بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن
جلسه بیست و یکم – ۱۴۰۳/۰۱/۱۶
استقامت از محوریترین مباحث در جامعه ولایی است
«إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱستَقَمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ ٱلمَلَـئِکَهُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحزَنُواْ وَأَبشِرُواْ بِٱلجَنَّهِ ٱلَّتِی کُنتُم تُوعَدُونَ» سطر بیست و چهارم؛ آیه ۳۰ سوره مبارکه فصلت جزء بیست و چهارم. استقامت از محوریترین مباحث در جامعه ولایی است. این آیه هم معروف است به آیه استقامت. کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و بر این حرفشان استقامت کردند قطعاً ملائکه بهطور پیوسته بر آنها نازل میشوند که از آینده نترسید و ناراحت هم نباشید و این مژدهای است بر شما که به بهشت خواهید رفت.
یکی از بحثهای مهم قرآن صبر است. واژه صبر کاربرد فراوانی دارد و بیشتر افعال اخلاقی یا شاید همه مباحث مربوط به اخلاق از جهتی تحت عنوان صبر قرار میگیرد. صبر از مفاهیم عام اخلاقی است. تمام حرکات و سکنات و افعال و تروک اخلاقی مطلق پایداری و شکیبایی و استقامت را صبر میگویند.
استقامت کمرشکن است
در چند جای قرآن خدای تعالی به پیغمبر اکرم دستور استقامت داد. «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ» که خود حضرت فرمود: «شَیَّبَتْنى سورَهُ هودٍ» سوره هود مرا پیر کرد به خاطر این آیه.
قطعاً آن است آن چیزی که انسان را پیر میکند و کمرشکن است استقامت است. به خاطر اینکه استقامت انقدر مهم است و پایدار یا پافشاری کردن بر محور حق انقدر مهم است که خدای تعالی بشارت میدهد؛ بشارت بهشت. «وَأَبشِرُواْ بِٱلجَنَّهِ ٱلَّتِی کُنتُم تُوعَدُونَ» تو که داری مقاومت میکنی و از دین حمایت میکنی و ارزشهای دینی و الهی را داری در سطح جامعه توسعه میدهی، بعضیها با روش و منش و اخلاق و دینشان دارند از دین حمایت میکنند؛ دینداری در این هجمههایی که میبینید در فضای مجازی یکدفعه یک مطلبی را میگوید و دفاع از یک بحث دینی میکند، دوستان و اطرافیانش انقدر به او فشار میآورند که حرفش را پس بگیرد. دیدید و شنیدید که انقدر فشار میآورند که چرا این حرف را زدی؟ استقامت در این مسیر بشارت الهی را دارد؛ «وَأَبشِرُواْ بِٱلجَنَّهِ ٱلَّتِی کُنتُم تُوعَدُونَ».
ایمان و پذیرش دین و مذهب اهلبیت علیهمالسلام، کافی نیست؛ باید در این پذیرش استقامت داشت
این بحث تقریباً تکمله بحثهای گذشته است که ایمان به خدا و پذیرش دین حق، پذیرش مذهب اهلبیت علیهمالسلام، همه اینها را داریم اما بهتنهایی کاری با اینها پیش نمیرود؛ بلکه باید در این پذیرش استقامت داشت. باید در این مسیر پایداری و مقاومت کرد تا لحظهای از مسیر انسان منحرف نشود.
امکان دارد شما اولش ایمان بیاورید اما بعد بیفتید در چرخه زندگی آرامآرام یادتان برود؛ یعنی مثلاً ۱۰ سال پیش تدین و تقید به یک سری مسائل خیلی بیشتر بود اما الان به ۱۰ سال گذشته که نگاه میکنی به خودت میگویی چرا من اینطور شدم! چرا یک سری تقیدات را دیگر ندارم! این همان انحراف است.
مثلاً ۴۵ سال قبل که برای انقلاب شعار میدادیم چهره بانوانی که در جامعه و تظاهرات بودند چطور بود؟! یکمرتبه که اینطور نشده. آرامآرام گفتند اینجا عیب ندارد آنجا عیب ندارد سخت نگیرید؛ موریانه صفت تمام پیکره را از بین بردند. شما اصلاً نمیفهمید که موریانه چیزی را خورده است بعدازاینکه خراب شد و افتاد میفهمید. کار نفوذیها مثل موریانه است؛ کسی نمیفهمد؛ صدا هم ندارد.
استقامت همان غیرت دینی است
حفظ دین و دینداری مقاومت میخواهد؛ استقامت میخواهد. اگر کسی محکم بایستد و استقامت داشته باشد خدای تعالی از هیچ خیری درباره او دریغ نمیکند. فرشتگان هم به مؤمنان بشارت میدهند که خوف و هراس نداشته باشید. جنگ با نفس و میدان نبرد نفس اینها بشارت دارد.
کسانی که گفتند خدا و پای این گفتن ایستادند و اجازه نفوذ به دشمن ندادند به این مقاومت و این مراقبت و این توانمندی را میگویند غیرت دینی. اسم دیگرش همین استقامت است. استقامت در دین و ارزشها هم آثار فراوانی دارد.
اهل استقامت حزن و خوفی ندارند
کسی وقتی چیزی را داشته از دستش داد از درون مبتلا به حزن میشود و نسبت به آینده احتمال میدهد که چیزی را از دست بدهد میترسد؛ لذا در درونش مبتلا به خوف میشود. کسانی که ایمان به خدا نداشته باشند دچار حزن و خوف میشوند چون تکیهگاه ندارند.
گاهی مواقع ایمان هم دارد اما به مرحله اصلی و تقوا نرسیده او هم باز دچار خوف و حزن میشود. چنین کسی تقوا هنوز در او مستقر نشده است؛ ایمان هنوز در او مستقر نشده است؛ اما اهل استقامت که از قرب الهی بهرهمند هستند این خوف و حزن را ندارند؛ چون به چیزی غیر از خدا تکیه ندارند؛ تکیهگاهشان خداست و آرامند.
میگویند مدبر امر خداست اگر از ما گرفت مصلحت است و اگر به ما داد خیر است. خوشحال نمیشود از چیزی که به او دادند؛ به آن معنا که از خود بیخود شود؛ علتش این نیست که حس و حال نداشته باشد؛ اتفاقاً همهچیز را هم خوب میفهمد علاقهمند هم هست، خوب و بدی را میفهمد لذت میبرد ولی وابسته نیست. اهل استقامت چون تکیهگاهشان به خداست و به چیزی جز خدا دل نمیبندند، خوف و حزن ندارند. در دنیا خوف و حزن ندارند.
رسول خدا بر استقامت دائماً تأکید کردند؛ چون خود حضرت مستقیمترین شخص بر صراط مستقیم است و اهل استقامت است. این آیه «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» در حد اعلاست برای خود پیغمبر اکرم.
بشارت خدا فوز عظیم است
بشارت در آیه هم مطلب جالبی است. بشارت در قرآن متعدد است که خیلیهایش به شهید بشارت داده شده؛ مثلاً آیه ۱۱۱ توبه که خود شهید بشارتها را دریافت میکند. «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» هر معاملهای اینطور است؛ چهار رکن دارد اگر معامله خیلی خطیری باشد ۶ رکن دارد. خریدار و فروشنده و جنس و پول جزو چهار رکن معاملات معمولی است. اگر خیلی معامله بزرگ باشد سند هم دارد؛ مثلاً شما نان میخرید که دیگر سند نمیزنند؛ ولی خانه بخری سند میزنند. اگر خانه خیلی مهم هم باشد باید شهود هم داشته باشد.
در این معامله میگوید خریدار خداست و مؤمن میفروشد و متاعی که خریدوفروش میشود این است که مؤمن جان و پولش را میدهد و بهشت را از خدا میگیرد. بعد میفرماید چنین معاملهای که انجام میگیرد خدا به مؤمن بشارت میدهد که این فوز عظیم است؛ «فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ».
در این معامله خدا جان و مال مؤمن را که خرید به او پس میدهد و میگوید در اختیار تو امانت باشد. این فقط مربوط به شهید نیست همه ما همینطور هستیم. همه مؤمنین خدا جان و مالشان را میخرد یعنی جان و مالت را در هر مسیر خرج نکن؛ یعنی جان ما را به ما پس داد، اموال ما را هم در اختیار ما قرار داد، الان این جان و مال را من از تو خریدم و امانت به دست توست. در این ۶۰، ۷۰ سال با آن چیزی که به من فروختی در اختیارت قرار دادم که زندگی کنی. ولی چون مالکش من هستم حق نداری هر جایی مصرف کنی. چشم برای من است به هر چیزی نگاه نکن. گوش برای من است هر چیزی را نشنو. پا برای من است هر جایی نرو پول برای من است خرج هر چیزی نکن.
چنین شخص وقتی به عهدش وفا کرد «وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ» خدا بشارت دیگری به او میدهد. بعد آنطرف میرود جانش را در حد اعلا خرج میکند. وقتی شهید شد یک بشارت دیگر میگیرد. هم در دنیا به آنها بشارت داده میشود هم در آخرت. «لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ» آیه ۶۴ یونس.
اولین مژدهای که شهید دریافت میکند
اولین مژدهای که شهید دریافت میکند این است که «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم» از وضعیت دوستان و رفقایش در دنیا به او خبر میدهند. شهید همانطور که در دنیا به فکر نجات دوستانش بود و میخواست جامعه را نجات بدهد و میخواست خودش و جامعه را در مسیر تعالی حرکت بدهد، بهمحض اینکه وارد برزخ شد، اولین دغدغهای که داشت که حال دیگران بود، خدا بشارت میدهد که همراهانت و کسانی که با تو بودند هیچ خوف و حزنی و ترس و اندوهی ندارند.
همانطور که شهید در زندگیاش در دنیا اهل مقاومت و استقامت بود و دین خدا و ارزشهای الهی را حفظ کرد، کسانی که در وادی توحید قدم برمیدارند و باهم همپیمان هستند پیامها را هم یکسان دریافت میکنند. همهشان بر آنها حزن و خوفی نیست.
نزول ملائکه هم فقط مربوط به قیامت نیست. فقط مربوط به زمان مرگ نیست که بیایند و به او بگویند نترس. در طول زندگی دنیایی ملائکه با او مراوده دارند و به او بشارت میدهند.
ملائکه بر مؤمنان و شیاطین بر دروغگویان گناهکار نازل میشوند
عجیب اینجاست همانطور که اهل ایمان قدم برمیدارند و ملائکه بر آنها نازل میشوند، کسانی که پیرو شیطان هستند و از شیطان تبعیت میکنند شیطان بر آنها نازل میشود. «هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ» آیات ۲۲۱ و ۲۲۲ شعرا. شیاطین بر هر دروغپرداز گناه پیشه نازل میشوند. در آیه دیگر دارد که شیاطین به دوستانشان وحی میکنند «إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیوحُونَ إِلی أَولِیائِهِم».
یکی از صحنههای استقامت، شرکت کردن در راهپیمایی روز قدس است
جهاد و مجاهدت در راه خدا شخص را به رتبه فرشتگان میرساند. اثر تکوینیاش هم آن است که ترس و اندوه نخواهد داشت. یکی از آن کارهایی که انشاءالله ما را به مقصد میرساند و نشاندهنده روح استقامت در ماست و نشاندهنده این است که میتوانیم بشارت الهی را تحمل کنیم، یکی از آن صحنههای استقامت که غیظ کفار را هم به وجود میآورد شرکت کردن در راهپیمایی روز قدس است. این را بدانید روز قدس یکی از مصادیق «تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ ٱلمَلَـئِکَهُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحزَنُواْ وَأَبشِرُواْ بِٱلجَنَّهِ» خواهد بود. انشاءالله با قوت و استقامت برای نابودی این جرثومه فساد و تباهی و ددمنشی و سفاکی در صحنه حاضر خواهیم بود.