درس اخلاق/ وصایای رسول خدا به ابوذر؛ جلسه شانزدهم

بهای عمر ما بهشت است؛ جز به بهشت آن را نفروشیم

کارشناس روابط عمومی ۰۸ شهریور ۱۴۰۳ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله جلسات درس اخلاق

با موضوع وصایای رسول خدا صلوات الله علیه وآله به ابوذر

جلسه شانزدهم – ۰۷/۰۶/۱۴۰۳

در وصیت‌های پیغمبر اکرم به ابوذر غفاری رسیدیم به حقوق الهی و نعمت‌های خدای تعالی که پیغمبر فرمودند: ابوذر حقوق خداوند متعال بیش از آن است که بندگان بتوانند به‌جا بیاورند و نعمت‌های او بیش از آن است که بندگان بتوانند بشمارند. حالا که نمی‌توانی این نعمت‌ها را شمارش کنی شب و روز توبه کن.

به همین مناسبت راجع به بخشی از نعمت‌های الهی صحبت کردم که نعمت است اما انسان به آن توجه ندارد مثل‌اینکه گرفتاری‌ها برای انسان نعمت است. یا نعمت ایمان و نعمت عقل.

یکی هم نعمت هدایت است. نعمت هدایت چیز کمی است که انسان راه را یاد گرفته باشد و مسیر را  فهمیده باشد و در آن مسیر حرکت کند به هدایت الهی؟!

ترس از خدا یکی از نعمت‌های الهی است

حتی ترس از خدا هم یکی از نعمت‌های الهی است. کسی که از خدا می‌ترسد با کسی که از خدا نمی‌ترسد خیلی فرق دارد. ما برای همین ترسی که از خدا داریم باید شاکر باشیم که خدایا در دل ما این ترس از خودت را انداختی. ترس از عقوبت کارها نعمتی است که خدا به ما داده است. چون اگر این ترس را نداشتیم معلوم نبود که کجا بودیم!  با سرعت می‌رفتیم به‌جایی که نباید برویم. جلوی ما را نسبت به ارتکاب خیلی از اعمال همین ترس از خدا می‌گیرد. دیده‌اید کسانی را که اصلاً به خدا و معاد و قیامت و حساب‌وکتاب باور ندارند و بندگی خدا را ندارند ‌می‌بینید که چه جنایاتی مرتکب می‌شوند. می‌بینید که چطور زندگی می‌کنند رفتارشان را می‌بینید با خودشان با خانواده‌شان و با جامعه.

یکی از نعمت‌های خدا تأخیر در استجابت دعا است

دیده‌اید وقتی دعا می‌کنیم دعایمان اجابتش به تأخیر می‌افتد؛ یکی از نعمت‌های خدا تأخیر در استجابت دعا است. ما چون مصالح خودمان را نمی‌دانیم و چیزی که به ذهنمان می‌رسد را همان را می‌خواهیم از خدا، بعد چون مصلحت خودمان را نمی‌دانیم دست به دعا هم برداشتیم انتظار داریم که خدا بلافاصله عملیاتی کند و اجابت کند اما خدا اجابت نمی‌کند. بعد از مدتی می‌بینیم چقدر خوب شد که اجابت نکرد. تأخیر در اجابت دعا خودش یکی از نعمت‌هایی است که باید شاکرش باشیم. بعضی از دعاها همان بهتر که اجابت نشود یا دیر اجابت شود.

شب و روز شاکر باش

خلاصه ما غرق در نعمت‌های خدا هستیم اما توجه نداریم. امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه به کمیل سفارشی دارد: ای کمیل تو هیچ‌گاه از نعمت و عافیت خدای عزوجل بی‌بهره نیستی در هیچ لحظه‌ای؛ پس در هیچ حال از ستایش و تمجید و تسبیح و تقدیس و شکر و یاد او دست برندار. «یَا کُمَیْلُ إِنَّکَ لاَ تَخْلُو مِنْ نِعَمِ اَللَّهِ عِنْدَکَ وَ عَافِیَتِهِ إِیَّاکَ فَلاَ تَخْلُ مِنْ تَحْمِیدِهِ وَ تَمْجِیدِهِ وَ تَسْبِیحِهِ وَ تَقْدِیسِهِ وَ شُکْرِهِ وَ ذِکْرِهِ عَلَى کُلِّ حَالٍ».

تا یادت می‌آید بگو الحمدالله. تا توجه می‌کنی بگو خدایا شکرت. عرض کردم اقل شکر این است که انسان بگوید الحمدلله رب العالمین. چون انسان برای هر نعمتی که به دستش می‌آید باید شکر کند. امام سجاد علیه‌السلام فرمود خدایا تو را چگونه شکر کنم چون توفیق شکری که به من می‌دهی که تو را شکر کنم خودش شکر دیگری می‌خواهد. لذا من حیرانم از شکر کردن تو. نمی‌توانم شکرگزار واقعی تو باشم.

پس چه‌کار کنیم؟ حضرات معصومین این را به ما یاد دادند و من هم مکرر برای شما عرض کردم. اول صبح و آخر شب اگر کسی بگوید الحمدلله آخر شب هم بگوید الحمدلله، در طول روز هر کاری که می‌کند که احتیاج به شکر دارد خدا برایش یک شکر می‌نویسد. البته در طول روز انسان یادش که بیفتد نام و ذکر خدا را باید بر زبان براند.

همه نعمت‌های خدا ابتدایی است؛ استحقاقی نیست

نکته‌ای را نباید غافل باشیم و آن این است که همه نعمت‌های خدا ابتدایی است؛ استحقاقی نیست؛ تفضل است. ما بندگان خدا استحقاق هیچ نعمتی نداریم؛ یعنی این‌طور نیست که ما مثل کارگری باشیم که کار می‌کند و مستحق اجرت است.

خدای تعالی به بندگانش نعمت می‌دهد اما این نعمت‌ها هیچ‌کدام استحقاقی نیست که من فلان کار را کردم یا مثلاً چون دو رکعت نماز خواندم خدا باید فلان نعمت را به من بدهد؛ این‌طور نیست. تمام نعمت‌های خدا ابتدایی است. تمام نعمت‌های خدا تفضل است. انسان هرگز طلبکار خدای تعالی نیست که چرا مثلاً فلان نعمت را به من ندادی و به فلانی دادی. اگر انسان موحد باشد همه‌چیز را از خدا می‌بیند؛ هم خودش را هم همه آن چیزی را که خدا به او داده. من خودم که برای خدا هستم؛ عبد و مملوک خدا هستم؛ «العبدُ و ما فی یده کانَ لِمولاه» عبد و هرچه که دارد برای مولایش است.

در آیه شریفه ۵۳ سوره نمل می‌فرماید: «وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللَّهِ» هر نعمتی که شما دارید همه از خداست. لذا وظیفه داریم همه نعمت‌های خدا را یاد کنیم؛ «وَٱذکُرُواْ نِعمَهَ ٱللَّهِ عَلَیکُم» نعمت‌هایی که خدا به شما داده است یاد کنید. در بعضی از دستورات دارد که این نعمت‌ها را با خودتان این‌طرف و آن‌طرف ببرید. لباس خوب، خوراک خوب، خودت را با این نعمت‌ها تزیین کن و به خیابان بیا. نعمت‌هایت را نشان بده؛ و بگویید که «هذا من فضل ربی» این از طرف خداست.

یاد نعمت‌های خدا مقدمه می‌شود برای یاد خدا

یاد نعمت‌های خدا می‌شود مقدمه برای یاد خدا. وقتی شما به نعمت توجه کردی به منعم هم توجه می‌کنی. وقتی حواست به نعمت بود به صاحب نعمت و دهنده نعمت هم توجه پیدا می‌کنی. مربوط به ماست.  کسی که به ما خدمتی می‌کند زود از او تشکر می‌کنیم. مثلاً کسی وقتی هدیه‌ای داده هر وقت آن را می‌بینیم می‌گوییم این را فلانی داده. یاد صاحب هدیه می‌افتیم.

ما این‌طور هستیم که دائم به نعمت‌ها فکر می‌کنیم که چرا کم‌وزیاد شده اما اگر انسان رشد کند آن‌وقت فقط به یاد نعمت نیست. به یاد صاحب نعمت است. انسان رشد کرده منعم را یاد می‌کند. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» دیگر یاد این نیست که من به شما فلان نعمت را دادم. این فقط نعمت‌های خدا را نمی‌بیند منعم را یاد می‌کند. خدا را یاد کنید تا خدا هم شما را یاد کند.

اگر کسی خدا را یاد نکرد خدا او را فراموش می‌کند

اگر به این مرحله که یاد خدا کنیم نرسیدیم، اگر همه حواسمان به سیب و گلابی باشد و منعم را یاد نکنیم چه می‌شود؟ کسی که ذکر ندارد مقابل ذکر نسیان است. مقابل یاد فراموشی است. کسی که یاد خدا نیست یعنی خدا را فراموش کرده است. فرمود «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ». یاد کنید مرا تا شما را یاد کنم. اگر خدا کسی را یاد نکرد یعنی خدا او را فراموشش کرده.

خدا چه کسی را فراموش می‌کند؟  کسی که دلش کور است کسی که چشمش کور است بصیرت ندارد. انسان‌های کور به مقصد نمی‌رسند.  کسی که خدا را یاد نمی‌کند قطعاً فراموش شده است. در حالت‌های عادی خود ما هم همین‌طور است. شما اگر کسی را یاد نکردی یعنی او را فراموش کردی.

اهل جهنم به خدای تعالی عرض می‌کنند:  خدایا ما در دنیا چشم داشتیم اما اینجا در قیامت کور هستیم. چرا این‌طور است؟ «قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنْتُ بَصِیرًا» آیه ۱۲۵ طه. در آیه بعدی خطاب می‌رسد که تو در دنیا ما را فراموش کرده بودی ما هم اینجا تو را فراموش می‌کنیم. «قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنْسَ» تو نشانه‌ها و نعمت‌های ما و آیات ما را و هرچه را که به تو دادیم یادت رفت. هرچه را که به تو دادیم ندیدی. کور بودی نسبت به آیات ما. کرات آسمانی را تسخیر کردی، به اعماق دریاها رفتی، موجودات را در چنبره قدرت خودت قرار دادی، به دیگران سلطه پیدا کردی، همه این‌ها را به اراده ما کردی، این‌ها را به حول و قوه من انجام دادی ولی من را فراموش کردی من هم امروز تو را فراموش می‌کنم.  چون در مقابل ذکر نسیان است. من هی به تو گفتم «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» یادم کنید تا یادتان کنم.  یاد نکردید من هم شما را فراموش می‌کنم.

گذران شب و روز یعنی عمر سوزی

«یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّکُمْ فِی مَمَرِّ اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ» ای ابوذر تو در گذر شب و روز هستی؛ یعنی داری عمر می‌سوزانی. «فِی آجَالٍ مَنْقُوصَهٍ» درحالی‌که اجل‌ها دارد کم می‌شود. بعضی‌ها را دیده‌اید دعا می‌کنند کاش این روز زود شب شود؛ این شب زود روز شود؛ درحالی‌که نمی‌داند دارد برای کوتاه شدن عمر خودش دعا می‌کند.

«وَ أَعْمَالٍ مَحْفُوظَهٍ وَ اَلْمَوْتُ یَأْتِی بَغْتَهً» کارها همه محفوظ است و  مرگ ناگهان می‌رسد. فکر نکن که به تو گزارش می‌دهند که تا سه روز بیشتر زنده نیستی. مرگ ناگهانی می‌آید. حتی فرصت نمی‌کنیم که چشم‌هایمان را ببندیم. لقمه در گلو باشد فرصت نمی‌کنیم قورت بدهیم. ایستاده باشد ایستاده می‌میرد.

هرچه بکاری همان را درو خواهی کرد

«فَمَنْ یَزْرَعْ خَیْراً یُوشِکْ أَنْ یَحْصُدَ زَرْعَهُ» هر کس که خیر کاشت کاشته خودش را درو می‌کند. گندم از گندم بروید جو ز جو. هر کس هرچه کاشت همان را درو می‌کند. نمی‌تواند جو بکارد بعد انتظار داشته باشد که گندم درو کند. «وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرّاً یُوشِکْ أَنْ یَحْصُدَ نَدَامَهً وَ لِکُلِّ زَارِعٍ مَا زَرَعَ» و هر کس شر بکارد پشیمانی درو می‌کند و هر کشتکاری همان را درو می‌کند که کاشته.

بهای عمر ما بهشت است؛ جز به بهشت آن را نفروشیم

اگر توجه داشته باشیم که عمر در حال سپری شدن است،  خاصیتش این است که کار و تلاش می‌کنیم و زحمت می‌کشیم تا از فرصت‌ها به بهترین نحو استفاده کنیم. عمر دارد می‌گذرد و اعمالمان هم که حفظ می‌کنند و بعداً به رخمان می‌کشند پس اعمالمان را زیاد کنیم. سرمایه سوزی نکنیم. سرمایه را از بین نبریم عمر ما سرمایه ماست؛ و این یک راه دارد که سرمایه را در امور سودبخش به کار بگیرید. بهای عمر ما بهشت است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: آیا آزادمردی نیست که این ته‌مانده غذای در دهان (دنیا) را به اهل دنیا واگذار کند؟! می‌گوید ته‌مانده غذا چون دنیا دائم از دست کسی به دست دیگری می‌رسد. برای جان‌های شما بهایی غیر از بهشت نیست. پس آن را جز به بهشت نفروش. حالا که سرمایه‌ات را داری می‌سوزانی در مسیری قرار بده که برایت ارزش‌افزوده داشته باشد. درازای این سرمایه‌ای که می‌سوزانی باید بهشت گیرد بیاید.

عمر ما ساعت‌ها پشت همین گوشی‌ها هدر می‌رود. بعضی‌ها با این زندگی‌شان را اداره می‌کنند؛ علم یاد می‌گیرند؛ کاسبی می‌کنند؛ درآمدزایی می‌کنند؛ اما یک‌وقت هست که مطالب بیهوده است که نه به درد دنیا می‌خورد نه به درد آخرت؛ این سوزاندن سرمایه است. به چنین آدمی که بهشت نمی‌دهند.

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.