویل جامعه می‌دهند و می‌روند. استقامت، اصل اساسی است که در همه حال باید رعایت شود.

کار را درست انجام بده، به طوری که هیچ فساد و نقصی در آن وجود نداشته باشد. می‌گویند این آدم، در کارش استقامت داشت؛ کار را درست و بدون هیچ فساد و نقصی به انجام رساند.

“فاستقِم کما أُمِرتَ” یعنی بر همان چیزی که دین به تو گفته، ثابت‌قدم باش. به حق عمل کن و طبق دستوری که گرفتی، کار را پیش ببر. این کار واقعاً سخت است.

در آغاز، پیامبر دستور گرفت و دو مرتبه فرمود: دامن به کمر بزنید، دامن به کمر بزنید. از این‌جا به بعد، دیگر حضرت نخندیدند و فرمودند: کار بسیار سخت شد.

به پیامبر دستور داده شده که خودش در صحنه بماند و مردم را هم در صحنه نگه دارد. پیامبر مأمور شد مردم را به حال خودشان رها نکند که هرکسی هرکاری دلش خواست، انجام دهد و هرکجا دلش خواست برود. بلکه باید دائم مردم را در صحنه نگه دارد.

البته این کار با بشارت الهی و پاداش فراوانی همراه است. در سوره ملک و فصل الطارق، این پاداش‌ها بیان شده‌اند. مردم را پای کار نگه ‌داشتن کار سختی است.

الان شما رهبر معظم انقلاب را ببینید. این‌که مردم را در صحنه نگه دارند، چقدر کار سنگینی است. در زمان جنگ، حضرت امام (رضوان خدا بر او) این وظیفه‌ی سخت را برعهده داشتند و مردم را پای کار نگه می‌داشتند. تصور کنید! وقتی موشک می‌آمد و دزفول چقدر موشک خورد، مردم در شهر ماندند و بیرون نرفتند.

موشک‌های چندین متری می‌آمد و بخش زیادی از شهر را ویران می‌کرد. اما مردم ماندند. این مردم را چه کسی پای کار نگه می‌داشت؟

یک سخنرانی یا بیانیه! مثلاً امام می‌فرمودند: “خرمشهر باید آزاد شود. حصر آبادان باید شکسته شود.” بچه‌ها هم محکم و استوار در میدان می‌ماندند تا این کارها انجام شود. این کارها سختی می‌خواست، تحمل می‌خواست.

مرحوم علامه طباطبایی فرمودند: مراد از “فاستقِم کما أُمِرتَ”، مقاومت و پایداری است. ایشان این نکته را اضافه کردند که در جایی رسول خدا فرمودند: “سوره هود و قیامت مرا پیر کرد.”

حالا اگر دقت کنیم و ببینیم این دو سوره در چه چیز مشترک‌اند، درمی‌یابیم که موضوع مشترک آن‌ها قیامت است.

آیات قیامت و مسئله مرگ و آخرت، جایی که باید پاسخ بدهیم و حساب و کتاب وجود دارد، همین‌ها بودند که پیامبر را پیر کردند. یکی از اوصاف روز معاد این است که افراد جوان را پیر می‌کند.

در آیه ۱۷ از سوره مبارکه مُزمل فرمود: “یوْمَ یجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیبًا”.
در روز قیامت، بچه‌ها آن‌قدر زیر فشار قرار می‌گیرند که پیر می‌شوند.

ما خودمان هم دیده‌ایم! برخی افراد به سرعت و در عرض چند روز فشارهای زیادی را تحمل کرده و پیر شده‌اند. حتی گاهی پیش آمده که فردی در یک شب تا صبح، تمام موهایش سفید شده است! قیامت فشار زیادی دارد.

می‌گوید: “بچه‌ها پیر می‌شوند.” حالا بحث معاد و کیفیت آن در جای خودش باقی بماند. مرحوم علامه طباطبایی درباره “فاستقِم کما أُمِرتَ” فرمودند که شیبتنی سوره هود صرفاً به مسائل اجتماعی مربوط نیست و به قیامت و آخرت هم اشاره دارد.

اگر جامعه‌ای بخواهد پیشرفت کند، باید استقامت داشته باشد و این استقامت، باعث می‌شود جامعه به استقلال برسد. جامعه ‌باید از جهات مختلف فعال باشد و نباید سست و بی‌حال عمل کند.

اصولی باید در چنین جامعه‌ای حاکم کرد، از جمله تخصص و تعهد. افراد جامعه باید هم تخصص داشته باشند و هم تعهد، تا جامعه از لحاظ کمی و کیفی رشد پیدا کند.

اولاً اگر می‌خواهیم کشوری آباد داشته باشیم و بتوانیم زندگی آسوده و راحتی برای بندگی خدا فراهم کنیم، لازم است افرادی متخصص و متعهد حضور داشته باشند. این اولین گام است.

دوم، کسانی که کاری به آن‌ها سپرده می‌شود، باید آن را محکم انجام دهند. یعنی اتقان در کار وجود داشته باشد. افراد نباید باری به هر جهت کار کنند.

کارمند اداری مثلاً اگر ساعت ۸ تا ۴ عصر مشغول است، باید ساعات کامل کار کند، نه این‌که میانگین کاری او نیم ساعت یا کمتر شود. اگر کارگری در کارخانه مشغول است، باید پیچ را درست ببندد، رنگ را خوب بزند و کار را محکم انجام دهد.

پیامبر اکرم (ص) خودش در ساخت قبری، سنگ را روی تخته گذاشت، خاک ریخت، و تمام سوراخ‌ها را پوشاند. به آن‌ها گفتند: یا رسول‌الله! قبر به زودی می‌پوسد، ولش کن!

حضرت فرمودند: نه، خدا دوست دارد بنده‌اش هر کاری که انجام می‌دهد، محکم انجام دهد. حتی اگر آن کار، قبر باشد.

پس اگر قرار است کاری انجام شود، باید به صورت دقیق، محکم و اصولی صورت گیرد. مثال‌های زیادی برای این موضوع وجود دارد.

حالا سومین اصل: پایداری و استقامت. اگر جامعه بخواهد رشد کند، باید سه ویژگی را با هم داشته باشد: تخصص، تعهد و استقامت.

استقامت، خاصیتی دارد که باعث تقویت جامعه می‌شود. آرامش دل می‌آورد و وسعت روزی را همراه دارد.

امام صادق (ع) فرمود: “ای پسر جُندب، اگر شیعیان ما در راه خود استقامت داشته باشند و از مسیری که انتخاب کرده‌اند منحرف نشوند، خداوند آنان را غرق در نعمت‌های خود خواهد کرد.”

یعنی حتی برای کسب نعمت، استقامت نیاز است. شما باید در مسیر حرکت کنید و استقامت به خرج بدهید.

بدانید که صرف ایمان به خدا و پذیرش مکتب اهل‌بیت کافی نیست. ایمان به خدا یعنی چه؟ یعنی اوامر خدا را قبول کنیم و طبق آن عمل کنیم.

اما اگر کسی فقط شهادتین را بگوید و بعد بگوید: “خُب، من طبق دستورات خدا عمل می‌کنم.” ولی کاری انجام ندهد، کافی نیست. باید وارد عمل شد.

ایمان، صرف اعتقاد نیست. مثل این است که بگویید: فلانی متخصص قلب است. اما بعد از گرفتن نسخه، آن را در جیب بگذارید و طبق دستورات عمل نکنید.

در مسائل دینی هم همین است. اگر ایمان به خدا و اهل‌بیت دارید، باید در راه دین، حرکت و پایداری کنید و بر اساس دستورات عمل کنید.

خداوند می‌فرماید کسانی که دین را بپذیرند و بر اساس آن استقامت کنند، مستجاب‌الدعوه می‌شوند. این بسیار عجیب است، چرا که ماندن در مسیر دین، موجب می‌شود دعای انسان مستجاب شود.

خداوند وعده داده است که شکیبا باشید، ولی این شکیبایی نیاز به توفیق الهی دارد. چراکه فشارها باعث می‌شود انسان صبر خود را از دست بدهد. لذا دعا کنید و از خدا بخواهید که صبرتان را زیاد کند.

اگر از مسیر خارج نشوید و در دین پایدار بمانید، وعده الهی حق است. خداوند کارهای شما را می‌بیند و اجر عمل‌کنندگان را هرگز ضایع نمی‌کند.

خدایا! دل ما را ظرفی برای معارف خودت قرار بده و توفیق عمل، به ما عطا فرما.

 

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.