بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات کرسی تلاوت قرآن
جلسه اول – ۱۴۰۲/۰۱/۰۳
«وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْک السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ، شَهْرَ الصِّیامِ، وَ شَهْرَ الْإِسْلَامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحِیصِ، وَ شَهْرَ الْقِیامِ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ، هُدىً لِلنَّاسِ، وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ».
ایام نورانی ماه رمضان را که امروز روز اول این ماه شریف است به همه شما تبریک عرض میکنم و امیدوارم که همه ما از لحظهلحظه و آنات پر خیروبرکت این ماه شریف بهرهمند باشیم انشاءالله و لحظهای از لحظات او را از دست ندهیم؛ و مقارن شده با ایام بهار و روزهای شروع سال که این ایام را هم تبریک عرض میکنیم.
دعای ۴۴ از دعاهای امام سجاد علیهالسلام در صحیفه سجادیه راجع به شروع همین ماه مبارک رمضان است و هر وقت ماه رمضان رسید، خواندنش ورود دارد. شب اول و روز اول خوب است که انسان این دعا را بخواند. همانطور که دعای ۴۵ برای وداع و خداحافظی با ماه رمضان است. خدا را شاکریم از اینکه توفیق داد زنده ماندیم که یک سال دیگر ماه رمضان را درک کنیم.
ماه رمضان یکی از راههای احسان است
در یکی دو فراز قبل از این عبارات که خواندم، امام سجاد علیهالسلام راجع به راههایی که برای رسیدن به احسان است و چگونگی بهرهبرداری از آن و اینکه چگونه انسان جزو محسنین میشود صحبت میکند. بعد میرسد به اینجا که میفرماید «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْک السُّبُلِ…» و سپاس خدایی را که ازجمله آن راهها (راههای احسان)، ماه خود ماه رمضان را قرار داد، ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام.
سبل احسان را که در بخشهای قبلی بیان میکند؛ در این دعا میفرماید یکی از راههای احسان ماه رمضان است که در این ماه، قرآن فرستاده شد. کدام قرآن؟ «هُدىً لِلنَّاسِ، وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ»؛ که هدایت دارد، بینات است و هادی است و جداکننده حق از باطل است.
در ماه مبارک رمضان شبزندهداری باید با قرائت قرآن همراه باشد
در روایات فراوانی وارد شده که ماه رمضان ماه استغفار است، ماه دعا است، ماه قرائت قرآن و تلاوت قرآن است؛ بهخصوص درباره قرآن آمده که ربیع القران است. امام باقر علیهالسلام فرمود: «لِکُلِّ شَیْءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»[۱].
در بعضی از روایات دارد که در ماه مبارک رمضان شبزندهداری وقتی صحیح است که با قرائت قرآن همراه باشد؛ حتی وقتی بلند شدی برای تهجد، درست است که نماز و استغفار و دعا داریم اما وقتی آن عمل درست است که بخشی از آن مخصوص قرآن قرار داده شده باشد. حتی کسی که روخوانی بلد نیست، مشغول یادگرفتن قرآن برای روخوانی باشد ثواب میبرد. برکات مادی و دنیایی و آخرتی فراوانی هم بر آن هست.
انسان در ماه رمضان بهواسطه انس با قرآن، نورانی میشود
حضرت در این فراز خیلی زیبا ترسیم کرده که چقدر سرنوشتساز است این ماه و روزههایی که در این ماه گرفته میشود باعث سوختن گناهان میشود. اتصالات معنوی ما در این ماه تقویت میشود و بالا میرود. در کنار ترک خوراک، ترک شهوات و خواستههای نفسانی، انسان را جلا میدهد؛ روح انسان بلند میشود و انسان را یک موجود با تقوا قرار میدهد.
رمضان ویژگیاش این است که جان انسان در این ماه به خاطر ارتباطی که با قرآن میگیرد؛ و از دستورات قرآن و احکام قرآن و قصص قرآن و توحید در قرآن و اخلاق در قرآن بهرهگیری که میکند یک نورانیتی به انسان میدهد. انسان در ماه رمضان بهواسطه انس و ارتباطش با قرآن نورانی میشود.
راه رسیدن به رضوان الهی و بهره بردن از رضوان خدا را همین ماه مبارک رمضان است؛ یعنی انسان اگر بتواند در ماه مبارک رمضان از دستوراتی که قرآن داده و از ویژگیهای ماه رمضان بهره بگیرد هم نورانی میشود هم اهل رضوان خواهد بود.
شهر الله
توجه دارید که خدای تعالی گفته «شهر الله»؛ ماه را منسوب به خودش کرده. شهر الله منسوب به خداست. چرا خدای تعالی این ماه را به خودش نسبت داده؟ یک بخشش برمیگردد به اهمیت و بزرگی این ماه؛ چون خیلی پرخاصیت و پراهمیت است. مثل بیت الله که خانه خدا است. یک چارچوب و چهاردیواری است و خشت و گل و سنگ رویهم سوار شده در بدترین نقطه آب و هوایی دنیا که در آنجا آن منطقه را خدا میگوید بیت الله.
در ماه مبارک رمضان هم با همه سختیهایی که هست و ترک خیلی از اعمال را دارد و مشقت دارد میفرماید شهر الله؛ به خاطر بهرهمندی از رحمت بیکرانی است که در ماه رمضان بر انسان نازل میشود؛ همانطور که در کنار خانه خدا آن رحمت سرازیر میشود بر انسان، این دو به خدا نسبت داده شده.
شهر الاسلام
ما در این ماه غرق در نعمتهای مادی و معنوی هستیم. ما دعوت شدیم به ضیافت خدا «هُوَ شَهْرٌ دُعیتُمْ فیهِ إِلَی ضِیافَهِ اللَّهِ»[۲] این ماهی است که همه ما دعوتشدهایم. بار عام خداست. خدا سفره انداخته و همه را دعوت کرده. فرموده این ماه شهر اسلام است. ماه اسلام است؛ یعنی چه که ماه اسلام است؟
یعنی ما در این ماه باید تسلیم باشیم. آمادگیهای لازم را برای خودمان فراهم کنیم تا نسبت به ماههای دیگر و نسبت به خدای تعالی در اجرای دستورات دین و احکام الهی بیشتر از قبل تسلیم باشیم و آن را بیشتر پذیرفته باشیم و نسبت به اوامر و نواهی الهی خاضع باشیم.
یک معنای دیگری هم شاید برای شهر الاسلام باشد. چون میدانید انبیای دیگر روزه داشتند اما ماه رمضان نداشتند؛ ادیان دیگر روزه داشتند؛ همانطور که نماز داشتند. از حضرت آدم تا خاتم همه انبیای الهی نماز داشتند؛ البته هر شریعتی یک کیفیتی داشته و اینها همه ثبت است که هرکدام نمازشان چگونه بوده. روز هم داشتند. یهود و نصارا روزه دارند؛ اما هیچکدام شهر الله ندارند. ماه رمضان ندارند. این ماه مال امت پیغمبر آخرالزمان است. اختصاصی این امت است. لذا اینکه شهر الاسلام گفتهشده شاید منظور این باشد.
شهر الطهور
بعد فرمود شهر الطهور؛ این ماه پاک و پاکیزه و پاککننده است. آلودگیها را از بین میبرد. انسان را به خدا نزدیک میکند. وقتی انسان آلوده باشد قرب الهی ندارد. با گناهان و خطا و لغزشها انسان فاصله میگیرد. تاریکیها و لغزشها فاصله میاندازد. در ماه رمضان به خاطر توبه و استغفار و دعا و تلاوت قرآن این آلودگیها پاک میشود و انسان را به خدای تعالی نزدیک میکند. روزه پاککننده است و در این ماه ما بیشتر تطهیر میشویم و به خدا نزدیک میشویم.
شهر التمحیص
فرمود شهر التمحیص؛ یعنی این ماه، ماه تطهیر است. ماه جدا کردن بدیها از خوبیهاست. بدی را از خوبی جدا کنند و تطهیر کنند یعنی خالص کردن و این باعث میشود که خوبی خودش را نشان بدهد. این ماه، ماه اخلاص است. انسان در این ماه به مرحله بالای معنویت که اخلاص است میرسد. یکی از راههایش هم روزه داشتن در این ماه است.
در قرآن کریم آیه ۱۵۴ آلعمران فرمود: «وَلِیَبْتَلِیَ اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ» تمحیص یعنی ناخالصیها گرفته شود و انسان خالص شود. انواع ابتلائات و گرفتاریها و سختیها که برای انسان پیش میآید به جهت تمحیص قلوب است. برای پاک شدن قلبهاست. این خیلی ویژگی خاصی است که در ماه مبارک رمضان شما با روزه گرفتن تمحیص قلب برایتان پیش میآید.
یکی از آلودگیهای اهل دنیا وابستگی به خود دنیا است. وابستگی به دنیا از آلودگیهای اهل ایمان است. ما همه اهل ایمانیم اما به دنیا وابستگی داریم. همین خوردن و آشامیدن و شهوات حلالی که هست وابستگی میآورد. ماه مبارک رمضان اینها را یکییکی کم میکند. شهوت خوردن، شهوت نوشیدن، مسائل عادی و طبیعی زندگی که انسان به آنها وابسته است از انسان گرفته میشود؛ و سرعت میدهد به پاک شدن انسان. روزه این خاصیت را دارد که تمحیص قلوب میکند و قلب انسان را پاک میکند و وابستگی به دنیا را کم میکند و روح را آماده پرواز و اوج گرفتن میکند.
شهر القیام
بعد فرمود شهر القیام. این ماه، ماه بلند شدن و بندگی کردن است. سحرخیزی، نماز شب، تلاوت قرآن، کارهایی است که در سحرهای ماه رمضان صورت میگیرد. به رسول خدا هم دستور داده شد که اهل قیام باشد. البته برای او واجب است و در طول سال است؛ و برای ما مستحب است و باید هم انجام بدهیم. البته مثل رسول خدا نمیتوانیم چون کیفیت خاصی داشت نماز شب خواندنش؛ اما آن چیزی که به رسول خدا گفتهشده گفتند که برای همه است.
«فَاقرَئوا ماتَیَسَّرَ مِنَ القُرآنِ»[۳] هر مقدار که میتوانید قران بخوانید؛ در شب، در سحر، ۵۰ آیه، ۳۰ آیه، ۲۰ آیه، بخشی از این جزء خوانیتان را در شب و سحر انجام بدهید. قرآن بخوانید؛ البته در صدر اسلام قرآن خواندن در داخل نماز بود. سورههای طولانی وقتی نازل میشد آنها را در نماز میخواندند. نمازهای طولانی داشتند؛ چون قران را در نماز میخواندند؛ اما آرامآرام تلاوت قرآن خارج از نماز هم آمد.
زمان نزول قرآن
بعد حضرت به آیه شریفه ۱۸۵ بقره اشاره کرد که «الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ، هُدىً لِلنَّاسِ، وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ» آغاز نزول قرآن در ماه رمضان بوده. به قول بیشتر مفسرین از اهل سنت و بعضی از شیعه ماه رمضان، ماه نزول قرآن است؛ اما خب همه شیعه قائل به این هستند که ۲۷ رجب قرآن بر پیغمبر نازلشده؛ سوره علق و صراحت هم دارد؛ که جمع بستن بین این دو بحث خودش را دارد که چگونه است.
اجمالاً عرض میکنم که قرآن کریم یکمرتبه نازل شد من لدن حکیم و از طرف خدای تعالی از لوح محفوظ به بیتالمعمور؛ و در بار دوم از بیتالمعمور بر قلب پیغمبر اکرم نازل شد. بار اول در ماه مبارک رمضان بود و بار دوم که از بیتالمعمور بر قلب پیغمبر نازل شد در ماه رجب بود. یک مرتبه قرآن بهصورت کامل از لوح محفوظ بر بیتالمعمور نازل شده و در طول ۲۳ سال تدریجاً از بیتالمعمور بر قلب پیغمبر اکرم نازل شده که اولش ماه رجب بوده است.
لذا آن چیزی که ما از قرآن درک میکنیم همین آیاتی است که در اختیار ما هست. شکلی است از آن چیزی که بر قلب پیغمبر نازل شده. آن چیزی که بر قلب پیغمبر نازل شد در اختیار ما نیست؛ مرتبه خیلی پایین او همین نوری است که الان در اختیار ما است و از آن نور اصلی نشأت گرفته است.
امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه قرآن را خیلی زیبا ترسیم کرده در جاهای مختلف نهجالبلاغه. بههرتقدیر قرآن کتاب نجاتبخش انسان است. عاقبتبهخیر شدن انسان با همین آیات کریمه قرآن حاصل میشود؛ لذا ما در این روزهای قرآنی و ماه مبارک رمضان بحث قرآنی خواهیم داشت.
خسارتهای بزرگی که به جهان اسلام واردشده به خاطر تسامح نسبت به قرآن است
بعضی از روایات را وقتی نگاه میکنیم خیلی سخت است تحمل این روایات. امیرالمؤمنین فرمودند: روزگاری خواهد آمد که در بین مردم آن روزگار از قرآن چیزی جز خطوطش و از اسلام چیزی جز نامش باقی نخواهد ماند[۴]. خیلی زیبا خوانده میشود، خیلی زیبا چاپ میشود؛ اما به معنای قران توجه نمیشود. در زندگی نقشی ندارد. به دستورات قرآن عمل نمیشود.
گاهی وقتها حرفهایی میزنند یک عده که انسان تعجب میکند. مثلاً طرف مروج قرآن بوده، تحت تعلیم قرآن بوده یا حتی انقلاب ما به خاطر قرآن و برپایی احکام اسلام و قران صورت گرفته؛ بعد که طرف شروع میکند صحبت کردن، میگوید قرآن برای ۱۴۰۰ سال قبل بوده و الان آیاتش کارایی ندارد و قابلاجرا نیست.
نه اینطور نیست؛ باید بر سر احکام اسلام و اجرای آن ایستاد و مقاومت کرد و الا خسارتهای بزرگی که به جهان اسلام واردشده به خاطر همین تسامح است. امروز مسلمین ما با غرب و فرهنگ غرب بیشتر خو دارند تا با فرهنگ اسلامی. ریشهاش هم همین تسامحهاست. سخت شده است که احکام الهی را انجام بدهند بعد صورتمسئله را پاککردهاند. خطبه ۱۴۷ از خطبههای امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه را ملاحظه بفرمایید و پیشبینیهایی که امام علیهالسلام درباره آینده کرده است.
ای جماعت قاریان قرآن، تقوا داشته باشید
روایاتی هم راجع به عمل کردن به قران واردشده. اینها را ملاحظه کنید. یک بحثی راجع به قرائت و قراء است. در روایت است که امام باقر از قول رسول خدا فرمود: «یا مَعاشِرَ قُرّاءِ القرآنِ، اِتَّقُوا اللّه َ عزّ و جلّ فیما حَمَلَکُم مِن کتابِهِ فإنّی مَسؤولٌ و إنّکُم مَسؤولُونَ»[۵]
یک قرائت برای ماست و یک قرائت مخصوص قاریان است که رسماً قرائت میکنند. این روایت مربوط به همه است. از کسی که فنی و حرفهای میخواند تا کسی که میخواند تا ثواب ببرد؛ همه را شامل میشود. مثل لفظ علما میماند که منظور فقط کسی نیست که لباس روحانیت به تن دارد؛ که میفرماید عالمی که به علمش عمل نمیکند؛ مخصوص فقط لباس روحانیت نیست. هر کس که بداند نباید غیبت کند اگر غیبت کند جزو همین علما محسوب میشود.
«یا مَعاشِرَ قُرّاءِ القرآنِ، اِتَّقُوا اللّه» فرمود: یعنی میشود انسان قاری قرآن باشد اما تقوا نداشته باشد. مثل خیلی از خطابات قران که میفرماید «یا ایها الذین آمنوا» مراقب فلان مطلب باشید؛ یعنی میشود که غفلت باشد و شیطان بیاید. میفرماید قاری قران تقوا داشته باشد؛ چون شما قاری و حامل قرآن هستید. میفرماید من مسئول هستم و شما هم مسئول هستید. مواظب باشید وقتی قرائت میکنید دارید پیامی را میرسانید. نسبت به پیامی که میرسانید مواظب باشید.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: عارفان اهل بهشت حاملان قرآن هستند. یک عده در بهشت مشهور و معروف هستند؛ البته معنی عارفان را میشود جور دیگر هم گرفت. میفرماید اینها حاملان قرآن هستند؛ نفرمود که حافظ قرآن؛ که فقط حفظ میکند و میخواند. حامل قرآن یعنی عامل قرآن؛ یعنی کسی که به دستورات قرآن عمل میکند. لذا باید قرآن را که میخوانیم حتماً باید با تفکر و تدبر و دقت باشد. باید حتماً همراه عمل باشد و الا قرآن خواندن ما ثمرهای بر آن مترتب نیست.
موضوعات قابلبحث در سلسله جلسات قرآنی ماه مبارک رمضان
قرآن بخشهای مختلفی دارد. بخشهای متعددی دارد. یکی از بخشهای قرآن قصص قرآن است. بخش زیادی از قرآن را قصه تشکیل میدهد؛ چون مباحث مهم توحیدی و اخلاقی و معرفتی را خدای تعالی در قالب قصه برای مردم بیان میکند. در سوره مبارکه کهف آیه ۱۳ فرمود: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَهٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى» ما داستان اصحاب کهف را با همه جزئیاتش برای اینکه بفهمیم حق کجاست و معلوم شود که این اتفاق چگونه افتاده برای شما بیان میکنیم.
قصه میگوید ولی میخواهد حق را روشن کند و جریانی را بیان کند. قصههایی که گفتهشده برای ترویج حق است و تبیین اعتقادات صحیح است؛ چون این قصهها خیلی اثرگذار بوده در کنارش دروغ و جعلیات هم آمده؛ مثل اسرائیلیات.
یکوقت وعده کرده بودم که سوره یوسف را که احسن القصص است برای شما بیان کنم و یکوقت هم اشاره کرده بودم به مسئله یهود در قرآن. در روایات دارد که مسلمانها در قسمتهای زیادی همان مسیر یهود را در خطا و لغزشها پی میگیرند. برای همین یکی از بخشهای مهم قرآن قصه یهود است. از بین همه امتها بیشتر به یهود پرداخته. چون لااقل درباره ۲۵ پیغمبر در قرآن گفتهشده اما راجع به حضرت موسی علیهالسلام و قوم موسی یعنی یهود مفصل مطلب بیانشده.
در قرآن میگوید که «غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِم وَلَا الضّالّینَ» در روایت دارد که از امام صادق علیهالسلام سؤال میکند که اینها چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: «هم الیهود و نصارا» در یک روایت دیگری از امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه این سؤال را کردند و فرمود: «الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ هُمُ الْیَهُودُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فِیهِمْ: هَلْ أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکَ مَثُوبَهً عِنْدَ اللهِ مَنْ لَعَنَهُ اللهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ» که به آیه ۶۰ مائده اشاره میکند. اینها کسانی هستند که خدا آنها را لعنت کرد و بر آنها غضب کرد. «وَ لاَ اَلضّالِّینَ قال هم النصارى الذین قال اللّه فیهم قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثِیراً» به آیه ۷۷ مائده اشاره کرد.
بحث معاد هم و عدد داده بودم که یکششم قرآن کریم مباحث مربوط به معاد است. کل قرآن «وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ» هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در قرآن آمده. یکششم آیات قرآن مربوط به معاد است. بحث معاد را هم میتوانیم شروع کنیم که مفصل است.
به بنده دوستان منتقل کنند که کدام از این بخشها را انشاءالله از روز شنبه بهشرط حیات برای شما شروع کنم؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱]. الکافی، ج ۲، ص ۶۳۰
[۲]. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۱۳
[۳]. مزمل/ ۲۰
[۴]. کلمات قصار ۱۶۹
[۵]. الکافی، ۲/۶۰۶/۹