متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۶/۱۶
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
ای اهل ایمان خود و شما را به رعایت تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا همیشه از عملکرد خود راضی نیستند و به خود برای بهتر و بیشتر شدن اعمالشان نهیب میزنند. عرض کردم بر درب هفتم جهنم به نام سعیر سه جمله نوشته است که جمله اول راجع به محاسبه نفس است که فرمود: «حاسِبُوا نُفُوسَکُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا». پیش از آنکه خداوند به حساب شما رسیدگی کند، به حساب خودتان برسید.
در نوبت قبل راجع به اهمیت رسیدگی به اعمال و محاسبه نفس و تأکید خدای تعالی و رسول مکرم و ائمه علیهمالسلام و بهتبع آنان علماء بزرگوار نکاتی مختصر عرض شد که همه ما باید برای روز حساب آماده باشیم پس نباید از اعمال خود غافل باشیم. مؤمن حساب لحظهلحظههای عمرش را دارد و برای آنها بیبرنامه نیست و در آخر شب بررسی میکند که آیا طی برنامه عمل کرده است یا نه و اگر نقصی بود درصدد جبران آن خواهد بود.
رسول خدا فرمودند: در صحف ابراهیم آمده است که خردمند تا مادامیکه خردش از او گرفته نشده باید ساعاتی را برای خود در نظر بگیرد. زمانی برای مناجات با پروردگارش و زمانی برای محاسبه نفس و زمانی برای اندیشیدن در آنچه خداوند عزوجل به وی ارزانی داشته است و زمانی برای لذات حلال؛ زیرا این زمان کمکی است به آن سه زمان دیگر و مایه آسودگی و رفع خستگی دلها.
نکتهای عرض کنم و آن اینکه اولاً بدانیم قبل از آنکه خود ما مراقب خودمان باشیم خداوند متعال رقیب ماست. در آیه اول از سوره مبارکه نساء فرمود: «ان الله کان علیکم رقیباً». همانا خداوند مراقب شماست. یا آیه ۱۸ از سوره مبارکه ق که فرمود: «ما یَلفِظُ مِن قولٍ الا لدیه رقیبٌ عتیدٌ». هیچ کلامی نمیگوید مگر آنکه در کنار آن مراقبی حاضر و آماده است. بعد در همینجا امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه ۱۵۷ فرمودند: بدانید بندگان خدا که دیدهبانانی از وجود شما و جاسوسانی از اعضای بدن شما نگهبانان صادقی بر شما گماشتهاند که اعمال شما و شمار نفسهایتان را ثبت میکنند. نه سیاهی شب تار، اعمال شما را از دید آنها پوشیده میدارد و نه دروازه محکم و بسته، شما را از آنان مخفی میکند.
البته ما چون دچار غفلت و فراموشی میشویم، خیلی از اعمال خود را کاری که باید برایش پاسخ داشته باشیم نمیدانیم مثل همین حرف زدن، اصلاً توجه نداریم که بابا این حرف زدن ما کار ماست و حساب دارد؛ لذا خدای تعالی هشدار میدهد: «ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید». اینطور نیست که هرچه دلتان خواست گفتید کاری با شما نداشته باشند؛ اولاً همهاش ثبت میشود و ثانیاً باید پاسخگو باشی. برای همین مراقبه اهمیت دارد که هر چیزی را نگوییم تا محاسبهاش آسان باشد.
لذا لازمه اینکه انسان حسابی بینقص داشته باشد این است که مراقبهای کامل داشته باشد و به همه جوانب توجه کند. اگر خداینکرده غفلتی شد و خطایی سر زد بلافاصله با توبه و انابه جبران کند. نگذارد گناه روی گناه بیاید و انباشته شود و کار را بر خود سخت کند. گاهی همین تأخیر در توبه و جبران، انسان را دچار فراموشی میکند و آن خطا ترمیم نمیشود.
رسول خدا به اصحابشان فرمودند: آیا شما را به زیرکترین زیرکان و نادانترین نادانان خبر ندهم؟ اصحاب گفتند: بله یا رسول خدا. حضرت فرمود: زیرکترین انسانها کسى است که به حساب نفس خویش رسیدگى کند و براى پس از مرگ خویش عمل کند و احمقترین احمقها کسى است که تابع هواى نفس خویش باشد و پیوسته آرزوهاى خود را از خداوند درخواست کند.
کسی که محاسبه میکند اگر کم و کسر نداشت که چهبهتر، خدا را شکرگزاری میکند و طلب توفیق بیشتر و اگر کمبودهای مختلف خود را فهمید، اگر عاقل باشد به جبران اقدام میکند، با اعمال مستحب و انجام نوافل و استغفار و کارهای خیر. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: از خود مراقبی بر خود بگمار و از خویش برای آخرتت بهرهای برگیر؛ و فرمود: خدا رحمت کند کسی را که سخن حکیمانهای بشنود و پذیرایش شود و به راه راست فراخوانده شود پس به آن نزدیک گردد و کمربند راهنمایی را بگیرد و نجات یابد، پروردگارش را در نظر داشته باشد و از گناه خویش بترسد.
این ترس از گناه باعث میشود که شخص عمداً و متعمداً به طرف گناه نرود و درنتیجه محاسبه اعمالش آسانتر باشد. اینکه ما دائماً و در همه حال خدا را در نظر داشته باشیم ریشهاش همین است. امام صادق علیهالسلام فرمودند: از موعظههای خداوند تبارکوتعالی به عیسی بن مریم علیهالسلام این بود: ای عیسی، هر جا هستی مرا در نظر داشته باش. چه جمله پر اثری است. رعایت همین جمله انسان را به عصمت نزدیک میکند، چون هرچه گرفتاری داریم مربوط به وقتی میشود که از خدای تعالی غفلت میشود.
نکته پایانی اینکه اگر اهل محاسبه باشیم قطعاً دو روز ما یکی نخواهد بود. روایت معروف را همه شنیدهاید که امام صادق علیهالسلام فرمودند: هر که دو روزش یکنواخت باشد مغبون است و هر که فردایش بدتر از امروزش باشد فریبخورده است؛ و هرکه کاستیهای خود را جستجو نکند پیوسته در کاستی ماند و هرکه کاستیاش ادامه داشته باشد مرگ برایش بهتراست. خدای تعالی توفیق مراقبت دائم و محاسبه جدی و همیشگی به همه ما عنایت فرماید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا همانطور که مواظب زبان خود هستند مواظب قلم و نوشتههای خود هم هستند. مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۲۹۳ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «رَسُولُکَ تَرْجُمَانُ عَقْلِکَ، وَ کِتَابُکَ اَبْلَغُ مَا یَنْطِقُ عَنْکَ». پیامرسان تو بیانگر عقل تو است و نامهات رساترین چیزى است که از جانب تو سخن مىگوید.
فرستاده هر کس، پیام آن شخص را میرساند پس باید جهاتی در او رعایت شود. حضرت فرمود از همین فرستاده میشود فهمید عقل تو چه مقدار است. بعد نامه، خیلی روشن نشاندهنده عقل و روحیات شخص است چون قلم خود اوست. برخلاف کسی که پیام را میرساند چون ممکن است عمداً یا از روی اشتباه مقصود را نرساند، اما نامه اینطور نیست. خدای تعالی حفظ قلم و زبان را به همه ما عنایت فرماید.
قبل از بیان مطالب امروز عرض کنم خدای تعالی این دو ماه عزاداری را از همه قبول کند و نام همه ما در زمره سوگواران و عزاداران سیدالشهدا ثبت شده باشد؛ و این محرم و صفر را آخرین محرم و صفر ما قرار ندهد.
حلول ماه ربیع المولود را هم تبریک عرض میکنم. یکی از مناسبتهای این ماه ۸ ربیعالاول شهادت مظلومانه امام جوان ما پدر بزرگوار امام عصر امام عسکری علیهماالسلام است. راجع به زمان حضرت امام عسکری علیهالسلام و خفقان و سختیهایی که در دوره ۶ ساله امامتشان با آن مواجه بودند که یا در حبس بودند و یا اگر آزاد بودند ممنوعالملاقات و از معاشرت ایشان با دیگران جلوگیری میشد، در جلسات قبل نکاتی به عرض رسید.
در این نوبت هم چندجملهای عرض میکنم. حکام بنیعباس از وجود امام عسکری نگرانی داشتند از جهات مختلف، چون شیعه قدرت زیادی پیدا کرده بود و علویان با رهبری امام قدرتی بودند که میتوانستند بهراحتی ریشه بنیعباس را بکنند. یا غیر از فعالیتهای سیاسی امام و سخنرانیها و اعزام مبلغین به اطراف بلاد اسلامی، شیعیان هم اموال فراوانی را در اختیار امام قرار میدادند که قدرت ساز بود. مثلاً در یک نوبت حضرت صد هزار مثقال طلا را به نماینده مورد اعتمادش داد تا در ایام حج بین شیعیان و مستمندان تقسیم کند. یا جعفر کذاب برادر امام عسکری برای استفاده از قدرت این جایگاه به عبیدالله بن خاقان گفته بود اگر مقام برادرم را در اختیار من قرار دهی سالی ۲۰ هزار دینار به تو میدهم. احساس خطر دیگرشان این بود که میدانستند پدر آخرین حجت خدا که همه عالم را از عدالت پر میکند امام عسکری است، لذا طبق نقل سه نفر از خلفا عباسی درصدد کشتن حضرت بودند.
اموری شبیه این موارد که عرض شد باعث میشد که امام و شیعیان را در تنگنا قرار دهند. خلاصه تحمل حضور حداقلی امام را هم نداشتند. معتمد عباسی علیهاللعنه امام عسکرى علیهالسلام را توسط یکی از نزدیکانش با زهر مسموم کرد. امام چند روز در بستر بیمارى قرار گرفتند، معتمد برای رد گم کردن و اینکه مردم گمان کنند امام از بیماری رنج میبرند دائماً پزشکان را بر بالین حضرت مىفرستاد تا هم برای خودش وجههای کسب کند و هم اوضاع را زیر نظر داشته باشد و هم جانشین امام را شناسایی کند. مدتی نگذشت که تأثیر سم شدت پیدا کرد و در روز جمعه هشتم ماه ربیعالاول سال ۲۶۰ هجرى هنگام نماز صبح در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسید.
بعد از شهادت امام عسکری علیهالسلام امامت مهدی الامم حضرت صاحب العصر و الزمان بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه آغاز میشود. نکتهای عرض کنم و آن اینکه باید قدر امام و جایگاه امام را دانست و الا از وجودش محروم خواهیم شد. امام باقر علیهالسلام فرمودند: زمانی که خدای تبارکوتعالی بر خلقش خشم کند، ما را از مجاورت آنها دور کند؛ یعنی یکی از علل اصلی غیبت امام زمان سلاماللهعلیه، خشم خدا بر بندگان است. خدای تعالی کی بر بندگانش خشم میکند و یا چه عاملی باعث خشم خداوند میشود؟ اینها مسائلی است که باید دقت کرد.
ما خیلی برای فرج امام دعا و انابه میکنیم؛ اما آیا این دعاها بدون عمل تأثیری دارد؟ قطعاً ندارد. امام رضا علیهالسلام فرمودند: کسی که بىعمل دست به دعا بردارد، خودش را مسخره نموده است. اگر در این دوره غیبت برای فرج امام عصر دعا میکنیم باید فعالیت عملی برای ظهور هم داشته باشیم. نمیشود امام ما امام جهان و تمام ملیتها و زبانها و اقوام باشد و بخواهد تغییرات در جهان به وجود بیاورد ولی ما که دوستدار و عاشق او هستیم جهانی فکر نکنیم. مکتب تربیتی اهلبیت اینگونه است که انسانِ جهانوطنی تربیت میکنند و شخص را برای حضور در تمام عرصهها آماده میکنند و لذا امام عصر منجی همه جهان است.
نباید در شناخت امام و شناساندن امام کوتاهی داشت. توجه دارید که خدای تعالی نعمت امام را در اختیار مردم قرار داده است؛ اما مردم با نوع عملکردشان و نحوه برخورد با امام موجبات طولانیتر شدن غیبت را فراهم میکنند. مثلاً ببینید این مطلب چقدر ناراحتکننده است. عدهای از شیعیان به امام عسکری نامه نوشتند که مبالغی خدمت شما فرستادیم، بفرمایید که کجا خرج شده است؟ حضرت در جواب نوشت: اگر امامت یک امری است که از امام قبل به بعدی میرسد، پس چرا این سؤال را از اجداد من نکردید؟ چطور شما من را امام میدانید و این سؤال را میکنید؟ همین رفتار باعث شد که وسط اتاق پرده انداختند تا دیگر حضرت را نبینند و امام از پشت پرده جواب شیعیان را میدادند؛ یعنی با یک سؤال نابجا و نفهمیدن جایگاه امامت، محرومیت و غیبت از زمان امام عسکری شروع شد.
در زمان خود امام عصر که محرومیت توسعه پیدا کرد. نزدیک ۷۰ سال نواب خاص واسطه بودند که رسید به غیبت کبری و محرومیت و غیبت به بالاترین درجه رسید. اگر ما قدر نعمت را ندانیم و شکرگزاری درست نداشته باشیم این حرمان و غیبت و دوره انتظار طول خواهد کشید. چه باید کرد؟ بدانیم که همراهی و معیت با امام بصیرت و صبوری میخواهد و الا فقط حرف و گفتن اللهم عجل لولیک الفرج فایدهای ندارد.
امام عسکری علیهالسلام فرمود: مهدی من در این امت، بهمثابه خضر علیهالسلام است، او غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچکس در آن نجات نمییابد مگر کسی که خدای تعالی او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعای به تعجیل فرج موفّق سازد.
قصه حضرت خضر هم در سوره کهف در خاطر شریف شما هست که حضرت موسی طلب همراهی با ایشان را کرد و خضر علیهالسلام پاسخ داد: «اِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً * وکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَی مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً». نمیتوانی چون استطاعت در بصیرت و صبر نداری. پس وظیفه ما معلوم شد که در دوران غیبت باید استطاعت خودمان را هم در جهت صبر و هم بصیرت بالا ببریم.
امروز باید در مقابل مسائل فراوان داخلی و خارجی هم بصیر بود و هم صبور. در برابر دشمنانی که قصدشان هدم و نابودی و ریشهکن کردن اسلام و شیعه است باید استطاعت خود را بالا ببریم و صبوری کنیم. صبر مردم غزه را ببینید. از ۴۰ هزار نفر شهید گذشت اما همچنان بعد از ۱۱ ماه ایستادهاند و دشمن خود را بیچاره کردهاند.
صهیونیستهای بیچاره ولو دائماً جنگ را گسترش میدهند و این روزها کرانه باختری را وحشیانه تخریب میکنند و دنیای انساننما هم تماشا میکند، اگر امروز جنگ را کنار هم بگذارد در هر دو صورت بازنده است. حرکت اعتراضی که در داخله سرزمینهای اشغالی به وجود آمده و فروپاشی درونی صهیونیستها را جلو انداخته و امنیت داخلی آنان را به خطر افتاده، نتیجه صبر و مقاومت جبهه مقاومت است و به گفته خودشان فروپاشی از درون محقق شده و انشاءالله نتیجه نهائی بسیار نزدیک است.
خودشان میگویند سرطانی که اسرائیل داشته دیگر راهی برای درمانش نیست و این بیماری با سامانه گنبد آهنین یا دیوارهای حائل یا بمبهای هستهای نیز درمان نمیشود. از طرف دیگر چون صهیونیستها فشل بودن جامعه جهانی و نهادهای بینالمللی را درباره خود میبینند هر نوبت جنایت جدیدی مرتکب میشوند. متأسفانه تا سازمان ملل و مجامع بینالمللیِ ازایندست، وامدار صهیونیستها هستند و مثل گوینده خبر، دائم جنایات اتفاق افتاده را گزارش میکنند و تأسف میخورند و اقدام جدی ندارند و عملاً نشان میدهند که ذلیل سیاستهای آمریکا و بعض قدرتها هستند، کاری پیش نخواهد رفت؛ و ما از خدای تعالی میخواهیم دل اهل ایمان زودتر شاد شود و تا آن روز شعار ما مرگ بر اسرائیل است.
یکی از روزهای تاریخساز دوره معاصر ۱۷ شهریور سال ۵۷ بود؛ معروف به جمعه سیاه که حضرت امام از آن تعبیر به ایامالله کردند. فرمودند: از ایام خدایی بود که یک ملت، زن و مردش، جوان و غیر جوانش، بایستند و خون بدهند برای احقاق حق، این روز خدا است. ۱۷ شهریور «مِنْ ایام الله» است، باید متذکر باشید. باید یادآوری کنید این «ایّام الله» را. چنانچه کردید، از یاد نباید برود این «ایّام الله»، برای اینکه این ایاماند که آدم سازند.
حضرت آقا در بیانی فرمودند: «ببینید دشمن روی چه چیزی حساس است روی همان مطلب متمرکز شوید». در بحث جهاد تبیین باید ببینیم نقاط تمرکز دشمن کجاست و به چه چیزی اولویت داده است. در این سالهای اخیر یکی از موارد که خیلی به آن پرداخته میشود و القاء میکنند انقلاب ثمرهای نداشته تطهیر دوران تاریک و سیاه پهلوی و طاغوت است. پس باید این دوره را شفاف و صریح بخصوص برای نسل جوان تبیین و روشن کرد. روز ۱۷ شهریور به تنهائی جنایات ضد انسانی شاه را و از طرف دیگر، مقاومت و ایستادگی و شجاعت ملت ایران در مقابل ستمگران تا رسیدن به اهداف بلند اسلامی و انسانی را گزارش میکند.
البته ابعاد جنایاتی که شاه و مزدورانش علیه مردم انجام دادند کامل تبیین نشده و غیر از مستند ۵۰ دقیقهای جمعه سیاه که در سینماهای اروپا و آمریکا هم پخش شد، دستگاههای مربوطه کار فاخر و اثرگذاری تولید نکردهاند؛ اما سلطنتطلبان و خط تطهیر پهلوی با فریبکاری بااینکه قطعه ۱۷ بهشتزهرا سلاماللهعلیها، مدفن بدن مطهر شهدای آن روز است، تلاش میکنند القاء کنند اصلاً کشتاری در آن روز نبوده است.
مقدمات فرار شاه را همین روزها فراهم کرد. حوادث همین روز انسجام ارتش را به هم ریخت و در مقابل مردم ناتوان کرد. از آسمان و زمین بر روی مردم تیراندازی کردند و خیابانی که امروز به آن پیروزی میگویند آن روز پر از جسدهای بیجان شد. ۱۵۶ روز بعد از ۱۷ شهریور حکومت پلید شاهنشاهی با همت مردم و رهبری حضرت امام ساقط شد.
به فضل الهی از آن روز الهی تا امروز باوجود سختیها و مشکلات فراوانی که مستکبرین فراهم کردهاند در اراده محکم مردم انقلابی ایران خللی وارد نشده بلکه در دفاع از انقلاب و آرمانهای آن مصممتر شدهاند. نشانه آن این است که هنوز دشمنان انقلاب به اشکال مختلف مشغول توطئه و شیطنت هستند و مردم هم برای حفظ دستاوردهای انقلابشان در صحنه حضور دارند و از استقلال خود دفاع میکنند و حتی از شعارهای انقلاب که مهمترین آن استکبارستیزی و لعن بر شیطان بزرگ آمریکاست دست نکشیدهاند.
۱۹ شهریور وفات شخصیت انقلابی و بصیر این خطه، مجاهد مخلص آیتالله سید محمود طالقانی رحمه الله علیه است. درباره ایشان من از کلام حضرت آقا وام میگیرم که فرمود: «آقاى طالقانى اهل فکر نو، بر محور دین و با تمرکز بیشتر بر روى قرآن و نهجالبلاغه بود». بعد اضافه میکنند: «لکن همهى ابعاد شخصیت آقاى طالقانى بُعد روشنفکرى دینى نیست. یک بُعد مهم بُعد مبارزه است». یا فرمودند: «واضح بود که آدمى اهل درد بود و مىخواست مبارزه کند. لذا تبعات مبارزه را هم قبول کرد، زندان افتاد… واقعاً مؤمن بود. آنوقت همین ایشان، در مقابل امام تواضع مىکردند. من تواضع ایشان را در مقابل امام دیدم، هم در غیاب امام، هم در حضور امام».
درسی که ما از ایشان و همینطور از آیتالله مدنی دومین شهید محراب میگیریم که هم برای روحانیت و هم برای مردم الگوست ولایتپذیری و اخلاص در انجام وظائف، ندیدن خود و خدمت متواضعانه برای مردم است. شهید مدنی هم عالم بود و هم عامل، شخصیت خودساخته با قوت روح، عقیل، بصیر، دشمنشناس و سریعالانتقال، شجاع و صریحاللهجه بود. یکی از کسانی که در نجف بااینکه این کار سختی بوده که اعلام کنند امام مرجعیت دارد و یا اعلم است، ایشان بود. حضور ایشان و کنترل قصه فتنه خلق مسلمان در تبریز ولو با به خطر انداختن جان از برجستگیهای زندگی ایشان است. خدای تعالی هر دو بزرگوار را و شهدا ۱۷ شهریور و دیگر شهدا گرانقدر انقلاب و اسلام را بهرهمند از نعم بیکران و حشر با رسول خدا و اهلبیت بگرداند.
چند وقت قبل کلنگی را زدند در همین منطقه البرز جهت مسکن کوچک. به نظرم میرسد باید دقت بیشتری شود و تجدیدنظری باید صورت بگیرد. خیلی روشن است که صدمات و لطمات جبرانناپذیری به فرهنگ اسلامی و به بافت اجتماعی خواهد زد؛ و حتی مشکلات اقتصادی به وجود میآورد این قصه که بخواهند خانههای ۲۵ متری و ۳۰ متری بسازند با آن جهاتی که میخواهد در آن رعایت شود.
فقط اشاره کردم و اگر لازم شد در آینده توضیح بیشتری خواهم داد. قطعاً لازمه این کار، کارشناسی دقیق و همهجانبه است. رئیسجمهور محترم دائم به بحث کارشناسی تأکید میکنند؛ توصیه میکنیم که در این کار مجدداً تجدیدنظر شود و کارشناسی دقیقی شود. واقعاً فرهنگ جامعه و دین جامعه و مسائل مختلف اجتماعی را این کار برهم خواهد زد.
نکته بعد هم راجع به سفر چین بعضی از آقایان بود که بماند برای بعد.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾