متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۹/۱۱
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
خودم و همه شما را به تقوای اللهی دعوت میکنم. اهل تقوا از همه انواع صبر برای خود بهرهای تهیه کردهاند. در ادامه بحث صبر عرض میکنم.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: صبر دو گونه است یکی صبر بر آنچه دوست نداری (و باید آن را تحمل کنی یا انجام دهی) و دیگری صبر ازآنچه دوست داری (و باید از آن صرفنظر کنی یا نباید آن را انجام دهی). این دو صبر کار سختی است.
ابوحمزه ثمالی میگوید امام باقر علیهالسلام فرمود: آنگاهکه مرگ پدرم علیبنالحسین علیهالسلام فرا رسید مرا به سینه چسبانید و فرمود: پسرم به تو همان چیزی را سفارش میکنم که پدرم امام حسین هنگام شهادتش مرا به آن سفارش کرد و آن این بود که در پذیرش حق شکیبا باش اگرچه تلخ باشد. «اصبر علی الحق و ان کان مرا».
در نوبت قبل به مواردی از صبر انبیاء الهی که قرآن کریم به آنها پرداخته است اشاره کردم و عرض کردم برای رسیدن به مقام صبر، الگوبرداری و عمل کردن بهترین شیوه است و وعده دادم به مواردی از صبر رسول خدا که بهترین الگوی بشر است با توجه به آیات قرآن کریم اشارهکنم.
رسول خدا مواجه بود با زخمزبان، اهانت، سنگ زدن و شکمبه گوسفند ریختن و رنجهای فراوان که به دستور خدای تعالی مأمور به صبر و تحمل بود و امر به صبر شده بود که گاهی تعبیرات تند است. مثلاً تعبیر «وَ اصْطَبِر» یعنی صبری که زحمات فراوانی به همراه دارد. تو باید اهل چنین صبری باشی.
در اولین آیاتی که بر رسول خدا نازل شد دارد: «وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِر». به خاطر خدا صبر کن. معلوم میشد مسائلی از همان ابتدا برای پیامبر به وجود آمد که باید اهل صبر میبود.
و ازآنجاکه نقش الگو در تربیت انسان بینهایت مؤثر است به رسول خدا هم که از بقیه انبیاء فضیلت بیشتری دارد و خاتَم و خاتِم انبیاء از همه جهت است و الگوی بشر است تا قیامت، دستور داده میشود که از انبیاء دیگر الگو بگیرد. «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ». همه پیامبران صابر بودند، اما بعضی از انبیاء با عزم قویتر و صبر بیشتر بدون اینکه در ذهن شریفشان تزلزل یا تأخیر در کار پیش بیاید به مأموریت خود میپرداختند.
و یا میفرماید: صبر کن و مثل حضرت یونس نباش. «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوت». مگر حضرت یونس در امر رسالتش کوتاهی و بیصبری کرد؟ خیر، او هم مثل بقیه انبیاء الهی مردم را دعوت میکرد و زحمت میکشید و کف صبر را داشت، اما رسید به نقطهای که از هدایت مردم ناامید شد و دست از کار کشید.
بعضی از انبیای ما بیش از ۳۰ سال زحمت کشیدند و تبلیغ و دعوت کردند اما فقط ۱۲ نفر ایمان آوردند. برای بعضی دارد ۴ یا ۵ نفر. ۳۰ سال شما حرف بزن برای مردم. کار سختی است.
حضرت یونس هم ناامید شد و دست از کار کشید. بلافاصله خدای تعالی تنبیه کرد که چرا در امر تبلیغ کمطاقتی و بیصبری کردی که طلب بخشش کرد و بخشیده شد.
درسهای فراوانی دارد بهخصوص برای کسانی که در امر هدایت مردم و دعوت به حق، مخاطبانی دارند تذکر میدهد که در کار خودتان خسته نشوید و در مقابل بیمهریها و اذیتها باید اهل صبر باشید.
حتی از آیات قرآن فهمیده میشود ولو مقدمات عذاب را هم اگر دیده شد باز نباید ترک پست کرد مگر اینکه دستور برسد محل را ترک کن کما اینکه خداوند به بعض انبیاء دستور داد که خودش و خانواده اهل ایمانش را از محل دور کند.
تواصی به صبر هم همین بخش را میگیرد که باید یکدیگر را در امر تبلیغ دین توصیه به صبر کنیم. اگر وارد شدیم که دیگران را دعوت کنیم باید صبوری داشته باشیم. وقتی شیاطین با انواع وسایل که در اختیار دارند با همه رنگ و لعابی که در اختیار دارند تا جوان و پیر و میانسال ما، زن و مرد ما را با نقشههای شوم از پا درآورند آن عنصر مؤثر در برابر تمام این ترفندها، صبر و مقاومت است.
یا در آیه دیگر فرمود: «فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُون». در مقابل حرف مردم صبور باش. فحش و تهمت و ناسزاها و اهانتها و بدگوئیها را نادیده بگیر. تحت تأثیر آنها قرار نگیر. مشغول کار پیامبریات باش.
این دستوری برای همه ماست؛ نهفقط کسانی که اهل تبلیغاند. البته اهل تبلیغ را بیشتر میگیرد. کسی که برای خدا کار میکند، بدون توجه به حرف مردم و خوشآمد آنان باید وظیفهاش را عمل کند. اگر کسی وقتی دور او را میگیرند نشاط کاری دارد و اگر از او دور شدند دلسرد شود و به کار ادامه ندهد این نشانه ضعف و یا عدم ایمان است.
یکی از اصحاب ویژه امام باقر علیهالسلام که تعداد بسیار زیاد از مطالب سری را حضرت به او آموخته بود و شخصیت انحصاری داشت و از نزدیکان خاص بود یعنی جابر بن یزید جعفی، امام به ایشان نصیحتی دارد. میفرماید: تو مقام ولایت را نخواهی داشت، مگر اینکه اگر تمام اهل شهر جمع شوند و از تو تعریف کنند، شاد نشوی و تمجید دیگران در تو هیچ تأثیری نداشته باشد؛ و اگر همه مردم جمع شدند و از تو بد گفتند، ناراحت نشوی؛ تو خودت را با قرآن بیازمای و ببین رفتارت با قرآن مطابقت دارد یا نه. اگر چنین شد، تو ولایت ما را داری؛ در غیر این صورت، بدان دینت کمبود دارد.
حالا بررسی کنیم ببینیم از تولی اهلبیت برخورداریم یا نه؟
حالا تاریخ اسلام را بخوانید پر است از سختیهایی که رسول خدا همراه دیگر مسلمانان تحمل کردند تا اسلام تثبیت شود. بعد از رسول خدا صبری که اهلبیت کشیدند. صبری که همینالان وجود مقدس حضرت ولیعصر ارواحنا فداه تحمل میکند. اینها صبرهای سنگینی است. اینهمه مسائل در مرئای ایشان است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام بعد از رسول خدا در راه پیشبرد اسلام و قرآن چه صبری به خرج دادند که فرمود: «صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی» که تعبیر عجیب و تشبیه سختی است. شجی معنیاش استخوان نیست. شجی یعنی استخوان شکسته. در گلو استخوان شکسته بود ۲۵ سال. این تعبیر برای این است که ببینید در چه وضعیتی صبر کرد.
همین امیرالمؤمنین با تمام شجاعت و مردانگی و صبوری در میدانهای مختلف و تحمل شداید سخت از اول تا پایان عمر، در یکجا صدایش به شکوه بلند شد و آن موقعی بود که پیکر مطهر همسر جوانش را به خاک میسپرد نالهاش بلند شد که «قلّ یا رسول الله عن صفیتک صبری». ای رسول خدا صبر علی هم اینجا تمام شد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین با سعهصدر بالا تحمل سختیها را دارند. مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در بخش دیگری از حکمت ۲۱۵ از حکم نهجالبلاغه فرمود: «وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ یَجِبُ السُّؤْدُدُ». تحمّل رنج، باعث آقایى و بزرگى است.
کسی که زحمتهای مردم و ناملایمات را با سعهصدر و شکیبایی و بدون منتگذاری و یا غر زدن تحمل میکند، شخصیت بزرگواری دارد که مردم ناخودآگاه در مقابل چنین کسی کرنش و تواضع دارند و موجب بزرگی بیشتر و آقایی او میشوند. سودد یعنی آقائی و سیادت، بزرگی و امثال اینها. لذا حضرت فرمودند با تحمّل رنجها بزرگى حتمى است. خدای تعالی تقوا را در همه ما زیاد کند.
پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۳ جمادیالثانی به روایت اول، روز شهادت حضرت زهرای اطهر است. به همه شما این روز را تسلیت عرض میکنم. سیره و زندگی صدیقه طاهره و کلماتی که بیان کردهاند برای همه در همه زمانها پر از درس است. مثلاً همین خطبه معروف ایشان که معروف به خطبه فدکیه است را با دقت مطالعه کنید، مجموعهای از معارف الهی در آن بیان شده است هم به اصول عقاید از توحید و معاد و نبوت و بعثت رسول خدا پرداختهاند هم به قرآن و فلسفه احکام و ولایت؛ و هم به سیاست اسلامی اشاره کردهاند و هم به علل انحطاط جوامع. هم آسیبشناسی مسائل را کردهاند هم راهکار اجرائی ارائه کردهاند. هم انذار کردهاند هم بشارت دادهاند.
به نظر بنده خطبه فدکیه میتواند شیوهنامه جهاد تبیین باشد. این متن یک آموزش عملی است. باید از زهرای اطهر یاد بگیریم که اولاً در جریانات اجتماعی حضور داشته باشیم و بیتفاوت نباشیم. دیدهاید یک عدهای حاضرند مجالس عزا برای حضرت برپا کنند اما در مسیر آن حضرت حرکت نکنند. باید با تأسی از ریحانه النبی در مسائل مختلف جامعه حضور فعال داشت؛ و ثانیاً حضور ما باید اثربخش و اثرگذار باشد. مسئولیت بپذیریم و بر اساس آن درست عمل کنیم.
بعد از رسول خدا جریان حامی امامت را صدیقه طاهره با حضور مؤثر خودش حمایت کرد. حضرت آنچنان زیبا خطر جدائی دین از سیاست را بیان کرد که امروز بعد از قرنها زندهبودن آن کلام را میبینیم که تنها راه نجات بشر این است که به ریسمان محکم الهی چنگ بزند و پیرو اهلبیت علیهمالسلام باشد. اگر انسان این دو را رها کند به نتیجه نمیرسد.
اگر کسی میخواهد عدالتخواهی و مطالبه گری کند باید پای درس زهرای مرضیه بنشید که با تیزهوشی و نگاه عمیق به مسائل پیرامونی، انگیزههای درونی جاهطلبان و تشنگان قدرت را در از بین بردن حق و سرکوب حقطلبان روشن کرد و پرچم مقاومت و مطالبه گری را برپا نگاه داشته است.
چهره غاصبان را به زیبایی برملا کرد و در دفاع از ولایت و جانشین پیامبر مطالبی گفت که به قول امروزیها لیدر جریان مخالف ناچار شد اعتراف کند به فضائل امیرالمؤمنین و افتخار برادری حضرت با رسول خدا و دلاوریها و فداکاریهای حضرت در راه حق و عدالت و اینکه او برگزیده رسول خدا بود و درنهایت اعتراف کرد که دوستداران علی و فاطمه خوشبخت و دشمنان آنان بدبخت هستند. این به خاطر روش تبیینی زهرای اطهر بود.
ایام فاطمیه بهترین زمان برای تبیین حقائق اسلام است و جهاد تبیین؛ اما باید توجه داشت که عملیات جهاد تبیین را ذیل جهاد کبیر انجام داد؛ یعنی نباید در دام دشمن افتاد و از او اطاعت کرد. تاریخ اسلام را مطالعه کردید که چگونه مخالفین تلاش داشتند به هر وسیلهای شده رسول خدا و مسلمین را وادار به تبعیت از خود کنند که در سوره احزاب خطاب شد به رسول خدا که: «یا أَیهَا النَّبِی اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ»؛ مواظب باش نیفتی در دام منافقین؛ نیفتی در دام کافرین. آنها به هر وسیله شده میخواهند تو و پیروانت را به چنگ بگیرند.
و در سوره فرقان فرمود: «فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا»؛ مواظب باش که در دام آنها نیفتی. جهاد تبیین را هم از دست نده؛ اما این جهاد تبیین را ذیل جهاد کبیر انجام بده.
یعنی امروز که بناست از ارزشهای الهی در مقابل حملات گسترده دشمنان دفاع کنیم باید به روش جهاد کبیر عمل کنیم. بفهمیم که شیعه انگلیسی و سنی آمریکائی باهم تلاش میکنند تا وحدت جامعه اسلامی را به هم بزنند و از تفرقه به منافع خود برسند.
امروز میبینید که چگونه سعی میکنند تا اجتماع یکپارچه ملت را که سالیان طولانی باهم زندگی کردند، تبدیل به گسل کنند و بعد با روشهای شیطانی در این تفرقهها و گسلها بدمند. دشمنان ایران بدانند ملت ایران اعم از کرد و ترک و لر و بلوچ و عرب و اقوام مختلف، ایران قوی را تشکیل دادند و مشت این ایران قوی بر دهان کسانی کوبیده میشود که بخواهند وحدتشان را به هم بزنند. پس در جهاد تبیین باید هنرمندانه تدبیر کرد بهطوریکه در دام سیاستهای شیطانی مستکبران قرار نگیریم.
درس دیگری که میگیریم این است که صدیقه طاهر نمونه یک انسان بصیر آگاه آگاهیبخش است که وقتی در میدان مبارزه قرار گرفت دید که جریان نفاق از رسانه روز استفاده میکند و خط دروغ و تحریف و از بین بردن حقیقت را توسط رسانه آن روز نشر میدهد. حضرت هم از همین ابزار استفاده کرد.
این درس است برای ما. ابزار رسانه را باید قوی به آن پرداخت و به آن توجه کرد. الان رسانه دست نیروهای ارزشی نیست؛ خیلی کم است و قوی نیست. میبینید که با یک حرف یکمرتبه چه جریانی را درست میکند طرف مقابل و خصم. دروغ را میگوید و این دروغ را باورپذیر میکند و افراد را تحت تأثیر قرار میدهد.
آن روز منبر بود و خطابه؛ حضرت از همین خطابه استفاده کرد و خطبه خواند و حقانیت مسیر را با تحلیل دقیق مسائل برای مردم تبیین کرد و رساند مطلب را به اینجا که اگر کسی در مقابل اسلام و قوانین ناب الهی تسلیم نباشد و اطاعت نکند مستکبر و طاغوت است.
حرف از قانون و اطاعت از قانون شد. روز دوازدهم آذر روز تصویب قانون اساسی و روز قانون است. یک نکته راجع به قانون عرض کنم، همه هم خوب میدانیم که مشکلات از وقتی شروع میشود که عدهای قانون را تمکین نمیکنند و زیر پا میگذارند یعنی اقدام میکنند که پی و ستونهای نظام را تخریب کنند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی یکی از مترقیترین و محکمترین قوانین در دنیاست که همه نیازهای اداره جامعه را در نظر گرفته و هوشمندانه نظرات اسلام را در آن تجسم پیدا کرده است؛ و البته دیدهاید که چقدر دشمنان به بنیانها و ریشههای اصلی این قانون بهخصوص اصل مترقی ولایتفقیه حمله میکنند.
امام فرمود: «قانون برای همه است، قانون برای نفع ملت است، برای نفع جامعه است، برای نفع بعضی اشخاص و بعضی گروهها نیست. قانون، توجه به تمام جامعه کرده است. قانون برای تهذیب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان میآید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان میآید و کسانی که مخالفتها میخواهند بکنند، از قانون بدشان میآید».
در بیان دیگری فرمودند: «اگر همه اشخاصی که در کشورمان هستند و همه گروههایی که در کشور هستند و همه نهادهایی که در سرتاسر کشور هستند، به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشماریم، هیچ اختلافی پیش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانونشکنیها پیش میآید».
اگر قانون در کشور حاکم نباشد هرجومرج میشود که نمونههایش را میبینید و میبینیم و دشمن هم روی همین بیقانونیها سرمایهگذاری میکند و عدهای هم دانسته و یا ندانسته در مسیر بیقانونی حرکت میکنند و اتفاقاً آن چیزی که خواسته قطعی مردم است این است که همه دستگاهها به وظائف قانونی خودشان به تمام و کمال عمل کنند. کسی حق ندارد در اعمال قانون میل شخصی خودش را بکار ببندد و الا سنگ روی سنگ بند نمیشود اگر اعتراضی هم در جایی هست باید از مسیر قانون عمل شود.
در یک بازی بین دو تیم یک کتابچه قانون مینویسند و دائم ناظران و داوران تذکر میدهند و خطا میگیرند و تنبیه میکنند و اخراج میکنند بعد یک عدهای میخواهند کشور قانون نداشته باشد. آقا فرمودند عمل به قانون اساسی علاج اساسی دردهای کشور است. معلوم میشود اگر یکوقت میبینیم مشکلی در کشور به وجود آمده برای این است که عدهای تمکین قانون نکردهاند.
من یک روایتی را سال گذشته خواندم خوب است تکرار کنم. از رسول خدا نقل است: روز قیامت حاکمی را میآورند که هنگام اجرای حدود الهی، یک تازیانه کمتر از حد معینشده زده است. (حالا این را که داریم میگوییم هرکسی در هرجایی که مسئولیت دارد و قوانینی را باید رعایت کند در ذهنش باشد. این فقط برای قاضی نیست. در اداره هستید، در خانهتان هستید، هرجایی که هستید قوانینی دارد؛ قوانین دقیقی برای آنجا ریخته شده است. حالا اینجا بحث قانون الهی است) در مقام بازخواست که چرا کم زدی؟ میگوید: خدایا به خاطر رحمت بر بنده تو این کار را کردم. به او جواب داده میشود که آیا تو نسبت به بندگان من مهربانتر از من هستی؟ (مثلاً من وقتی گفتم ۸۰ ضربه بزن یعنی توجه داشتم و مهربانی را هم در نظر گرفتم؛ باید همان را میزدی) سپس امر میکند وی را به آتش بیفکنند. شخص دیگری را میآورند که یک تازیانه زیادتر زده است و در مقام بازخواست میگوید: خدایا، به خاطر بازداشتن از معاصی تو چنین کردم. دستور داده میشود وی را نیز به آتش بیفکنند.
قصد داشتم به تاریخچه قانون اساسی در کشور تا پیروزی انقلاب و بعد علت بازنگری و تصویب قانون اساسی فعلی مختصر بپردازم که فرصت نمیشود فقط مختصراً این نکته را عرض کنم که: قانون اساسی عالیترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد؛ بهعبارتدیگر، قانون اساسی قانون تعیینکننده نظام حاکم است، قانونی که مشخص میکند قدرت در کجا متمرکز است، روابط این قدرت حاکم با آزادیها و حقوق افراد ملت چگونه است و این قوای حاکمه اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه چه اقتدارات و مسئولیتهایی در برابر ملت دارند. علاوه بر این، قانون اساسی مضامینی مانند پرچم ملی، سرود ملی، نشان ملی، پایتخت کشور و اصول حاکم بر سیاستهای اقتصادی، برنامههای فرهنگی و روابط خارجی کشور را موردتوجه قرار میدهد.
بههرتقدیر عرض میکردم که زهرای اطهر الگوی بصیرت افزایی، مبارزه، مقاومت، عدالتطلبی و مطالبه گری است. حضرت، استاد بود که چگونه فهم سیاسی اطرافیان را رشد دهد نمونهاش تربیت زنان مهاجر و انصار در مطالبه گری بود.
این بخش را اشاره کردم که بگویم ۱۶ آذر و روز دانشجو نزدیک است. یکی از مهمترین ابعاد مبارزاتی ملت ایران در این دوره، مبارزه با استکبار و بخصوص آمریکا بوده است. قبل از نهضت اسلامی بهطور پراکنده گروههایی از روحانیون و دانشجویان مبارزه علیه آمریکا و انگلیس داشتند مثل جریانی که به ملی شدن نفت ختم شد و یا حوادث ۱۶ آذر سال ۳۲ و یا ماجرای انقلاب سفید و کاپیتولاسیون و امثال اینها اما دوره انقلاب اسلامی آمریکا بهعنوان اولین هدف و دشمن اول ملت ایران تعریف شد و اساساً سرنگونی رژیم منحوس پهلوی در مسیر مبارزه با آمریکا صورت گرفت.
در این دوره از مبارزات یکی از نیروهای انقلابی که مبارزه علیه آمریکا را بهطور جد پیگیری میکرد دانشجویان بودند که مهمترین حرکت آنها را در تسخیر لانه جاسوسی و سفارت آمریکا میتوان دید. اوج حرکت مبارک دانشجوئی را علاوه بر درخشش در عرصههای علمی و سیاسی کشور، تقدیم شهدای گرانقدری است که به اسلام و انقلاب کرده است و نشانه فهم دقیق زمان و اقدام بهموقع است.
نقش دانشجویان شهیدی مثل محمدحسین علم الهدی، شهید همت، شهید باکری، شهید زینالدین، شهید متوسلیان، شهید ورامینی، شهید دقایقی و خیل شهدا دانشجو در دفاع مقدس و مدافع حرم و امنیت و سلامت هرگز از خاطرهها نخواهد رفت.
مردم در همه این سالها پرچم مبارزه با آمریکا را بالا نگه داشتند. حضرت آقا چند روز قبل به دشمنان گفتند شما از صدای ملت میگویید؛ صدای ملت را بشنوید. ما هم اینجا عرض میکنیم صدای ملت هر جمعه در نمازهای جمعه نسبت به دشمنیهای آمریکا بلند است.
امروز اگر جنبشهای دانشجوئی بخواهند پرچم مبارزه با استکبار را در گام دوم انقلاب بالا نگه دارند باید در عرصه علم و فناوری و تولید علم تلاش جدی داشته باشند؛ و نگذارند حرکتهای خالص و با مبنای عدالتخواهانه و مطالبهگر خاموش شود.
البته امروز با واقعبینی در آرمانخواهی یکی از مصادیق آرمانخواهی، پیشرفت علمی و حل مشکلات اقتصادی است که باید در این زمینه فعالیت بیشتری داشت.
گروههای جهادی در عرصه علم و ارتباط علم با صنعت و کشاورزی و تولید ثروت از علم را فعال کنند و با توکل بر خدای تعالی و انس با پروردگار عالم در عرصههای مختلف دفاع از اسلام و ارزشهای الهی کمافیالسابق حاضر باشند.
یک درس دیگری هم از صدیقه طاهره میتوانیم بگیریم که نمیگویم شما خسته شدید. راجع به بانوان بود. بماند در یک نوبت دیگری میگویم که چگونه بانوان حضور سیاسی در جامعه داشته باشند و عفت خودشان را هم حفظ کنند که فصل جدیدی است.
فقط از باب نکته استانی این را عرض میکنم؛ عزیزانی که در قسمتهای مختلف استان مسئولیت دارند بهخصوص شهرداری و استانداری یعنی آنهایی که باید کارهای اساسی را انجام بدهند میتوانند در این دوره مسئولیتی خودشان کاری را انجام بدهند که در یادها بماند و در این دولت و در این دوره هم اگر انجام بشود زودتر به نتیجه خواهد رسید؛ و آن چیزی است که مردم در طول مدت از ما خواستند و من هم یکی دومرتبه اینجا عرض کردم؛ مسیرهای مواصلاتی و راههای استان است که باید به آنها توجه شود.
الان مسیری که مردم صبحها از فردیس به سمت تهران میخواهند حرکت کنند و نهفقط فردیس، اطراف آنجا هم واقعاً مردم را کلافه کرده. عزیزان تدبیر کنند. بهراحتی میتوانند فضای آرامشی را برای مردم فراهم کنند. در این روزها که میخواهید برنامه بریزید و بودجه تأمین کنید، این را جزو کارهای اصلیتان قرار دهید؛ برنامهریزی کلان داشته باشید. این کار آرامش روانی برای جامعه میآورد. صبح اول وقت مدتهای طولانی قسمت زیادی از مردم در راه میمانند، سرپل میمانند، سر مسیر میمانند، اینها را با راههای مختلفی که خود شماها بلد هستید شروع کنید.
انشاءالله کار را که شروع کنید بهمرور تمام میشود. یکوقت هست میگوید فلان کار خیلی بزرگ است نمیتوانیم؛ بیست سال طول میکشد. خب اگر بیست سال پیش شروع کرده بودید الان تمام شده بود. بهمرور باید شروع کرد و انجام داد. طرح و نقشه اصلیاش ریخته شود تا انشاءالله مردم را از این گرفتاریها نجات بدهید.
۱۱ آذر شهادت میرزا کوچک خان جنگلی سال ۱۳۰۰ یاد و خاطره این بزرگمرد را هم گرامی میداریم.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾