سلسله جلسات دهه اول محرم 1446؛ شب اول

مسیر، هدف، راهبرد، فرهنگ و مکتب، حسین علیه‌السلام و امام عصر ارواحنا فداه یکی است

کارشناس روابط عمومی ۱۷ تیر ۱۴۰۳ ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله جلسات سخنرانی دهه اول محرم ۱۴۴۶

جلسه اول – ۱۶/۰۴/۱۴۰۳

حلول ماه عزا و سوگواری سرور و سالار شهیدان حسین بن علی سلام‌الله‌علیهما را به شما تسلیت عرض می‌کنم. امیدوارم که  در این روزها و شب‌هایی که به نام امام حسین علیه‌السلام  سیاه می‌پوشیم و عزاداری می‌کنیم، برای همه ما ذخر و ذخیره برای زمانی که احتیاج به این اشک‌ها و گریه‌ها و عزاداری داریم بشود ان‌شاءالله.

مثل ماه مهر

ایام شهادت امام که می‌رسد مثل اول ماه مهر است؛ که شروع سال تحصیلی است و دانش آموزان وارد مدرسه می‌شوند تا یاد بگیرند و تحصیلات خودشان را تکمیل کنند.  مدرسه حسینی و مکتبخانه امام این حال را دارد؛ فضای جدیدی پیدا می‌کند و هرکسی با سلیقه‌ای که دارد و گرایشی که دارد دنبال گمشده خودش است؛ اعم از علمی و معرفتی و اخلاقی و سیاسی و اجتماعی و ده‌ها عنوان دیگر که آن‌ها را در زیر خیمه امام حسین دنبال می‌کند و با سوارشدن بر کشتی هدایت و نجات امام علیه‌السلام خودش را به مقصد می‌رساند.

کربلا یک حادثه‌ای در قطعه‌ای از تاریخ نیست؛ یک فرهنگ است

کربلا یک واقعه و حادثه‌ای در قطعه‌ای از تاریخ نیست که امامی همراه یارانش در مقابل طاغوت ایستاده و بعد با بدترین وضعیت به شهادت رسیده؛ کربلا یک مکتب است؛ یک فرهنگ است. درس‌های فراوانی دارد. از هر منظری و دیدگاهی هر کس با سلیقه‌ای که دارد وارد شود بهره‌ها می‌برد. دریای عمیقی است که هرکسی به‌اندازه فهمش و ظرف وجودی‌اش وارد این دریا شود درّ و گوهر و جواهر گیرش می‌آید.

اگر کسی اهل عرفان و معرفت و عشق و محبت الهی باشد، اگر کسی به دنبال مسائل اجتماعی و جامعه‌شناسی باشد، کربلا مجموعه‌ای از این معارف را دارد. کسی که به دنبال مسائل علمی باشد، مسائل اخلاقی و مسائل فقهی باشد که خود کربلا و عاشورا مباحث فراوان فقهی دارد که برای فقها طلاب علوم دینی و آن‌هایی که دنبال می‌کنند مثل حقوقدان‌ها مباحث فراوانی دارد؛ مثل بحث جهاد ازنظر فقهی که جهادی که امام حسین کرد ابتدایی بود آیا یا دفاعی بود؟ و اصلاً این حرکت چه بود؟ بحث امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر ازنظر فقهی، بحث نماز مسافر، بحث نماز خوف و مباحث مختلف فقهی که دارد؛ و مباحث مختلف اجتماعی و فرهنگی فراوانی هم دارد. گذشته از اینکه فضائل اخلاقی و مکرمت‌های رفتاری را انسان اگر دنبال کند در حد اعلا بیان می‌کند که چگونه آنجا واقع شده. انسان‌شناسی و موضوعات این‌چنینی.

من امشب نکته‌ای را عرض می‌کنم تا ان‌شاءالله ببینیم شب‌های آینده آن چیزی که در ذهنم هست را می‌توانم ارائه کنم یا نه. شعار امسال در مجموعه هیئات و مساجد راجع به مقاومت است؛ مقاومت پسینی و پیشینی که بحث‌هایی را دارد؛ و من چون دو سال قبل مفصل اینجا راجع به مقاومت و استقامت صحبت کردم چون تکراری می‌شد بحث دیگری را بنا دارم مطرح کنم.

پیوندهای عاشورا و مهدویت

اما امشب این نکته را توجه داشته باشید که یکی از مباحثی که مطرح است، پیوندی است که بین عاشورا و مهدویت برقرار است. رابطه بین عاشورا و امام عصر ارواحنا فداه چیست؟ راجع به رابطه بین عاشورا و کربلا و مهدویت و دولت مهدوی شاید یک دهه راحت بشود مباحثی را مطرح کرد در سطح عموم؛ اما امشب فقط من می‌خواهم اشاره مختصری داشته باشم.

پس از اشک بر حسین، برای تعجیل در ظهور دعا کنید

اگر بخواهم این رابطه را مقداری توضیح بدهم این است که خود امام عصر ارواحنا فداه این عبارت را دارند که «إِنِّی لَأَدْعُو لِکُلِّ مُؤْمِن یَذْکُرُ مُصِیبَهَ جَدّی الشَّهِیدِ ثُمَّ یَدْعُو لِی بِتَعْجِیلِ الْفَرَج وَ التَّایِید» می‌فرماید من دعا می‌کنم برای هر مؤمنی که مصیبت جد شهید من را یاد می‌کند سپس برای تعجیل در فرج من دعا می‌کند.

این یک مسئله که حضرت می‌فرمایند برای جد من که عزاداری کردید بعدش برای تعجیل فرج من دعا کنید. از طرف دیگر از حسین علیه‌السلام هم تا دلتان بخواهد روایت داریم که خبر از آمدن فرزندشان می‌دهند و اینکه آن حضرت غیبتی دارد و فرموده که وقتی بیاید (امام عصر) کارهای ناتمام من را تمام می‌کند.

 آنچه امام حسین علیه‌السلام در کربلا بنیان نهاد، در زمان ظهور به بار می‌نشیند

آن چیزی که امام حسین علیه‌السلام در کربلا بنیان نهاد، در زمان ظهور حضرت حجت سلام‌الله‌علیه و برقراری حکومت جهانی آن موقع به بار می‌نشیند اگر امام حسین علیه‌السلام فرمود «وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لاَ بَطِراً وَ لاَ مُفْسِداً وَ لاَ ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ اَلْإِصْلاَحِ فِی أُمَّهِ جَدِّی صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَهِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ» من اراده کردم که امت جدم را اصلاح کنم این بیان امام حسین علیه‌السلام است راجع به حرکت خودش.  راجع به حضرت حجت چه داریم؟ باز اینجا خود امام حسین علیه‌السلام راجع به امام زمان بیان می‌کند. می‌فرماید: «لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ اَلدُّنْیَا إِلاَّ یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اَللَّهُ ذَلِکَ اَلْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی فَیَمْلَأَ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً» اگر از دنیا فقط یک روز مانده باشد خدای تعالی آن روز را آن‌قدر طولانی می‌کند تا اینکه مردی از نسل من خروج کند و قیام کند و زمین را همان‌طور که از ظلم و جور پر شده از عدل و قسط پر کند.

در آنجا امام حسین برای کار خودش می‌گوید که برای اصلاح آمدم و برای فرزند خودش هم می‌گوید که برای اصلاح می‌آید. می‌آید که اصلاح کند کجی‌ها را «أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَهِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ» که در دعای ندبه می‌خوانیم به همین مطلب اشاره دارد و از این موارد فراوان است.

شعار عدم بیعت با طاغوت؛ شعار همه آزادگان جهان

یا مثلاً امام حسین علیه‌السلام با یزید بیعت نکرد که یکی از آن چیزهایی است که خیلی در زندگی امام حسین علیه‌السلام مهم است و تا قیامت همه آزادگان جهان و همه انسان‌هایی که در مکتب او پرورش پیدا کردند آن را شعار خودشان قرار دادند این است که «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ بِمِثْلِهِ» مثل امام حسین با مثل یزید بیعت نمی‌کند.

چون آنجا یزید را معرفی می‌کند؛ «وَ یَزِیدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ اَلْخَمْرِ قَاتِلُ اَلنَّفْسِ اَلْمُحَرَّمَهِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ مِثْلِی لاَ یُبَایِعُ مِثْلَهُ» یزید یک شارب الخمر است که جای پیغمبر نشسته. انسان‌های بی‌گناه را می‌کشد. علنی فسق مرتکب می‌شود؛ که موارد فسق یزید قصه‌های طولانی دارد که چه کارهایی می‌کرده. می‌فرماید: مثل من با مثل یزید بیعت نمی‌کند. این شد شعار حسین علیه‌السلام؛ شعار عدم بیعت با طاغوت.

درباره امام عصر ارواحنا فداه نسبت به بیعت با طاغوت هست که خود حضرت می‌فرماید: «إنّهُ لَم یکُن أحدٌ مِن آبائی إلاّ وقَعَتْ فی عُنُقِهِ بَیعهٌ لطاغِیهِ زمانهِ و إنّی أخرُجُ حینَ أخرُجُ و لا بیعهَ لأحدٍ مِن الطّواغیتِ فی عُنُقی». هیچ‌کدام از پدران من نبودند مگر اینکه بیعتی بر گردنشان بود از طاغوت زمان. درحالی‌که من خروج می‌کنم و بیعت احدی از طواغیت بر گردن من نیست. چون اهل‌بیت در آن زمان مجبور به سکوت بودند؛ نمی‌شد اقدامی داشته باشند برای حفظ اساس دین؛ لذا مشغول به فعالیت خودشان شدند.

در کربلا حق بشریت ضایع شد؛ نه فقط حق امام حسین علیه‌السلام

خیلی از شباهت‌ها بین امام حسین و امام عصر ارواحنا فدا وجود دارد.  یک نمونه دیگر بگویم از کتاب شریف کافی که امام صادق علیه‌السلام فرمود: «لَمَّا کَانَ مِنْ أَمْرِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مَا کَانَ، ضَجَّتِ اَلْمَلاَئِکَهُ إِلَى اَللَّهِ وَ قَالَتْ: یَا رَبِّ یُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَیْنِ صَفِیِّکَ وَ اِبْنِ نَبِیِّکَ! قَالَ: فَأَقَامَ اَللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ اَلْقَائِمِ وَ قَالَ: بِهَذَا أَنْتَقِمُ لَهُ مِنْ ظَالِمِیهِ». آنگاه‌که امر حسین چنان شد که فرشتگان به درگاه خداوند والا ناله کردند و گفتند: پروردگارا با حسین برگزیدۀ تو و پسر پیامبرت چنین رفتار مى‌شود؟ امام فرمودند: در این هنگام خداوند سایۀ قائم علیه‌السلام را به آنان نشان مى‌دهد و مى‌فرماید: با این انتقام او را از ستمکارانش مى‌گیرم.

انتقام یعنی چه؟ انتقام به معنی تشفی خاطر نیست. ما می‌گوییم انتقام می‌گیرم یعنی اگر لازم شد خون می‌ریزم، اگر لازم شد قصاص می‌کنم، اگر لازم شد می‌زنم. نه انتقام یعنی برگرداندن حق الهی به صاحب حق. آنجایی که حقی گرفته شده حق را به صاحبش برگردانید می‌شود انتقام.

در صحنه کربلا حقی از بین رفت. روز عاشورا حقی از بشریت از بین رفت. ذی‌حق فقط امام حسین علیه‌السلام نیست که بگوییم آنجا کشته شد و حقش را به او ندادند؛ حالا خدا می‌خواهد انتقام او را بگیرد. نه این‌طور نیست. طاغوت آن زمان حق بشریت را از بین برد. با شهادت امام حسین علیه‌السلام مردم محروم شدند از امام معصوم؛ از حجت خدا روی زمین.

همان‌طور که در روز سقیفه حق بشر ضایع شد. با یک انتخاب نادرست مردم از امامشان محروم شدند. جامعه محروم شد و آثار آن محرومیت تا زمان ظهور حضرت حجت هست؛ ولو بعد از یک مدت مردم هجوم آوردند به سمت امیرالمؤمنین و او را بر جا نشاندند؛ اما آثار تخریبی که به وجود آمد باقی ماند تا امروز و تا فرداها و تا زمان ظهور. این حقی بود که از بشریت از بین رفت. مردم از فیض حضور سیدالشهدا محروم شدند لذا امام عصر ارواحنا فداه می‌آید انتقام می‌گیرد یعنی آن حق را برمی‌گرداند.

حالا خود امام حسین علیه‌السلام هم به این مطلب اشاره دارد. امام حسین علیه‌السلام فرمود: «یا وَلَدی یا عَلیّ وَاللهِ لا یَسْکُنُ دَمی حَتّی یَبْعَثَ اللهُ الْمَهدیَّ فَیَقْتُلَ عَلی دَمی مِنَ الْمُنافِقینَ الْکَفَرَهِ الْفَسَقَهِ سَبْعینَ اَلْفاً» ای فرزندم، ای علی، به خدا قسم خون من از جوشش نمی‌افتد تا اینکه خدای متعال مهدی را برانگیزاند تا انتقام خون مرا از هفتاد هزار نفر از منافقین و فاسقین بگیرد.

مسیر و هدف و راهبرد و فرهنگ و مکتب، بین امام حسین و امام عصر ارواحنا فداه یکی است

پس مسیر و هدف و راهبرد و فرهنگ و مکتب، بین امام حسین و امام عصر ارواحنا فداه یکی است. حتی در دعای ندبه می‌گوییم: «أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ» کجاست آن خونخواه خون کشته شده کربلا.

و در زیارت عاشورا می‌گوییم: «اَن یَرزُقَنی طَلَبَ ثاری کُم مَعَ امام مَنصور مِن اَهلِ بَیتِ مُحَمَّد وَ آل مُحَمَّد» شما هم اینجا طلب کننده می‌شوید در همراهی با امام عصر.

لفظ منصور هم در آسمان‌ها نام مشترک است بین امام حسین و امام عصر علیهماالسلام. در قرآن کریم در سوره مبارکه اسرا آیه ۳۳ می‌فرماید: «وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا» و آن‌کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چراکه او موردحمایت است!

اولین رجعت کننده حسین علیه‌السلام خواهد بود

این‌ها را اشاره کردم که بدانید در این مسیر بین امام عصر و سیدالشهدا رابطه برقرار است. وقتی هم که کار به پایان می‌رسد حضرت می‌خواهد ظهور کند، حضرت در روز عاشورا ظهور می‌کند. در روایات داریم که شب بیست و سوم صیحه‌ای بلند می‌شود و روز عاشورا حضرت قیام می‌کند در کنار خانه خدا.

و بعد از ظهور بر اساس روایات امام حسین علیه‌السلام و یارانش رجعت می‌کنند و در کنار حضرت حجت علیه‌السلام قرار می‌گیرند. روایت در بحارالانوار و جاهای دیگر هم هست که امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید: پس از شهادتم تا وقتی خدا بخواهد خواهم ماند؛ پس‌ازآن من اولین کسی خواهم بود که زمین برایش شکافته می‌شود و رجعت می‌کنم.

انتظار تمدن نوین، ریشه‌اش در عاشوراست

عاشورا و انتظار رابطه‌ای جدی باهم دارند؛ و امروز این رابطه را ما باید خوب درک کنیم. آن چیزی که در انتظار او هستیم از تمدن نوین ریشه‌اش در عاشوراست. تا درست یاد نگیریم عاشورا را و تا درست نفهمیم محتوای بلند و محکم کربلا و عاشورا را نمی‌توانیم منتظر خوبی باشیم؛ و امام را تنها می‌گذاریم و غفلت می‌کنیم از امام.

خوب ببینیم؛ خوب بفهمیم و خوب عبرت بگیریم؛ امان از جهل

همه این‌ها وقتی است که بشر عاقل باشد و دچار جهل نشده باشد. امان از جهل که چه بلایی سر بشر می‌آورد؛ که لازم می‌شود شخصی مثل حسین علیه‌السلام بذل مهجه کند؛ «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ». آخرین قطره خونی که در قلب می‌ماند را مهجه می‌گویند. این آخرین قطره خون را بدهد تا مردم از جهالت خارج شوند و از ضلالت و گمراهی نجات پیدا کنند.

جهل خیلی بد است. نمونه‌های جهل هم فراوان است دوروبر ما هم پر است.  ماه محرم ماه شناخت و ماه معرفت و ماه عبرت است. خوب ببینیم خوب بفهمیم و خوب عبرت بگیریم. گاهی جهل باعث لجبازی می‌شود. جهل باعث نابودی می‌شود. امیرالمؤمنین فرمودند نادانی بدترین درد است؛ «الجَهلُ أدْوَأُ الدّاءِ». نادانی مایه تباهی همه‌چیز است.  جهل ریشه همه بدی‌هاست؛ این‌ها عبارات امیرالمؤمنین است.  جهل دشمن انسان است؛ این را امام عسکری علیه‌السلام فرمود.

عقل است که انسان را به دنبال امامش می‌فرستد

جهل در مقابل علم نیست این را بدانید.  که بگوییم کسی جاهل است و در مقابلش عالم است. جهل در مقابل عقل است.  مهم‌ترین کتاب ما کافی است؛ همان اولش که باز می‌کنی نوشته کتاب عقل و جهل؛ ننوشته کتاب علم و جهل. انسان‌ها یا عاقل هستند یا جاهل؛ و این جاهلان یا علم دارند یا ندارند. امکان دارد عالم و باسواد هم باشد اما جاهل باشد.

مثلاً شخص طبیب است و دارد راجع به مضرات سیگار یک ساعت صحبت می‌کند. سخنرانی که تمام شد خودش سیگار می‌کشد. این عالم جاهل است. علمش نگهدار او نیست. عقل است که انسان را نگه می‌دارد.

«الْعَقْلُ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمنُ، وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ» عقل است که انسان را بنده می‌کند. عقل است که انسان را در مسیر عبودیت خدا قرار می‌دهد. عقل است که انسان را تابع می‌کند. عقل است که انسان را دنبال امامش می‌فرستد؛ و به دنبال مسیری می‌فرستد که او را نجات بدهد. امکان دارد شخص عالم باشد، علم اصطلاحی را داشته باشد، غوامض علوم را خوب باز کند، مطالب را خوب حلاجی کند اما نتواند برای خودش بهشت کسب کند؛ نتواند بندگی خدا را بکند؛ نتواند در مسیر درست قدم بردارد. امام عسکری علیه‌السلام فرمودند جهل دشمن انسان است. روایات در این باب زیاد است.

اگر جهل بیاید، امام جامعه غریب خواهد شد

اگر جهل بیاید بدانید که امام جامعه غریب خواهد شد. اگر جهل بیاید ارزش‌های الهی از بین خواهد رفت. امام حسین علیه‌السلام شد وتر موتور؛ تنها شد. اتفاقاً در اینجا هم با امام زمان علیه‌السلام شباهت دارد. «صَاحِبُ‌ هَذا الاَمْرِ الطَّریدُ الشَّریدُ المَوْتُورُ» این‌ها صفات امام عصر علیه‌السلام است. او هم تنها و غریب است.

اگر جهل آمد می‌شود خطبه‌ای که حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها در مسجد بیان کردند که مشهور است به خطبه فدکیه؛ که جریانات بعد از رسول خدا را بیان می‌کند و علت غریب بودن امیرالمؤمنین را مطرح می‌کند که ریشه‌اش جهل است. اگر به آن عبارت‌ها خوب دقت کنید می‌بینید زمان امام حسین و زمان حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه آن کلمات حضرت زهرای اطهر قابل تطبیق است.

بخشی از آن را برایتان می‌خوانم. مثلاً فراموش‌شدن وصایا و سیره پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. «وَ قَدْ خَلَّفْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکُمْ» عمل نکردن به قرآن و مخالفت کردن با کتاب خدا و آن را پشت سر گذاشتن. این‌ها عبارات زهرای اطهر است که چرا امیرالمؤمنین خانه‌نشین شد؛ که این برای امام حسین و حضرت حجت هم هست.

تمایل به پست و مقام دنیوی «وَ لِلْغِرَّهِ فیهِ مُلاحِظینَ». یا ایجاد زمینه مناسب برای فعالیت پلید شیطان «وَ اَطْلَعَ الشَّیْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ، هاتِفاً بِکُمْ، فَأَلْفاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجیبینَ». شیطان آن‌ها را تحریک کرد زمینه‌های مناسب را برای آن‌ها زمینه‌سازی کرد آن‌ها هم پذیرفتند؛ و امام غریب شد. امیرالمؤمنین جوری غریب شد باآنکه آن‌ها می‌گفتند عالم‌ترین شخص است در عالم اسلام اما نمی‌رفتند از او حتی مسئله بپرسند.

جولان دادن و خودنمایی اهل باطل «وَ هَدَرَ فَنیقُ الْمُبْطِلینَ» آن‌کسانی که اهل باطل هستند آن‌ها جولان می‌دهند وقتی جهل آمد و امام غریب شد. «وَ نَبَغَ خامِلُ الْاَقَلّینَ» فرومایگان و گمنامان ارجمند می‌شوند. «وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدّینِ» دین در نزد مردم لباس کهنگی به تن می‌کند. «وَ نَطَقَ کاظِمُ الْغاوینَ» گمراهانی که تا حالا خاموش بودند و حرف نمی‌زدند به سخن می‌آیند. «ظَهَرَ فیکُمْ حَسْکَهُ النِّفاقِ» زهرای اطهر پشت پرده با صدای بلند داشته این‌ها را برای مردم آن موقع می‌گفته که خار نفاق ظهور پیدا می‌کند.  وقتی این‌ها شد علی در خانه نشست. «وَ اَنْتُمَ فی رَفاهِیَّهٍ مِنَ الْعَیْشِ» میل به‌راحتی و رفاه در شما به وجود آمد.

آیه‌های عاشورایی

به فضل خدای تعالی ان‌شاءالله بحث قرآنی را ما این شب‌ها پیگیری می‌کنیم با توجه به آیاتی که امام حسین علیه‌السلام در طول سفرشان از مدینه تا کربلا فرمودند. در طول این مسیر خطابه خواندند و صحبت‌ها کردند و مطالبی را فرمودند و در ضمن بیاناتشان به آیاتی استدلال کردند. من سعی می‌کنم آیاتی را که امام حسین علیه‌السلام در طول این سفر به آن اشاره کردند را برای شما بازخوانی کنم؛ چون در هرجایی با مناسبتی آن آیه گفته شده؛ مثلاً وقتی خبر شهادت مسلم را شنید فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون».

در انتشار این خبر سهیم باشید:
مطالب مرتبط

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.