متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۰۷
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله و طاعته. اهل تقوا از قرآن و کلمات معصومین درس زندگی و معاشرت یاد میگیرند و عمل میکنند. درآیات ۳ و۴ سوره مبارکه نجم در باره بیان و سخنان رسول خدا فرمود: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى* إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى» و ما ینطق عن الهوی، یعنی رسول الله هیچکدام از بیاناتش خارج از وحی نیست. همهاش از طرف خداست.
مرحوم محقق داماد در کتاب الرواشح السماویه این کلام الهی را توضیح دادهاند که من به بیان ساده عرض میکنم.
وحی بر سه قسم است. قرآن و حدیث قدسی و حدیث نبوی. قرآن کلام خداوند متعال است که همه الفاظ آن با همین ترتیب و چینشی که امروز در دست ماست از نظر سوره و آیات، بدون تغییر بر قلب رسول خدا نازل شده و اعجاز رسول خداست.
حدیث قدسی هم کلام الهی است که آن هم با الفاظ معین و مشخص و با ترتیب خاص بر پیامبر نازل شده است اما به قصد اعجاز نبوده لذا در قرآن هم نیامده است.
سوم هم حدیث نبوی است که آن هم کلامی است که از وحی است، با معنای خاص فرود آمده اما الفاظ آن مخصوص نیست و رسول خدا میتواند هرجور خواست مطلب را بیان فرماید.
خلاصه هر چه رسول خدا آورده است همگی وحی الهی است. لذا قرآن هم لفظ آن و هم معنای آن معجزه است ولی حدیث قدسی فقط معنای خاص به رسول خدا الهام شده و یا به صورت رویا القاء شده و پیامبر اکرم آن معنا را به الفاظ خاص که خداوند دستور داده بدون تبدیل الفاظ و حتی ترتیب آنها باید به مردم برساند. اما حدیث نبوی کلام الهی و وحی است که فقط معنای آن وحی شده و پیامبر هر جور بخواهد میتواند با هر لفظی که معنا را برساند بیان فرماید.
یکی از کتب مستند که احادیث قدسی را جمع آوری کرده، کتاب جواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه است که مرحوم شیخ حر این مهم را انجام داده است. در آنجا روایتی را نقل میکند از امام صادق علیهالسلام البته در کتاب من لا یحضر از امام باقر علیهالسلام است.
اَوْحى اللّهُ تعالى إلى آدَمَ علیه السلام: خداوند به آدم علیه السلام وحى فرمود: «یا آدَمُ، إنّی أجْمَعُ لکَ الخَیرَ کُلَّهُ فی أربـَعِ کلماتٍ». اى آدم، من همه خوبیها را در چهار جمله براى تو گرد مىآورم. «واحِدهٌ مِنهُنَّ لی، و واحِدهٌ لکَ، و واحِدهٌ فیما بَیْنی و بَیْنَکَ، و واحِدهٌ فیما بَیْنَکَ و بَیْنَ النّاسِ». یکى از آنها، از آنِ من است، یکى از آنِ تو، یکى به من و تو مربوط مىشود و یکى به رابطه تو و مردم.
«فأمّا الّتی لی فتَعبُدُنی و لا تُشْرِکُ بی شیئا». اما آن که مخصوص من باشد، این است که مرا بپرستى و هیچ چیز را شریک من نگردانى. یعنی موحد باشی و برای خدای تعالی شریکی قائل نباشی.
اگر کسی طالب لقاء پرودگار است باید برای خدا شریک قائل نباشد و عمل صالح داشته باشد. در آیه پایانی سوره مبارکه کهف فرمود: «فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلا یُشْرِکْ بِعِبَادَه رَبِّهِ اَحَدا». پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد. اگر امید و رجاء به خدای تعالی و روز قیامت در دل انسان قرار گیرد علائمی دارد که یکی از آنها انجام اعمال صالح و مشرک نبودن است.
اگر پذیرفتیم بنده خدا هستیم باید تسلیم محض او باشیم و از صمیم قلب و سویدای دل باور داشته باشیم که خدای تعالی برای بندگانش جز خیر چیزی نمیخواهد و اگر تکیف به کاری و نهی از عملی کرده قطعاً مصلحت بنده در آن بوده. کسی که بر اساس خواست خدا عمل کند در دنیا عزیز میشود و در آخرت هم سعادتمند است.
بعد فرمود: «و أمّا الّتی لکَ فاُجازیکَ بعَملِکَ أحْوَجَ ما تکونُ إلَیهِ». و آن که از آنِ تو باشد، این است که من به کار تو پاداش دهم در حالى که بیش از هروقت دیگر به آن نیازمندى.
(اما آنچه که مربوط به تو است، این است که من پاداش هر عمل نیک تو را بیش از میزان استحقاقش میدهم.ن.خ) یعنی مواظب باش کار بیهوده انجام ندهی. باید مسیر کارها و اعمال انسان به سمت سعادتمندی او باشد. عمر اگر مصرف شد، خیر دنیا و آخرت بدست بیاورد. دنبال بازی و یا اهداف کوچک و پست نباشد.
بدانید کاری که هیچ نتیجهاى براى آخرت ندارد و منفعت عقلائی دنیائی هم ندارد لغو است و قرآن کریم همه ما را از آن نهی فرموده است. و یکی از صفات شخص مومن را این فرمود که: «الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون». یعنی از بیهودگی و لغو روی گردان هستند. اساساً اهل ایمان گرد کار بیهوده نمیگردند.
در روایت دارد که از نشانههاى نیکویى اسلام و دین فرد این است که آن چه را در سرنوشت او اهمیت و تأثیرى ندارد ترک کند. یا فرمود: از نشانههاى خردمندى مرد این است که در مورد امورى که در سرنوشت او اهمیتى ندارد کم سخن بگوید. یعنی بیهوده گو نباشد.
بعد فرمود: «و أمّا الّتی بَیْنی و بَیْنکَ فعلَیکَ الدُّعاءُ و علَیَّ الإجابَهُ». وآنچه که مربوط به من و تو میباشد، این است که تو دعا کنی من هم اجابت نمایم. و این سنت خداست که هرکس او را بخواند او را پاسخگو مییابد. در آیه ۱۸۶ بقره فرمود: «و اذا سالک عبادی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیَستجیبوا لی و لیُومِنوا بی لعلهم یَرشدون».
و رسول خدا فرمود: هرگاه خداوند بخواهد که خواهش بندهای را برآورد، به توفیق دعا کردن عطا میکند. بحث دعا و اجابت البته مفصل است.
بعد فرمود: «و أمّا الّتی فیما بَیْنکَ و بَینَ النّاسِ فتَرْضى للنّاسِ ما تَرْضى لِنَفْسِکَ». و دیگری که میان تو و مردم میباشد، این است که نسبت به مردم همان رفتاری را بکنی که میخواهی دیگران در باره تو بکنند.که یکی از صفات ویژه و مهم اهل ایمان است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا اهل مشورت با دیگران هستند. نقل شده هنگام بازگشت از سفر حجی که مردم در مکه با حضرت بیعت کرده بودند، ابن عباس عرض میکند: یا امیرالمومنین، بیم آشوب مردم مىرود، براى طلحه حکم ولایت بصره، و براى زبیر حکم ولایت کوفه را صادر کنید، و به معاویه نامهاى بنویسید و از خویشاوندى و نسبت، یاد کنید و در حکومت شام او را تثبیت فرمایید تا با شما بیعت کند، اگر بیعت کرد و از روش شما و امر خدا اطاعت کرد، او را به حال خود واگذارید، و اگر مخالفت کرد، عوضش کنید تا آشوب درست نشود.
در این فضا حضرت فرمودند: پناه مىبرم به خدا از این که دین خود را به خاطر دنیاى دیگران تباه سازم. بعد در حکمت ۳۱۳ از حکم نهجالبلاغه پاسخ حضرت به ابن عباس آمده که «لَکَ اَنْ تُشِیرَ عَلَیَّ وَ اَرَى فَإِنْ عَصَیْتُکَ فَاَطِعْنِی». بر تو است که مرا راهنمایى کنى و من صلاح خود را در آن مىنگرم، آن گاه اگر من از تو پیروى نکردم تو از من پیروى کن. یعنی اطاعت از من واجب است. خدای تعالی تقوا و اطاعت از رهبری را در ما بیشتر بگرداند.
در این هفته از ماه دی بلکه همه دیماه تقریباً برگشت همه مناسبتها به مسئله پر اهمیت بصیرت برمیگردد. ماه دی ماه بصیرت است.
ولادت امام باقر علیهالسلام، ارتحال عمار انقلاب علامه مصباح، شهادت مالک انقلاب حاج قاسم سلیمانی و روز جهانی مقاومت و پیام حضرت امام به گورباچف و نهم دی که روز بصیرت و میثاق امت با ولایت است؛ حتی ۷ دی که به فرمان امام نهضت سواد آموزی تشکیل شد؛ و روزی که آیت الله غفاری در زندان رژیم پلید پهلوی به خاطر بصیرت بخشی و روشنگریهایش در سال ۵۳ به شهادت رسید. تقارن و هم زمانی اینها با هم خیلی پر معناست.
در ماه بهمن قدرت حضرت امام در رهبری انقلاب و کمک و همکاری مردم تا پیروزی و دفع فتنههای اولیه، ظهور دارد؛ و در ماه دی توانمندی امام المسلمین و بصیرت مردم در حفظ و ثبات انقلاب، خود را نشان میدهد و این دوماه به هم متصل است.
با توجه به فرصت خطبه به بعض موارد این هفته مختصر اشاره میکنم. اولاً توجه داشته باشید که به اولین ماه از فصل بندگی و بهار معنویت نزدیک میشویم و ظاهراً پنجشنبه، اولِ ماه پر فضیلت رجب و لیله الرغائب باشد که اعمالی برای این روز گفتهاند که اصل زمان لیلهالرغائب همین زمان است.
این ماه بر خلاف ماههای حرام دیگر خودش به تنهائی حرمت دارد و از قداست برخوردار است و نعمتی از نعم الهی است.
خطبه رسول خدا برای ماه رجب را که حضرت درفضیلت این ماه فرموده مرور کنید. مثلاً فرمود: ای مسلمانان! در ماه رجب، شبی است که هر کسی در آن شب، بیدار باشد و نماز گزارد خداوند جسدش را بر آتش حرام میکند و هزار ملک با او مصافحه میکند و هزار ملک تا همانند آن روز در سال بعد برای او استغفار میکنند.
راجع به صدقه دادن و روزه گرفتن و به خصوص استغفار در این ماه فراوان تاکید شده که امان از عذاب قبر و قیامت است و قبلاً مفصل بیان کردیم. مثلاً راجع به روزه، رسول خدا فرمودند: هر کس به هر دلیلی نمیتواند روزه بگیرد روزی یک نان به فقیر صدقه دهد. و اگر نتوانست نان بدهد به جای روزه، روزی صد مرتبه بگوید «سُبحانَ الاِلهِ الجَلیلِ، سُبحانَ مَن لایَنبَغی التَسبیحُ اِلّا لَهُ، سُبحَانَ الاَعَزِّ الاَکرَم، سُبحَانَ مَن لَبِسَ العِزِّ وَ هُوَ لَهُ اَهلٌ».
خلاصه هیچکس در ماه رجب محروم نمیشود اگر مواظبت لازم را داشته باشد. یکی از اسماء حسنای الهی «مُوَفِّق» است. خداوند است که توفیق میدهد پس باید از خدا استحقاق و لیاقت خواست و بخواهیم که ظرف و مظروف را با هم بدهد که همه توفیق در اختیار اوست؛ در سوره هود آیه ۸۸ فرمود: «وَ مَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّه».
اول رجب ولادت امام باقر علیهالسلام را به همه شما تبریک عرض میکنم. مرحوم شهید صدر یک سخنرانی دارند که در کتابی به نام امامان اهل بیت ثبت شده، (به بیان بنده) درآنجا سه نقش برای ائمه علیهم السلام بیان میکند.
نقش اول مصون سازی اسلام در برابر آسیبها و کج روی هاست. که امیرالمومنین تا امام سجاد علیهمالسلام مواظبت کردند تا شریعت اسلام باقی باشد ولو نشود حکومت اسلامی تشکیل داد. اما یک بسته کلی را با تمام احتیاجات یک نظام حکمرانی حفظ کردند.
نقش دوم ایجاد چهار چوب برای شیعیان بود. گروه مومنی که از اسلام و شریعت و احکام الهی پاسداری میکنند. در این نقش ائمه علیهم السلام چهار چوب تفصیلی را برای هدایت و نجات شیعه ترسیم کردند.
شیوهای در این دوره ترسیم شد که بتواند کل جامعه اسلامی را هدایت و رهبری کند. که امام باقر علیهالسلام آغازگر و به امام رضا علیهالسلام ختم شده است.
و نقش سوم آماده سازی برای بدست گرفتن زمام حکومت است که از ولایت و امامت امام رضا علیهالسلام شروع میشود. شیعیان به حدی رسیدند که میتوانند حکومت را در دست بگیرند و لذا تغییری اساسی در روش برخورد سیاسی خلفا با ائمه علیهم السلام واقع شد.
زمان امام باقر علیهالسلام شروع دوره دوم است با مسئولیتهای بزرگ و مهم که با آنها مواجه بودند و باید یک ساختار منسجم به هم پیوستهای که نماد و نمود اسلام بود را ارائه دهد. لذا حضرت در مرحله اول از درون مکتب شروع کرد به آگاهی بخشی و پرورش استعدادها و در مرحله بعد به چالش کشیدن کسانی که روش اهلبیت را نمیپذیرفتند. خیلی صریح و روشن، کاری که حتی امام حسین که با یزید جنگید نکرد.
در سفر حجی که به همراه امام صادق علیهالسلام بودند وقتی به مسجد الحرام رسیدند، که هزاران نفر از مردم در این مسجد در حال حج بودند، امام صادق علیهالسلام رو بهروی پدر خود ایستاد و علنا فرمود: مفهوم شیعی از اهل بیت علیهمالسلام را آشکارا و مشخص ارائه کرد و در برابر جمعیتی که هشام بن عبدالملک هم بود علناً این مفهوم را بیان فرمود که: ما از این ویژگیها و این صفات برخورداریم، ما رهبران روحانی و اجتماعی در جامعه اسلامی هستیم، ما برگزیدگان خدا بر خلق اوییم، ما وارثان راستین اسلام هستیم. ما خلفاى الهى هستیم؛ پس آن کسىکه از ما پیروى کند، سعادتمند است و کسىکه ما را دشمن بدارد، شقى خواهد بود.
این اعلان در این سطح بیهدف نبود. روش امام باقر علیهالسلام تبیین بود. حضرت اسلام ناب را درست معرفی و تبیین کرد چهره نفاق و طاغوت را به همه نشان داد همان کاری که امروز لازم است انجام شود.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب امام باقر سه کار اساسی انجام داد؛ یک ایجاد تشکیلات دو خوراک دهی فکری سه بصیرت افزائی سیاسی با هدف فعال کردن استعدادهای بالقوه شیعیان.
لذا با توجه به شیوه مبارزاتی امام باقر علیهالسلام را باید امام جهاد تبیین نامید حضرت الگوی کامل تلاش و مجاهده برای نشر دین و کلمه حق و راه انداختن جریان فکری درست در دنیای آن روز است.
و ملت ایران با تاسی به امام باقر علیهالسلام که آن روز به تنهائی انجام میداد تلاش میکند تا سخن حق اسلام ناب و مکتب اهل بیت در دنیای مادّی و منحط و گمراه کننده و غرق در فساد امروز زنده بماند. و البته همین باعث عصبانیت قدرتهای استکباری شده و همه را بر آن داشته که این صدا را خاموش کنند.
بیش از هزار و چهارصد سال است با روشهای مدرن زمانه خود خواستهاند اما نتوانستهاند و من بعد هم نخواهد توانست جلوه حق و نور خدا را خاموش کنند.
در همین دوران پس از انقلاب چه دشمنیها و فتنهها که نکردند فتنه بزرگ سال ۸۸ چیز کمی نبود. من هر سال به نکتهای اشاره میکنم.
حب به دنیا و قدرت طلبی و نشناختن مردم و آرمانها و باورهای عمیقی که به اسلام و دین دارند، باعث شد تا عدهای از شکستخوردگان در انتخابات آن سال، زمینه فراهم شدن فتنهای بزرگ در سال ۸۸ را فراهم کنند و حماسه حضور مقتدرانه و به موقع مردم، همه نقشههای شوم فتنهگران و اربابان خارج نشینشان را از بین برد.
در فتنه بزرگ سال ۸۸ همه چیز در خدمت برپا کردن یک آشوب عظیم و حتی اگر بتوانند نزاع داخلی مهیا و به میدان آورده شده بود. عده زیادی از کسانی که در کف خیابان بودند و امکانت مختلف هم در اختیارشان قرار داده بودند و تدارک میشدند و شعارهای خاص میدادند، مثل همیشه و در همه این نوع از اتفاقات، بی خبر و غافل از طراحی طراحان بودند و عوامل اصلی فتنه تلاش داشتند با اغتشاش وآشوب خیابانی برای مقاصدی که داشتند از نظام امتیازگیری کنند.
جریان معاند هم که از خارج، عوامل منافق داخلی خود را پشتیبانی میکرد، خیلی پیچیده با استفاده از تجربیات انقلابهای رنگی که در اوکراین و گرجستان و قرقیزستان راه انداخته بود وارد عمل شده بودند.
اما به فضل خدای متعال روز نهم دی یوم الله شد؛ شد روز در هم پیچیده شدن سنگینترین فتنه تاریخ انقلاب. لذا نهم دی چون باعث بالا رفتن آبرو برای جمهوری اسلامی شد ممکن است کسانی بخواهند آن را به انحراف بکشانند و یا کاری کنند از بین برود و یا فتنه را جور دیگری معنا کنند لذا لازم است همه از دشمنیهای دشمنان و عوامل داخلی آنان و درسهائی که گرفته میشود بگوئیم.
باید از هدایتهای بینظیر رهبر معظم انقلاب که کشتی انقلاب را دراین دریای متلاطم به آرامی به ساحل امن رساندند گفتگو کرد.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: «نهم دى را میخواهند به فراموشى بسپرند. انگیزههایى وجود دارد براى فراموش شدن این روزها و این حوادث بزرگ؛ کار میکنند و تلاش میکنند براى اینکه سوابق تعیینکننده و عموماً افتخارآمیز براى انقلاب و دوران دفاع مقدس و امثال اینها، فراموش بشود. این ماندگارى مسئلهى مهمى است؛ این ماندگارى را بایستى بهعنوان یک هدف در نظر داشت و در این فکر بود که چگونه تأمین خواهد شد. همچنانکه حادثهى عاشوراى حسینى را هم ستمگران و ظالمان میخواستند نگذارند باقى بماند، زینب کبرا (سلاماللهعلیها) نگذاشت».
خب یکی از راهها برای فهم درست، تبیین و بیان جریانات آن روزها و تحلیل واقعه و بررسی علل و ریشههای بوجود آمدن آن و بعد نتایج بدست آمده از حرکت عظیم مردم است.
در بیانی ایشان فرمودند: «امروز باید از قضایای مختلف تحلیل داشته باشید؛ باید از اصل انقلاب اسلامی تحلیل داشته باشید؛ از قضیّهی دفاع مقدّس، جنگ هشتساله، باید تحلیل داشته باشید؛ از قضایای گوناگونی که در دههی ۶۰ اتّفاق افتاد همینجور؛ از واگراییهایی که در دههی ۷۰ اتّفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ از حوادث گوناگونی که در دههی ۸۰ و ۹۰ اتّفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ یعنی بدانید و تشخیص بدهید که این حادثه چه بود، از کجا شروع شد، چه کسی پشت این حادثه بود، چه چیزی نتیجهی این حادثه شد؛ اینها تحلیل است».
خب دوستان تحلیل دارند؟ اگر تحلیل داشته باشند نباید تکرار شود. نباید شبیهش بوجود بیاید. نباید دوباره در دامی که در گذشته پهن شد به شکل و رنگ دیگر اگر این دام را گستراندند انسان در آن دام بیوفتد.
شما ببینید نماز جمعه ۲۹ خرداد سال ۸۸ یک جهاد تبیین کامل بود که توانست مثل عصای موسی فتنههای اژدهاگونه فتنهگران ساحر را ببلعد و آتش فتنه را خاموش کند.
کسی نگوید که نهم دی تقابل مردم با مردم بود که حرف بسیار غلطی است و منحرف کننده اذهان از واقعیتهاست. نهم دی تقابل ملتِ وفادارِ به قانون اساسی و آرمانهای انقلاب و شهدا، با مخالفان جبهه حق و جریان الهی بود.
نهم دی هشت ماه دفاع مقدس در میدان جنگ نرم بود که در این عرصه هم باید یاد شهیدان و مجروحانش را گرامی داشت. نهم دی فرقان انقلاب بود چون دوستان را از دشمنان و منافقان را از اهل ایمان جدا کرد.
نهم دی نشان داد ما ملت امام حسینیم یعنی چه و وقتی به پرچم حسینی بی ادبی شود چه طوفانی برپا میشود. نهم دی به دشمنان فهماند که شکست دادن ایران مقدور آنان نیست. نهم دی وعده الهی که در سوره روم، آیه ۴۷فرمود محقق شد که: «وَ کانَ حَقًّا عَلَینا نَصْرُ الْمُؤْمِنین». مومنین پیروز شدند. که در آیه ۶۲ سوره مبارکه انفال فرمود: «هُوَ الَّذی اَیدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنین».
۹ دی این هشدار ماندگار را داد که اگر کسانی نادانی کنند و در مقابل آرمانها و ارزشهای اسلامی و انقلابی بایستند زیرپای مردم غیور و با ایمان ایران لگدکوب خواهند شد.
نهم دی نشان داد اگر حضور مردم نبود امکان برخورد با اغتشاشگران و حرمت شکنان ناممکن بود. نهم دی روز نمایش وحدت مردم همراه با اطاعتپذیری و ولایت مداری و تکلیف گرائی و عمل به موقع ملت ایران است.
نهم دی به دشمنان انقلاب و وادادههای داخلی این بیان امام راحل عظیم شان را یادآوری میکند که فرمود: انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجتارواحنافداه است. و لذا ما با تمام توان و با امید به آینده روشن و با یادآوری اهداف الهی، ارزشها و آرمانهای مقدس انقلاب، شعارها و مسیر و مقصد یعنی ایجاد تمدن نوین اسلامی در حرکت هستیم.
با بصیرت و تیزبینی و رصد کامل میدان مبارزه حق و باطل در این روزها، یوم الله ۹ دی را گرامی میداریم و همگی انشاءالله در روز یکشنبه در مراسم ملی مذهبی شرکت خواهیم کرد.
نکته دیگری که عرض میکنم این است که در زیارت نامه ائمه علیهمالسلام آمده است قتل الله من قتلک بالایدی و الالسن. یعنی معاندان با مکتب اهل بیت و جبهه حق دائماً از دو وسیله مهم برای مبارزه و حمله استفاده میکنند.
بالأیدی یعنی با دست که مرادشان شمشیر و سلاح است یعنی جنگ سخت، قتل و ترور و امثال اینها و یا با السن و زبان که مرادشان تبلیغات و رسانه و شایعه سازی و شایعه پراکنی و تحریف و امثال اینها است.
همین فضای مجازی که اگر کنترل نشود و حکمرانی فضای مجازی به طور صحیح اعمال نشود موجب خسارات فراوان برای جامعه خواهد بود. امروز در تمام دنیا میبینید سیاستمداران عالم این روش را دنبال میکنند و امیدواریم سیاستمداران ببیند که آنها چگونه این فضا را برای خودشان کنترل میکنند؛ اما عدهای دوست دارند این فضا بدون کنترل در اختیار باشد. بررسی شود که چگونه باید عمل کنند و چگونه باید تنظیمش کنند. چه کسانی به دنبال این هستند که بدون کنترل این فضا در اختیار همه قرار بگیرد؟ برای خوشحالی کسانی که امنیت کشور برایشان اهمیتی ندارد نباید مقدمه سازی شود.
در این میدان مبارزه هم ما باید با دو ابزار به مقابله با این جریان بپردازیم و قدرتمند شویم. هم باید قدرت نرم را افزایش داد که راهش جهاد تبیین است و هم قدرت سخت را که در این زمینه کارهای فراوان صورت گرفته است.
امیرالمومنین علیهالسلام بخصوص در جنگ صفین بر هر دو مورد مواظبت داشت. عمار و مالک نقشهای مهم را بر عهده داشتند. زبان عمار و شمشیر مالک.
در دوران سختی که انقلاب اسلامی مورد هجمه همه جانبه ایادی شیطان قرار داشت زبان عمار گونه ایت الله مصباح ره و قدرت دست سردار سلیمانی عزیز نمایان بود و امروز هم کارساز است.
این دو بزرگوار که در سالگشت فقدانشان هستیم برای ما باید الگو باشند. مرحوم علامه مصباح با اینکه سن وسالی ازشان گذشته بود اما دائماً در حال حرکت و برگزاری جلسات بصیرتی برای اقشار مختلف در ایران و خارج از ایران بودند و بدون واهمه از ملامتگران به تبلیغ دین و سیاست اسلامی و زدودن شبهه و تنویر افکار بخصوص جوانان میپرداختند ولو برای ایشان زحمت درست میکردند و شخصیت ایشان را مورد هجمه قرار میدادند. حزب الله لبنان از جلسات فکری و معنوی ایشان بهرهها بردند.
هم چنین سردار دلها شهید القدس حاج قاسم عزیز که آرزویش آزادی مسجدالاقصی بود. او آمریکا را عصبانی کرد چون با بکار بردن خلاقیت و ابتکار عمل توسط سپاه قدس و در استفاده از دیپلماسی و پروتکلهای پذیرفته شده در دنیا، توانست در منطقه غرب آسیا قدرت منطقهای ایران را بالا ببرد و قدرت هوشمند را بکار بگیرد.
او با قدرت هوشمند قواعد بازی در منطقه را به دست گرفت و نقش آمریکا را با خرجهای گزاف و هزینههای بالا بی تاثیر کرد لذا رویکرد ترکیبی و هیبریدی ایران نگرانی آمریکائیها را زیاد کرد.
آنچه سردار سلیمانی را محبوب القلوب مردم دنیا کرد قدرت نظامی او فقط نبود بلکه روش و سبک زندگی او بود. همانطور که گفتهاند او شیعه تراز دوران غیبت بود. یعنی هم بصیر است هم یاور امام خود است و هم جبهه حق را تقویت میکند. لذا توسط خبیثترین رژیم و پلیدترین فرد به شهادت رسید.
اما این مطلب را ترامپ بداند که با ترور سردار سلیمانی برای همیشه باید در یک هراس ابدی بماند چرا که سایه انتقام ایران تا پایان عمر بر زندگی او سنگینی خواهد کرد.
خلاصه وظیفه امروز ما در این دو بخش حساستر و سنگینتر است. همه وظیفه داریم بصیرت را بالا ببریم امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: آدم اگر کور باشد بهتر است از اینکه بی بصیرت باشد. «فقدُ البصرِ اهونُ من فقدانِ البصیرهِ». و ما هرچه جلوتر میرویم به بصیرت بیشتری احتیاج داریم چون میدان مواجهه دو جبهه حق و باطل پیچیدهتر و سختتر شده و میشود.
امروز میدان جنگ، ترکیبی است. هم جنگ شناختی و هم جنگ ارادهها با هم فعال هستند. در این میدان که امروز دشمن با همه توانش به میدان آمده و قصد نابودی کامل دارد باید برای پیروزی قوی شد.
و راهکار قرآنی آن یکی صبر و استقامت است و دیگری بصیرت. در آیه ۲۵۰ سوره مبارکه بقره فرمود: «وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا اَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَ ثَبِّتْ اَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ»
تذکری بدهم و آن اینکه مسئولین اداره کننده کشور در قسمتهای مختلف، روش کار خودتان را با قانون اولاً و تذکرات امام جامعه تنظیم کنید؛ و از چهارچوبها خارج نشوید. این تذکر را اهلش شنیدند که چه عرض میکنم؛ و الا ناچاریم یک مقدار بیشتر توضیح دهیم. بالاخره باید مواظب باشید که از مدار قانون و تذکرات رهبری خارج نشوید.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾