درس اخلاق/ وصایای رسول خدا به ابوذر؛ جلسه هجدهم

خداوند با کم‌وزیاد کردن روزی بندگانش، آن‌ها را آزمایش می‌کند

کارشناس روابط عمومی ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله جلسات درس اخلاق

با موضوع وصایای رسول خدا صلوات الله علیه وآله به ابوذر

جلسه هجدهم – ۲۱/۰۶/۱۴۰۳

روزی مقدر است؛ و تحصیل رزق مورد تأکید دین است

«یَا أَبَا ذَرٍّ لاَ یُسْبَقُ بَطِیءٌ بِحَظِّهِ وَ لاَ یُدْرِکُ حَرِیصٌ مَا لَمْ یُقَدَّرْ لَهُ» ای ابوذر بهره کسی را که شتاب نمی‌کند، دیگری نمی‌تواند ببرد. آزمند، حریص «وَ لاَ یُدْرِکُ حَرِیصٌ مَا لَمْ یُقَدَّرْ لَهُ» آن طمع‌کار به آن چیزی که برای او مقدر نشده، نمی‌رسد. آن چیزی که تقدیر شده، هر جور که شما تلاش کنید به شما نرسد، نمی‌شود؛ می‌رسد. آن چیزی هم که مقدر نشده، هر چه تلاش کنی و حرص بخوری که برسد، نمی‌رسد.

بحث راجع به رزق و روزی است. یک توجه دیگری که رسول خدا داده این است که روزی و رزق هرکسی مقسوم و تقسیم شده است، ولو برای به دست آوردن این روزی‌اش باید تلاش هم بکند. سعی هم بکند باید دنبال کار برود؛ اما باید بفهمیم که ما نمی‌توانیم بیشتر از آن چیزی که برای ما مقدر شده به دست آوریم؛ و نمی‌توانیم آن چیزی که تقدیر نشده را هم به دست آوریم.

هم در آیات هم در روایات فراوان می‌توانیم به دست آوریم که روزی همه موجودات مقدر است؛ و اندازه‌گیری شده است. تحصیل روزی، دنبال کردن و به دست آوردن روزی هم مورد تأکید دین است. دین اصرار دارد که شما بروید دنبال رزق خودتان؛ دنبال روزی خودتان. درست است که من برای تو تقسیم کردم؛ یک مقدری داری یک اندازه‌ای داری اما این‌طوری نیست که بخوابی دهانت را باز کنی بیاورم بیندازم در دهانت باید برایش تلاش کنی. تلاش کنی به‌اندازه‌ای که برایت تقدیر کردم به دست خواهی آورد؛ اما نباید از این نکته هم غافل بود که برای روزی حلال مسیر به دست آوردنش را نادیده گرفت. باید حتماً هرکسی در همان مسیر کار خودش تلاشش را داشته باشد.

روایاتی در باب طلب روزی

روایاتی هم دارد مثلاً رسول خدا فرموده‌اند: عبادت ده جزء دارد که نه جزء آن طلب روزی حلال است. عبادت اگر فرض کنیم ده بخش است؛ نه بخش آن طلب روزی حلال است؛ یعنی کسی که دنبال رزق و روزی می‌رود در حال عبادت است. قدیم هم رسم بود؛ از صبح که می‌خواست از خانه بیرون بیاید، وضو می‌گرفت و قصد قربت می‌کرد؛ یعنی کارهایی که انجام می‌داد را برای رضای خدا می‌دانست؛ به‌عبارت‌دیگر، محل کارش را نیز محل عبادت خود می‌پنداشت. فرقی نمی‌کند که کسی کاسب باشد یا کارمند؛ هر فردی در جایگاه خود باید با توجه و حضور قلب به وظایف خود عمل کند. سعی کنیم همیشه با وضو باشیم، زیرا وضو باعث طهارت روح و روان و آسان شدن بسیاری از امور می‌شود.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند: کسی که برای کسب روزی خانواده‌اش تلاش می‌کند، مانند مجاهدی است که در راه خدا جهاد می‌کند. همچنین در روایات آمده است که خداوند متعال از بندگان خود می‌خواهد که در طلب روزی حلال تلاش کنند و خسته نشوند.

یا در یک روایت دیگر فرمود خداوند متعال دوست دارد که بنده خود را در طلب روزی حلال خسته ببیند؛ یعنی مشغول کار باشد، عرق بریزد و فعالیت کند. این به آن معناست که نیاز، تلاش و فعالیت، بر بی‌عاری، بیکاری، بی‌حالی و تکیه‌بر دیگران ارجحیت دارد. اسلام و عقل نیز بر اهمیت تلاش و کار تأکید دارند.

خداوند با کم‌وزیاد کردن روزی بندگانش، آن‌ها را آزمایش می‌کند

خلاصه، روایات فراوانی وجود دارد که افراد را به دنبال روزی حلال و تلاش در این راه فرامی‌خواند. البته باید به خاطر داشت که روزی‌رسان اصلی خداوند است و انسان با تلاش خود تنها وسیله‌ای برای رسیدن به‌ روزی است که خداوند مقدر کرده است. خداوند قادر است رزق بندگان را کم یا زیاد کند و این امری است که در اختیار اوست.

ان الله هو الرزاق، اوست که روزی می‌دهد. ذوالقوه المتین، رزاق و رزق دهنده خدا است. گسترش یا تنگ شدن رزق به دست خداست. خداوند به هر کس که بخواهد روزی بیشتری می‌دهد. «إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ  إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا». خداوند روزی هر کس را که بخواهد گسترش می‌دهد و هر کس را که بخواهد تنگ می‌کند.

خداوند با کم‌وزیاد کردن روزی بندگانش، آن‌ها را آزمایش می‌کند. امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: خداوند روزی‌ها را مقدر کرده و آن را بین بندگان به مقدار کم‌وزیاد تقسیم کرده است. در این تقسیم‌بندی عدالت را هم رعایت کرد؛ زیرا خداوند می‌خواهد بندگانش را در برابر نعمت و بلا بیازماید تا بداند که آیا شکرگزار نعمت هستند یا در برابر بلا صبورند. با وسعت رزق و تنگی رزق آن‌ها را آزمایش می‌کند تا از این طریق سپاسگزاری و شکیبایی انسان‌های دارا و توانگر و فقیر و تهیدست را آزمایش کند

تا رزق کامل مصرف نشود عمر کسی تمام نمی‌شود

این یک بخش از بحث است؛ پس اولاً روزی‌دهنده ما خداست. بعد، بحث‌هایی داریم راجع به تضمین روزی؛ امکان ندارد خدا قطع روزی کند. پیامبر اکرم فرمود: به من وحی شد تا آن آخرین دانه‌ای که از خدا برای من روزی کرده مصرف نکنم از این دنیا نمی‌میرم. این را می‌دانم.

مهم است؛ یعنی خدا برای ما مثلاً صد و پنجاه‌ودو کیلو و نیم برنج مثلاً تقدیر کرده. در طول سال عمرمان تا دانه آخرش را نخوریم از این دنیا نمی‌رویم. دیدید بعضی‌ها می‌گویند خیلی خب حالا اگر خدا برای ما صد کیلو برنج مثلاً تقدیر کرده باشد این صد کیلو را می‌توانیم در پنج روز بخوریم؛ می‌توانیم در مثلاً پنجاه روز بخوریم. کسانی که به تغذیه خود توجه دارند، مقدار کمی غذا مصرف می‌کنند. آنان بسیار اندک می‌خورند و از طول عمری طولانی برخوردارند. عمرشان گاه به نود سال و یا حتی صدسال می‌رسد؛ اما افرادی که پرخوری می‌کنند، زودتر از دنیا می‌روند. عمرشان در همان چیزی که روزی‌شان بوده، کوتاه می‌شود. گویی تمام روزی خود را در یک‌شب مصرف می‌کنند.

خداوند تعارف ندارد و حساب دقیقی از همه‌چیز دارد. آنچه برای تو مقدر شده است، اگر زود مصرف کنی، به پایان می‌رسد و دیگر چیزی اضافه نخواهد شد. تقدیر الهی بر این است که هر چیزی را اندازه و مقدر کرده است. آیا این بدان معنا نیست که در کارهای خداوند حساب‌وکتاب دقیقی وجود دارد؟ حالا این را به‌عنوان یک شوخی بیان کردم، اما حقیقت همین است.

رسول خدا فرمودند: به من وحی شد که تا آخرین ذره از روزی که خداوند برای من مقدر کرده است، مصرف نشود، از دنیا نخواهم رفت و روحم قبض نخواهد شد؛ بنابراین، خداوند روزی‌رسان و ضامن روزی همه موجودات است. حالا که تضمین و تأیید کرده که چگونه باشد، حرص زدن باعث افزایش روزی نمی‌شود. تلاش و کار را نمی‌گوید؛ بلکه حرص زدن را منع می‌کند. می‌گوید همه باید تلاش کنند، بیش از توانت هم تلاش کنی تا رزق بیشتری به دست آوری و توسعه بدهی بر عیالت و انفاق کنی اشکالی ندارد. دراین‌باره نیز روایت داریم.

رزقت را نخواهی هم به تو می‌رسد

رسول خدا فرمودند: نه حرص زدن روزی را به‌سوی حریص می‌کشاند و نه ناخشنودی کسی آن را از او بازمی‌دارد. بگوید من روزی می‌خواهم چه کنم؟ بگویی نمی‌خواهم هم به تو می‌رسد؛ یعنی آن مقدار که برایت مقدر شده، در اختیارت قرار می‌گیرد.

یا در روایت دیگری امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: بدانید که آنچه خداوند برای بنده‌ای مقدر کرده است، بی کم‌وکاست به او می‌رسد، هرچند در اندیشیدن و یافتن راه‌های کسب روزی ناتوان باشد. دیدید برخی می‌گویند فلانی اصلاً نمی‌دانم چگونه است؟ اصلاً عقلش هم شاید درست‌وحسابی نباشد. دیدی چقدر خوش‌روزی است؟ دیدی می‌گویند فلانی چقدر خوش‌روزی است؟ نه این همان است. می‌گوید از راه‌های به دست آوردن روزی هم آگاه نباشد، همان مقدار اندک کاری که انجام می‌دهد، آن چیزی که برایش مقدر شده است به او می‌رسد.

و بیش ازآنچه خداوند برایش مقدر کرده است به او نخواهد رسید، هرچند بسیار زرنگ و چاره‌اندیش باشد؛ یعنی این‌هایی که بسیار طراحی می‌کنند و نقشه می‌کشند تا مال خودشان را حفظ کنند و حتی مال دیگری را به دست آورند، این‌گونه نیست. پس روایت داریم که دنبال روزی حلال بروید. تلاش داشته باشید و خداوند روزی را تضمین کرده است.

«وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» آیه ششم از سوره مبارکه هود می‌فرماید: یعنی هر موجود زنده‌ای که در عالم حیات دارد، نمی‌توان یافت مگر آنکه خدا روزی او را داده و زندگی او را تأمین می‌کند

علل تنگی یا فراخی روزی

برخی در تنگنای روزی هستند که علت دارد و برخی دیگر در فراخی روزی هستند که آن‌هم علت دارد؛ ولی روزی می‌رسد. این‌گونه نیست که از گرسنگی بمیرد مگر آنکه مانعی از سوی دیگران ایجاد کرده باشند و آن‌هم از جانب خدا نیست. خلفای بنی‌امیه این‌گونه می‌گفتند تا تصرف کنند؛ می‌گفتند مال، مال خداست. حالا در دست ما قرار گرفته و بالاخره ما نیز روزی و رزقی داریم. این جمله را حضرت به شیعیان و اهل ایمان یاد داده بود که می‌گفتند بیت‌المال مال خداست. تو اینجا ایستاده‌ای بالای سر آن نمی‌گذاری به عیال الله برسد. اصل آن مال خداست؛ اما تو نمی‌گذاری به بندگان خدا برسد.

حتی در باران؛ یک بار گفتم در روایتی آمده است که موجودات زنده سالانه به مقدار مشخصی باران و آب نیاز دارند. خدا سالانه مقدار آبی را که برای جامعه بشری لازم است مقدر می‌کند، اما به دلیل گناه و خطا و لغزش، به ابرها دستور می‌دهد تا در بیابان‌ها ببارند.

اینکه چرا معیشت بعضی ضنک و تنگ می‌شود، آن رزق تقسیم‌ شده را با سوء مدیریت و بد عمل کردن انسان‌ها خراب می‌کنند وگرنه تدبیر الهی این‌گونه است که به هر مار و مور و عقربی غذا می‌رساند آن‌وقت چگونه است که به بندگان خود که اهل ذکر و دعا و عبادت هستند، زندگی تنگ بدهد. این برگشتش به روش است که ما کجاها را داریم خراب می‌کنیم.

رزق مقسوم تو را از انجام واجباتت بازندارد

به‌هرحال خداوند متعال در آیه ششم سوره مبارکه هود می‌فرماید «وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» یعنی هیچ موجود زنده‌ای در زمین نیست مگر آنکه روزی او بر عهده خداست. خداوند روزی را تضمین کرده است و این قرآن است و دروغ و گزاف نیست.

رسول خدا در تفسیر این آیه، به ما تذکر می‌دهند. این مهم است. در ذیل همین آیه به ما فرمودند که حواستان باشد هنگامی‌که خداوند فرمود من روزی‌رسانم؛ و تو هم باید با تلاش به دستش بیاوری؛ یک‌وقت نیفتی به کار و فعالیتی که تو را از واجباتت بازدارد؛ یعنی تو وظایف واجبی مانند نماز، روزه، صله‌رحم و اطاعت از پدر و مادر داری و نباید برای به دست آوردن روزی از آن‌ها غافل شوی. نباید بگویی چون خدا گفته تلاش کنید، پس من می‌توانم برای به دست آوردن روزی، واجباتم را ترک کنم. مثلاً، نباید بگویی که چون نزدیک اذان مغرب است، باید برای کسب درآمد بیشتر کار کنم.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند: مبادا با پرداختن به کسب روزی، از انجام واجبات خود بازبمانید. نباید بگویید من باید دنبال روزی بروم و روزی من تضمین شده است. بلکه واجبات خود را به‌موقع انجام دهید و کارتان را درست انجام دهید. کار کردن خوب است، اما نباید عبادت واجب را فدای کار کنید. روزی را خدا می‌رساند، زیرا آنچه قسمت تو باشد، به تو می‌رسد و آنچه قسمت تو نباشد، با هر تلاشی به دست نمی‌آید.

گاهی می‌بینیم که دو مغازه کنار هم هستند، یکی پر مشتری و دیگری خلوت. دلیل آن می‌تواند این باشد که یکی واجباتش را به‌جا می‌آورد و دیگری نه. امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «اطلب الرزق» یعنی به دنبال روزی باشید؛ زیرا خداوند روزی را تضمین کرده است؛ اما مراقب باشید از واجبات خود غافل نشوید و آن‌ها را به‌جا آورید. بدانید که آنچه خداوند برای شما مقدر کرده است، به شما می‌رسد.

خداوند روزی بنده‌اش را مقدر کرده است و روزی او را بی‌کم‌و‌کاست به او می‌رساند. امام علی (ع) فرموده‌اند: اگر کسی در راه کسب روزی ناتوان باشد، خداوند روزی او را خواهد رساند. پس دیگر نباید حرص بزنیم؛ بلکه باید به‌اندازه‌ی توان خود تلاش کنیم.

زمان مؤمن مدیریت‌شده است

هر کاری زمان مناسب خود را می‌طلبد. من بارها به دوستانم گفته‌ام که یک مؤمن باید زمان خود را مدیریت کند. یک مؤمن نباید زمان خود را به هر کاری بگذارد، بلکه باید برای تمام کارهای روزانه‌اش برنامه‌ریزی کند. او باید برنامه‌ای برای مطالعه، معاشرت، رفتار با خانواده، کار، همسایه، فرزندان و حتی خودش داشته باشد. سپس باید به این برنامه عمل کند. نتیجه این خواهد بود که همه امور او منظم و مرتب خواهد شد، نه مکانیکی و روتین، بلکه حساب شده. لذا حضرت فرموده: انسان باید به تفریح و گردش نیز بپردازد؛ زیرا با تفریح، سایر امور زندگی نیز به‌موقع انجام می‌شود. پس انسان باید به تفریح نیز اهمیت دهد. البته برای افراد و مشاغل مختلف متفاوت است. ما در حال صحبت درباره وضعیت عمومی افراد، یعنی مردم هستیم. حال، فردی که مسئولیتی دارد و فرصت تفریح ندارد، بحث دیگری است؛ اما کسی که به‌عنوان یک فرد عادی مشغول کار و زندگی روزمره است، باید سعی کند همه امور خود را منظم و مرتب نگه دارد تا ازنظر روحی نیز آسوده باشد. کسی که مسئولیت خدمت‌رسانی به مردم را بر عهده دارد نیز به‌نوعی دیگر باید وقت خود را مدیریت کند.

رزق یکی از صیدگاه‌های شیطان است

به‌هرتقدیر، امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند که روزی هر کس مقدر شده است و اگر به این اعتقاد دارید، چرا این‌قدر نگران و مضطرب هستید؟ هر کس نگران روزی خود باشد، درواقع اعتقادی به تقدیر ندارد؛ یعنی معتقد نیست که روزی او از قبل تقسیم شده است. او فکر می‌کند که خودش باید روزی خود را به دست آورد و به همین دلیل تلاش بیشتری می‌کند یا کار دیگری را ‌کند. لذا یکی از صیدگاه‌های شیطان که انسان را تحت نظر دارد تا بتواند او را به دام اندازد و آرامش او را بر هم بزند؛ همین رزق و روزی است.

معرفت و ازدیاد رزق

حضرت موسی علیه‌السلام هنگامی‌که به‌سوی کوه طور می‌رفت، مردی را دید که در حال زاری و ناله کردن است. به حضرت موسی گفت: چه‌کار می‌کنی؟ موسی گفت: به کوه طور می‌روم برای مناجات. آن مرد گفت: به پروردگارت بگو که چرا به بنده‌اش رسیدگی نمی‌کند؟ من سال‌هاست که در فقر و نداری به سر می‌برم. اگر او به داد من برسد که هیچ، وگرنه تو هم بیهوده به‌سوی او می‌روی (به تعبیر من).

موسی دید که به خدا چه بگوید. خدا به او گفت که چرا پیام آن مرد را نرساندی. حضرت موسی در پاسخ گفت: خدایا، خودت شنیدی که او چه گفت؛ اما خدا فرمود: تو وظیفه پیام‌رسانی خودت را داشته باش. بگو که قلم ما بر تو فقر نوشته شده. تو باید فقیر بمانی. آمد و به این بنده خدا گفت خدای تعالی گفته که ما قلممان برای تو فقر نوشته شده. دفعه بعد که حضرت موسی داشت می‌رفت گفت ببین به خدا بگو که من یک سؤال از او دارم. اراده قلم دست خداست یا اراده خدا به دست قلم است؟ تو قلم را مدیریتش می‌کنی یا قلم خدا را مدیریت می‌کند؟ ما این را بفهمیم؟ این‌که در روایت دارد در دعا کردن چگونه از خدا طلب بکنید تا رزق الهی و رحمت الهی بر شما نازل شود؛ یک بخشش همین است. آداب دعا و آداب خواستن. اینکه انسان چگونه از خدا طلب بکند، چه بخواهد، کی بخواهد، چطوری بخواهد، چه مقدار بخواهد، مقدمه دعا. مؤخره دعا، همراه دعا، زمان دعا، این‌ها همه‌اش مهم است. آمد و باز دید حرف بزرگی به خدا دارد می‌گوید اراده‌ی تو دست قلم است یا قلم اراده‌اش دست خداست! باز نگفت؛ و بالاخره همان قصه تکرار شد و گفت به خاطر فهم این بنده‌ی ما و درکی که از خدا دارد که خدا باید مدیریت عالم را داشته باشد، از این لحظه به بعد برایش رزق بنویسند و زندگی‌اش در سعه قرار بگیرد. حالا این تعبیری است که در بعضی از روایات هست که خدای تعالی برای بنده‌هایش این‌جور می‌نویسد.

گاهی اقل رزق به نفع انسان است

بعضی وقت‌ها هم خود آن فقر یا آن کمبود و کمی رزق، اقل رزق به نفع انسان است. آمد خدمت رسول خدا گفت آقا من وضعیتم خراب است و دعا بکنید برای من زندگی وسعتی پیدا بکند. حضرت گفت نه تو برایت همین حال بهتر است. بالاخره مسجد می‌آیی نماز می‌آیی می‌بینمت؛ اما خواست بالأخره یک گشایشی برایش بشود. حضرت برایش دعا کرد. این گوسفندها شد دو تا دو تا چهارتا. چهارتا شد هشت‌تا. یک مدتی گذشت. رسول خدا گفت این بنده خدا نمی‌آید مسجد. گفتند آقا می‌آید آخر روز می‌آید باعجله می‌آید یک‌گوشه می‌ایستد نمازش را می‌خواند می‌رود. ولی نماز جمعه می‌آید و در نماز جمعه هم بعد از یک مدت غایب شد. بعد دیدند نماز جمعه هم نمی‌آید. حضرت سؤال کرد این رفیقمان دیگر نماز جمعه هم نمی‌آید. چه شد؟ گفتند آره گوسفندهایش خیلی زیاد شده. تا این‌ها را ضبط‌وربط بکند و برود دیگر وقتش می‌گذرد. ایام گرفتن زکات شد. حضرت جابی را فرستاد که ازش زکات بگیرد. گفت زکات چی؟ من این‌همه زحمت کشیدم، کار کردم، گوسفند به دست آوردم، زکاتش را می‌خواهد از من بگیرد. اصلاً کی می‌گوید که ایشان پیغمبر است؟ حالا به این تعبیر من به این صورت نیست. جور دیگر است ولی عصاره‌اش همین است. گفت نه آقا این چه حرفی می‌زنی؟ خودم تلاش کردم به دست آوردم. او همان برایش بهتر بود در فقری که داشت و زندگی عادی که داشت. بعضی وقت‌ها «إن الإنسان لیطغى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى». انسان طغیان می‌کند وقتی حالت بی‌نیازی درش به وجود می‌آید.

از خدا حفظ آبرو بخواهید

این را ما از اهل‌بیت یاد گرفتیم؛ امام سجاد علیه‌السلام به ما یاد داد. گفت همیشه از خدا حفظ آبرو بخواهید. بعد به‌اندازه‌ای که خدا به شما آبرو می‌دهد مال و ثروت می‌دهد؛ اما اگر مال زیاد بدهد امکان دارد آن مال زیاد آدم را بی‌آبرو کند. مال زیاد امکان دارد انسان را بی‌دین کند. مال زیاد امکان دارد انسان را از مسیر منحرف کند. خدایا آبرویم را حفظ کن؛ این حفظ آبرو بهترین دعاست. این را از حضرات معصومین به‌خصوص امام سجاد علیه‌السلام یاد گرفتیم. خدای تعالی به کسی سعه آبرو می‌دهد، سعه مال هم می‌دهد، ثروت هم می‌دهد که حفظش بکند.

یکی از صیدگاه‌های شیطان در همین رزق و روزی است. می‌گوید تو دو تا دختر داری. وضعیت دلار که الان این‌جوری شد طلا که آن‌جوری شد بازار که این‌طوری است. تو پسر دانشجو داری پس‌فردا می‌خواهی عروس بگیری دخترت را می‌خواهی شوهر بدهی این‌قدر وزوز می‌کند در گوش تا این را از کار بیندازد. بعضی وقت‌ها افراد می‌آیند می‌گویند حاج‌آقا من چند تا بچه‌ دارم اولاد دارم الانم باید مکه بروم یا دخترم را شوهر بدهم؟ مثل این می‌ماند که بگوید آقا من الان نماز بخوانم یا دخترم را شوهر بدهم. خب این نماز واجب است. ربطی به هم ندارد. اصلاً این‌جوری نیست که واجبات جای همدیگر را بگیرند

 بعضی وقت‌ها افراد ازیک‌طرف دیگر می‌افتند. بله حالا سفر دوم و سفر سوم و این‌ها یک بحث دیگر دارد ولی واجبش را باید انجام بدهد. مستطیع که شد باید انجام بدهد. بعضی از خانم‌ها مستطیع حواسشان نیست ارثی به آن‌ها رسیده، مالی در اختیارشان بوده، مالشان توسعه پیدا کرده یک‌مرتبه؛ به‌اندازه سفر حج که برود و برگردد مال دارد. دختر و پسر و داماد دارد ولی متکفل آن‌ها خانم نیست و آقا است. این خانم مستطیع باید مکه برود ولی یک بهانه‌هایی می‌آورند و نمی‌روند. توجه هم ندارند. این‌ها را باید خیلی مواظب بود. قسمتی را همین شیطان وسوسه می‌کند. فرصت وظایف شرعی را از ما می‌گیرد. نباید فریب این وسوسه‌ها را خورد.

وظیفه ما بندگی است

 برای تهیه روزی که مقسوم است ما باید بندگی‌مان را بکنیم. به وظایفمان عمل بکنیم. خدا هم روزی را می‌رساند. بحث رزق و روزی مفصل است. تشویق مثلاً به میانه‌روی. در بحث روزی مجموعه‌ای از روایات گفته معتدل باش. یا راجع به همین جوینده‌ی روزی. بعضی از روایات دارد تو از روزیت هم فرار کنی باز سراغت می‌آید؛ یا درباره غم روزی فردا را خوردن می‌گوید خدای امروز خدای فردا هم هست. خدای پس‌فردا هم هست. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم فرمودند: غم روزی فردا را مخور زیرا هر فردایی روزی را با خود خواهد آورد. آن‌کسی که این روزی را داده، روزی فردا را هم خواهد داد.

تأخیر در روزی

حتی بعضی‌ها ببینند اگر کسی غم روزی فردا را بخورد برایش یک گناه می‌نویسند. بعضی وقت‌ها روزی به تأخیر می‌رسد. می‌گوید: آقا درست است که می‌گویید روزی هم مقسوم است اما پس چرا جان آدم را می‌گیرد بعد می‌دهد خب به‌موقع بدهد دیگر. بعد دیدید بعضی وقت‌ها که گرفتاری حل می‌شود یک‌دفعه می‌گوید خب بابا این را دو روز قبل می‌دادی که من این‌قدر نفسم بالا نمی‌آمد. خب چرا این‌طور است؟ روایت دارد. جالب است این هم در روایت هست. در روایت است که رسول خدا فرمودند: خدای متعال می‌فرماید: آن بنده‌ام که مرا در رساندن روزی کند می‌شمارد بترسد از اینکه به خشم آیم و دری از دنیا را به رویش بگشایم؛ یعنی من دارم با حساب‌وکتاب کم‌وزیادش می‌کنم. این دهانه کیسه دست من است. اگر یک‌وقت شل و سفت کردم یک علتی دارد. این‌جوری نیست که به شما دیر رسیده. موقعش آن موقع بوده.

یا در روایت دیگری است. حضرت فرمودند: هر که خدای تعالی به او نعمتی ارزانی دارد باید خداوند را حمد و سپاس گوید و هر که روزیش به تأخیر افتاد از خدا آمرزش بخواهد. اگر فکر می‌کند که روزیش تأخیر شده بگو: خدایا اگر علت تأخیر گناه من است، خدایا ببخش. حتی هر وقت احساس کردید الان به یک مالی نیاز دارید و آن مال به دستتان نمی‌رسد استغفار کنید. اصلاً یکی از چیزهایی که نزول رزق را بر انسان فراوان می‌کند و گشایش می‌دهد استغفار است. یادتان باشد استغفار را و آثار و برکات فراوانی دارد. فقط طلب مغفرت به خاطر گناه نیست؛ آثار مادی و معنوی باهم دارد.

 در یک روایتی است رسول خدا فرمودند: کسی که در روزی خود تأخیر و تنگی ببیند، مثلاً بگوید: خیلی وضعیت خراب است. نمی‌دانم چرا این‌طور شده. مدتی است من قبلاً اوضاعم بهتر بود. نمی‌دانم چرا الان این‌طور شده؟ اولاً خیلی از موارد را بدانید: بعضی را امتحان کردم و در افراد مختلف این‌هایی که وضعشان خوب بود، روزی‌شان خوب بود، یک‌دفعه کارشان تنگ می‌شود، گرفتار می‌شوند. نگاه می‌کنی می‌بینی نمازهای صبحشان خراب شده است. وضعیت نماز صبح به‌خصوص خراب شده است. نماز صبح را به‌موقع انجام بدهی یک‌مرتبه یک گشایشی در کار درست می‌شود. یک بخشش این است. این‌ها مربوط به اهل ایمان است، خب نصف عالم نماز نمی‌خوانند، به‌موقع هم روزی‌شان می‌رسد، خوب هم می‌رسد. آن‌ها را چه می‌گویی؟ آن‌هم جواب دارد. البته ما داریم با اهل ایمان صحبت می‌کنیم. آن‌هایی که خدا مورد خطاب قرار می‌دهد و ازشان کار می‌خواهد، دارند می‌گویند: من اگر دنیا را دادم به اهلش، دیگر شما باید با آن محاسبات من پیش بیایید.

اینجا رسول خدا فرمود: کسی که در روزی خود تأخیر و تنگی ببیند، چه‌کار کند؟ تکبیر «الله اکبر» زیاد بگوید. پیامبر اکرم دستورالعمل می‌دهد: کسی که در روزی خودش احساس می‌کند تأخیر افتاده، تکبیر بفرستد و از آن‌طرف کسی که غمش زیاد شد و اندوهش زیاد شد زیاد استغفار کند که استغفار غم را هم از بین می‌برد.

روزی‌رسان‌ها

این‌ها درس است که ما بفهمیم چه‌کار کنیم. بعضی وقت‌ها چیزی باعث می‌شود روزی انسان برسد و به‌موقع برسد. عوامل رساننده‌ی روزی. این هم مهم است. ما الان قائل به این هستیم که خدا ذو القوه المتین است، خدا هم تضمین کرده است. گفتید به اینکه تلاش بکنیم کار بکنیم تا یک روزی مقسوم به دستمان برسد، داریم تلاش می‌کنیم اما ما یک‌میلیون درمی‌آوریم اما خرج بیشتر است؛ چه‌کار کنیم روزی زیاد شود که دیگر یر به یر شود و مشکلی نباشد؟ رسول خدا فرمودند: روزی کسی که اطعام می‌کند سریع‌تر از فرورفتن کارد در کوهان شتر اثر می‌کند. کوهان شتر دنبه است که چربی دارد و کارد تا فروکنی تا آخر کارد فرو می‌رود. می‌گوید کسی که اهل انفاق باشد، اهل اطعام به دیگران باشد، فقرا را اطعام کند، ما به او روزیش را می‌رسانیم به‌سرعت.

کسی آمد گفت: آقا یا رسول‌الله دوست دارم من یک مقداری وسعت رزق داشته باشم و خدا هم کمک کرده. بالاخره خدا دارد به من می‌رساند ولی دوست دارم وسعت رزق داشته باشم. حضرت فرمودند: دائم الوضو باش. پیوسته در حال طهارت باش. این واقعاً مجرب است و خدای متعال توفیق داد بنده تقریباً می‌شود گفت از اول تکلیف تا حالا این را رعایت کردم تقریباً. حالا بعضی وقت‌ها نشد؛ اما هیچ سخنرانی، هیچ منبری، هیچ درسی، هیچ جلسه‌ای را بدون وضو نبودم. به حول و قوه‌ی الهی حتی جلسات کاری را سعی کردم با وضو باشم. خب این مجرب است؛ یعنی واقعا این خودش باعث توسعه‌ی رزق می‌شود.

حالا رزق هم همیشه مادی نیست. یک‌وقت با وضو می‌روی سر درس می‌نشینی، فهمت بیشتر می‌شود. هر چه را که بقیه طلبه‌ها نفهمیدند، تو می‌فهمی. رزق یک بخشش پول است. یک بخشش فهم است که خودش رزق الهی است. این‌که می‌فهمیم این‌که دوست خوب داریم، همسایه خوب داریم، زندگی این‌ها همه‌اش رزق است. حتی جاه و مقام این‌ها رزق است. یکی خوب استفاده می‌کند، یکی بد استفاده می‌کند. مسئولیت رزق است. خدا می‌گوید من تو را گذاشتم آنجا فرصت دادم که در این جایگاه که قرار گرفتی به مردم خدمت کنی. اگر این رزق را خوب استفاده بکند و خوب انفاق بکند، هی توسعه پیدا می‌کند، هی آن جایگاهش درست می‌شود.

حضرت فرمودند: زیاد صدقه بدهید تا روزی زیاد شود. کمک به برادر دینی روزی را زیاد می‌کند. این از امیرالمؤمنین است. یکی از چیزهایی که روزی را زیاد می‌کند، امانت‌داری است. امیرالمؤمنین فرمودند به اینکه امانت‌داری رزق را زیاد می‌کند، روزی را زیاد می‌کند. حرفی امانت است. بعضی‌ها اصلاً نمی‌توانند خودشان را نگه دارند یا مالی را حفظ بکنند.

 امانت‌داری هم بحث مفصلی است. مسئولیت امانت است. کسی که خوب امانت‌داری کند، خدا رزقش را زیاد می‌کند. یکی از چیزهایی که در اختیار ماست، عمر ماست. عمر ما امانت است. اگر کسی این امانت را خوب نگهداری کند، رزقش زیاد می‌شود. یکی از چیزهایی که در اختیار ماست، همین اولاد و فرزندان ما هستند. این‌ها امانت الهی‌اند. اگر این‌ها را خوب نگهداری کنی، خدا رزق تو را زیاد می‌کند. امانت فقط این نیست که حرفی به تو گفتند به دیگری نزن یا پولی به او دادند، خوب حفظش کنی. دایره امانت دایره بزرگی است. یا مثلاً صدقه؛ این‌ها مواردی است که رزق و روزی را زیاد می‌کند. حتی دعا کردن برای برادر مؤمن بدون اینکه مطلع باشد باعث می‌شود رزقت زیاد شود.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.