متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۷/۰۸
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
ایها المومنون و المومنات اوصیکم و نفسی بتقوی الله. متقین در همه حال با نفاق و منافق مبارزه میکنند و به یکدیگر در ادامه مسیر توصیه به حق و صبر دارند.
بعد از بیان این مطلب که یکی از موارد تواصی به حق و تواصی به صبر بین مؤمنین در هنگامهی برپایی فتنههاست، بحث به تقسیمبندی فتنه و آیات مربوطه رسید و عرض کردم که فتنهها گاهی دینی هستند و گاهی مادی و اینکه سران فتنه به بیان قرآن کریم با موعظه و نصیحت به راه راست برنمی-گردند و دست از فتنهگری و فتنهانگیزی برنمیدارند، چون مسیری را طی کردهاند که ختم الله علی قلوبهم شدهاند.
با اینکه مسیر اصلاح و هدایت برای همه باز است اما سران فتنه طوری عمل کردهاند که هدایت نمیشوند. بنا شد در این جلسه اشارهای اجمالی به آیه ۸ به بعد سوره مبارکه یس داشته باشم که مطلب را از همین آیات گرفتهایم. البته آیات متعددی هست راجع به اینکه سران فتنه اصلاح نمیشوند اما حالا این آیه را بهعنوان نمونه آوردیم.
فرمود: «إِنَّا جَعَلْنا فی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِیَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ». ما در گردنهاى آنان غلهایى قرار دادیم که تا چانهها ادامه دارد و سرهاى آنان را بالا نگاه داشته است، بهطوریکه نمیتوانند سر خودشان را پایین بیاورند؛ یعنی پهنای این غلها زیاد است. درنتیجه حرکت آنان بهسختی خواهد بود و دچار مشکل میشوند.
کلمه اعناق، جمع عُنُق به معناى گردن است. اغلال جمع غُل است به معنای چیزى است که در وسط چیز دیگر قرارگرفته باشد. آبی که از وسط نهر عبور میکند غَلَل میگویند. غُل به حلقهاى میگویند که بر گردن یا دستها قرار مىدادند و با طناب و یا زنجیر میبستند. گاهی این غلها که بر گردن یا دستها بود جداجدا به زنجیر بسته مىشدند و گاهى دستها را به حلقهى گردن مىبستند و شخص زندانى را شدیداً در عذاب قرار مىدادند. خلاصه اینکه غل به معناى هر وسیلهاى اعم از طناب و زنجیر است که با آن دست را براى شکنجه دادن و تشدید عذاب به گردن ببندند.
کلمه مقمحون از ماده اقماح است به معناى سر بلند کردن است. میگوید این حلقه که به گردنشان است آنقدر پهن است که سر را بالا نگه میدارد و نمیتوانند پایین را نگاه کنند. آسمان را میبینند که هیچ ثمرهای برایشان ندارد.
این بیان کنایه است از اینکه افرادی که دچار کبر و غرور و حب دنیا و هوای نفس و آدابورسوم باطل و تقلید کورکورانه و امثال اینها مثل غل به گردن شخص آویخته میشود به طوریکه نمیتوانند حقائق را ببینند و قدرت دید خود را از دست میدهند؛ و این افراد وضعیت زندگی آخرتشان هم همینطور است.
خدای تعالی در آیه ۳۰ و ۳۱ در سوره مبارکه حاقه، خطاب به ملائکه عذاب فرموده است: «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِی سِلْسِلَهٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُکُوهُ». از طرف دیگر در مسیر حرکتی اینها سد ایجاد شده، فرمود: «وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ». ما از پیش رو و عقب سر سدى دورشان کشیده و ایشان را با آن پوشاندهایم دیگر جایى را نمىبینند.
چون سد را درجایی زده میشود که دو طرف آن بسته باشد یعنی چپ و راست که مسیر هدایت نیست بسته است پس باید به سمت جلو بروند و آنهم که مسدود است به فطرت اولیه خودشان هم نمیتوانند برگردند، چون از پشت سر هم راه بستهشده کنایه از اینکه اگر بخواهند برگردند هم باز جایی را نمیبینند. اصلاً تاریکی جهل و خرافات، تمام اینها را در برگرفته، چنان پرده غفلتی بر سر اینها انداختهایم و در ظلمات محض به سر میبرند که جایی را نمیبینند یعنی دیگر چشم بصیرت ندارند.
خب در این حالت اگر کسی قرارگرفته باشد، نصیحت و موعظه و امثال اینها تأثیر دارد؟ سران فتنه را خدای تعالی در قران میفرماید که اینها اینگونه شدند کبر و نخوت و غلبه هوای نفس و شهواتشان اینها را به چنین حالتی کشانده؛ حالا شما میخواهید اینها را نصیحتکنید؟! قطعاً مؤثر نیست.
لذا فرمود: «وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ»؛ و (بنابراین) دیگر انذار کردن و نکردنت به حال ایشان یکسان است چه انذار بکنى و چه نکنى ایمان نمىآورند.
البته همانطور که قبلاً هم عرض کردم بحث مفصل است فقط اشاره میکنم، این حال سران فتنه است و ما راجع به آنان وظیفهای نداریم، چون خداوند تعالی به رسولش فرمود تو هم نمیتوانی اینها را هدایت کنی. پس اینکه مثلاً بخواهیم برای رئیسجمهور آمریکا و سران کشورهای فتنهگر، نامه بنویسیم و آنان را دعوت به صلاح و فلاح کنیم، به بیان قرآن کریم، امری بینتیجه است.
اما برای عوامل دیگر فتنهها، قرآن کریم وظائفی را تعیین کرده است که عرض میکنم. توجه دارید تمام این مباحث مصادیق خارجی قابل تطبیق فراوان دارد که در دوران انقلاب همه شما موارد زیادی از آن را دیدهاید و به خاطر دارید و هنوز هم هست و میبینید.
گروه بعدی از اهالی فتنه افراد دنیاپرست و مادیگرایی هستند که در تمام اوقات به دنبال منافع خود میگردند؛ و حتی حاضرند برای مقداری ناچیز، مزدوری کنند. مثلاً پولی بگیرند یک دادی بزنند و سروصدایی بکنند که نمونهها و مصادیق آن را فراوان دیدهاید که نهجالبلاغه از آنان تعبیر به اوباش کرد. این روزها هم هستند اراذل و اشرار که اگر این گروه اوایل کارشان باشد با موعظه و راهنمایی و نصیحت میشود آنان را برگرداند؛ یعنی گاهی همین مشکلات مادی باعث شده شرور شوند و سراغ فتنه بروند که اگر رسیدگی شوند اصلاح میشوند. مگر اینکه دیگر کاروکاسبی آنها همین شده باشد که اینجا هم موعظه فایدهای ندارد.
و دسته سوم کسانی هستند که در معرض فتنه قرار دارند، نیت بدی ندارند اما بیبصیرتاند، تشخیص درستی از مسائل اجتماعی و وظائف دینی خود ندارند و خیال میکنند وظیفه را فهمیدهاند و درنتیجه به نفع سران فتنه و فتنهگران و در کنار آنان قرار میگیرند و کار میکنند؛ و با یک تحلیل غلط گاهی خیال میکنند دارند به وظیفه شرعی خود عمل میکنند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: کسی که طالب حق است و اشتباه میکند مثل کسی نیست که بهعمد علیه حق قیام می-کند ولی این اشخاص چه بدانند و چه ندانند ضرر آنان مانند کسانی است که بهعمد اقدام میکنند، چون سرانجام به مصالح اسلام و جامعه اسلامی صدمه میزنند. ولو به پندار خود کار خوبی میکنند. این گروه را میشود با نصیحت و راهنمایی، هدایت و ارشاد کرد و این یکی از مصادیق تواصی به حق است.
البته باید کسانی که میتوانند راهنمایی کنند تماشاگر صحنه نباشند و وارد میدان هدایتگری و روشنگری شوند. راجع به این دسته بیشتر صحبت خواهم کرد با قید حیات انشاءالله.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا از رذایل اخلاقی مثل کبر و حرص و حسد دوری میکنند. مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت ۲۰۹ از حکم نهجالبلاغه فرمود: «حَسَدُ الصَّدِیقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّهِ». حسد بردن دوست از ضعف و بیماری دوستى است.
بحث دوست و انتخاب افراد برای دوستی که با چه کسانی دوست شویم با چه کسانی نشویم، محدوده دوستی چقدر باشد و امثال اینها مفصل است که روایات آن را داریم و در قرآن کریم هم به آن اشارهشده. بحث دوست و دوستیابی و همسالان مباحث خیلی مهمی دارد چون آثار فراوانی در و نقش به سزایی دوست در زندگی ما دارد؛ بهخصوص در جوانی و نوجوانی مسیر زندگی انسان را دوست تغییر میدهد و عوض میکند. بعضی وقتها انسان را به طلاح میرساند و گاهی انسان را به فلاح میرساند.
حضرت میفرمایند لازمه دوستى خالص آن است که هرچه برای خود مىخواهیم، براى دوست هم بخواهیم. هرچه برای خود نمیپسندیم برای او هم نپسندیم؛ و الا این دوستی سالم نیست و بیمار است.
اگر کسی دچار حسد باشد؛ حسود کسی است که میگوید دوستم چرا این نعمت را دارد. حسود نمیگوید من هم داشته باشم، میگوید من هم نداشتم نداشتم او نباید داشته باشد. دوست ندارد که دوستش فلان فضیلت و نعمت را داشته باشد و دنبال این است که کاری کند تا آن نعمت از او گرفته شود ولو خودش هم نداشته باشد؛ یعنی این دوستی ناسالم است؛ و از این موارد مثال زیاد است که سقم دوستی است.
دوست باید عین خود شخص باشد و خوشحال از اینکه دوستش صاحب نعمتی شده است. خداینکرده اگر این دوستی به هم بخورد بسیار خطرناک است و خطرش از دشمنی بیشتر است. چون چنین شخصی میداند که چگونه باید ضربه بزند و نقاط آسیبپذیر کجاست. چون مدتی با شما زندگی کرده، کموکاست انسان را میداند. او اگر بخواهد ضربه بزند از دشمن بدتر ضربه خواهد زد. خدای تعالی تقوا را در همه ما زیاد بگرداند.
حلول ماه ربیع المولود را به همه شما تبریک عرض میکنم و امیدوارم از برکات این ماه همه ما بهرهمند باشیم.
باید تشکر کنم از همه مردم باایمان و با بصیرت کشور بخصوص استان البرز که در دفع فتنهها حماسهسازی می-کنند و از مسئولین محترم استان که با وفاق و اتحاد خوب مسائل را تمشیت میکنند تا مردم از امنیت و آسایش برخوردار باشند. در این امور به حمدالله خوب عمل کردند که جای تشکر دارد.
مردم ایران در اجتماعات گسترده و چشمگیری که داشتند با از بین بردن نقشههای شوم دشمنان و بیاثر کردن حرکات رسانههای غربی و عربی اعلام کردند که از آرمانها و اصول انقلاب دست نمیکشند و اجازهی بیحرمتی به مقدسات را نمیدهند.
هشتم ربیعالاول سال گشت شهادت غریبترین امام معصوم یعنی امام عسکری علیهالسلام را به همه شما تسلیت عرض میکنم.
دوران امامت امام عسکری بسیار سخت بود بخصوص ازنظر سیاسی. امام ۱۵ سال در حصر شدید بودند و گاهی به زندان نیز منتقل میشدند بااینحال تحمل نکردند و امام را در سن ۲۸ سالگی به شهادت رساندند؛ یعنی امام بیش از نصف عمر خود را در حبس و حصر بودند بیشتر از موسیبن جعفر سلاماللهعلیهما.
همه امامان ما بهطور عام مظلوم بودهاند و دشمنان به آنان آزار و اذیت رساندهاند اما امام عسگری را ویژه ستم کردند که عرض کردم غریبترین، علت این غربت، شک به حقانیت امام علیهالسلام در جامعه شیعه بود که چون امام در جامعه بهطور عام حاضر نبود و بیشتر در حصر بود مردم دچار شک شدند؛ که اصلاً امام داریم یا نداریم؟ این آقا که میگوید من امام آیا اصلاً امام است؟
در این رابطه خود حضرت فرمودند: «هیچیک از پدرانم مانند من، گرفتار شک و تردید شیعیان در امر امامتم نشدند». حتی راجع به امام جواد علیهالسلام که بعضاً صحبتهایی بود اینطور نبود که امام عسکری موردتردید بود. این روایت در تحف العقول است.
این تردید آثار وضعی برای جامعه دارد چون وقتی رفتار شیعیان تغییر کند خداوند نعمت را تغییر میدهد؛ و اولین اثر آن غیبت امام است. امام باقر علیهالسلام فرمودند: زمانی که خدای تبارکوتعالی بر خلقش خشم کند، ما را از مجاورت آنها دور میکند؛ یعنی علت غیبت امام عصر ارواحنا فداه خشم خدا بر بندگان است.
علت دیگر مظلومیت و غربت امام این بود که همه مطلع بودند که آن از بین برندهی ظلم و ستم و برقرارکننده عدل، فرزند بلافصل امام عسکری است، لذا تحت مراقبت شدید ازاینجهت هم بودند و نسل ایشان از طریق کنیزی ادامه پیدا کرد. آن بانوی مکرمه و مجلله کنیز بود. نگذاشتند حتی همسر عرفی که در جامعه هست ایشان داشته باشد.
باید در بحث شناخت امام بیشتر کار شود و دورههای مختلف امامت را بشناسید که بسیار آموزنده است و بصیرت را بیشتر میکند.
امام عسکری روایتی را از امام سجاد علیهالسلام نقل فرمودند که: «خدا بهسوی موسى وحى فرستاد، مرا محبوب مخلوقاتم گردان! و مخلوقاتم را هم محبوب من کن! موسى گفت: ای پروردگار، چگونه این کار را انجام دهم؟ فرمود: نعمتهاى ظاهرى و باطنى مرا به آنها یادآورى کن تا مرا دوست بدارند. اى موسى! به خاطر داشته باش! اگر بنده فرارى مرا به سویم برگردانى و یا بنده گمشدهام را به خانه من برسانى، براى تو از عبادت صدسال که روزهایش را روزه بدارى و شبهایش نماز به پا دارى، بهتر است. موسى گفت: پروردگارا، بنده گریخته از تو کیست؟ فرمود: بندگان گنهکار. پرسید: گمشدهى از در خانه تو کیست؟ فرمود: نادانى که امام زمانش را نمىشناسد و یا اینکه پس از شناختش از او غائب است و از حضور ظاهرى و یا باطنى او بهره نمىبرد و گمراه کسى است که نسبت به احکام دینش جاهل است درحالیکه تو شریعت و احکام معارف دینش را به وى یاد مىدهى. امام سجاد در ادامه فرمودند: پس بشارت باد بر علماء شیعه ما به ثواب و پاداش اعظم و بزرگ و جزاى فراوانى که خداوند براى تبلیغ، خدمات فرهنگى، هدایتها و روشنگرىهایى که مىکنند».
خب آیا ما با امام زمانمان آشنا هستیم؟ شرایط ظهور و وظائفی که داریم را بلدیم و انجام میدهیم؟ روایات فراوانی داریم که ظهور حضرت را منوط به تربیت نسلی است که قابلیتهای لازم را داشته باشد.
این روایت که در کافی شریف هست را زیاد شنیدهاید که معصوم علیهالسلام فرمود: «در آموزش معارف ما اهلبیت به فرزندانتان شتاب کنید، پیش از آنکه منحرفان، زودتر از شما به سراغ آنها بروند»؛ یعنی یکی از وظایف پدر و مادر این است که بچهها را با این مسائل آشنا کنند.
یا اینکه فرمودند: «کار با جوانان یک فرصت است چون آنان سریعتر به کارهاى خیر روى مىآورند». چقدر الان روی جوانانمان درباره مهدویت، دوران آخرالزمان و دوران حضرت حجت کار میکنیم؟ باید کار شود.
اگر اندیشه تمدنی داریم که داریم و در بیانیه گام دوم حضرت آقا هم به آن اشاره شد که باید آمادگی لازم برای طلوع خورشید ولایت عظما را فراهم کنیم پس نباید از تربیت نسل مهدوی غافل باشیم.
این نسل همانطورکه بزرگان فرمودند نباید فقط صالح باشند. یک انحرافی که وجود دارد این است که میگویند منتظران حضرت حجت باید اینگونه و آنگونه باشند اما هیچ راجع به اینکه منتظر باید چهکاری انجام دهد نمیگویند. او را میکنند یک آدم متدین اخلاقی؛ خب همه ما باید اینگونه باشیم. ولی آیا منتظر فقط باید صالح باشد؟ نه.
یک تعبیری بزرگان ما دارند که منتظر گذشته از اینکه باید صالح باشد باید مصلح هم باشد؛ باید در ردیف خود امام قرار بگیرد؛ یعنی گذشته از اینکه داری فضائل و کرائم بالای اخلاقی هستند باید نسبت به مسائل عمومی جامعه و مسئولیتهای اجتماعی تعهد داشته باشند.
انسان مصلح، شخص باتقوایی است که با بصیرت و صبر وسط میدان نجات انسانها از جهات گوناگون است. شخص مصلح مانند آن مصلح کل زندگی خود را تنظیم میکند؛ یعنی تلاش دارد تا مثل امام خود باشد. خب امامش چگونه است؟!
یک روایت برای شما دراینباره میخوانم.
امام رضا علیهالسلام در دعای معروف خود برای امام عصر سلاماللهعلیه، حضرت را چنین نامیدهاند: «الْجَحْجَاحِ الْمُجَاهِدِ الْمُجْتَهِد»؛ یعنی آقای بزرگواری که هم مجاهد و مبارز است و هم سختکوش و پُرتلاش. در کتاب لغت لسان العرب آمده که «الجَحجَاح و هو السّید الکریم».
ما هم اگر دنبالهرو امام هستیم باید جحجاح مجاهد مجتهد باشیم. این لقب یعنی امام در دوران غیبت لحظهای از تلاش در راستای وظائف امامتی خود کم نمیگذارند؛ اما آیا ما هم در مسیر وظائف خود تلاش لازم را مثل امام خود داریم؟ هذا اولالکلام.
نکته دیگری که در این نوبت عرض میکنم این است که ما در قرآن کریم موارد فراوانی داریم که خداوند قصه انبیاء را بیان فرموده و ما باید از آنها درس بگیریم و اتفاقاً یکی از درسها، شناخت امام زمان و دوران مهدوی از زندگی انبیاء است.
در کتاب کمالالدین روایتی را از امام سجاد علیهالسلام نقل میکند که حضرت فرمودند: «فِی الْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ. به عنوان نمونه از کتب مختلف است: فَأَمَّا مِنْ آدَمَ وَ نُوحٍ فَطُولُ الْعُمُرِ. مِنْ إِبْرَاهِیمَ فَخَفَاءُ الْوِلَادَهِ وَ اعْتِزَالُ النَّاسِ. وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ فَالْغَیْبَهُ. مِنْ أَیُّوبَ فَالْفَرَجُ بَعْدَ الْبَلْوَى. مِنْ مُوسَى فَالْخَوْفُ وَ الْغَیْبَهُ. فَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ یُونُسَ فَرُجُوعُهُ مِنْ غَیْبَتِهِ وَ هُوَ شَابٌّ بَعْدَ کِبَرِ السِّنِّ. مِنْ عِیسَى فَاخْتِلَافُ النَّاسِ فِیهِ. وَ أَمَّا مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَالْخُرُوجُ بِالسَّیْفِ». در قائم ما سنّتها و ویژگیهایی از پیامبران وجود دارد: از نوح علیهالسلام عمر طولانى، از ابراهیم علیهالسلام مخفى بودن ولادت و دورى گزینى از مردم، از موسى علیهالسلام ترس و غیبت، از عیسى علیهالسلام اختلاف مردم درباره او، از ایوب علیهالسلام گشایش پس از گرفتاریها و از محمد علیهالسلام قیام با شمشیر. حضرت با قیام و مبارزه و منکوب کردن دشمن ظهور خواهد کرد؛ که اینها در قرآن هم آمده.
یکی از ویژگیهای مهم تشکیلات مهدوی کار نظاممند و تشکیلاتی است و باید در این زمینه تمرین لازم را داشته باشیم. چقدر تشتت الان در بین اهل ایمان وجود دارد. هرکدام یکحرفی میزنند. در بعضی از مسائل که پیش میآید میبینید چطور اتفاق میافتد. بعضاً دشمنان ما در مقابل ما منسجمتر عمل میکنند. اگرچه در داخله جبهه آنها هم تفرقه وجود دارد اما تفرقه در بین ما معنا ندارد باید انسجام داشته باشیم.
علی علیهالسلام در مورد نظام عمومی که بر یاوران حضرت حاکم است میفرمایند: «گویا آنان را مینگرم، در شکل و هیئتی یکسان، قد و قامتی برابر و در جمال و برازندگی همانند و هملباسند. استوار در برابر سرزنشها و تبلیغات دشمنان. یاران حضرت ذرهای در درستی آرمانها و مسیر خود تردید ندارند، ازاینرو سرزنشهای کوتهبینان و دنیاطلبان، در ارادهشان خللی نمیافکند». خدای تعالی همه ما را از یاران و محبان و موالیان حضرتش قرار دهد. «اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَهَ الرَّشِیدَهَ وَالْغُرَّهَ الْحَمِیدَهَ».
۱۳ مهر آغاز هفته نیروی انتظامی است که پیشاپیش به خانواده بزرگ این نیرو تبریک عرض میکنیم. این نیروى خدوم و شجاع برای تأمین امنیت همهجانبه مردم تا امروز بیش از ۱۳ هزار شهید و ۲۲ هزار جانباز تقدیم انقلاب کرده است. همهی مردم قدرشناس ایران اسلامی از اعماق دل، از زحمات مخلصانه و شبانهروزی مجموعهی شریف نیروی انتظامی جمهوری اسلامی تشکر میکنند.
بنده راجع به ویژگیهای نیروی انتظامی تا امروز مطالبی عرض کردهام و هفته گذشته هم به مناسبت نکتهای گفتم.
نام نیروی انتظامی که برده میشود قهراً افراد به یاد امنیت و نظم میافتیم و این نشانه اهمیت کار این مجموعه است با تنوع کارهایی که دارد. من جلسه قبل گفتم کار این نیرو ۳۰ عنوان دارد بعد سردار گفتند حاجآقا ۷۰۰ کار است. گفتم این ۳۰ کار را من رئوس مطالب را گفتم و الا وقتی خرد میشود، میشود ۷۰۰ کار؛ یعنی ۷۰۰ کار انجام میدهد نیروی انتظامی از لب مرزها تا در خانه ما که هرکدام کار مهم و بالایی است.
وقتی کار پراهمیت شد مسئولیت هم بیشتر میشود، توقع از مجموعه هم بالاتر میرود. عصاره همه فعالیتهای گسترده نیروی انتظامی یکچیز است و آن امنیت است. امنیت خواسته بشر است لذا اسلام بهعنوان دین جهانشمول که برای بشریت آمده امنیت را یکی از اصول زندگی جمعی و عامل ضروری برای استفاده از نعم الهی و زمینه-ساز رشد و کمال میداند.
قرآن کریم امنیت را یکی از نعمتهای بزرگ خدا و سرمایه مقدس انسانی میداند. ارزش ایمان که در آیات و روایات به آن پرداختهشده و بزرگ دانسته شده است، وسیلهای است برای رسیدن به امنیت. برترین انسانها را قرآن مؤمنین میداند و خطاب میکند الذین آمنوا یعنی کسانی که خود را به مقام امن رساندهاند و معنای دومی که گفتهاند این است یعنی افرادى که داراى امنیت و برخوردار از آن شدهاند.
بههرتقدیر بخش عمده امنیت در جامعه توسط نیروی انتظامی تأمین میشود؛ و این تأمین امنیت برای همه است نه گروه خاص و محدوده خاص. آقا فرمودند: «امنیت هم متعلّق به همه است. امنیتِ تهران، واجبتر از امنیتِ مردم مرزنشین جنوب و شرق و غرب کشور نیست. امنیت افراد مرفّه که از سرمایه و امکاناتى برخوردارند، واجبتر از امنیت آن کارگرى که چشمش به مزد روزانه است، نیست. لذا امنیت، متعلّق به همه است؛ نیروى انتظامى هم متعلّق به همه است».
و همانطور که توجه دارید امنیت هم یک بعد فقط ندارد. ناامنی فرهنگی از ناامنی جانی آثار تخریبیاش بیشتر است. لذا در عرصه امنیت فرهنگی و امنیت اجتماعی از جهات مختلف و حفظ ارزشهای الهی و آرمانهای انقلابی احتیاج به حضور جدیتری هست؛ که نیروی انتظامی به وظیفه خود بیش از دیگر نهادها عمل کرده است و این امر قابلتقدیر است و باید همین مسیر را باقدرت و صلابت بیشتر ادامه دهد؛ اما لازم است که دیگر دستگاههاى فرهنگى و اجتماعى و سیاستگذار کشور نیز به وظایف خودشان در این زمینه بیشتر توجه کنند و عمل نمایند تا کار براى نیروى انتظامى هم در انجام وظایف تعریف شده آسانتر شود.
البته نکته مورد تأکید، اقتدار نیروی انتظامی است که بههیچوجه نباید خدشه بردارد. ولو دشمنان ملت تلاش دارند تا این اقتدار را به هم بزنند اگر در بعض موارد با کمبود قوانین مواجه هستیم باید مجلس محترم زودتر اقدام کند. مردم هم انتظارشان از نیروی انتظامی اقتدار همراه رأفت در جامعه است.
آقا فرمودند: «آنچه مردم از نیروی انتظامی متوقع هستند چیست؟ مردم میخواهند نیروی انتظامی قوی و مقتدر باشد، هوشمند و پیچیده باشد، سالم و امین باشد، سریع و به هنگام باشد، مؤدب و اهل بیان و تفاهم با مردم باشد، این انتظارات مردم از نیروی انتظامی است. شما در بخشهای قابلتوجهی، این لیاقت و آمادگی را از خودتان نشان دادید». این هم یعنی اقتدار. این اقتدار را هم مردم موظفاند که حفظ کنند، هم خود نیرو. هردو باید مواظب باشند که این اقتدار از بین نرود.
و نکته پایانی که عرض میکنم این است. همانطور که مردم عادی در کوچه و بازار وقتی نیروی انتظامی را میبینند آرامش و امنیت حس میکنند در مقابل، تبهکاران و خلافکاران وقتی او را میبینند باید احساس ناامنی و ترس کنند.
به نظرم تذکر این نکته در اینجا خالی از لطف نباشد که رهبر معظم انقلاب در مورد تاریخ جنگ و دفاع مقدس فرمودند روایتگری درست انجام دهید و الا دشمنان روایتگری غلط و دروغ و تحریف آمیز انجام میدهند. خب امروز دستگاههای مختلفی که به مردم خدمترسانی می-کنند اعم از سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و دستگاههای اطلاعاتی و حوزههای علمیه و مراکز فرهنگی باید روایتگری درست عملکرد خودشان را شروع کنند و با مردم خدماتشان را در میان بگذارند و الا میبینید که چگونه اقدام به تخریب همه خدمات میکنند. اصل خدمات را نادیده میگیرند و شروع میکنند با تحریف چیزهای دیگری را اضافه کردن.
هفته گذشته فقط اشاره کردم و این هفته هم فرصت نشد که راجع به حضور پرصلابت رئیسجمهور محترم در هفتاد و هفتمین اجلاس سازمان ملل مطالبی عرض کنم. فقط به این نکته اشاره میکنم که تمام مستکبران عالم با سازماندهی همه مجموعههایی که در اختیار دارند اعم از مجازی و حقیقی تلاش کردند تا جنایت بزرگی که در حق ملت ایران و انقلاب و محور مقاومت کردهاند را مخفی نگهدارند و نام و چهره شهید سعید قاسم سلیمانی را از خاطرهها حذف کنند اما فرصت شناسی هوشمندانه و حرکت انقلابی رئیسجمهور محترم در مجمع عمومی و نشان دادن عکس شهید و یادآوری این نکته که انسانی که تمام عمر با تروریسم مبارزه کرد توسط استکبار بهخصوص آمریکا ترور شد و اقامه دعوا علیه رئیسجمهور مفلوک آمریکا، خواستهی آنان را ناکام گذاشت و نام شهید را برای همیشه در تاریخ ثبت و ماندگار کرد.
حالا هی بیایند از روی عصبانیت کاریکاتور بکشند و حرف-های نامربوط بزنند. دنیا باید بداند که هنوز انتقام سختی که وعده دادهشده از جانیان و آمران این جنایت گرفته نشده است و در تاریخی نهچندان دور خبر خوش این انتقام به گوش همه خواهد رسید اما تا آن زمان ما مثل همیشه یک دعا بیشتر در حق مستکبرین عالم و آمریکای جنایتکار نداریم که هر جمعه از خدا میخواهیم.
حتماً شنیدهاند که در اطراف ما گروههای معاندی که تلاش کردند زحمت درست کنند برای کشور و مردم؛ که آثارش در این چند روز بود، چگونه با حملات پهپادی در هم کوبیده شدند، عبرت بگیرید و به فکر مزاحمت برای ایران نباشید.
شما فقط به انسجام ملی و وحدت و رأفت مردم ما نگاه کنید بعد یک نگاه هم به خودتان بکنید کنار بکشید.
نمیدانم در خبرها دیدید یا نه در فلوریدا سیل آمده مهمترین خبری که دائم پخش میشود این است که از مردم میخواهد مواظب دزدهای اموالتان باشید. در ایران سیل میآید مردم هرچه دارند را باهم تقسیم میکنند از نان شبشان میزنند تا هموطنش که ولو همکیش او نیست کمبودی نداشته باشد
شما میخواهید این مردم را زمینگیر کنید؟ این مردمی که تربیتشده مکتب حسین علیهالسلام هستند در برابر تمام عزت کاذبی که شما به آنها وعده میدهید یک جمله بیشتر ندارند و آن هیهات من الذله است.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾