متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۱۶
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
ای بندگان خدا اوصیکم و نفسی بتقوی الله و طاعته. متقین اشداء علی الکفار هستند و رحماء بینهم بر خلاف منافقین. بحث ما در بیان بعض صفات منافقین بود که به مواردی اشاره کردم.
اگر در آیات قرآن کریم و هم چنین سیره رسول خدا توجه کرده باشید میبینید که دائم توصیه به نرمی و مدارا و ملاطفت و امثال اینهاست. خداوند خلق رسول الله را خلق عظیم میداند «وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیم» و در روایت هم دارد که خلق رسول خدا قرآن بود. یا او را به عنوان رحمت برای جهانیان نام میبرد که «وَمَآ أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ»؛ و به او ماموریت میدهد که با مردم نرم باشد و به نرمی سخن بگوید که فرمود: «فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُوراً».
نه فقط رسول خدا اینگونه بود بلکه همه انبیاء الهی چنین ماموریتی داشتند که تا وقتی مخالفان اقدام نظامی و توطئه و فتنه بر علیه انبیاء نکرده بودند باید با آنان مدارا کرد. مثلاً به حضرت موسی علیهالسلام فرمان میدهد به سمت فرعون برود و او را دعوت به حق کند اما تاکید میکند که با او به نرمی سخن بگو. «اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى».
اما وقتی منافقان توطئه میکنند و قصد تخریب ایمان و از بین بردن کیان جامعه را دارند یعنی وقتی نوبت به حفظ نظام و مصلحت امت اسلامی میرسد خداوند دستور میدهد با شدیدترین وضع اقدام کن. «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ».
وضعیت منافقین به گونهای است که به خاطر کفر باطنی و رفتار نادرست، قلبی واژگون دارند بطوری که دیگر هدایت نمیشوند. همه راهها را بر روی خود بستهاند. خداوند متعال میفرماید آیا شما مهربانتر از خدا هستید و میخواهید گمراهانی را که قابل راهنمائی نیستند هدایت کنید؟ «أَتُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ». به قول ما طلبهها این جمله استفهام انکاری است و کلمه «أَتُرِیدُونَ» در این جمله سلبی به معنای لا تقدرون است؛ یعنی نمیتوانید کاری برای آنان بکنید. خداوند از آنان قطع فیض هدایت کرده است. آنان همه فرصتها را از بین بردند عمدا و متعمداً همه درهای رحمت الهی را به روی خود بستند.
کیفر و عقاب چنین نوع عملکردی این است که خداوند رهایشان کند و از مدد خویش محرومشان کند در تاریکی رهایشان کند که به این کار خدا اضلال گفته میشود و اگر کسی در این مرحله وارد شد دیگر راهی ندارد که فرمود: «وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا». اضلال خدا یعنی قطع فیض؛ یعنی کاری کردند که خداوند آنان را واژگون کرد فرمود: «وَاللَّهُ أَرْکَسَهُمْ بِمَا کَسَبُوا». خودشان این کسب را انجام دادند. وقتی خدا آنان را گمراه کرد چه کسی میتواند آنان را هدایت کند؟
کسانیکه نعمتهای خداوند را نادیده گرفتند و پشت سر انداختند و از مهلتهای الهی استفاده نکردند همه فرصتها را از بین بردند و سرکشی کردند خب خداوند هم همه درها را بروی آنان میبندد؛ یعنی آنان را به حال خود واگذار میکند. همین حالی که ما دائم در دعا میخواهیم که «الهی لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَهَ عَینٍ أبَدا» . خداوند دستش را از سر آنان بر میدارد.
خلاصه کسی که عمداً به کج راهه رفت به چاهی میافتد که خود برای خود کنده است. این شخص از هیچ راهنمائی هم دیگر بهره نمیبرد چون اصلاً در راه نیست؛ «وَمَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُرْشِدًا». راه نجات فقط توبه و بازگشت واقعی است.
البته بعض وقتها درجه نفاق از اینکه بفرماید واغلظ علیهم کمتر و سبکتر است لذا دستور چیز دیگری میشود و میفرماید از آنها اعراض کن و یا آنان را موعظه کن. «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغًا». به نظر این آیات مربوط به کفار و منافقان در همه زمانهاست، نه فقط زمان رسول خدا.
خلاصه به بیان قرآن کریم منافق نه تنها از مغفرت الهی بهره ندارد بلکه گرفتار عذاب دردناک خواهد شد. «بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا».
یکی دیگر از ویژگیها و امراضی که منافقان در رابطه و پیوند با کافران به دنبال آن هستند، عزت است. قرآن کریم این صفتشان را هم بیان فرموده است در آیه ۱۳۹ سوره مبارکه نساء. «الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّهَ فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا». از کافر عزت خواستن فکری باطل است؛ و خداوند به منافقینی که دنبال عزت در سایه رابطه با کافران هستند عذابی دردناک را بشارت میدهد.
و در آیه شریفه تمام عزت را فقط از خدا میداند. عزت یعنی صلابت و محکمی و نتیجه صلابت، پیروزی است. چون وجود نفوذناپذیر شکست نمیخورد. طرح دوستی ریختن و پیوند ولائی برقرار کردن این گروه با کافران را قرآن نمیپذیرد. «الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ».
ضابطه کلی قرآن دربرقراری دوستی این است که رابطه ولائی باید در دائره ایمان باشد. هدف منافقان از پیوند ولائی داشتن و طرح دوستی ریختن با کافران این است که اگر روزی نفاقشان آشکار شد، به آن ها پناه ببرند، یا چنانچه نظام اسلامی شکست خورد و کافران به حکومت رسیدند از قدرت و عزت برخوردار باشند. «فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِیبَنَا دَائِرَهٌ».
خدای تعالی کسب عزت را فرموده است «مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعاً». برای بهره بردن از عزت باید عقیده صحیح باشد و عمل صالح داشته باشد. عزت اصیل برای خدا و بالتبع از آن رسول و مومنین است.
منافقان افراد فرصت طلبی هستند که به روشهای مختلف فرصت طلبی میکنند. گاهی منتظرند که نظام اسلامی شکست بخورد و کافران پیروز شوند و گاهی هم تلاش میکنند تا از هر دو طرف سود ببرند؛ که قبلاً به آیاتش اشاره کردم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین چون از خدا میترسند. خدای هیبتی از آنان در دلها میاندازد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۳۱۰ از حکم نهجالبلاغه فرمود: «مَا لَقِیتُ رَجُلًا إِلَّا اَعَانَنِی عَلَى نَفْسِهِ». به هیچکس برنخوردم مگر اینکه او خود مرا به زیان خویش کمک کرد.
سید رضى فرموده امام علیهالسلام با این بیان بر هیبتی که از او بر دلها میافتاد اشاره فرموده است. منظور امام این است که آن چیزی که باعث یاری او علیه رقیبان میشد و بر آنان پیروزی به دست میآورد هیبتی بود که خداوند از حضرت بر جان آنان میانداخت. خدای تعالی همه ما از شیعیان امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار دهد.
امروز ۱۶ آذر است. به دستور حضرت امام در سال ۱۳۶۳ روز ۱۶ آذر روز دانشجو نامیده شد. مبارزه با آمریکا در دوران نهضت اسلامی یکی از مهمترین ابعاد مبارزه بود. البته قبل از شروع نهضت در مقاطع خاص بعض از گروهها مبارزات ضد استکباری علیه انگلیس و آمریکا داشتند مثل وقایعی که به ملی شدن نفت منتهی شد؛ و یا حوادث ۱۶ آذر سال ۳۲ اما با شروع انقلاب اسلامی هدف مبارزه مشخصاً دشمن شماره یک ملت، یعنی آمریکا بود و حتی برچیدن طاغوت و از بین بردن رژیم منحوس پهلوی هم در مسیر مبارزه با آمریکا تعریف میشد و دراینبین یکی از نیروهای انقلابی فعال در مبارزه با آمریکا دانشجویان بودند.
شرح فعالیت دانشجویان بصیر و انقلابی وقت فراوانی لازم دارد اما به تعدادی از آنها فقط شاره میکنم. مثلاً تظاهرات دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲٫ یا مبارزه دانشجویان با آمریکا در ماجرای کنسرسیوم نفتی. یا مبارزات ضدآمریکایی در ماجرای انقلاب سفید و انجمنهای ایالتی و ولایتی. یا مبارزات در ماجرای کاپیتولاسیون. یا مخالفت با نفوذ اقتصادی هیئت آمریکایی که مربوط به خانواده راکفلر و استقلال زدایی از اقتصاد ایران میشود. یا مثلاً ضربه مهلکی که در تاریخ سیاسی جهان نمونه نداشت؛ و بعد از پیروزی انقلاب دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر لانه جاسوسی بر آمریکا و استکبار جهانی زدند و نشان دادند تقابل جریان اصیل دانشجوئی باسیاستهای آمریکا جدی است. دانشجویان با انتشار اسناد لانه جاسوسی، چهره واقعی آمریکا را برای همه آشکار کردند.
البته حرکت و جنبش دانشجوئی هیچوقت ساکن نشد و در مقاطع گوناگون درصحنه حاضر بود. شهادت تعدادی از دانشجویان به فرماندهی سید محمد حسین علم الهدی در هویزه. یا دانشجویان ادارهکننده جنگ، مثل شهید همت و باکری و زینالدین و متوسلیان و ادامه این سلسله نورانی از دانشجویان که در حماسه دفاع از حرم شرکت کردند و شهید شدند و همینطور دانشجویان شهید عرصه امنیت، دانشجویان شهید عرصه سلامت و امروز استکبارستیزی و مبارزه با آمریکای جنبش دانشجوئی ادامه پیدا کرده و رسیده به عرصه علم و فناوری و تولید علم بومی؛ یعنی در هیچ لحظهای از لحظات، دانشجویان بصیر، علیم و آگاه و آشنای به مسائل جامعه، دشمنشناس و دشمنیشناس، اینها هیچوقت عرصه را خالی نکردند؛ و مردم هم در هیچ زمانی عرصه دشمنی با آمریکا را رها نکردند؛ و در هیچ زمانی هم از شعار مرگ بر آمریکا غافل نبودند.
همچنین حرکتهای اصیل عدالتخواهانه، مطالبهگرانه، ضد اشرافیگری، مبارزه علیه فساد و علیه گرایشهای انحرافی و حرکت مؤثر و متنوع گروههای جهادی دانشجویی، کمک به پیشرفت علمی و کمک به اتحاد ملی و امثال اینها از افتخاراتی است که جنبش دانشجویی برای خود ثبت کرده است.
و امروز لازم است با جدیت بیشتری برای خدمت مؤثرتر به جامعه تلاش کند و بههیچوجه وقت خود را تلف نکند. ضمن تقویت ایمان و تربیت نفس و رفتار پسندیده، در تحصیل علم اهتمام داشته، کوشا باشد و بالصراحه در مقابل انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی بایستد.
۱۹ آذر سالگشت تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی است. ضمن خدا قوت به اعضاء محترم، چند جمله راجع به این مقوله مهم عرض کنم.
حضرت آقا فرمودند: «شوراى عالى انقلاب فرهنگى، شوراى عالى دفاع در برابر تهاجم فرهنگى است». خب این حرف برای عزیزانمان در آن شورا بسیار مسئولیت ساز است؛ یعنی باید کاری مثل شورای عالی امنیت ملی انجام دهند بلکه دقیقتر و ظریفتر.
قطعاً در مقابل تهاجم دشمن که نمیشود ساکت و مشغول کارهای عادی و روزمره بود. باید برنامهریزی و طراحی و نقشه دفاعی و در مواردی هم آفندی و نقشه حمله داشت.
تذکری را حضرت آقا دادهاند چون نکات مهمی دارد، بازخوانی میکنم، فرمودند: «من توقعم از همه حضرات عزیز و دوستانى که در این مجموعه تشریف دارند، این است که مسئله فرهنگ و مسئله صفآرایى فرهنگى در مقابل دشمن را جدى بگیرید. این وظیفه ماست. این آن چیزى است که بنده هم اگر درراه آن کشته شدم، احساس مىکنم که درراه خدا کشته شدهام. هرکس در این راه کشته شود، درراه خدا کشته شده و هرکس در این راه، زحمتى متحمل شود، درراه خدا متحمل شده است. مسئله، مسئله کوچکى نیست، دشمن ما را از اطراف، محاصره مىکند، از طریق کتاب، روزنامه، رادیو و تلویزیونها، صداهاى بیگانه و خبرگزارىها و جعل خبر و تولید انواع و اقسام وسایل فرهنگى، ما همینطور بنشینیم و احیاناً هماهنگى و همصدایى کنیم، اینکه نمىشود. نظام اسلامى بایستى از خودش دفاع کند».
از بیانات ایشان میتوان چند راهبرد به دست آورد من به مواردی اشاره میکنم. مثلاً: راهبرد باور عملی به وجود جنگ فرهنگی. باید باور کنیم که در مسئله فرهنگ موردتهاجم هستیم و درگیر یک جنگ سازمانیافته و پیچیده قرار داریم. همهچیز را هم موردحمله قرار دادهاند، ایمان و اعتقادات و باورها و ارزشهای الهی و انسانی را، الان ببینید چگونه با ترویج سبک زندگی غربی، جمعیت و خانواده را میکوبند و از بین میبرند.
خانواده را مورد هدف قرار دادند. بعضیها هم خواسته یا ناخواسته در همین مسیر قدم برمیدارند. قانون وضع شد برای اینکه کمک شود به تشکیل خانواده و فرزندآوری، بودجهاش هم ریخته شده، حسابوکتابش هم هست اما انجام نمیشود. بعضی وقتها بعضیها ناخواسته در مسیر حرکت دشمن حرکت میکنند.
این ترویج سبک زندگی غربی را ببینید از نوع ساخت منزل و داخل و نمای آن هست تا تعامل و معاشرت و تا لباس پوشیدن و غذا خوردن و تفریحات. اگر این تهاجم نیست پس چیست؟
همین روزها ببینید به قانون عفاف و حجاب چگونه حمله میکنند و سعی میکنند تا از این روش و ادب ایرانی و اصیل بعلاوه یک امر عقلائی و دستور قرآنی که همه ادیان هم نوعی از آن را پذیرفته و قائل به رعایت آن هستند دوقطبی درست کنند و از آن برای هجمه به نظام استفاده کنند.
خلاصه این تهاجم علیه جمهوری اسلامی هست باید برای دفاع متناسب با دشمنی که دارند برنامه داشت. از اول انقلاب هر وقت بحث اسلام و احکام و مقررات اسلامی شد عدهای غربزده و غربگرا و لیبرال مسلک صدایشان بلند شد و اشکال کردند که ازنظر حقوقی و جامعهشناسی و کذا و کذاست و همان تعالیم غربی را تکرار کردند. درحالیکه ما در خط مشخصی درحرکت و به سمت تمدن نوین اسلامی، جامعه سازی و تمدن سازی میکنیم؛ و با استفاده از قرآن و عترت و دستورات دین، قوانین را تنظیم میکنیم.
لذا در این مسیر نباید توجهی به خوشآمد روشنفکرنماها و وابستگان به استکبار و غربگراها داشته باشیم. اینها تا بتوانند زیر بار دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی که با ریخته شدن خون هزاران جوان پاک به دست آمده نخواهند رفت کسانی که مثلاً درحالیکه سگ از سر و رویش بالا میرود مشغول نماز میشود اصلاً نماز و دین را فهمیده؟ کسانی که تجویز میکنند روابط زن و مرد خارج از چارچوب شرعی را، بویی از قوانین اسلام درک کردهاند؟ و دهها مورد شبیه این حرفها.
مثل این افراد که غرق در افکار دیگران هستند که اصلاً نمیتوانند راجع به قوانین اسلام نظر بدهند. برخورد لیبرالیستی و اومانیستی با احکام الهی از بین بردن احکام است. نمیدانم یادتان هست یا نیست وقتیکه اوایل انقلاب قانون قصاص مطرح شد عقبه همین جریانات چه جنجالی راه انداختند، جبهه ملی دعوت به راهپیمایی کرد و قوانین اسلامی را زیر سؤال برد و گفت با کرامت انسان نمیسازد و در این زمان قابلاجرا نیست و شبیه همین حرفها که امروز راجع به حکم الهی عفاف و حجاب میزنند. امام همان موقع آنهایی که با لایحه قصاص مخالفت و دعوت به راهپیمایی کردند را مرتد اعلام کرد.
آنچه عرض میکنیم این است که وقتی قانون تصویب شد باید اجرا شود و در ضمن اجرا اگر نقص دارد اصلاح شود؛ که اتفاقاً همین قانون عفاف و حجاب در آخرین ماده همین مطلب را توجه داده است که این قانون سه سال آزمایشی انجام میشود.
یادمان باشد که مخالفت با قانون طاغوت ساز است؛ و شخصیتی مثل رئیسجمهور که سوگند خورده قوانین را اجرا کند که نباید از اجرا این قانون و قوانین دیگر که باز این روزها راجع به آن حرف است در بهکارگیری افراد در مشاغل حساس شانه خالی کند.
ایشان و دو قوه دیگر باید اولین قانونمداران کشور باشد؛ و اتفاقاً یکی از چیزهایی که ایجاد وفاق میکند عمل به قانون است؛ یعنی همه باید در مقابل قانون کرنش داشته باشند. نمیشود که به اسم وفاق احکام اسلامی را کنار بگذاریم.
خوب اگر در جامعه عدهای مخالف با قوانین راهنمایی و رانندگی بودند میگفتند جلوی آزادی ما را میگیرد میخواهیم با سرعت فلان حرکت کنیم پشت چراغ قرمزی معطل نشویم و امثال اینها لذا رعایت نمیکنیم و اگر هم کسی اعتراض کرد جلوش میایستیم و مخالفت میکنیم. بعد ما برای حفظ وفاق بگوییم این قوانین راهنمایی و رانندگی قابلاجرا نیست کسی از ما میپذیرد؟
قانون وضع شد و تصویب شد باید اجرا شود بعد هم در طول مدت بالنده و ترمیم شود. عدهای که مخالف حجاب هستند القاء میکنند که این قانون در جامعه اختلاف ایجاد میکند هر کس این حرف را بزند این قانون را نخوانده و اتفاقاً برعکس است و جلوی موارد تنشزا را گرفته.
ضمناً همه ما در مقابل هم مسئول هستیم «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ» لذا مسلمانی نمیتواند بگوید فلان کس خطا کرد به من ربطی ندارد. بله در محدوده شخصی به کسی ربطی ندارد اما اگر خطا اجتماعی شد به همه ربط دارد به آنکه مسئول است بیشتر ربط دارد. اگر از کارشناسان خبره و متدین سؤال شود همه آنان خواهند گفت که ربط دارد.
راهبرد دیگری که میتوان مطرح کرد، هویت شناسی ایران اسلامی است؛ که تا اعماق وجود ملت ایران اسلامی واقع شده است. لذا نمیتوانند چیزی را به نفع خود تغییر بدهند. همه مردم مسلمان هستند و در بزنگاه خاص، مسلمان بودن و نهاد اسلامیشان بروز خواهد کرد.
راهبرد بعدی، فرهنگ عمومی است که ایشان فرمودند: «حقیقتاً یکى از کارهاى مهم شوراى عالى انقلاب فرهنگى، نگرش به فرهنگ عمومى و پیدا کردن و شناختن بیمارىهاى فرهنگى امروز کشور ما و یافتن علاج این بیمارىها با دید متخصصانه و البته دردمندانه و انقلابى و توصیهى آنها به دستگاههاى گوناگون است».
راهبرد دیگر، تولید نیروى انسانى کارآمد براى ادارهى انقلاب است. کادر سازی و تربیت نیروی کارآمد و متخصص از قبل دبستان تا مراکز عالی.
بههرتقدیر باید همه بفهمیم که در میدان جنگ قرار گرفتهایم و باید بی فعالیت نباشیم.
۱۹ آذر روز جهانی حقوق بشر هم هست و امروز این عبارت برای ملتها، دیگر معنائی ندارد. به اسم حقوق بشر انواع جنایات را علیه بشر انجام میدهند که سادهترین و روشنترین آن کشتار و نسلکشی است.
آیا کشوری مثل آمریکا که در بدو تشکیل و تأسیس هزاران سرخپوست و رنگینپوست را قتلعام و سرکوب کرد میتواند از حقوق بشر سخن بگوید؟ آیا آمریکائی که تا امروز، پایش را در هر نقطهای از عالم گذاشته چیزی جز بدبختی و چپاول منافع و تاراج ثروت، نصیب آنان نشده میتواند از حقوق بشر حرف بزند؟
با وقاحت تمام از حقوق بشر سخن میگویند و بعد، زنان و مردان و افراد رنگینپوست کشور خودشان را پلیس با بدترین وضع ممکن در خیابانها میکشد.
حقوق بشری که آمریکا میگوید را باید در تجهیز سگ هار و درندهاش که با بمبهای چند تنی که بر سر مردم بیگناه فلسطین و غزه و لبنان و زمانی هم خودش بر سر افغانستان میریختند دید.
البته در مقابل این حقوق بشر مردم فلسطین با انتفاضه اول در ۱۸ آذر سال ۱۳۶۶ با سلاح عزم و اراده و سنگ، به همراه مقاومت ایستادند و رسیدند به طوفان الاقصی که نقشههای صهیونیستها برای منطقه غرب آسیا را بر هم زد و آنان را در چاه ویلی انداخته است که نجات آنان نابودیشان است. انشاءالله؛ و شعار دائمی ما تا حصول نتیجه مرگ بر اسرائیل است.
نکتهای عرض کنم: دشمنان ما تلاش میکنند تا با درگیر کردن افراد بخصوص مسئولین در جنگ شناختی نظام محاسباتی آنان را به هم بریزند تا آنان تصمیمات نادرست بگیرند لذا همه باید با ابعاد جنگ شناختی و اهداف آن آشنا باشیم بهطور خلاصه به بعض اهداف در این جنگ اشاره میکنم.
هدف اول ایمان است؛ که با تکثیر و رواج شبهات دینی سعی در بیاخلاق کردن جامعه دارند.
هدف دوم این است که با سیاه نمایی و القای بنبست و انسداد در سبک زندگی دینی و حاکمیت دینی ایجاد ناامیدی کنند و در این روزها هر جا دیدید کسی از ناامیدی و تاریک بودن آینده میگوید، یقین کنید که او در هر منصبی هم باشد، اسیر جنگ شناختی شده.
هدف سوم از بین بردن اراده است. برای پیروزی در این جنگ دائماً القای ضعف و عقبماندگی میکنند و بخصوص اراده نسل جوان و آیندهساز را با عبارت ما نمیتوانیم، نمیشود و نمیگذارند، سست میکنند.
هدف چهارم از بین بردن اعتماد مردم و کم کردن سرمایه اجتماعی است لذا گسلهای قومی و مذهبی و جنسیتی را تحریک کرده با تولید بدبینی نظام را ناکارآمد جلوه میدهند.
هدف پنجم آنان این است که با تکثیر و شیوع اطلاعات دروغ و اخبار خلاف واقع آگاهی افراد را به هم بریزند تا با محاسبه غلط تصمیم نادرست بگیرند.
یکی از تصمیمات نادرست اعتماد مجدد به وعدههای کشورهای استکباری و متخاصم بخصوص آمریکا و اذنابش است ما اصلاً دوست نداریم که دولت فعلی ما مثل دولت اسبق، به خاطر اعتماد به غربیها دولت عبرت شود. اعتماد به غرب ظلم مجدد مکرر و مضاعف به ملت ایران است.
خلاصه راه برونرفت از اهداف گفتهشده، برعکس این موارد عمل کردن است.
۲۰ آذر سالگشت شهادت عالم و زاهد و عارف و واصل، سومین شهید محراب آیتالله مجاهدی است که چون در روز شهادت امام حسین علیهالسلام به دنیا آمد نامش را سید عبدالحسین گذاشتند و شهرتش دستغیب است. او در سال ۶۰ به دست منافقین پلید به شهادت رسید و سرنوشتی حسینی پیدا کرد.
انسان ولایتپذیر عاشق شهادتی که این کلام معروف او را زیاد شنیدهاید که بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد. قبلاً به مناسبتی از پدرم که با ایشان در زندان رژیم شاه بودند نکاتی عرض کردم.
مرحوم آیتالله انصاری همدانی که از اوتاد و بزرگان اهل معرفت بود و شاگردان متعددی در سلوک الی الله تربیت کرده است به ایشان عنایت ویژه داشت و در نماز به او اقتداء میکرد. سی سال قبل از شهادت آیتالله دستغیب، خبر داده بود که ایشان به مقام فنا خواهد رسید و فنایش در شهادت اوست که در آینده است.
مطلبی راجع به منافقین و آیه ۱۷۳ سوره مبارکه آلعمران از ایشان مناسب با این روزها دیدم عرض کنم. فرمود: مثلاً در زمان ما ترساندند، آمریکا حمله نظامی میکند، با کمک اقمارش محاصره اقتصادی میکند، ایران را منزوی مینماید، یا به قول آن نادان به بنبست میرسیم، مؤمنین را ترساندند، امّا پیروان خط امام نترسیدند و گفتند: خدا ما را بس است. قدرت، قدرت خدا است، آنچه به دست آنها میبینیم عاریه و مال خداست تا خدا چه خواهد، تنها تا مقداری که اذن و مشیت حق همراهی کند اثر میکند. در آیه بعد نتیجه این توحید و توکل بر خدا را ذکر میفرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ». مثل ملت شریف و مسلمان ایران که به برکت امام خمینی (ره) از تحریم اقتصادی و حمله نظامی به طبس از پا درنیامده و از این جنگ تحمیلی عراق نیز سرافراز بیرون آمد. خدای تعالی با اجداد طاهرینش محشور بگرداند.
گزارشی را از کمکهای مردمی ایران همدل به قرارگاه نصر بدهم. ۳۰۰ گونی لباس شامل کتوشلوار و شال و کلاه و لباس گرم زنانه و دخترانه و مردانه و پسرانه و لباس نوزاد که ۱۹ هزار قطعه بوده است. ۳۰۰ گونی پتو شامل پتوی دونفره، یکنفره، لحاف و تشک و بالشت که ۳۵۹۰ پتو بوده است. تعدادی پارچه سفید برای کفن و امثال اینها فرستادند؛ و تعدادی چادر مسافرتی، کیسهخواب و فرش و موکت هم بوده که در هفته گذشته به محور مقاومت ارسال شد.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾