متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۲/۱۲/۰۴
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
بندگان خدا توصیه میکنم خودم و شما را به تقوای الهی. خدای تعالی بهشت را برای متقین و پرهیزکاران نزدیک میآورد؛ در آیه ۹۰ سوره مبارکه شعراء فرمود: «وَ اُزلِفَتِ الجَنَّهُ لِلمُتَّقِینَ».
در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهایی وجود دارد. مثلاً آیات ۷۱ و ۷۳ سوره مبارکه زمر راجع به ابواب جهنم و بهشت اشاره دارد و اینکه هرکدام از این درها برای چه کسانی گشوده میشود. البته قرآن کریم به تعداد درهای بهشت اشارهای نکرده است و فقط درباره درهای جهنم در آیات ۴۳ و ۴۴ سوره مبارکه حجر فرموده: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ اَجْمَعِینَ، لَهَا سَبْعَهُ اَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»؛ و دوزخ میعادگاه همه آنهاست، هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شدهاند.
ولی وقتی به روایات مراجعه میکنیم گفتهاند بهشت هشت در دارد. مثلاً به باب هشتگانه کتاب شریف خصال مرحوم صدوق مراجعه کنید روایت دارد که عرض میکنم. حالا چرا درهای بهشت هشت تاست و درهای جهنم هفت تا فرقهایی گفتهشده که مثلاً رحمت خدا بیشتر از غضب خداست و رحمت بر غضب پیشی دارد و امثال اینها.
هرکدام از این درها اشاره دارد به مرتبهای از مراتب اعمال خوب و بد افراد که توانستهاند مثلاً عمل نیکی انجام دهند و از فلان در بهشت وارد شوند و یا موفق نبودهاند فلان کار را ترک کنند پس از دری وارد جهنم میشوند. مثلاً در سوره مبارکه رعد آیات ۱۹ به بعد راجع به اولوالألباب بیان میکند که فقط این گروه متذکر حق هستند بعد برای آنان نشانههایی را تذکر میدهد که هشت ویژگی است؛ ۱٫ عهد و پیمان را رعایت میکنند. ۲٫ ارتباطات الهی و پیوندهایی که خدای تعالی فرموده را رعایت میکنند. ۳٫ از خدا خوف دارند. ۴٫ از بدعاقبتی میترسند. ۵٫ در راه خدا صبر و استقامت دارند ۶٫ نماز را برپا میدارند. ۷٫ در خفا و علن انفاق میدهند. ۸٫ بدی را با خوبی پاسخ میدهند.
بعد در بعض روایات برای درهای بهشت مطالبی گفته شده که با این صفات اولوالألباب مطابقت دارد. کأن هرکدام از این صفات راهی است که شخص را به بهشت میرساند.
در همین رابطه شبی که رسول خدا را به معراج بردند، حضرت فرمودند بهشت و جهنم را به من نشان دادند و دیدم بهشت هشت در دارد و بر هر دری چهار جمله نوشتهاند، که هر جمله از تمام دنیا و نعمتهاى آن بهتر است براى کسى که یاد بگیرد و بشناسد.
من برای اینکه از فرصت استفاده کنم ترجمه حدیث را میخوانم. بر در اول بهشت نوشته شده بود: لا اله الّا اللّه، محمد رسول اللّه، على ولى اللّه، هر چیزى زینتى دارد و زینت زندگى خوب در دنیا چهار خصلت است: قناعت و ترک کینه و ترک حسادت و همنشینی با نیکان.
اصل زینت و آراسته بودن به زینت موردتوجه دین است و اینکه انسان خودش را زینت کند اعم از مرد و زن، دستوراتی داریم و اینکه اساساً در دنیا چه چیزی زینت است هم مطرح است و دیگر اینکه هر چیزی را که خداوند برای انسان زینت قرار داد کسی نمیتواند آن را تحریم کند. لذا در بعض آیات دارد که دستور میدهد به اینکه وقتی مسجد میروید خود را تزیین کنید و زینتهای مختلفی که دارید، بروید یعنی باید هنگام حضور در اجتماع با زینت و آراسته باشید. لباس و موی سروصورت مرتب باشد؛ و در جای دیگر دارد که مال و فرزندان زینتهای شما هستند و امثال اینها. یا در روایت دارد از رسول خدا که فرمود: خداوند دوست دارد که هرگاه بنده مؤمنش نزد برادر خود میرود خودش را برای رفتن پیش او آراسته کند؛ یعنی حتی اگر اجتماع مسلمین مثل مسجد و نماز جمعه هم نبود و دونفری بودید بازهم این دستور اسلامی را رعایت کنید.
روایات زیاد است نمونه عرض کردم و بحث من زینت نیست که باید جدا و مفصل بحث شود؛ اما بر سر اولین در بهشت برای زندگی خوب در دنیا فرموده چهار چیز لازم است؛ که اگر خوب دقت کنیم میبینیم واقعاً همین چهار صفت اگر نباشد چقدر زندگیها را سخت میکند و گرفتاری ساز است؛ و بخصوص در این دوران متأسفانه بیشتر از قبل است ظاهراً.
اولی قناعت بود. این چه صفت مهمی است و چقدر دارنده آن در آسایش و راحتی بسر میبرد. انسان در مسائل مادی و دنیایی بینهایت طلب است و اگر قانع نباشد به رنج میافتد. مؤمن معتدل است. قناعت حد وسط بین ولخرجی و خسیس بودن است. خداوند بینیازی را در قناعت قرار داده است. رسول خدا فرمودند: قناعت ثروتی تمام ناشدنی است. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند منظور از حیات طیبه در قرآن، قناعت است؛ و کسی که عاقل باشد قانع است. انسانی که قانع است اندوهگین نمیشود و غیر قانع هرچه هم ثروت داشته باشد باز به فکر ثروت دیگران است. کسی که روحیه قناعت دارد، سیر میشود؛ اما کسی که قانع نیست هرگز سیر نمیشود و همیشه احساس کمبود دارد. خلاصه قناعت صفتی است که هرکس دارد قدر بداند و هرکس ندارد تلاش کند به دست آورد.
بعد فرمود: ترک کینه؛ در دعای قرآنی دارد که خدایا در دلهای ما نسبت به کسانی که ایمان آوردهاند کینه قرار مده. «و لا تجعل غلا للذین آمنوا». حشر/۱۰٫ کینه کارهای خوب را از بین میبرد. رسول خدا فرمودند هرگاه امت من نسبت به یکدیگر کینه نورزند، هرگز دشمنی در برابر آنها قد علم نمیکند.
وقت ما پر شد و نرسیدم که ترک حسادت و همنشینی با نیکان و آنچه بر درهای دیگر نوشته را عرض کنم انشاءالله نوبتهای بعد با قید حیات.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا در کار خیر مداومت دارند. حضرت در حکمت ۲۷۰ از حکم نهجالبلاغه فرمود: «قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ اَرْجَى مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ». کار اندکى که در آن مداومت کنى، امیدبخشتر از کار زیادى است که از آن خسته و ملول گردى. تذکری کاربردی و عملیاتی است. کار کمی که ادامه دارد تا به نتیجه برسد از کار زیادی که نیمه رها شود و یا از شدت زیادی، خستهکننده باشد، بهتر است.
رعایت این حال در همه امور همینطور است حتی در مسائل معنوی. عبادت و دعا و امثال اینها، کم باشد اما ادامهدار، انسان را بهتر به نتیجه میرساند. گاهی شخص حال روحی مناسب ندارد اما به خودش فشار میآورد که فلان دعا را تمام کند، کأن کنترات است. نه تا آنجا که حالتان اجازه داد بخواهید. خدای تعالی همه ما را به وظائفمان آشنا گرداند و تقوا را در ما زیاد بفرماید.
در آستانه سالگشت ولادت باسعادت و مبارک خاتم الاوصیاء و مفخرالاولیاء، میثاق الله، بقیه الله، لنگر آسمان و زمین، شریک القرآن، وعده تضمینشده الهی، حجه بن الحسن العسکرى ارواحنا و ارواح العالمین لمقدمه الفداء قرار داریم، این عید بزرگ بر شما و بر همه مظلومان و مستضعفان عالم مبارک باد.
یک سؤال: آیا ما با امام زمانمان انس و ارتباط محکمی داریم؟ از مرحوم آیتالله کشمیرى سؤال کردند: براى رفاقت با امام زمان چه کنیم؟ ایشان فرموده بودند: «روزى یک ساعت با حضرت خلوت کنید، زیارت سلام على آل یاسین را بخوانید. زیاد بگویید: یا صاحبالزمان اغثنى، یا صاحبالزمان ادرکنى، المستعان بک یابن الحسن، زیاد بگویید، توسل بکنید به ایشان، یکخرده رفاقت پیدا مىشود».
در کتاب رجال کَشی راجع به یونس بن عبدالرحمن که از برجستهترین اصحاب حضرت امام رضا علیهالسلام بود دارد که حضرت دربارهاش فرموده بود: «یونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ فِى زَمَانِهِ کَسَلْمَانَ الْفَارِسِیّ فِى زَمَانِهِ». یونس سى جلد کتاب دارد و امام جواد علیهالسلام هنگامیکه یکى از کتابهایش را ورق مىزدند، براى هر صفحه، براى او طلب رحمت میکردند «وَ جَعَلَ یقُولُ: رَحِمَ اللَّهُ یونُسَ، رَحِمَ اللَّهُ یونُسَ، رَحِمَ اللَّهُ یونُس».
چنین شخصى طبیعتاً باید خیلى محبوب مردم باشد و در بین مردم جایگاه داشته باشد، اما روزى یونس میهمان امام رضا علیهالسلام بود که عدهاى از اهل بصره نزد حضرت آمدند و اجازه ورود خواستند. امام رضا علیهالسلام از یونس خواستند که در اتاق مجاور بماند. آن عده بعد از احوالپرسى شروع به بدگویى از یونس کردند؛ امام علیهالسلام سرشان را به زیر انداخته بودند و چیزى نمىفرمودند. چراکه حتى این مقدار ظرفیت نداشتند که امام در نزد آنان از یونس دفاع کنند. بعد که آن افراد رفتند، حضرت، یونس را صدا زدند. یونس گریهکُنان محضر حضرت رسید و عرض کرد: آقا مىبینید اینها که از شیعیان هستند، با من چه مىکنند؟ امام رضا علیهالسلام به او فرمودند: چه اشکالى دارد؟ وقتیکه امام تو از تو راضى است. بگذار هرچه مىخواهند، بگویند؛ و بعد خاطرنشان کردند: اگر در دست تو مرواریدى باشد و مردم بگویند: پشکل است، یا پشکلى در دست تو باشد و مردم بگویند مروارید است، آیا تو را سودى مىرساند؟ یونس گفت: خیر. حضرت فرمودند: «هَکَذَا أَنْتَ یا یونُسُ». وضع تو هم اینگونه است. وقتى تو بر راه صحیح هستى و امامت از تو راضى است، سخن مردم ضررى به تو نمىرساند.
پس آنچه مهم است این است که طوری عمل کرده باشیم که امام از ما راضی باشد. اگر امام از تو راضی بود نگران هیچچیز در این دنیا نباش ولو دیگران سعایت کنند و موقعیت اجتماعی تو را به خطر بیندازند. خب حالا از کجا بفهمیم که امام ما از ما راضی است و ما را دوست دارد؟ باید از قاعده گواهی دل استفاده کنیم. امیرالمؤمنین علیهالسلام در غرر الحکم فرمودند: از دلها درباره دوستىها بپرسید، که دلها گواهانى رشوه ناپذیرند. «سَلُوا القُلوبَ عَنِ المَوَدّاتِ؛ فَإِنَّها شَواهِدُ لا تَقبَلُ الرُّشا».
مرحوم کلینى در کتاب العشره کافی بابى دارد با عنوان بابٌ نادرٌ که در آنجا پنج روایت آورده است؛ که مضمون آنها جواب ماست. بهعنوان نمونه در روایت چهارم امام رضا علیهالسلام به یکى از شیعیان فرمودند: هرگاه خواستى بدانى نزد من چگونه هستى بنگر من نزد تو چگونه هستم.
خب این شد قاعده حالا خودت را بررسی کن ببین چقدر با امام زمانت رفیقی و چقدر پیش تو قرب و منزلت دارد. در طول شبانهروز چقدر به فکرش هستی؟ به همان مقدار هم او به فکر توست. بحث فقط بر سر محبت تنها نیست چون همه محبت دارند. باید کاری کنیم آن حضرت هم ما را دوست داشته باشد. چهکار کنیم که امام به ما محبت داشته باشد؟ اولین کار این است که حضرت را آزار و اذیت نکنیم.
خود حضرت در بیانی فرمودند: «اعمال ناشایست شیعیان سبب دورى آنها از امامشان شده است». رفتار با دوست، رفتار با خانواده، رفتار با همسایه، رفتار با خودمان، رفتارهای سیاسیمان، رفتارهای اجتماعیمان، اینها امام ما را ناراحت میکند.
یا به على بن مَهزیار گلهمندانه فرمودند: «شما دنبال افزودن ثروت خود هستید، به مؤمنین ضعیف در بین خود، بهجای دستگیرى، تکبر و تجبّر ورزیدید و آنها را در حیرت و نابسامانى رها نمودهاید، قطع رحم کردهاید و رابطه خویشاوندى و پیوندهاى اجتماعى خود را از بین بردهاید…».
پس راهش این است که مطیع امام باشیم و دستورات را انجام دهیم و اقدام به اعمال شایسته داشته باشیم تا در زمره شیعیان و محبان و بعد کسانی که حضرت دوست دارد باشیم. در آیه ۳۶ سوره مبارکه ابراهیم فرمود: «فَمَن تَبِعَنِى فَإِنَّهُ مِنِّى». هر کس مرا پیروی کند، قطعاً او از من است؛ و در کتاب وافی مرحوم فیض کاشانی حدیثی را آورده که رسول خدا فرمود: «کُلُّ تَقِی وَ نَقِی آلِی». هر باتقوای خالصى آل من است؛ یعنی همانکه درباره سلمان گفته شد که «سلمان منا اهل البیت». اختصاصی او نیست و مسیر برای مِنّا شدن باز است.
بحث مهدویت یکبعدی نیست. روز ولادت حضرت روز جهانی مستضعفان هم هست. بحثی داریم که چهکار کنیم تا روز جهانی مستضعفان محقق شود؛ که مفصل است باید به راهبردهایی اشاره کنیم؛ اما اینجا فقط این را عرض میکنم که یکی از مهمترین کارها برای تحقق روز جهانی مستضعفان جهان، تشکیل هستههای مقاومت بود که به برکت انقلاب اسلامی و هدایتهای امام ره به وجود آمد.
ایشان ۱۹۰ روز قبل از ارتحالشان فرمودند: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است، چراکه بسیج منحصر به ایران اسلامى نیست. باید هستههاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلى نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب مىتوان اسلام را فاتح جهان نمود».
بعد همین خط توسط رهبری تقویت شد، قدرتمند شد و امروز تبدیل به جریان مقاومت شده است؛ که آثار آن را میبینید. همه مستکبران عالم را عصبانی کرده است. عصبانیت را میبینید که قطعنامه برای اتمام جنگ و آتش علیه غزه را متکبرانه و از روی غیظ برای بار سوم وتو میکنند.
حضرت آقا همان اول فرمودند: «ریشه همه این جنایات آمریکاست». امروز بر جهان معلوم شده است، اوست که نمیگذارد جنگ و جنایت و کودک کشی تمام شود. ریشه بحران آمریکاست؛ نه اینکه راهحل باشد. گسترشدهنده ناآرامی در جهان و منطقه آمریکاست.
این چه سازمان ملل و شورای امنیتی است که نمیتواند جلوی افراطیگری آمریکا را و جرثومهای که امنیت جهانی را به خطر انداخته است را بگیرد. ای سران کشورهای عضو، لااقل قیام کنید و سازمان ملل را از دست آمریکا نجات دهید. تا آنها اقدامی داشته باشند اقدام عاجل ما نمازگزاران شعاری است که علیه آمریکا میدهیم.
از طرف دیگر رژیم صهیونیستی هم خودش قبول کرده، در ورطهای افتاده که او را نابود میکند. ژنرال اسحاق بریک کارشناس امور راهبردی این رژیم اعلام کرد که تلآویو از تحقق پیروزی واقعی در جنگ کنونی در غزه عاجز است. بعد میگوید در صورت ادامه کار در رفح، بحران بهتدریج گسترده و به جهنمی در عرصههای اقتصادی و امنیتی، اجتماعی و روابط بینالملل تبدیل خواهد شد.
مهمترین سؤالی که امروز از رژیم صهیونیستی -بعدازاین همه مدت جنایت با اهدافی که برای حملاتشان مشخص کرده بودند- باید پرسید این است که چرا پس نتوانستید حماس را از بین ببرید بااینکه ۳۰ هزار نفر از مردم بیگناه را کشتید؟ چرا نتوانستید یک نفر از اسرای خود را آزاد کنید؟
نکته دیگر اینکه کشورهای غربی و اروپائی اقدام به تحریم مواردی کردهاند؛ مثلاً مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار تحریم محمولههای تسلیحاتی به اسرائیل به سبب آمار بالای غیرنظامیان کشتهشده در غزه شده است. هلند ارسال لوازم و قطعات اف ۳۵ را متوقف کرده؛ و بسیاری از شرکتهای بینالمللی پروازهای خود را به اسرائیل لغو کردهاند؛ اما کشورهای اسلامی و عربی هنوز قطع رابطه نکردهاند.
و راهحل همان است که آقا دیروز برای بار چندم تکرار کردند که: «چرا سران کشورهای اسلامی علناً مخالفت خودشان، قطع رابطهی خودشان، قطع کمکها و پشتیبانیهای خودشان از کافرِ مُقاتلِ خبیثِ صهیونیست را اعلام نمیکنند»؟ و کمک ما نفرین ما بر اسرائیل است.
و اما روز ولادت حضرت روز تجلیل از سربازان گمنام آن حضرت هم هست که از صمیم قلب جهاد بزرگی را که در گمنامی انجام میدهند ارج مینهیم و به آنان تبریک میگوییم و عرض خدا قوت داریم. یکی از اضلاع مهم امنیت در کشور، هوشمندی و اشراف و اقدامات بهموقع دستگاه اطلاعاتی، تحت اشراف شورای راهبردی اطلاعات کشور خصوصاً وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه است. هم کمیت و هم کیفیتِ اقدامات صورت گرفته این مجاهدان گمنام قابلتقدیر است.
میدانید تنوع تلاش عزیزان گسترده است و محدود به چند مورد نیست؛ از شناسایی و دستگیری جاسوس داخلی و خارجی بگیرید تا رصد فضاهای مجازی و حقیقی و خنثی کردن حملات سایبری دشمنان اسلام و نظام و حتی کسانی که امنیت اخلاقی جامعه را سازمانیافته به هم میریزند مورد رصد هستند. فرقهها و ادیان جعلی و مدعیان دروغین و گروههای برانداز و امثال اینها در تور اطلاعاتی سربازان گمنام قرار دارند.
قسمتی از فعالیتها و ضرباتِ به دشمن را در خارج کشور انجام میدهند. به هر جهت قسمت مهمی از فعالیت عزیزان به خاطر این است که اطلاعات مردم پایه است و همکاری و تعامل مردم با دستگاه اطلاعاتی باعث شده درصد امنیت ازاینجهت بالا باشد. چون مردم نقش مهم خودشان در حاکمیت را کاملاً حس میکنند درنتیجه تعامل و همکاری وثیقی برای برقراری امنیت بیشتر با دستگاههای مربوطه دارند.
و اما انتخابات؛ جمعه آینده انشاءالله همه در همان ساعات اولیه اقدام به رأی دادن کنید که این کار خیر است و سرعت در کار خیر مطلوب است. تا آن روز همه چهره به چهره تواصی داشته باشید. هر کس از دیگری بپرسد شما برای اینکه انتخابات پرشور باشد چه کردهای، بعد دیگران را تشویق به دعوت به شرکت کنید تا به فضل پروردگار گام دیگری محکم به سمت ایران قوی برداریم و اقتدار خود را در جامعه بینالمللی محکمتر و دشمنان را از خود دورتر کنیم.
امروز یکی از مصادیق امربهمعروف، تشویق بلکه امر به شرکت در انتخابات و رأی دادن به اصلح و نهی از عدم شرکت است. خانوادگی بروید برای رأی دادن، پرچم به دست بروید. چشم دشمن را با وحدت و انسجام ملی کور کنید. ملاکها و معیارهای نماینده خوب مکرر بیانشده و کامل آن را حضرت آقا بیان کردهاند که مراجعه دارید. البرز در این دوره در ثبتنام داوطلبان اول بود؛ انشاءالله در مشارکت هم اول باشد. کاندیداهای محترم به مر قانون انتخابات در تبلیغات عمل کنید و الگوی اخلاق باشید.
من دیروز با عزیزان کاندیداها جلسهای که داشتیم نکاتی را عرض کردم. نکته دیگر که تکرار است این است که میگویند و شایع میکنند، فلان کس که تائید نشده و یا فلانی که رد صلاحیت شده و یا فلانی که نگذاشتند انتقالی برای استان بگیرد و یا انتخاب رئیس فلان گروه و ائتلاف، همه کار امامجمعه است. بابا اگر دین ندارید آزاده باشید. چه جوری باید بگویم که این امور به من مربوط نیست و دخالتی ندارم. همینجا بنده قسم جلاله خوردم. حتی ملاک دادم اگر کسی گفت من او را تائید میکنم به او قطعاً رأی ندهید. در خبرگان هم مسئله همین است که عرض کردم.
فرصت نشد بحث راجع به امور تربیتی و تربیت اسلامی داشته باشیم. انشاءالله در فرصتی دیگر.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾