بسم الله الرحمن الرحیم
شرح دعای ۴۹ صحیفه سجادیه
جلسه بیست و یکم (پایانی) – ۱۴۰۲/۰۳/۱۰
هر چیزی که انسان را محبوب خدا کند همان وسیله تقرب به خداست
«اللَّهُمَّ فَإِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِالْمُحَمَّدِیَّهِ الرَّفِیعَهِ، وَ الْعَلَوِیَّهِ الْبَیْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِهِمَا أَنْ تُعِیذَنِی مِنْ شَرِّ کَذَا وَ کَذَا، فَإِنَّ ذَلِکَ لَا یَضِیقُ عَلَیْکَ فِی وُجْدِکَ، وَ لَا یَتَکَأَّدُکَ فِی قُدْرَتِکَ وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» خدایا به مقام بلند و رفیع رسول گرامی و به ولایت روشن علوی به تو تقرب میجویم. (نکتهای دقیق اینجا مطرح میشود که بحث من امشب همین است) و بهواسطه آن دو بزرگوار به درگاهت رو میکنم که من را از شر کسانی که شرارت میکنند پناه بدهی؛ و این پناه دهی در کنار توانایی که تو داری تو را به تنگنا نمیاندازد و بهسختی نمیاندازد و تو را دچار زحمت و رنج نمیکند؛ چون تو بر هر چیزی توانا هستی.
در اول عبارت میگوید «فَإِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ» بعد رسول خدا را میگوید و حضرت علی را؛ یعنی معیت خدا با رسالت و نبوت و امامت است. بحث راجع به تقرب به خداست. تقرب به خدا باعث محبوبیت میشود. محبوبیت هم بهترین وسیلهای است برای اینکه انسان مظهر خدای تعالی شود. اسماء فعلی خدا مظهر میطلبد. مثلاً یکی از صفات فعل خدا کرامت است. بعضیها مظهر کرامت خدا هستند. بعضیها مظهر جود خدا هستند. برای مظهر خدا شدن یکی از راهها این است که محبوب خدا شوید.
هر چیزی که انسان را محبوب خدا کند همان وسیله تقرب به خداست. اگر کسی از حبیب خدا تبعیت کند محبوب خدا میشود. «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللهُ» آیه ۳۱ آلعمران میفرماید بگو پیغمبر به مردم که اگر دوست دارید محبوب خدا شوید از من پیغمبر تبعیت کنید؛ یعنی اگر پیرو حبیب خدا باشید محبوب میشوید.
نماز خواندنی نیست؛ برپا کردنی است
همانطور که نماز انسان را به خدا نزدیک میکند. نماز باعث تقرب میشود؛ «اَلصَّلاَهُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ» نماز ستون دین است. باید اقامه شود. فرمود «اقم الصلاه» نه این که قرائت شود. نماز فقط دستور به قرائت نیست. قرائت نماز وظیفه است و انسان را نزدیک میکند به خدا اما وقتی ستون شد، ستون را باید اقامه کرد. خواندنی نیست؛ برپا کردنی است.
تولی انسان کامل مقرب است
تولی انسان کامل معصوم؛ یعنی اهلبیت عصمت و طهارت که آنها خلیفه خدا هستند باعث قرب میشود. فرقی نمیکند چه رسول خدا باشد چه وصی رسول خدا باشد، ولایت آنها را بپذیریم باعث قرب میشود. اینجا هم امام علیهالسلام همین را بیان میکند «اللَّهُمَّ فَإِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِالْمُحَمَّدِیَّهِ الرَّفِیعَهِ، وَ الْعَلَوِیَّهِ الْبَیْضَاءِ».
معرفت و اخلاص؛ دو ویژگی مقربین
کسی که مقرب درگاه الهی است دو چیز میخواهد؛ یک معرفت کامل و دوم عبادت خالص. این دو را نیاز دارد تا مقرب درگاه شود و الا به حرف زدن نیست. انسان در عبادتش باید خالص باشد و این عبادت را از روی معرفت انجام دهد.
امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه فرمودند: «علَیکُم بِصِدقِ الإخلاصِ وحُسنِ الیَقینِ، فإنّهُما أفضَلُ عِبادَهِ المُقَرَّبینَ» حسن یقین و راستی اخلاص که این دو بهترین عبادت مقربین است. پس کسی در ردیف مقربین قرار میگیرد که دو چیز داشته باشد: معرفت کامل داشته باشد که همان حسن یقین است و دوم خالص باشد در عبادتش.
چگونه بفهمم در مسیر قرب هستم؟
اگر کسی حق را فهمید، راه درست را تشخیص داد و در مسائل فردی خودش در مسائل اجتماعی خودش آن چیزی که از حق فهمید عمل و رعایت کرد که گاهی دیدید ما حق را میفهمیم و میدانیم راه درست است، این روش درست، این حرف درست است اما زیر بار نمیرویم. اگر حق را بفهمد شخص در همه مسائل و چه به نفعش باشد چه به ضررش باشد طبق آن عمل کند چنین کسی دارد در مسیر قرب الهی حرکت میکند.
من چطور بفهمم در مسیر قرب هستم؟ میگوید اگر دیدی حق را فهمیدی در مسائل فردی و اجتماعی و در مسیر آن حرکت کردی ولو به ضررت بود تو حقطلب هستی و تو در حقیقت در حال نزدیک شدن به خدا هستی. «أقرَبُ العِبادِ إلَى اللّه ِ تعالى أقوَلُهُم لِلحَقِّ و إن کانَ علَیهِ و أعمَلُهُم بالحَقِّ و إن کانَ فیهِ کُرهُهُ» امیرالمؤمنین علیهالسلام این را در کتاب غرر میفرماید. نزدیکترین بندگان به خدای تعالی آنکسی است که حق میگوید حتی اگر علیه او باشد. این نکته است؛ چون بعضی وقتها که به نفع خود است برایش سینهچاک میکند و گلو پاره میکند؛ اما آنجا که به ضرر میشود صدایش درنمیآید. در ادامه میفرماید: و بر اساس حق عمل کند اگرچه عمل کردن به این حق برایش سختی و کراهت داشته باشد. چنین کسی نزدیکترین شخص به خدا است.
اینها ملاک است. اینها قاعده است. خودت خودت را بسنج. «بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَهٌ» هرکس خودش را بهتر از دیگران میشناسد. اینها هم سنگ محک است.
یک قدم از تو ده قدم از خدا
توجه به این نکته هم دارید که در مسیر قرب الهی قدم برداشتن سختیهای خودش را دارد؛ اما خود این حرکت خیر است. همینکه شما در مسیر میافتید و میگویید میخواهم مقرب درگاه الهی شوم چهکار کنم؟ جواب این است که اول باید معرفتم را بالا ببرم و دوم باید اخلاصم را بالا ببرم. در این مسیر شروع میکنم به حرکت کردن. این مسیر خیر است. تو داری برای خدا این قدم را برمیداری.
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» چون این قدم حسنه است، چون کار خیر است، خدای تعالی به همان نسبت به تو عنایت میکند. هرچه بیشتر قدم برداری خدا به تو نزدیکتر میشود. تو در مسیر قرب داری قدم برمیداری یکقدم جلو میروی خدا ده قدم جلو میآید، عنایات بیشتر میشود.
رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمودند: «قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ: … مَن تَقَرَّبَ إلَیَّ شِبرا تَقَرَّبتُ إلَیهِ ذِراعا و مَن تَقَرَّبَ إلَیَّ ذِراعا تَقَرَّبتُ إلَیهِ باعا و إذا أقبَلَ إلَیَّ یَمشی أقبَلتُ إلَیهِ اُهَروِلُ» کسی که یک وجب به سمت من بیاید من بهاندازه یک ذراع بهطرف او میروم. یک وجب اگر ۲۰ یا ۲۵ سانت باشد یک ذراع ۵۰ سانت است. در ادامه میفرماید: کسی که بهاندازه یک ذراع بیاید من آغوش باز میکنم و کسی که به سمت من قدم بردارد من به سمت او هروله میکنم. این همان «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ» است چون کار خیر است و قدم که در آن برمیدارید خدا چند برابر میآید.
با انجام واجبات به خدا نزدیک شو
لذا هرچه تقوا بیشتر شد و اخلاص بالاتر رفت، قرب انسان به خدای تعالی بیشتر خواهد شد. عرض کردم که قرب فرائض داریم و قرب نوافل داریم. انسان هم میتواند با واجبات هم میتواند با مستحبات به خدا نزدیک شود و مظهر اسماء فعلی خدا قرار بگیرد.
کسی نمیتواند مظهر ذات خدا شود. مثلاً مظهر علم خدا شود به معنای عالم مطلق یا مظهر حی شود؛ اما میتواند مظهر محیی و ممیت شود. حضرت عیسی علیهالسلام مظهر احیا خدا بود. لازمهاش این است که انسان به خدا نزدیک شود. یکی از آن چیزهایی که انسان را به خدا نزدیک میکند واجبات است. گرفتاری اصلی ما در همین نماز واجب ماست. در نماز واجبتان بررسی کنید نماز صبح را کی میخوانید؟ ظهر و عصر را کی میخوانید؟ مغرب و عشا را کی میخوانید؟
زیاد شنیدید که مرحوم آقای قاضی فرموده بودند برای رسیدن به مقامات عالیه لازم نیست کسی زحمت و سختی بکشد. نمازش را اگر درست انجام داد به مقامات نرسید به من هر چه میخواهد بگوید. ما در همین ستون دین گیر داریم. خیمه روی آن سوار نیست.
نزدیکی به خدا با انجام مستحبات
حدیث قرب نوافل را برای شما بخوانم: «لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ ص قَالَ یَا رَبِّ مَا حَالُ اَلْمُؤْمِنِ عِنْدَکَ قَالَ یَا مُحَمَّدُ … مَا یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا اِفْتَرَضْتُ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّافِلَهِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ اَلَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ اَلَّتِی یَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ»؛ و هیچ یک از بندگانم به من تقرب نجوید با عملى که نزد من محبوبتر باشد ازآنچه بر او واجب کردهام، یعنی اگر خواستی به خدا نزدیک شوی، واجبات. هرچه واجب شده انجام بدهی محبوب خدا میشوی. بعد در ادامه فرمود: و بهدرستی که بهوسیله نافله به من تقرب جوید -شروع میکند مستحبات را انجام دادن- تا آنجا که من دوستش دارم و چون دوستش دارم آنگاه گوش او شوم که بدان بشنود و چشمش شوم که بدان ببیند و زبانش گردم که بدان بگوید و دستش شوم که بدان بگیرد، اگر بخواندم اجابتش کنم و اگر خواهشى از من کند به او بدهم.
انسان با انجام مستحبات بهجایی میرسد که تمام اعضا و جوارحش در اختیار خدا قرار میگیرد. دیگر غیر از خدا نمیگوید. دیگر غیر از خدا نمیشنود و غیر از خدا نمیبیند. عارف میشود. البته این مسیر برای همه هموار نیست. راه سختی است. بعضیها میتوانند با فرائض و بعضیها با نوافل به حقیقت محمدیه و علویه البیضاء برسند و به سایر اهلبیت علیهمالسلام نزدیک شوند و جزو شیعیان خاص شوند.
اگر خواستی محبوب خدا شوی از حبیب خدا پیروی کن
رسول خدا مظهر کامل محبت الهی است. خداوند رسول خودش را محور محبت قرار داد. اگر خواستی محبوب خدا شوی از حبیب خدا پیروی کن، به آن درجات میرسی.
امیرالمؤمنین فرمود: مردی از انصار به حضور رسول خدا رسید و گفت: من توان تحمل فراق و هجران شما را ندارم. وارد منزل و کارگاه میشوم در خانه در محل کار به یاد شما میافتم. تا به یاد شما میافتم دست از کار میکشم بعد به سمت شما میآیم تا به زیارت شما نائل میشوم. این هم برای این است که من شما را خیلی دوست دارم. مشکل من این است به این فکر افتادم که در روز قیامت که شما وارد بهشت میشوید و شما را به اعلی علیین میبرند ما که جایمان آنجا نیست من آنجا چه کنم؟ همین آیه نازل شد که «وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا» انسان معیت پیدا میکند اگر اطاعت از خدا و رسول خدا بکند. آیه ۶۹ سوره مبارکه نسا است.
بنابراین ما باید برای اینکه مسیر محبتی را طی کنیم که مظهریت پیدا کنیم و بعد قرب به خدا پیدا کنیم باید چیزی بالاتر از رسول خدا نزد ما محبوب نباشد. روایتی از رسول خدا است که فرمودند: ایمان بندهای کامل نمیشود مگر اینکه من نزد او از خود او محبوبتر باشم و عترت من نزد او محبوبتر از عترت خودش باشد و اهلبیت من بیشتر از اهلبیت خودش نزد او محبوبتر باشد و ذات من پیش او محبوبتر از ذات خودش باشد.
چون همه ما حب به ذات داریم. همه ما خودمان را خیلی دوست داریم. ممکن است انسان همهچیز را بدهد اما به خودش که رسید خودش را حفظ میکند. ما متعلقاتمان را دوست داریم؛ همسر، فرزند، ماشین، خانه؛ اما بعضی وقتها سختیهایی ممکن است پیش بیاید که از اینها بگذرد اما میرسد بهجایی که بخواهند خودش را بگیرند میفرماید اینجا باید ذات من از ذات خودش محبوبتر باشد. کسی میتواند بگوید من اهل ایمانم که پیغمبر آل پیغمبر از همهچیز برای او مقدم باشد.
اینجا که امام سجاد به خدای تعالی عرض میکند خدایا به مقام بلند و رفیع رسول گرامی و به ولایت روشن علوی به تو تقرب میجویم توجه به خدا بهوسیله این دو بزرگوار مقدماتش اینهاست.
محبت اهلبیت به قرب سرعت میدهد
امام باقر علیهالسلام فرمود: به خدا سوگند ما از جانب خدا اماننامهای برای شما نداریم؛ و میان ما و خداوند تبارکوتعالی و خویشاوندی نیست؛ و ما را بر خدا حجتی نیست جز طاعت خدا. ما با اطاعت از خدای تعالی به خدا نزدیک میشویم. پس هرکدام شما که فرمانبردار خدا باشد ولایت ما به او سود میرساند. نمیشود بگوییم ولایت امیرالمؤمنین را قبول دارم اما نماز نمیخوانم. ولایت امام حسین را قبول دارم بهاندازه سد کرج برای او اشک میریزم اما نماز صبح …! فرمودند: هرکدام از شما که خدا را نافرمانی کند ولایت ما سودی برای او نخواهد داشت. وای بر شما غره نشوید. وای بر شما غره نشوید. حضرت دومرتبه فرمودند که فکر نکنید که ما محبت اهلبیت را داریم پس کار تمام است.
محبت اهلبیت موانع را برطرف میکند و مقتضی را موجود میکند و این شخص با سرعت به مقصد میرسد؛ لذا محبت اهلبیت بسیار کارساز است و انسان را بهسرعت به مقصد میرساند.
برخی از عوامل تقرب
رسول خدا فرمودند: همانا محبوبترین شما نزد من و نزدیکترینتان به من در قیامت -نزدیک شدن به رسول خدا و اهلبیت با نزدیک شدن به خدا یکچیز است یعنی به خدا نزدیک میشویم- خوشخوترین و متواضعترین شماست. هر کس خوشاخلاق و متواضع باشد به رسول خدا نزدیکتر است.
امام صادق علیهالسلام در پاسخ سعید بن یسار که پرسید در حال رکوع و سجود دعا کنم؟ فرمودند: بله دعا کن چون نزدیکترین زمانی که بنده به خدا نزدیک است زمانی است که در حال سجده است. در آن حال برای دنیا و آخرت خودت به درگاه خدای عزوجل دعا کن؛ یعنی سجده یکی از حالتهایی است که انسان را بهشدت به خدا نزدیک میکند.
امیرالمؤمنین فرمود: کسی که اهل بخشش و سخاوت است باعث قرب الهی برای او میشود. بخشندگی موجب نزدیکی به خداست.
و فرمود: نماز شب موجب قرب به خداست.
و فرمود: گریه انسان از ترس خدا در دل شب موجب قرب به خداست.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: به خدا با مواسات نسبت به برادرانتان نزدیک شوید. نیازهای دوستانتان را برطرف کنید. نیاز فکری، نیاز مالی، نیاز اعتقادی، سیاسی، هر نیازی که دارد. این مواسات است. یکی از علائم یاران امام زمان سلاماللهعلیه در آخرالزمان این است که اهل مواسات هستند. روایاتش مفصل است. نمیگوید فقط مواسات مالی است؛ جانی، اعتقادی، فکری، همه هست. خاصیت مواسات این است که انسان را به خدا نزدیک میکند.
پایان
در این دعا امام سجاد علیهالسلام فرمود که «اللَّهُمَّ فَإِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ» به این وسیلهها «بِالْمُحَمَّدِیَّهِ الرَّفِیعَهِ، وَ الْعَلَوِیَّهِ الْبَیْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِهِمَا». بعد در آخرین فراز به خدای تعالی عرض میکند که «فَهَبْ لِی -یَا إِلَهِی- مِنْ رَحْمَتِکَ وَ دَوَامِ تَوْفِیقِکَ مَا أَتَّخِذُهُ سُلَّماً أَعْرُجُ بِهِ إِلَى رِضْوَانِکَ، وَ آمَنُ بِهِ مِنْ عِقَابِکَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» پس از رحمت و دوام توفیق خود بهرهای به من بخش که آن را نردبان رسیدن به خشنودی تو کنم و به سبب آن از عقوبتت ایمن گردم، ای مهربانترین مهربانان.
دعای ۴۹ دعایی بود که امام سجاد به ما یاد داد در دفاع از کید و مکر دشمنان بخوانیم و سختیها و زخمزبانها و زجرهایی که به ما میدهند تا اینها برگردد. در این دعا همه توحید بود. یک کتابچه توحید شد این بحث دعای چهل و نهم که مباحث خیلی قشنگ توحیدی را امام سجاد برای ما گفت.
هدف از خلقت، رحمت خداست
به مناسبت میلاد امام رضا علیهالسلام مطلبی را خدمتتان عرض کنم. یکی از مباحث مهم در قرآن کریم رحمت خداست و وسعت رحمت الهی؛ «وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» رحمت من همه عالم را گرفته؛ که وقتی این آیه نازل شد شیطان طمع کرد گفت و یکی از این «کل شیء» من هستم. پس من هم مورد رحمت خدا هستم. تا قیدش آمد و خدای تعالی فرمود رحمتش را به یک عده خاصی میدهد که چهار شاخصه باید داشته باشند «فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ…» یعنی باید از رسول خدا تبعیت داشته باشد و به آیات ایمان داشته باشد و اهل تقوا باشد و اهل دادن زکات باشد اگر این چهار شاخص را داشته باشد از رحمت واسعه بهرهمند میشود.
این چهار شاخص را وقتی دقت میکنیم میبینیم ذیل ولایت اهلبیت عصمت و طهارت محقق میشود. در زیارت جامعه میگوید امناء الرحمان، معدن الرحمه، رحمه الموصوله، پس مسئله رحمت الهی و وسعت آن مهم است. خوب دقت کنید که چه عرض میکنم.
هدف از خلقت بشر چیست؟ ۶ مورد است. اول؛ عبادت «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» ۵۶ ذاریات. اگر اهل عبادت بودی این عبادت مقدمه هدف دوم از خلقت است؛ که هدف دوم از خلقت انسان امتحان است «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» آیه ۲ ملک.
اگر کسی خوب عبادت کرد و خوب امتحان پس داد، وارد مرحله سوم میشود که معرفت الهی است. معرفت الله به دست میآورد. «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا» آیه ۱۲ طلاق. این سه باهم دیگر میشود مقدمه برای مرحله چهارم که خلافت انسان است. خلافت انسان هدف خلقت است. «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» ۳۰ بقره.
بعد از خلیفه شدن قرب الهی پیدا میکنیم. پنجمین هدف از خلقت قرب است. «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» یا آیه ۸ سوره علق «إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَی» یا آیه ۴۲ نجم «وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَی» یا آیه ۶ انشقاق «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ» این پنج مورد شد مقدمه برای هدف اصلی خلقت. آن چیست؟ «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ» یعنی رحمت الهی هدف از خلقت است. رحمت خدا و وسعت رحمت خدا و سبقت رحمت خدا و شایع شدن رحمت خدا.
رحمت واسعه خدا به برکت امام رضا علیهالسلام در سریعترین زمان به بندگان میرسد
اسماء و صفات خدا مظهر میخواهد «و لله الاسماء الحسنی» الفاظ نشانه حقیقت اسماء الهی هستند. رحمان نشانه وجود حقیقتی به نام رحمانیت است. این حقایق در عالم خارج مصادیقی دارند. مصادیق، همین اسماء حسنا هستند که امام صادق علیهالسلام فرمود «وَ لِلّهِ اَلْأَسْماءُ اَلْحُسْنى قَالَ نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْأَسْمَاءُ اَلْحُسْنَى» پس اولیای خدا مظهر اسماء خدا هستند. ما اگر بخواهیم خدا را بشناسیم باید از طریق همین اسما حسنا بشناسیم؛ و کاملترین مصادیق هم اهلبیت عصمت و طهارت هستند که کمال نورانیت و شرافت و عظمت در آنها هست.
غرضم از این حرفها این بود که امام رضا علیهالسلام مظهر اسم «یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» است. امام رضا علیهالسلام مظهر رحمت سابق الهی است. همانطور که امام حسین علیهالسلام مظهر رحمت واسعه الهی است. امام حسین مظهر رحمتی است که سعه دارد. همه امام حسین را دوست دارند. همه خودشان را به او میرسانند. همه کربلا میروند. وسعت رحمت الهی را شما در کنار حسین علیهالسلام خوب درک میکنید. غیرمسلمانها هم میروند.
اما راجع به امام رضا علیهالسلام اینطور نیست. فقط اهل ایمان میروند؛ لذا زیارت امام رضا از زیارت امام حسین بالاتر است ازنظر فضیلت؛ چون زیارت امام رضا را فقط اهل ایمان میروند. تا هفتامامیها به امام حسین هم علاقه دارند اما از امام رضا دیگر شیعه خاص هستند. لذا همه به زیارت امام رضا نمیروند.
بنابراین رحمت خدای تعالی باوجود امام حسین گسترش و توسعه پیدا کرده و همه را در برمیگیرد؛ اما همین رحمت واسعه به برکت امام رضا در سریعترین زمان به بندگان میرسد که سبقت است.
دو روایت داریم یکی راجع به امام حسین و یکی راجع به امام رضا و هر دو تقریباً شبیه هم است که در کامل الزیارات و بحار آمده. «مَنْ زارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ، کانَ کَمَنْ زارَ اللهَ فَوْقَ عَرْشِهِ» و امام کاظم علیهالسلام درباره فرزند بزرگوارشان فرمودند: «مَنْ زَارَهُ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَیْلَهً کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ».
راجع به زیارت خدا در عرش فقط همین دو روایت درباره این دو رحمت است؛ یعنی عرش خدا همان رحمت خداست. تأکید بر زیارت این دو بزرگوار برای این است که چون ناظر به رحمت الهی است؛ یک، رحمت واسعه که حسین علیهالسلام است و دو، رحمت سابق که امام رضا علیهالسلام است.