متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۲/۰۸/۱۲
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
بندگان خدا اوصیکم و نفسی بتقوی الله
متقین اهل عبادت هستند و از روی میل و عشق بندگی خدا را میکنند. امام صادق علیهالسلام فرمودند: عبادت خداوند را با بی میلی به نفس خود تحمیل ننمائید. بحث ما راجع به شخصیت نوجوان و جوان بود و نکاتی عرض شد. با توجه به این که دوران جوانی دوره شدت احساسات است که اگر درست مدیریت نشود در خودشناسی و دگرشناسی دچار خطاء و انحرافی میشود که آیندهاش را به خطر میاندازد. حب به نفس و دوست داشتن خود اگر به حالت افراط نرسد میتواند بهترین زمینههای رشد علمی و معنوی و اخلاقی و رفتاری را در فرد شکوفا کند. حب به ذات را خداوند حکیمانه در نهاد همه قرار داده است، که در زمانهائی شدت و گاهی کم فروغ است.
اگر به افراط برسد شخص خود پرست میشود. دیگر هیچکس و هیچ چیز را دوست ندارد الا خودش و متعلقاتش را، مو و بدن و لباس و آرایش خود را بهترین و بالاترین میبیند که این حالت، افراط و نوعی بیماری است در حقیقت این شخص سرمایهاش را خراب کرده است چون با حب به ذات میتوان خود را به عزت رساند نه ذلت. حب به ذات برمیگردد به دوست داشتن موجود مجرد ملکوتی که از طبیعت و خاک نیست، الهی است. اگر این حس که خداوند در انسانها قرار داده و کرامت خواهی هم به آن گفته میشود خوب مدیریت شود و در مسیر صحیح خودش قرار گیرد منشاء رشد و ارتقاء جوانان خواهد بود.
در این حال شخص میخواهد انسانیتش حفظ شود و با حیوانات فرق داشته باشد. بنابراین مربی کار بلد و همچنین والدین باید از این غریزه خدا دادی حب به ذات و خویشتن دوستی نوجوان و جوان به خوبی استفاده کنند و خود جوان هم باید این صفت را در خودش مدیریت کند و نگذارد که هرز برود تا کمالات دنیائی و آخرتی را بدست بیاورد. و الا همین حال منشاء گرفتاریهای بزرگ اخلاقی و رفتاری و از دست دادن بهترین فرصتها و ذلیل شدن شخص خواهد شد. کسی که خود دوستی را از حد بگذراند شخصیتش را خراب کرده دچار عجب و خودپسندی شده که در روایات مورد مذمت قرار گرفته است.
امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند: الاعجابُ یَمنَعُ الازدیادَ. خود پسندی مانع افزایش است. که اینجا منظور کمالات معنوی و رشد انسانی است. و یا در بیان امام صادق علیهالسلام فرمودند: کسیکه نسبت به خود و کارهای خود دچار خود دوستی باشد از راه مستقیم هدایت منحرف شده و چیزی را که شایسته آن نیست ادعا میکند. و اگر این حالت افراطی شود امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: حماقت است و نشانه ضعف عقل است و خشم خدای تعالی را به همراه دارد.
به هر تقدیر یکی از راههای شخصیت دادن به جوان و بدست آوردن کمالات در او توجه به خود است نه آن من، که مذموم است و نهی شده بلکه فطرتی که الهی است و کمال طلب است. حالا اگر کسی مسیر غلطی را طی کرد و شخصیت خود را از بین برد راه برگشت دارد یا نه؟ قطعاً راه برگشت وجود دارد البته با سعی و تلاش و اهتمام. امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند: هرگز از مجاهده و کوشش در اصلاح نفس خویش باز نایست زیرا چیزی جز سعی تو را در این کار یاری نخواهد کرد.
اگر کسی در خودش عیب اخلاقی و عادت بد رفتاری میبیند باید تلاش کند و خود را از آن عیوب نجات دهد. و البته باید تلاش و جدیت داشته باشد تا به نتیجه برسد. امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند: هر کس که خود را در اصلاح نفس به زحمت وادار کند، سعادتمند میشود. لذا کسی که اقدامی برای بهبود وضع خود ندارد، یا خودپسندی دارد یا جهل دارد. امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند: بی خبری انسان از عیوب اخلاقیش در ردیف بزرگترین گناهان اوست. و ناتوانترین مردم کسی است که به اصلاح نقائص نفسانی خود توانا باشد اما اقدام نکند.
باید ریشهیابی کرد و خود را از رذائل نجات داد. خوب یکی از موارد به انحراف افتادن جوانان و از دست دادن فضائل اخلاقی، رفاقت با افرادی است که برای خود و دیگران احترامی قائل نیستند و اهل گنله و بزه هستند. همنشینی به سرعت در انسان اثر میگذارد و باید مواظب مجالستها بود. امام رضا علیهالسلام فرمودند:با شرابخوار همنشن نشو و با او سلام نکن. این همه در فضیلت سلام و ابتدا به سلام سفارش و تاکید شده است اما اینجا نهی شده یا مثلاً امام جواد علیهالسلام فرمودند با انسان شرور رفاقت نکن که مثل شمشیر ظاهری خوب و اثری بد دارد.
نکته دیگری را امیرالمومنینعلیهالسلام اضافه دارند و آن اینکه فرمودند: از مصاحبت با مردم شرور بپرهیز که طبیعت تو، طبع شرور او را میدزدد در حالیکه تو از آن بیخبری. جوانان در دوران نوجوانی و جوانی چون علاقه به رفاقت و دوستی با هم سالان خود دارند و اتفاقاً دوستیهای عمیقی که گاهی تا پایان عمر ماندگاری دارد در همین ایام بوجود میآید لذا اولیاء دین سفارش فراوان کردند که با چه کسانی دوست شویم و با چه کسانی نه. تاکید کردند بررسی کنید.
امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند: کسیکه بعد از آزمایش صحیح کسی را به دوستی انتخاب میکند، رفاقتش پایدار و مودتش استوار خواهد بود. یعنی نباید احساسی و بدون بررسی و از روی انگیزههای زودگذر عاطفی انتخاب کرد. بحث اینجا فراوان است به مناسبتی بعض نکات را عرض کرده بودم. خلاصه تا میتوانید با افرادی طرح دوستی و رفاقت بریزید که کمالاتی دارند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا اهل محاسبه نفس هستند و از اعمال خود مغرور نمیشوند. امیرالمومنین علیهالسلام در حکمت ۲۵۲ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ. چه بسا افرادى که با نیکى نسبت به او گرفتار استدراج(مهلت دادن) است. و چه بسا که به سبب پردهپوشى، مغرور است. و چه بسا کسانى که به سبب خوشنامى به خود شیفته و فریب خوردهاند و خداوند سبحان هیچ کس را به چیزى چون مهلت دادن نیازموده است. همانطور که مرحوم سید رضى ره فرموده است این کلام قبلاً هم نقل شد ولى اینجا عبارت کاملتر و زیباتر بیان شده است. در آن زیادتى پسندیده و سودمند است. مطلب هم روشن است. افراد اگر خطائی کردند اما دیدند خداوند نعمتهایش را بدون تاخیر در اختیار میگذارد بترسند از اینکه دچار استدراج و مهلت خدا نشده باشند که یک مرتبه گرفته شوند
۱۳ آبان سالگشت تبعید حضرت امام رضواناللهعلیه از ایران به ترکیه در سال ۴۳ و روز ملی استکبارستیزی است. روز دانشآموز است به مناسبت کشتار دانش آموزان توسط رژیم سفاک شاهنشاهی در سال ۵۷؛ و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام در سال ۵۸.
این سه مقطع خاص و سه حادثه مهم تاریخی در حماسه استکبارستیزی ملت با بصیرت ایران از اهمیت ویژه برخوردار است. هرسال با توجه به تحولات مختلف در عرصه سیاسی و امنیتی اهمیتش بیشتر شده است.
بیش از ۴۰ سال است که رسماً بین ایران و استکبار جهانی و بهخصوص آمریکای پلید تقابل جدی وجود دارد و این سالها به خاطر نفوذ و قدرت و عمق راهبردی ایران تقابل بیشتر و گستردهتری پیدا شده و هیمنه آمریکا هم رو به افول و نابودی رفته.
البته چون دشمنیهای آنها با ترفندهای جدید ادامه دارد و تمامشدنی نیست و از طرف دیگر یک خط فکری جاهل یا فاسد یا خائن وجود دارد که سیاه نمایی میکند و بهعنوان نفوذی و عامل پنجم در داخل کشور کار میکند و سم میپاشد، لازم است که جبهه انقلاب دائماً روشنگری کند و تبیین کند. اساساً این سه حادثه با تبیینگری در تاریخ ماندگار شده است و الا آن را از بین میبردند.
همانطور که ملاحظه فرمودید چند روز قبل یک نمونه از تبیین و شناساندن چهره منحوس آمریکا را چگونه رهبر معظم انقلاب تبیین کردند و درعینحال روش تبیین و تحلیل را هم نمونه دادند که اگر خواستید تحلیل کنید یک راهش این است؛ و البته همیشه این درخواست را هم دارند که جوانان اهل تبیین باشند و فقط احساسات محرک عمل آنان نباشد. کارهایی که انجام میدهند پشتش تأمل و تحلیل باشد.
مثلاً در همین جلسه اخیر ایشان فرمودند: «میدان، میدان غزه و اسرائیل نیست میدان حق و باطل است. میدان میدان استکبار و ایمان است. یک طرف قدرت ایمان یک طرف قدرت استکبار». این یک تحلیل است
تقابل بین حق و باطل از اول خلقت تا امروز هست و تا ظهور حضرت هم ادامه خواهد داشت. استکبار یک کلمه قرآنی است. بحث مفصلی دارد. من هم بخشی را آماده کرده بودم که استکبار را از منظر قرآن بحث کنم که انشاالله در یک خطبه مستقل به آن میپردازم با قید حیات.
توجه دارید که انقلاب اسلامی زمینهساز بزرگترین جریان در خنثیسازی اهداف استکباری آمریکا شد. سد محکمی را در برابر سلطهگری شیطان بزرگ به وجود آورد. مسلمین را بیدار کرد. مقاومت را نظریهپردازی کرد. مقابله با رژیم صهیونیستی و دفاع از فلسطین را احیا کرد و روی وحدت جهان اسلام کار اساسی و جدی انجام داد که همه اینها قابلبحث است.
اما راجع به مرگ بر آمریکا که ما مقید هستیم هر هفته شعار را تکرار کنید، حضرت آقا دربیانشان فرمودند «اینکه شما میگویید مرگ بر آمریکا این صرفاً یک شعار نیست» ببینید اینجا یک تحلیل پشت آن است «اینیک خطمشی است». ما سعی کردیم در این ۱۰ سال لااقل هر هفته شما تکرار را داشته باشید که یادمان نرود اینیک خطمشی است.
بدانید که شعار مرگ بر آمریکا رمز اقتدار ماست. اگر این را از ما بگیرند نفوذ بینالمللی خودمان را ازدستدادهایم. این شعار ملت ایران را با سایر ملل دنیا پیوند استراتژیک داده است. جبهه بزرگی را در دنیا به وجود آورده که قلب تپنده آن ایران اسلامی و انقلابی است.
نشر و توسعه این شعار برای آمریکا همیشه خسارتبار بوده و خسارتبار هم هست. لذا در مقاطع مختلف از ایران خواستند که دست از این شعار بردارد و خواستند که مردم این شعار را ندهند. حتی دیدید بعضیها برای اثبات تحلیل غلط خودشان خواب و خاطره هم از امام برای کنار گذاشتن این شعار نقل کردند. از امامی که همین تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
که اگر آن روز امام از همان دانشجوها حمایت نمیکردند عدهای دانشجویان را له کرده بودند؛ آنها را منکوب میکردند. امام وارد عرصه شدند و حمایتشان کردند؛ و دوستان اگر یادشان باشد چقدر آن روزها امام دقیق بودند. یکی دو روز بعدازاین گرفتن آمریکاییها، امام پیام دادند زنانی که از لانه جاسوسی اسیر شدند و سیاهان را به خاطر اینکه آمریکا به زنان و سیاهان ظلم کرده یکطرفه آزاد کنید. همینهایی که الان ما را متهم میکنند به حرفهایی، از اول انقلاب نسبت به بانوان ببینید که رهبر انقلاب و امامین انقلاب چه موضعی داشتند.
وصیتنامه امام و آخرین کلام امام این است «محکم بایستید که آمریکا و عوامل آن در کمین شما هستند تا عزت و استقلال شما را که برای آن خون هزاران انسان شریف نثار شده است لگدکوب نمایند» این آخرین کلمات امام است. آنوقت چطور میگویند که امام با این شعار تناسب نداشت و دوست داشته که مثلاً کنار گذاشته شود؟!
طرحهای خبیثانه ریختند، سرمایهها هزینه کردند، نقشههایی برای براندازی و ناامید کردن مردم ریختند آمریکاییها، شیطنت کردند، اما فردا ۱۳ آبان تمام دنیا خواهند دید که آحاد مردم، مردم باایمان، مردم باایمان ایران اسلامی، بر آرمانهای اولیهاش محکم و استوار ایستاده و از انقلابش دفاع خواهد کرد. قطعاً از بچههای ایرانی سیلی محکمی دریافت خواهند کرد.
حرف دانش آموزان و مردم ایران به رهبر معظم انقلاب در جریانات مختلفی که پیش میآید و همین شعارها این است که «این بادهای به غیرت درآمده تسلیم امر توست که طوفان نمیکند» و الا اگر شما اجازه بدهید خیلی کارها پیش خواهد رفت.
آقا راجع به جریانات روز هم این را فرمودند که «این بمبارانها باید فوراً قطع شود. راه صدور نفت و ارزاق به رژیم صهیونیستی را ببندید. دولتهای اسلامی با رژیم صهیونیستی همکاری اقتصادی نکنند. بایستی همه دنیای اسلام علیه رژیم صهیونیستی بسیج شوند. بایستی رژیم صهیونیستی محکوم شود. در همه مجامع جهانی با صدای بلند این جنایت را این فاجعهآفرینی را بدون تردید و بدون لکنت محکوم کنند».
واقعاً تنها کشوری که بدون لکنت از فلسطین دارد دفاع میکند ملت و دولت و نظام ایران است. از دستگاه دیپلماسی کشور ما کشورهای دیگر یاد بگیرند و با جدیت وارد عرصه شوند. البته امروز رهبر حزبالله لبنان هم طبق وعده قطعاً بیاناتی بدون لکنت خواهد داشت که انشاالله تأثیرگذار خواهد بود.
راجع به ۱۳ آبان نکتهای را عرض کنم. بعد از هجرت امام به پاریس در چهاردهم مهر سال ۵۷ تقریباً سال تحصیلی شروع شده بود که امام پیامی را خطاب به محصلین علوم دینی طلاب و روحانیون و حوزههای علمیه دانشگاهها مدارس و اساتید معلمان دادند که متن برانگیزانندهای داشت. بر اساس آموزههای قرآن دعوت کردند به نهضت و قیام علیه طاغوت.
۱۳ آبان یعنی تقریباً یک ماه بعد این اتفاق افتاد که فقط یک تظاهرات موردی نبود. یک سلسلهای از تظاهرات بود؛ یعنی بعدازاینکه این پیام از طرف امام آمد شروع شد. از همان اوایل آبان که یادم است روز دوم آبان اولین حرکت شروع شد. بعد ششم هشتم دهم دوازدهم این کار انجام شد. در شهرری یک حرکت خیلی بزرگی اتفاق افتاد که اینها پشت سر هم انجام شد. در سطح کشور انجام شد در تهران هم بود.
تا روز ۱۳ آبان که آن سال هم اتفاقاً مثل امسال شنبه بود، اجتماع بزرگی در دانشگاه تهران جمع شد. رژیم منفور و ددمنش پهلوی برای اثبات دیکتاتوری خودش دانش آموزان را در دانشگاه که جمع شده بودند محاصره کرد و گاز اشک آور میانداخت و آنها هم شعار میدادند. دانشجوها بودند افراد دیگر هم بودند. آنجا هم مقوا آتش زدند که گاز اشکآور تأثیر نگذارد.
یکمرتبه لوله اسلحهها پایین آمد و بستند به رگبار و خاک و خون راه انداختند. تعداد زیادی از دانش آموزان مجروح شدند تعدادی شهید شدند. مستقیماً بهطرف بچهها شلیک کردند که ۶ ساعت طول کشید. از دانشگاه بیرون آمد و نزدیک ۳۰ نقطه در تهران را تحت تأثیر خودش قرار داد و نقطه عطفی برای سرنگونی دیکتاتوری ۲۵۰۰ ساله پهلوی شد؛ که خون جوانانی که آن روز ریخته شد منشأ آثار بود. خدای تعالی شهدای بزرگوار انقلاب اسلامی بهخصوص شهدای دانشآموز و بالأخص دانش آموزان ۱۳ آبان را متعالی کند و رفعت مقام بدهد و غریق رحمت بیکرانش بگرداند.
۱۴ آبان روز فرهنگ عمومی است. فرهنگ یک مسئله مهم و حیاتی است که حضرت آقا از آن بهعنوان هوا نام بردند. نظام سلطه برای اینکه بر کشورها مسلط شود اقدام نظامی را که هزینههای گزافی دارد کنار گذاشته است. حتی تحریمهای اقتصادی را هم زیاد دنبال نمیکند؛ برای بعضی از کشورها هست ولی دیگر عمومی نیست.
بلکه بیشترین تمرکز خودش را روی سبک زندگی و تغییر محیطزیست فرهنگی در ملتها قرار داده است. برای اینکه بتواند حرف خودش را عملی کند اول این را القا میکند که فرهنگ قابل مدیریت نیست. برای خودش هم البته ادلهای را دستوپا میکند.
قطعاً جوامع انسانی اگر بخواهند رشد و تکامل معنوی داشته باشند چارهای ندارند جز اینکه سبک زندگی خودشان را ازنظر فرهنگی مدیریت کنند. ضعفی اگر دارد از بین ببرند و جلوی موانعش را بگیرند. هر چیزی که باعث تخریب و خسارت فرهنگ میشود را جلوگیری کنند. هر چیزی که رشد میدهد و تربیت میکند را فراهم کنند. مهندسی فرهنگی یکی از ضروریات هر جامعهای است.
خود حضرت آقا راجع به این قصه اینگونه فرمودند: «نمیشود ما میدان را رها کنیم تا دیگران هر کاری میخواهند بکنند. امروز همان کسانی که ادعای آزادی میکنند و دم از لیبرال بودن میزنند پیچیدهترین و دقیقترین شیوه کنترل را برای فرهنگ کشورهای خودشان بلکه سراسر دنیا اعمال میکنند. سعی دارند که فرهنگ خودشان را به کشورهای دیگر منتقل و تزریق کنند».
این یعنی لازم است که ما مهندسی فرهنگی داشته باشیم و با برنامه امور فرهنگی پیش رود. حالا یک سؤال؛ یعنی حکومت باید فرهنگ را اداره کند؟ باز در اینجا من توجهی به سخنان حضرت آقا میدهم چون جامع است. فرمودند در مقوله فرهنگ رفتار حکومت باید دلسوزانه مثل باغبان باشد. باغبان به هنگام نهال میکارد، به هنگام آبیاری میکند، به هنگام هرس میکند، به هنگام سمپاشی میکند، به هنگام میوهچینی میکند. باید فضای فرهنگی کشور را باغبانی کرد؛ یعنی مسئولانه و با دقت این مقوله را دنبال کرد.
استعاره بسیار زیبایی است که ایشان به کار برده است؛ یعنی لازم است که اول انواع فرهنگها با تنوعی که دارند را بشناسیم مثل انواع گیاهان، باغها، میوهها بعد نسبت به کاشت و داشت و برداشت آنها اقدام لازم را انجام دهیم.
در استان هم دو سالی هست که شورای فرهنگ عمومی استان بر اساس مهندسی فرهنگی کشور برش استانی را ترسیم کرده است. با توجه به بوم منطقه عملیاتی را انجام دادیم که انشاالله منشأ آثار و برکاتی تا حالا بوده و ادامه خواهد داشت چون کارهای فرهنگی و زیرساختی مسیر خاصی را باید طی کند.
حرف از فرهنگ شد این تذکر را باید بدهم به بعضی از کارگزاران نظام که در این روزها شاید شنیدهاید. فرهنگ اربابورعیتی سالهاست از کشور رخت بر بسته است. شما خادم ملت هستید؛ یعنی هرکسی در جمهوری اسلامی مسئولیتی دارد باید خودش را خادم بداند. رهبر انقلاب میگوید من خادم شما هستم. نوع رفتار شما نباید از بالا به پایین و از روی تبختر و تکبر باشد. استاندار، فرماندار، بخشدار، دهدار، امامجمعه؛ فرق نمیکند هرکسی که جایی مسئولیتی دارد و کاری به دستش است خادم است. باید به خواسته توجه داشته باشد.
تذکر فرهنگی دیگری که دارم به صداوسیما است که مواظب باشید بیتالمال را هدر ندهید. حالا که با هر ترفندی اخذ منابع میکنید پول جمع میکنید و بالاخره هزینههای خودتان را جبران کنید پس آن را هدر ندهید. بله باید به منتقدین و مخالفین هم فرصت استفاده و ابراز عقیده از رسانه ملی داده شود اما در کجای دنیا به معاندین و براندازان فضا داده میشود که سخن بگویند؟ این افراد به تنها چیزی که فکر نمیکنند وحدت ملی است؛ و الا در زمان خاص خودش دوقطبی و چندقطبی با شعارهایشان علیه محور مقاومت درست نمیکردند. اینها بهاندازه کافی در رسانههای زرد خودشان خزعبلات و مزخرفات میگویند؛ دیگر شما به آنها میدان ندهید که از بیتالمال این حرفها را بزنند. مواظب رسانه باشید.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾