متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۱/۰۵/۲۱
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیتالله حسینی همدانی
بِسمِالله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
بندگان خدا اوصیکم و نفسی بتقوی الله. اهل تقوا به معنای واقعی کلمه اعتدال در همه امور را رعایت میکنند و دچار مغالطه نمیشوند. در نوبت قبل به مواردی از مسائل بدیهی که دائم با آنها سروکار داریم و گمان میکنیم حق هستند، ولی با کمی دقت دیدیم کاملاً بدیهی هم نیستند اشاره کردم و توجه دادم که گاهی همین بدیهیات هم بدیهی نیستند پس چگونه به آنها توصیه کنیم؟
آخرین مطلب اعتدال و رعایت حد وسط بود که مثالهایی هم عرض کردم. عرض شد اعتدال را رعایت حد وسط در امتدادی که سه چیز کم، متوسط و زیاد داشته باشد، میگویند. بهطوریکه نادرست بودن طرفین معلوم باشد. این ملاک خوبی هست ولی همیشه اینطور نیست.
در آیه ۲۹ از سوره مبارکه اسراء، خدای تعالی به پیغمبر اکرم تذکر میدهد در کمک کردن به دیگران اعتدال داشته باش و حد وسط را رعایت کن. «وَلاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلَى عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا». چون رسول خدا هر مالی که به دستش میرسید بلافاصله بین فقرا تقسیم میکرد و گاهی بعد از تقسیم، فقیری میرسید و دست حضرت خالی بود.
این آیه بهعنوان یک روش مدیریتی در انفاق کردن نازل شد که پیامبر تو بهعنوان مدیر جامعه مسئولیت کسانی را داری که در طول زمان به تو مراجعه میکنند و باید به آنها رسیدگی کنی. همه اموال را یکروزه انفاق نکن و برخی از اموال را برای فقیرانی که در روزهای آینده کمک میخواهند نگهدار.
همین مطلب راجع به عباد الرحمن هم هست که نه زیاد بخل دارند و نه اینکه همه اموال را به دیگران میدهند که خود محروم بمانند.
پس میبینید رعایت اعتدال در این موارد که نباید افراط یا تفریط داشت کاملاً روشن است؛ اما این قاعده کلی برای شناختن هر حقی نیست چون موارد نقضی فراوان داریم. لذا با دقت میفهمیم که در موارد قابل استناد قیدهای خفی و پنهانی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد والا دچار مغالطه و کجفهمی خواهیم شد.
مثلاً اگر دشمن به ما حمله کرد و قصد دارد تمام کشور را اشغال کند، اینجا حد وسط را بگیریم و بگوییم نصف کشور مال تو و نصف دیگر مال ما، آیا عقل سلیم چنین چیزی را میپذیرد که حد وسط را رعایت کنیم و با گذشتن از نصف سازش کنیم؟ لذا اگر ابتدا و انتهای امری مشخص باشد، بهراحتی حد وسط آن معلوم و حق آشکار میشود؛ اما همهجا اینطور نیست.
فکر کنم همین مقدار توضیح برای اینکه همیشه هر امر بدیهی، بدیهی نیست و گاهی در بعض امور باید بیشتر دقت کرد که شاید قید مخفی داشته باشند که اگر آن قید لحاظ نشود دچار مغالطه و اشتباه میشویم کافی باشد.
یک مانع دیگر از موانع شناخت حق را عرض کنم و آن این است گاهی افراد برای خود معیارهایی را در نظر میگیرند که دلیلی بر اعتبار آن معیارها بهصورت کلی نداریم و با مصادیق خارجی هم مطابقت ندارند.
بهعنوان نمونه، پیروی از اکثریت که قرآن کریم هم به این مسئله توجه خاص دارد و نزدیک به هفتاد آیه دنبال اکثریت رفتن را مذمت و نهی کرده است. در آیه ۱۱۶ از سوره مبارکه انعام فرمود: «وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ» اگر از اکثریت مردم پیروی کنی و بهگونهای که آنها قبول دارند، رفتار کنی، تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد. چون آنها دنبال بافتههای ذهنی خودشان هستند و فقط به حدس و گمان تکیه میکنند؛ یعنی اکثریت مردم دنبال یقین و علم واقعی نیستند و گمانشان به هر طرف برود، همان را عمل میکنند و حرفهای بی مبنا میزنند.
اینجا قرآن کریم دارد اعلامخطر میکند که جوامع به آن مبتلا هستند که هرچه اکثریت گفتند باید عمل شود. درحالیکه منطق قرآن این است که حق را بشناسید و به آن اهتمام داشته باشید ولو در بین اقلیت باشد؛ و ملاک اسلام برای درستی یک رفتار، پسند و ترویج اکثریت نیست. بلکه شناخت حقیقت از راه معقول و با استدلال است.
تقلید کورکورانه انسان را به مقصد و حق نمیرساند. هیچ دلیلی نداریم که اگر عقل را تعطیل کردیم و گفتار انبیاء که برای هدایت بشر و رساندن او به نیازهایش که از طرف خدایی که خالق بشر است را کنار گذاشتیم و از اکثریت پیروی کردیم، از گمراهی نجات پیدا میکنیم.
این را هم دقت دارید، اینکه میگوییم کلام اکثریت خودبهخود حجیت ندارد معنایش این نیست پس قول و نظر اقلیت حجت است و کورکورانه دنبال اقلیت راه بیفتیم. این حرف خیلی سبکی است. ما دنبال حق هستیم، در بین هر کس باشد با دلیل و استدلال، اقلیت یا اکثریت.
بنابراین اگر هر دو گروه اکثریت و اقلیت صلاحیتهای لازم در موضوعی را داشتند و کلامشان ترجیح و امتیازی نداشت، اینجا اگر حرف اقلیت را دنبال کنیم مذموم است. مثل خیلی از شوراهای تخصصی، مثل مجلس شورای اسلامی که مینشینند و بحث میکنند و دلیل میآورند و در آخر دلیل محکم برای مطلب پیدا نمیکنند، برای اینکه مصالح از بین نرود نظر اکثریت را عمل میکنند این اشکال ندارد، خوب هم هست.
برای این مطلب نمونههایی هم در صدر اسلام وجود دارد. آنچه بد است این است که بدون توجه به نظر عقل و شرع و متخصصین، نظر اکثریت را عمل کنیم. اگر عدهای که اطلاع و سواد لازم راجع به بیماری ندارند نظری دادند و چند متخصص همان بیماری نظر دیگری دادند، حرف کدام را بپذیریم؟ اکثریت بیسواد یا اقلیت متخصص؟
عقل میگوید دومی را بپذیر و اکثریت را کنار بگذار. چون ملاک اکثریت و اقلیت نیست، علم و نظر خبره است. انبیاء که آمدند و نظر دادند اکثر مردم همان منطقه مخالف بودند اگر بنا بر تبعیت از اکثریت بود چرا آمدند و دعوت به خیر و صلاح کردند؟ بحث ادامه دارد تأمل بفرمائید تا بعد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. متقین از تجربهها استفاده میکنند و برای ارتباط با افراد، محدودیتهایی را رعایت میکنند.
آخرین بخشِ حکمت ۲۰۲ از حکم نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام این است که فرمود: «وَ مِنَ التَّوْفِیقِ حِفْظُ التَّجْرِبَهِ». ازجمله عوامل و اسباب توفیق، اندوختن تجربه است. هر چه تجربه بیشتر توفیق در امور بیشتر. لذا نباید زمانهای تجربهاندوزی را از دست داد. بهخصوص جوانها مراقبت داشته باشند.
«وَ الْمَوَدَّهُ قَرَابَهٌ مُسْتَفَادَهٌ» محبت، خویشاوندى سودبخش است. اساساً خویشاوندی برای افراد سود دارد چه سببی باشد چه نسبی باشد. اینجا حضرت فرمودهاند که محبت نقش فامیل را دارد که همیشه کنار انسان هستند و به حال شخص مفید.
«وَ لَا تَأْمَنَنَّ مَلُولًا». آنکس را که از تو رنجیده است امین خود قرار مده. این هم یک نکته اساسی است که در امور مختلف کاربرد دارد خصوصاً در مسائل مدیریتی که لازمه دوراندیشی این است که انسان خود را از چنین اشخاصی ایمن کند.
ایام محرم روزهایی است که از فرهنگ و مکتب امام حسین علیهالسلام الگو و درس میگیریم و یکی از درسهای مهم مقاومت است. از آغاز حرکت انبیاء الهی تا رسول خدا و بعد ائمه علیهمالسلام عنصر مقاومت مطرح بوده و هست و در آیات و روایات مفصل بحث شده البته در قرآن مقاومت نیامده اما بحث مطرحشده با صبر و استقامت و ثبات قدم.
و یکی از اموری که باید در جهاد تبیین به آن از زوایای مختلف پرداخت، مسئله مقاومت است. ما در اسلام نمادی بهتر و روشنتر از حماسه عاشورا برای تبیین فرهنگ مقاومت نداریم. عصاره این نهضت، «نه» به طاغوت و مبارزه با همه اشکال فساد است.
فرهنگ عاشورا برای امروز ما حرفهای فراوان دارد. بهخصوص در بحث مقاومت. بیانات حضرت را از مدینه تا قبل از شهادت ببینید، رجزها، نامهها، دعاها، خطابهها در همه اینها عنصر مقاومت و توصیه به آن موج میزند و بعد از عاشورا هم در رفتار زینب کبری و علیبنالحسین و بقیه همراهان این روش کاملاً روشن است و تا امروز در هر جای دنیا که نگاه کنید هر انسان آزاده و هر حرکت آزادیخواه و لو آنان که خدا را هم اعتقاد نداشتند بهاندازه خودش از امام حسین الگو گرفته است که موارد زیاد است نمیخواهم اسم ببرم.
آنچه امروز در جهان بهعنوان خط مقاومت مطرح است، برگرفته از عاشوراست. مناسبتهای این روزها را که نگاه میکنیم در همه آنها عنصر اصلیِ موفقیت، مقاومت است. خیلی گذار فقط اشاره میکنم جهت یادآوری و پند گیری.
۱۸ مرداد روز تجلیل از اسرا و مفقودین و بزرگداشت شهدای مدافع حرم بود. ۲۶ مرداد روز بازگشت آزادگان سرافراز و پیروز به کشور هست. آن چیزی که سنگینی بار اسارت را برای عزیزانمان سبک کرد و رنج فراق و دوری را برای خانوادهها هموار کرد، استقامت و ثبات قدم آنها درراه هدف و مبارزه با ظلم بوده است.
یکی از اخلاق مقاومت ایثارگری و مواسات و خدمت به خلق خداست که مدافعان حرم به زیبایی آن را نشان دادند. اینکه از خانواده دور شوی و در کشور دیگری برای حفظ دین و ناموس و ارزشها به دفاع قیام کنی و به شهادت برسی را، از مکتب امام حسین فقط میشود آموخت که همهاش مقاومت است.
من برای تمام این بخشهایی که امروز در این خطبه عرض میکنم از بیانات امام حسین شاهد دارم؛ اما چون طول میکشد عبور میکنم. پلشتی و پستفطرتی عدهای در همان زمان که عزیزان در حال دفاع بودند را در خاطر دارید که چه تهمتها که نزدند و حرفها که نگفتند البته توجه به اهداف بلند و داشتن افق دید عالی همه سختیها را برای آنان و خانوادههایشان آسان کرد و چهکار بزرگ و پر نتیجهای انجام دادهاند که هنوز هم استکبار و کاسهلیسان مفلوک آنان از حریت و آزادگی آنان سرخورده و نالان هستند و هرازگاهی باطن پلید خود را با یاوهای آشکار میکنند و البته خود این هم از ثمرات مقاومت است.
عصبانیت دشمن از سرداران مقاومت و لجن پراکنی به ساحت آنان نهتنها از جایگاه آنان کم نمیکند بلکه نشانه درستی و مؤثر بودن اقدامشان و البته مایه افتخار ما و بالا رفتن جایگاه و منزلت آنان در برزخ است.
امروز در جهاد تبیین تا میتوانید باید چهره خادمین و خائنین ملت را خوب تبیین کنید تا جوانان و نوجوانان که سرمایه کشور هستند نسبت به مفاخر کشور بیگانه نباشند و الا میبیند که از کوچکترین غفلت استفاده میکنند و تحریف میکنند و با دروغ و جعلیات، ذهنها را تخریب میکنند. به چهرههای شناختهشده و مؤثر در جامعه انگ و تهمت میزنند که آنها را به حاشیه ببرند. دوستان از جنگ روایتها غافل نباشید. جوری میگویند که در طرف مقابل باور از بین برود.
یکوقت من به مسجد وارد شدم. یک آقایی آمد گفت حاجآقا شما سالم هستی؟ چون یکشب به مسجد نرفته بودم. شب قبلش به خاطر کاری نرفته بودم. گفتم بله. گفت: باید شما الان پایتان شکسته باشد. گفتم خب الان سالم هستم. گفت نه؛ فلان آقا گفت من خودم دیدم حاجآقا وقتی داشت میآمد پایش گیر کرد افتاد شکست؛ بردندش بیمارستان. حالا شما چطور آمدی؟ سالم بودن من را باور نمیکرد ولی حرفی که آن آقا زده بود را باور میکرد. انقدر بعضی وقتها حرفها تأثیر میگذارد. باید مواظب جنگ روایتها باشید.
به تعدادی از جلوههای مقاومت در این روزها فقط اشاره میکنم. ۲۳ مرداد روز مقاومت اسلامی و سالروز پیروزی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه است. باصلابت و پرافتخار در مقابل مستکبران بهویژه آمریکای پلید و رژیم منحوس کودک کش ایستادند و شدند الگوی مقاومت در دوران حاضر؛ و نشان دادند که برای پیروز شدن بر جهان خواران غیر از مقاومت راه دیگری نیست. همان بیانی که امام حسین به امام سجاد علیهماالسلام توصیه کرد که «اِصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ اِنْ کانَ مُرّا».
همان مقاومتها امروز شد سه روز. اسرائیل باآنهمه ادعا بیشتر از سه روز تحمل موشکهای فلسطینیان را نکرد و آتشبس داد. جمعه هفته پیش به نوار غزه حمله کرد و مقاومت فلسطین ۵۸ شهرک صهیونیست نشین را همزمان توسط گردانهای قدس موشکباران کرد، دید کار سخت شده از کشورهای عربی خواست میانجیگری کنند که مصر واسطه شد و بدون شرط، آتشبس واقع شد.
و این سه روز هم لکه ننگ دیگری شد برای رژیم غاصب که نتوانست حتی در مقابل یکی از جنبشهای فلسطینی که جهاد اسلامی بود دوام بیاورد؛ که پیام حضرت آقا را هم ملاحظه فرمودید که فرمودند: شما با مقاومت شجاعانه خود سیاست خدعه آمیز رژیم غاصب را خنثی کردید.
بیان عاشورایی امسال سید مقاومت بر همین مطلب تأکید داشت که تنها راه آزادسازی فلسطین مقاومت است؛ یعنی دیگر نمیشود از راه دیپلماسی و سیاسی مسئله را حل کرد. چاره کار فقط همانطور که حضرت آقا فرمودند باید غزه و کرانه با وحدت عمل کنند و مثل همین چندروزه که نشان دادند گنبد آهنین آنان پلاستیکی و مقوایی هم نیست، عمق مناطق اشغالی را مشمول عنایات خود کنند و کوتاه هم نیایند؛ که محو و نابودی اسرائیل از صفحه روزگار نزدیک است؛ و شما با لعنی که میکنید به این اقدام کمک کنید.
لعنی که روزهای جمعه فرستاده میشود بر اعداء دین، شبیه همان لعنهایی است که در زیارت عاشورا میگویید. این لعنها فقط این نیست که شخص را دور از رحمت خدا اعلام کند، این لعنها اعلام موضع است؛ سیاست است. داریم مواضع خودمان را در مقابل دشمن خودمان اعلام میکنیم. لعنهایی که در زیارت عاشورا هست این را به ما یاد میدهد که فقط یک لعن نیست، فقط یک نفرین نیست. ثواب این لعنها کمتر از ثواب سلام نیست. وقتی شما اعلام میکنید که در مقابل دشمنی که تادندانمسلح است و با انواع حیل علیه من اقدام میکند یک چنین موضعی است، بدانید که از ثواب برخوردار است. لذا استکبار جهانی و طاغوت اعظم را هم لعن کنید.
و البته سید حسن نصرالله بهدرستی ایران را قلب محور مقاومت دانست؛ که اگر ایران نبود این خط اتصال ازهمگسسته میشد. علت دشمنی عدهای با ایران که بعض داخلیهای ناآگاه را هم تحریک میکنند که شعار بدهند همین است که به نقش ایران در اضمحلال خودشان واقفاند.
نمونه دیگر مقاومت حسینی در بسط و گسترش اسلام ناب این است که شما هرسال شاهد هستید در اقصی نقاط عالم مراسم عزا برپا میشود و در بعض از مناطق این عزاداری را به خاک و خون میکشند مثل کشمیر و بنگلادش و افغانستان حتی امسال قصد داشتند در ایران هم کارهایی بکنند که سربازان گمنام حضرت ولیعصر، هوشیاری به خرج دادند و خنثی کردند.
در روز عاشورا ارتش پلید و صهیونیستی نیجریه به عزاداران شهر زاریا که مرکز فعالیتهای جنبش اسلامی به زعامت شیخ زکزاکی است حمله کردند و تعدادی از شیعیان را به شهادت رساندند؛ که یکی از شهدا برادرزاده شیخ بود. خود شیخ یکی از مصادیق مقاومت اسلامی است که بااینکه ۶ پسر او به شهادت رسیدهاند و خودش و همسرش سالها در زندان بودند هنوز با ثبات قدم در میدان ایستادهاند.
صهیونیستها و داعشیها و متعصبان و تکفیریها بغض به اسلام ناب و مکتب حیاتبخش و بیدارگر اهلبیت دارند. فرازهای زیارت عاشورا در اینجاها مصداق پیدا میکند و درس مقاومت میدهد که «سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ» اینها با همین بیانات و با گفتن همین ذکرها توانستند مقاومت کنند و با نداشتن امکانات و کمبود امکانات، در مقابل آن ستمها بایستند.
یکی دیگر از مصادیق مقاومت، مقاومت هفتساله مردم یمن و انصار الله است که عربستان را از پا درآورده است. انصار الله نمیخواستند آتشبس را بپذیرند با اصرار عربستان و واسطه شدن بعض کشورها، دو ماه پذیرفتند؛ و از بیمروتی رژیم گاو شیرده همین بس که هنوز چند ساعت از توافق نگذشته هواپیماهایش نقض آتشبس کردند و یک کشتی حامل سوخت یمن را هم توقیف کردند.
ترحم به این جرثومههای فساد اصلاً معنا ندارد. به خاطر اینکه غرب در جنگ اوکراین دچار بحران انرژی نشود تلاش داشتند آتشبس شش ماه باشد. اتفاقاً امروز که یمنیها اشراف بر چاههای نفت عربستان دارند بهترین زمان است تا خود را از سلطه کشورهای غاصب نجات دهند. امروز میتوانند با موشکها و پهپادهای خود زیرساختهای نظامی و نفتی عربستان و حتی امارات را نابود کنند.
مقاومت با مردمی که هیچچیز نداشتند کاری کرد که عربستان تادندانمسلح موردحمایت مستکبرین، بازنده این نبرد باشد ولو با آتشبس زمان اعلام بدبختی خود را به تأخیر بیندازد؛ نه اینکه برای اینها ثمره و نفعی داشته باشد و این یکی دیگر از نشانههای مقاومت است.
این دستوری است که دین به ما میدهد. مقاومت فقط در یک عرصه نیست. فقط در بحث نظامی نیست. در همه امور است. اگر کسی بخواهد خودش را تربیت دینی هم بکند احتیاج به مقاومت دارد. در موضوعات مختلف بحث مقاومت مطرح است.
درباره ملت خود ما هم الیماشاءالله موضوعات مختلفی که با مقاومت پیش رفتهایم هست؛ اصل انقلاب، پیروزی انقلاب، ثبات قدم در طول این بیش از ۴۰ سال و در مسائل مختلفی که برای کشور به وجود آمد، همهاش با مسئله مقاومت پیش رفته است.
نتیجه مقاومت ملت در مسئله برجام و مذاکرات هستهای، خودش یکی از آن نتایج میمون و مبارک است. دنیای غرب با تمام ترفندهای آشکار و پنهانش از اول امسال به روش جنگ ارادهها شروع کردند به ایجاد اخلال در محور مذاکرات و بهانهتراشی کردند ولی نتوانستند از ایران ایرادی بگیرند که به تعهداتش عمل نکرده است.
ایران هیچ نقطه تاریک و مبهمی ندارد. گاهی برای اینکه سنگاندازی کنند و بخواهند امتیازی بگیرند، مسائلی که ربطی به مذاکرات ندارد را مطرح کردند مثلاینکه اصرار کردند باید نام سپاه از لیست گروههای تروریستی خارج نشود. اولاً یک حرف باطلی است؛ و بعد هم اصرار بر آن. اصلاً ربطی به این موضوع نداشت.
در حین مذاکرات برای کشور ناامنیهای سایبری و خرابکاری و ترور راه انداختند و با جنگ رسانهای تلاش کردند ایران را منفعل کنند؛ اما نتیجه یکچیز بود؛ مقاومت ایران از روی آگاهی و ایمان بر روی اصول برای از دست ندادن حقوق ملت و شکست آنان.
بدانند ملت ایران با تأسی به فرهنگ مقاومت که از حسین آموخته است ذرهای از خواستهها و آرمانهایش عقبنشینی نخواهد کرد.
وجه دیگر مقاومت ما در مسائل علمی و امنیتی و اقتصادی پرتاب ماهواره خیام است که ۱۸ مرداد از پایگاهی در قزاقستان به فضا پرتاب شد و نشان داد اگر روح مقاومت در ملتی باشد در سختترین شرایط که همه مراکز علمی و فناوری ایران تحت تحریم شدید بوده است دانشمندان جوان و انقلابی ایران اسلامی با بهرهگیری از شعار ما میتوانیم و تکیه بر ارزشهای دینی، اسلامی و الهی و تأسی به حسین علیهالسلام توانستند فناوری حضور در فضا را در مسیر استقلال همهجانبه کشور تثبیت کنند.
این ماهواره برخلاف تبلیغات دروغ غربیها که میگویند، نظامی نیست و کارش سنجش رصد و پایش از راه دور بحرانهای اقلیمی که در آینده دنیا با آن مواجه است خواهد بود و این بهترین کاری بوده که در حق آینده مردم انجام شده است؛ و همانطور که گفتند توسط دانشمندان ایرانی ساخته شد.
بعض روزنامههای آمریکائی ادعا کردند که روسیه قصد دارد از این ماهواره برای مقاصد نظامی خودش در جنگ اوکراین استفاده کند که یک حرف بیربط و گزافی است و کنترل ماهواره در دست ایران لااقل در هفتههای اول نیست. این همان خبرسازی و جنگ روایتها بهقصد تخریب است.
اولاً ایستگاه کنترل در ایران است. خوب است بدانید که در یکی از همین شهرهای اقماری کرج است. ایستگاهی که دارد این ماهواره را کنترل میکند در کرج است و کارهایش تمامش اینجا انجام میشود. شهرش را هم بگوییم عیبی ندارد؛ امنیتی نیست زیاد. همین ماهدشت خودمان است که مرکزش آنجاست و از اولین لحظه همه فرامین توسط ایستگاه ایرانی ارسالشده و تصاویر هم در اینجا دریافت میشود همه کارهای فنی و رمزگذاریها و امثال اینها همه توسط ایران انجام میشود و در اختیار ایران است.
بعلاوه خود روسیه که توان ساخت و پرتاب ماهوارههای سنجشی دقیق را دارد چه احتیاجی به ایران دارد. آنچه مهم است این است که ایران با این اقدامش نشان داد که برای حضور مؤثر درصحنه جهانی از عرصههای راهبردی چون حضور در فضا بهرهمند شده است.
این دستاورد علمی مثل موارد گذشته برای غربیهای استعمارگر خوشایند نیست. لذا جنگ روانی راه میاندازند که شما چه احتیاجی به این فنآوریها دارید.
خیلی جالب است؛ شما انشاءالله با قرآن انس دارید، آیات قرآن را مطالعه کردید و قرائت کردید با تدبر. یکبار دیگر هم این کار را بکنید. آیه ۱۱۸، ۱۱۹ و ۱۲۰ سوره مبارکه آلعمران را با دقت بخوانید. آنجا همین را میگوید که دشمنان شما به شما میگویند که شما چه احتیاجی به این چیزها دارید؟! اصلاً دوست ندارند که هیچ نعمتی از نعمتهای الهی در اختیار اهل ایمان و در اختیار مؤمنین باشد. به انواع حیل جلوگیری میکنند. میخواهند شما هیچچیزی نداشته باشید.
و اگر دقت بفرمایید اتفاقاً در همان آیات به ما یاد داده که حتماً اهل صبر و تقوا باشید؛ یعنی آن چیزی که نجاتدهنده است، مقاومت است. اگر اهل مقاومت باشید پیروزی با شماست.
چرا اینقدر غربیها ناراحتاند و میسوزند؟ آنها بهخوبی میدانند که ایران وارد مرحله همکاری علمی با قدرتهای دیگر شده و درحالتوسعه علمی است. همکاری ایران و روسیه در مسائل اقتصادی امنیتی و علمی گران است چون تحریمهای غرب را علیه خودشان خنثیسازی میکنند. با این کار انحصار غرب شکسته و نظام تکقطبی دورانش تمام شد.
مقاومت دیگر در بخش اقتصاد است که وقت گذشت. بگذارید در نوبت دیگر خدمت شما عرض کنم.
یک تذکر هم بدهم راجع به ورزش استان. این را عزیزان دقت کنند. ورزش استان ظرفیتهای بالایی دارد. این ظرفیت را از بین نبرید. من در جلسات مکرر به دوستان بهصورت خصوصی و تلفنی تذکرات لازم را دادهام و باید هم اقدام عاجلی راجع به این قضایا صورت بگیرد. فرصتها از دست میرود. ما ورزشکاران در سطح ملی داریم، در سطح بینالمللی داریم، اینها را با تسامح و تعلل و گاهی نعوذبالله رانت بازی و بعضی از این امور از دست میدهیم.
راجع به ورزش محلی، ورزش ملی، ورزش همگانی، چقدر ما راجع به ورزش همگانی در همینجا تذکر دادیم که باید فضاهایش فراهم شود و مردم همه بتوانند در این قضایا وارد شوند؛ و دهها نمونه دیگر که خیلی میشود کار انجام داد که روی زمینمانده است. دوست داریم که انشاءالله علی العجاله این قصه حل شود و به نتیجه برسد.
راجع به بیماریهای پروانهای هم که در استان وجود دارد که ابی به آن میگویند، نکاتی میخواهم عرض کنم که چون وقت گذشت، در نوبت دیگر انشاءالله.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾