مشروح خطبه‌های نماز جمعه ۴ خردادماه ۱۴۰۳ شهر کرج/

شهید رئیسی توقع مردم از رئیس‌جمهور را بالا برد

کارشناس روابط عمومی ۰۴ خرداد ۱۴۰۳ ۰

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۳/۰۳/۰۴

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین ارتباط دائمی باهم دارند. در پیشامدها به هم کمک می‌کنند. به نوشته اول سر در هفتم از بهشت که عیادت از بیماران بود اشاره کردم. مطلب دوم را که شرکت در تشییع‌جنازه بود هم مطرح کردم. سوم که خریدن کفن بود را هم بیان کردیم.

اما جمله چهارم این است که فرمود: از اموری که باعث نورانیت قلب می‌شود قرض دادن و بازپرداخت بدهی است. قرض دادن مال به کسی که در زندگی‌اش احتیاج پیدا کرده و درخواست هم می‌کند به‌خصوص، مستحب است؛ حتی در روایت داریم فضیلت قرض دادن بالاتر از صدقه است؛ چون در صدقه بخششی می‌کنید که پس نمی‌گیرید؛ اما قرض را پس می‌گیرید. این بالاتر است از اینکه بدهید و پس نگیرید. امام صادق علیه‌السلام فرمود: اینکه مالی را قرض دهم نزد من بهتر از آن است که آن را ببخشم.

یکی از تعابیر زیبای قرآن کریم قرض دادن به خداست. در شش آیه ذکر شده و به بیان‌های مختلف در قرآن کریم بحث قرض دادن به خدا آمده؛ یعنی خداوند تشویق کرده به اینکه شما پولی را که دارید به دیگری می‌دهید به من می‌دهید؛ یا کسانی را که به خدا قرض دادند آن‌ها را ستوده.

بااینکه قرض دهنده شخصی است که مالی که در اختیارش هست را به محتاج و نیازمند تقدیم می‌کند اما خدای تعالی مجازاً خودش را دریافت‌کننده آن مال و آن قرض بیان کرده «مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَهً وَاللّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ». کیست که به خدا وام نیکویی بدهد تا خدا آن را برای او چند برابر بیفزاید. همین‌که به خدا قرض دادی خدا آن را چند برابر می‌کند؛ و خدا روزی را تنگ و فراخ می‌کند و بازگشت شما به‌سوی اوست.

در نوبت‌های گذشته هم به مناسبت عرض کردم که مالک حقیقی همه هستی خدای متعال است و ما آن چیزی را که در اختیار داریم از خداست. هرچه عنوان مالکیت بر انواع دارایی‌هایی که داریم و سرمایه‌هایی که داریم و ثروتی که داریم هرچه که هست همه‌اش اعتباری است. در حقیقت ما مال خدا را به یکی از بندگان نیازمند خدا قرض می‌دهیم.

خدا می‌فرماید این کار را که کردی کانه به من قرض دادی. پس در برابر هر قرضی که می‌دهید چند برابر در آخرت به شما پس خواهم داد. خیلی معامله پرسودی است. می‌خواهد اهمیت قرض دادن به دیگران را برای ما روشن کند؛ لذا سردر بهشت را هم همین مطلب قرارداد؛ انگیزه انجام قرض دادن.

وقتی بفهمیم پولی را که داریم می‌دهیم در یکجایی قرارش داریم که بعداً به ما چند برابر بر خواهد گشت تشویق می‌شویم که انفاق ‌کنیم. دست‌به‌جیب می‌شویم. صدقه می‌دهیم. نیازمندان را رها نمی‌کنیم. کمکشان می‌کنیم چون گیرنده مال خداست؛ و چون گیرنده خداست قطعاً مال از بین نمی‌رود. در آن روزی که به آن نیاز داریم به ما برگردانده خواهد شد. نزد خدا محفوظ است. ما روزهای شدیدی را در پیش رو داریم. آن روزهای شدید احتیاج به کمک‌هایی داریم؛ یکی از کمک‌های ما همین قرضی است که به خدا می‌دهیم. آنجا به کمک ما خواهد آمد و پس داده خواهد شد.

روایات زیادی راجع به قرض دادن به دیگران داریم که توصیه می‌کند و به موردپسند بودنش و ثواب داشتنش به این‌ها اشاره می‌کند. مثلاً رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که برادر مسلمانش به وامی نیاز پیدا کرده اگر بتواند آن را بدهد و چنین کاری نکند خداوند بوی بهشت را بر او حرام خواهد کرد. کمک‌ها هم همیشه مالی نیست مکرر گفته‌ایم.

اما بخش دیگری که بر در بهشت نوشته شده این است که انسان ادای قرض دیگران را بکند. این را هم اولیای دین سفارش کردند. مثلاً رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: محبوب‌ترین کارها نزد خدای تعالی سه چیز است: سیر کردن مسلمانی که گرسنه است، پرداخت بدهی بدهکار و برطرف کردن اندوه وی. رسول خدا فرمود: هر کس می‌خواهد دعایش مستجاب شود یا اندوهش زدوده شود اندوه بدهکار ناتوان را برطرف سازد. در اینجا هم می‌تواند به او قرض بدهد هم می‌تواند بدهیش را بپردازد که هردوی این موارد اندوه او را برطرف می‌کند.

بدهکار باید خودش تلاش کند بدهی خودش را بدهد. این‌طور نیست که بنشیند و بگوید ثواب دارد که دیگران بدهی مرا بپردازند. این‌طور نیست. خودش باید تلاش کند بدهیش را بدهد و اگر بتواند ادا کند و انجام ندهد عواقب سنگین دارد. در روایت دارد خداوند بدهکاری را که قصد پرداخته بدهی خودش را دارد همراهی می‌کند و فرشتگان را به کمکش می‌فرستد تا بتواند بدهیش را به‌موقع بدهد.

یا رسول خدا فرمودند یک‌درهم که انسان به صاحبانش برگرداند برای او بهتر است از عبادت هزار سال و آزاد نمودن هزار بنده و برتر است از هزار حج و عمره. چرا این را می‌گوید؟ معلوم است؛ چون اگر یک‌وقت بدهکاری پیش ما آمد ما به او کمک کردیم و این رفت و بدهیش را نداد راه این کمک بسته می‌شود. نفر بعدی که کمک می‌خواهد او می‌گوید ما از کمک خیری ندیدیم. راه خیر بسته می‌شود. لذا برای باز پس دادنش این‌همه فضیلت گذاشته‌اند که این چرخه بچرخد و کار پیش برود.

یک نکته دیگر اینکه نباید در پرداخت بدهی بدهکار سخت‌گیری کرد. باید به او مهلت داد. امام صادق علیه‌السلام فرمود: روزی رسول خدا بر منبر رفت پس از حمد و ثنای خدا بر پیامبران الهی درود فرستاد و فرمود: ای مردم حاضران به غایبان برسانند هر کس بدهکار ناتوان از پرداخت را مهلت دهد برای او نزد خدا در هرروز صدقه‌ای به‌اندازه مالش تا هنگامی‌که آن را ادا کند ثبت خواهد شد. ببینید چه ثروت عظیمی خواهد شد.

یا در آیه ۲۸۰ سوره مبارکه بقره فرمود: «وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلى‌ مَیْسَرَهٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»‌ اگر بدهکار قدرت پرداخت نداشته باشد او را تا هنگام توانمند شدنش مهلت بدهید و اگر دیدید واقعاً نمی‌تواند بپردازد برای خدا به او ببخشید و این برایتان بهتر است اگر منافع این کار را بدانید.

توجه به این نکته هم به‌جاست که مواظب باشید دل تنگ‌دست را نشکنید. فقیر است گرفتار است دلش را نشکنید. کاری نکنید که شما را نفرین کند. بعضی وقت‌ها انسان توان ندارد نمی‌تواند و مشکلی دارد؛ باید به خیر و خوبی او را بفرستد برود. رسول خدا فرمود «اتَّقُوا دَعوَهَ المُعسِرِ» بترسید از دعای تنگدست. یک‌وقت نفرینی می‌کند و گرفتاری درست می‌کند. این هم خلاصه‌ای از در هفتم بود.

اما در هشتم نوشته لا اله الا الله محمد رسول‌الله علی ولی‌الله؛ کسی که می‌خواهد از این هشت در بهشت وارد شود چهار ویژگی باید داشته باشد: اول صدقه، دوم سخاوت، سوم اخلاق خوش و چهارم اذیت نکردن مردم. چقدر مهم است. همه‌اش رفتارهای اجتماعی است؛ وظایف دینی است که مؤمنین نسبت به هم باید رعایت کنند.

رسول خدا فرمودند: زمین قیامت یکپارچه آتش است به‌جز سایه مؤمن؛ زیرا صدقه‌اش بر او سایه افکنده. این روایت روایت تشویقی است. فضیلت صدقه را می‌رساند. فرمود: صدقه خشم پروردگار را فرومی‌نشاند. این‌ها کاربردی است؛ یعنی اگر کاری کردید که می‌دانید خدا عصبانی می‌شود سریع صدقه بدهید. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: سپری در برابر آتش است. صدقه قضای حتمی را تغییر می‌دهد؛ و بدانیم خود صدقه مرتبه‌ای از شکرگزاری نعمت‌هایی است که خدای تعالی به ما داده.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه شما خواهران و برادران ایمانی نمازگزاران این خانه خدا در این روز مبارک را به تقوای الهی و تقویت و تسدید آن دعوت می‌کنم. متقین متواضع هستند و در مقابل مؤمنان متکبر نیستند و فخرفروشی ندارند. امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه در حکمت ۲۸۱ از حکم نهج‌البلاغه ۱۲ صفت از دوستی که در گذشته با او همراه بوده و دوستی داشته بیان فرمودند. سه مورد از موارد این رفتارها را برای شما بیان کردم.

در ادامه فرمود: «وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً» ناتوان بود و به دیگران هم خودش را ناتوان نشان می‌داد و دیگران هم او را ناتوان می‌دیدند. این‌ها کنایه است از اینکه اهل تواضع و فروتنی بود. «فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ» اما موقع تلاش که می‌شد شیر خشمگین بود و مار بیابانی که پر از زهر باشد بود؛ یعنی شجاع بود. «لَا یُدْلِی بِحُجَّهٍ حَتَّى یَأْتِیَ قَاضِیاً» پیش داور نمی‌آمد برهان اقامه نمی‌کرد مگر اینکه حجتی همراهش باشد. اشاره دارد به فضیلت شجاعت که در جنگ و خشم برای خدا چطور بود و چگونه عمل می‌کرد. خدای تعالی همه ما را از متقین و تقواپیشگان قرار دهد ان‌شاءالله.

اولاً مجدداً شهادت تعدادی از کارگزاران خدوم و جهادی و مردمی نظام اسلامی را به شما تبریک و تسلیت عرض می‌کنم. خدای تعالی و رفعت مقام آن‌ها افزوده بگرداند ان‌شاءالله.

ثانیاً به مردم بی‌نظیر ایران اسلامی که بالاتر از حماسه خلق کردند با این حضوری که در سراسر مناطقی که تشییع پیکر این شهدا واقع شد در تکریم رئیس‌جمهور شهید و همراهانشان داشتند؛ این حماسه‌ای که خلق شد را هم باید تبریک عرض کنیم.

آفرین بر شما و قدم‌هایی که در این مسیر برداشتید. این ویژگی مردم باوفای ماست که فراموش نمی‌کنند و به‌موقع قدردانی دارند.

این فضیلتی است که بیگانگان علی‌رغم میل باطنی خودشان از ایران تعریف می‌کنند. می‌گویند هر اتفاق سخت و زمین‌گیر کننده‌ای که برای ایران می‌افتد باعث تقویت و قدرتمندتر شدن و عزتمند تر شدن ایران می‌شود. اساساً تمدن ایران اسلامی قهرمان ساز است. این بیان آن‌هاست. امثال این حرف‌ها را هم زیاد می‌زنند و زده‌اند و شنیده‌اید. نشان‌دهنده این است که دیگران لااقل ایران را در این موضوعات شناخته‌اند؛ اما متأسفانه عده‌ای در داخل با نفهمی کامل به دنبال ناامید کردن مردم هستند. اخیراً هم این روزها شروع کردند و بیشتر هم خواهد شد برای انتخابات پیش رو؛ که با توکل بر خدا بار دیگر دشمنان داخلی و خارجی در این مرحله هم روسیاه خواهند شد ان‌شاءالله.

یکی از مهم‌ترین مسائل این روزها در مقابل اولین شگرد دشمن که ایجاد اختلاف و تنش و دوقطبی سازی و چندقطبی سازی است، تقویت همدلی اجتماعی است. گوش‌به‌فرمان رهبری هستیم که چون به خدای تعالی تکیه دارد آرام است؛ آرامش را هم به جامعه منتقل می‌کند و این خیلی مهم است.

همه مراقب باشیم که در دام شیطان و دشمنی‌ای که خواهد داشت و آن دشمنانی که شبهه افکنی خواهند کرد و تردید درست می‌کنند نیفتیم. همه شما خوب درک کردید که حضور مردم و شگفتی‌ای که در بدرقه رئیس‌جمهور شهید به وجود آوردند چشم دشمنان را کور کرده.

رئیس‌جمهوری که در عرصه‌های مختلف مدیریتی باوجود موانع بسیار و کارشکنی‌ها و زیرساخت‌های خراب به‌خوبی امتحان داد. هشتمین رئیس‌جمهور که خادم امام هشتم بود، عهد کرده بود برای ملتش هم خادم باشد؛ چه در کسوت تولیت آستان قدس رضوی، چه در کسوت ریاست قوه قضاییه و چه در کسوت ریاست جمهوری.

خدماتی که در این سه جایگاه در مدت نزدیک ۱۰ سال انجام داد بر کسی پوشیده نیست. البته برای اطلاع افراد باید بازگو کرد. من خواستم کارهایی را که در طول این مدت ۳۳ ماه انجام‌ شده یادداشت کنم، دیدم شاید فقط بیان آن‌ها مدت طولانی از خطبه را بگیرد؛ که البته شما می‌توانید مراجعه کنید و دیگر دوستان هم تبیین کنند.

اما خاصیت این کار چه بود؟ او توقع مردم را از رئیس‌جمهور بالا برد؛ و به جایگاه اصلی‌اش برگرداند؛ یعنی در حقیقت نشان داد که رئیس دولت در نظام اسلامی باید چگونه بدون منت و باقدرت و بدون پرداختن به حواشی خدمت کند.

او خودش را شخص دوم مملکت یا شخص اول اجرایی کشور نمی‌دید. او خود را کارگزار نظام و یاور رهبری می‌دید که باید وظایف محوله را به‌خوبی و به‌موقع انجام دهد؛ لذا پشت میز یا با ویدیو کنفرانس و امثال این‌ها کار را دنبال نمی‌کرد؛ وسط میدان بود؛ و خستگی را خسته می‌کرد.

از وسط تونل بگیرید تا قله کوه، از دشت و کویر تا رودخانه و دریا، در سیل و زلزله، البته در همه حال در کنار مردم بود؛ حتی جمعه‌ها به جای استراحت مشغول کار بود. آن نوبتی که ایشان اخیراً آمده بودند اینجا عرض کردم آقا خودت جمعه خواب نداری نمی‌گذاری بقیه هم بخوابند؛ خندید.

از کرملین آمده بود کرج شب را هم همین‌جا بود تا صبح کار را شروع کند. من از صبح اول وقت با ایشان بودم تا آخر شب. واقع خستگی‌ناپذیر بود. صفتی را که حضرت آقا فرمودند همین‌طور بود. هرچه هم اصرار کردیم آخر شب که بمانید یک‌لقمه غذا بخورید گفت نه دیگر باید بروم.

چقدر طعنه زدند؛ تخریب کردند؛ از همان اول کاندیداتوری ایشان تا این اواخر. خواستند به نام امام رضا علیه‌السلام او را تخریب کنند که «امام رضا را لااقل برای ما بگذار برای مردم بگذار» اما خود امام رضا جبران کرد. مواظب نفاق و چرب‌زبانی این طیف باشید.

در همین مدت کوتاه ریاست جمهوری ایشان دستاوردهای فراوانی را برای کشور فراهم کرد. دوستان مکرر بیان کنند تا از یادها نرود و خناسان نتوانند شیطنت کنند.

سفرهای شهید عزیز ما فقط سفر خارجی ۲۸ سفر به ۲۳ کشور جهان. یا سفرهای استانی ۴۷ سفر در ۳۳ ماه. در کل این ۳۳ ماه لااقل این سفرها را داشته. فقط این‌ها نبود؛ بلکه سفرهایش محلی بود، سفرهایش روستایی بود. این‌طور نبود که برود در مرکز استان بنشیند.

چرا؟ چون شاید به قول سعدی که می‌گفت هنوز با همه دردم امید درمان هست، با ما می‌توانیم وارد صحنه شد؛ یعنی یک امیدی داشت ایشان و نتیجه را هم به ما توانستیم تبدیل کرد. این ویژگی ایشان بود. شعار امام را روی دست گرفت و رساند به اینجا که دیدید توانستیم! و کارهایی را انجام داد. تمام وجود این مرد امید بود؛ امیدی از روی عقلانیت و آینده‌بینی.

 به بیانیه گام دوم و عنصر اصلی آن که امید است کاملاً باور داشت؛ و خود را تطبیق داده بود. حضرت آقا در بیانیه گام دوم این‌گونه فرمودند: «پیش از همه‌چیز نخستین توصیه من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسی همه قفل‌ها هیچ گامی نمی‌توان برداشت». ایشان به این مطلب باور داشت. «در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و ناامیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شماست». این فقط مربوط به رئیس‌جمهور نیست؛ به همه ما هم هست. مربوط به همه آحاد ملت است که اهل امید باشند.

این نوع کار کردن یعنی ولایت مداری؛ یعنی هرچه رهبری بخواهد دنبال انجام آن هستم. حقیقتاً هدفش سربازی بود و بس؛ ولو دیگران ملامت می‌کردند؛ اما او سرباز بود.

کلام آخر ایشان را در هیئت دولت دیدید. فرمود: «به حکم ولی و رهبرم غیر از وحدت عمل نمی‌کنم. حق خود نمی‌دانم اختلاف را در بین مردم ببرم». بااینکه مطالب فراوانی برای گفتن داشت. می‌توانست خودش را خلاص کند از این حرف‌هایی که زده می‌شد.

این‌ها را دارم برای درس‌آموزی عرضه می‌کنم. با شناختی که از ایشان داشتم ‌این‌ها را می‌گویم که همه‌اش صداقت بود؛ صفا و وفا و صافی بود. دیگران هم صداقت او را درک می‌کردند. وقتی آن کارگر هفت‌تپه‌ای می‌گوید گویا پدرم را از دست دادم یا کارگران شرکت‌ دیگر می‌گویند ناجی صنعت به شهادت رسید، همه حس واقعی خودشان را دارند منتقل می‌کنند و می‌فهمند که عزیزی را از دست دادند؛ لذا سر از پا نشناخته برای بدرقه‌اش می‌آیند؛ حرفی هم برای گفتن نمی‌ماند.

وقتی پیرزنی فرتوت با ویلچر و پیرمردی پابرهنه با واکر که دیدید در فضای مجازی برای تشییع می‌آیند یا خانه کوچک و محقر مادرش را می‌بینید کافی است که امام مسلمین در نماز بر او سه بار بگوید «لا نعلم منه الا خیرا».  این‌ها درس است برای ما. می‌گوید در زیر این آسمان بهتر از او ندیدم. اعضای سازمان ملل به احترامش قیام کنند و برایش سکوت کنند؛ حالا او چه کار کرده؟ نصاب مدیر نظام اسلامی را تراز کرده.

باید مواظب باشید گول کسانی که هیچ تناسبی با او ندارند را نخورید. ولو بگویند آرمان و مکتب رئیسی را ادامه می‌دهیم و فلان کار را خواهیم کرد و مثل او عمل می‌کنیم. باید خوب مواظب باشید. خوب دقت کنید راجع به افراد. آرمان و مکتب و مسیر رئیس‌جمهور شهید کاملاً مشخص است.

او نصاب مدیر اسلامی را همان چیزی قرار داد که امیرالمؤمنین در نامه‌ای که به مالک اشتر نوشتند بیان فرمودند. در پایان نامه که نامه پنجاه و سوم نهج‌البلاغه است که در آنجا مفصل امیرالمؤمنین کارگزار نظام اسلامی را تعریف می‌کند، در پایان آن دستورالعمل به مالک می‌نویسد «وَأَنَا أَسْأَلُ اللهَ بِسَعَهِ رَحْمَتِهِ، وَعَظِیمِ قُدْرَتِهِ عَلَى إِعْطَاءِ کُلِّ رَغْبَه، أَنْ یُوَفِّقَنِی وَإِیَّاکَ لِمَا فِیهِ رِضَاهُ مِنَ الاِْقَامَهِ عَلَى الْعُذْرِ الْوَاضِحِ إِلَیْهِ وَ إِلَى خَلْقِهِ، مَعَ حُسْنِ الثَّنَاءِ فِی الْعِبَادِ، وَجَمِیلِ الاْثَرِ فِی الْبِلاَدِ، وَتَمَامِ النِّعْمَهِ وَتَضْعِیفِ الْکَرَامَهِ، وَأَنْ یَخْتِمَ لِی وَ لَکَ بِالسَّعَادَهِ وَالشَّهَادَهِ، إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ». «از خداوند بزرگ، با رحمت گسترده و قدرت برترش در انجام تمام خواسته‌ها، درخواست می‌کنیم که به آنچه موجب خشنودى اوست ما و تو را موفّق فرماید، که نزد او و خلق او داراى عذرى روشن باشیم، برخوردار از ستایش بندگان، یادگار نیک در شهرها، رسیدن به همه نعمت‌ها و کرامت‌ها بوده و اینکه پایان عمر من و تو را به شهادت و رستگارى ختم فرماید، که همانا ما به‌سوی او بازمی‌گردیم».

عبارات پایانی موردنظرم بود که یعنی کارگزاران نظام اسلامی باید کارشان به یکی از این دو ختم شود یا سعادتمند و موفق در کار باشند یا کارشان به شهادت ختم شود.

یاران دیگر آقای رئیسی هم همین‌طور بودند. در همین پرواز آقای آل هاشم این روحانی باصفا و مهربان و خاکی در کسوت نماینده رهبری که در طول هفته در خدمت مردم بود، شخصیت مهربان و خاصی داشت. از سالیان قبل ما با ایشان آشنایی داشتیم. خیلی خاکی و مردمی و رفیق بود.

پدرش چه شخصیت بزرگواری است. خود این پدر درس است واقعاً. این پدر پیر ۸۰، ۹۰ ساله عالم و دانشمند که سنی از او گذشته و این حرف‌ها باید واقعاً برای ما درس باشد گفت: «اطاعت از پسرم چون نماینده ولی است بر من واجب است». این خیلی حرف بزرگ و مهمی است. از یک باوری دارد نشأت می‌گیرد. بعد می‌بینیم یک عده کلام خود ولی را هم گوش نمی‌دهند. دستوراتی را که بیان می‌کند زیر بار نمی‌روند.

یا امیر عبداللهیان بزرگوار را می‌بینید یک مدیر توانمند متدین جهادی انقلابی وزارت امور خارجه را از نو معماری کرد او معمار وزارت خارجه است به آن نصاب بخشید دیپلماسی کشور را در این ۳۳ ماه از التماسی بودن برگرداند به جایگاه اصلی‌اش که عزت و حکمت و مصلحت. دیپلماسی اقتصادی را فعال کرد. شرکت در مشارکت‌های پرسود منطقه مثل اتحادیه اقتصادی اوراسیا، شانگهای و بریکس. به بیش از ۵ میلیون نفر ایرانی در خارج از کشور خدمات داده شد.

هم‌زمان استراتژی بی‌تأثیر کردن تحریم‌ها و مذاکره برای رفع تحریم‌ها را دنبال کرد. با برقراری توازن در سیاست خارجی، هم از محور مقاومت دفاع کرد و هم با همسایه‌ها و کشورهای اسلامی و کشورهای دیگر تعامل برقرار کرد. ایشان همان بود که حضرت آقا فرمودند: «دیپلمات ایرانی باید نماد ایمان، عشق به ایران عزیز، غیرت، عزم و اراده و تحرک و پرکاری باشد؛ و گفتار و رفتارش برای ملت ایران هم احترام‌برانگیز باشد». واقعاً این‌طور بود.

یک‌وقت به ایشان عرض کردم شما دائم در حال سفر هستید خیلی در معرض خطر هستید. گفت: من هرلحظه آماده شهادت هستم. خیلی انسان شریفی بود. ویژگی‌های منحصربه‌فردی داشت. فرصت تبیین و بیان این ویژگی‌ها نیست. این‌ها سرمایه‌های ما هستند و از این سرمایه‌ها زیاد داریم. باید مواظب باشیم که همین مسیر ادامه پیدا کند.

عرضم به شما خواهران و برادران در مسائل پیش رو همین است که مواظب باش تراز به‌دست‌آمده را از دست ندهیم. بیش از ۳۰ سال است آن‌همه فرازوفرود و عقب‌ماندگی‌ها طول کشید تا فکر جهادی و انقلابی برگردد به‌جای خودش. من این مقدمات را گفتم که برسیم به اینجا که انتخابات پیش رو را مواظبت جدی داشته باشید که این تراز به هم نخورد.

 بعضی از این کسانی که در انتخابات آینده تازه سنشان به رأی دادن می‌رسید پیش من آمدند گریه می‌کردند و ناراحتی می‌کردند که می‌خواستیم اولین رأی خودمان را به آقای رئیسی بدهیم که نشد؛ یعنی حواسمان بود که ایشان در این جایگاه قرار گرفته.

باید دقت کرد که در دام بعضی از حرف‌های قشنگ و فریبنده افرادی که از وجاهتی هم بعضاً برخوردار هستند نیفتید. انتخابات آینده باید مشارکت حداکثری در آن باشد اولاً. وحدت ملی را افزایش دهد تا سرمایه اجتماعی بیشتر شود و امنیت و اقتدار ملی‌مان بیشتر شود.

از مقدمات انتخابات همه باید درست عمل کنند؛ که با دقت شورای نگهبان شروع می‌شود. انتظاری که از شورای محترم نگهبان می‌رود این است که مثل همیشه بدون مصلحت‌اندیشی و ملاحظات سیاسی و توقعات زیاده خواهانه که بعضی دارند هوشمندانه بر رعایت مر قانون تأکید و عمل کند.

 جایگاه ریاست جمهوری به‌عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی کشور باید صیانت شود؛ و قطعاً شورای محترم نگهبان فقط به حسن سابقه و عدم سوابق سوء و عدم صلاحیت اکتفا نمی‌کند؛  بلکه به عملکرد کاندیداها و سوابق اجرایی‌شان و ترک فعل‌هایشان در گذشته و موفقیت‌های مؤثرشان و امثال این‌ها توجه داشته باشد و دقت کند ان‌شاءالله. کاندیداها باید برنامه‌های عملیاتی و اجرایی خودشان را ارائه دهند.

خلاصه انقلاب اسلامی در این زمان روش جدیدی از حکمرانی را به شیوه مردم‌سالاری دینی به دنیا عرضه کرد که مردم در آن نقش واقعی دارند؛ و در طول این سال‌ها از ابتدای شکل‌گیری نظام تا امروز با همه افت‌وخیزهایی که بوده همراهی مردم و اعتماد به مردم یکی از مهم‌ترین ارکان و انتخابات در این نظام جلوه‌ای واقعی از دخالت مردم در سرنوشت کشور بوده.

همین مجلس شورای اسلامی که ۷ خرداد سال ۵۹ اولین دوره آن افتتاح شد و چند روز دیگر دوره دوازدهم را شروع می‌کند، در رأس همه نهادهای جمهوری اسلامی قرار دارد. از متن ملت برخاسته. خانه واقعی ملت است. قوانینی تصویب می‌کند که با نظارت شورای نگهبان با احکام اسلامی مخالفت ندارد.

و امیدواریم در این دوره عزیزان که ۱۴۷ نفرشان تازه به عرصه آمدند و جدیدالورود هستند خوب است که یک دوره عمیقاً قانون اساسی را مرور کنند. یک دوره نظرات و منظومه فکری امامین انقلاب را در نظر داشته باشند. گفتمان را مطالعه کنند. اسناد بالادستی را در نظر داشته باشند. خود را خادم ملت بدانند.

و از آن‌ها به‌عنوان وکیل خودمان می‌خواهیم یعنی از این مجلسی که چند روز دیگر کارش را شروع می‌کند و به‌عنوان وکیل ما هستند می‌خواهیم که به مسائل ضروری و اولویت‌دار به‌خصوص اقتصاد، حالا اقتصاد دریا باشد، اقتصاد معدن باشد، اقتصاد دیجیتال باشد، پتروشیمی باشد و امثال این‌ها و به معیشت و مسکن و جمعیت اهمیت ویژه دهند.

مواظب همه انواع انحراف باشند. به‌خصوص به مسئله شفافیت توجه کنند. ساده زیستی را فراموش نکنند. توجه به فرهنگ و اخلاق جامعه در مصوبات را دقت کنند. کاری و حرفی نشود که انسجام جامعه به هم بخورد. همکاری با بقیه قوا حداکثری و بدون تضعیف باشد. به معنای واقعی کلمه انقلابی باشند؛ یعنی به مبانی و ارزش‌های انقلابی پایبند باشند و قدمی در مسیری که استقلال کشور را به هم می‌زند برندارند. در مقابل دشمن موضع روشن داشته باشند. اهل تقوای دینی و سیاسی باشند که حضرت آقا هم تأکید فرمودند.

چند روز آینده تلاشی مؤمنانه داشته باشند برای انتخاب هیئت‌رئیسه و روسای کمیسیون‌ها که به‌خصوص به کمیسیون فرهنگی اهمیت داده شود. آقایان در مجلس همدیگر را رفیق بدانند. رقیب هم نیستند. آنجا دورهم جمع شدند که با رفاقت کار ملت را راه بیندازند. فرصت خدمت به مردم را مغتنم بشمارند.

از آن‌طرف آمریکا و اذنابش تلاش می‌کنند وحدت ملی ما را به هم بزنند. به هر طریقی که شده به هر سبک و سیاقی که شده انسجام عمومی و ارتباط بین مردم و مسئولین را به بهانه‌های مختلف خدشه وارد کنند و به هم بزنند؛ اما به فضل الهی مسائلی پیش می‌آید که اتحاد مردم را بیشتر می‌کند و نفرت عمومی را نسبت به شیاطین به‌خصوص آمریکا بیشتر می‌کند و مردم ما هر بار قوی‌تر از قبل آمریکا را نفرین می‌کنند؛ و از خدای تعالی مرگ صهیونیست‌های سفاک را هم می‌خواهند؛  و روباه پیر را هم هرگز فراموش نمی‌کنند.

به جهت ماندگاری حماسه‌هایی که مردم صبور و شهیدپرور دزفول در دوران دفاع مقدس و در مقابل حملات موشکی عراق از خودشان بر جا گذاشتند، در یک اقدام ارزشمندی روز چهارم خرداد در تقویم رسمی کشور به‌عنوان روز مقاومت و پایداری روز دزفول نامیده شد. در سال ۱۳۶۵ به‌عنوان شهر نمونه لوح زرینی هم در یکی از میادین شهر نصب کردند و این عنوان را دادند.

عراقی‌ها این شهر پراستقامت را بلد الصواریخ می‌گفتند؛ یعنی شهر موشک‌ها؛ از بس در این شهر موشک خورد. دزفول شد نماد مقاومت مردم ایران. همه ایران البته اهل مقاومت هستند.

بنیان‌گذار مقاومت در دوران معاصر ایران حضرت امام است.  در یک بیانی فرمودند: «مردم ایران ثابت کردند که تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند ولی تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت. ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامی جهان کفر علیه اصول انقلاب خویش مقاومت کردند».

البته مقاومت در فرهنگ دینی ما هست ۴۷ بار کلمه استقامت و مشتقاتش در قرآن کریم آمده همش هم دلالت بر مداومت و صبر و ثبات دارد. ریشه قرآنی و عترتی دارد؛ اما الان کلمه مقاومت یکی از باشکوه‌ترین و ارزشمندترین واژه‌های دنیاست. هر ملتی که اهل استقامت است قطعاً اهل ذلت پذیری نیست؛ و اگر برای هدف مقدسی استقامت بشود این مقاومت گران‌بهاتر هم خواهد بود؛ و هر ملتی هم که عزت می‌خواهد باید در مسیر مقاومت حرکت کند.

یکی از جلوه‌های بی‌نظیر مقاومت مردم دزفول امام‌جمعه بزرگوارش بود. مرحوم آیت‌الله سید مجدالدین قاضی دزفولی خیلی انسان بزرگواری بود. همان زمان‌ها مکرر در نماز جمعه ایشان ما شرکت کردیم. در طول مدت جنگ ایشان نماز جمعه را تعطیل نکرد. بااینکه بعضی وقت‌ها قبل و بعد از نماز جمعه شهر را موشک می‌زدند اما ایشان تعطیل نکرد.

بسیار انسان پرتلاشی بود و شخصیت خاصی داشت. پیرمرد بود؛ چشمانش هم دید کافی نداشت اما پرتلاش بود. یکی از شخصیت‌های پرتلاش ایشان بود. می‌گفت من به دنبال بسیجیان راه می‌افتم تا خاک‌پای آن‌ها را توتیای چشم خودم کنم. بسیجی‌ها که در شهر می‌آمدند یا به نماز می‌رفتند یا به منزل ایشان می‌رفتند، دست‌های آن‌ها را می‌بوسید. می‌گفت من نماینده امام هستم امام گفته من دست و بازوی بسیجیان را می‌بوسم من هم به نمایندگی از ایشان دست‌های شما را می‌بوسم.

خیلی انسان وارسته‌ای بود. در بمباران‌ها در خانه‌اش بود؛ به زیرزمین هم نمی‌رفت. در اتاق‌های معمولی بود و می‌گفت اگر شهر مورد اصابت قرار گرفت می‌خواهم با تلفن مسئولین را برای امدادرسانی صدا کنم باید هرلحظه آماده باشم.

خب وقتی امامشان این‌طور باشد معلوم می‌شود که مردم و مأمومین هم این‌گونه خواهند بود؛ لذا حضرت آقا هم فرمودند که دزفول سرزمین افتخار است.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

در انتشار این خبر سهیم باشید:

پاسخی بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر وبسایت امام جمعه کرج در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.