بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات درس اخلاق
با موضوع وصایای رسول خدا صلوات الله علیه وآله به ابوذر
جلسه بیست و هشتم – ۳۰/۰۸/۱۴۰۳
نظام عالم مهندسی شده است
خدای تعالی همهچیز را بهاندازه و به مقدار خلق کرده است؛ مثلاً فاصله بین دو چشم یک چشم است. همهچیز اندازهگیری شده است. فاصله بین چشم و گوش چهار انگشت بسته است. وقتی دستانتان را باز میکنید فاصله بین انگشت این دست و انگشت آن دست قد شماست. هرکسی به وجب خودش بین هفت و نیم وجب تا هشت وجب است؛ از بغل قوزک پا تا زانو دو وجب، از زانو تا کمر دو وجب، از کمر تا سر چهار وجب. هر کس دستش را مچ کند قلبش همان مقدار است؛ و اگر سروته جوراب را دور دستت بگیری اندازه کف پایت است. نظام عالم مهندسیشده است. همهچیز بهاندازه و تنظیمشده و حسابشده است.
حتی آنجایی که خدا میفرماید ما پاداش میدهیم به غیر حساب نه اینکه بیحساب است؛ یعنی تو بلد نیستی عدد آن را بشماری. حسابوکتاب دارد عدد دارد ولی شما از پس آن برنمیآیید. اندازه دارد ما اندازه آن را نمیدانیم. همهچیز روی قاعده است.
اگر بدی کردی در زمان خودش و بهموقع جواب آن بدی را میگیری. خوبی کردی جواب و اثرش را خواهی دید. حتی مرتاضها و جوکیهای هند هم خدا نتیجه تلاششان را به آنها میدهد. چون خدای تعالی قرار داده که هر کس در یک چهارچوبی کاری را انجام بدهد نتیجهاش را ببیند. فقط چون کار آنها خلاف شرع است نتیجه شرعی ندارد.
شرعیاش این است که نماز شب بخوانی، اهل روزه باشی، اهل عبادت و بندگی باشی، همان کاری که آن مرتاض میکند تو هم میتوانی با روزهات بکنی. تمام کسانی که نماز داشتند و روزه داشتند و عبادت کردند و ریاضت کشیدند و چله گرفتند که بتوانند این کارها را بکنند نمیتوانند. آن چیزها اثر وضعی عمل خالص است. کسی که عمل را طبق قاعده انجام دهد خودبهخود اثرش شامل حالش میشود.
درجات بهشت به کیفیت اعمال است
نکته و عبارت این هفته عملی است و باید درباره آن اهل عمل باشیم. «یَا أَبَا ذَرٍّ اَلدَّرَجَهُ فِی اَلْجَنَّهِ فَوْقَ اَلدَّرَجَهِ کَمَا بَیْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ». ای ابوذر فاصله بین درجات بهشت مانند فاصله آسمان و زمین است. این را حضرت فرمود چون ما آسمان را و زمین را میفهمیم این فاصله را تقریبی میگوید و الا که اینطور نیست. وقتی میگوید خانه بهشتیها بهاندازهای است که یک نفر از اهل بهشت میتواند همه بهشتیها را در خانهاش جا بدهد و بازهم جا هست معلوم میشود که اندازهها را بهقدر فهم ما گفتهاند؛ و الا اندازههای آنطرف به اندازههای اینطرف نیست. کما اینکه یک روزش ۵۰ هزار سال اینجاست. یا گفتند که از ۵۰۰ سال بوی بهشت را نمیشنود کسی که نسبت به پدر و مادرش بیاحترامی داشته باشد. یا فرمود کسی که با یک زن نامحرمی بخندد و مفاکهه کند و شوخی کند یکمیلیون سال معطل میشود برای حسابوکتاب.
بعد حضرت فرمود: «وَ إِنَّ اَلْعَبْدَ لَیَرْفَعُ بَصَرَهُ فَیَلْمَعُ لَهُ نُورٌ یَکَادُ یَخْطَفُ بَصَرَهُ فَیَفْزَعُ لِذَلِکَ فَیَقُولُ مَا هَذَا فَیُقَالُ هَذَا نُورُ أَخِیکَ فَیَقُولُ أَخِی فُلاَنٌ کُنَّا نَعْمَلُ جَمِیعاً فِی اَلدُّنْیَا وَ قَدْ فُضِّلَ عَلَیَّ هَکَذَا فَیُقَالُ لَهُ إِنَّهُ کَانَ أَفْضَلَ مِنْکَ عَمَلاً ثُمَّ یَجْعَلُ فِی قَلْبِهِ اَلرِّضَا حَتَّى یَرْضَى».
آن انسان بهشتی به بالا نگاه میکند در برابر دیدگانش پرتویی از نور چنان برق میزند که نزدیک است که شدت نور چشمش را نابینا کند. پس فریاد میزند که این چیست؟ به او گفته میشود که این نور برادر توست. آن بنده میگوید برادرم فلانی؟ ما در همه کارها در دنیا باهم بودیم و او از من برتر شده؟ به او گفته میشود که او ازلحاظ عمل از تو برتر بوده. سپس در دلش رضایت قرار میدهند تا راضی شود.
موضوع صحبت ما همین بخش است که «إِنَّهُ کَانَ أَفْضَلَ مِنْکَ عَمَلاً». نمیگوید در اینجا که عمل شخص برتر بیشتر بوده؛ میگویند عملش بهتر بوده. راجع به کمیت نیست؛ راجع به کیفیت است.
کیفیت عمل به خالصانه بودن آن است
کار را در قیامت وزن میکنند اما «وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ» هر عملی که با حقیقت همراه باشد در قیامت وزن دارد. عملی که بویی از حقیقت برده باشد یعنی خالص باشد آن عمل وزن دارد.
میفرماید عمل بهتری داشت لذا جایگاه بهتری پیدا کرد. کیفیت مهمتر از کمیت است به بیان امروزی. کیفیت عبادت، کیفیت نماز، کیفیت روزه، کیفیت اعمال نیک، اینها همه بالاتر بوده. این بالاتر بودن یعنی چه؟ یعنی همراه با اخلاص بوده. خالص برای خدا بوده. عملی که کم باشد ولی خالصانه باشد از عملی که زیاد باشد ولی اخلاص در آن نباشد بهتر است.
در قیامت فرصت جبران نقصها نیست
یادمان باشد وقتی درصحنه قیامت وارد میشویم میبینیم اعمالمان نقص دارد، در قیامت دیگر فرصتی وجود ندارد که این کمبودها جبران شود. انسان در دنیاست که میتواند تلاش کند و زحمت بکشد و خودش را بالا بکشد و نقصهایی که در عملش وجود دارد را جبران کند.
این نمازی که میخوانید دیدید فقط رفع تکلیف شد، باید کاری کنید برود بالا. مثل قدیم که بادبادک درست میکردیم اگر گوشواره نداشت یا خراب بود به آسمان نمیرفت. پیغمبر اکرم فرمودند هر کس به هر مقداری که در نماز توجه دارد نمازش قبول است. گفتند پیغمبر خدا ما بااینحال هلاک شدیم. چون بعضی از ما همان تکبیره الاحرام را حواسمان هست دیگر تا آخر نماز جاهای دیگر سیر میکنیم. هر کس به یک اندازهای در نماز توجه دارد. گفتند یا رسولالله اینطور که ما هلاک شدیم نمازهایمان به درد نمیخورد. حضرت فرمودند: با مستحبات آن را تدارک کنید. نمازت که تمام شد سریع بلند نشو برو؛ ذکری بگو، تسبیحی بگو، قرآنی بخوان، دعایی کن. این ذکر و دعا و تسبیح همان گوشوارههای عمل است؛ و عمل را بالا میبرد. تکلیف را رفع میکند ولی رشد نمیدهد. عمل را باکیفیت و توجه انجام بدهید. در قیامت فرصت جبران نقصها نیست.
در بهشت غم و حسرتی نیست
در بهشت ما میبینیم که دوستمان از ما بالاتر است؛ و یادتان باشد که در بهشت هیچ ناراحتی و حسرتی نیست. انسانها در بهشت در همان جایگاهی که هستند راضی هستند. حسرت و غم ندارند. چون جایگاهی که در آن قرار دارد را درخور و شأن خودش میبیند.
عمل خالصانه کمش هم زیاد است
روایتی در کافی شریف است که نجواهای خدای تعالی با حضرت موسی علیهالسلام است. نجواهای خدا با حضرت موسی دو جور است؛ یکی نجوای خدا با موسی است و بعضیها نجواهای موسی با خداست. در این روایت صحبتهایی است که خدا با موسی کرده است فرمود: ای موسی هر کاری که برای من انجام شود کمش هم زیاد است؛ یعنی در دستگاه من اینطور است که اگر کار را برای من انجام داد یعنی خالص بود کمش هم زیاد است؛ و فرمود: آنچه برای غیر من انجام گیرد زیادش هم اندک است.
در قیامت کسانی که عمل را بررسی میکنند خیلی حرفهای هستند. به نابیناها پول بدهید میشناسد تا دست به پول میزند میفهمد که چه مقدار است. در عرب هم به کسی که پول را بررسی میکند میگویند ناقد. دست که به پول میزنند میفهمند تقلبی است یا واقعی است. روایت از امام صادق علیهالسلام است که فرمود: «اخْلِصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصیرٌ» عملت را خالص کن که ناقد عمل تو به عملت بیناست. میگوید من خیلی شریک خوبی هستم عملت را برای هرکسی که انجام دادی برو ثوابش را هم از او بگیر.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: دلت را خالص کن کار اندک تو را بس است. بحث، بحث کیفیت عمل است. دل واقعاً خالص! نه مثل اینها که میگویند دلت پاک باشد بعد هر گناهی که دلشان بخواهد انجام میدهند.
این بیان رسول خدا در اینجا به ابوذر غفاری یعنی بدان که خداوند فقط اعمال خالص بندگانش را میپذیرد. لذا در یک بیان دیگری فرمودند هرگاه کاری کردی برای خدا انجام بده زیرا او تنها اعمال خالص بندگانش را میپذیرد.
لا اله الا الله خالصانه
پس ببینید چقدر مسئله اخلاص در عمل مهم است که اگر کسی فقط یک لا اله الا الله خالصانه بگوید یعنی اقرار به توحید کند به بیان امام صادق علیهالسلام داخل بهشت میشود. خب برای ما سؤال پیش میآید که لا اله الا الله خالصانه چیست؟ امام صادق علیهالسلام فرمودند: اخلاصش به این است که لا اله الا الله او را ازآنچه خداوند حرام کرده است بازدارد.
لا اله الا الله خیلی ذکر خوبی است. ذکر بیریا است؛ چون لبها برای گفتنش تکان نمیخورد؛ اما فقط به گفتن نیست؛ این گفتن باید از حرام بازبدارد؛ یعنی عمداً و متعمداً به دنبال گناه نرو. حالا یکوقتی هست که شیطان غلبه میکند یا غفلتی انسان را میگیرد؛ ولی لا اله الا الله بدانید که با طراحی گناه نمیسازد. با یک لا اله الا الله بهشت میدهند اما همینطور مجانی که نمیدهند؛ اساساً هیچ پاداشی بدون تلاش به کسی داده نمیشود. سختیها و زحماتش را باید کشید و هزینهاش را باید پرداخت.
حفظ عمل از خود عمل سختتر است
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: اخلاص غایت دین است. اخلاص عبادت مقربان است. اخلاص اساس عبادت است. اخلاص اوج ایمان است.
وقتی انسان عملی را بهخوبی انجام میدهد بلافاصله شیطان حاضر میشود. بعضی وقتها هم قبل از عمل حاضر میشود. اگر توانست کاری کند که عمل را انجام ندهی خوشحال میشود؛ اما اگر شما غلبه پیدا کردی و عمل را انجام دادی شروع میکند در حین عمل ورود کردن. اگر آنجا هم از دست شیطان نجات پیدا کردی بعد از عمل شروع میکند. برای همین گفتهاند که حفظ عمل از خود عمل سختتر است.
در روایات دارد کار خیر را گفتن مثل گلی است که بو میکنی. هر یک بویی که گل را میکنی گل پژمرده میشود و از بین میرود. یک سری از اعمال را برای خودتان و بین خودتان و خدا نگهدارید نگذارید هیچکس بفهمد؛ و البته کاری که اخلاص داشته باشد خودبهخود منتشر میشود. خودبهخود میفهمند و اثر خودش را میگذارد.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: پایداری در عمل تا با اخلاص بماند سختتر از خود عمل است.
نشانه و اثر اخلاص
نشانه اخلاص چیست؟ از مجموع روایات به دست میآید که اگر انسان دوست نداشته باشد در برابر کاری که برای خدا میکند تعریف و تمجید شود آن عمل خالص است. همینکه انسان دوست نداشته باشد کاری را که برای خدا میکند برایش تعریف و تمجید شود معلوم میشود آن عمل خالصانه است.
از آثار اخلاص حکمت است. اگر کسی خالصانه قدم بردارد و کار کند خدا به او حکمت میدهد.
اعمال باکیفیت
عملی که مداومت داشته باشد هم از اعمال باکیفیت است. امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه فرمود: عمل کم که بر آن مداومت بورزی از عمل بسیاری که از آن خسته شوی امیدوارکنندهتر است؛ یعنی برای تو نجاتبخشتر است. امام باقر علیهالسلام هم فرمودند: هیچچیزی نزد خداوند محبوبتر از عملی نیست که بر آن مداومت شود هرچند کم باشد.
مثل مقید بودن به دعاهای بعد از نماز. مثل دعای «سبحان من لا یعتدی علی اهل مملکته…» خصوصاً جوانها که کارهای درسی و علمی میکنند این را مستمراً بعد از نماز بخوانند. بعد آثارش را ببینند. گیرندگی و نگهدارندگی ذهنشان قوی میشود.
و اعمالی که با سختی انجام میشود هم جزو اعمال باکیفیت است؛ «أفضل الأعمال أحمزها» بهترین اعمال اعمالی است که با سختی همراه باشد.
یا در بعضی از روایات دارد که شاد کردن مؤمن با کار خیری که شما نسبت به او انجام میدهید از اعمال محبوب و باکیفیت در درگاه خداست. بهمحض اینکه مؤمن شاد شد کار شما در حق او میشود جزو همان اعمال باکیفیت.