متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
ای اهل ایمان اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین بر اساس تعلیم الهی و توصیههای اهلبیت، اهل غیرت در همه زمینهها هستند. در هفتههای گذشته راجع به فرزند آوری و تکثیر جمعیت نکاتی به عرض مبارکتان رسید، بنابراین بحث جدیدی را به حول الهی و قید حیات آغاز خواهم کرد.
اما در این نوبت به یکی از آموزههای مکتب اهلبیت بخصوص امام حسین علیهالسلام اشاره مختصری میکنم و آن بحث مهم و مؤثر غیرت است. غیرت از صفات خدای تعالی و یکی از فضائل اخلاقی انسان و مورد تأکید اولیاء همه ادیان الهی بخصوص اسلام است.
کلمه غیرت از تغییر و تغیّر گرفتهشده و کتب لغت در تعریف آن مینویسند: غیرت یعنی سرشت انسان از مشارکت غیر، در امر موردعلاقهاش نفرت داشته باشد. (هر چیزی را که خودت دوست داری را خوش نداشته باشی دیگری شریک شود) بعد در اصطلاح معنای غیرت این است که کسی نسبت به ناموس خود، همسر یا فرد و یا هر امر موردعلاقهاش به حدی اهتمام ورزد که به دیگری اجازه تعرض به حریم آن را ندهد.
پس هر وقت چیزی که حقِ مخصوص به شخص و یا جمعی است و دیگران با روشهای مختلف حریم آن را از بین ببرند، کسی که به دفاع برمیخیزد و جلوی متجاوزان را میگیرد غیور است. لذا غیرت معنای وسیعی دارد، اموال و ناموس و آبرو و دین و استقلال کشور و تمامیت ارضی وطن و دفاع از حریم اسلام و امثال ذالک را در برمیگیرد؛ اما بیشتر در مورد دین و ناموس بکار میرود غیرت دینی و غیرت ناموسی.
در مقابل هم دیاثت و بیغیرتی و بیتفاوتی نسبت به انحرافات دینی و ناموسی است که اگر این حالت در جامعهای شایع شود حریم افراد و استقلال و عزت و فضائل و همه افتخارات و هویت ملی و مذهبی از بین خواهد رفت. اگر بخواهیم تشبیه کنیم غیرت نقش مأمور حراست را دارد که با هوشیاری و دقت تمام مواظبت میکند آسیبی به حدودوثغور محل مورد حراست نرسد.
در کربلا غیرت دینی در اوج است و اساساً همین غیرت دینی، کربلا و حماسه عاشورا را به وجود آورده است و هم غیرت ناموسی که صحنههای عجیبی در آن واقع شده است. در قرآن کریم کلمه غیرت بکار نرفته امام مفهوم غیرت در جاهای مختلف مثل داستان حضرت یوسف، دختران شعیب و حجاب بانوان و جریاناتی که منافقین داشتند بیان شده است؛ اما در روایات مفصل به آن پرداخته شده است. در روایات، عفت و استحکام خانواده و آسایش و آرامش روانی جامعه را نتیجه غیرت و بیعفتی و بیحیائی، اختلاط زن و مرد، نگاه نامحرم و چشمچرانی، شرب خمر، موسیقی لهوی و امثال ذالک را از بیغیرتی دانسته است.
در روایات کسی که اهل امربهمعروف و نهیازمنکر است و در مقابل بدعتهایی که به دین زده میشود سکوت نمیکند و به دفاع برمیخیزد و در این راه مال و آبرو و جان خرج میکند را، غیور میدانند. رسول خدا فرمودند: پدرم ابراهیم باغیرت بود و من باغیرتتر از اویم. خدا بینیِ مؤمنی را که غیرت ندارد به خاک بمالد.
حساسیتی که رسول خدا و اهلبیت علیهمالسلام روی غیرت ناموسی داشتند بر کسی پوشیده نیست. مثلاً مینویسند: حکم بن ابىالعاص پدر مروان بن حکم بااینکه مسلمان شده بود و جزء مهاجرین بود، اما هوسباز و ازنظر اخلاقی منحرف بود. تا جائیکه یک روز از درز در به داخل حجرهای که رسول خدا با همسرش در آنجا بود نگاه میکرد. رسول خدا فهمید و از شدت ناراحتی او را دنبال کرد اما به او نرسید ولی فرمود: اگر او را مىگرفتم، چشمش را بیرون مىآوردم. پیغمبر تعارف که نمیکردند که مثلاً چون خیلی ناراحتم؛ این کار را میکرد و در فقه هم بحثهایی دارد این مسئله.
بعد دستور داد او و فرزندش مروان را از مدینه به طائف تبعید کنند؛ و تا زمان خلیفه سوم نتوانستند خود را از تبعید نجات دهند. به خاطر همین کار بیغیرتی و بیناموسی تبعیدی بودند. یکى از اعتراضهاى شدید مسلمانان به عثمان همین بود که چرا اجازه بازگشتِ تبعیدیهای زمان پیامبر را داده است. این حساسیت پیامبر نسبت به گسترش بیعفتی در جامعه است.
رسول خدا فرمودند: بوى خوش بهشت تا مسیرِ پیمودنِ پانصد سال راه، مىرسد، ولى به مشام چند نفر نمىرسد، یکى از آنها بیغیرت است؛ و نقل است که در یکى از جنگها چند نفر اسیر را به حضور رسول خدا آوردند که مستحق اعدام بودند، پیامبر اکرم فرمان اعدام آنها را صادر کرد، ولى یکى از آنها را آزاد کرد، او پرسید: چرا مرا آزاد کردى؟ حضرت فرمود: جبرئیل به من خبر داد که تو داراى پنج خصلت هستى که خدا و رسولش آنها را دوست دارد: نسبت به ناموست غیرت شدید دارى، داراى سخاوت، حسن خلق، راستگویی و شجاعت مىباشى. آن شخص با شنیدن این سخن، مجذوب پیامبر شد و مسلمان شد و بعدها در رکاب حضرت به شهادت رسید. امیرالمؤمنین فرمود: شخص باغیرت هرگز زنا نمیکند. درباره تبعید و برخورد با کسانی که با کارها و یا گفتارشان عفت عمومی را خدشهدار میکردند روایات متعددی داریم.
فرصت نیست میخواهم از غیرت حسین علیهالسلام بگویم. حضرت در بیانی از پدر بزرگوارشان از قول رسول خدا فرمودند: بر هیچ چشم مؤمنى روا نیست که ببیند خدا نافرمانى مىشود و چشم خود را فروبندد، مگر آنکه آن وضع را تغییر دهد؛ یعنی کسی که غیرت دارد بهموقع و بجا عمل میکند و سکوت نمیکند.
یکی دو روایت برای شما بخوانم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «اِنَّ اللّه یُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفَ الَّذى لازِبْرٌ حدیث لَهُ وَ هـُو الَّذى لایَنْهى عَنِ الْمُنْـکَرِ» خدای تعالی مؤمن ضعیف را غضب میکند کسی که رگ ندارد (بیخاصیت است بیرگ است خلاف میبیند عکسالعمل نشان نمیدهد) و او کسی است که نهیازمنکر نمیکند.
در روایت دیگری است مرحوم شیخ حر در وسائل میآورد: «اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیُبغِضَ المُؤمِنَ الضَّعیفَ الّذَی لا دینَ لَهُ، فَقیلَ لَهُ: وَ ما المُؤمِنُ الّذی لادینَ لَهُ؟ قالَ الّذی لایَنهی عَنْ المُنکَرِ.» خدای عزیز از مؤمن ضعیفی که دین ندارد عصبانی است و از او نفرت دارد. عرض کردند چه مؤمنی است که دین ندارد؟ حضرت فرمود: کسی که نهیازمنکر نمیکند. در بعضی از روایات دارد که او دوست دارد خدا عصیان شود و کسی که دوست دارد خدا عصیان شود خدا را به مبارزه میطلبد.
امیرالمؤمنین در یک بیان دیگری دارد که «انَّ اللّهَ تـَبـارَکَ وَ تـَعـالى لَمْ یـَرْضَ مـِنْ اَوْلِیـائِهِ اَنْ یـُعـْصـى فـِى الاَْرْضِ وَ هـُمْ سـُکـُوتـٌ مُذْعَنُونَ» همانا خداوند از اولیاء خود نپسندیده است که در زمین گناه انجام گیرد و آنها همچنان ساکت و آرام باشند. بعد میفرماید من وقتی دیدم که خدا اینگونه دوست ندارد اقدام کردم به عمل کردن دیدم که اگر بروم در میدان و کشته شوم بهتر است از غل و زنجیرهای بعد است.
حسین علیهالسلام هم در بحث غیرت دینی که دید حق و عدالت لگدکوب شده و احکام الهی را دچار تحریف و انحراف کردند و مردم را بیدین و سستعقیده کردند، قیام کرد و جانش را تقدیم کرد.
مسلمان اگر در قبال احکام الهی غیور باشد نمیتواند نسبت به رواج گناه بیتفاوت باشد؛ یعنی کسی که نسبت به امربهمعروف و نهیازمنکر کوتاهی دارد غیرت دینیاش ضعیف است؛ و اگر افراد جامعه در وظیفه دینی خود کوتاهی کنند، سنت الهی این است که خوب و بد را باهم به خاطر بیمسئولیتی عقاب میکند.
غیرت دینی امام حسین علیهالسلام بود که در جواب مروان فرمود: هرکس مثل من غیور باشد با مثل یزید بیغیرت فاسق بیعت نمیکند. روی زمین افتاده بود رمقی نداشت میخواستند سر از بدن مبارکش جدا کنند. ترس دارند از شجاعت امام. بعضی گمان میکردند امام نقشه جنگی کشیده تا حمله غافلگیرانه کند. برای امتحان امام از غیرت امام کمک گرفتند یکی فریاد زد به خیمهات حمله کردند! چون میدانند حسین علیهالسلام عکسالعمل نشان میدهد.
اینجاست که امام آن کلام معروف را فرموده، با زحمت روی زانو بلند میشود به نیزهاش تکیه مىکند و فریاد مىکشد: اى پیروان آل ابوسفیان، اگر خدا را نمىشناسید و اگر از قیامت نمیترسید، پس در دنیا آزاده باشید. طرف شما من هستم، زنها را رها کنید. این روح بلند باایمان حاضر نیست تا لحظهای که زنده است کسی به خیام و حرم نزدیک شود. چون شجاع است غیور است.
علی علیهالسلام فرمود: غیرت میوه شجاعت است؛ بنابراین کسی که غیرت ندارد، شجاعت ندارد. اصلاً تاکتیک نظامی که امام علیهالسلام در مورد حفر خندق در اطراف خیمهها انجام دادند و فرمودند داخل گودال را آتش بریزند برای امنیت اهل حرم و خانواده بود که در اوج جنگ گرفتار نشوند و موردحمله قرار نگیرند. این مسئله خانواده و حفظ حرمت آن و غیرت داشتن نسبت به آن آنقدر مهم است که وقتی استغاثه میکند و یا طلبِ یار میکند، برای حفظ حرم است. «هل من ذابٍّ یَذبُّ عن حَرَمِ الرَّسُولِ الله». آیا دفاع کنندهای هست که از خانواده رسول خدا دفاع کند؟
البته استغاثه حضرت در دل دشمن اثر نگذاشت، لذا امام علیهالسلام مقابل اجساد مطهر یارانش آمد و صدا زد: ای حبیب بن مظاهر و ای زهیر بن قین… شما خفتهاید و من امیدوار که سر از خواب بردارید. اینان زنان آل رسولاند که پس از شما یاوری ندارند. از خواب برخیزید ای کریمان و در برابر این عاصیانِ پست از آل رسول دفاع کنید. این حسین است و درخواستی که دارد و درسی که داده است. اعلام یک خط فکری و یک جریان است.
حالا این اباحهگری که امروز در بین عدهای از افراد جامعه ما رواج پیدا کرده و هرکس برای اینکه عقب نماند مزخرفی میگوید مربوط به مکتب یزید است نه امام حسین؛ که متأسفانه خیمه حسین برپا میکنند و حرف یزید میزنند و رفتار یزیدی دارند. این نمونه دیگری از جنگ روایتهاست که اگر خوب تبیین نشود تحریف و انحراف شدید در دین به وجود میآید.
گرفتاری این است که امروز هرکسی فکر میکند میتواند درباره دین و مکتب اهلبیت نظر بدهد. علماء و بزرگان دین باید وارد عرصه تبیین و تبلیغ دین شوند. اینکه حضرت آقا فرمودند: «اگر ما در مقابل تحولات نو به نو در موضوع تبلیغ، غفلت و سستی کنیم دچار استحاله فرهنگی میشویم و مانند غرب گرفتار قبح زدایی قدمبهقدم از گناهان بزرگ خواهیم شد».
اولش گفتند روسری یکذره شل و سفت شد؛ یک تار مو شد؛ جالب است که همین یک تار مو را اگر در یک ظرف ماست باشد ظرف ماست را دور میریزند. بعد کمی که گذشت گردن شد؛ دیگر بقیه را نگویم که چه شد؛ یعنی همین وضعیت امروز.
حتی مادحان باسواد و مرثیهخوانان باغیرت و مدافع حریم اهلبیت اجازه ندهند هرکس هر خزعبلاتی را خواست در جلسات بگوید. چه کسی گفته مجلس امام حسین باید مجلس گناه باشد؟ گناهکار آمد نشست یکگوشه توبه کرد خودش میداند و خدا؛ اما بگوییم کسانی که گناهکار هستند با چهره گناه بیایند که مجلس بشود مجلس گناه، چه کسی چنین چیزی را گفته؟ چه کسی در طول این هزاروچند صد ساله تاریخ شیعه اجازه گناه و یا همراهی خلاف شرع بین و فساد را داده است؟ که میآیند با حرفهای خوشگل خوشگل اباحهگری را در جامعه رواج میدهند.
امام قیام کرده برای اینکه با فساد مبارزه کند و امربهمعروف را زنده کند بعد بگوییم ما عزادار همان امامیم و البته کاری با این حرفش نداریم. امام حسین روز عاشورا برای عفت خاندانش اینگونه است. بعد خیابان و کوچه ملت امام حسین اینگونه باشد؟
برای چندمین بار عرض میکنیم مسئله عفاف و حجاب را آقایان جدی بگیرید، از غیر خدا نترسید، دستور و قانونی را که دارید اجرا کنید و الا وقتی پشیمان خواهید شد که سودی ندارد. نگذارید دشمنان، نیروهای ارزشی ما را کلافه و عصبانی کنند. نگذارید غیرت دینی و ناموسی متدینین که به شما فرصت دادهاند تا اقدامی داشته باشید بیش از این خدشه بردارد.
بهجای اینکه به فکر آینده خودتان باشید به آینده اسلام و انقلاب فکر کنید. بیش از این ناامیدی ایجاد نکنید. برخلاف بیان رهبری عمل نکنید. آقایان توجه داشته باشید که این معضل با جلسه گذاشتن حل نمیشود و الا تا حالا بااینهمه جلسهای که گذاشتهاید نباید وضع شهر این باشد. اعمال قانون کنید و الا فردای قیامت جواب خدا و پیامبر و شهدا و امام و رهبری به کنار، جواب من را که از شما خواستم راهکار هم نشان دادم حمایت هم کردم را نمیتوانید بدهید.
خوب است به این فراز از وصیتنامه شهید زقاقی توجه کنید: «مادرم، زمانی که خبر شهادتم را شنیدی، گریه نکن… زمان تشیع و تدفینم گریه نکن… . زمان خواندن وصیتنامهام گریه نکن… . فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش میکنند و زنان ما عفت را… وقتی جامعه ما را بیغیرتی و بیحجابی گرفت، مادرم گریه کن که اسلام در خطر است».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا حج را ابراهیمی انجام میدهند و در صورت لزوم درصحنههای مختلف جهاد حاضرند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در بخش دیگری از حکمت ۲۴۴ نهجالبلاغه فرمودند: «وَ الْحَجَّ تَقْوِیَهً لِلدِّینِ» و حجّ را براى تقویت دین واجب کرد. «وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ» و جهاد را براى عزّت اسلام واجب کرد. چرا حجّ باعث تقویت دین میشود؟ چون لازمه این عبادت، اجتماع اکثر پیروان اسلام در یکجا در نهایت ذلّت و خشوع و اطاعت در برابر خدا و دیدن تمامى مردم حاضر در این اجتماع بزرگ از پادشاهان و دیگر مردم است، که باعث تقویت دین با همه عظمتش در دل انسان حجگزار مىگردد، امّا در سایر عبادات چنین نیست؛ و جهاد هم که هدف از آن شوکت و قوّت اسلام است، مطلب روشنی است و احتیاج به توضیح ندارد.
امروز، روز عاشوراست. روز عظیمی است. سخن گفتن سخت است. از عاشورا و کربلا و حسین علیهالسلام گفتن سنگین است. روزی که وارد این سرزمین شدند حضرت فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَ الْبَلَاءِ» به خدا پناه برد.
در زیارت امروز میخوانیم «َیا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتِ الْمُصِیبَهُ بِکَ عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض». اتفاقاتی که برای امام افتاد مسائل کمی نبود. برای چه کسی؟ برای حسینی که وقتی امیرالمؤمنین نامش را میبرد تفدیه میداد و میفرمود: بابی انت و امی. در بعضی روایات دارد وقتی حسین علیهالسلام را صدا میزد بلند میشد میایستاد؛ نه اینکه مقام امام حسین از امیرالمؤمنین بالاتر است؛ یعنی جایگاه رفیعی داشت.
و در روز عاشورا جریان نفاق و زر و زور و تزویر و طراحان خباثت و پلیدی تا قیامت رسوا شدند. امامی که در زیارتش عرض میکنیم: «السَّلَامُ عَلَیکَ یا شَرِیکَ الْقُرْآنِ»؛ یعنی همان مطلبی که در حدیث ثقلین گفته شد که عِدل قرآن هستند. شریک یعنی وقتی بند کفش را میبندند دیدید که یک بند اینطرف است یک بند آنطرف است؛ این دو باهم گره میخورد کفش را نگه میدارد؛ میگویند شریک. امام یک شریک و قرآن هم یک شریک؛ این دو باهم یک کار را انجام میدهند.
در هدایت هر دو باید باشند. اگر کسی بخواهد نجات پیدا کند و هدایت شود باید هر دو را در اختیار داشته باشد و به هر دو تمسک کند. چون هیچکدام اعوجاج و کجی ندارند یعنی همانطور که قرآن کریم انحراف ندارد که در سوره کهف آیه اول فرمود: «وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً». درباره حسین علیهالسلام داریم که: «وَ لَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَى بَاطِلٍ». یکلحظه هم گرایش به باطل پیدا نکردی.
قرآن کریم بر همه کتب آسمانی مهیمن و جامع تورات و انجیل و زبور است؛ و درباره امام حسین علیهالسلام داریم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ التَّوْرَاهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ»؛ یعنی حسین علیهالسلام به همه امم تعلق دارد. میبینید که ارادتشان چگونه است.
واقعاً مطالبی که راجع به امام حسین علیهالسلام داریم و تطبیق آن با قرآن عجیب است. در آیه ۲۶ سوره مبارکه فصلت دارد: «وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ»؛ و کسانى که کافر شدند گفتند به این قرآن گوش مدهید و سخن لغو در آن اندازید شاید شما پیروز شوید. همین مسئله هم برای امام در روز عاشورا واقع شد «و أحاطوا بالحسین من کل جانب حتى جعلوه فی مثل الحلقه». سپس آن مردم ازخدابیخبر از هر طرفى امام حسین را احاطه کردند و نظیر حلقه در اطراف آن حضرت گرد آمدند. امام حسین علیهالسلام خارج شد و نزد آن گروه آمد و از آنان خواست تا ساکت شوند، ولى ساکت نشدند کار بجایی رسید که امام به آنان فرمود: واى بر شما! چه مانعى دارد که ساکت شوید و سخن مرا گوش کنید؟
قرآن کهنه نمیشود؛ حسین هم حرارتی در قلوب مؤمنین است که سرد نمیشود. اگر خواستیم به خدمت قرآن برویم چگونه برویم؟ اینکه امام صادق علیهالسلام فرمودند آداب تلاوت این است: «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْن». درباره زیارت امام حسین هم گفته شده: «إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَهَ الْحُسَیْنِ علیهالسلام فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِین». برای زیارت دیگر از اهلبیت نداریم اینطور. باید شاداب رفت اما زیارت حسین را باید خاکآلوده بروید پریشانحال بروید. حتی غسل زیارت هم لازم نیست؛ همانکه وارد شدید بروید. این کمی راجع به ویژگی امام حسین علیهالسلام.
اما راجع به حرکت امام و پندهایی که دارد هم مسئله بسیار عمیق و دقیق است. امروز هم روز عاشوراست هم سالگرد نماز جمعه است. عشق و علاقه امام به نماز و اقامه نماز و مهلت خواستن برای نماز و نماز خوفی که همین لحظات در صحرای طف اقامه کردن را همه میدانید.
از طرف دیگر نماز جمعه قرارگاه ایمان و بصیرت و تقوا و اخلاق است. عاشورا هم بروز عینی و مصداق بارز ایمان و بصیرت و تقوا و اخلاق است. به هرکدام از ارکان کربلا و عاشورا که نگاه کنید به زبانهای مختلف یک پیام میدهند که تقابلی بین حق و باطل در عالم وجود دارد.
و باید از عاشورا یاد بگیرید که بصیر و آگاه باشید و امام خود را تنها نگذارید. درست است که در کربلا جنگ سخت برپا شد و جهات نظامی و مقاتله در آن جای بحث دارد اما اساساً جنگی نرم و فرهنگی و گفتمانی بود. واقعه عاشورا راه تقابل با انحرافات فکری و اخلاقی جامعه را بیان میکند که چارهای جز امربهمعروف و نهیازمنکر نداری و اگر لازم شد باید اقدام عملی داشت.
امروز هم همان نشانههایی که اسلام اموی که امام با آن میجنگید بهعنوان اسلام آمریکائی و شیعه انگلیسی وجود دارد. میبینید که چگونه دنیاگرایی را بهجای آخرتگرائی ترویج میکنند. امام حسین در کربلا مقابل اباحهگری و مرجئهگری ایستاد و امروز تلاش میکنند همین اباحهگری را به دستههای عزاداری و هیئات و مساجد بکشانند و ایمان واقعی را تحریف کنند.
یکزمانی شروع کردند راجع به اسلام رحمانی سخن گفتن و آن را تئوریزه کردن، اسلامی که جهاد ندارد اسلامی که امربهمعروف و نهیازمنکر ندارد اسلامی که با استکبار رفیق گرمابه و گلستان است؛ رئیس دولت وقت از این اسلام تبلیغ میکرد و مشکلاتی برای کشور درست کرد که تا امروز هم جبران نشده است. با آن مقابله شد تذکر داده شد حضرت آقا فرمودند دلسوزان دنبال کردند.
ولی حواستان را جمع کنید امروز همان حرفها را با زبان دیگر و با ادبیات دیگر از دهان افرادی که احتمالش را هم نمیدادید داریم میشنویم. همان اسلام رحمانی که مقابل اسلام علوی و فاطمی و حسینی و زینبی است که مقابل ما ملت امام حسینم است را دارند بر سر زبان بچه حزباللهیها میاندازند و این همان خط نفوذی است که آقا چند سال قبل تذکر دادند.
اما دنیا و مستکبران عالم بدانند که ما تربیتشده مکتب فاطمه و حسینیم و تا جان در بدن داریم با هیچ ظالم و ستمگری سازش نمیکنیم و نشانهاش این است که هر جمعه و بهخصوص امروز که روز عاشورای حسین است هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا میکشیم.
دوستان خطبه امام حسین علیهالسلام در منا را که یک سال یا دو سال قبل از مرگ معاویه ایراد کردند را بخوانید و با مسائل روز تطبیق دهید؛ و خط سیر تفکری امام حسین و مقدمات برپا شدن عاشورا و بیان جامع امام حسین علیهالسلام را در آنجا ببینید. کلمات امام حسین از مدینه تا زمان شهادتش را ببینید.
همین قرائتهای مختلف و التقاطی که برای اسلام تبلیغ میکنند و اسلامی خالی از سیاست و حکومت و جهاد و مبارزه و استکبارستیزی و بدون امربهمعروف و نهیازمنکر را تبلیغ میکنند اسلام سکولار و بیتفاوت را آن روز هم بهعناوینمختلف تبلیغ میکردند. بنی امیه میگفتند تا میتوانید از تولی بگوئید و همه آزادند از محبت و دوستی و باهم خوب بودن و حرفهای خوشگل بزنند؛ اما ممنوع بود از تبری سخن گفتن.
کسی حق نداشت امربهمعروف کند و از منکر نهی کند. با هماهنگی کامل و تقسیم کار و استفاده از رسانههایی که در اختیار داشتند با کار فرهنگی و فکری و جنگ روایتها دقیق و منسجم بر علیه مکتب اهل بیت اقدام کردند. کاری که زیارت عاشورا اشاره میکند و لعن میکند: «وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقَامِکُمْ وَ أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَا». همه آن مقامات و مراتب معنوی و الهی و حتی ظاهری و دنیایی را که خداوند برای اهل بیت و بخصوص برای امام حسین علیهالسلام ترتیب داده بود را از بین بردند.
و امام حسین در مقابل همه اینها قیام کرد و بذل مهجه کرد تا دین زنده بماند. امام سجاد علیهالسلام بعد از پدر سختترین دوران را داشت اما با روش نرم و فرهنگی به مقابله با جریان سکولار و لیبرال اقدام کرد. مبانی فکری مکتب تشیع را بازسازی کرد تحریفات را از دین دور کرد معارف را احیا کرد و زمینه انقلاب فرهنگی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام را فراهم کرد. حضرت یک بازسازی جدی و احیاگری در طول قریب به ۳۵ سال امامت انجام داد و در سن ۵۷ سالگی توسط هشام بن عبدالملک به شهادت رسید.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾