متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۵/۲۶
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
بندگان خدا اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین کنترل زبان خودشان را در اختیار دارند و بیهوده سخن نمیگویند. جمله دومی که بر در پنجم جهنم نوشته شده این است که «وَ لاَ تُکْثِرْ مَنْطِقَکَ فِیمَا لاَ یَعْنِیکَ فَتَسْقُطَ مِنْ رَحْمَهِ اَللَّهِ تَعَالَى». گفتارت را در امور بیفایده به درازا نکشان؛ چراکه از رحمت خدا دور میافتی.
یکی از راههای اصلی مبارزه با شیطان لعین این است که انسان پرگویی نکند همانطور که نباید پرخوری کند؛ یعنی باید شکم و زبان را حفظ کرد. اگر این دو را مواظبت نکنیم و خوب مدیریت نکنیم شیطان بهترین و قویترین ابزار را برای انحراف و نابودی ما در اختیار گرفته است.
اگر شکم کنترل نشود شهوت از کنترل خارج میشود. و اگر زبان حفظ نشود نمیتوان چشم و گوش را نگه داشت؛ سرازیری و سقوط حتمی خواهد بود.
خدای تعالی برای سیر کمالی انسان و قرب به خودش و ورود به بهشت بنا بر آن چیزی که در حدیث شریف معراج بیان شده چهار شرط قرار داده است؛ که با انجام آنها بهشت را تضمین کرده است. آن چیزی که مربوط به ظاهر و اعضا است زبان و شکم است؛ و آن چیزی که مربوط به باطن و قلب است یکی مواظبت کردن بر این است که شیطان نتواند با وسوسه قلب را تسخیر کند و توجه بر اینکه خداوند حاضر و ناظر بر همه اعمال ماست.
آن چیزی که مهم است این است که غیر از شکم باید زبان را کاملاً در اختیار قرار داد و حفظ کرد و الا با آن بیانی که بر سر در جهنم نوشته شده از رحمت خدا دور میشویم.
زبان کاملاً در اختیار انسان است؛ یعنی اینطور نیست که بدون اراده صاحبش به حرکت درآید. حتماً گوینده قصد میکند و مطلبی را میگوید؛ حتی کسانی که حرف بیربط میزنند با قصد میزنند. پس بهراحتی میشود جلوی زبان را گرفت و آخرت را حفظ کرد.
البته افرادی که وامدار کسی نیستند و زندگی بیتکلفی دارند، برای مخارج زندگیشان و اموراتی که دارند دست به دامن دیگران نیستند، زبانشان آزاد است؛ از حق و مظلوم بهراحتی دفاع میکنند. هر جا هم لازم باشد که سکوت کنند سکوت میکنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: زبانت را نگهدار زیرا نگهداشتن زبان صدقهای است که برای خودت میدهی؛ یعنی خود سکوت صدقه است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: زبان درندهای است که اگر رها شود گاز میگیرد. بعد در تعبیر خاصی فرمودند: هیچچیز بهاندازه زبان سزاوار زندانی شدن طولانیمدت نیست.
خلاصه اگر کسی بخواهد از گناه اجتناب کند باید برای خودش حریم قرار دهد. دیدهاید کسی را که لب پرتگاه وقتی دارد حرکت میکند چون میترسد بیفتد با فاصله از لبه پرتگاه حرکت میکند؛ بنابراین اگر کسی قصد واقعیاش اجتناب از گناه است باید از مقدمات آنهم دوری کند. از بعضی از مباهات فاصله بگیرد و ترک کند تا در امان بماند.
مثلاً اگر میخواهد مبتلا به دروغ و غیبت و تمسخر و امثال اینها نشود باید زبان خودش را از سخنانی که احتمال دروغ در آن میرود هم حفظ کند. سعی کند هیچ حرفی را بدون تفکر و توجه نزند.
رسول خدا فرمودند: همانطور که در حفظ پول و سکههای طلا میکوشی در نگهداری زبانت نیز بکوش. انسان برای نگهداری پولهایش چقدر بهزحمت میافتد! اما حفظ زبان را که مورد تأکید خدا و اولیا دین است که برای حفظ آن بهوسیله دندانها و لبها خدا حفاظ گذاشته هیچ اهمیت نمیدهد.
حرف عادی زدن و اختلاط با دیگران داشتن خوب است و جزو آداب اسلامی است و این ارتباطها باید باشد؛ اما فاصله به گناه افتادن و سقوط با زبانی که در اختیار نیست خیلی کم است.
در همین صحبتهای معمولی یکدفعه حرف دیگران پیش میآید میشود غیبت و تهمت و … یعنی گناه کبیرهای که از هفتاد زنای با محارم در خانه خدا زشتتر است.
انسان با بیتوجهی در این جهنم میافتد لذا مراقبه اهمیت دارد. دائماً انسان باید کشیک بکشد. تا لازم نشده سکوت بهترین حالتی است که باید داشته باشیم که اولیا خدا همینطور بودند و هستند.
حضرت امام رضواناللهعلیه، علامه طباطبایی، خیلی از این بزرگان را من دیدم در محضرشان که مینشستیم تا لازم نمیشد صحبت نمیکردند. من یکوقتی خدمت آیتالله خوشوقت بودم حدود ۲۰ دقیقه ۲۵ دقیقه که در اتاق کنار ایشان نشسته بودم سکوت بود.
الان در این فضاها افراد بهراحتی و بدون هزینه برای خودشان جهنم درست میکنند. اخبار کذب و حرفهای بی سند را نشر و توسعه میدهند؛ و گاهی آبروی افراد را از بین میبرند و هیچ به آخرت خودشان توجه ندارند.
اگر حرفی زده میشود باید در مسیر تعالی انسان و خوشنودی خدای تعالی باشد. اینکه مثلاً کسی با سخن گفتنش دو نفر دو گروه دو قبیله باهم آشتی کنند خیلی خوشحال میشود. گفتن از توحید، شمارش نعمتهای الهی، چقدر اینها مفید است و باعث تقرب به خدا میشود. معرفت انسان را بالا میبرد.
اگر خدا این نعمت را داده که از آن استفاده کنیم پس در همین مسیر استفاده کنیم. خلاصه اینکه زبان این عضو را در راه خیر خرج کنیم و حرامش نکنیم؛ و الا زبانی که کنترل نشود مثل اسب چموشی است که رم کرده باشد اصلاً قابلکنترل نیست و چیزی جز آسیب نصیب صاحبش نمیکند.
انسان از اول باید سعی کند زبانش را در اختیار داشته باشد و مهار کند. هر جملهای که میخواهد بگوید اندیشه کند که جمله بهجایی است یا نابجاست. از زیادهگویی و افراط در گفتار باید پرهیز کرد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین اهل ستیز و ستیزهجویی با دیگران نیستند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۲۹۰ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «مَنْ بَالَغَ فِی الْخُصُومَهِ أَثِمَ، وَ مَنْ قَصَّرَ فِیهَا ظُلِمَ، وَ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَتَّقِیَ اللَّهَ مَنْ خَاصَمَ» هر کس در دشمنی پافشاری کند گناهکار است. و هر کس کوتاه بیاید ستمکش است. و هر کس با دیگران در ستیزد نمیتواند پرهیزکار باشد.
حضرت به دو حالت افراطوتفریط ستیزهجویی اشاره کردند. زیادهروی در کشمکش میشود جور که گناه است. کوتاه آمدن بیشازاندازه میشود ستم پذیری و این هم گناه است. البته کسی بخواهد به روش اعتدال عمل کند خیلی سخت است. این روایت توضیح بیشتری دارد به همین مقدار کفایت میکنم. خداوند کمک کند که در همه حال طبق فرامین الهی عمل کنیم.
امروز بیست و ششم مرداد است؛ سالگشت بازگشت آزادگان عزیز به کشورمان در سال ۱۳۶۹ را به همه آزادگان تبریک عرض میکنیم. سختیها و مرارتها و غربتهایی که کشیدند قابل وصف نیست. خاطراتی که میگویند بسیار درسآموز است. توصیه میکنم بهخصوص جوانها با این عزیزان ارتباط بیشتری داشته باشید تا حماسههایی که بیان میکنند در ذهن شما قرار بگیرد و این حماسهها ماندگار بماند.
درسهایی که از تاریخ گرفته میشود را باید دائم مرور کنیم تا دوباره دچار خسارت نشویم. یکی از جریانها جریان ملی شدن صنعت نفت است. در ادامهاش هم کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ واقع شد؛ برای برگرداندن شاه فراری به ایران.
بعد از جنگ جهانی دوم اتفاقاتی افتاد که نتایج آن در حوزه بینالملل خودش را نشان داد؛ مثل حضور پررنگ آمریکا در مستعمرات اروپا که دیگر توان ادارهاش را نداشتند. اروپاییها دیگر نمیتوانستند کاری کنند و آمریکا آمد دست انداخت روی آنها؛ یعنی استکبار جهانی از دل استعمار جهانی بیرون آمد و خارج شد.
یکی هم سلطه بر منابع نفتی بود که محور معاملات و معادلات جهانی شد؛ بنابراین برای اینکه منافع خودشان را از دست ندهند و بتوانند بر درآمدهای بیکران نفت سلطه داشته باشند و ویرانههای جنگ دوم جهانی را هم جبران کنند، باید نمیگذاشتند تا ایران برای کشورهای دیگر منطقه الگو شود؛ لذا با ملی شدن نفت در ایران مقابله کردند و نگذاشتند تا نهضت موفق شود.
برای این کار آمریکا و انگلیس طرح کودتا را ریختند. در داخل کشور هم اوضاع کاملاً بههمریخته بود و بیگانگان نفوذ داشتند و عواملی که میتوانستند قدرت سیاسی به وجود بیاورند را از صحنه خارج کرده بودند؛ علما و دانشجویان از صحنه خارج بودند. امور دینی و متدینین هم طرد شده بودند. اتحاد از بین رفته بود؛ و از همه مهمتر به آمریکا اعتماد کرده بودند. کسانی که نباید اعتماد میکردند اعتماد کردند.
حضرت آقا فرمودند مصدق یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیه به آمریکا بود. در مقابل دشمنی انگلیسها فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصه بینالمللی داشته باشد. این پشتیبان آن روز ازنظر او آمریکا بود. به آمریکاییها اعتماد کرد. امید او به آمریکاییها بود. بعد حضرت آقا مطالبی را فرمودند و بعد فرمودند: مصدق اعتماد کرد و کتکش را هم خورد.
این جریان و دهها مورد دیگر در دوران انقلاب اتفاق افتاده است. مردم ما را کاملاً به این باور رسانده است که اعتماد به آمریکا یعنی قبول خفت و عقبماندگی. اعتماد به آمریکا یعنی قبول تاراج منابع ملی و از بین رفتن استقلال در همه زمینهها.
جنایات آمریکا در حق مردم ایران را نمیشود به این سادگیها از خاطرهها برد. آنها که آمریکا را روتوش و تبلیغ میکنند دنبال چه چیزی هستند؟ مردم دنیا دارند میبینند همینالان چگونه سران سیاهدل آمریکا از درون کاخ بهظاهر سفید خودشان به سگ دست آموزش دستور حمله به مردم بیگناه و قتلعام آنها را میدهد. بر روی مدرسهای که خودشان محل امن اعلام کردند، بمبهای هدایتشونده و فسفری میریزند و انسانهای مظلوم ولی صبور و غیور را میکشند و میسوزانند. و غزه و حماس را که در حال دفاع از خودشان هستند و تا امروز ۴۰ هزار نفر کشته دادند اینها را تروریست معرفی میکنند.
بعد در داخل کشور یک عده بزدل واداده غربگرا همصدا با بعضی کشورها توصیه میکنند که به جنایاتی که در داخل کشور اتفاق افتاده واکنش نشان ندهید؛ دنبال پاسخ نباشید چون هزینهبردار است.
ای ترسوهای بزدل اگر پاسخ ندهیم یعنی تسلیم شویم و ذلت را بپذیریم این یعنی عقبگرد. آنهم عقبگرد غیر تاکتیکی که نتیجهاش غضب الهی است؛ که رهبر معظم انقلاب در جلسه کنگره شهدای کهکیلویه کاملاً تبیین کردند البته بحث ایشان مربوط به این قصه نبود. بعضیها آوردند با اینجا تطبیق کردند. ایشان دارد آینده را میگوید. اصلاً مربوط به امروز و فردا که قطعاً آن اتفاق خواهد افتاد و انتقام گرفته خواهد شد نیست؛ مربوط به مسائل پیش رویی است که اتفاق خواهد افتاد احتمالاً و بعضیها شاید شروع کنند به حرف زدن که عقبنشینی کنیم.
عدهای پیادهنظام دشمن هستند و ایجاد ترس و هراس میکنند تا مردم و مسئولین از خواستههای به حقشان منصرف شوند. خود رژیم صهیونیستی اعتراف به وحشت و ترس کرده است. زندگی آنها بههمخورده. هرلحظه منتظر خبری هستند. نخستوزیر سابقشان از فروپاشی اقتصادشان میگوید و اینکه نمیتوانند در مقابل ایران امنیت خودشان را حفظ کنند. بعد یک عده حرفهای نامربوط میزنند.
آمریکا و کلب معلَّم او اسرائیل پلید بدانند که فعلاً در دام جنگ روانی ایران گرفتارند و عنقریب و در زمان مقتضی با صداهای مهیبی که خواهید شنید خانههای عنکبوتی شما به لرزه افتاده و ویران خواهد شد؛ اما تا آن روز صدای لعن بر آمریکا را از مصلی کرج بشنوید.
همان کسانی که با مزدوری در داخل کشور ترس را القا میکنند، امور دیگر را تضعیف و خود تحقیری را القا میکنند؛ مثل جریان ورزش قهرمانی که انجام میگیرد، امروز لال هستند و حرف نمیزنند.
در همین جریان المپیک که برای ایران افتخار شد و ورزشکاران مدالهای خوبی آوردند -که باید به همه آنها و مربیانشان خدا قوت عرض کنیم- اینها دیگر دراینباره حرف نمیزنند و لال هستند. با همه سختیهایی که در داخل کشور وجود دارد این چند ورزشکار غیور و متعهد ایران را با ۱۲ مدال ۶ رتبه بالا آوردند. شش پله در المپیک صعود دادند. بالاتر از سوئیس و بلژیک و تعداد زیادی از کشورها شدیم. ۱۱۵ کشور اصلاً مدال نیاوردند. ایران بهتنهایی به مجموعه ۶ کشور مدال آورد؛ یعنی شش کشور مدالهایشان را جمع کنند میشود اندازه مدالهای ایران؛ اما لال هستند تا در اینجا دیگر حرف نمیزنند.
اگر بخواهیم از افتخاراتی که جوانان غیور و متعهد ایران اسلامی رقم میزنند سخن بگوییم ساعتهای خطبه طولانی خواهد شد. همین روز ۳۱ مرداد روز صنعت دفاعی نامگذاری شده؛ که قطعاً از بیانات برادر بزرگوارمان جناب سردار ابن الرضا قبل از خطبهها بهره بردید؛ و نکات لازم را ایشان مفصل بیان کردند. من فقط اشارهای از باب انجاموظیفه میکنم.
علت نامگذاری صنعت دفاعی در روز سی و یکم این بود که بعد از جنگ و ادغام وزارت دفاع و سپاه پاسداران و ایجاد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، مسئولیت مستقیم طراحی و تولید و خرید تسلیحات و تجهیزات نیروهای مسلح را به عهده گرفت؛ و به برکت همین صنعت امروز ایران با اقتدار کامل در منطقه و بینالملل حضور دارد و زبان قلدرهای عالم را قطع کرده است؛ و عمق راهبردی خودش را هم گسترش داده است.
این از حقوق مسلم کشور است که توان دفاعی و تهاجمی خودش را بالا ببرد. در این دنیایی که زورگویان و سلطهگران با تمام توان و با بیوجدانی تمام همه مرزهای انسانی را از بین بردند و به هیچ اصلی پایبند نیستند باید توانمند بود. لذا توسعه صنایع دفاعی بازدارندگی لازم را به وجود میآورد؛ و تا دشمن این بازدارندگی را احساس نکند امنیت تأمین نخواهد شد.
نکته زیبا و مهم اینجاست در کار عزیزانمان که توان دفاعی کشور را این جوانان غیور و عزتمند و متعهد و با ایمان با اتکا به توان داخلی و کاملاً بومی ایجاد کردند. نهفقط در بحث نظامی در پزشکی هم همینطور است؛ که همین روزها روز پزشک هم هست. به خانواده اطبا و پزشکان تبریک عرض میکنم.
اینها را باید قدر دانست و شاکر خدای تعالی بود که خداوند چنین نعمتهایی را در اختیار ایران اسلامی قرار داده است. نباید عقبنشینی کرد؛ که یک نوع عقبنشینی هم نادیده گرفتن ارزشها و آرمانهای انقلاب است. رئیسجمهور محترم فهرستی از افرادی که توانایی وزارت دارند را به مجلس بهعنوان دولت وفاق معرفی کرده است؛ که ترکیب افراد به عنوانی که ایشان به این ترکیب داده نزدیک است. باید تشکر کنیم از اهتمام ایشان برای اینکه سخنی را که گفتند در حال انجامش هستند. این وظیفه ایشان بوده و کارش را انجام داده.
ازاینجا به بعد وظیفه مجلس شروع میشود. نقش حساستر و مهمتری هم متوجه مجلسیان است. باید تعامل حداکثری داشته باشند اولاً. بالاخره باید دولت تشکیل شود و کارها روی روال بیفتد و مسیر خودش را طی کند؛ و زودتر این چرخ فعالیت خودش را آغاز کند و مسیری که شهید خدمت شروع کرده بود وقفه در آن ایجاد نشود.
از آنطرف مجلس وظیفه قانونی هم دارد؛ اختیاراتی هم دارد؛ که آن اختیارات و وظایفی که دارد را باید توجه کند. بالاخره بعضی از این افراد در مسائل مهمی که در کشور واقعشده و منافع ملی را در معرض خطر قرار داده بود نقش داشتند و کمک کردند و بعضاً مباشر بودند. در قصه فتنه در قصه خود مجلس ششم و امثال اینها؛ درنتیجه اگر توبه هم کرده باشند توبهشان عندالله انشاءالله پذیرفته است؛ اما طبق بیان شاخصهایی که امامین انقلاب به ما دادند نباید در مسندهای حساس قرار بگیرند. اینجا دیگر جای مصلحتاندیشی هم نیست مطلب کاملاً روشن است.
چند وقت قبل حضرت آقا ضمن بیان شاخصها که مثلاً پاکدست باشند، سابقه سوء نداشته باشند، روی این نکته تأکید کردند که «میداندار اقتصاد و میداندار فرهنگ و تولید و سازندگی باید از بن دندان به جمهوری اسلامی و نظام اسلامی معتقد باشد» این یک قاعده است. همین شاخص مهم را مجلس خوب در نظر داشته باشد. از اهداف و ارزشهای انقلاب عقبنشینی نکند؛ و الا در دل کار هزینههای خود مجلس بالا خواهد رفت.
سی و یکم مرداد روز جهانی مسجد است. لازم است چندجملهای راجع به مسجد عرض کنم. البته مطالبی که در این سالها راجع به مسجد گفتهام یک کتابچه شده است.
امروز به تعبیر رهبر معظم انقلاب ایمان و امید مردم را شیاطین نشانه رفتهاند. از هر سمتی حمله میکنند؛ چون از ایران و انقلاب اسلامی ضربه خوردهاند؛ بنابراین صحنه صحنه جنگ و مبارزه است. همه باید واقعیت این میدان را خوب درک کنند که در معرض حملات پیدرپی دشمنان هستند تا در یک نبرد ادراکی و شناختی حریف خودشان را بتوانند از پا دربیاورند؛ بنابراین هیچکس نباید دچار غفلت شود.
حالا در این جنگ باید قرارگاه داشته باشیم؛ سنگر هم باید داشته باشیم. این قرارگاه و سنگر را باید خوب بشناسیم. در قرارگاه کارهایی مثل فرماندهی و طراحی عملیات و آمایش سرزمین و سازماندهی و پشتیبانی و لجستیک و کذا و کذا انجام میشود. سنگر خط مقدم است. در میدان مبارزه سنگر اول کار است.
حضرت آقا فرمودند نماز جمعه قرارگاه است؛ و حضرت امام رضوان خدا بر او فرمودند مسجد سنگر است؛ سنگرها را حفظ کنید. اگر این سنگر تخریب شود تضعیف شود نتیجه جنگ تغییر خواهد کرد. سنگربانان اصلی این سنگر! آقایان علما و روحانیان بزرگوار توانمند عالم بصیر کوشا و جهادی! به سنگرهای خودشان برگردند. ما الان کمبود داریم. تا سنگر مسجد حفظ نشود بقیه سنگرها بهخوبی حفظ نخواهد شد.
از صدر اسلام تا امروز پایگاه دینی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی حتی اقتصادی و نظامی به اهمیت مسجد نداشتهایم. حضرت آقا فرمودند: «مساجد پایگاه اجتماع، مشورت، مقاومت، برنامهریزی و حرکت اجتماعی و فرهنگی است». میبینید که چقدر این بیان تکلیف ساز است؛ هم برای نمازگزاران هم ائمه مساجد. بیاهمیتی و کاستی در استفاده از این ظرفیت عظیم در این دوران جنگ ترکیبی بههیچوجه پذیرفته نیست.
مرحوم شیخ طوسی در کتاب امالی خودش حدیثی دارد. راوی میگوید از حضرت صادق علیهالسلام شنیدم که مساجد به پروردگار عالم از همسایگانی که در آن شرکت نمیکنند شکایت میکنند خطاب رسید که به عزت و جلالم سوگند در صورت استخفاف به مساجد (با نرفتنتان مسجد سبک شود، امام با بیتوجهیاش به وظیفهاش مسجد را سبک میکند، فرقی نمیکند چه امام، چه مأموم، چه هیئتامنا، چه خادم، بعضی وقتها خادم آفت مسجد است؛ بعضی وقتها هیئتامناها آفت مساجد هستند) یک نماز از آنان را قبول نمیکنم و آنان را به عدالت در بین مردم آشکار نمیکنم و به رحمتم نمیرسند و در بهشت مجاور من نخواهند بود.
کسی که مسجد را خفیف میکند از رحمت خدا فاصله میگیرد. بعد میبینیم عدهای مسجد را خفیف و تضعیف میکنند؛ با انحصاری کردن که ما ساختیم؛ ما خرج کردیم؛ ما داریم پول میدهیم؛ و از اینجور مسائل. مگر مسجد ملک کسی میشود؟! هیئتامنا هم معین امام در پیشبرد کارهاست؛ نه مالک مسجد؛ نه مالک امام. هیچکس حقی نسبت به مسجد ندارد. حتی کسی که مخارجی را تحمل کرده برای ساخت و بنا و اداره مسجد حقی برایش درست نمیشود؛ ثوابی دارد که خدا به او خواهد داد.
باید این سنگر در محلات به جایگاه اصلی خودش برگردد. اهتمام خود اهالی محل را میخواهد. دوستان به امور مساجد کمک کنند تا این مهم انجام شود. دستگاههای دیگر هم اگر میخواهند خدماتی داشته باشند از طریق امور مساجد اقدام کنند. الان خود دستگاهها بعضاً باعث گرفتاری میشوند در بعضی موارد.
امروز مساجد ما باید مرکز تعلیم و تعلم و تربیت و اخلاق و فرهنگ باشد. حد مساجد ازنظر اسلام حد مدرسه و دانشگاه است. هم باید افراد تعلیم ببینند هم باید پرورش پیدا کنند.
در مسجد است که روحیه مقاومت پرورش پیدا میکند. الان غزه را ببینید. فرزند مسجد و قرآناند. بچه کوچک هم در مصیبت میگوید حسبی الله. این را از روی باور میگوید. ما کجا اینطور تربیت پیدا کردیم! در مسجد است که این روحیه مقاومت پرورش پیدا میکند و اخوت اسلامی و اتحاد ایمانی در جامعه شکل میگیرد.
حضرت آقا در بیانیه گام دوم هفت مأموریت را شماره کردند. همه آنها بهخصوص سبک زندگی اسلامی و معنویت و اخلاق را مساجد باید به عهده بگیرند. برای آینده ایران افراد مؤمن و متعهد باید در مساجد پرورش پیدا کنند. بعد در دانشگاه و مراکز علمی تخصص لازم را فرابگیرند تا مؤثر به حال خود و جامعه باشند.
جوان مسجدی دلسوز مردم و ارزشهای الهی و انقلابی است. جهادی کار میکند و خفیف المؤونه است. کمتوقع است. مکرر عرض کردیم اگر مساجد آباد شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. بیگانگان را ببینید به این ظرفیت بزرگ توجه دارند و سعی میکنند به انواع حیل و بهانه مسجد را از کار بیندازند. الان قضایایی که این روزها در جریان است در انگلیس را ببینید. از ترس اینکه بریتانیا اسلامی شود رسماً مسلمانها را متهم میکنند و درخواست حمله به مساجد دارند. به دنبال از بین بردن این نماد هستند. مسجد مهم است و همه در احیای خانه خدا باید کوشا باشیم.
در نوبت بعد انشاءالله با قید حیات راجع به اربعین این قدرتنمایی نرم شیعه صحبت خواهم کرد؛ که این سیل جمعیت که با آرمانهای امام حسین علیهالسلام تجدیدعهد و پیمان میکنند یعنی میگویند ما مثل امام حسین علیهالسلام که فرمود «مثلی لا یبایع مثله؛ مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند» هرگز با مستکبرین عالم دست دوستی و بیعت نمیدهیم و حاضریم مثل حسین کشته شویم ولی بیعزت نشویم. لذا میبینید که چگونه با اربعین مستکبرین عالم مخالف هستند.
امام صادق علیهالسلام فرمود: هرکس بهقصد زیارت حسین علیهالسلام از خانه خارج شود اگر پیاده باشد به هر گامی که برمیدارد برایش یک کار نیکو نوشته میشود و یک کار بد از او محو میشود و چون در حرم مطهر قدم برمیدارد خدا او را از رستگاران و نجاتیافتگان مینویسد؛ و چون آیین زیارت را بهجای آورد خداوند او را از رستگاران نویسد؛ و چون قصد بازگشت کند فرشتهای نزد او آید و گوید رسول خدا به تو سلام میرساند و میفرماید که کار را از سر بگیر که همه گذشتهات آمرزیده شد. این برای کسی است که پیاده به کربلا میرود و برمیگردد چقدر ثواب بالاست.
راوی از امام صادق سؤال میکند چه ثوابی دارد کسی که پیاده به زیارت حسین علیهالسلام میرود؟ حضرت فرمود: برای هر قدمش یک حج و یک عمره مینویسند.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾