متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۹
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بسمالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
عبادالرحمن اوصیکم و نفسی بتقوی الله.
اهل تقوا تکبر نمیورزند. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «تکبر نورزد مگر کسی که پست باشد». در بحث استکبار شناسی رسیدیم به اینجا که در قرآن کریم مواردی مطرح است که اگر کسی دچار تکبر باشد از اموری محروم است مثل محبت الهی که بدترین نوع محرومیت است و در نوبت قبل اشاره شد.
اگر کسی اهل استکبار باشد از هدایت الهی محروم میشود. بهعنوان نمونه درآیات ۵ و ۶ سوره مبارکه منافقون فرمود: … وَ رَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ* سَواءٌ عَلَیْهِمْ اَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ اَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِین* … و آنها را مىبینى که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر مىورزند. براى آنها طلب استغفار کردن و نکردنت مساوی است، هرگز خداوند آنان را نمىبخشد زیرا خداوند قوم فاسق را هدایت نمىکند. مادامیکه در کفر و ضلالت و نفاق و شرک باشند پیغمبر براى آنها هرگز استغفار نمیکند. نهایت محبت پیغمبر در حق آنها طلب هدایت است. اللهم اهد قومى فانهم لا یعلمون. اگر گفتیم خداوند هرگز این افراد را نمىآمرزد علتش این است که آمرزش، خودش یک نوع هدایت است که شخص را به سمت سعادت و عاقبتبهخیری و بهشت سوق میدهد. و در مقابل، منافقین فاسقاند، اینان در درون کافرند، خداشناس نیستند، بندگی خدا را ندارند. لذا خدای تعالی بر دلهایشان مهر زده، و چون فاسقاند، طبق آیات الهی خداوند هرگز مردم فاسق را هدایت نمىکند. إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِین. توجه دارید که هر گنهکاری را فاسق نمیگویند، بلکه کسی است که بر گناه اصرار دارد و از روی لجاجت خطای خود را تکرار میکند و در مقابل حق میایستد و استکبار میورزد.
بدبختی دیگری که دارند این است که از آمرزش الهی هم محروم هستند که آیه شریفه به آن تصریح داشت. که: لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ. از مغفرت الهی محروم هستند. این هم محرومیت دیگر برای مستکبران. محرومان از مغفرت الهی فقط این گروه نیستند بلکه درآیات و روایات به موارد متعددی اشارهشده، مثلاً اهل شرک را هم خدا نمیآمرزد که بحث جدائی دارد.
یکی دیگر از محرومیتهای مستکبرین، محرومیت از ولایت الهی است. که به مناسبتی به آیه شریفه اشاره کردم. که در قسمتی از سوره مبارکه نساء آیه ۱۷۳ فرمود: … وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً اَلیماً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً. و آنها را که ابا کردند و تکبّر ورزیدند، مجازات دردناکى خواهد کرد و براى خود، غیر از خدا، سرپرست و یاورى نخواهند یافت. چون درصحنه قیامت که هیچکس بدون اذن الهی نمیتواند دیگری را یاری کند. و خداوند راجع به اهل استکبار چنین اذنی نمیدهد چون این شخص خود را از تحت ولایت خدا خارج کرده است و دیگر مؤمن نیست. و خداوند ولی مؤمنان است. فرمود: الله ولی الذین آمنوا… لذا ممکن است اهل ایمان و شخص مؤمن دست به خطا و معصیت ببرد و نعوذبالله گناه کند و بعد توبه کند، اما طوری نمیشود که از ولایت الهی خارج شود، اما استکبار، شخص را از ولایت الهی خارج میکند. وقتی سرپرستی مثل خدا نداشت ذلیل و خوار میشود. عزتش را از دست میدهد. ذلیل از خودش اختیار و ارادهای ندارد.
قوم یهود به خاطر استکبارشان ذلیل شدند، الآن هم ذلیل صهیونیستها هستند چون استقلال ندارند و باید به دستور آنان زندگی خود را مدیریت کنند. تازه اگر وجدان داشته باشند که ندارند باید ناراحت باشند که چرا سرزمین دیگران را غصب کردند. ذلتِ بالاتر اینکه هرلحظه از ترس حمله یک رزمنده فلسطینی، آسایش و آرامش ندارند و دائم خود را در معرض هلاکت میبینند. البته این صهیونیستهای بدبخت نمیدانند که اگر مستکبران عالم، روزی نتوانند از آنها بهرهکشی کنند دیگر حمایت و کمکی هم در کار نیست و از این هم ذلیلتر خواهند شد. اینیک سنت و قاعده الهی است که متکبران و گردنکشان در دنیا خوارند و نمیفهمند اما در آخرت خواری خود را خوب درک خواهند کرد.
خدای تعالی دوقسمتی از آیه ۲۰ سوره مبارکه احقاف فرمود: … فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَفْسُقُونَ. اما امروز عذاب ذلّتبار به خاطر استکبارى که در زمین بهناحق کردید و به خاطر گناهانى که انجام مىدادید جزاى شما خواهد بود. یعنی ممکن است در دنیا بزرگی داشتید اما چون آن بزرگی دروغ بود این عذاب و خواری و ذلت، واقعی است. مطلبی که اینجا هست این است که اگر کسی کافر و بیایمان باشد به بیان قرآن کریم میشود با او زندگی مسالمتآمیز داشت ولی باکسی که مستکبر است و به تعهداتش عمل نمیکند نمیشود زندگی کرد. چون به تعهدات خودش پایبند نیست و هرلحظه از قدرتش استفاده میکند تا پیمانشکنی کند، لذا قابلاعتماد و همکاری و همراهی نیست.
همین الآن زورمداران و مستکبرین عالم را ببینید که در همین سازمانهای مهم بینالمللی نشستهاند و ادعاهای بزرگی مثل حقوق بشر دارند و البته هرچه جنایت و انسان کشی در عالم میشود را نادیده میگیرند و به نفع خود بهره میبرند و به هیچ پیمان بینالمللی هم پایبند نیستند. اسم پیمانشکنی و نقض عهد و حقهبازی و نژادپرستی و امثال اینها میآید انسان بلافاصله یاد یهودیهای صهیونیست میافتیم. قرآن کریم در آیه ۷۵ سوره مبارکه آلعمران درباره اینها میگوید: … و کسانى هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپارى، به تو بازنمیگردانند مگر تا زمانى که بالاى سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلّط) باشى.
حالا البته این اقدام دادگاه لاهه برعلیه رژیم صهیونیستی که اخیراً برگزار شد و من قسمتهایی که تلویزیون پخش کرد را دیدم از اهمیت ویژه برخوردار است چون میتواند کودک کشان را تحتفشارهای بینالمللی از نسلکشی بازدارد. اگرچه این ددمنشان به هیچ اصلی پایبند نیستند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همه شما خواهران و برادران ایمانی نمازگزاران این خانه خدا در روز جمعه همه را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم.
اهل تقوا بهشدت مواظب هستند که دچار لغزش و خطا نشوند امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه در حکمت ۲۶۳ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَایَ مِنْ هَذِهِ الْمَدَاحِضِ، لَغَیَّرْتُ أَشْیَاءَ». اگر پاهای من در این لغزشگاه استوار بماند چیزهایی را تغییر خواهم داد.
هرکدام از این کلمات شرح مفصلی دارد من فقط ترجمه میکنم و رد میشوم. امام قصد داشتند که نظرات غلطی که در احکام به وجود آمده بود اینها را تصحیح کنند. در احکام بدعتهایی به وجود آمده بود. البته باوجوداینکه خودشان حاکم شدند کار سخت بود نمیشد به این سادگی برگرداند به اصل. خودشان اقداماتی داشتند مثلاً قطع انگشتان سارق را انجام دادند بااینکه قبلاً دست را قطع میکردند ایشان به نظر شیعه چهار انگشت را قطع میکردند.
مخالفتهایی هم میشد. در طول مدت رهبری ایشان درگیر خوارج و معاویه و امثال اینها بود. ازاینجا هم تعبیر به مداحض میکند یعنی لغزشگاهها. میگوید این لغزشگاهها که با خوارج درگیر شدم اینها مانع بود تا آرزویی که دارم که احکام را برگردانم به سر جای اصلی خودش این آرزویم ماند. اشتباهات احکام به اصل خودش نرسید. لذا فرمود اگر این گرفتاریها بگذارد من برمیگردانم.
در بعضی از تعبیرات هست که حضرت به قضات دستور دادند تا مردم آسوده و متحد شوند به همان روشی که قبلاً قضاوت میکردید قضاوت کنید. برای اینکه وحدت حفظ شود؛ یعنی قصد تغییر دارم اما الآن وقتش نیست.
۱۳ رجب، ۲۳ سال قبل از هجرت، در خانه خدا مردی متولد شد که رسول خدا فرمود شناخت این مرد غیر از خدا و من میسور کسی نیست. آنوقت ما در خطبه جمعه با این وقت محدود چه بگوییم؟!
ولادت قائد الغر المحجلین یعسوب الدین امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را و روز پدر را پیشاپیش تبریک عرض میکنم. به همه پدرانی که هستند و یا در آینده پدر خواهند شد تبریک میگویم؛ و برای همه پدرانی که آسمانی شدند از خدای تعالی طلب رحمت و مغفرت داریم.
رسول خدا راجع به این مرد بزرگ عالم خلقت بیاناتی دارند. در کتاب کفایت الاثر از قول رسول خدا فرمود: ای علی چنانچه فردی آنگونه نماز بگذارد و روزه بگیرد که به سان مشک کهنه چروکیده و نحیف گردد، بااینحال نماز و روزهاش سودی نمیبخشد مگر بهواسطه دوست داشتن تو.
در کتاب المعجم الکبیر تألیف سلیمان بن احمد طبرانی که در سال ۳۶۰ قمری از دنیا رفته (از اهل سنت است) از قول پیغمبر اکرم نقل میکند که حضرت فرمودند: علی جان هر کس تو را دوست بدارد آرامش و ایمان، او را فرامیگیرد و هر کس با تو دشمنی ورزد خداوند او را به مرگ جاهلی میمیراند و از او مواخذه خواهد شد؛ هرچند به آیین اسلام عمل کرده باشد؛ یعنی نماز و روزه داشته اما چون تو را دوست ندارد به مرگ جاهلی مرده.
در کتاب مناقب خوارزمی به فضائل و مناقب علی بن ابیطالب پرداخته و از قول رسول خدا نقل میکند که هر کس علی را دوست بدارد خداوند نماز روزه شبزندهداری او را میپذیرد و دعایش را مستجاب میگرداند.
ابوبکر خطیب بغدادی در سال ۴۶۳ قمری از دنیا رفته. کتاب معروفی دارد به نام تاریخ بغداد. در آنجا از قول رسول خدا مینویسد حضرت فرمود: دوست داشتن علی بن ابیطالب گناهان را از بین میبرد همانگونه که آتش هیزم را؛ و فرمود همین فضیلت برای تو بس که دوستدار تو در لحظه مرگش افسوس و وحشت در قبرش و در روز رستاخیز نخواهد داشت.
نگاه کنیم به زندگی اجمالی امیرالمؤمنین و یک بررسی کوتاه کنیم میبینیم یکی از چیزهایی که در زندگی حضرت خیلی مهم بوده و مورد تأکید امام علیهالسلام بوده مردم و رسیدگی به حال مردم است.
دائم از مردم بهخصوص مستضعفان ایشان دائم مطلب فرموده و بیان کرده. در زمان شهادتش وقتی وصیت میکند تأکید میکند به رسیدگی به افراد محروم جامعه «اللهَ اللهَ فِی الطَّبَقَهِ السُّفْلَی».
به کارگزارانش تأکید میکند که با مردم ارتباط مستقیم و مستمر داشته باشید. «فَلاَ تُطَوِّلَنَّ احْتِجَابَکَ عَنْ رَعِیَّتِکَ» به مالک میگوید طول نکشد که در بین مردم نبودنت.
این وسعت نگاه امیرالمؤمنین به مردم را وقتی نگاه میکنیم بهقدری است که هیچ انسانی از دایره محبت و ملاطفت حاکمیتی امیرالمؤمنین بیرون نیست.
مسلمان وقتی حکومت در اختیارش قرار گرفت، نسبت مهربانی و محبت به برادر دینیاش با غیر او نباید فرقی داشته باشد؛ یعنی یک وجه تمایزدهنده بین حکومت علوی با دیگر حاکمیتها در تعریف حکومتها از مردم است و رفتارشان با مردم.
ریشه این توجه به مردم را باید از منظر الهی به انسان و مردم نگاه کرد و آن دیدگاهی که الهی نیست. باید آنها را اینطور مقایسه کرد. آن نگاهی که طرفدارانی دارد و برای بشر حقوقی را قائل شده، نگاه و تعریف اومانیستی و انسانمداری است.
در جامعه بینالملل نگاه اومانیستی تعاریفی دارد. بالاترین درجه تعریف اومانیستها از انسان با آنچه حضرت درباره انسان بیان فرموده آن بالاترین مطلب در مقابل چیزی که امیرالمؤمنین گفته هیچ است. اوج نگاه آنها در مقابل اولین نگاه امیرالمؤمنین میشود هیچ.
حضرت به استاندار و کارگزارش دستور میدهد که در قلبت دوست داشتن و محبت نسبت به مردم و ملاطفت و مدارای با مردم را اصل قرار بده. خود امام با راضی و ناراضی یکسان برخورد میکرد. کسانی که ناراضی بودند را از حقوقشان محروم نمیکرد. نه اینکه مجازاتشان نمیکرد. مجازات سر جای خودش هست؛ هر کس خطا کرد باید مجازات شود اما یک سری حقوقی دارند که آن حقوق سر جای خودش هست.
رابطه بین حکومت و مردم از منظر امیرالمؤمنین را بازخوانی کنید و بعد بیایید در بیانات و نوع رفتار امامین انقلاب ببینید. در این افرادی که تربیتشده مکتب علوی هستند. فرزند شهید به حضرت آقا میگوید من از شما ناراحت هستم شما سر قبر همه شهدا رفتهاید سر قبر شهید آرمان علی وردی رفتید؛ اما سر قبر بابای من نیامدهاید. آقا چند روز پیش رفتند سر قبر این شهید؛ و عکس را برای این بچه فرستادند. در کجای دنیا ما چنین رهبری و مدیر اجتماعی را داریم!
این تأکید را رهبر معظم انقلاب به همه کارگزاران در ردههای مختلف دارند؛ در جلسات مختلف و در همین جلسه اخیری که با ائمه جمعه سراسر کشور داشتند ملاحظه فرمودید قطعاً. تأکید کردند بر مردمداری، حرف زدن با مردم، راهنمایی مردم، انواع موعظه با مردم، قدردانی از مردم و امثال اینها. مخاطب ائمه جمعه بودند؛ اما همه مسئولین و همهکسانی که با مردم سروکار دارند مخاطب این قصه هستند.
امیرالمؤمنین درباره مردم تأکیدات عجیبی دارد. اجازه دستدرازی به حقوق مردم بهخصوص به نزدیکانشان را نمیدادند. به مالک دستور میدهد که به هیچیک از خویشان و اطرافیانت زمینی را با شرایط ویژه واگذار نکن. بهخصوص امیرالمؤمنین روی زمین دست میگذارد. خیلی نکته است.
بعد ما میشنویم که بعضی وقتها این خلاف را بعضیها مرتکب شدند؛ بعد با انواع حیل دستوپا میزنند که رفعورجوع شود و پس ندهند مال مردم را و برنگردانند. حالا یکوقت کسی خریده و کارهایش را انجام داده با او کاری نداریم. آنکه تخلفی تصرف کرده، بیتالمال را تصرف کرده است.
آقای مسئول و ای کسانی که اموال عمومی را در اختیاردارید، این حرفها برای شماست. فرمود: مبادا ازآنچه متعلق به همه مردم است استفاده شخصی کنی و برای خود سهمی بیش از دیگران قائل شوی!
به فقر مردم بیش از مسائل دیگر اهمیت میداد. شاید این مطلب را قبلاً هم اشارهکرده باشم؛ ایشان در دوران خلافت خودش که کمتر از ۵ سال بود بهصراحت خود ایشان اعلام کرد در زمان من در کوفه بهعنوان بزرگترین شهر جهان اسلام، وضعیت را طوری قراردادم که همه مردم از حداقلهای زندگی یعنی سرپناه، گندم برای تغذیه و آب سالم برخوردار باشند.
این در حالی است که ایشان در طول همین ۴ سال و خوردهای، با سه جنگ نابرابر و تحمیلی و خانمانسوز مواجه بود؛ اما آنطرف مسئله را نگذاشت تکانی بخورد.
به ما درس میدهد که مبارزه با اشکال مختلف فساد باید رویکرد اصلی مسئولین کشور باشد. این دستور امیرالمؤمنین و روش امیرالمؤمنین است.
به حمدالله این مسیر در حال طی شدن است. عزیزانی که الآن مسئول اداره کشور هستند، رئیسجمهور و دستگاه قضایی به دنبال این هستند که فساد را ریشهکن کنند. البته به تعبیر حضرت آقا این اژدها هفتسر است؛ رخنه میکند. بعضی جاها یک سر را که میزنی چند سر دیگر از آن درمیآید.
دهم رجب که مصادف میشود با دوم بهمن، سالگشت ولادت امام جواد علیهالسلام است که در سال ۱۹۵ قمری متولد شدند. به شما تبریک عرض میکنم.
زندگی امام جواد کوتاه بود اما وجود حضرت پربرکت از جمیع جهات بود. حضرت با جریانات مختلفی مواجه بود و در میدانهای مختلفی مبارزه میکرد. دوران امامتش خیلی سخت بود. شاید اینکه امام رضا علیهالسلام فرزندشان را به حضرت موسی علیهالسلام تشبیه کردند از همین جهت سختیها باشد.
چون حضرت موسی سلاماللهعلیه با زر و زور و تزویر در حال مبارزه بود؛ یعنی هم با زراندوزی قارون مواجه بود، هم با زورگویی فرعون و هامان درگیر بود و هم با تزویرهای بلعم باعورا و سامری مواجه بود.
درست همین حالات برای امام جواد علیهالسلام در دوران امامت ۱۷ سالهشان مطرح است. با دو طاغوت از بنیعباس، مأمون و معتصم همزمان بود. مأمون معروف بود به معاویه بنیعباس؛ آنقدر که این شخص پلید بود. یک شخصیت باسواد بود. عالم بود درعینحال دشمن و سیاس و منافق درجهیک. کید خودش را همیشه پنهان میکرد و این افرادی که کید را پنهان میکنند ضربات سنگینتری میزنند. تا فرصت پیدا میکرد یک فتنه دینی درست میکرد. بحث مخلوق بودن قرآن که آیا قدیم است جدید است که یک بحث کلامی دارد را مأمون درست کرد.
از طرف دیگر امام با عقاید منحرف فراوان سروکار داشت. جامعه را چندقطبی کرده بودند. از آنطرف با عالمان منحرفی مثل یحیی بن اکثم و شبیه این مواجه بود. همه اینها را در طول این مدت مدیریت کرد.
اما مهمترین درسی که حضرت جوادالائمه علیهالسلام برای امروز ما داشته مقاومت است که با شرایط سخت تحریم و تشدید مراقبت و خفقان از مبارزه علیه طاغوت و ظلم و ظالم از پا ننشست و شیعیان را در همین مبارزه رهبری کرد.
حضرت آقا یک تعبیری دارند قشنگ است: «امام جواد علیهالسلام مظهر مبارزهی با باطل بود، او کوشش گر برای حکومت الله بود. او نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی که تمام دوران کوتاه زندگیاش باقدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد». خدای تعالی همه ما را از شیعیان و موالیان حضرات معصومین علیهمالسلام قرار دهد.
ماه رجب است و بهسرعت هم گذشت. اواخر هفته آغاز ایام البیض روزهای پر خیروبرکت اعتکاف است. عمل معنوی پرخاصیت در این دنیای پرهیاهو که انسانها در مسائل مادی خودشان غرق هستند در طول روز دچار آسیبهای معنوی میشوند اگر تدارک نکنند هلاکت آخرتی آنها قطعی است.
خدای تعالی و دین جامع فرصتی فراهم کرده که شخص بتواند خودش را هم ازنظر فردی و هم اجتماعی ترمیم کند تا نصاب انسانی و الهی خودش را بهواسطه زندگی دنیایی که دچار اضطراب و التهاب و افسردگی میشود از دست ندهد.
عبادت اعتکاف بخشی از تربیت معنوی و تعالی روح را به عهده دارد. به ما یاد میدهد تا تمرین کنیم در جامعه همراه دیگران باشیم اما از خدا غافل نباشیم درعینحال یاد خدا باشیم.
در اعتکاف معتکف سه روز از مشغولیتهایی که در طول سال داشت فاصله میگیرد. به درون خودش سرکشی میکند. بعد خانهتکانی میکند. هم روزه دارد که بعد حیوانی او را کم میکند، کمک به بعد معنوی میکند و عکوف در مسجد دارد که خانه خداست و بهترین مکان برای رشد انسان است. هم شبزندهداری و تهجد سخن گفتن باخدا و مناجات دارد که رساننده انسان به مقصد است. آرامشبخش است.
این عبادت البته زمان خاصی ندارد. دهه آخر رمضان سفارش شده؛ ولی از قدیمالایام علما و تعدادی از مؤمنین ایام البیض ماه رجب را مقید به اعتکاف بودند. در این سالها هم رونق بیشتری گرفته. آثار تربیتی و اخلاقی اجتماعی فراوانی دارد که باید قدر دانست. هر کس توان دارد انجام بدهد. اگر هم توان ندارید لااقل کمک کنید به آنجاهایی که دارد این مراسم برگزار میشود. این هم خودش عمل خیری است.
سالهای قبل هم من این را عرض کردم. اعتکاف اردو نیست. یک کار معنوی است. برنامه ویژه نباید برایش زیاد دیده شود. دوستان به من ایراد میگرفتند که شما چرا اینطور میگویید بالاخره یک تعدادی جمع میشود خوب است برایشان برنامه داشت.
غیر از برنامههای اذان گاهی. باید آزاد باشند. من این را میگفتم و اخیراً هم که داشتم نگاه میکردم دیدم حضرت آقا در سال ۸۷ مطلبی را فرمودند: «من همینجا به مسئولین مربوط – در این امور اعتکافها – یک سفارشی بکنم. این برنامههای جنبی مراکز اعتکاف، جوری نباشد که با خلوت هرکدام از معتکفین منافات پیدا کند. این اعتکافی که جوانها انجام میدهند، درواقع دارند باخدا خلوت میکنند. اعتکاف بیشتر یک کار فردی است؛ ایجاد یک ارتباط باخداست. جوری نشود که برنامههای جمعی این مراکز اعتکاف، حال خلوت و حال ارتباط فردی و قلبی باخدا را در افراد ضعیف بکند یا بگیرد. مجال بدهند؛ وقت بگذارند؛ بگذارند این جوانها قرآن بخوانند، نهجالبلاغه بخوانند، صحیفهی سجادیّه بخوانند».
۲۹ دی به خاطر مقاومتی که فلسطینیها در مبارزه با رژیم صهیونیستی داشتند به نام روز غزه نامیده شد. ۱۰۵ روز از مقاومت بینظیر مردم غزه با تعداد بسیار بالایی از شهدا و زخمیها میگذرد؛ و البته هرروز عزیزتر شدند و دشمنانشان ذلیلتر شدند.
و ما بیانات حضرت آقا در جلسات اخیر را میبینیم که ایشان فرمودند غزه قهرمان است. دنیا را تحت تأثیر مبارزه خودش قرار داده. هرروز که میگذرد رژیم صهیونیستی شکستخوردهتر میشود.
صهیونیستها که میخواستند حماس را نابود کنند، تونلها را از بین ببرند، اسرای خودشان را آزاد کنند در چاهی که برای خودشان کندند مدفون شدند. جبهه مقاومت با تقسیم کاری که کرده هرروز راه نفس کشیدن کودک کشان را تنگتر و محدودتر کرده. حامیانشان هم فقط رجز میخوانند و کاری برای آنها نمیتوانند بکنند. صبح پیروزی با نابودی کامل رژیم صهیونیستی نزدیک است.
دراینبین فرزندان غیور مؤمن و مجاهد در نیروی هوایی سپاه پاسداران به نمایندگی از مردم ایران با ۲۴ فروند موشک بالستیک با انهدام کامل مقر تروریستها برای دشمنان اسلام و انقلاب اعم از موساد و داعش جهنمی درست کردند که تصورش را هم نمیکردند.
اخبار این اقدام غیرتمندانه را حتماً شنیدید و دنبال کردید و دستاوردهایش به گوشتان خورده. من تکرار نمیکنم. ایران قطعاً تمایلی به افزایش تنش در منطقه ندارد؛ اما لازم است از منافع مشروع خودش باقدرت دفاع کند.
حرکت فرزندان شما دارای پیامهای روشنی به مستکبران عالم و مستضعفان بود. باید بدانند انتقام از آمران و عاملان جنایات ددمنشانه شروعشده و هیچ نقطه امنی در منطقه برای آنان وجود ندارد و تا نابودی آخرین نفرشان ادامه خواهد داشت.
این اقدام نشانه هماهنگی میدان و دیپلماسی است. اقدام دیگری هم که در شرق کشور صورت گرفت، او هم پیامهایی داشت؛ یعنی ولو با کشورهای همسایه رابطه دوستی و برادری داریم اما جریان تروریستی و از بین بردن امنیت منافع کشور جزو خط قرمزها است.
قطعاً هر دو کشور دوست هستند و نمیخواهند که دشمن در این میان میدانداری کند و تروریستها در این منطقه حضورداشته باشند. توجه دارید که پاکستان به نیروهای مسلح ما حمله نکرده؛ به تروریستها در خاک حمله کرده. شیطنت را شروع کردند و بعضی حرفها را میزنند. اوضاع مرزی هر دو کشور کاملاً تحت کنترل است. هر دو کشور مسئولینش اذعان کردند به حاکمیت خودشان و قبول دارند این را. شیطنت نکنند.
هردو کشور خواستار این هستند که تروریستها از این منطقه پاکسازی شوند. معلوم است که آمریکا و انگلیس و اذناب آنها دوست دارند که تنش به وجود بیاید و اختلافی صورت بگیرد و درگیری صورت بگیرد. اینطرف را هم ناامن کنند. قطعاً مسئولین هر دو کشور مشغول کار دیپلماسی خودشان هستند. به حرفها و فضاهایی که ساخته میشود کاری نداشته باشید.
در این اقدام اول که سپاه انجام داد دو منطقه همزمان مورد عملیات قرار گرفت که نشان داد داعش و صهیونیست برای ما یکسان است برای ما فرقی ندارند؛ و هم نشان داد که توانمندی در مدیریت میدان نبرد را داریم.
مهمتر اینکه مقر داعش را در ادلب سوریه با موشکی با برد ۱۲۰۰ کیلومتر از جنوب خوزستان که دورترین منطقه است زدند. بااینکه میتوانستند از جای دیگر هم بزنند مثلاً از آذربایجان غربی بزنند میشد این کار را بکنند. میخواستند چه چیزی را اعلام کنند؟ میخواستند اعلام کنند که برای حفظ منافع ملت اولاً باکسی تعارف ندارند. ثانیاً اسرائیل بداند که فاصله تو تا ایران همین مقدار است؛ یعنی در برد موشکی ما قرار داری و اگر ما اراده کنیم انتقام بگیریم از اسرائیل جز ویرانهای بر جا نخواهد ماند
کاری که فرزندان ملت انجام دادند یک قلقگیری بود برای گوشمالیهای آینده. البته انتقام سخت مقوله دیگری است که در جای خودش باید بحث شود.
آخرین مطلب راجع به انتخابات است. با توجه به مطالبی که راجع به مردمی بودن نظام عرض کردیم از امیرالمؤمنین و رهبر معظم انقلاب. حضرت امام فرمودند انتخاب با ملت است؛ یعنی نظر مردم است که تعیینکننده است. یکی از اصول اسلامی این است که ببینیم مردم چه خواستی دارند. اهداف اسلامی وقتی محقق میشود که مردم پایکار باشند. در عرصههای مختلف حضورداشته باشند.
در بحث مهمی مثل انتخابات حضور مردم آثار فراوانی دارد که به هرکدام باید جدی توجه کرد. این حضور یعنی تکریم شهدا؛ یعنی پایبندی به اصول اسلامی و انقلابی مثل اصل ولایت مطلقه فقیه؛ یعنی حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت نظام؛ یعنی قدم برداشتن در مسیر استقلال و آزادی؛ یعنی حفظ آرمانها دستاوردها و ارزشهای نظام؛ یعنی مخالفت با دیکتاتوری و سکولاریسم و امثال اینها؛ یعنی آزادی بیان؛ یعنی ناامید کردن دشمنان؛ و امیدوار کردن دوستان خود؛ یعنی ایجاد نشاط اجتماعی و نزدیک شدن به ایران قوی؛ یعنی تقویت وحدت اجتماعی؛ یعنی تقویت قانون مداری؛ یعنی تقویت نظام و تضعیف دشمن؛ یعنی نقش خود را در مدیریت کلان کشور نادیده نگرفتن؛ یعنی با حضور و مشارکت بالای خود نشان میدهیم به فضل خدای تعالی در این انتخاباتی که واقع میشود در ایران، انتخابات، رقابتی و سالم و امن برگزار خواهد شد انشاءالله.
در جلسهای که خدمت حضرت آقا بودیم ایشان تأکید کردند به همه ائمه جمعه که سلام من را به همه مخاطبینتان برسانید. بنده هم اینجا امانتداری میکنم و سلام ایشان را به همه شما اعزه از این جایگاه سخن ابلاغ میکنم. ایشان قبل از اینکه صحبتشان را شروع کنند گفتند من تا یادم نرفته این را عرض کنم که سلام من را به همه ابلاغ کنید. بنده هم سلام را ابلاغ کردم. برای سلامتی حضرتش صلوات بفرستید.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾