مشروح خطبه‌های نماز جمعه 14 دی‌ماه ۱۴۰۳ شهر کرج/

۱۹ دی نشان داد نه شاه و نه آمریکا، اعتقادی به آزادی مردم و دموکراسی ندارند

کارشناس روابط عمومی ۱۴ دی ۱۴۰۳ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۱۴

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله و طاعته. متقین از دستورات الهی و تذکرات اهل بیت علیهم‌السلام آموخته‌اند که احدی را تحقیر نکنند.

در کتاب معانی الاخبار روایتی را نقل کرده ‌است از امام باقرعلیه‌السلام از آباء گرامشان از امیرالمومنین علیه‌السلام که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی اَخْفَی اَرْبَعَهً فِی اَرْبَعَهٍ». خدای تبارک‌وتعالی چهار چیزرا در چهار چیز پنهان داشته است.

«اَخْفَی رِضَاهُ فِی طَاعَتِهِ فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ شَیْئاً مِنْ طَاعَتِهِ فَرُبَّمَا وَافَقَ رِضَاهُ وَ اَنْتَ لَا تَعْلَمُ». خوشنودی خود را در میان طاعت‌ها پنهان کرده است. پس هیچ طاعتی را کوچک نشمار که بسا خوشنودی خداوند در همان باشد و تو ندانی.

اولاً مومن در همه حال تلاش دارد تا رضایت خداوند را در کارهایش جلب کند. ترک محرمات می‌کند و واجباتش را انجام می‌دهد. حاضر است تمام سختی ها را تحمل کند اما خدا از او راضی باشد.

امام سجاد علیه‌السلام در مناجاتش به خدای تعالی عرض می‌کند: به عزت و جلالت سوگند اگر رضایت تو در این باشد که مرا تکه تکه کنند و هفتاد بار به بدترین و دشوارترین وضع کشته شوم قطعاً رضایت تو برای من محبوب‌تر خواهد بود. «وَ عِزَّتِکَ وَ جَلالِکَ اِنْ کانَ رِضاکَ فى اَنْ اُقْطَعَ اِرْباً اِرْباً وَ اُقْتَلَ سَبْعینَ قَتْلَهً بِاَشَدِّ ما یُقْتَلُ بِهِ النّاسُ لَکانَ رِضاکَ اَحَبَّ اِلَىَّ».

خب حالا خداوند فرموده من رضایت خودم را در اطاعت از خودم پنهان کردم. یعنی هرچه عنوان اطاعت و بندگی خدا را داشته باشد، می‌تواند شخص با انجام آن کسب رضایت خدا کند.

البته باید با نیت خالص و فقط برای خود خدا باشد تا اثر کند. گاهی فکر می‌کنیم باید عبادات خیلی خاص و سخت داشته باشیم تا نتائج ویژه بدست بیاوریم. نه دستگاه الهی دستگاه اخلاص است و انجام وظیفه. شما با کمک به پدر و مادرتان در هر سن و سالی که باشید می‌توانید کسب رضایت الهی کنید. رسیدگی به پدر و مادر عبادت کمی نیست. همین نگاه کردن می‌تواند عبادت باشد.

رسول خدا فرمودند: نگاه مهر آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است. نگاه کردن به عالم عبادت است نگاه کردن به امام عادل و رهبر دادگر عبادت است. نگاه کردن به برادری که برای خدا دوستش داری عبادت است. کسب روزی حلال عبادت است. آب دادن به تشنه عبادت است. سلام کردن به همه عبادت است. دوست داشتن اهل بیت علیهم‌السلام افضل عبادات است. خلاصه هیچ عبادتی را کوچک نشمارید و از دست ندهید.

بعد فرمود: «وَ اَخْفَی سَخَطَهُ فِی مَعْصِیَتِهِ فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ شَیْئاً مِنْ مَعْصِیَتِهِ فَرُبَّمَا وَافَقَ سَخَطَهُ مَعْصِیَتَهُ وَ اَنْتَ لَا تَعْلَمُ». و خشم خود را در میان گناهان پنهان کرده است. پس هیچ گناهی را کوچک مپندارد که شاید خشم خدا در همان باشد و تو ندانی.

اینکه خدای تعالی از بعض افراد به خاطر اعمالی که دارند غضبناک می‌شود و خشم می‌کند مسلم است و در منابع دینی فراوان تذکر داده شده که کاری نکنید که موجب غضب الهی واقع شوید. درآیه ۸۱ سوره مبارکه طه فرمود: «… و مَن یَحلِل علیه غضبی فَقَد هَوی». و هر کس غضب من بر او ثبات پیدا کرد همانا هلاک خواهد شد.

حالا اینجا امیرالمومنین علیه‌السلام فرموده که خداوند غضب خودش را در بین گناهان پنهان کرده است. یعنی از همه گناهان باید اجتناب کرد. یعنی همه گناهان مورد غضب الهی هستند کسی نگوید فلان گناه کوچک است پس خداوند کاری ندارد. خیر، همه وظیفه داریم همه گناهان را ترک کنیم.

در آیه ۱۲۰ سوره مبارکه انعام فرمود: «وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذینَ یَکْسِبُونَ الْإِثْمَ سَیُجْزَوْنَ بِما کانُوا یَقْتَرِفُون»‏. و گناه را چه آشکار باشد و چه پنهان، ترک گوئید. آنان که مرتکب گناه می‌شوند به زودی به سزای اعمال خود خواهند رسید.

باید مواظب باشیم، کار شیطان این است که ما گناه را کوچک بشماریم. رسول خدا فرمودند: همانا ابلیس به گناهان خرد انگاشته شما خشنود است. لذا فرمود: به خردی گناه نگاه نکنید بلکه بنگرید که بر چه کسی گستاخی کرده‌اید. و امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بزرگترین گناه نزد خدای سبحان گناهی است که در نظر گنهکار خرد آید.

بعد فرمود: «وَ اَخْفَی إِجَابَتَهُ فِی دَعْوَتِهِ فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ ‏شَیْئاً مِنْ دُعَائِهِ فَرُبَّمَا وَافَقَ إِجَابَتَهُ وَ اَنْتَ لَا تَعْلَمُ». و اجابت خویش را در میان دعاهایش پنهان نموده است. پس هیچ دعائی را کوچک مشمار که بسا همان دعای مستجاب باشد و تو ندانی.

اولاً توجه داشته باشیم که دعا، کلید اجابت است. امام مجتبی علیه‌السلام فرمود: خداوند عز و جل باب دعا را به هیچ کس باز نکرد که باب اجابت به روی او بسته باشد. یعنی وقتی فرصت دعا به تو داده شد، اجابت هم هست.

بله هرکاری مقدماتی دارد و باید شرائط انجام را فراهم کرد. کسی که به دیگری ظلم می‌کند و یا مال حرام در شکم دارد دعایش بالا نمی‌رود. یا مثلاً دعائی برخلاف حکمت خدا باشد اجابت نمی‌شود. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: کرم خدای سبحان حکمتش را نقض نمی‌کند، از این روست که هر دعائی مستجاب نمی‌شود.

یکی از موارد مهم در دعا خوشبین بودن به اجابت است. رسول خدا فرمودند: خداوند را با حال یقین به اجابت بخوانید. بحث دعا مفصل است و مسائل فراوانی دارد که باید مستقلاً به آن پرداخت.

«وَ اَخْفَی وَلِیَّهُ فِی عِبَادِهِ فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ عَبْداً مِنْ عَبِیدِ اللَّهِ فَرُبَّمَا یَکُونُ وَلِیَّهُ وَ اَنْتَ لَا تَعْلَمُ». و ولی خود را در میان بندگان خود پنهان داشته پس به هیچ بنده‏‌ای از بندگان خدا با چشم حقارت منگر که شاید همان ولی خدا باشد و تو ندانی.

برای این ‌نخوت و خود بزرگ بینی از انسان دور شود باید دیگران را بهتر از خود دانست. کوچکترها چون گناه کمتر کرده‌اند از ما بهترند بزرگترها چون عبادت بیشتر کرده‌اند از ما بهترند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین در مصیبت‌ها صبورند.

در حکمت ۳۱۴ از حکم نهج‌البلاغه به باز گشت امام از جنگ صفین به کوفه اشاره می‌کند که گذرش به قبیله شِبامیّین افتاد (شبام، به کسر شین نام قبیله‏اى از عرب است.) و صداى گریه زنها را برکشته‏هاى جنگ صفّین را شنید به حرب بن شرحبیل که از بزرگان قبیله بود فرمود: «اَتَغْلِبُکُمْ نِسَاؤُکُمْ عَلَى مَا اَسْمَعُ، اَ لَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هَذَا الرَّنِینِ وَ اَقْبَلَ حَرْبٌ یَمْشِی مَعَهُ وَ هُوَ علیه‌السلام رَاکِبٌ، فَقَالَ لَهُ ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْیَ مِثْلِکَ مَعَ مِثْلِی، فِتْنَهٌ لِلْوَالِی وَ مَذَلَّهٌ لِلْمُؤْمِنِ». آیا زنها با گریه‏اى که به گوش من مى‏رسد مى‏خواهند بر شما مسلّط شوند، آیا شما نمى‏خواهید آنان را از گریه باز دارید؟ حرب خواست پیاده در رکاب حضرت حرکت کند، امام فرمود: برگرد که پیاده آمدن مثل تو با مانند من، براى فرمانروا گرفتارى و براى مؤمن ذلّت و خوارى است.

قبلا راجع به بى‏تابى در مصیبت که از صفات ناپسند مى‏باشد و نهى شده است صحبت کردم. بی‌تابی باعث ترس مرد مى‏شود و اراده او را براى جنگیدن سست مى‏کند.

امام او را از راه رفتن در رکاب خود بر حذر داشته است چون در آن زمان بزرگ قبیله دنبال والی بدود نشانه ذلت بود، و هر چه که باعث گرفتارى و ذلّت و خوارى شود، ترک آن واجب است، لذا امام علیه‌‌السلام نهی فرمودند.

۱۵ دی مصادف با ۳ رجب المرجب سال‌گشت شهادت امام هادی علیه‌‌السلام است. حضرت در سن ۸ سالگی به امامت رسید و ۳۴ سال امام بودند و در سال ۲۵۴ قمری به دست معتمد عباسی ملعون به شهادت رسیدند و در سامرا به خاک سپرده شدند. این روز را به همه شما تسلیت عرض می‌کنم.

راجع به دوران زندگی و مواجه حضرت با خلفاء و مدیریت شیعیان و آمادگی آنان برای دوران غیبت و جایگاه امامت در اعصار مختلف و وظائف شیعه در قبال امام و زیارت غدیریه و زیارت جامعه کبیره، نکاتی را قبلاً عرض کردم.

در این نوبت به این نکته توجه می‌دهم که همه ما در مسیری حرکت می‌کنیم که پایانش روزی است که به محضر خدای تعالی برای حساب‌‌رسی اعمال حاضر خواهیم شد یعنی به لقاء او نائل می‌شویم. در آیه ۶ سوره مبارکه انشقاق فرمود: «یا اَیُّهَا الاِنسا‌نُ اِنَّکَ کادِحٌ اِلی رَبِّکَ کَدحًا فَمُلا‌قیه».

فرقی هم ندارد که در چه رتبه‌ای از معرفت وایمان باشیم. کافر و مومن به ملاقات خدای تعالی حاضر می‌شوند. البته کیفیت ملاقات فرق می‌کند. معنای کلمه کدح، سفر سریع و طلب شدید است.

مومن رافت و رحمت و لطف و مهربانی خدا را درک می‌کند و نامه اعمالش را هم به دست راستش می‌دهند. در آیه ۷ و ۸  سوره انشقاق فرمود: «فَاَمَّا مَنْ اُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ* فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً».

و ملحد و کافر و خطاکار غضب و سخط و انتقام و عذاب خدا را درک می‌کند و نامه عملش را هم به دست چپش می‌دهند. در آیه ۱۰ تا ۱۲ سوره مبارکه انشقاق فرمود: «وَ اَمَّا مَنْ اُوتِیَ کِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ * فَسَوْفَ یَدْعُوا ثُبُوراً* وَ یَصْلى‏ سَعِیراً».

حالا نکته‌ای که می‌خواهم عرض کنم این است که در کتاب فضائل ابن شاذان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در بیانی لطیف فرمودند: «مَنْ اَحَبَّ اَنْ یَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُحَاسِبَهُ حِساباً یَسِیراً (انشقاق۸)وَ یُدْخِلَهُ جَنَّاتِ عَدْنٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ اُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ فَلْیَتَوَالَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الْهَادِی (الزَّکِی).»‏

یعنی در این سفری که همه در حال سپری کردن آن هستیم یکی از موثرترین توشه‌ها داشتن نعمت ارتباط و ولایت اهلبیت علیهم‌السلام است که انسان را به مقصد و تمام اهداف بلندش می‌رساند. بخصوص ولایت امام هادی علیه‌السلام در این بخش اثر بیشتری دارد به بیان رسول خدا و آن این است که وقت حساب کتاب کمک ماست. ضمناً از زیارت جامعه کبیره غافل نباشید.

۱۷ دی سال ۱۳۱۴ قله جنگ و مقابله رضا خان بی‌سواد و قلدر با فرهنگ ایرانی اسلامی بود، که دستور منع و حذف حجاب و چادر و روسری و روبنده را صادر کرد.

من چندسال پیش عرض کردم که حجاب در فرهنگ ایران بود و شواهدی هم آوردم که اونور آبی‌ها و بعض پادوهای داخلی را هم عصبانی کرد. اگر اهل مطالعه هستید بررسی کنید. برخلاف زنان عرب که قبل از اسلام بی حجاب بودند، قطعاً زنان ایرانی قبل از اسلام حجاب داشته‌اند. اما این اسیر سیاست‌های استعماری با سفرش به ترکیه، تحت تاثیر شدیدِ بی‌دینی آتاتورک قرارگرفت خودش هم که پایه‌‌های دینی محکمی نداشت بخصوص وقتی متاثر از محمد علی فروغی، تظاهرات دینی‌اش را هم کنار گذاشت و منکر همه چیز شد، آمد و به اسم آزادی و پیشرفت ایران، خواست حجاب را حذف کند که نتوانست.

حضرت امام فرمودند: حجاب به معناى متداول میان ما که اسمش حجاب اسلامى است، با آزادى مخالفتى ندارد، اسلام با آنچه خلاف عفت است، مخالفت دارد.

راجع به این که حجاب مانع رشد و ترقی خانم‌ها نیست مکرر عرض کرده‌ایم اما باید این را هم تکرار کرد که مساله حذف حجاب مربوط به رضا خان نمی‌شود او مفلوکی بود که تن به اجرای دستور اربابان استعمارگر داد.

اساساً او را برای این سرکار آوردند تا بوسیله او اسلام و تشیع را نابود کنند. در نوبت‌های قبل مفصل اشاره کردم که از زمان قاجار و فرقه ضاله بهائیت گروه اول اجرای طرح استعماری حذف حجاب بودند که در دوران مشروطه هم سرعت گرفت، اما با مخالفت جدی روحانیت و مردم کار پیش نرفت.

در این نوبت در ادامه عرض می‌کنم گروه بعدی از کسانی که با حجاب ستیزه داشتند و به آن حمله می‌کردند، روشنفکرانی مثل تقی‌زاده و آخوندزاده بودند. تلاش آنان این بود که جامعه ایرانی کاملاً غربی شود. در روزنامه‌هائی که داشتند و کانون‌هائی که راه انداخته بودند مثل کانون ایران جوان، علی اکبر سیاسی و کانون ایران نو، تیمور تاش و امثال اینها به حجاب و عفاف می‌تاختند و باشگاه‌هائی برای برپائی فساد و فحشاء برپا می‌کردند. تعدادی از شعرای روشنفکر مسلک که حالا نمی‌خواهم اسم آنان را ببرم هم بر علیه عفاف و حجاب و به خصوص چادر شعر می‌گفتند و نشر می‌دادند.

یعنی این جو سنگین اجتماعی برای نابود کردن حجاب و بعد آن، از بین بردن خانواده در ایران، قبل از روی کار آمدن این قزاق بی سواد را راه انداخته بودند. که این گروه‌های به اصطلاح فرهنگی مقدمات را فراهم کردند، اما به گفته خودشان در روزنامه‌های آن دوران باید یک فرد نظامی قلدری که با مبانی تشیع اثنی‌عشری سروکاری ندارد سر کار بیاید.

جعفر شهری در کتابش به نام تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، می‌نویسند: به محض اجرای کشف حجاب، نسبت طلاق به ازدواج ۶۰۰ به ۱۰۰ فزونی گرفت، به صورتی که در برج اول اعلام آزادی زنان، بیش از ۱۲ هزار زن تنها در تهران از شوهرانشان جدا شده راهی خیابان‌ها گردیدند. این عدد را شما ببینید مربوط به وقتی است که جمعیت تهران در آن زمان کمتر از ۳۰۰ هزار نفر بوده است.

بالاخره ۵۰ سال سیاست‌های عفاف ستیزی با اشکال مختلف بطور گسترده در کشور دنبال ‌شد. مثلاً یکی از ترفندهای آنان برای اینکه موفق به اجرای طرح کشف و حذف حجاب شوند این بود که بخشنامه‌‌ای صادر کردند که زنان معروفه و معلوم‌الحال (فواحش) حق کشف حجاب ندارند و باید با چادر باشند. تا افراد برای اینکه بگویند مثلاً انحرافی ندارند حجاب را کنار بگذارند.

تا رسیدیم به دوران انقلاب که همان قلدری‌ها را امروز با فضای رسانه‌ای و پروپاگاندا و تهاجم فرهنگی و نرم دنبال می‌کنند و البته تلاش می‌کنند که مساله را سیاسی کنند.

از همان اول امامین انقلاب به این مقوله تذکر دادند. اما متاسفانه دولت‌ها توجه نکردند. از دولت سازندگی جریان تند‌تر شد و بی‌توجهی بیشتر.

بعد سیاست پنهان دوران اصلاحات، ضدیت با عفاف و حجاب بود که فمینیست‌های نفوذی دنبال می‌کردند که نمونه‌های آن را در انتخابات سال ۸۴ حتماً توجه کرده‌اید.

این روزها هم باز تحرکاتی دارند. دولت ۹ و ۱۰ هم مبتلا به لیبرالیسم فرهنگی بود و بعد در جریان فتنه ۸۸ این قصه گسترده‌تر شد و در دولت ۱۱ و ۱۲ سند ۲۰۳۰ که انواع آسیب‌های اجتماعی و چالش‌های غیر قابل جبران فرهنگی و حتی محیط زیستی را به همراه داشت و باعث وابستگی شدید کشور و از دست دادن استقلال فرهنگی و سیاسی و علمی و اقتصادی کشور می‌شد به جریان افتاد و مسائلی مثل نه به حجاب اجباری و چهارشنبه سفید و دختران خیابان انقلاب و آزادی یواشکی و…. را با فشار شبکه‌های ماهواره‌ای و اجتماعی و مجازی از داخل و خارج، فعالانه دنبال کردند و می‌کنند.

شروع این جریان با محوریت بهائیت بوده هنوز هم محور همان‌ها هستند و در هر نوبت گروهائی از بازیگران و ورزشکاران و هنرمندان و.. را بکار می‌گیرند.

و تنها راه حفظ و صیانت از این مقوله عقلی و عرفی و شرعی، اجرای قانون است و تعلل در اجرای قانون خسارت بار است. متاسفانه قانون جدید دستور اجرا نمی‌گیرد قانون قبل را هم اجرا نمی‌کنند. تعلل کنندگان که صحنه‌های آشکار دشمنی را می‌بینند و از نقشه‌های شوم دشمن مطلع هستند باید پاسخگو باشند هم امروز و هم فردا که پاسخگویی فردا سخت‌تر خواهد بود.

دشمنی‌های کشورهای غربی بخصوص آمریکا که یک بعد ندارد آنان در هر زمان و در هر زمینه‌ای که بتوانند اقدام می‌کنند. چون به فکر منافع خودشان هستند.

حتی با کسی که با آنان پیمان بسته هم نقض عهد می‌کنند و او را تنها می‌گذارند. مثلاً در ۱۸ دی سال ۱۳۲۱ انگلیس و آمریکا با هم توافق کردند که در قبال ایران سیاست‌هایشان هماهنگ باشد و تا امروز هم انگلیس با آمریکا در ضربه زدن به ایران همراه است که شعار ما هم برای انگلیس روشن است.

یا مثلاً ۱۰ دی ماه سال ۵۶ کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران آمد  که اتفاقاً در سال‌گشت سفرش به ایران مرد، کسی که در سر سودای براندازی ایران را داشت، توهمش را به گور برد. البته ما برای همه سران آمریکا که با مردم ایران سر جنگ و نزاع دارند از خدای تعالی مرگ طلب می‌کنیم.

او در ضیافت مشهور از شاه خیلی تعریف کرد و ایران را جزیره ثبات منطقه و ژندارم منطقه معرفی کرد و ایران را شریک و نزدیک آمریکا دانست و گفت هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیق‌تر و رابطه‌ای دوستانه‌تر از شاه ندارد. تا توانست از شاه حمایت کرد.

سه تا راهبرد را نظام فاسد و مفسد پهلوی از بعد کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ و بعد سرکوب قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ بکار گرفته بود یکی مبارزه با مذهب و مبارزه با مرجعیت و مبارزه خشن با حرکت‌های مردمی.

بعد ا زتعریف کارتر و غلو درباره شاه، جوری شد که شاه برای سرکوب مخالفان خودش و انجام قوی‌تر این سه راهبرد شجاع‌ شد. لذا ۶ روز بعد از رفتن کارتر به آمریکا، شاه دستور داد روز ۱۷ دی در روزنامه اطلاعات مقاله‌ای علیه مذهب و مرجعیت و حضرت امام نوشته شود.

و روز ۱۹ دی مردم قم بخصوص با محوریت روحانیت قیام کردند. و این حرکت آغازگر تحولی اساسی در نظام سیاسی و اداره کشور و پیروزی انقلاب و بعد تحولات در منطقه و جهان شد.

شمارش برکات قیام ۱۹ دی در فرصت خطبه نمی‌گنجد. فقط اجمالاً اشاره می‌کنم که ۱۹ دی اختناق آن دوره را از بین برد و مردم را منسجم کرد و با روحیه شهادت طلبی موجی درست کرد که در بهمن پیروزی بدست آمد.

۱۹ دی نشانه قدرت مرجعیت شیعه و سرمایه اجتماعی که دارد و توانسته در تمام نهضت‌های مردمی راهبری را تا حصول نتیجه بعهده بگیرد بود. ۱۹ دی نفوذ حضرت امام را بیشتر کرد.

۱۹ دی نشان داد پیوند مردم با مرجعیت از اعتقادی عمیق و ریشه‌دار حکایت می‌کند بطوری که اهانت به رهبری نهضت را تاب نیاوردند و قیام کردند و نشان دادند که ماهیت انقلاب مردم ایران از اول دینی بوده است.

قیام ۱۹ دی چهره واقعی و ضد مردمی رژیم منحوس را و شعارهای دروغی که درباره فضای باز سیاسی و امثال اینها می‌داد را برملا کرد و نشان داد که نه شاه و نه سران آمریکا هیچ اعتقادی به آزادی مردم، دمکراسی، حقوق بشر و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود ندارند.

۱۹ دی صفوف مردم را به هم متصل‌تر کرد و دائره انقلاب را گسترده‌تر کرد و با راهپیمائی‌های تاریخی به روشنی نشان داد که انقلاب کاملاً مردم پایه است.

اساساً نقش و جایگاه مردم در نظام مردم‌سالاری دینی، از موضوعات مهم و ریشه‌ای در بحث اندیشه‌ی سیاسی انقلاب اسلامی است. از شروع نهضت تا امروز هیچ مسئله‌ای از مسائل انقلاب بدون حضور مردم و نقش مردم و خواست مردم محقق نشده است.

همین دولت‌هائی که سرکار آمده‌اند و هر کدام روشی در اداره جامعه داشته‌اند همگی با رای مردم بوده است. حضرت آقا فرمودند: بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست‌ مردم‌، خیمه‌ی نظام‌ اسلامی‌، سرِپا نمی‌شود و نمی‌ماند. البته مردم، مسلمانند و این اراده و خواست‌ مردم‌، در چارچوپ قوانین و احکام اسلامی است. همانطور که قبلاً هم اینجا طرح بحث کردیم از نظر اسلام حقّ حاکمیّت از آنِ خداوند است. و حکومت ولائی مشروعیتش منوط به اراده الهی است.

خلاصه زنده نگه‌داشتن ۱۹ دی مثل بزنگاه‌های دیگر تاریخ انقلاب لازم است چون یادآور ایثارگری‌های انسان‌های شجاعی است که به موقع قیام کردند و از مرگ نترسیدند و بر اساس آموزه‌های دینی و با راهبری روحانیت تا رسیدن به مقصد ازپای ننشستند.

و این مسیر نورانی را مردم غیور و بصیر ما تا امروز با دادن شهداء گرانقدر که هر روز تقریباً به نام شهیدی ثبت شده است مثل ۱۶ دی ماه که سید حسین علم‌الهدی حماسه هویزه را با دانشجویان همراهش برپا کردند و آن روز روز شهداء دانشجو نام گرفت و شد الگوی مقاومت، و تحمل سختی‌های فراوانی که بخش عمده آن را دشمنان طراحی کردند ادامه داده‌اند و به فضل الهی و به کوری چشم مخالفان تا ظهور دولت مهدوی با قدرت و عزت و صلابت ان‌شاءالله ادامه خواهند داد.

۲۰ دی شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر ۱۲۳۰ است، چرا ما امیرکبیر را فراموش نمی‌کنیم با اینکه مدت فعالیت و حکومت داری او به چهار سال هم نرسید؟

او غیر از ویژگی‌های فردی و ظاهری که مثلاً خوش سیما بود، اهل ورزش و کشتی بود با هوش و زیرک بود، با متانت و با مناعت بود و تکبر نداشت و بر اعصاب خود مسلط بود و بسیار پرکار بود و امثال اینها اما آنچه مهمتر است شیوه مدیریتی او بود در مدت زمامداریش.

اولاً با برنامه بود. مگر میشود اصلا کسی بخواهد کاری کند و برنامه نداشته باشد. به توسعه صعنت وکشاورزی اهمیت می‌داد. تلاش بر تولید ایرانی و کاهش واردات داشت. کارخانه‌های فراوانی را در ایران راه اندازی کرد. برای ترویج کشاورزی مالیات را برای آنان کم کرد. ساخت دارالفنون خودش قصه مفصل دارد. روزنامه اتفاقیه هم برای اطلاع مردم از مسائل راه انداخت.  روابطش با کشورها را تنظیم کرد با روس و انگلیس محدود کرد. امیرکبیر خودش منظم بود و نظم در امور هم برقرار کرد. نظارت مستمر و دقیق بر کارگزاران داشت و با فساد مبارزه می‌کرد.

یکی از مفاسد عمل نکردن به قانون است در هر سطحی که باشد. بعد نمی‌توانیم مدعی کار درست برای مردم باشیم و دم از مبارزه با فساد بزنیم اما در عمل به قوانین کشور پای‌بند نباشیم. اگر حرف از صداقت زده می‌شود که باید با مردم صادق بود این را باید در عمل نشان داد.

رئیس جمهور محترم دیروز در سخنرانی مربوط به گزینش مطالبی فرمودند که در مقام عمل در استان‌ها جور دیگر عمل می‌شود.

بیان ایشان را از مجموعه ریاست جمهوری برای شما می‌خوانم: ما باید به دور از این نگاه‌های تنگ نظرانه به دنبال کسانی باشیم که می‌توانند مشکلات مردم و کشورما را حل کنند به تعبیر امیرالمومنین خیانتی بالاتر از این نیست که کسانی را بر سر کار بیاوریم که شایستگی و تجربه کافی برای آن کار را ندارند. اتفاقی که متاسفانه در کشور ما شاهد آن هستیم.

این بیان خود ایشان است که می‌گوید نباید نگاه حزبی و دسته‌ای و فامیلی و این‌ها داشته باشی و افراد را سر کار بیاوریم. خب چرا در استان‌ها به خصوص در همین استان خودمان لااقل در این چند روز اخیر این اتفاق نیفتاده است؟ آن کسانی که مشغول درست کار کردن بودند به چه دلیلی برداشته شده است؟

چرا کسانی که دست چندم هستند و نقشی در این استان ندارند باید بیایند تصمیم بگیرند و فشار بیاورند؟ شما استاندار معرفی کردید و استاندار با تلاش و توان در استان مشغول فعالیت است دارد کارش را انجام می‌دهد چرا باید در انتخاب افراد دیگران برای او نقش ایفا کنند برایش سنگ‌اندازی کنند و نتواند کارش را انجام دهد. بعضی وقت‌ها مطالبی به گوش می‌رسد و می‌شنویم که با آن حرف‌هایی که زده می‌شود مطابقت ندارد.

ناظری بفرستید ببینید آیا حرف‌ها و مطالبی که دیروز در مجمع عمومی زدید در مقابل مردم زدید آیا در این استان عملیاتی شده؟ می‌بینیم که افرادی که قابلیت خوب داشتند برکنار شدند و بعضی افراد محکوم و مسئله‌دار سر کار آمدند؛ این را دارم کلی عرض می‌کنم منظورم استان نیست. کوسه ریش پهن که نمی‌شود.

مطلبی هم از دادستان کل کشور به عنوان مدعی‌العموم درخواست داریم و آن اینکه گاهی آقایان مسئول و گاهی غیرمسئول مطالبی بیان می‌کنند و آمارهائی می‌دهند از دولت‌های قبل که کذا و کذا و یا آماری از وضع موجود می‌دهند؛ خب این حرفها بر ذهن مردم اثر می‌گذارد باید حرف‌های خود را اثبات کنند.

نگذارید فضای عمومی کشور را با بیان بعض حرف‌های بی اساس مشوش کنند؛ حتی در روزنامه‌ها و فضای مجازی. هرکس مطلبی گفت اگر عمومی هم نخواستید او را خصوصی بخواهید تا ادله را بیان کند. یک دفعه آماری می‌دهند و ذهن مردم را نسبت به گذشته و حال مشوش می‌کنند. این حرف مطالبه عمومی است باید دنبال شود و تذکر داده شود و اگر لازم شد برخورد شود. آن کسی که حرف را زده جبران کند و اگر حرفش غلط بوده و اشتباه بوده بیاید بگوید.

کسانی که فرصت و توان اعتکاف دارند این عمل عبادی که آثار فراوان معنوی دارد را از دست ندهند.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:
مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.