مشروح خطبه‌های نماز جمعه 3 اسفندماه ۱۴۰۳ شهر کرج/

سکولار شدن مساجد، مهمترین غباری است که باید از مساجد زدود

کارشناس روابط عمومی ۰۳ اسفند ۱۴۰۳ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۱۲/۰۳

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین فرصت‌های نابی که در اختیارشان گذاشته می‌شود را به راحتی ازدست نمی‌دهند. ماه مبارک شعبان یکی از فرصت‌هاست که در حال تمام شدن است. حرکت کردن در مسیر الهی بدون وسیله نمی‌شود. در ماه شعبان المعظم یکی از وسیله‌های که خیلی موثر در عبودیت و بندگی ما هست. ذکر صلوات است.

امام‌ رضا علیه‌السلام در سه روایت درباره این ذکر فرمودند: «اَلصَّلاَهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَ اَللَّهِ تَعَالَى اَلتَّسْبِیحَ وَ اَلتَّهْلِیلَ وَ اَلتَّکْبِیرَ، فَاِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً»، درود بر پیامبر و آلش در نزد خداوند معادل تسبیح و تهلیل و تکبیر است و بدرستی که گناهان را کامل از بین می‌برد. در ادامه فرمودند: «إنَّ رَسُولَکُمْ یَشْفَعُ لِکُلِّ مَنْ یُصَلِّی عَلَیْهِ فِی شعبان». همانا رسول شما شفاعت می‌کند برای هرکسی که در ماه شعبان بر او صلوات بفرستد.

توجه دارید که این ذکرشریف، ظاهری دارد و باطنی، ظاهر آن درود بر پیامبر و آل پیامبر است. و باطن آن تسلیم و ورود در ولایت الهی و رسیدن به مقام عبودیت و بندگی خدا است، که در آیه ۵۶ سوره مبارکه احزاب فرمود: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا». همانطور که در آیه دیگر سوره مبارکه احزاب فرمود: «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ». که خاصیت این درودی که بر مومنین فرستاده می‌شود این است که از ظلمت و تاریکی به سمت نور هدایت می‌شوند.

نکته دیگر این‌که ما در نماز لااقل در طول روز ۱۰ مرتبه از خدای تعالی درخواست داریم که به هیچ وجه در ضمن گروه ضالین که نفرین شده و ملعون هستند نباشیم و از آنها ابراز برائت می‌کنیم. ضالین چه کسانی هستند؟ خدمت قرآن کریم می‌رسیم و از معرفی قرآن بهره می‌بریم. آیات در این زمینه فراوان است. فاسقان، کافران، مشرکان، معصیت‌کاران، و همه کسانی‌که از راه خدا گمراه و دور هستند؛ کسی‌که کفر را به جای ایمان بپذیرد. کسانی‌که بعد از ایمان کافر شدند و امثال اینها.

اما قرآن کریم در آیه ۵۰ از سوره مبارکه قصص فرمود: ﻭ آﻳﺎ ﮔﻤﺮﺍه‌تر ﺍﺯ کسی ﻛﻪ از ﻫﻮﺍی ﻧﻔﺲ ﺧﻮﻳﺶ پیروی ﻛﺮﺩﻩ است، وجود دارد؟ «وَ مَنْ اَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ». یعنی گروه ضالین کسانی هستند که زندگی آنان بر محور هواهای نفسانی می‌چرخد و فکری غیر از هوس ندارند.

شبیه این مطلب را خدای تعالی در آیه ۲۳ سوره مبارکه جاثیه تذکر دادند که: آﻳﺎ ﺩﻳﺪی کسی ﺭﺍ ﻛﻪ ﻫﻮﺍی ﻧﻔﺴﺶ ﺭﺍ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ «اَ فَرَاَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ». یعنی عده‌‌ای به جای خدای تعالی بت پرست هستند و نفس خود را می‌پرستند. توجه دارید ممکن است چنین بت پرستی بر زبان هم لااله‌الاالله بگوید اما در دل همه توجهش به خودش هست و غیر از خود را نمی‌بیند. هرچه دلش خواست، همان ملاک عملکردش می‌شود و دیده‌اید که چنینی افراد مقام پرستی و شکم پرستی و غرایز حیوانی و حب به نفس و امثال اینها که شعبه‌هائی از هواپرستی است را به خود و نظر خودشان نسبت می‌دهند. و بدتر اینکه افراد را به خود دعوت می‌کنند.

خیلی از این آقاجون بازی‌ها و خانم جون بازی‌ها که آخرش به فرقه‌سازی می‌رسد ریشه‌اش هواپرستی همون آقاجون و خانم جون است. فکر کردید چطور شد که فرعون توانست بگوید انا ربکم الاعلی؟ از همین جا شروع شد که خودش را دید و باور کرد و بعد دیگران را به سمت خود دعوت کرد. لذا رسول خدا فرمود: هرگز در زیر آسمان معبودى مبغوض‏تر نزد خدا از هواى نفس پرستش نشده است.

در آن جاهلیت که افراد بت‌پرست بودند، سنگ و چوب می‌پرستیدند و آنها خاصیتی نداشتند و به کسی ضرر نمی‌زدند. اما بت هوای نفس بسیار خطرناک است او انسان را به سمت گناه و گمراهی و سپس هلاکت می‌کشاند. همین هوای نفس است که زشتی‌ها را برای انسان زیبا جلوه می‌دهد. در سوره مبارکه کهف آیه ۱۰۴ فرمود: «وَ هُمْ یَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً». یادمان باشد اگر گرفتار هوای نفس شدیم، خاصیتش این است که  دیگر زیربار حق نخواهیم رفت بلکه جلوی راه حق را هم خواهیم گرفت. همان که رسول‌ خدا فرمود: بر شما بر دو چیز می‌ترسم که یکی از آنها همین تبعیت از هوای نفس بود.

خلاصه باید مواظب همه بت‌هائی باشیم که ممکن است در وجود ما بالقوه و بالفعل باشد که باید همه را بشکنیم تا نجات پیدا کنیم. باید خودمان را از اسارت اخلاق‌های بدی که داریم نجات دهیم. بعضی از ما در درون خود بتکده داریم. باید ابراهیم‌وار وارد شویم و همه را از بین ببریم.

مومن باید سعه صدر داشته باشد. ظرف وجودی‌اش بزرگ باشد، دیدید تا یک چیزی به ما می‌گویند ناراحت می‌شویم، تحمل نمی‌کنیم، معلوم می‌شود هنوز گیر داریم. هنوز در درون ما خدا حاکم نشده است. مگر قال لااله‌الاالله با هوای نفس قابل جمع است؟ تا موحد نشویم کار درست نمی‌شود. خدا و بس.

برای همین است‌که دائم باید از خدا بخواهیم که اهدنا الصراط المستقیم. یعنی خدایا ما را هدایت کن‌ که اگر هدایت نشویم در ردیف ضالین قرار می‌گیریم و نابودی حتمی است. خدا هم فرمود هدایت بدون هادی نمی‌شود. من برای همه شما هادی فرستادم. سوره رعد آیه۷٫ «وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ». خوب خدای تعالی فرمود: راهنمای هدایتی شما قرآن است و قرآن در آیه ۹  سوره مبارکه اسراء راه و مقصد را برای ما مشخص فرمود: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‏ هِیَ اَقْوَمُ». راه اقوم کدام است؟ امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هی الامام او الولایه». باید در مسیر امام معصوم حرکت کنیم تا به مقصد برسیم و در بین راه گم نشویم و یا به بی‌راهه نرویم.

و آخرین مطلب اینکه در کتاب غیبت نعمانی، امام صادق علیه‌السلام فرمودند: کسی که یک شب را بدون شناخت امام زمانش بگذراند به مرگ جاهلی مرده است. «مَنْ بَاتَ لَیلَهً لَا یعْرِفُ فِیهَا إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیهً». پس از امامان غافل نباشیم. که اگر راهی غیر از راه امام را برویم هلاک خواهیم شد. «السَّلَامُ عَلَیکَ یا سَبِیلَ اللَّهِ الَّذِی مَنْ سَلَکَ غَیرَهُ هَلَکَ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین اهل نمکدان شکستن نیستند مولانا امیرالمومنین‌ علیه‌السلام در حکمت۳۲۲ از حکم نهج‌البلاغه فرمود: «اَقَلُّ مَا یَلْزَمُکُمْ لِلَّهِ، اَلَّا تَسْتَعِینُوا بِنِعَمِهِ عَلَى مَعَاصِیهِ». کمتر چیزى که بر شما به خاطر خدا لازم است، آن است که از نعمت‌هاى او بر انجام معصیتش کمک نگیرید.

چقدر باید ناسپاس بود، با نعمتی که خداوند به انسان داده، قدرت بگیریم و توانمند بشویم و بعد با همان توان نافرمانی او را بکنیم. اهل تقوا کمترین شکرگزاری از نعمت‌های خدا را در این می‌دانند که از نعم الهی در مسیر اطاعت و بندگی و کمک به خلق خدا استفاده کنند. خدای تعالی توفیق دهد در این روزهای پایانی ماه شعبان المعظم، اعضاء و جوارح خود را از گناه حفظ کنیم و اهل کمک و مواسات به نیازمندان باشیم.

وقتی خبر شهادت مالک اشتر به امیرالمومنین علیه‌السلام رسید، حضرت با اندوه بسیار بر فراز منبر بعد از بیان دو آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» و «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»، فرمودند: خدایا! من اجر مصیبت فقدان مالک را تنها از تو طلب می‌کنم، چرا که مرگ او از داغ‌ها و سوگمندی‌های روزگار است. خدا مالک را رحمت کند، که به عهدش وفا کرد و جان باخت و به دیدار پروردگارش شتافت.

بعد از سخنرانی، به منزل تشریف بردند. وقتی بزرگان قبیله نَخَع به محضر حضرت رسیدند، دیدند از روی اندوه و تأسف می‌فرمایند: خدا مالک را غریق رحمت فرماید، مالک چه بود! اگر کوه بود، کوهى عظیم و منحصر بفرد بود، و اگر سنگ بود، سنگى سخت و محکم بود. سوگند به خدا، همانا مرگ تو جهانى را درهم شکست و جهانى را خوشحال کرد. گریه‌کنندگان، باید بر مالک اشتر بگریند. آیا کسى مثل مالک هست‌؟ آیا زنان می‌توانند مثل مالک بزایند؟ دیگر مثل او را نخواهم دید. حضرت در عزای مالک چندین روز گریستند و بسیار غمگین و اندوهناک بودند و فرمودند: دیگر مثل مالک را نخواهم دید.

شخصیت نورانی و پر صلابت شهید سید حسن نصرالله در این دوران، با شخصیت پر ابهت و با عزت مالک اشتر قابل تطبیق است. که امیرالمومنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه، نامه۱۸، نامه۳۴، نامه۳۸، نامه ۵۳ و حکمت۴۴۳ بیان فرموده‌اند؛ که مراجعه می‌فرمائید.

روز یک شنبه پنجم اسفند بدون اغراق پیکر انسانی مخلص، شجاع، خطر پذیر، غیور، مدیر، خلاق، بصیر، دشمن شناس، مقاوم، انقلابی، ولایت مدار، گشاده رو، با نشاط، متواضع، مهذب، صبور، با سعه صدر، با عقلانیت معنوی، راهبردی، آشنا به مسائل نظامی و سیاسی پیچیده و ده ها صفت برجسته دیگر که هر کدام احتیاج به توضیح و تبیین دارد، تشییع و به خاک سپرده می‌شود.

کسی که یکی از مصادیق کامل بیان امام صادق علیه‌السلام بود که فرمود برای ما مایه زینت باشید، «کونوا لنا زَینا…» باعث افتخار و آبروی امام زمان و شیعه بود؛ و خوار چشم دشمنان اسلام. برای جهان اسلام و جهان عرب بسیار با نفوذ بود. به عنوان نمونه، یمنی‌ها را قانع کرد بعد از طوفان‌الاقصی وارد جنگ با صهیونیست‌ها شوند. توانسته بود با شخصیت و نفوذی که در مقاومت دارد همه نیروها را به سمت هدف واحد رهبری و هدایت کند.

شهید مجاهد سید حسن نصرالله بخش اساسی عمر خود را در مبارزه با رژیم صهیونیستی و حفظ امنیت منطقه سپری کرد. در عین حالی که قلبش برای آرمان فلسطین می‌تپید و لحظه‌ای از آن غافل نبود و غم محرومین و مستمندان و مستضعفان لبنان و فلسطین را در دل داشت، جهانی می‌اندیشید و تمدنی فکر می‌کرد.

بیانات مختلف حضرت آقا در معرفی شخصیت او را باید چند بار مرور کرد. این ایام فرصتی برای شناخت دقیق‌تر شخصیت سید از جهات مختلف فراهم است. مطالبی که راجع به ایشان مطرح می‌شود را اگر دنبال کرده باشید جالب است؛ مثلاً یک گروه ۱۵ نفره از تحلیل‌گران اطلاعاتی صهیونیستی شخصیت ایشان را مورد بررسی قرار داده‌اند حتی حرکات دست و حالات صورت و عرق پیشانی‌اش و امثال اینها؛ بعد گفته‌اند که نصرالله فرد بسیار آگاهی است و هرگز از مرگ نمی‌هراسد. او هرچند به آینده نظر دارد، ولی در صدد مقابله فوری با چالش‌های پیش روی نیز برمی‌آید. بر آرمان فلسطین و آزادسازی از دست صهیونیست‌ها اعتقاد راسخ داشت. هرچه تلاش کردند تا با سید توافقی داشته باشند قبول نکرد و آن را منوط به پایان دادن جنگ غزه و توافق با حماس می‌کرد.

یکی از مهمترین و بزرگ‌ترین ویژگی‌های شخصیت و به تعبیر حضرت آقا، مکتب شهید نصرالله، ولایت مداری کامل و ارتباط وثیق با ولی فقیه بود. شهید مجهول القدر که او هم رهبر حزب الله شد و بلافاصله به شهادت رسید و در همه سال‌ها در کنار سید بود مرحوم شهید سید هاشم صفی‌الدین است. از ایشان پرسیده بودند: نسبتِ شما با فرامین یا رهنمودهای ولی فقیه در ایران چیست؟ ایشان پاسخ داد: ما وقتی همراه جناب سیدحسن نصرالله خدمت امام و ولی فقیه زمان‌مان رسیدیم، وارد قلعه ولایت شدیم لذا تصمیم گرفتیم که از قلعه ولایت خارج نشویم و خلاف رهنمودهای ولی فقیه در ایران حرکتی انجام ندهیم. ما اگر در موردی، صراحت رهبری را داشته باشیم حتماً به آن عمل می‌کنیم و اگر در موردی مخالفت ایشان را بدانیم، به آن عمل نمی‌کنیم. اگر در موردی اختلاف‌نظر داشته باشیم که نظر ولی فقیه چیست؟ ما با اولین پرواز به تهران می‌رویم و نظر ولی فقیه را مستقیماً درخواست می‌کنیم.

ولایت‌مداران وطنی یاد بگیرند. حرف‌های صریح را گاهی ارشادی و مولوی می‌کنند. الان حضرت آقا چند دستور جهاد داده که بی‌توجهی شده؛ چند روز گذشته هم مساله فضای مجازی را  برای بار چندم مطرح کردند؛ حالا آقایان این گوی و این میدان و این ولایت‌مداری‌تان!

خیلی‌ها تلاش کردند تا چهره او را تخریب کنند، می‌گفتند برای غیر عربها می‌جنگد و از نیروهای جمهوری اسلامی بود. دوستان توجه دارید که عزاداری و نوحه‌سرائی بر مردان بزرگ مستحب است و ریشه در عزاداری بر سیدالشهداء دارد؛ زیرا زنده کننده و انگیزه دهنده، امیدآفرین و حرکت بخش به سمت مقاصد عالی است. لذا عزاداری بر شهادت سید حسن باید انگیزه‌ها، عزم‌ها و اراده‌ها را قوت مضاعف دهد و گام‌های ما را در مسیر این مبارزه و مقاومت مقدس، راسخ‌تر و استوارتر نماید؛ که ان‌شاءالله به جهت پیوستگی و تقویت محور مقاومت و ادامه راه شهدا، جلساتی که در شهرهای مختلف استان بلکه در سراسر کور به عناوین مختلف گرفته می‌شود را فعالانه شرکت کنید.

روز یکشنبه در آن جلسه نورانی که حماسه‌ای بی بدیل و ماندگار از عشق و محبت و وفاء و معرفت و عزت و مقاومت در مقابل استکبار جلوه‌گری می‌کند و دشمنان اسلام و به خصوص آمریکا و باند تبهکار را ذلیل‌تر از قبل منکوب و خوار خواهد کرد، همه رابطه یک تربیت شده مکتب اهل بیت علیهم‌السلام و یک روحانی تراز شیعه که ارتباط وثیق و خالصانه با مردم دارد را خواهند دید.

البته ما هم در راه مبارزه با صهیونیست‌های پلید و اربابان خبیثش تا امروز لحظه‌ای درنگ و تردید نداشتیم و نداریم و تا توان داریم به مبارزه ادامه می‌دهیم و کمترین کار ما اعلام انزجار و لعن بر آمریکاست.

خیلی جالب است همین روزها بعضی واداده‌های غربگرای غرب زده داخلی، اوضاع اوکراین و آمریکا را ببینند. این‌هایی که دلشان پر می‌کشد وقتی اسم آمریکا و غرب می‌آید و از خود بیخود می‌شوند و واله و سرگشته می‌شوند و آرزویشان این است که ملت را در دام یک چنین بلیه‌ای بیندازند یک نگاه به دور و بر خودشان بکنند. ببینید آمریکا این اوکراین را به چه خفتی انداخته است! نیروی خودشان بود! آدم خودشان بود! یک دلقکی را آوردند کردند رئیس جمهور بعد هم اینطور شد.

اروپا را هم این روزها به بازی نگرفتند. این را بدانید که خیلی زود آمریکا و اروپا به جان هم خواهند افتاد. چون رئیس جمهور آمریکا چیزی جز منافع خودش را در نظر ندارد؛ یعنی حتی منافع آمریکا را هم در نظر ندارد چون اگر در نظر داشت باید یک ملاحظاتی می‌کرد. او فقط الان مامور این است که کمک کند آمریکا زودتر زمین گیر شود.

پایان این بخش درباره سید حسن را جملات حضرت آقا راجع به ایشان را عرض می‌کنم که فرمودند: سید مقاومت یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت…. فیض شهادت، پس از این‌ همه مجاهدت، حق مسلم او بود…. برکات تدبیر و جهاد چند ده ساله‌ی جناب سید حسن نصرالله رضوان‌الله‌علیه هرگز از دست نخواهد رفت. اساسی که او در لبنان پایه‌گذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان او نه تنها از میان نخواهد رفت، که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه استحکام بیشتر خواهد یافت.

امروز روز سوم اسفند است. حضرت امام رضوان خدا بر او یک بیانیه‌ای دارند به نام منشور روحانیت. خیلی این منشور روحانیت دقیق است. تقریباً می‌شود گفت مدتی قبل از وفاتشان این را نوشتند. دوستان حوصله کنند آن را بخوانند. من یک وقت بخش‌هایی از آن را درس دادم و تقریباً می‌شود گفت هر سال یک بار می‌خوانم. یکی از آن چیزهایی است که باید دائم خواند. مثل وصیت‌نامه ایشان این منشور روحانیت هم باید دائم خوانده شود. مراجعه کنید نکات خیلی مهمی دارد. در بصیرت افزایی بسیار خوب است.

و سوم اسفند؛ یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران در سال ۱۲۹۹ در چنین روزی اتفاق افتاد. و دست پخت انگلیسی‌ها به خورد ملت ایران داده شد. کودتای انگلیس توسط ‌رضاخان پلید و قدرت گرفتن او و با کودتای دیگری سلسله پهلوی را در سال ۱۳۰۴ تاسیس کرد. رضاخان با انگلیسی‌ها زنده شد و با انگلیس به حیات خودش ادامه داد و توسط انگلیسی‌ها ساقط شد. و حتماً با انگلیسی‌ها محشور خواهد شد.

استبداد و دیکتاتوری به همراه دین ستیزی روش حکمرانی مستبدانه رضاخان بود. فرد بی سواد، با پرونده‌ای از سیاهی و نکبت، که به شدت به اطرافیانش سوء ظن و بدبینی داشت و آنها را با همین توهم می‌کشت و با زبانی فحاش به اطرافیان بی‌احترامی می‌کرد. مهمترین کارش مبارزه با نیروهای مذهبی و روحانیت بود و تقلید کورکورانه از غرب. بزرگترین ظلم به بانوان در دوران رضاخان شد.

افرادی که تلاش می‌کنند و با تحریف و دروغ در فضای مجازی برای دیکتاتوری پهلوی نوحه‌سرایی می‌کنند و از او قهرمان می‌سازند و او را پدر ایران نوین می‌خوانند، بدانند که فهرست خیانت‌های این انسان فاسد و مفسد به ایران و ایرانی بسیار بالا بلند و طولانی است.

چند مورد را فقط نام می برم. *) جدایی رشته کوه‌های آرارات و بخشیدن آن به ترکیه. *)  کشتن شعرا، روشنفکران، ادیبان، روحانیون، نویسندگان، هنرمندان و قلع و قمع کردن عشایر و تبعید آنان، کشتار بیش از ۲۴ هزار نفر از مردم بیگناه در جاهای مختلف، نمونه‌اش کشتار مسجد گوهرشاد. *) جدا کردن قسمت‌هائی از ایران و بخشیدن آنها مثل دهکده توریستی فیروزه در خراسان شمالی و اعطای آن به روسیه که امروز جزو قلمرو ترکمنستان است. امضای قرارداد ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه که بخش‌های زیادی از ایران جدا شد. مثل  بخشیدن اروندرود به عراق. و بخشیدن مناطق مختلفی به ترکیه. یا مثلاً جدایی دشت نا امید در سیستان به مساحت۳ هزار کیلومتر در سال۱۳۱۷ اجازه تاراج آثار تخت جمشید به باستان شناسان آمریکایی. سند زدن ۲۱۶۷ روستا به نام خودش. و ممنوعیت عزاداری امام حسین در محرم و صفر. این جهاد تبیین که حضرت آقا گفتند یک بخشش روشن کردن همین مسائل است.

هشتم اسفند ماه سال ۱۳۵۹، با تدبیر شهیدان بزرگوارمان رجائی و باهنر نهاد امور تربیتی در نظام آموزش و پرورش کشور تأسیس شد. تربیت فرآیند پیچیده و حساس دارد که بدون دانایی و آگاهی لازم محقق نمی‌شود. تربیت امری مقدس و از شئون خدای تعالی است. که در آیه ۱۶۴ سوره مبارکه انعام فرمود: «وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْ‌ءٍ».

نهایت خلقت انسان تربیت انسان است به طوری که تخلق به اخلاق الهی پیدا کرده باشد. و خداوند این تربیت که کار خودش هست را به انبیاء و اوصیاء علیهم‌السلام تفویض کرده است. و محل شکل گرفتن این تربیت، منزل است و مدرسه و مسجد. اگر این سه با هم هماهنگ باشند بهترین تربیت صورت می‌گیرد. کمال و سعادت فرد در دنیا و آخرت تامین خواهد شد.

لذا نباید وقتی از مربی سخن می‌گوئیم فقط توجه ما به معلمین و مدارس باشد بلکه باید غیر ا منزل و مدرسه، توجهی هم به مسجد داشته باشیم چون یکی از مهمترین مکان‌های تربیت مساجد است و لو محل عبادت است اما مرکز تربیت است. هم تربیت فردی را تقویت می‌کند و هم تربیت اجتماعی را رشد می‌دهد. چون اساس کار در مسجد، با اجتماع و جمع شکل می‌گیرد که مهمترین آن نماز جماعت است.

دهه آخر ماه شعبان المعظم دهه تکریم و غبار زدائی از مساجد است. همه توجه دارید یک غبار ظاهری داریم که با همین نظافت و مواد شوینده و پاک کننده تمیز می‌شود. که روایات فراونی داریم که همین پاکیزه کردن خانه های خدا چقدر ثواب دارد.  مثلاً در روایت دارد هرکس مسجدی را جارو کند خداوند برای او ثواب آزاد کردن بنده‌ای را می‌نویسد. هر کس در روز پنج‌شنبه و شب‌ جمعه مسجد را نظافت کند و گرد و خاکی را که در چشم می‌رود بِروبَد خداوند او را بیامرزد.

اما غبار بالاتر را باید از مساجد زدود و آن خطر بی هویت شدن و سکولار شدن مساجد است. جوری از کار بیفتد که در آن انسان تراز و مومن ساخته نشود. انسان عالم متعهد و عامل به وظائف ساخته نشود. کاری با پیرامون خودش و اتفاقات اجتماعی و جهانی نداشته باشد.

مسجد باید مرکز آموزش مسائل مورد نیاز و مورد ابتلاء در زمینه‌های مختلف اهالی محل باشد. علوم و فنون و هنرها و صنعت های مختلف باید در مساجد با توجه به شرائطی که دارند فراهم باشد. اولیاء مساجد باید جذابیت‌های متناسب با نیازهای مردم، بخصوص نسل جوان را فراهم کنند.

ما امام مسجد خوب و هیئت امناء خوب و خادم خوب فراوان داریم و خدا را شاکریم. اما اگر یک مسجد ما هم کارائی لازم را نداشته باشد دچار خسران هستیم. و علت این خسران اگر امام و هیئت امناء و خادم و ارکانی که در مسجد باید فعال باشند و نیستند باشد، باید زودتر نقص را جبران کرد و الا پاسخ‌گوی مسائلی که با شرائط روز در جامعه مطرح هست نخواهند بود.

دوستان توجه داشته باشید هیئت امناء و هیچ کس دیگری مالک مسجد نیست. طرف مسجد را ساخته‌ بعد فکر می‌کند مالک مسجد است و حبس می‌کند. نمی‌گذارد کاری صورت بگیرد. همه چیز را قبضه کرده. اصلاً چنین چیزی نداریم. تازگی‌ها هم عده‌ای مسجدخوار شده‌اند به بهانه‌های مختلف مساجد را تصرف می‌کنند.

ائمه مساجد امام محل هستند همه باید با آنان تعامل داشته باشند. هیئت امناء خلاق و با ابتکار باید با ترکیب سنی درست هم از با تجربه‌ها استفاده بشود هم از جوانان و حتماً یکی از بانوان فعال در امناء حضور داشته باشد؛ همانطور که فرمانده بسیج عضو است و همه معین امام مسجد هستند در پیشبرد کارها.

ما امام جماعت نداریم. امام جماعت یعنی عبایش را بکشد روی سرش و بیاید نماز بخواند و برود خانه‌اش. این به درد ما نمی‌خورد. اسلام هم چنین چیزی نمی‌خواهد. هر کس هم این کار را می‌کند او امام خوبی نیست. امام باید امام مسجد باشد. همه امور مسجد در اختیار امام است. همه مسائل محله هم در اختیار امام است. او باید محور باشد. کارها باید با او هماهنگ شود.

بعضی از جاها آدم یک چیزهایی می‌شنود! خادم تصمیم می‌گیرد چه کاری انجام شود. این خیلی مسئله مهمی است و من مکرر برای خدام این را گفتم که حضرت زکریا علیه السلام خادم مسجد بود؛ یعنی یکی از پیغمبران خدا خادمی کرده؛ یک خادمی هم اینجور در مسجد باشد و پیغمبر باشد و کاری را انجام دهد باید گوش به حرفش داد؛ ولی کدام خادم؟! باید نصاب لازم را داشته باشد.

و چه بهتر که هر محله شورای فرهنگی محله را برای تمشیت امور فرهنگی اجتماعی محله در مسجد تشکیل بدهند و حتماً مساجد با مدارس اطراف خود ارتباط جدی داشته باشند. فقط به نمازها اکتفاء نکنید بحث کمک درسی و آموزشی را در مساجد فعال کنید.

ضمناً اولیاء مساجد حتماً شئون خانه خدا را رعایت کنند. مسجد که فرهنگسرا و سرای محله نیست که در آن اجازه مطربی می‌دهید. به اسم شادی و گاهی مثلاً جذب افراد، شأن مسجد را از بین نبرید. با توجه به بیانات حضرت آقا ما باید هر مسجد را خلاقانه یک پایگاه رسانه‌ای قوی در محل و منطقه بکنیم تا بتواند در مسیر مسائل مختلف بویژه جهاد تبیین و بصیرت افزائی و خنثی سازی توطئه‌های دشمن وظیفه‌اش را انجام دهد.

خلاصه دهه تکریم مساجد، فرصتی است برای بازگشت به نقش اصلی مساجد به عنوان کانون‌های معنویت، آموزش، اجتماع و مقاومت. مساجد باید مراکز پاسخ‌گویی به نیازهای معنوی و اجتماعی مردم اطراف خود باشند. و لازمه‌اش این است که همه مردم با همکاری روحانیون و امناء در این زمینه مشارکت داشته باشند. مسجدی که در آن نوجوان وجوان نباشد نصاب لازم را ندارد.

البته ما با کمبود مسجد هم مواجه هستیم. مساجد جانمائی مناسب ندارند، پراکندگی مناسب را ندارند. بعضی اصول و ضوابط ساخت را رعایت نکرده اند. کار در این زمینه باید مدون انجام شود که اخیراً با تشکیل قرارگاه ملی مساجد در سطح ملی و استانی که البته ما بیش از ۱۰ سال است که شروع کردیم، امید این هست که کمبودهای مادی و معنوی به مرور حل شود ان‌شاءالله.

یادمان باشد مسجد سنگر است؛ سنگر وسط میدان است. نماز جمعه قرارگاه است؛ قرارگاه کارش قرارگاهی است. مسجد است که در محل است؛ مسجد است که کارش مهم است. امام مسجد است که کارش مهم است و کار حساسی است. او دارد در خط مقدم می‌جنگد. او را باید کمک کنید. او را باید حمایت کنید. امتداد آن امامت در محله می‌رسد به جمعه. این رابطه را باید درست کنید؛ شما و ما همه باید با هم کمک کنیم که درست شود.

اخیراً مدیرکل آژانس هسته‌ای مطالب بی اساسی را به ایران نسبت داد که از ایشان به عنوان مسئول بلندپایه بین‌المللی با اینکه از همه مسائل صلح آمیز هسته‌ای ایران مطلع هست انتظار می‌رود که بی‌طرفی خود را حفظ کنند و سعی کنند با بیان سخنان دقیق، اظهار نظر جانبدارانه و خوشایند زورگویان نداشته باشند. آمریکا و اروپا می‌خواهند که ما هیچ برنامه هسته‌ای نداشته باشیم که این خیال خامی است که در فکر می‌پرورانند. مسیر صلح آمیز هسته‌ای با قدرت مثل گذشته پیش خواهد رفت.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.