متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۲/۰۶/۳۱
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
ای اهل ایمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله. الگوی اهل تقوا در زندگی فردی و اجتماعی رسول خدا و اهلبیت عصمت و طهارت هستند.
به مناسبت شهادت امام عسگری عرض میکنم؛ شبی از شبها، حاکم منطقهای که امام عسکری علیهالسلام در آنجا به سر میبردند، همراه مأموران و یک زندانی دستبسته به محضر حضرت رسید و به ایشان عرض کرد: ای پسر رسول خدا، این مرد را امشب، بر در یکی از دکانهای صرّافی درحالیکه قصد سرقت داشت، دستگیر کردیم، وقتی داشتیم او را با تازیانه بهطرف زندان میراندیم، خطاب به من گفت: از خدا بترس که من شیعه علی و شیعه امام این عصر و زمان هستم که پدر حضرت قائم است.
من از او دست کشیدم و به وی گفتم: تو را نزد آن حضرت میبرم، اگر تو را در شمار شیعیان دانست، آزاد میشوی وگرنه هزار تازیانه به تو میزنم و سپس دستوپایت را قطع میکنم. اکنون او را به حضور شما آوردهام. «فَهَلْ هُوَ مِنْ شِیعَهِ عَلِیٍّ کَمَا ادَّعَى»؟ حضرت در پاسخ وی فرمودند: «مَعَاذَ اللَّهِ مَا هَذَا مِنْ شِیعَهِ عَلِیٍّ». حاکم به حضرت عرض کرد: امر او را بر من هموار کردید.
از محضر حضرت مرخص شدند و به مقر خود برای اجرای مجازات رفتند. حاکم دستور داد که آن مرد را بر زمین بخوابانند و تازیانه بزنند. مأموران دست و پای زندانی را به زمین چهارمیخ کردند و دو جلاد برای تازیانه زدن بالای سر او آمدند؛ اما جلادان هر بار که تازیانههای خود را بلند میکردند، تازیانه به آن مرد نمیخورد و به زمین اصابت میکرد. حاکم به ستوه آمد و گفت: چرا زمین را میزنید؟ بر پشت او تازیانه زنید.
جلادان دوباره سعی کردند، امّا این بار دستهایشان خطا رفت و تازیانه هر یک به دیگری خورد و دادوفریادشان برخاست. حاکم با عصبانیت گفت: مگر دیوانه شدهاید؟ چرا یکدیگر را میزنید؟ این مرد را بزنید. آن دو گفتند: ما میخواهیم همین کار را انجام دهیم امّا دستهایمان خطا میرود و ضربههایمان به خودمان میخورد.
حاکم دو نفر دیگر را صدا زد و به هر چهار نفر امر کرد که با دقت تازیانه بزنند؛ اما این بار که تازیانهها بالا رفت، دستهایشان خطا رفت و تازیانهها بر بدن خود حاکم نشست. ضربات بهقدری شدید بود که حاکم از اسب به زمین افتاد. حاکم از عصبانیت و درد، فریاد کشید و چند نفر دیگر را صدا زد تا زندانی را تازیانه بزنند؛ اما دوباره همین اتفاق افتاد و تازیانهها به حاکم اصابت کرد.
حاکم از شدت درد و عصبانیت و البته تعجب و شگفتی، دیگر عقلش بهجایی نمیرسید و فقط بر سر مأموران فریاد میکشید و آنها را توبیخ میکرد. در این حال آن مرد زندانی به حاکم گفت: ای بندهی خدا، آیا از اینهمه لطف که ضربههای تازیانه را از من دور میکند، عبرت نمیگیری؟ وای بر تو، مرا نزد امام برگردان و بهفرمان ایشان عمل کن.
حاکم نیز او را خدمت حضرت بازگرداند و گفت: ای پسر رسول خدا، از کار این مرد در شگفتم. فرمودید که او از شیعیان شما نیست و هرکس شیعه شما نباشد، ناگزیر شیعهی شیطان است و در آتش دوزخ جای دارد. امّا امشب معجزاتی از او دیدم که تنها از پیامبران دیده شده است.
حضرت در تصحیح سخن حاکم به او فرمود: بگو: و یا از جانشینان انبیاء. سپس حضرت در جواب حاکم ادامه دادند: ای بندهی خدا، هرچند این مرد در ادّعای شیعه بودنش دروغ گفته، امّا اگر میدانست که دروغ میگوید و تعمداً چنین میگفت، بدون شک بهطور کامل در عذاب تو گرفتار میشد و سی سال در سیاهچال زندانی میشد؛ امّا خداوند متعال بر او رحم کرد و پذیرفت که او از این سخن، معنای دیگری را در نظر داشته و آگاهانه دروغ نگفته است.
تو هم بدان که خداوند عزّوجلّ او را از دست تو رهایی بخشیده، پس او را رها کن، چراکه او از دوستان و دوستداران ماست، اگرچه از شیعیان ما نیست. حاکم عرض کرد: من تاکنون فکر میکردم معنای شیعه بودن، همین ادعایی است که این مرد کرده است و نمیدانستم حقیقت تشیع با صرف ادعای آن متفاوت است. تفاوت شیعه واقعی و شیعه ادعایی چیست؟
حضرت فرمود: تفاوت در این است که شیعیان ما از ما تبعیت دارند و در امرونهی ما، از ما فرمان میبرند؛ چنین کسانی شیعیان ما هستند؛ امّا کسانی که در بسیاری از واجبات خود از ما سرپیچی میکنند، هرگز از شیعیان ما نیستند. البته تو نیز دروغی گفتی که اگر آگاهانه میبود، خداوند عزّوجلّ به هزار ضربـه تازیانه گرفتارت میکرد و سی سال در سیاهچال میافکند.
حاکم با تعجب پرسید: ای پسر رسول خدا، چه دروغی؟ فرمود: پنداشتی که از او معجزه دیدهای، حالآنکه معجزه، کار او نیست، بلکه کار ماست؛ و خداوند متعال این معجزات را در کار او نشان داد تا نشانههای مسلّم ما را آشکار سازد و بزرگی و ارجمندی ما را نمایان کند.
بعد حضرت استدلال کردند: آیا معجزه زنده شدن مردگان به دست حضرت عیسی کار مردگان بود یا حضرت عیسی؟ همچنین حضرت که از گِل پرندهای میساخت و آنگاه آن پرنده به خواست خدا پر میگشود، آیا این معجزه کار پرنده بود یا حضرت عیسی؟ آیا معجزه مسخ برخی از کفار بنیاسرائیل به بوزینه، کار آن بوزینهها بود یا پیامبر آن روزگار؟ حاکم که بهاشتباه خود پی برده بود عرض کرد: از خداوند آمرزش میخواهم و به درگاهش توبه میکنم.
سپس حضرت به آن مرد زندانی که ادعای تشیع کرده بود فرمودند: ای بنده خدا، تو شیعه علی نیستی، بلکه دوستدار او هستی. چراکه شیعیان علی علیهالسلام آناناند که خداوند متعال درباره ایشان فرمود: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیها خالِدُون» (بقره: ۸۲).
شیعیان امیرالمؤمنین کسانیاند که: ۱٫ به خداوند ایمان آوردند و او را به صفاتش توصیف کردند و او را از صفات دیگر پاک و منزّه دانستند. ۲٫ گفتار حضرت محمّد را راست دانستند و همهی کردارش را درست برشمردند. ۳٫ معتقدند پس از پیامبر، علی سرور و پیشوا و بزرگوار و رادمردی است که هیچکس در میان امّت محمّد با ایشان همپایی ندارد و اگر همگی در کفهای از ترازو گرد هم آیند، هرگز با کفّهی ایشان برابری نکنند و ایشان همچون برتری آسمان و زمین بر ذرّهای ناچیز، بر تمامی آنها برتری یابد.
همچنین شیعیان علی کسانی هستند که: ۴٫ در راه خدا باکی ندارند از اینکه مرگ بر آنها وارد آید یا آنها بر مرگ وارد شوند. ۵٫ به خاطر نیاز برادران ایمانیشان ایثار میکنند و از خود میگذرند، هرچند خود در نیازمندی باشند. (نهایت تلاش خود را به کار میبندد تا مشکلات دیگران را برطرف کند.) ۶٫ خداوند آنها را در راهی که از آن نهی کرده نمیبیند و در راهی را که امر کرده، غایب نمییابد ۷٫ در احترام و ارج نهادن به برادران مؤمن خود به علی اقتدا میکنند.
بعد فرمودند: آنچه میگویم نه سخن من، بلکه سخن رسول خدا است. به همین جهت خداوند متعال دربارهی شیعیان فرمود: «وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ» بقره/۸۲؛ یعنی آنان، پس از باور به توحید و نبوّت و امامت، تمامی واجبات را بهجا میآورند که دو امر در این میان از همه واجبتر است: ۱٫ ادای حقوق برادران دینی. ۲٫ تقیّه در برابر دشمنان خداوند عزّوجلّ.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا به فکر آخرتشان هستند و اگر ثروتی دارند با دست خود و در زمان حیات اقدام میکنند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۲۴۵ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «یَا ابْنَ آدَمَ کُنْ وَصِیَّ نَفْسِکَ فِی مَالِکَ وَ اعْمَلْ فِیهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ یُعْمَلَ مِنْ بَعْدِکَ». اى فرزند آدم، تو خود وصىّ خویشتن باش و از مال و ثروتت آنچه مىخواهى که دیگران پس از مرگ تو انجام دهند، تو خود ایثار کن.
اولاً انسان باید وصیت داشته باشد و سفارشهای لازم را بکند تا با مالی که از خود برجا میگذارد کارهایی بکنند که موجب قرب او بشود؛ اما بهتر از وصیتی که میکند آن است که خودش با دست خود بذل و انفاق داشته باشد. قرب الهی بیشتر کسب میشود. تمام خیرات نوری است که انسان پیش میفرستد تا آن جای تاریک، روشن شود نه اینکه خودش وارد تاریکی بشود بعد وصیت کند برایم نور و چراغ بفرستید. ورثه هم چقدر خوب گوش میدهند. نه بابا خودت به فکر خودت باش. همینالان اقدام کن. خداوند تقوا را در ما افزوده بگرداند.
نشد هفته گذشته خدمت شما برسم. قصد داشتم تشکر کنم از دو ماه سوگواری که داشتید و همه ابراز ارادتهای خالصانه شما به ساحت اهلبیت عصمت و طهارت بهخصوص اباعبدالله الحسین علیهالسلام را از خدای تعالی طلب میکنیم که به احسن وجه از همه ما و شما قبول کرده باشد و نام همه ما در سوگواران حسینی علیهالسلام ثبت شده باشد انشاءالله.
هشتم ربیعالاول سالگشت شهادت امام عسکری در سال ۲۶۰ قمری و امامت امام عصر ارواحنا فداه است که این امامت را تبریک عرض میکنم. از خدای تعالی طلب میکنم که همه ما از اعوان و انصار امام زمان قرار بگیریم انشاءالله.
یکی از رموز یاری امام عصر ادای حقوق مردم است. چون در خطبه اول راجع به امام عسکری صحبت کردم اینجا فقط به همین بخش اشاره میکنم. معلى بن خنیس از یاران خاص امام صادق علیهالسلام است. از امام درباره حقوق مؤمنین سؤال کرد که حقوق مؤمن چیست؟ حضرت فرمودند: «هفتاد حق است که جز هفت مورد آن را به تو نمیگویم»؛ یعنی یکدهم. «میترسم نتوانی همه آنها را ادا کنی نسبت به تو نگرانم».
یکی از آن هفتتا این است: «شب و روز برای برآوردن نیازها و رفع مشکلات مؤمن تلاش کنی. وقتی اینچنین کردی به ولایت ما که ولایت خداوند است نائل میشوی». خیلی عجیب است این عبارت. همین یکی برای ما بس است. شب و روز برای برآورده شدن حاجات مؤمن تلاش کردن انسان را به ولایت خدا و اهلبیت نزدیک میکند.
بحث در اینجا زیاد است؛ ولی همینقدر بدانید که یکی از راههای خوشحال کردن امام علیهالسلام همین کار است؛ یعنی گرفتاریهای مؤمن را برطرف کردن. امام کاظم علیهالسلام فرمود: هر کس نیاز یکی از دوستان ما را برآورد (که نیاز همیشه مادی نیست شاید نیاز دارد که به او کمک فکری دهید. شاید دچار انحراف شده و نیاز دارد که شما او را از انحراف بیرون بیاورید) گویی نیاز همه ما ائمه را برآورده کرده است؛ یعنی کار همه ما را انجام داده است.
دیدهاید که در دعا میخوانیم خدایا من را از شتاب کنندگان بهسوی برآوردن نیازهای امام زمان قرار بده «اللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ…» من جایگاهی داشته باشم که حوائج امام زمانم را برآورده کنم. فضیلت بالایی است که از خدا میخواهیم.
امام عسکری فرمودند: «بالاترین مقام نزد خدا برای آشناترین مردم است نسبت به حقوق برادران دینیاش و جدیترین ایشان در ادای آن حقوق». بشناسی و بعد ادا کنی این پیش خدا خیلی مقرب است.
این مطلب هم البته فقط مربوط به فرد نیست؛ ابعاد اجتماعی و حاکمیتی هم دارد. حکومت باید بهعنوان برادر به حقوق مردم آشنا باشد و در رعایت آن هم کوشاتر باشد تا نزد خدا ارزشمند باشد آن حکومت. اینکه امامین انقلاب بر خدمت به مردم تأکید دارند که همه مسئولین خود را خدمتگزار بدانند از همین باب است.
به زیارت جامعه کبیره هم توجه بفرمایید؛ «وَاسْتَرْعاکُمْ اَمْرَ خَلْقِهِ» به معنای مراعات کردن و نگهداشتن و حفظ کردن است. معنای این عبارت این میشود که خدای تعالی از امام معصوم بهخصوص در این عصر از امام زمان سلاماللهعلیه این را میخواهد که مردم را نگهداری کن و حفظ کن و مراعات آنها را بکن. نهفقط مردم بلکه همه مخلوقات. این حفظ و مراعات گاهی مادی است، گاهی معنوی، گاهی ظاهری است، گاهی باطنی؛ یعنی ائمه علیهمالسلام عهدهدار حفظ دنیا و آخرت مردم هستند؛ دنیایی که در مسیر آخرت باشد.
ارتباطمان را با امام زمانمان بیشتر کنیم. در روایت دارد که هر مقدار که شما به ما توجه دارید ما هم به همان مقدار به شما توجه داریم. به ما توسل کنید برای شما دعا میکنیم. ببینید امام زمان در دل ما چگونه است؛ همان مقدار که در دل ما هست ما هم به همان مقدار در دل امام زمانمان هستیم.
امروز ۳۱ شهریور آغاز هفته دفاع مقدس است. به همه رزمندگان سرافراز آن دوره که امروز بهعنوان جانبازان، اسرا و خانواده شهدا هستند که یادگاران آن دوران هستند، به همه آنها و به مردم بزرگوار خودمان تبریک عرض میکنیم و یاد و خاطره شهدا را گرامی میداریم.
مردم ایران در طول دوران انقلاب از قبل و بعد از پیروزی با حماسههای متعدد عزتآفرین مواجه بودند؛ که هیچکدام به عظمت دلاوریها و افتخاراتی که در حماسه دفاع مقدس واقع شد نمیرسد. انسانهای بینامونشان در دنیا ولی نامآشنا در آسمان با ارادههای محکم و منور به نور ایمان عظمتی خلق کردند که پاداش آن ماندگاری است.
همانطور که ملاحظه فرمودید حضرت آقا دو روز قبل، از چهار زاویه به مسئله جنگ پرداختند؛ و مثل همیشه تبیین جامعی از آن زمان و موقعیتهایی که چه اتفاقاتی را چه کسانی و با چه دستاوردهایی برای مردم و برای کشور رقم زدند بیان فرمودند.
بیانات حضرت آقا در این جلساتی که با اقشار مختلف مردم دارند کاملاً تبیینی است. روش جهاد تبیین را آقا آموزش میدهد. مثلاً با مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی گذشته از تکریم اهالی و علما و بزرگان منطقه تبیین کردند با این عبارت که «میخواهم آن تصویر غلطی را که دشمنان این ملت از بعضی از مناطق کشور ارائه میکنند باطل کنم. من میخواهم حقیقت را برای افکار عمومی درزمینهٔ برادرانمان در بخشهای مختلف کشور روشن کنم».
به این عبارت دقت کنید؛ یعنی نمیخواهد فقط تاریخ بگوید؛ بلکه روشنگری و افشای روش دشمن در دشمنیهایش را میکند. این تبیین است. اعلامخطر است. نشان دادن صحنه به کسانی است که خوابند یا خودشان را به خواب زدهاند.
این دیدهبان بصیر امت، هم نقشههای دشمن و روشهای آنها را افشا میکند که میخواهند بحرانآفرینی کنند و بعد راههای مقابله را یاد میدهد. هشدار میدهد که غفلت نکنیم، بیدار باشیم، حق و باطل را عوضی نگیریم.
با استفاده از آیه قرآن کریم یک قاعده به ما دادند و آن اینکه ببینید این کاری که میکنید و اقدامی که دارید چه کسی را خوشحال میکند. اگر کاری کردید که دشمن را عصبانی کرد این کار شما خوب است.
یکی از کارهایی که استکبار را بهشدت عصبانی میکند و نشانه استقامت ماست و در مسیر درست حرکت کردن ما است که در این راهی که میرویم داریم درست میرویم، همین شعار مرگ بر آمریکایی است که هر جمعه شما میگویید.
بیان ایشان در شمردن زوایای جنگ برای این است که متوجه باشیم باید این بزرگی و عظمت را حفظ کنیم. وظیفه امروز همه، حفظ این دستاوردهاست. تربیت نسلی مثل دیروز و خلق حماسههایی متناسب با مسائل روز و در عرصههای پیش رو. انتقال درست فرهنگ دفاع مقدس تضمینکننده امنیت ملی کشور است.
همان دو نقطه اساسی مورد هدف دشمن است و در دیدار با مردم سیستان تذکر دادند: یکی وحدت ملّی، یکی امنیت ملّی؛ که در مقابله با دشمن بهشدت جدی هستیم. الحمدلله در مسیر قوت و قدرت قرار داریم. وقتی قوی باشیم میتوانیم امنیت و منافع ملی خود را تأمین کنیم. همین وحدت ملی و اقتدار است که دشمنان ما را که سال گذشته به اغتشاشگران خط میدادند و تقویت میکردند و از براندازی حرف میزدند، مجبور میکند امسال جور دیگری سخن بگویند.
در یک گردهمایی تبلیغاتی همین رئیسجمهور آمریکا در جواب کسانی که از او خواستند به اعتراضهای ایران رسیدگی کند، گفت: «نگران نباشید، ما ایران را آزاد خواهیم کرد». حالا وقتی دیدهاند مردم ما در این جنگ ادراکی که راه انداخته بودند بر اعتقادات خودش راسخ است و پیروز از میدان بیرون آمده با ناامیدی تمام حاضر شدند اموال ایران را پس بدهند.
حضور در صحنه این نقش را دارد که آقا فرمودند: «عامل نجات کشور در فتنهها همین حضور مردم است». آقا! مردم انقلابی ایران تا امروز در صحنههای مختلف حاضر بودند. باز هم اگر آنها غلطی بکنند، داغ سنگینتری بر دلشان خواهیم گذاشت.
البته باید بدانیم به خاطر ضرباتی که خوردهاند، تلاش میکنند حواسها را پرت کنند و ما را مشغول کنند؛ لذا دوباره داعش و تکفیریها را با لطائفی به صحنه آوردهاند و در محور مقاومت و مناطق گوناگون موردنظر ما اقدامات خرابکارانه و امثال ذالک انجام میدهند.
رژیم پلید کودک کش صهیونیستی در طرحی که داده بودند بهعنوان هزار ضربه چاقو که برای ایران هزار بحران ایجاد کنند تا ایران را از پا درآورند، طرح خودشان را عملیاتی هم کردند چه مستقیم چه نیابتی با عناصر مزدوری که دارند، اما مردم ایران در مقابل این هجمهها با مقاومت خود چنان ضربهی سهمگینی به آنان زد که تمام نقشهها را بر آب کرد.
این مقاومت را ما در دوران دفاع مقدس تجربه کردیم و رشد دادیم. الان هرچه داریم از او داریم. حضرت آقا فرمودند: «دفاع مقدس حق حیات بر ما دارد». این خیلی سخن مهمی بود؛ یعنی هرچه داریم از جنگ داریم امروز. عدهای شیطنت میکنند، پرتوپلا حرف میزنند، حرفهای بیربط میزنند، جنگ را در مقابل چشمان جوانان امروز ما که آن دوره را ندیدند جور دیگری ترسیم میکنند؛ البته این از کمکاری ماست.
خوب است در اینجا چند جمله از بیانات مفصل حضرت امام را برای شما بخوانم: «هرروز ما در جنگ برکتى داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهان خواران کنار زدیم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختهایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدهایم که باید روى پاى خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشههاى انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادرى و وطندوستى را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامى قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال مىتوان مبارزه کرد… جنگ ما موجب شد که تمامى سردمداران نظامهاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند… درحالىکه صداى اسلامخواهى آفریقا از جنگ هشتساله ماست. علاقه به اسلامشناسى مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنى در کل جهان از جنگ هشتساله ماست…».
این بیانات که در منشور مشهور امام است را یکبار بخوانید. خیلی عجیب بود. تکتک این بندها را برایش یک خطبه مطلب دارم اما فرصتش نیست که بگویم اینکه میگوید ما در جنگ دوست و دشمن را شناختیم یعنی چه؟! همه اینها توضیح دارد.
بههرتقدیر آنچه مسلم است این است که دشمنیها تمام نشده و دشمنان ما از ایران قوی میترسند. لذا با القاء ناکارآمدی و یا سنگاندازی در مسیر پیشرفت ایران و ایجاد دهها مسئله و چالش میخواهند نپذیرند که ایران قوی است و تا رسیدن به قله چند قدمی بیشتر ندارد و البته این را بهخوبی درک کردهاند که ایران تا ابرقدرتی راهی ندارد، لذا از ایران بهعنوان رقیب خود نام میبرند.
ایران در عرصههای مختلف امنیتی، سیاسی، اقتصادی و نظامی و فرهنگی در این سالها با آمریکا جنگیده و تمام توطئهها و نقشههای شوم دولتهای مختلف آمریکا را بر آب کرده است. فهرست طولانی از اقدامات خوارکننده آمریکا توسط ایران لااقل در این چند سال اخیر وجود دارد که حکایت از دست برتر ایران دارد؛ این یعنی توانمندی؛ یعنی قدرت.
اگر ایران قوی نبود رئیسجمهورش نمیتوانست اینگونه از روی عزت و اقتدار از منافع ملی کشورش در سازمان ملل دفاع کند؛ و کشور متخاصم را به چالش پاسخ گوئی بکشاند. امروز ابرقدرتی فقط به توان بالای نظامی و یا اقتصادی نیست، بلکه ابرقدرت به کشوری میگویند که در روابط بینالملل و طرحها و مسائل جهانی بتواند تأثیرگذار باشد، بتواند در هر نقطهای از جهان یا در چند منطقه از جهان بهطور همزمان پروژههایی که احتیاج به قدرت در اجرا را دارد عملیاتی کند. برای همه اینها که عرض میکنم شما میتوانید نمونههای فراوانی ببینید.
میخواستند ما را منزوی کنند؛ اما نتیجه چه شد؟ شانگهای و بریکس و دهها موضوع ازایندست. وقتی سخن از افول آمریکا میزنیم منظور همین نقش تأثیرگذاری است که دیگر ندارد؛ و کسی امروز جز بخشی از اروپا که پادوئی او را میکند و نفس مصنوعی میدهد به او که شاید دوباره سرپا شود گوش به حرف او نیست. آمریکا تمام شد؛ اما یک عدهای هنوز در داخل اسمش که میآید دلشان هری میریزد و دلشان برایش به تپش میافتد.
ایران چهلوچند سال است در اوج تحریمها، اوج توطئهها، اوج جنگهای سخت و نیمه سخت و نرم بدون اتکا به هیچ قدرتی غیر از قدرت الهی، اسلام ناب محمدی، رهبری امام المسلمین، شهدای گرانقدر و پاک و تلاش هزاران جوان برومند روی پای خود ایستاده و با روحیه جهادی عناصر انقلابی خود علیرغم همه سنگاندازیها برای خنثی کردن و یا متوقف کردن ملت از حرکت روبهجلو، مرزهای علم و فناوری در عرصههای مختلف را پشت سر گذاشته؛ و رتبههای برتر دنیا را کسب کرده. آنان امید دارند ایران اسلامی نابود شود؛ اما ایران قویتر از گذشته با تمام توان تا رسیدن به دولت کریمه مهدوی ادامه خواهد داد.
یک نکته امیدآفرین عرض کنم: در کتاب میر مهر نوشته است: در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس، مرحوم آیتاللهالعظمی نائینی خیلی پریشان بودند و نگران از اینکه این وضع به کجا خواهد انجامید، نکند این کشور شیعه از بین برود و سقوط کند. در همین حال، شبی به امام عصر متوسل میشوند و در حال توسل و گریه و ناراحتی در عالم رؤیا میبینند؛ دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده و در حال ریختن است. در این حال میبیند که حضرت ولیعصر دست مبارکشان را به دیوار گذاشتند و آن را بلند کردند و آن را سر جایش قرار دادند و فرمودند: «اینجا شیعه خانه ماست؛ میشکند، خم میشود، خطر هست، ولی ما نمیگذاریم سقوط کند. ما نگهش میداریم.»
راجع به اول سال تحصیلی و آغاز هفته وحدت و ولادت رسول مکرم اسلام به روایت اهل سنت نکاتی داشتم که در نوبت دیگری عرض خواهم کرد به قید حیات.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾