مشروح خطبه‌های نماز جمعه 8 تیرماه ۱۴۰۳ شهر کرج/

زنان؛ محوری‌ترین نقش در خانواده و مرکز همه طراحی‌ها و دشمنی‌ها

کارشناس روابط عمومی ۰۸ تیر ۱۴۰۳ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۴/۰۸

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

ای اهل ایمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا اهل خوف‌ورجا هستند. در نوبت قبل مقدمه‌ای راجع به دوزخ و جهنم خیلی خلاصه عرض کردم و نوشته سر در اول را فرصت توضیح نشد. جمله‌ها این بود که: «مَنْ رَجَا اللَهَ سَعِدَ». کسی که به خدا امیدوار است سعادتمند و پیروز می‌شود. «وَ مَنْ خَافَ اللَهَ اَمِنَ». کسی که از خدا بترسد در امنیت و امان است. «وَ الْهَالِک الْمَغْرُورُ مَنْ رَجَا غَیرَ اللَهِ، وَ خَافَ سِوَاهُ»؛ و هلاک شونده مغرور کسی است که به غیر خدا امیدوار است و از غیر خدا می‌ترسد.

بحث خوف‌ورجا از مباحثی است که به شناخت انسان از خدا و قدرت او و آنچه به سعادت و شقاوت انسان در دنیا و آخرت مربوط می‌شود برمی‌گردد و جوانب مختلفی دارد. خوف حالتی است که ما می‌فهمیم خداوند قادر است نعمت‌هایش را در آینده از ما بگیرد و از نعمت‌های اخروی هم محروم کند؛ و رجاء حالتی است که می‌فهمیم خداوند توانائی و قدرت این را دارد که در آینده نعمت‌هایش را از ما نگیرد و بر نعمت‌هایش اضافه کند و ادامه آن در آخرت ما را از نعمت‌های بزرگ‌تری متنعم کند. دهد و لذا هم خوف و هم رجاء به آینده انسان مربوط هستند. ما در برابر نعمت‌هایی که خداوند به ما داده است شکرگزاری می‌کنیم که بحث از گذشته است.

خوف و رجاء مربوط به آینده است و هر دو این‌ها ریشه فطری در ما دارند و یکی از مهم‌ترین عوامل پویائی و تحرک ما در انجام کارهای مختلف مادی و معنوی است. لذا در مباحث قرآنی روی بعد تربیتی این دو تأکید شده و اهل‌بیت علیهم‌السلام هم به آن پرداخته‌اند. آیات مربوط به خوف و خشیت و وجلت و امثال این‌ها فراوان است نمی‌خواهم وارد شوم. فقط یک مورد نمونه عرض کنم.

در آیه ۱۲ سوره مبارکه ملک فرمود: «اِنَّ الذین یَخشَونَ رَبَهُم بالغَیبِ لهم مغفِرَهٌ و اَجرٌ کبیر». کسانی که در پنهان خشیت از پروردگارشان کنند برای آن‌هاست بخشش و پاداش بزرگ. این راجع به خوف.

راجع به رجاء هم آیات متعدد است؛ گاهی به خدا و گاهی به رحمت خدا نسبت داده می‌شود. مثلاً در آیه ۲۱ سوره مبارکه احزاب فرمود: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیراً». البته مباحث فراوان اینجا مطرح است.

در روایات آمده خوف‌ورجا باید متعادل باشند و در دل مؤمن هیچ‌کدام بر دیگری برتری ندارد. امام صادق علیه‌السلام فرمود: پدرم می‌فرمود: هیچ بنده مؤمنی نیست جز آنکه در دل او دو نور وجود دارد؛ یکی نور خوف و هراس و دیگری رجا و امید که هرگاه این را وزن کنند بر دیگری نچربد و هرگاه آن دیگری را وزن کنند بر این نچربد.

توجه داشته باشید خوف به معنای نبود رجاء نیست. یا رجاء معنایش این باشد که خوف نیست. هرکدام نقطه مقابل خاص دارند. همان‌طور که از روایات فهمیده می‌شود نقطه مقابل خوف امن است و نقطه مقابل رجاء یاس و ناامیدی است؛ که هر دو گناه بزرگ هستند. در این روایت موردبحث هم همین است، مثلاً نوشته شده «وَ مَنْ خَافَ اللَهَ اَمِن».

توجه خوف‌ورجا در مقابل هم نیستند اما بر هم تأثیر و تأثر دارند. مثلاً اگر خوف انسان از حد معمول بیشتر شود، امید انسان تضعیف می‌شود و برعکس در رجاء هم اگر از حد بگذرد شخص احساس امنیت می‌کند درنتیجه تجری و سرکشی می‌کند. امام صادق علیه‌السلام فرمود: امید به خدا ببند در حدی که تو را بر نافرمانی‌اش گستاخ نکند و از خدا بترس در حدی که تو را از رحمت او ناامید نکند.

توضیح مطلب اینکه باید بین خوف و رجاء تعادل برقرار باشد اگر ترس انسان از حد بگذرد از رحمت خدای تعالی مأیوس می‌شود و از طرف دیگر اگر امید از حد بگذرد باعث احساس امنیت در شخص می‌شود و به مکر الهی گرفتار می‌شود.

برقراری تعادل بین این دو صفت عمل نیکی است که چون برای رضای خداست یکی از عبادات به حساب می‌آید. شما وقتی قرآن می‌خوانید در حال عبادت هستید. وقتی مطالعه می‌کنید در حال عبادت هستید. وقتی بین ترس از خدا و امیدواری به او تعادل برقرار می‌کنید تا خدا را راضی کنید در حال عبادت هستید.

روایات راجع به خوف‌ورجا فراوان است. رسول خدا فرمود: سرآمد حکمت، ترس از خداست. هرچه معرفت ما به خدای تعالی بیشتر باشد حریم گرفتن ما بیشتر می‌شود. رسول خدا فرمودند: هر که خداشناس‌تر باشد خداترس‌تر است. اگر ریشه‌یابی کنیم این حالت ترسی که اهل ایمان دارند در این است که امام صادق علیه‌السلام فرمود: مؤمن میان دو ترس به سر می‌برد، گناهی که در گذشته کرده است و نمی‌داند خدا با آنچه کرده (بخشیده با نبخشیده) و عمری که باقی‌مانده است و نمی‌داند در آن مدت چه گناهان مهلکی مرتکب خواهد شد، بنابراین، مؤمن پیوسته ترسان است و جز ترس اصلاحش نمی‌کند.

قطعاً این خوف و هم‌چنین امید در زندگی افراد و نوع رفتارشان با دیگران و عملکردشان اثر مستقیم و مشهود دارد. کمترین آن این است که اهل ظلم به دیگران نخواهند بود. در اداره و در محل کسب و در زندگی خانوادگی به کسی ستم نمی‌کنند. کسی که از خدا پروا ندارد هر جور که خواست عمل می‌کند. به امام صادق علیه‌السلام عرض شد عده‌ای هستند که گناه می‌کنند و می‌گویند ما به رحمت خدا امیدواریم و پیوسته در همین حال‌اند تا مرگشان برسد. حضرت فرمود: این‌ها مردمانی هستند که در آرزو و خیالات خود غرق‌اند. دروغ می‌گویند. آن‌ها امیدوار نیستند زیرا هرکه به چیزی امید داشته باشد در طلب آن می‌کوشد و هرکه از چیزی بترسد از آن می‌گریزد.

خلاصه مؤمن به‌غیراز خدا از کسی خوف ندارد که جمله سوم در اول جهنم همین است که: هلاک شونده مغرور کسی است که به غیر خدا امیدوار است و از غیر خدا می‌ترسد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. اهل تقوی در همه حال شکرگزار نعمت‌های خدا هستند و عمداً و متعمداً دست به آلودگی و گناه نمی‌زنند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکمت ۲۸۲ از حکم نهج‌البلاغه فرمود: «لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَى مَعْصِیَتِهِ، لَکَانَ یَجِبُ اَلَّا یُعْصَى شُکْراً لِنِعَمِهِ». [حتى‏] اگر خداوند در برابر نافرمانى خود، وعده عذاب نداده بود، براى سپاس از نعمت‌هایش واجب بود نافرمانى نکنند. خیلی بیان روشن و عبرت‌افزائی است. اگر در جایی که انسان تخلف و سرپیچی دارد اما به او گفته‌اند که تو را به خاطر تخلف مواخذه نمی‌کنیم و آزادی هرکاری بکنی. این نعمت‌ها را هم در اختیارت می‌گذاریم استفاده کنی. عقل می‌گوید اینجا کمترین تشکر از منعم این است که معصیت و نافرمانی او را نکنی و اطاعتش را بکنی و حال‌آنکه در موارد این‌چنینی خدای تعالی وعده عذاب هم داده است. پس به‌طریق‌اولی باید ترک معصیت کرد. خدای تعالی توفیق ترک گناه و خطا به همه ما عنایت فرماید.

قبل از اینکه بحث را شروع کنم اولاً تشکر کنم از عزیزانی که اول وقت رأی خود را به صندوق انداختند. عزیزان دیگر هم زودتر با قصد قربت اقدام کنند که در کار خیر باید عجله داشت. حتماً دیگران را هم تشویق کنید که با شوق و نشاط شرکت کنند تا دوستان شاد و دشمنان انقلاب اسلامی غمگین و ناکام بمانند. پیش‌بینی ما این است که در این نوبت مردم با حضور جدی‌تر و با شورونشاط وارد عرصه خواهند شد ان‌شاءالله و به فضل خدا مشارکت خوبی را خواهیم داشت.

از خدای تعالی می‌خواهیم شخص اصلح و مفید به حال ملت و کشور منتخب مردم باشد. در این چند روز حرف‌های زیادی زده شد که زمانی می‌خواهد که تبیین شود؛ کنشگری‌ها و بداخلاقی‌ها و اظهارنظرها.

بیانات رهبر معظم انقلاب کاملاً گویا و شفاف در چند نوبت وظیفه مردم را مشخص کرد که باید به اصلح رأی بدهند؛ یعنی به خود مردم واگذار کردند. مردم بگردند بررسی کنند دقت کنند اصلح را پیدا کنند و رأی بدهند؛ اما جریانات سیاسی جور دیگری عمل کردند که حالا جای بحث نیست در یک نوبتی اگر فرصت شد عرض خواهم کرد. بیشتر متوجه شماست؛ این سرانگشت شماست که می‌تواند همه جور رقم بزند و نتیجه را به نفع کشور کند یا جور دیگری رقم بزند. همه‌اش به مردم بستگی دارد؛ به اراده شما در این مسیری که دارید قدم برمی‌دارید و آینده‌نگری‌ای که خواهید داشت.

حوادث مهمی از ۶ تا ۱۲ تیرماه در سال‌های دهه ۶۰ اتفاق افتاد. از سوءقصد نافرجام به حضرت آقا تا شهادت شهید بزرگوار شهید بهشتی و ۷۲ کارگزار نظام و شهادت شهید کچوئی رئیس زندان اوین در ۸ تیر سال ۶۰، شهادت آیت‌الله صدوقی نماینده حضرت امام و امام‌جمعه یزد در ۱۱ تیر سال ۶۰، بمباران شیمیائی سردشت در ۸ تیر سال ۶۶ و شهادت ۱۱۰ نفر و مجروحیت ۵ هزار نفر، روز مبارزه با سلاح‌های شیمیائی و میکروبی، حمله به هواپیمای مسافربری در ۱۲ تیر سال ۶۷ که ۲۹۰ شهید داد و البته ده‌ها و ده‌ها ظلم و جنایت مستقیم و نیابتی که توسط آمریکای جنایت‌پیشه بر علیه مردم و شهروندان کشور و زیرساخت‌ها انجام گرفت. آن‌هم توسط کشوری که ادعای حقوق بشر دارد.

رهبر معظم انقلاب تأکید کردند و فرمودند: «ادعای حقوق بشر آمریکا دروغ بزرگی است که باید افشا شود». لذا این هفته به‌عنوان هفته افشای حقوق بشر آمریکائی نام‌گذاری شد تا با استفاده از این فرصت چهره واقعی و جنایت‌های او برای مردم افشا شود. حضرت امام فرمودند: «همان‌هایی که ادعای حقوق بشر را می‌کنند، در طول حکومت خودشان، بشر را به هلاکت رسانده‌اند و تمام مستضعفین دنیا را از حقوق اولیه بشر محروم کردند».

کشوری که پرونده سیاه و قطوری از اشغالگری و سلطه‌گری انسان کشی دارد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «سه قرن دنیا را غارت کردند از شرق آسیا، از اندونزی، از فیلیپین، از نپال، از شبه قارّه‌ی هند بگیرید تا آسیای مرکزی و آسیای غربی و تا شمال آفریقا، بخش‌های مغرب آفریقا و تا سرتاسر آفریقای سیاه»، آیا این‌ها می‌توانند از حقوق بشر بگویند؟

کشورهای استکباری تا آخر قرن نوزدهم میلادی بیش ‎از ۱۳۰ کشوری که در قاره‌های آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به نام جهان سوم می‌شناسیم که مستقل هم هستند عموماً؛ مستقیم و غیرمستقیم زیر سلطه کشورهای استعمارگر غربی بودند. امریکا از عنوان حقوق بشر به‌عنوان ابزاری برای سلطه‌گری و پیشبرد خلاف‌ها و دخالت‌های غیرقانونی‌اش بر کشورها در اقصی نقاط عالم استفاده می‌کند.

یکی از بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشر نسبت به شهروندانش در داخل آمریکاست. یکی از بزرگ‌ترین دروغ‌هایی که بشر تا امروز شنیده این است که آمریکا حقوق بشر را رعایت و حمایت کرده باشد. شما مکرر دیده‌اید رفتار نژادپرستانه بخصوص علیه سیاه‌پوستان را، تبعیض‌های مذهبی و دینی را، رفتار خشن پلیس با مردم خودش را، نوع رفتار با زنان و نقض حقوق آنان و خشونت‌هایی که تحمل می‌کنند را که بحث مستقلی می‌خواهد؛ و وضعیت اسفبار زندانیان را. چیزی به‌عنوان حریم خصوصی وجود ندارد، سلطه بر مطبوعات و رسانه‌ها و امثال این‌ها را. این‌ها به خودشان رحم نمی‌کنند به دیگران که معلوم است.

پرونده نقض حقوق بشر آمریکا در سطح جهان هم که خود حدیث مفصلی است؛ که کمترین آن حمایت از رژیم‌های دیکتاتوری در دنیا بخصوص رژیم کودک کش صهیونیستی و بی‌اعتنایی به کنوانسیون‌های حقوق بشری‌، تربیت و حمایت و تجهیز و صادرات تروریست حرفه‌ای است. آمریکا باکمال وقاحت عضویت در دیوان بین‌المللی کیفری را مشروط می‌کند که جنایات جنگی سربازانش در دادگاه بررسی نشود.

بنابراین متهم اصلی پرونده ناقضان حقوق بشر در دنیا آمریکاست.

سیاهه جنایات مباشری و نیابتی در حق ایران هم که بخش زیادی از آن را خودتان در این سال‌های بعد از انقلاب با چشم خود دیده‌اید. در ۸۰ سال گذشته که پرونده‌اش معلوم است؛ و لااقل در این چهل‌وچند سال بعد از انقلاب که خود ما و شما همه حاضر بودیم و دیده‌ایم؛ تهاجم فرهنگی، تهدید به حمله نظامی، ایجاد ایران هراسی در منطقه و جهان، تعیین بودجه برای براندازی نظام اسلامی، تحریم‌های حوزه سلامت که آسیب‌های جدی بر نظام سلامت وارد کرد. یا پرونده‌سازی، ایجاد و حمایت از اغتشاش و ترور.

توسط منافقین چقدر ترور و کشتار واقع شد؛ ۱۷ هزار نفر؛ شخصیت‌های علمی و دانشمندان هسته‌ای و مردم عادی و کسبه و دانش‌آموز و دانشجو و بمب‌گذاری در مشاهد مشرفه و به شهادت رساندن ائمه جمعه نظیر آیت‌الله محمد صدوقی شهید چهارم محراب در ماه مبارک رمضان که در محراب جمعه به شهادت رساندند.

او از زمان شروع مبارزه همراه امام و انقلاب بود و در صحنه‌های مختلف و حساس حاضر بود و در انجام‌وظیفه تا پای شهادت کوتاهی نداشت این پیرمرد هفتادوچندساله. امام‌جمعه تراز مکتبی و موفق، خدوم، مردم‌دار، باهوش، خوش‌خلق، معنوی، شجاع، مقید به حفظ ارزش‌ها، جوان پذیر، موضع‌گیری به‌موقع و مدیری که با سرمایه اجتماعی که داشت جامعه پیرامونی خودش را به‌خوبی هدایت می‌کرد. در دفاع مقدس هم حاضر می‌شد در عملیات بیت‌المقدس باوجود ضعف شدید حاضر بود در تعریف ایشان امام فرمود: «می‌توانم بگویم که ایشان محور این انقلاب بود». این شخصیت بزرگ را هم ترور کردند و مثل ایشان را هم.

همه این کارها را کردند تا مردم را خسته کنند و از انقلاب فاصله بیندازند اما با چشم خودشان می‌بینند که موفق نبودند و مردم پای انقلابشان ایستاده‌اند. ۴۰ روز از شهادت رئیس‌جمهور محبوب و خدومشان گذشته اما برای ادامه‌دهنده راه او با شور پای صندوق رأی حاضرشده‌اند تا نفر بعدی را انتخاب کنند. لذا مردم ما هرگز دشمنی‌های آمریکا را فراموش نمی‌کنند و در هر فرصت فریادشان علیه آمریکا پرطنین است.

این روزها چون ولیده او و ایادی او و دست‌پرورده او صهیونیست‌ها به جان مردم بی‌گناه و مظلوم غزه افتادند و می‌بینید که چگونه جنایت می‌کنند، ما او را هم فراموش نمی‌کنیم و بر او هم لعن می‌فرستیم.

خلاصه اینکه، امروز تنها مکتبی که می‌تواند از حقوق بشر بگوید اسلام است. چون برای انسان فارغ از هر دین و آئین و رنگ و نژادی و جنسیت کرامت قائل است؛ یعنی اسلام در بحث ارزش‌های انسانی بین زن و مرد فرقی نمی‌گذارد و این را با مراجعه به آیات قرآن کریم می‌شود فهمید.

و هم‌چنین در بحث خانواده که این هفته مناسبت دارد می‌توان گفت در فرهنگ غرب تقریباً همه حقوق آن از بین رفته است. خانواده که بستر همه خیرات بشری است و محل تکون انسان تراز است را با اسنادی نظیر سند ۲۰۳۰ از بین می‌برند و حقوق افراد را نادیده گرفته بی‌عدالتی را نهادینه می‌کند. وقتی الگوهای منحرف جنسی را ترویج و حمایت می‌کنند یعنی می‌خواهند کانون خانواده از قداست بیفتد و خانواده نابود شود تا راحت‌تر سلطه‌گری کنند.

ازنظر اسلام نهاد خانواده مهم‌ترین پایه جامعه و بستر سعادت و یا شقاوت انسان‌هاست؛ و در مقابل، مستکبرین عالم، امروز خانواده ستیز هستند و با فرهنگ‌سازی و مقدماتی، ضد ارزش را ارزش معرفی می‌کنند، اول خداباوری را می‌گیرند، بعد لذت‌گرائی و اپیکوریسم را ترویج می‌دهند و بعد به پوچ‌گرائی و نهیلیسم دعوت می‌کنند تا زمینه آماده شود برای انحطاط کامل.

نمی‌دانم شما هم دیدید یا نه؛ خانمی با یک مرد عروسکی که زن عروسکی با تعدادی بچه داشت ازدواج کرد و از اینکه هووی یک عروسک شده. ناراحت هم نبود. البته در عکس نشان داده بود عروسک از اینکه سرش هوو آمده ناراحت بود.

کاملاً محسوس است که علیه خانواده یک جنگ بزرگ عالم‌گیر راه انداخته‌اند. خانواده که ریشه جوامع بشری است و هرچه ارزش فطری، بشر دارد از خانواده دارد. اولین مرکز تعلیم و تربیت خانواده است که اگر از جامعه‌ای گرفته شود آن جامعه بی‌هویت و بی‌اخلاق خواهد بود. تلاش می‌کنند تا از بین ببرند تا بتوانند زمینه سلطه‌گری هوا و هوس را برای بهره‌کشی از انسان‌ها فراهم کنند. این هم بخش دیگری از حقوق بشر که در حال نابودی آن هستند.

و دراین‌بین زنان که محوری‌ترین نقش را در خانواده دارند مرکز همه طراحی‌ها و دشمنی‌ها هستند. اگر بانوان جامعه ارزش‌های الهی خود را از دست بدهند، خانواده از بین خواهد رفت؛ و با شعارهای فمینیستی و برخلاف فطرت، حقوق این بخش از بشر را نابود می‌کنند.

و خدا رحمت کند شهید جمهور ما آیت‌الله رئیسی را که چه خوب گفت در سخنرانی‌اش در سازمان ملل که: «در کنار جنگ علیه اسلام، شاهد جنگ علیه خانواده نیز هستیم. خانواده اصیل‌ترین، دیرپاترین، بنیادی‌ترین و فطری‌ترین نهاد بشری است که امروز در معرض تهدید قرار گرفته است»؛ و حضرت آقا هم در دیدار با بانوان فرمودند: «غربی‌ها خانواده را واقعاً متلاشی کردند» و در جای دیگری فرمودند: «خانواده پایه‌ و سلول اصلی در جامعه است… جامعه‌ی اسلامی، بدون بهره‌مندی کشور از نهاد خانواده‌ی سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امکان ندارد پیشرفت کند [ازاین‌رو] مسئله‌ی زن و خانواده برای کشور، جزو مسائل درجه‌ی یک است».

به‌طور خلاصه عرض کنم قرآن کریم چهار خانواده را به ما معرفی کرده: یک)خانواده‌ای که زن و شوهر هر دو بد هستند، مثل خانواده ابولهب که سوره لهب به آن اشاره می‌کند. دو) خانواده‌ای که مرد خوب است ولی زن خانواده خوب نیست، مثل خانواده حضرت نوح و لوط‌ علیهماالسلام که آیه ۱۰ سوره مبارکه تحریم به آن اشاره می‌کند. سه) خانواده‌ای که مرد آن بد و زن آن خوب است؛ مثل آسیه همسر فرعون. آیه ۱۱ سوره مبارکه تحریم. چهار) خانواده‌ای که زن و شوهر هر دو خوب و پسندیده هستند، مثل خانواده امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهما که سوره (هل اتی) در شأن آنان نازل شده است. یا خانواده حضرت ابراهیم و خانواده حضرت یحیی‌ علیهماالسلام آیه ۹۰ سوره مبارکه انبیاء به آن اشاره کرده. ما باید دنبال همین خانواده باشیم و آن را احیا و ترویج کنیم.

رسول خدا ۲۳ سال پیامبری کرد که هرروز آن اتفاقی و واقعه‌ای رخ داد یکی از روزهای مهم و سرنوشت‌ساز به اقرار دوست و دشمن که حقانیت اسلام را ثابت کرد ۲۴ ذی‌الحجه سال ۱۰ قمری روز مباهله است که بعد از واقعه غدیر از اهمیت ویژه برخورداراست. آیه ۶۱ سوره مبارکه آل‌عمران گزارش واقعه است.

مباهله، یکدیگر را لعن و نفرین کردن است. «بَهَلَهُ اللهُ» یعنی خدا او را لعنت نماید و از رحمت خود دور کند. ذیل آیه شریفه مجموعه‌ای از روایات که به حد تواتر می‌رسد موجود است که دلالت دارد که در شان خمسه طیبه نازل شده است و فضیلتی بزرگ برای امیرالمؤمنین علیه‌السلام و زهرای اطهر و حسنین علیهم‌السلام را ثابت می‌کند. در کتاب احقاق الحق حدود شصت منبع از منابع اهل سنت ذکر شده که تصریح می‌کنند آیه مباهله درباره خمسه طیبه نازل شده است. روایت فراوان و متن آن‌ها بعضاً طولانی است. نظیر مباحثه‌ای که مأمون با امام رضا علیه‌السلام دراین‌باره دارد و جواب‌های امام که مراجعه بفرمائید.

یک نکته دیگری هم که راجع به حقوق است و البته راجع به حقوق بشر نیست راجع به خودمان است که باید رعایت کنیم ۱۲ تیر است که به نام بازنشستگان زده‌اند. البته در اسلام حرفی از بازنشستگى نداریم و در نظام اسلامى هم طبق مبانی الهی و اسلامی حرکت می‌شود نمی‌توانیم قائل به بازنشستگی بشویم. چون مکلف تا زمانی که توان دارد انجام‌وظیفه می‌کند.

پس اگر بخواهیم طبق مقرراتی که هست از بازنشستگی بگوییم این زمان معنایش ازکارافتادگی نیست. بازنشسته نباید خود را بی‌تأثیر و پایان‌یافته ببیند. لذا باید نقش جدیدی برای او تعریف کرد و فعالیت مناسبی را برای او در نظر گرفت. همین کشورهایی که این آقایان هم می‌گویند که کشورهای غربی اروپایی را باید در نظر گرفت، برای پیرمردها و بازنشستگانشان کارها و برنامه‌هایی را تعریف می‌کنند که در طول روز به‌اندازه وسع و توانشان مشغول کار باشند و مفید به حال جامعه و اطرافیان خودشان را ببینند. باید با کارنامه سی سال کار احساس بی‌خاصیتی نکند. بعلاوه ازنظر رفاهی و درآمدی هم باید قوانین جوری وضع شود که در این دوران آبرومندانه زندگی کند. بحث تأمین اجتماعی را دولت باید جدی بگیرد.

خوب است اینجا این روایت امیدبخش را هم بگویم که رسول خدا فرمودند: سالمندانی که نمی‌توانند کاری انجام دهند، مثلاً نماز بخوانند، روزه بگیرند، زیارت بروند، نماز جمعه بروند، خداوند به فرشته‌ای امر می‌فرماید: این فرد چون در جوانی کار خیر انجام می‌داده حالا هم که پیر شده کارهای جوانی‌اش را برایش بنویسید.

سیدالشهدا علیه‌السلام از قول رسول خدا فرمودند: هر کس سالمندى را به خاطر موىِ سفیدش بزرگ بدارد، خداى عز و جل او را از هراس روز قیامت، ایمن مى‌دارد. لذا پیرمردها و پیرزن‌ها را در خانه‌ها غنیمت بشمارید و احترام کنید که وسیله رشد و تعالی معنوی ما هستند.

و آخرین نکته اینکه من مکرر عرض کردم و توضیح دادم عزیزانی که در دفتر بنده یا دستگاه‌هایی که وابسته به ماست مثل ستاد نماز جمعه و بنیاد غدیر و بنیادهایی که بالاخره به نماینده ولی‌فقیه و امام‌جمعه منصوب می‌شود فعالیت دارند، ما با این دوستان که مشغول کار می‌شوند عهد و پیمانی از آن‌ها گرفته‌ایم و آن این است که مثل خود من تا زمانی که در آن مسند قرار دارند و با ما همکاری می‌کنند ورودی در مسائل انتخابات و مثل انتخابات نداشته باشند.

بله وقتی منفک شدند و از پیش ما رفتند آزادند؛ قبلاً هم آزاد بودند؛ اما با آن عنوان حقوقی که برایشان آمده، چون بعدش از آن‌سو استفاده می‌شود، ما شرط کردیم و عهد بستیم که کسی که آمد با بنده کار کند، همان‌طور که خود من هم ورودی نمی‌کنم با صراحت و فقط شاخص‌ها را می‌گویم، آن‌ها هم وارد عنوان و مصداق نشوند. وقتی منفک شدند آزادند و آزاد هم بودند و می‌توانند بیان کنند و حرف بزنند.

لذا خود مردم هم تشخیص می‌دهند که این آقا دیگر از دفتر فلانی بیرون رفته و او را جدا حساب می‌کنند؛ و اگر کسی هم بخواهد دوباره او را وابسته بداند و فکر کند مثلاً من به او گفتم که فلان چیز را بگوید، این دیگر اشتباهی است که کرده. آن‌هایی که از ما جدا می‌شوند دیگر به من مربوط نمی‌شوند.

لذا کسانی که در مسند باشند و این تخلف را انجام بدهند، دیگر ما نمی‌پذیریم؛ لذا مسئول ستاد نماز جمعه چون موضع گرفت در مسئله انتخابات این دوره و مصداق معین کرد، از ایشان تشکر می‌کنیم برای طول مدتی که اینجا مزاحمشان بودیم که خدماتی را انجام دادند برای مصلی، برای نماز و بهتر شدن وضعیت مصلی و به‌روز شدن مصلی و خدماتی را داشتند تا این لحظه که از ایشان تشکر می‌کنیم؛ و از این لحظه از ایشان خداحافظی می‌کنیم؛ و امیدواریم که در هرجایی که هستند ان‌شاءالله در مسئولیت‌های دیگری که دارند توفیق خدمت بیشتری داشته باشند.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.