بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ۲۸ نهجالبلاغه
جلسه چهارم – ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
در روزهای امید، وقت را از دست ندهید
تنبیههای زیبایی را امیرالمؤمنین در این خطبه ۲۸ بیان میفرمایند راجع به اینکه دنیا به ما پشت کرده و آخرت به ما رو کرده و ما در این ایام باید تمرین کنیم و خودمان را آماده آخرت کنیم.
در فراز بعد میفرمایند: «أَلَا وَ إِنَّکُمْ فِی أَیَّامِ أَمَلٍ مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ فَمَنْ عَمِلَ فِی أَیَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ فَقَدْ نَفَعَهُ عَمَلُهُ وَ لَمْ یَضْرُرْهُ أَجَلُهُ وَ مَنْ قَصَّرَ فِی أَیَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ وَ ضَرَّهُ أَجَلُهُ» آگاه باشید هماکنون در روزگار آرزوهایید، که مرگ را در پى دارد، پس هر کس در ایّام آرزوها، پیش از فرارسیدن مرگ، عمل نیکو انجام دهد، بهرهمند خواهد شد و مرگ او را زیانى نمیرساند و آنکس که در روزهاى آرزوها، پیش از فرارسیدن مرگ کوتاهى کند، زیانکار و مرگ او زیانبار است.
میخواهد بگوید تمام عمر شما ایام آرزو است. تا وقتیکه این آرزو وقتش تمام نشده کار کنید. تکرار مطالب گذشته است با یک بیان دیگر. در این بخش حضرت تنبهاتی را میدهد که فرصتهایتان را از دست ندهید؛ یعنی تا قبل از رسیدن اجل باید ذخیره عملی خودتان را تکمیل کنید. تعبیرش هم ایام امل است؛ یعنی روزهای امید. این روزهایی که داریم در آن به سر میبریم روزهای امید ماست. در این روزهای امید وقت را از دست ندهید.
آرزو را دروغ بشمار
فرقی بین آرزو و امید هست که لازم است توضیح دهیم. آرزوهایی طبیعی است که به آن امید میگویند که همه داریم. باید تبیین شود تا بفهمیم فرق بین آرزوی خوب و بد چیست.
امیرالمؤمنین خودشان در نهجالبلاغه امل و آرزو را خوب تبیین کردهاند. مثلاً در خطبه ۸۶ فرمود: «اعْلَمُوا أنّ الأملَ یسْهی العقلَ، وَ ینْسی الذِّکرَ. فأکذِبُوا الأملَ، فإنّه غَرُورٌ، وَ صاحِبُهُ مغْرُورٌ» بدانید هر وقت حضرت دارد مذمت میکند یعنی آرزوی طولانی و آرزوهای بیجا.
میفرماید بدانید که بهدرستی که آرزوهای دورودراز انسان را غافل میکند و یاد خدا را به فراموشی میبرد. میفهمد که آرزو است و به آن نمیرسد؛ عقلش هم میگوید که نتیجه ندارد ولی عقل را تعطیل میکند و خدا را فراموش میکند. بعد حضرت میفرماید که آرزوهای ناروا را دروغ بدانید. واقعیت ندارد. کسی که به دنبال این آرزو میرود و همه فکر و ذکر او با این آرزوها عجین میشود فریبخورده است. کسی که به دنبال آرزوی طولانی و دستنیافتنی رفت فریبخورده است. آیا ما بیان زیباتر از این در تعریف آرزو میتوانیم بگوییم؟ که خدا را از یاد میبرد و عقل را از کار میاندازد!
آرزو بصیرت را از انسان میگیرد
در حکمت سی و ششم فرمود: «مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ» کسی که آرزوهایش طولانی است اعمالش ناقص است.
در حکمت ۲۷۵ فرمود: «وَ الْأَمَانِیُّ تُعْمِی أَعْیُنَ الْبَصَائِرِ» آرزوها چشمان بصیرت را کور میکند. بصیرت با دیدن فرق دارد. دیگر تشخیص نمیدهد. کَیّس بودن و زیرک بودن و اینکه بفهمد روابط را و تشخیص بدهد، این را از انسان میگیرد. چون انسان آرزو زده است هی میگوید انشاءالله اینطور میشود انشاءالله آنطور میشود. هی میخواهد خودش را راضی کند؛ بصیرتش را از دست میدهد.
وقتی انسان شدت علاقه به چیزی را داشته باشد، چیزی که نمیتواند هم به آن برسد؛ امانی یعنی همین؛ یعنی حب شدید به چیزی که به آنهم نمیرسد یا از دسترس خارج است یا قدرت تهیه آن را ندارد. مثلاً میگویند نگاه نکن که تیری از تیرهای شیطان است. چهبسا نگاهی که پشت سرش آرزوی طولانی میآورد؛ یعنی نگاه میکند میلش میافتد به آنطرف و نمیتواند هم به او برسد. میافتد به آرزوها. حالا اینکه به آرزو افتاد یا قدرت رسیدن ندارد مثلاً نعوذبالله همسر دارد یا عوامل دیگری هست که قدرت ندارد و توان ندارد که برسد. اگر کسی شدت علاقه به چیزی داشته باشد و نتواند به آن برسد همین علاقه نمیگذارد که موانع موجود بر سر راه خودش را ببیند و گرفتار میشود.
آرزوی طولانی یکی از راههای تسلط شیطان است
از همین توضیحات مقدماتی که کردم معلوم میشود که امل دو معنا دارد. یکی آرزوی طولانی و دستنیافتنی است که مذموم است. اگر کسی مبتلا به چنین آرزویی شود از عمرش هم بهره نمیبرد. زندگیاش زندگی بیبهره خواهد شد.
آرزوی طولانی که به آن در قرآن کریم اُمنیه گفته میشود یکی از راههای تسلط شیطان است. شیطان انسان را بهوسیله امنیه دربند میکند. زینتهای دنیا را برای او جلوه میدهد. شخص را گرفتار میکند. طرف مثلاً ۸۰ سالش است میگوید این خانه را بکوبیم و بسازیم. این پیرمرد را میاندازند به این وسوسه که خانهاش را خراب کند. معمولاً هم اینطور هست که اعلامیهاش را میزنند روی خرابه همان دیوار.
اصلاً دنیا همینطور است. دنیا در تعبیرات قرآن و روایات زهره است. یکی از معانیاش شکوفه است. دنیا کلاً شکوفه است؛ با همه آبادیاش برای هرکسی. کسی در دنیا تابستان را نمیبیند؛ یعنی میوه دنیا را نمیبیند. میوه در قیامت است. شکوفه همه عمرش کوتاه است. شیطان آدم را هم همینطور گل زد. تزیین کرد برای او گفت میدانی چرا خدا گفت به این درخت نزدیک نشو؟ چون تو اگر از آن درخت بخوری عمر جاودان پیدا میکنی.
آنچه انسان را به مقصد میرساند آرزو نیست؛ عمل صالح است
آنچه برای انسان مفید است و او را به مقصد میرساند آرزو و امنیه نیست؛ عمل صالح است که انسان را به مقصد میرساند. در آیه ۱۲۳ سوره مبارکه نساء فرمود: با آرزوها کاری از پیش نمیرود. محور سعادت انسان عمل صالح است. «لَیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلَا أَمَانِیِّ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ وَلَا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَلَا نَصِیرًا» (فضیلت و برتری) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست؛ هر کس عمل بدی انجام دهد، کیفر داده میشود؛ و کسی را جز خدا، ولی و یاور خود نخواهد یافت.
از آثار بد آرزوی طولانی فراموشی آخرت است
از آثار بد آرزوی طولانی فراموشی آخرت است. خدای تعالی دائم در قرآن و اهلبیت در بیانشان تذکر میدهند که آخرت را فراموش نکنید و هر مانعی در این راه است بردارید. آرزوی طولانی اثرش این است که آخرت را به فراموشی میاندازد.
امیرالمؤمنین خطبه طولانیای دارد که یک بخشش این است «وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَإِنَّهُ یُنْسِی الآخِرَهَ» کسی که مبتلا به آرزویی طولانی شود اثرش این است که آخرت را فراموش میکند؛ چون به دنبال آرزوهایش است و یادش میرود که میمیرد. یادش میرود که باید فردا پاسخگو باشد.
با آرزوی طولانی، قلب انسان قاسیه میشود
دیگر آثار بد آرزوی طولانی این است که قلب انسان قاسیه میشود. دیگر اشک چشمش نمیآید. روضه میخوانند تکان نمیخورد. در نجواهایی که خدای تعالی با حضرت موسی دارد میفرماید: ای موسی در دنیا آرزوی دراز نداشته باش که دلت سخت میشود. آدم برای اینکه به آن هدف که دارد برسد دیگر التماسهای دیگران را هم گوش نمیدهد. اشک چشم دیگران برایش اهمیت ندارد. درخواست دیگران برایش اهمیت ندارد. بعد خدا فرمود: انسان سختدل منفور است.
انسان بدون آرزو انسان نیست
از آنطرف اگر کسی آرزو نداشته باشد آدم نیست. اصلاً انسان بدون عشق و امید نمیتواند زندگی کند. انسانی که عاشق نشود آدم نیست که به کسی نتواند ابراز محبت کند و به موجودات. انسان جبلهاش محبت است. مگر میشود انسان انسان باشد و علاقهمند نشود؟! فقط باید این علاقهها کنترل شود.
کسب منفعت و دفع شر همه اینها با آرزو محقق میشود. از مظلوم دفاع کند و با ظالم بجنگد با آرزو محقق میشود. آرزوی کنترلشده که در روایت است با همین واژه امل میآید اما منظور همان امیدی است که ما در فارسی میگوییم.
رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمودند: «الأملُ رَحمهٌ لاِمّتی و لَوْ لا الأملُ ما أرْضَعَتْ والِدَهٌ وَلَدَها و لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَرا» آرزو رحمت است برای امت من.
تا حالا هر چه روایت خواندیم مذمت بود که آرزو قلب را سیاه میکند و عقل را از انسان میگیرد. حالا رسول خدا میفرماید آرزو رحمت است برای امت من؛ یعنی اگر آرزو نبود هیچ مادری به فرزندش شیر نمیداد و هیچ باغبانی به درختش آب نمیداد. هیچکسی هیچ کاری نمیکرد. اسلام و قرآن و روایات و اهلبیت میخواهند ما را معتدل کنند.
حضرت عیسی علیهالسلام نشسته بودند و یک پیرمردی در برابر حضرت کار میکرد. زمین را شیار میزد که آب به درختان برسد. حضرت عیسی گفت خدایا امید را از او بگیر. آرزو را از او بگیر. خدا هم دعای او را مستجاب کرد و در همان لحظه پیرمرد بیل را کنار گذاشت دراز کشید و خوابید. مدتی گذشت گفت خدایا به او برگردان. بهمحض اینکه خدا او را اجابت کرد بلند شد و دوباره شروع کرد به کار کردن؛ یعنی اگر انسان امید و آرزو نباشد، اگر چشمانداز نداشته باشد و به فکر فردایش نباشد کار نمیکند.
مؤمن برای لحظهلحظه زندگیاش طراحی و برنامهریزی دارد
حضرت امیر فرمودند: برای آیندهتان جوری برنامهریزی کنید کأن تا ابد زنده هستید. این با آرزوی طولانی فرق دارد. آرزوی طولانی آرزوی دستنیافتنی است. شما برنامهریزی میکنی جوری که انگار صدسال زنده هستید و برای آخرت باید جوری کارکنید انگار فردا میمیری.
یعنی حسابوکتابی به گردنتان نباشد. نمازهایتان را خوانده باشید. مؤمن اگر مدیریت زمان نداشته باشد مؤمن نیست. اگر کسی برنامهریزی برای زندگیاش نداشته باشد مؤمن نیست. مؤمن برای لحظهلحظه زندگیاش طراحی و برنامهریزی دارد؛ اما دچار آرزوی طولانی نیستند. باید حواسمان باشد که آرزوی طولانی و غیرمعمول ممنوع است.
فرصتها را نباید از دست داد
لذا امیرالمؤمنین در این بیانی که امشب خواندیم فرمود «أَلَا وَ إِنَّکُمْ فِی أَیَّامِ أَمَلٍ مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ» الان در ایام آرزو هستید وقت کار است. شروع کنید به کار کردن. عمل صالح جمع کنید و الا اگر اجل برسد خسران کردید.
فرصتها را نباید از دست داد. رسول خدا فرمودند کنار گذاشتن فرصتها اندوهها را در پی دارد. امیرالمؤمنین خلاصهتر فرمود که «إضاعَهُ الفُرصَهِ غُصَّهٌ» ضایع کردن فرصتها غصه است. دهه اول ذیحجه بهسرعت گذشت. دههای که میشد در آن خیلی کار انجام داد. کسانی که اربعین موسوی را گرفته بودند امشب شب آخر آن است. بهسرعت چهل شبانهروز گذشت. با سرعت عمر میگذرد و لیستی از کارهای نکرده انسان همیشه دارد.
امیرالمؤمنین میفرماید: «الفُرصَهُ سَریعَهُ الفَوتِ و بَطِیئَهُ العَودِ» فرصت زودگذر است و دیریاب؛ به این راحتیها دوباره به دست نمیآید. اگر از فرصت استفاده نشود امکان دارد دیگر فراهم نشود.
امام صادق علیهالسلام فرمود: به هرکس فرصتی دست دهد و به انتظار به دست آمدن یک فرصت کاملتر آن را به تأخیر اندازد روزگار همان فرصت را نیز از او بگیرد؛ چون ویژگی ایام ربودن است و شیوه زمان از دست رفتن. پس تا زمان از دست نرفته مشغول عمل شوید. کسی که موقع عمل، عمل میکند نفع میبرد و از اجلش ضرر نمیبیند.
رسول خدا به اباذر فرمود: ای ابوذر بترس از اینکه کار امروز را به فردا اندازی؛ زیرا تو در امروز به سر میبری نه فردا. چه اگر فردایی برای تو بود همین عمل را در فردا انجام بده. اگر برای تو نبود به خاطر کوتاهی کردن در کار امروزت مواخذه نخواهی شد.
وقتی مهلت تمام شد دیگر جبران نمیشود کرد. «ما مِنْ یَوْم یَمُرُّ عَلَی ابْنِ آدَم إلاّ قالَ لَهُ ذلِکَ الْیَوْمُ: یَابْنَ آدَم أنَا یَوُمٌ جَدیدٌ وَ أناَ عَلَیْکَ شَهیدٌ. فَقُلْ فیَّ خَیْراً، وَ اعْمَلْ فیَّ خَیْرَاً، أشْهَدُ لَکَ بِهِ فِی الْقِیامَهِ، فَإنَّکَ لَنْ تَرانی بَعْدَهُ أبَداً» هر روزی که بر انسان وارد شود، گوید: من روز جدیدی هستم، من بر اعمال و گفتار تو شاهد هستم. سعی کن سخن خوب و مفید بگویی، کار خوب و نیک انجام دهی. من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود؛ و بدان امروز که پایان یابد دیگر مرا نخواهی دید.