متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۱۱/۱۴
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیم
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
عبادالرحمن، اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین اهل شبزندهداری و مناجات شبانه و خلوت در دل شب با خدایتعالی هستند. بحث ما درباره اوصافی بود که خدای تعالی درباره عبادالرحمن فرموده است.
رسیدیم به این آیه شریفه از سوره مبارکه فرقان که فرمود: «وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیاماً»؛ و کسانى که در حال سجده یا ایستاده، شب را به روز مىآورند؛ یعنی اهل نماز شب هستند؛ و این فضیلتی است که در هر کس به هر جایگاه معنوی رسید اهل نماز شب و بیداری در شب بوده است. البته تعبیری که در این آیه شریفه بکار رفته است تأکید بیشتری دارد، چون قسمت مهمی از شب را مشغول نماز و سجده بوده است.
معلوم است این افراد با ما خیلی فرق دارند. اینها افراد شایسته خدای تعالی هستند و در جایگاه ویژهای قرار دارند. ما نماز واجب را هم طولانی نمیکنیم. اگر اهل شرکت در نماز جماعت هم باشیم میگردیم ببینیم کدام بزرگوار با سرعت بیشتری نماز میخواند در نماز او شرکت میکنیم؛ اما خدای تعالی میفرماید بندگان من: «وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیاماً». اینگونه هستند.
تعبیر بیتوته که آمده کنایه از این است که قسمت مهمی از شب را بیدار هستند و الا اگر مقدار کمی موردنظر بود از این کلمه استفاده نمیکرد. بات یعنی شب را به روز آوردن. این شبزندهداری در فرهنگ دینی ما بسیار تأکید شده که انجام گیرد که در رشد معنوی ما بسیار مؤثر است.
در آیه ۶ سوره مبارکه مزمل فرمود: «اِنَّ ناشِئَهَ اللیلِ هی اشدُّ وطاً و اقومُ قیلاً». قطعاً برخاستن شب، رنج آن بیشتر و گفتار در آن زمان استوارتر است. شما ببینید رسول خدا را که خودش قرآن مجسم است. خُلقش قرآن است، قرآن بر دل و قلب مقدسش نازل شده خدای تعالی در سوره مزمل به او دستور میدهد ای جامه به خود پیچیده باید نیمی از شب، اندکی کمتر و اندکی بیشتر مشغول نماز باشی و قرآن را شمرده و ترتیل بخوانی. یا در آیه ۷۹ سوره مبارکه اسراء فرمود: «و من اللیل فتهجد به نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محموداً».
این نشانه اهمیت موضوع است در روایات هم به این مهم تأکید فراوان شده است. رسول خدا فرمودند: جبرئیل پیوسته مرا به شبزندهداری سفارش میکرد، چنانکه گمان کردم نیکان امت من جز اندکی از شب را هرگز نخواهند خوابید؛ و در بیان دیگری فرمودند: بر شما باد شبزندهداری که آن شیوه صالحان پیش از شماست. شبزندهداری مایه تقرب به خدا و بازداشتن از گناه است.
روایات در این باب فراوان است. در بیان دیگری رسول خدا فرمودند: هرگاه بنده در دل شب تار با مولای خود خلوت کند و با او به راز و نیاز پردازد، خداوند دل او را نورانی گرداند… سپس به فرشتگانش میگوید: ای فرشتگان من بنگرید که در دل شب تار که هرزه درایان به لهو سرگرماند و غافلان خفتهاند با من خلوت کرده است. گواه باشید که من او را آمرزیدم؛ و آنقدر به آن اهمیت داده شد تا علامت شرافت مؤمن شد؛ که امام صادق علیهالسلام فرمود: «شرف المومن صلاتُهُ باللیل».
خوب اینها بخشی از زندگی ماست اما آیا واقعاً در این فضاها قرار داریم؟ آیا قسمتی از شب را فضلاً از قسمت بیشتر آن و یا تمام را مشغول عبادت و سجده و قرآن هستیم؟ بهخصوص در این دوران که زندگی میکنیم این امور سخت به نظر میرسد. نباید فکر کنیم که ما خیلی دینداری داریم. آن آیات و روایات که گفته شده، مقصودش ما هستیم. البته شاگردان و پیروان راستین رسول خدا و اهلبیت بهاندازه وسع دنبال میکنند.
همین ایام که درش قرار داریم فرصت خوبی است که تمرین کنیم و آمادگیهای لازم را در خود به وجود بیاوریم. اینکه میگوییم زندگی ما باید قرآنی باشد و از نور قرآن بهره گرفته شود عمل به همین آیات است.
تذکر: اگر به روایات مربوط به نماز شب توجه کرده باشید میبینید که نماز شب آثار فراوان مادی و معنوی دارد. مثلاً امام صادق علیهالسلام فرمود: نماز شب چهره را سفید و انسان را خوشبو و جلب روزی میکند و امثال اینها که هرکدام میتواند انگیزهای قوی باشد که انسان را به سمت نماز شب بکشاند.
خصوصاً ثوابهای غیرقابلشمارشی که دارد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: هر کار نیکی در قرآن برایش ثوابی ذکر شد مگر نماز شب که از بس نزد خدای تعالی پراهمیت بود ثواب آن را معلوم نکرد بعد به آیات ۱۶ و ۱۷ سوره مبارکه سجده استناد کرد.
اما در بحث ما آیه شریفه میفرماید انگیزه عبادالرحمن از این بیتوته و شبزندهداری و سجده طولانی فقط خداست و نه آثاری که این عمل مبارک دارد. فرمود: «وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیاماً». به چیزی غیر از خدا فکر نمیکنند. محبت خدا تمام وجودشان را پر کرده و لذا فقط رضایت او را طلب میکنند و انگیزه دیگری حتی ثواب آخرتی هم ندارند. چون رابطه آنان با مولایشان رابطه محبتی و حبیب و محبوب است. حبیب چیزی جز خلوت و انس با محبوب نمیخواهد، طلبکاری ندارد.
عبادالرحمن که عاشق خدا هستند در مقابل بندگی خود و عبادتشان از خدا مزد طلب نمیکنند، حتی خود را طلبکار هم نمیدانند بلکه دائم فکر میکنند که چگونه شکر این نعمت را ادا کنند. این وصف عبادالرحمان است و الا ما اگر موفق به عبادت هم شدیم بلافاصله لیستی از مطالبات را هم برای خدای تعالی ارسال میکنیم که این خواستهها را برآورده کن. خدای تعالی دل ما را ظرف معارفش قرار دهد و توفیق عمل به همه ما عنایت فرماید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمین
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا محبت دنیا را از دل خود دور کردهاند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در بخش دیگری از حکمت ۲۱۹ از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْیَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ، هَمٍّ لَا یُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا یَتْرُکُهُ وَ أَمَلٍ لَا یُدْرِکُهُ»؛ و هر که به محبت دنیا دل ببندد، دلش دربند سه چیز بماند: غمى که از او جدا نشود، حرصى که او را ترک نکند و آرزویى که هرگز بدان نرسد.
دیگر از این گویاتر سخن هست؟ باید ریشه این وابستگی که حرص است را خشکاند تا نجات پیدا کرد. بیشتر اوقات افراد برای رسیدن به دنیا تلاش میکنند تا امکانات لازم را فراهم کنند و چون موفق نمیشوند غمگین میشوند. بعد هم که به هر وسیله به دنیا رسیدند، غم نگهداری و ترس از دست دادن دارند؛ و دهها مسئله شبیه اینها که عرض شد در دنیاطلبی و ادامه آن مطرح است که برای طالب آن چیزی جز غم و اندوه و آرزوی طولانی دستنیافتنی به ارمغان نمیآورد.
۱۳ رجب سال ۳۰ عامالفیل در درون خانه خدا امیرالمؤمنین علیهالسلام به دنیا آمد و از بدو تولد رسول خدا سرپرستی و تربیت او را مانند پدری مهربان به عهده گرفت. ریشه این کار هم کثرت فرزندان ابوطالب و تنگی معیشت بود.
در خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه خود حضرت فرمودند: «وَ قَد عَلِمتُم مَوضِعی مِن رسولِ اللهِ بالقرابه القریبه…» شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا در خویشاوندی نزدیک، در مقام و منزلت ویژه میدانید. پیامبر مرا در اتاق خویش مینشاند در حالیکه کودک بودم مرا در آغوش خود میگرفت و در بستر مخصوص خود میخوابانید… گاهی غذائی را لقمهلقمه در دهانم میگذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در کردارم نیافت… پیامبر هرروز نشانهای تازه از اخلاق نیکو برایم آشکار میکرد و به من فرمان میداد که به او اقتداء کنم. هرسال در حرا خلوت میگزید من او را میدیدم و جز من کسی وی را نمیدید.
اینجا حضرت به اینکه اولین مردی است که به اسلام گرویده است اشاره میکند که: در آن روزها در هیچ خانه اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا که خدیجه هم در آن بود و من سومین آنان بودم؛ و این نکته بسیار پراهمیت است که حکایت از جایگاه ویژه حضرت دارد و آن اینکه میفرماید: «اری نور الوحی و الرساله و اشمُ ریحَ النبوهِ و لقد سمعتُ رَنَّهَ الشیطانِ حین نَزَلَ الوحی علیه».
خب این نشان میدهد در آن فضای مهمِ نزول وحی امیرالمؤمنین حاضر بوده و حتی ناله شیطان را که مأیوس از پرستش خودش شده بوده را شنیده و این عظمت جایگاه امام علیهالسلام است و از این بالاتر را هم رسول خدا فرمودهاند که: «اِنک تَسمع ما اسمعُ و تری ما اری الا اَنَّک لستَ بنبیٍّ و لکنک لَوزیرٌ».
باید در این کلمات خوب دقت کرد؛ یعنی حضرت هم فرشته وحی را میدیده است و هم وحی را میشنیده است، این جایگاه انبیاء الهی بود که حضرت داشتند. بعلاوه توجه دارید که وحی به بیان قرآن کریم بر قلب رسول خدا نازل میشده است. «نزل به الروح الامین علی قلبک…» آنوقت مفهوم آیه شریفه مباهله بهتر فهمیده میشود که چگونه علیبنابیطالب نفس پیغمبر اکرم است. در روایتی که به نظرم اینجا از قول رسول خدا خواندم این مطلب را داشت که فرمودند: «عَلِی مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِی لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ». خدای تعالی همه ما را از شیعیان و موالیان و محبان حضرت قرار دهد. این روز را به همه شیعیان امیرالمؤمنین و بهخصوص پدران بزرگوار که روز ولادت حضرت را روز پدر نامیدند تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
۱۵ رجب سال ۶۲ قمری یکی از مصادیق انسان کامل در فرهنگ دینی ما که همه خوبیها و زیباییهای فضائل انسانی را در خود جمع کرده خلق الهی پیدا کرده عقیله بنیهاشم اخت الحسین زینب کبری سلاماللهعلیها وفات کرد که به همه شما تسلیت عرض میکنم.
بانویی که میتواند به خاطر ویژگیهایی که دارد بهعنوان الگو برای طلب کنندگان فضیلت در مسیر رستگاری انتخاب شود. الگوی حضور مؤثر زن در متن اجتماع و انجام وظائف و تکالیف دینی و درعینحال عفیف و موقر و مؤمنانه. او مجاهد فی سبیل الله در عرصههای مختلف و یک انقلابی است.
او اهل معرفت بود. اوج معرفتش به خدای تعالی و رضای الهی را در کلام بلند او بعد از همه مصائبی که تحمل کرد میتوان دید که فرمود و ما رایت الا جمیلاً. شرح همین کلام مدت زیادی از چندین خطبه را خواهد گرفت. عابده آل علی در زهد بینظیر بود. او اهل شجاعت بود شجاعت این شیر زن هاشمی بینظیر بود که نمونههای آن را درصحنههای مختلف واقعه کربلا و بعدازآن در ذهن شریف شما هست. گاهی شجاعت صفت کسی است که از انسانهای زورگو و ستمگر نمیترسد و گاهی صفت کسی است که روی خود کار کرده و هوای نفس را کنترل کرده و بر نفس اماره مسلط شده است و گاهی صفت کسی است که در حوادث مختلف روزگار و تلاطمهای دوران خود را حفظ میکند، بلکه دیگران هم به او تکیه میکنند و خود را حفظ میکنند و زینب کبری سلاماللهعلیها در قله هر سه قسم قرار داشت.
و اهل صبر و اهل مناعت طبع و اهل عزم و اهل مقاومت و زمانشناس و اسلامشناس و جریان شناس و دشمنشناس و دشمنی شناس و اهل اقدام و عمل بهموقع و استکبارستیز و مانند پدرش یاور مظلومان و همدم محرومان و اهل جهاد تبیین و تحلیلگر اوضاع و شرایط زمان بود. حضرت آقا در بیانی فرمودند: «باید حرکت ما در جهت حرکت زینبى باشد؛ باید همّت ما، عزّت اسلام و عزّت جامعه اسلامى و عزّت انسان باشد»؛ یعنی مسیر حرکتی که زینب سلاماللهعلیها برای ما ترسیم کرده ما را به عزت میرساند.
اما راجع به انقلاب که این روزها در جشنهای پیروزی قرار داریم و در روز ۲۲ بهمن مردم بصیر و با معرفت ایران اسلامی با حضورشان تیر دیگری به قلب دشمنانش خواهند زد انشاءالله.
چند نکته عرض کنم. پیروزی انقلاب معجزه بزرگی بود که رخ داد اما حفظ ۴۴ ساله انقلاب با همه دشمنیها و خباثتهائی که در حق ملت ما دارند، معجزه بزرگتر و مهمتری است. حضرت آقا چند سال پیش فرمودند: تمام تحرکات دشمن در این چهل سال پاتک انقلاب بوده است. جالب است که ۴۴ سال است در حال پاتک هستند. انقلاب در طول این سالها هرگز توقف نداشته و دائماً به سمت جلو درحرکت بوده است؛ و به فضل و رحمت خدای بزرگ دشمن در تمام موانع و سدهایی که ایجاد کرده شکست خورده است.
من به یک سؤال از چهار سؤالی که در نوبتهای قبل مطرح کرده بودم خیلی مختصر با توجه به وقت جواب دادم. چرا انقلاب شد. سؤال دوم چگونه انقلاب شد را کوتاه توضیح میدهم.
روش حضرت امام که از دهه ۴۰ برای مدیریت مبارزه با رژیم منحوس در نظر گرفته بودند اصلاً شناخته نبود حتی برای کشورهایی که از شاه حمایت میکردند و بر اوضاع ایران مسلط بودند قابلدرک نبود که قدرت امام چیست و چگونه است که میتواند مردم را به قیام دعوت کند و مردم هم همراهی کنند.
عناصر تشکیلدهنده این قدرت، اول مکتب اهلبیت علیهم السلام و آموزههایی از اسلام ناب که در مسائل سیاسی و اجتماعی و همچنین فرهنگ استکبارستیزی و شهادتطلبی و امثال اینها بود که مقاومت و پایداری را در راه رسیدن به هدف تقویت کرد. دوم خود مردم مؤمنی بودند که با هوشیاری و بصیرت در همه صحنهها حاضر بودند و دفاع کردند و سوم رهبری حرکت که بهعنوان ولایتفقیه مطرح شد.
این سه وقتی در کنار هم قرار گرفت قدرتی را به وجود آورد که شاه و حامیانش که بزرگترین قدرتهای دنیا بود را زمینگیر کرد؛ و همیشه امامین انقلاب تأکید کردند تا وقتی این سه باهم هستند انقلاب میتواند به راه خودش باقدرت ادامه دهد. لذا قدرتهای استکباری از همان روز اول تلاش دارند بین این سه مؤلفه قدرت جدائی بیندازند و هرچه تحرک هم میبینید در طول این ۴۴ سال همهاش حول همین سه محور است.
در نشستی که سازمانهای اطلاعاتی دنیا اعم از سازمان سیای آمریکا، سازمان MI6 انگلیس، سازمان اطلاعات فرانسه و اطلاعات آلمان در سال ۶۴ داشتند جمعبندیشان این بود که باید برای جدا کردن این سه، برنامهریزی داشت. طرحریزی برای جدا کردن مردم از اسلام، از رهبری یا از هردو.
اما نمیدانند که آموزههای مکتب اهلبیت علیهمالسلام در عمق جان مردم ما جا دارد لذا به فضل پروردگار تا امروز در جدائی انداختن بین مردم و مکتب و رهبری موفق نشدهاند و در آینده هم خوابهای آنان تعبیر نخواهد شد.
همانطور که دشمن تلاش میکند این مولود عظیم که در ۲۲ بهمن سال ۵۷ متولد شد و امروز به کمال خود رسیده را با ناامید کردن مردم و بهخصوص جوانان از بین ببرد باید تلاش کرد در امید افزایی و امید دادن از روی واقع و بیان حقائق.
توجه دارید که سالهای طولانی، جریان غیرانقلابی داخل نظام در عرصههای مختلف سنگاندازی و کمکاری کردند و مانع حرکت پرشتاب کشور شدند بهخصوص در بحث اقتصاد لطمات فراوانی زدند که قسمتهایی از جامعه را دچار پریشانی کرده بهطوریکه احساس اطمینان خودش را مقداری از دست داده است؛ یعنی مقدمه ناامیدی فراهمشده و این را باید جبران کرد.
آقا در بیانیه گام دوم فرمودند: «در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است. بدون این کلید اساسیِ همهی قفلها (امید و نگاه خوشبینانه به آینده)، هیچ گامی نمیتوان برداشت».
امروز نقطه درگیری ما با دشمن کجاست؟ نقطه جنگ ادراکی، ترکیبی، پیچیده و هوشمندی است که توسط دشمن با تمام امکانات و قابلیتهایش وارد میدان شده و بهصورت نقطه زنی عمل میکند با ایجاد تردید با القاء شبهه، با روانشناسی دقیق، سیستم عصبی و تابآوری جامعه را مورد هدف قرار داده و به نقاط حساس و آسیبپذیر مرتبط با زندگی مردم حمله میکند. در حقیقت درک و افکار مردم را ترور میکند تا ذائقهها و باورها را تغییر دهد. اینجا جهاد تبیین راهگشاست.
شما امروز در جمع خود ما تعداد زیادی از عزیزان نیروهای نظامی بهخصوص برادران نیروی هوایی را میبینید. در سال ۱۳۵۷ حرکت عظیمی در روز نوزدهم بهمن واقع شد. یک حرکت بسیار بهموقع و در مقطع خودش کارساز و اثرگذار. اینکه انسان بتواند در لحظه و در زمان تشخیص بدهد و بهموقع عمل کند این مهمترین فعل یک انسان مؤمن انقلابی است. این برادران که امروز عقبه آن گروه عظیم هستند و بخشی از آنها در این جلسه حاضر هستند شما ببینید در آن زمان چگونه عمل کردند. یک حرکت نمادین بود؛ پرسنل نیروی هوایی حرکتی را انجام دادند و خود این شد یکی از دستاوردهای انقلاب.
امروز این نیروی بالنده در نظام جمهوری اسلامی در چرخه دفاعی نظام نقش مؤثری دارد. از قبل از پیروزی انقلاب نقش داشته، و بعد در پیروزی در تثبیت؛ و امروز در مراحلی که در آن قرار داریم. اوایل جنگ را تعدادی از شما یادتان هست که حرکت اولیه نیروی هوایی باعث شد که ماشین جنگی دشمنی که دشمنان او را حمایت میکردند قسمت اعظم آن ساقط شد. بقیهاش هم در طول جنگ از بین رفت که نیروی هوایی او مقابله با ما را نداشت؛ و در طول این سالها هم مسیر فزایندهای را طی کرده و رشد داشته. دشمن را به هر جهت از طرق مختلف مستأصل کرده.
یکی از کارهای مهمی که عزیزان ما در نیروی هوایی دارند شهرکهای پهپادی است که دشمن مقابل ما را در مقابل خودشان مستأصل کردند؛ یعنی توان مقابله با این پهپادها را ندارند و همچنین موشکهای نقطه زن و مجموعهای از این فعالیتها که به همه عزیزان خدا قوت میگوییم و از همه آنها تشکر میکنیم. انشاءالله در ظل توجهات حضرت ولیعصر ارواحنا فداه در ادامه مسیری که دارند موفق باشند. برای سلامتیشان صلوات بفرستید.
سؤال سوم این است که دستاوردهای انقلاب چه بوده است. پاسخ به این سؤال فرصت زیادی را میطلبد که فقط بخواهم فهرست کنم؛ اما توصیه میکنم عزیزان به متن بیانیه گام دوم مراجعه کنید. در آنجا به هفت دستاورد بزرگ انقلاب حضرت آقا به زیبایی اشاره فرمودهاند که مراجعه میفرمایید.
دستاوردهای انقلاب در همه زمینههاست. اعم از معنوی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی و فناوری، نظامی و امنیتی، حوزه دفاعی و توسعه عمق راهبردی. پرداختن به هرکدام در فرصت خطبه میسور نیست. البته باید در تبیین دستاوردهای انقلاب به شاخصههای اهداف، امکانات موجود و انواع موانع داخلی و خارجی و تهدیدها و دشمنیها خوب دقت کرد تا نتیجه درست به دست آید.
ضمناً توجه داشته باشید که دشمنان نقاط استحکام و قوت ما را ضعیف نشان میدهند تا روحیهها را خراب کنند. یکی از مهمترین عملیاتهای تحریف دشمنان انقلاب این است که نظام اسلامی را ناکارآمد نشان دهند. بله سطح موفقیت در این دستاوردها یکسان نیست که آنهم به عوامل مختلفی مربوط است. لذا یکی از کارکردهای جهاد تبیین همینجاست که خوب به مسئله بیان دستاوردها بپردازد و شبهات و دشمنیهای خناثان را خنثی کند.
و سؤال چهارم هم این بود که آینده انقلاب چه میشود؟ آقا فرمودند: «به برکت اسلام، آیندهى این انقلاب، آیندهى این نظام و آیندهى این کشور، آیندهاى بسیار روشن و درخشان است». این حرف را ما به جان میپذیریم. بعد نگاه میکنیم در مدتی که طی شده و داشتههایی که داریم میبینیم که این حرف، حرف کاملاً متینی است.
بله آینده انقلاب و نظام اسلامی به فضل الهی روشن است. بهشرط اینکه ظرفیتهایی که داریم را حفظ کنیم و بکار بگیریم. ظرفیت شعارهای فطری و همیشه زندهی انقلاب اسلامی. ظرفیت عمل و مدیریت جهادی با حفظ و نگاه انقلابی، ظرفیت نیروی انسانی مستعد و متعهد و مؤمن، ظرفیت مجموعهای گسترده از فرصتهای فراوان مادی در کشور، ظرفیت توجه کردن به تجربههای گذشته برای گامهای محکم آینده.
راجع به اعتکاف و آثار معنوی که برای فرد دارد فرصت بیان نیست.
اما با توجه به بیان حضرت آقا راجع به جمعیت و دغدغهی جدی که در این زمینه وجود دارد باید عرض کنم یک جلوه دیگر از جنگ ترکیبی که درش قرار گرفتیم همین جنگ است که میخواهند ترکیب جمعیت به هم بخورد از همه جهت.
عزیزان و خانوادهها با توجیهات غلطی که فردا در نزد خدای تعالی نمیتوانند پاسخگو باشند جلوی موالید را نگیرند. چرا دل زوج جوان را برای بچهدار شدن با توهمات شرکآلود خالی میکنید. بالاخره هر کاری سختی خودش را دارد نمیشود شانه از مسئولیت خالی کرد.
جهاد یعنی همین دائم گفته میشود اگر حکم جهاد داده شود کذا و کذا میکنیم خب آقا حکم جهاد تبیین و جهاد فرزند آوری دادهاند بسمالله. من نمیتوانم صریح توضیح دهم ولی بدانید که توطئه بزرگی با بیتوجهی شما در حال رقم خوردن است که دود آن به چشم همه خواهد رفت، هوشیار باشید.
همانطور که در مسئله اقتصادی از سال نود به سخنان سیدنا القائد توجه نکردند و الان در این وضعیت قرار داریم. در مسئله جمعیت هم باید حرکت جدیتری صورت بگیرد. همینالان بیش از چند میلیون نفر هستند که نابارور هستند. میشود فرصتی را فراهم کرد و دستگاهها دستبهدست هم بدهند و کمک کنند که یکمرتبه چند میلیون جمعیت اضافه خواهد شد.
دغدغه معیشت و اقتصاد مردم نزد حضرت آقا ستودنی است که در ماههای آخر سال پیگیری تحقق شعار سال را میکنند.
دیدار سهساعته از نمایشگاه توانمندیهای داخلی که در حوزههای مختلف بود و بعد دیدار با تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان عرصههای دانشبنیان حکایت از اهمیت مطلب نزد ایشان دارد.
یک مطلب هم راجع به زلزله خوی هست. اگر توانی دارید انشاءالله در این مسئله اقدام کنید که دوستان آمادگیاش را دارند. من البته چند روز گذشته با امامجمعه خوی صحبت کردم؛ اگر کمک بشود کمک مناسبی است. ایشان گفت که صد پسلرزه آمده و سختیهایی هست و با سرمای هوا و در این شرایط، کمک به هموطنان بسیار مؤثر خواهد بود.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾