بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن
با موضوع دعا در قرآن
جلسه پنجم – ۱۴۰۲/۰۱/۰۸
باید از خدا بخواهیم؛ چون همهکاره عالم خداست
درباره معارف دعا در قرآن کریم که مقدمه بحث ما بود برای اینکه به ادعیه قرآنی بپردازیم یعنی دعاهایی که در قرآن کریم مطرح شده نکاتی خدمت شما عرض کردم.
یکی از معرفتها این است که بر اساس آیات کریمه قرآن همه کارها در عالم دست خداست؛ یعنی همهکاره عالم خداست و باید از او بخواهیم چون کار دست اواست. هر چه که احتیاج داریم در اختیار اوست. اوست که خلق میکند و اوست که زنده میکند و اوست که میمیراند و اوست که شفا میدهد و اوست که اطعام میکند و سیراب میکند. اینها محتوای آیات سوره مبارکه شعرا است.
در آیات متعددی ما را متوجه میکند که باید برای خواستهتان پیش چه کسی بروید. جلسه قبل عرض کردم که اساساً درخواست کردن و طلب کردن از خدا فطری است. انسانها فطرتاً به سمت خدای تعالی گرایش دارند و از خدا طلب میکنند. غفلتها و جهلها میآیند و حجاب میشوند روی فطرت. به اضطرار که انسان میافتد این پردهها میافتد. پردهها که افتاد شخص، عارف حقیقی میشود. ایمان حقیقی و واقعی میآورد که باید از خدا طلب کند.
چون قدرت دست خداست، عزت دست خداست، اراده دست خداست که اینها همه عین ذات خداست. پس باید از او طلب کنیم. در آیات متعددی به این مطلب اشاره شده در آیات ۲۶ و ۲۷ آلعمران به همین مطلب اشاره میکند «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۲۶﴾ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ» حواستان باشد که مالک مِلک و مُلک خدا است. همهچیز دست خداست. ذلت و عزت در اختیار خداست. همه خیر به دست خداست. گردش شب و روز دست خداست.
اختلاف یعنی گردش به معنای زدوخورد نیست. مختلف الملائکه هم که گفته میشود یعنی ملائکه شب میروند و ملائکه روز میآیند. مثلاً حرم امام حسین علیهالسلام مختلف الملائکه است؛ محل رفتوآمد ملائکه است. از موجود مرده خدا زنده بیرون میآورد الان ببینید درختها که خشک بودند زنده شدند.
و آیات دیگری که این مسائل را به ما تعلیم میدهد که خدای تعالی حاکم است و سیطره و احاطه قیومی دارد بر همه موجودات عالم و چه بخواهیم چه نخواهیم همهچیز تحت قدرت خدای تعالی است.
این دو آیه که خواندم تعلیم به رسول خدا بود. خدای تعالی دارد به پیغمبر تعلیم میدهد؛ اما پیغمبر الگوی بشر است. او حجت بر همه انسانهاست. اسوه همه عالم بهخصوص اهل توحید است. پس آیه شریفه دستورالعملی برای همه موحدان است که بفهمیم همه امور به دست خداست و اگر چیزی خواستیم باید از خدا بخواهیم.
ختم أَمَّنْ یُجِیبُ
وقتی از خدا طلب کردیم و درخواست کردیم او هم کسی نیست که پاسخگو نباشد. خدا پاسخگوی همه دعاها است. او سمیع است؛ و غیر از او کسی پاسخگو نیست. چون دیگران توان و قدرت و اراده و اختیار ندارند که به آیات آن در جلسات قبل اشاره کردیم.
در آیه ۶۲ نمل باز ما را به همین مطلب توجه میدهد که راجع به بتها و بتپرستها صحبت میکند و بعد میگوید: «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ» یا کسی که دعای مضطر را اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد و شما را خلفای زمین قرار میدهد؛ آیا معبودی با خداست؟! کمتر متذکّر میشوید!
بحث شرک و توحید است. بتپرستها به دنبال آلهه ای بودند که خدای تعالی این مطلب را اینجا مطرح میکند. لذا خود این عبارت «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ» در هیچ کتاب رسمی گفته نشده که خود این دعا است. بعضیها ختم امن یجیب میگیرند. ما در جایی نداریم که چنین ختمی را بگیرید.
این از باب امید است. رجاءً گفته میشود. دعا نیست. در حقیقت به خدای تعالی عرضه میکند که ببین حال بندهات اینگونه است؛ مضطر است. این بنده مضطر را آیا کسی غیر از تو هست که اجابت کند؟! عرضه داشتن است. دعا نیست.
الله کسی است که بتواند مضطر را اجابت کند و شما را خلیفه قرار دهد. آیا بتها میتوانند چنین کاری را انجام بدهند؟ آیا میتوانند اضطرار شما را برطرف کنند؟ در مقام خواندن این عبارت بدانید که دارید چه میگویید. بعضی جاها گفتند تا ۱۲ هزار مرتبه جایی گفته شود آثار دارد.
امام صادق علیهالسلام در یک روایتی فرمودند این آیه درباره مهدی آل محمد است. به خدا سوگند مضطر او است. هنگامیکه در مقام ابراهیم دو رکعت نماز بهجا میآورد و دست به درگاه خداوند متعال برمیدارد و خداوند دعای او را اجابت میکند و ناراحتیهای او را مرتفع میسازد و او را خلیفه روی زمین قرار میدهد. کسی که اضطرار واقعی دارد حضرت حجت است همانکه در دعای ندبه میخوانیم «أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یُجَابُ إِذَا دَعَا».
فقط مضطر میفهمد که مجیب واقعی خدا است
این آیه شریفه در مقام استدلال است که فقط دعای کسانی که خالصانه خدا را میخوانند اجابت میشود. در مقام بیان این مطلب نیست که دو قسم داعی داریم؛ یک قسم مضطر هستند و یک قسم مضطر نیستند. آیه شریفه این را نمیخواهد بگوید؛ که بعد بگوید که خدا جواب مضطر را میدهد؛ چون خدای تعالی دعای مضطر و غیر مضطر را جواب میدهد. فقط مضطر میفهمد که مجیب واقعی خدا است؛ نه اینکه مضطر را اجابت کند و دیگری را اجابت نکند. اساساً هر دو، مورد اجابت خدا هستند.
غیر مضطر یا نمیفهمد آنکسی که اجابتش کرده خدا بوده یا شرکآلود میفهمد؛ میگوید من دعا کردم فلانی کارم را راه انداخت. برای غیر خدا هم سهم قائل است. خدا دعای همه را جواب میدهد. فقط مضطر میفهمد که خدا بود که جوابش را داد.
انسان موحد فعل را فقط از طرف خدا میداند و غیر خدا را داخل نمیکند. اگر هم واسطهای مطرح میشود و شخصی در مسیر قرار میگیرد و حتی اگر ما اهلبیت را واسطه قرار میدهیم آنها مجرای فیض الهی هستند و الا فیض از خدا میرسد. در آیات سوره مبارکه شعرا فرمود «الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿٧٨﴾ وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿٧٩﴾ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿٨٠﴾ وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿٨١﴾ وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ» اینها توحید است که تشنگی را خدا برطرف میکند. گرسنگی را خدا از بین میبرد. مریضی را خدا شفا میدهد. اگر نعمتی رسید انسان موحد همه را از خدا میبیند. اگر لغزشی داشت و توبه کرد و نجات پیدا کرد از لغزش، آن را هم از طرف خدا میبیند.
انسان در هیچ حالی از دعا خالی نیست؛ حتی در بهشت
انسان در هیچ حالی از دعا خالی نیست؛ حتی در بهشت. در بهشت هم دعا هست. کار در دنیا تمام نمیشود و ادامهاش در بهشت هم هست. سوره یونس آیه ۱۰ میفرماید «دَعْواهُمْ فیها سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ وَ تَحِیَّتُهُمْ فیها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ»؛ و در آن بهشت زبان به تقدیس خدا گشایند که بار الها تو از هر نقص و آلایش پاک و منزهی و درود آنها در بهشت «سلام» است و آخرین سخنشان حمد پروردگار عالمیان است.
پس اینطور نیست که دعا فقط مربوط به دنیا باشد؛ حتی در بهشت هم اهل بهشت هم دعا میکنند. البته اهل بهشت اینطور نیست که هر چه دلشان خواست بگویند. به اذن خدا صحبت میکنند. در آیه ۳۸ نبأ فرمود: «لا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً» اینطور نیست که هر چه دلشان خواست بگویند. تا خدا اذن ندهد اجازه سخن گفتن ندارند. اجازه که داد وقتی به هم میرسند سلام میدهند و موقع جدا شدن میگویند الحمدلله رب العالمین؛ و در موقع درخواست کردن مثلاً وقتیکه نیازی دارند میگویند «سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ».
هر خواسته که اهل بهشت داشته باشند با تسبیح میگویند. در تسبیحات اربعه که میگوییم الله اکبر و الحمدالله همه اینها هم تسبیح است. وقتی میگوید الله اکبر یعنی خدا بزرگتر است از هر چیزی. خدا را منزه میداند. وقتی حمد هم میکند خدا را منزه میکند. وقتی تهلیل هم میگوید خدا را منزه میکند از الهههای دیگر.
آیه ۱۰ یونس در ذهن شریفتان باشد. آیه شریفه دارد مطلب دقیق و عمیق و بلندی را میگوید که اهل بهشت وقتی خودشان را محتاج نعمی از نعمتهای بهشت میبینند خدای تعالی را منزه از حاجات میدانند؛ یعنی میخواهد بگوید که من آب میخواهم، میگوید خدایا تو منزه از احتیاج به آبی. نمیگوید به من آب بده؛ میگوید خدایا تو منزهی از حاجات؛ یعنی ما محتاج هستیم. این ادب دعاست.
در دعا کردن بدانید که باید چطور دعا کنید. در برخورد با خدای تعالی باید اینگونه بود. نباید گفت من محتاجم به من بده. باید بگوییم تو که نیاز نداری، تو بینیازی؛ من مضطر هستم. من گرفتارم. بهشتیان اینگونه سخن میگویند. وقتی چیزی از خدا میخواهند میگویند خدایا تو که محتاج نیستی. بعد به چیزی که میخواستند رسیدند در آخر شکرگزاری میکنند میگویند الحمدلله رب العالمین. یادتان باشد که حمد بعد از است.
یکی از شاگردان برجسته امام صادق علیهالسلام به نام زید شحام درباره تسبیح از حضرت سؤال کرد. حضرت فرمود تسبیح اسمی از اسماء خداست و دعای خاص اهل بهشت است.
این را هم توجه داشته باشید که آخر هر مجلسی باید به دعا ختم شود. آیات ۱۸۰ تا ۱۸۳ سوره مبارکه صافات میفرماید: «سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿۱۸۰﴾ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۸۱﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ». شما در هرجایی که قرار گرفتید آخرین کلام شما این باشد.
دعا باید با تضرع و مخفی باشد
در جلسه بعد آداب دعا در قرآن را مطرح میکنیم. یکی از آداب دعا این است که دعا همراه با تضرع باشد. تضرع بحث مفصلی است که من خلاصهای از آن را برای شما میگویم. انبیا الهی اهل تضرع بودند. تضرع یعنی گریه کردن؛ یعنی بدبخت شدم یعنی خدایا کم آوردم. این ادب دعاست. نه اینکه با گردنکلفتی از خدا چیزی بخواهیم.
آیه موردبحث ما ۵۵ و ۵۶ اعراف است: «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَهً إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ ﴿۵۵﴾ وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ».
دعا، هم باید حالت تضرع داشته باشد؛ هم مخفی باشد. یکسری از دعاها را داریم که عمومی است؛ البته دعاهای عمومی را هم معروف شده که مثلاً دعای کمیل را عمومی میخوانیم. جایی نگفته دعای کمیل را عمومی بخوانید. ما عمومی میخوانیم به خاطر دلایل دیگری که داریم که در اجتماع اگر دعا خوانده شود اثر دارد. اگر در جمعی یک نفر دلش بشکند آثار بر جمع مترتب میشود؛ اما این دعاها لزوماً اینطور نیست که در جمع باشد. مثلاً طرف نتوانسته برود مسجد بخواند تنها هم نمیخواند. حتماً نباید دستهجمعی خوانده شود. دستهجمعی خیلی آثار دارد باید انجام شود اما بیشتر دعاها را اتفاقاً بهتنهایی باید نشست و گوشهای باحالت توجه در جای خلوت خواند.
این آیه به ما تذکر میدهد که خدا تجاوزکاران را دوست ندارد؛ یعنی موقع دعا کردن داد نزن. بهآرامی خدا را بخوان. نهانی خدا را بخوان چون صدایت که بالا رفت میشوی متعدی و از حد گذراندهای و خدا کسانی را که از حد میگذرند دوست ندارد.
«سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»